حكمت هاى دهگانه
لقمان در قرآن
اعتدال و انضباط در صدا و صوت
حجةالاسلام والمسلمین محمد محمدی اشتهاردی
در قرآن، دهمین و آخرین نصیحت لقمان به فرزندش چنین
بیان شده:
«واقصد فی مشیك واغضض من صوتك ان انكر الاصوات لصوت الحمیر; پسرم! در راه رفتن،
اعتدال را رعایت كن، از صدای خود بكاه (و هرگز فریاد مزن) كه زشتترین صداها
صدای خران است.» (1)
اسلام دین اعتدال است، اعتدال و میانه روی، و به عبارت روشنتر پرهیز از افراط
و تفریط، در همه امور و شؤون زندگی، یك ركن ركین و اصل خللناپذیر در همه ابعاد
اسلام مطرح میباشد، از این رو امت اسلام در قرآن به عنوان امت وسط، و از این
جهتبه عنوان الگوی جهانیان معرفی شده، آنجا كه میخوانیم: «وكذلك جعلناكم امة
وسطا لتكونوا شهداء علی الناس; همان گونه (كه قبله شما یك قبله میانه بین شرق و
غرب است) شما را نیز امت میانهای قرار دادیم (در حد اعتدال بین تندروی و
كندروی) تا برای مردم، گواه و الگو باشید.» (2)
در روایات متعددی از امامان معصوم (ع) نقل شده كه فرمودند:
«نحن الامة الوسطی، و نحن شهداء الله علی خلقه و حججه فی ارضه... نحن الشهداء
علی الناس... الینا یرجع الغالی و بنا یرجع المقصر; امت میانه ما هستیم، و
ماییم گواهان خدا بر خلق و حجتهای او در زمین، ماییم گواهان بر مردم، غلو
كنندگان و افراط گران باید به سوی ما باز گردند، و مقصران و كندروان باید به ما
بپیوندند، و روش ما را الگو قرار دهند.» (3)
یكی از شاخههای اعتدال، اعتدال در راه رفتن است، به طوری كه راه رفتن انسان
مغرورانه و دور از ادب و انضباط نباشد، و نیز سست و بیحال كه نشان دهنده تنبلی
و خستگی است نباشد، در بحث قبل، در مورد راه رفتن صحیح و مؤدبانه، سخن به میان
آوردیم و در این جا به همان بسنده میشود. شاخه دیگر اعتدال، در صدا و صوت است،
كه از آداب مهم معاشرت اسلامی به حساب میآید، كه در این گفتار، به عنوان آخرین
و دهمین نصیحت لقمان به پسرش (كه در قرآن آمده) به شرح آن میپردازیم.
معنی اعتدال در صدا و صوت
اعتدال در صدا و صوت، یعنی رعایت ادب و انضباط در صدا و صوت كه به گونهای بلند
و ناهنجار و نا به هنگام نباشد تا باعث آزردگی دیگران شود. با توجه به این كه
صداها دارای انواع و اقسام است، مانند: صدای وسائل نقلیه، صدای ماشین آلات،
صدای بلندگوها بر فراز مساجد و حسینیهها و تالارها، صدای عادی انسانها در گفت
و گوهای رودررو و یا در تلفن، صداهایی كه از سرفه و عطسه و دهان دره و سكسكه
تولید میشود، كه اگر غیر طبیعی باشد و انسان بر فشار آن با اختیار خود
بیفزاید، نیز یك نوع صدای ناهنجاری است كه باید از آن پرهیز كرد، و هم چنین
صداهای مختلف رسانههای صوتی از قبیل رادیو، تلویزیون، ویدئو، صدای بوقهای
مختلف از اتومبیلها، ترنها و كارخانهها و موتورسیكلتها... و به طور كلی یكی
از مشكلات، به ویژه در عصر حاضر كه عصر ماشین و فضا و ارتباطات است، آلودگی
صوتی است كه موجب سلب آسایش و آرامش انسانها میشود و به عقیده كارشناسان،
آلودگی صوتی علاوه بر آسیبرسانی به نیروی شنوایی موجب آسیب رسانی به قلب و
اعصاب، و باعثبیخوابی و ضعف خواهد شد، و این آلودگی به ویژه یكی از آزارهای
جانكاه برای بیماران اعصاب و بیماران دیگر به شمار میآید، و این نوع صداها
گاهی به عنوان عروسی، و زمانی به اسم عزاداری، و موقعی در زمین ورزش، و وقتی به
نام سیزده بدر، و آتش بازی و ترقه بازی، كه از بدترین و خطرناكترین نوع ایجاد
صدا است، و یا فریادهایی هنگام خرید و فروش، و نزاعها پدیدار میگردد، و
احیانا این فریادها موجب فتنه و كشمكش و ناهنجاریها شده است، بسیار دیده
وشنیده شده، همسری نزد همسرش، فرزندی نزد پدر و مادر و به عكس، و یا همسایگان و
برادران و همسفران به خاطر این كه درشت وخشن سخن میگویند، و انضباط در صدا را
رعایت نمیكنند، آتش عداوت بین خود را پدیدار آورده و شعلهور میسازند، به
طوری كه این موضوع هم چون یك مثل شده، كه یكی به دیگری میگوید: «صدایت را بلند
نكن، خفه شو، این قدر داد و فریاد نكش، آرام حرف بزن وگرنه من هم فریاد
میزنم!» و همین سخنان كه هر روز شاهد آن در بین مردم هستیم، مقدمه جنگ و جدال،
و هیزم آتش كینه و عداوت خواهد شد. و میتوان گفت: كه فریادها و صداهای ناهنجار
یا بلند كه موجب آزار دیگران میشود، و حتی باعث تنفر و انزجار میگردد، یكی از
گناهانی است كه موجب حق الناس است، یعنی توبه از آن گناه، مشروط به جلب رضایت
آنهایی است كه بر اثر سر و صدای او آزرده شدهاند. به خصوص رانندگان باید بیشتر
رعایت كنند، بسیار دیده شده كه در خیابانهای شلوغ، و پس از ورزشهای عمومی، و
یا اموری كه باعث راه بندان شده، بعضی از رانندگان با بوقهای ممتد، اعصاب مردم
را خرد میكنند، و در این میان افراد بیمار و یا سالخردهای وجود دارند، كه به
طور جدی آزرده شده و روح و روانشان كوفته خواهد شد، بر همین اساس در كشورهای
متمدن، برای جلوگیری از آلودگی صوتی، قوانین و برنامههای مبسوطی قرار
دادهاند، و جریمه هایی وضع نمودهاند تا آسایش و آرامش محیط را حفظ كرده، و
مردم را از این آلودگی زیانبخش حفظ كنند، آمار نشان دهنده افراد بیمار بسیاری
است، كه جان خود را فدای همین آلودگی صوتی نمودهاند، به عنوان مثال، شخصی به
بیماری قلبی مبتلا است، وبی خبر از همه جا از راهی عبور میكند، ناگهان نوجوان
بیادبی در كنار او ترقهای با صدای مهیب ایجاد میكند، و همین باعث مرگ آن
بیمار، و یا آسیب شدید به او میشود، هر انسان باوجدانی از این گونه حركات
نابخردانه، اظهار تنفر كرده و در مورد عامل آن نفرین مینماید.
نیز باید توجه داشت كه مزاحمتهای تلفنی، و تلفنهای بیوقت، و یا در زدن و
فشار دادن دكمه اف اف منازل در هنگام استراحت صاحب خانه، و فریاد زدن فروشندگان
با بلندگو در كوچهها، به خصوص در وقتهای استراحت را، میتوان به عنوان آلودگی
صوتی و مزاحمتهایی كه دارای حق الناس استشمرد، و هم چنین جار و جنجال شاگردان
در كلاس در حضور معلم و استاد، از مصادیق روشن بلند حرف زدن است.
بنابراین در همه جا و همه انواع صداها، باید رعایت اعتدال نموده و موجب مزاحمت
دیگران نشد، چرا كه آرامش از حقوق طبیعی مردم است، و نادیده گرفتن آن، تجاوز به
حریم حق الناس بوده و جرم سنگین میباشد.
كنترل صوت از نظر قرآن
در قرآن در سه مورد سخن از انضباط صوتی در سخن گفتن به میان آمده (4) كه دو
مورد آن مربوط به سخن گفتن با پیامبر (ص) است، و یك مورد آن به عنوان یكی از
نصایح حضرت لقمان به پسرش، كه یك اندرز عمومی است میباشد، در مورد نصیحت لقمان
چنان كه در آغاز ذكر شد، متن آن چنین است:
«واغضض من صوتك ان انكر الاصوات لصوت الحمیر» (5)
در این آیه به دو مطلب تصریح شده:
نخست این كه: وقتی كسی را صدا میزنی یا با كسی سخن میگویی، از صدای خود بكاه،
وبه تعبیر دیگر صدای خود را فروگیر، و آن را بلند نكن.
واژه «غض» در اصل به معنی فرو خواباندن و از بالا به پایین آوردن و كاستن است،
كنایه از این كه صدای خود را نرم و ملایم كن و از فریاد و نعره زدن برحذر باش.
و دوم این كه: در نصیحت لقمان صداهای ناهنجار و بلند به صدای الاغ تشبیه شده،
با این كه صداهای گوش خراشتر و ناراحت كنندهتر از آن در محیطهای ما وجود
دارد، این تشبیه از این رو است كه جنبه عمومی دارد، و در هر جا و همه زمانها
یك مثال روشن و همگانی است.
و دیگر این كه علاوه بر ناراحت كننده بودن، زشتتر از صداهای دیگر است، و گاهی
بدون جهت، و بدون هیچ گونه نیاز و هیچ گونه مقدمه رخ میدهد، هم چون نعرهها و
فریادهای مغروران و ابلهان، و یا صداهای ناهنجار دیگر آنها، كه بدون مقدمه و
هدف و نیاز، رخ میدهد.
بر همین اساس امام صادق (ع) در تفسیر این آیه فرمود:
«هی العطیسة المرتفعة القبیحة...; این صدا عطسه بلند و زشت، و صدای زشت در سخن
گفتن است.» (6) یعنی عطسههای خشن و اختیاری از شاخههای صداهای زشت است.
و از بعضی از مفسران نقل شده منظور از «انكر الاصوات» زشتترین صداها است، و
صدای الاغ در میان صداهای حیوانات زشتترین صداها میباشد، چرا كه در آغاز آن
با نفس عمیق و زشتشروع میشود، سپس بلند و ناهنجار میگردد (7) بعضی از
انسانها نیز یك نواختسخن نمیگویند، بلكه سخن گفتنشان با نفسهای عمیق و نعره
و فریاد گوش خراش آمیخته است.
دو مورد دیگر از آیات قرآن در راستای رعایت ادب و انضباط در صدا، در سوره حجرات
مطرح شده است، آنجا كه میخوانیم:
«یا ایها الذین آمنوا لا ترفعوا اصواتكم فوق صوت النبی ولا تجهروا له بالقول
كجهر بعضكم لبعض ان تحبط اعمالكم وانتم لا تشعرون; ای كسانی كه ایمان آوردهاید
صداهایتان را بالاتر از صدای پیامبر (ص) نبرید، همان گونه كه بعضی از شما
نسبتبه دیگری، بلند گفت و گو میكنید، با پیامبر (ص) این گونه سخن نگویید،
مبادا (به خاطر این صدای بلند كه برخاسته از بیادبی شما است، اعمال شما
نادانسته، پوچ و نابود شود.» (8) و در دو آیه بعد میفرماید:
«آنان كه صدای خود را نزد رسول خدا كوتاه و موزون میكنند، همان كسانی هستند كه
خداوند دلهایشان را برای تقوا خالص نموده، و برای آنان آمرزش و پاداش عظیمی است
- ولی كسانی كه تو را (ای پیامبر) از پشتحجرهها بلند صدا میزنند، بیشترشان
نمیفهمند.»
این آیات بیانگر آن است كه باید در حضور پیامبر (ص) و امامان معصوم (ع) بلكه
بزرگان دین، كمال ادب را حتی در سخن گفتن رعایت كرد، بلند و ناهنجار سخن نگفت،
و حریم مقدس آنها را حفظ نمود، و از جار و جنجال و سخن پراكنیهای ناموزون در
حضور آنها پرهیز نمود، چنان كه امام سجاد (ع) در ضمن شمردن حق استاد و معلم
میفرماید:
«از جمله حق او بر تو این است كه صدایت را از صدای او بالاتر نبری.» (9)
نتیجه این كه: این آیات بیانگر یكی از ابعاد آداب معاشرت اسلامی است، و آن
رعایت اعتدال و انضباط در صدا و سخن گفتن در حضور همه مردم به ویژه پیامبران،
امامان و اولیاء خدا كه بیشتر تاكید شده است.
رعایت انضباط صوتی در كلام بزرگان
رسول اكرم (ص) فرمود:
«ان الله یحب الصوت الخفیض، و یبغض الصوت الرفیع; خداوند صدای كوتاه و ملایم را
دوست دارد، و صدای بلند را ناپسند میداند.» (10)
امیرمؤمنان علی (ع) در رابطه با جهاد میفرماید: «و امیتوا الاصوات فانه اطرد
للفشل; از صداها و جار و جنجالها در صحنه جنگ بكاهید كه بهتر موجب دور كردن
سستی و كاهلی میشود.» (11)
و در سخن دیگر میفرماید:
«پایین آوردن صدا، و فروآوردن چشم، و اعتدال در راه رفتن از نشانههای ایمان، و
نیكی دین داری است.» (12)
استثناها
البته ناگفته نماند كه در بعضی از موارد به عنوان استثناء، بلند كردن صدای خوب،
پسندیده و مطلوب است، مانند جاهایی كه به عنوان دفع ظلم ظالم، و دفاع از حق و
در مواردی كه تلاوت آیات قرآن و همایشی دینی و علمی برقرار است، و بلند نمودن
صدا موجب رسایی سخن و آثار مثبت دیگری باشد، بر همین اساس در قرآن میخوانیم:
«لا یحب الله الجهر بالسوء من القول الا من ظلم; خداوند دوست ندارد كسی با
سخنان خود بدیها (ی دیگران) را اظهار كند، مگر آن كس كه مورد ستم واقع شده
باشد.» (13)
واژه جهر، به معنی آشكارا سخن گفتن است كه گاهی انجام آن بستگی به بلند سخن
گفتن دارد، میتوان گفت فریاد مظلومیت عاشورائیان و اسیران كربلا، بر همین اساس
بوده است.
و در روایت آمده: یكی از یاران پیامبر (ص) به نام ثابتبن قیس (خطیب مسلمین)
بلند سخن گفت، وقتی كه شنید طبق نزول آیه 2 سوره حجرات بلند سخن گفتن موجب حبط
و نابودی اعمال نیك میشود، بسیار ناراحتشد، رسول خدا (ص) به او فرمود: «صدای
بلند تو برای خطابه و سخنرانی بوده است، و حساب تو از دیگران جداست.» (14)
از جمله دیگر استثناها، اذان را بلند گفتن در وقتهای نماز، و بلند گفتن لبیك
گروهی در مراسم حج است، پیامبر (ص) فرمود: «یغفر للمؤذن مد صوته و بصره; به هر
اندازه كه صدای (بلند) مؤذن به آنجا میرسد، و چشمش تا آن جا را میبیند،
آمرزیده میشود.» (15)
این سخن بیانگر آن است كه صدای خود را در اذان بلند كنید، تا موج آن به
مكانهای بیشتر و دورتر برسد، تا پاداش بیشتر ببرید.
شعارهای بلندی كه در راه پیماییها بر ضد طاغوتها بلند گفته میشود، نیز به
عنوان دفاع از حق، و سركوب طاغوتیان است، و از استثناءها است و هرچه بلندتر
باشد، رساتر خواهد بود. ولی در غیر این موارد نادر، ما حق بلند حرف زدن نداریم،
تا چه رسد به این كه فریاد و بلند سخن گفتن، جنبه تهدید نسبتبه مؤمنین داشته
باشد، كه قطعا روا نیست، زیرا موجب ترس و تحقیر مؤمن میشود.
سفارش امام خمینی (ره) در بلند نكردن صداها در بلندگوها
حضرت امام خمینی (ره) در مورد پرهیز از صداهای بیرویه، و مزاحمتهای صوتی -
گرچه به عنوان عبادت باشد - به طور مكرر نصیحت نموده و هشدار میدادند، و در
این خصوص، بسیار حساس بود.
در این جا به عنوان نمونه، نظر شما را به دو فراز از نصایح او جلب میكنیم:
1- «و یك كلمه كه این نصیحتی استبه اینهایی كه در روضه خوانیها و مجالسی كه
دارند در تكیهها در این طور چیزهایی كه دارند، توجه به ضعفای مردم بكنند، در
بین مردم، مریض هست، در بین مردم ضعیف هست، در بین مردم اشخاصی هستند پیرمرد،
اشخاصی هستند پیرزن، و ضعیف، صداها زیاد نباشد، كه مردم را منزجر كند، بلندگوها
را بیرون نگذارید كه فریادش همه مردم را منزجر كند، بلندگوها را در داخل مسجد
بگذارید، و این طور نباشد كه بخواهید با معصیت، اطاعتخدا را بكنید، خدای
نخواسته معصیتخدا بشود، و از آداب ماه مبارك رمضان همین است كه مردم را آرامش
بدهید... .» (16)
2- «گاهی میشود كه كارهای به ظاهر اسلامی، لكن با بیتوجهی و خلاف اسلام، واقع
میشود، فی المثل اشخاصی میخواهند خدمتبكنند... و قصدشان هم خدمت است، لكن
گاهی در كیفیت عمل، طوری میشود كه معصیت میشود... مثلا میخواهند در
كمیتهها، در جاهایی كه برای بسیج مهیا هستند خدمت كنند، لكن گاهی همین هایی كه
میخواهند خدمتبكنند یك كارهایی انجام میدهند كه با موازین اسلامی جور در
نمیآید، مثلا این كه نصف شبها شروع میكنند به فریاد و شعار دادن و دعا
خواندن و تكبیر گفتن، در صورتی كه همسایهها هستند و ناراحت میشوند، مریضها
هستند، معلولین هستند، بیمارستانها هست، و اینها رنج میبرند، و شما یك چیزی
را كه میخواهید عبادت باشد، معصیت كبیره میشود، اگر در سحر فرض كنید یك
عدهای بخواهند دعای وحدت بخوانند، خوب! میشود در داخل منزل خودشان بخوانند،
اگر بلندگو دارند، بلندگو را در داخل بگذارند كه صداها بیرون نیاید... شما
میخواهید یك كار عبادی كنید... فرضا بخواهید یك كار اجتماعی باشد كه در آن
اجتماع، دعا خوانده شود، اینجا نباید بلندگوهای بزرگ را بیرون بگذارند، و تمام
افرادی كه در این محله یا محلههای دور هستند، رنجببرند، اینها معصیت كبیره
است، اذیت مسلم و آزار مؤمنین از بزرگترین گناهان كبیره است...» (17)
حكمت هاى دهگانه لقمان در قرآن
حكمت هاى دهگانه لقمان در قرآن ، حكمت اول : توحید و خداشناسی
حكمت هاى دهگانه لقمان در قرآن ، حكمت دوم : حسابرسی و
حسابگری
حكمت هاى دهگانه لقمان در قرآن ، حكمت سوم : برپا داشتن نماز
حكمت هاى دهگانه لقمان در قرآن ، حكمت هاى چهارم و پنجم : امر به معروف و نهی از منكر
حكمت هاى دهگانه لقمان در قرآن ، حكمت ششم : صبر و استقامت
حكمت هاى دهگانه لقمان در قرآن ، حكمت هفتم : تواضع و فروتنی
حكمت هاى دهگانه لقمان در قرآن ، حكمت هاى هشتم و نهم : پرهیز از رفتار و راه رفتن مغرورانه
حكمت هاى دهگانه لقمان در قرآن ، حكمت دهم : اعتدال و انضباط در صدا و صوت
حكمت هاى دهگانه لقمان در قرآن ، حكمت يازدهم : بهره بردارى صحيح از قرآن
پىنوشتها
1. سوره لقمان، آیه19.
2. بقره، 143.
3. تفسیر نورالثقلین، ج1، ص134.
4. حجرات، آیات 3- 2 ; لقمان، 19.
5. لقمان، 19.
6. تفسیر مجمع البیان، ج8، ص320 (ذیل آیه) .
7. همان.
8. حجرات، 2، نظیر این مطلب در آیه 63 سوره نور آمده است.
9. المحجة البیضاء، ج3، ص450.
10. بحارالانوار، ج2، 62.
11. نهج البلاغه، خطبه124، و نامه16.
12. غرر الحكم، ترجمه محمد علی انصاری، ج1، ص97.
13. نساء، 148.
14. اقتباس از تفسیر مجمع البیان، ج9، ص130.
15. وسائل الشیعه، ج4، ص619.
16. صحیفه نور، ج18، ص21.
17. همان، ج16، ص243.