شايد برخى گمان كنند كه عيد غدير تنها اختصاص به شيعيان دارد و در كلمات
پيامبر اكرم، صلىاللهعليه وآله، اشارهاى به لزوم بزرگداشت آن نشده است. اما
بايد گفت كه عيد غدير نيز چون عيد فطر و قربان از اعياد اسلامى، بلكه از
بزرگترين اعياد است، و نخستين كسى هم كه اين روز را به عنوان عيد اسلامى معرفى
كرد، خود پيامبر اسلام، صلىاللهعليه وآله، بود. آنچه در پى خواهد آمد تحقيقى
است در زمينه سابقه تاريخى عيد غدير كه اميدواريم مورد استفاده خوانندگان عزيز
واقع شود.
پيامبر اكرم پس از آنكه علىبنابيطالب را در روز غدير به جانشينى خود تعيين
كرد، در همان روز اين عيد را اعلام نمود و مراسم آن را بپا داشت، و در خيمهاش
نشست و با كمال خوشحالى و سرور از تبريك گويندگان استقبال كرد و به آنها
مىفرمود:
به من تبريك بگوييد... به من تبريك بگوييد، زيرا خداوند مرا به نبوت و اهل
بيتم را به امامت اختصاص داده است. (1)
ما در تاريخ پيامبر، شاديهاى او روزى را نمىيابيم كه پيامبر گفته باشد: به من
تبريك بگوييد، حتى روز ازدواجش و روز هجرتش از مكه به مدينه و رهايى از چنگال
مشركان، و روز فتح مكه و پيروزى مسلمانان نفرمود به من تبريك بگوييد، ولى روز
غدير مكرر مىفرمود: به من تبريك بگوييد، چرا؟ به خاطر آنكه پيامبر عظمت اين
روز را بخوبى درك مىكرد و از شرافت اين خاطره و برترى داشتن اين عيد بر ساير
اعياد آگاه بود.
بر همين اساس پيامبر فرمود:
روز عيد غدير خم بهترين اعياد امت من است، و آن روزى است كه خداوند تعالى به من
فرمان داده با منصوب كردن على بن ابيطالب به عنوان رهبرى كه امتم پس از من به
وسيله او هدايتيابند; آن روز را ياد كنيم. آن روزى است كه خدا دين را در آن
روز كامل و نعمت را تمام گردانيد و اسلام را به عنوان يك دين براى مردم پسنديد.
(2)
پيامبر در اين حديث، اولا: روز غدير را يك عيد اسلامى جاويد در رديف ساير اعياد
اسلامى اعلام كرده; ثانيا: عيد غدير را مطلقا برتر از اعياد اسلامى شمرده است.
پس از رحلت پيامبر، خود اميرالمؤمنين نيز روز غدير را به عنوان يك عيد اسلامى
تلقى كرد (3) و در سالى كه روز غدير با جمعه مصادف بود خطبهاى ايراد نمود و در
ضمن آن فرمود:
خداوند بزرگ در اين روز بزرگ در اين روز براى شما گروه مؤمنان دو عيد بزرگ كه
قوام هريك به ديگرى است جمع كرده تا احسانش را نزد شما كامل گرداند و شما را بر
راه هدايت آگاه و مطلع كند... از اين رو جمعه را مركز تجمع براى پاكسازى
گذشتهها قرار داده است... بنابراين هيچ توحيدى را جز بر اساس اعتراف به رسالت
پيامبر نمىپذيرد، و هيچ آيينى را جز توام با ولايت كسى كه به ولايت او فرمان
داده قبول نمىكند، و اسباب اطاعت او جز با تمسك به ريسمان او و ريسمان اهل
ولايت او منظم نمىگردد، لذا در روز غدير آنچه را كه بيانگر ارادهاش در مورد
برگزيدگانش بود بر پيامبرش نازل فرمود، و او را به تبليغ آن و ترك همنشينى با
منحرفان و منافقان و بىاعتنايى به آنان مامور ساخت و ضامن نگهدارى او از شر
آنان شد.
آنگاه حضرت امير، عليهالسلام، مردم را به اجراى مراسم عيد دعوت نمود و فرمود:
خدا شما را رحمت كند، پس از پايان يافتن اجتماعتان، به سوى توسعه بر زن و
فرزند، و نيكى با برادران و شكر نعمتهاى الهى بازگرديد، و همه با هم مجتمع
باشيد تا خدا يگانگى شما را حفظ كند و با يكديگر نيكى كنيد تا خدا الفت و دوستى
و صداقتشما را نگهدارد، و به يكديگر هديه دهيد (4) همانگونه كه خدا پاداش شما
را در اين روز، چند برابر اعياد گذشته يا اعياد آينده - جز در موارد مثل آن -
قرار داده است. نيكى در اين روز (يعنى: روز عيد غدير) ثروت را زياد و عمر را
افزون مىكند، و مهربانى به يكديگر باعث رحمت و عطوفتخداوند است. با سعى و
كوشش خويش و در حد توانايى خود، از آنچه خدا به شما بخشيده، براى برادران و زن
و فرزندانتان آماده كنيد و شادى را در ميان خود آشكار سازيد و با گشادهرويى با
يكديگر برخورد كنيد. (5)
بعد از على، عليهالسلام، امام حسن و امام حسين، عليهماالسلام، نيز روز غدير را
زنده نگاه مىداشتند و هر سال، آن روز را به عنوان عيد تلقى مىكردند و با كمال
مسرت و شادى، براى قبول تهنيت و تبريك شاد باش جلوس مىنمودند، و به وسيله نماز
و روزه و دعا به خدا تقرب مىجستند، و در نيكويى و احسان و اطعام تاكيد
مىنمودند، تا تشكر نعمتخدا را در چنين روزى كه اميرالمؤمنين، عليهالسلام، به
خلافت و امامت منصوب شده به جاى آورده باشند. آنها در اين روز صله رحم
مىكردند، و خانواده خويش را در وسعت ارزاق قرار مىدادند و به ملاقات برادران
مىرفتند و شيعيان خود را نيز به تمام اين كارها دعوت مىنمودند. (6)
اكنون به روايات زير توجه كنيد:
1. ابوالحسن ليثى مىگويد:
امام جعفر صادق، عليهالسلام، به بعضى از دوستان و شيعيانش كه در حضور او بودند
فرمود:
آيا مىدانيد روزى كه خدا اسلام را در آن روز براى ما و شيعيانمان عيد غدير
قرار داده چه روزى است؟
عرض كردند: خدا و رسول و فرزند پيامبر داناترند، آيا روز عيد فطر است؟
امام فرمود: نه!
گفتند: آيا روز عيد قربان است؟ امام فرمود:
نه! البته اين دو روز، بزرگ و با شرافت هستند اما روز منار دين بزرگتر است، و
آن روز هيجدهم ذى الحجه است كه پيامبر خدا، صلىاللهعليهوآله، هنگامى كه از
حجة الوداع بازگشت و به غدير خم رسيد...».
2. فرات بن احنف مىگويد:
از امام جعفر صادق، عليهالسلام، پرسيدم: فدايتشوم، آيا مسلمانان عيدى بالاتر
از عيد فطر و عيد قربان و روز جمعه و روز عرفه دارند؟
امام فرمود: آرى! بالاترين و بزرگترين و شريف ترين اعياد روزى است كه خدا دين
را در آن روز كامل گردانيد، و اين آيه را بر پيامبرش محمد، صلىاللهعليهوآله،
نازل فرمود: اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى و رضيت لكم الاسلام
دينا.
سؤال كردم: آن چه روزى است؟
فرمود: انبياى بنى اسراييل وقتى وصيت و امامت را به نفر بعد از خودشان واگذار
مىكردند، آن روز را عيد قرار مىدادند، و اين روز هم روزى است كه پيامبر،
صلىاللهعليه، على، عليهالسلام، را رهبر مردم قرار داد، و در آن روز چيزهايى
نازل شد، و دين كمال يافت و نعمتبر مؤمنان تمام گرديد.
عرض كردم: در اين روز چه كارى شايسته است انجام دهيم؟
امام، عليهالسلام، فرمود: اين روز، روز عبادت و نماز و روز شكر و سپاس خدا، و
مسرت به خاطر ولايت ما بر شما از جانب خداست، من دوست دارم اين روز را روزه
بگيريد. (7)
3. عبدالرحمن بن سالم از پدرش نقل مىكند كه گفت:
از امام صادق، عليهالسلام، پرسيدم: آيا مسلمانان غير از روز جمعه و عيد قربان
و عيد فطر، عيد ديگرى دارند؟
فرمود: آرى عيدى بزرگتر!
گفتم: فدايتشوم، كدام عيد است؟
فرمود: روزى كه پيامبر خدا اميرالمؤمنين را به خلافت نصب كرد و فرمود: هر كس كه
من مولاى او هستم على مولاى او است.
پرسيدم: آن روز چه روزى است؟
فرمود: به روز چه كار دارى؟ (8) سال هميشه در گردش است ولى آن روز، روز هجدهم
ذىالحجه است.
عرض كردم: چه كارى سزاوار است در آن روز انجام دهيم؟
فرمود: خدا را ياد كنيد و به روزه و عبادت بپردازيد و محمد و آل محمد،
صلىاللهعليه وآله، را ياد نماييد، زيرا پيامبر خدا به اميرالمؤمنين،
عليهالسلام، وصيت كرد كه مسلمانان اين روز را عيد بگيرند و انبيا چنين
مىكردند; به اوصيا خود همين سفارش را مىنمودند و آن روز را عيد مىگرفتند.
(9)
بر اساس همين روايات است كه مىبيند شيعيان از زمان ائمه اطهار تا كنون در تمام
كشورها هر سال روز غدير را عيد مىگيرند، و به وسيله نماز، تلاوت قرآن و خواندن
دعاهاى ماثور به خدا تقرب مىجويند، و خدا را بر كامل ساختن دين و تمام نمودن
نعمتبه وسيله امامت على، عليهالسلام، سپاسگزارى مىكنند، و به ملاقات يكديگر
مىروند، و با چهرهاى گشاده با نيكى و احسان و مسرور ساختن خويشاوندان و
همسايگان به خدا تقرب مىيابند، و اگر يكى ازآنها برادر دينى خود را در اين روز
ملاقات كند، با او مصافحه مىكند و مىگويد:
الحمد لله الذى جعلنا من المتمسكين بولاية اميرالمؤمنين و الائمة الطاهرين (10)
و هر سال دراين عيد سعيد، شيعيان به سوى مرقد پيشواى بزرگ، اميرالمؤمنين،
عليهالسلام، در نجف اشرف روانه مىشوند، و جمعيتى كه نزد قبر مقدس آن حضرت
براى زيارت اجتماع مىكنند از نيم ميليون كمتر نيست، كه از هر ناحيهاى به آنجا
وارد مىشوند (11) تا عمق محبت و دوستى،و استحكام اعتقاد به پيشواى راستينشان
اميرالمؤمنين، عليهالسلام، را نسبتبه خويش تاكيد كنند، و شرافتحضور نزد مقام
مبارك وى را براى خود ثبت نمايند. آنها پراكنده نمىشوند تا ضريح مقدس را در بر
گرفته و پيشواى خود را زيارت كنند، و بر او سلام داده، و چنانكه گويى آن حضرت
در برابر آنها حاضر استبه او تهنيت گويند (12) و زيارتى خوانند كه از بعضى از
ائمه اطهار وارد شده است كه ضمن آن به موقعيتهاى ارزنده و سوابق عظيم حضرت در
اسلام و جهاد و تلاش وى در تاسيس اركان دين، و خدمتبه پيامبر در روز غدير به
عنوان خليفه پيامبر، گواهى داده مىشود. (13)
آرى! اين استبرنامه شيعيان در هر سال، و پيوسته گويندگانشان در هر زمان و
مكانى حديث غدير را به طور مسند يا مرسل و بصورت اجمال يا تفصيل بيان مىكنند.
بررسى در مساله غدير، ما را به اين نتيجه مىرساند كه تنها شيعيان، روز غدير را
به عنوان عيد تلقى نكردهاند - هرچند شيعيان بيشتر از ديگران به آن اهميت
مىدهند - لكن مسلمانان غير شيعه نيز آن را عيد مىگرفتهاند.
علامه امينى در كتاب الغدير (ج1، ص267) مىنويسد بيرونى - كه يكى از اهل تسنن
است - روز غدير را از روزهايى دانسته كه:
اهل اسلام آن را يكى از اعياد شمردهاند (14)
ابن طلحه شافعى در كتاب مطالب السئول (ص53) هنگاميكه از عيد غدير سخن مىگويد
چنين تصريح مىكند: اميرالمؤمنين روز غدير خم را در ضمن اشعارش ياد كرده است و
از آنجا كه پيامبر اكرم، صلىاللهعليهوآله، در روز غدير اين مقام بلند را از
ميان همه مردم به على، عليهالسلام، داد، اين روز به صورت يك عيد بزرگ در آمد.
آنگاه شافعى در صفحه56 اضافه مىكند كه: لفظ «مولى» هر معنايى را در بر داشته
باشد، از سوى پيامبر براى على قرار داده شده، و اين خود مقامى والا و منزلتى
عظيم است كه پيامبر آن را به على، عليهالسلام، اختصاص داده استبدين جهت اين
روز، روز عيد و روز سرور دوستان او است.
علامه امينى مىگويد: اين بيان شافعى دلالت دارد بر اينكه تمامى مسلمين اين روز
را عيد مىگيرند چه مسلمانانى كه حضرت على را خليفه بلافصل پيامبر مىدانند و
چه مسلمانى كه او را خليفه چهارم به شمار مىآورند، و خلاصه بايد گفت، امت
اسلامى در شرق و غرب، همگى در اين عيد با يكديگر توافق دارند مخصوصا با توجه به
اينكه مصريان و اهل مغرب و عراق در قرون گذشته به اين روز توجه داشته و آن را
روز نماز و دعا و خطبه و سرودن اشعار مىدانستهاند.
پىنوشتها:
1. ر. ك: ابو سعيد نيشابورى، شرف المصطفى.
2. براى توضيح بيشتر ر. ك: الامينى، عبدالحسين، الغدير، ج 1، ص283.
3. روزى كه قدرت به دست آن حضرت آمد.
4. و در حديثشريف از حضرت رضا، عليهالسلام، روايتشده است كه فرمود: «يك درهم
را در اين روز به برادران مؤمن بدهى برابر استبا هزار درهم كه در اوقات ديگر
بدهى» و در حديث ديگر وارد شده است: «كه برابر استبا صد هزار درهم در غير اين
روز.»
5. الامينى، عبدالحسين، همان، ج3، ص 284;الطوسى، محمد بن الحسن، مصباح
المجتهد، ص 524.
6. الموسوىالعاملى، السيد عبدالحسين شريف الدين، المراجعات، ص197.
7. الامينى، عبدالحسين، همان، ج 1، ص 285.
8. گويا كه راوى پرسيد: در كدام روز از روزهاى هفته است؟
9. الكلينى، محمد بن يعقوب، الكافى، ج 1، ص 204; الامينى، عبدالحسين، همان، ج
1، ص 285.
10. نص مذكور، در حديثشريف وارد شده است.
11. و در حديثشريف از حضرت امام رضا، عليهالسلام، روايتشده كه فرمود: «هر
كجا كه باشى سعى كن كه روز غدير نزد قبر حضرت اميرالمؤمنين، عليهالسلام، حاضر
شوى.
12. روشن است كه امام مرده و زنده ندارد، و هميشه زنده است و آيه: ولا تحسبن
الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا بل احياء ... و آيات ديگر بر اين معنى دلالت
دارند.
13. اگر فرصت تنگ نبود نمونهاى از جملات اين زيارت را براى شما نقل مىكردم تا
از لابلاى آن لذت ايمان و شيرينى ولايت و سعادت روح و حرارت شوق را بچشد. زيارت
مزبور در كتب ادعيه و زيارات نقل شده است.
14. بيرونى، ابوريحان،الاثار الباقية، ص 334.
منبع: ماهنامه موعود، شماره
13