چاره نگرانيهاي مردم در نهج البلاغه

فيض الاسلام


همه پريشانند و در فكر علاج، لكن چاره را نمي‌دانند، تنها رهانندة بشر از پريشاني بدقّت خواندن و عمل به‌فرمايش‌هاي حضرت اميرالمؤمنين ـ عليه السّلام ـ در نهج‌البلاغه است كه همة نگراني‌ها را برطرف نموده مردم را براه سيادت و سعادت سوق مي‌دهد.

دنياي امروز را تباهكاري، ستمگري، دوروئي، خودخواهي، بدبختي بجائي رسانده كه زندگي افراد آن تيره و تار شده، آسايش، دادگري، يگانگي، آشتي، نيك‌بختي در جهان برقرار نمي‌گردد مگر به پيروي جهانيان از گفتار و كردار اميرالمؤمنين ـ عليه السّلام ـ كه نمونة از آن‌را سيّد شريف رضيّ در كتاب مقدّس نهج‌البلاغه گرد آورده و چون در همين مختصر از جميع شئون زندگي چيزي فروگزار نشده سيادت و سعادت و عمل كنندة را ضامن است، زيرا اين كتاب نتيجة گفتار همة پيغمبران و راهنماي درك معاني و حقائق قرآن كريم و نجات دهندة گمراهان و گرفتاران است.

اين گفتار روي دو پاية برهان عقل و علم استوار است و ما لاف نزده و گزاف نگفته‌ايم اگر باور نداريد برجستگان و دانايان خود را در مجلسي گرد آوريد تا اثبات نموده به‌خواصّ و عوامّ بفهمانيم: هر كه طالب خير و نيكوئي و آسايش و خوشي است بايستي كتاب نهج‌البلاغه را (كه پس از قرآن كريم و سخنان پيغمبر اكرم در جهان مانند ندارد) مورد مطالعه و سرمشق و دستور زندگاني خويش قرار دهد، بنابراين بايد:

پادشاهان و وزراء و رجال سياسي بخوانند تا استقلال و تماميّت كشور را حفظ نموده و به‌وظائف خود و طرز سلوك با رعيّت پي‌برند وكلاء مجلسين: سناء و شوري بخوانند تا از بدعت (احداث چيزي در دين كه از دين نبوده) دوري گزيده به‌دستور دين رفتار نمايند، حكمرانان و رؤساء هر شهر بخوانند تا رفاه و آسايش خود و كساني را كه به آنان سپرده شده فراهم سازند، اُمراء لشگر و افسران و سربازان بخوانند تا آمادة حفظ حدود و ثُغُور كشور بوده و در كارزار هميشه فتح و فيروزي را دريابند، ستمگران و بيچارگان بخوانند تا كيفر ستم و پاداش شكيبائي را دانسته عبرت گيرند، اغنياء و فقراء بخوانند تا كبر و سرفرازي و رشك و پستي را از خود دور سازند، علماء و دانشمندان بخوانند تا از همة دانش‌ها بهره‌مند گردند، مجتهدين عظام بخوانند تا راه استنباط احكام الهي را بياموزند، مبلّغين و تربيت كنندگان مردم عوام بخوانند تا دين را به‌دنيا نفروخته رضاء حق را بدست آورده سعادتمند شوند، وعاظ و گويندگان بخوانند تا طريقة وعظ و خطابه را آموخته وقت خود و شنونده را با سخنان بيهوده و ژاژ تلف نكنند، مؤلفّين و نويسندگان بخوانند تا مهمل نبافند و عفّت قلم را حفظ نموده مطالبي بنويسند كه خود و اعقابشان به‌آن فخر نمايند، فُصحاء و بُلغاء و اُدباء و خُطباء بخوانند تا از خرمن فصاحت و بلاغت و شيريني كلام آن خوشه‌ها بردارند، تُجّار و كسبه و اطبّاء بخوانند تا در داد و ستد و طبابت خدا را در نظر داشته سود حلال بدست آرند كه نزد خدا و خلق شرمنده نباشد، قُضات و وُكلاء دادگستري و صاحبان محاضر رسمي بخوانند تا در دادرسي‌ها و معاملات براي چند ريال پول حكم به‌ناحقّ ندهند و خلافي ننويسند و از عاقبت آن بپرهيزند، دانشجويان و هوشمندان بخوانند تا از شاخه‌هاي درخت دانش ميوه چيده غولان و نادانان و گمراهان و گمراه‌كنندگان را در هر لباس بشناسند، جوانان بخوانند تا طراوت جوانيشان را در راه‌هاي بيهوده از دست ندهند، كارگران و رنجبران و بيابان گردان و رانندگان (كه كمتر وسيله و وقت كسب اطلّاع دارند) بخوانند تا از خواندن آن همه چيز بدست آورند، طَبيعيّين و مادّيّين و فلاسفه بخوانند تا از تاريكي‌هايي كه به‌ آن گرفتارند رهايي يافته به‌مبدء و معاد آشنا گردند، يهود و نصاري و مجوس بخوانند تا راه سعادت را در آن ديده با كتاب‌هاي خود مطابقه كرده حقّ و حقيقت را دريابند، گمراه‌كنندگان بخوانند تا از بد عاقبتي و رسوائي ترسيده بيش از اين در اغفال ساده‌لوحان سعي ننمايند، گمراه شدگان بخوانند تا از راه كجي كه آنان را به‌آن سوق داده‌اند بازگشته گرد هر نادرست، هواپرست نگردند، زُهّاد و پارسايان بخوانند تا زهد و تقواي حقيقيّ را در روش پيشواي متّقيان ديده و به‌راه‌هاي كج پا ننهند و از رنج خود نتيجه بگيرند، باسوادان براي بيسوادان بخوانند تا آن‌را به‌تحصيل دانش و بردن لذّت سواد و اطّلاع به‌وظائف دين و دنيا آگاه سازند، خلاصه جميع افراد بشر بايد بخوانند تا سعادت هميشگي و ترقّي دنيا و آخرت را از آن بيابند.


منبع: سايت انديشه قم