مستدركات و معاجم نهج ‌البلاغه

محمد تقي يوسفي


اصطلاح مستدرك نويسي در ميان نويسندگان، اصطلاحي آشناست و به اين معناست كه اموري در راستاي هدف مؤلف بوده است ولي مؤلف به آن دست يابي نداشته است تا بتواند همه را در تاليف خويش ذكر نمايد، در كتاب ديگري جمع‌آوري شود. نكته‌ي قابل توجه، هدف و انگيزه‌ي مؤلف است كه در مستدرك نويسي بايد مورد لحاظ قرار گيرد. مثلا در كتاب شريف نهج‌البلاغه سيد رضي به قصد جمع‌آوري سخناني فصيح و بليغ، دست به تاليف زده است و علاوه بر اين مي‌خواسته فضايل جامع حضرت و محاسن او را بيان كند. با توجه به مطالب فوق، مستدرك نويس‌هاي نهج‌البلاغه غالبا نتوانسته‌اند به هر دو هدف دست يابند گرچه در جلب هدف دوم موفق بوده‌اند. در مجموع مستدركاتي براي نهج‌البلاغه وجود داشته كه برخي‌ها در دسترس نيست و فقط نامي از آنها به يادگار مانده و برخي از آنها موجود است.

از برخي از نسخه‌هاي نهج‌البلاغه برمي‌آيد كه سيد رضي خود در فكر تكمله‌اي بوده تا همه‌ي سخنان حضرت را به منظور تأمين هدف خويش در آن ارائه نمايد. ولي چيزي از آن به دست ما نرسيده است.

نمان كتاب‌هايي همچون«تاريخ الشهور و الدهور» كه عبدالجليل رازي در كتاب النقض[1] از آن ياد كرده است و كتاب«تذليل نهج‌البلاغه»[2] و ملحق نهج‌البلاغه، النهج‌القديم في كلام اميرالمؤمين (ع)[3] و كتاب النهج‌القديم في كلام اميرالمؤمنين (ع)[4] و نهج الفصاحه في مستدرك نهج‌البلاغه، قابل ذكر است اينها كتبي است كه فقط نام آنها در كتابهاي مرجع ذكر شده است.
مستدركات
افزون بر اين كتابهاي ديگري به عنوان مستدرك نهج‌البلاغه نوشته شده كه اينك در دست است از جمله:
1. مستدرك نهج‌البلاغه: تاليف شيخ هادي كاشف الغطاء(1289 يا 1287، 1361 هـ .ق) اسناد بخشهايي از نهج‌البلاغه و دفع شبهاتي از آن نيز در آخر همين كتاب آمده است. اين كتاب توسط مطبعةالداعي در نجف اشرف چاپ شده است.
2. مصباح البلاغه في مشكوه الصياغه: تاليف سيد حسن مير جهاني طباطبايي اصفهاني. تا كنون چهار جزء آن چاپ شده است. در اين كتاب از مآخذ فرقين استفاده شده است.
3. نهج‌السعادة في مستدرك نهج‌البلاغه: اثر شيخ محمد باقر محمودي كه در سيزده جلد تنظيم شده است. وي از كتابهاي تمام فرقه‌هاي اسلامي بهره برده است. شيوه‌ي وي تلفيقي از شيوه‌ي شبيه موضوعي و تاريخي است. ترتيب موضوعات به صورت: كلمات، خطبه‌ها، نامه‌ها، دعاها، وصايا و اشعار است كه به ملاحظه‌‌ي تاريخ صدور احاديث هر موضوع ذكر شده است.
4. تمام نهج‌البلاغه: تاليف سيد صادق موسوي با شناخت تقطيعات سيد رضي، جايگاه سخنان حضرت را روشن كرده است. او ترتيبي ديگر براي نهج‌البلاغه اتخاذ كرده است كه به نظر جالب نيست و دليل خاصي براي آن اقامه نشده است. اين كتاب توسط موسسه‌ي امام صاحب الزمان(مشهد) در دو مجلد رحلي در سال 1418 هـ .ق چاپ شده است.
5. نهج‌البلاغه الثاني: تاليف شيخ جعفر حائري است در اين كتاب 139 خطبه، 71 نامه و 236 حكمت به ترتيب نهج‌البلاغه گردآوري شده است. منابع اين كتاب متنوع است و از كتب فريقين بهره برده است اين كتاب در سال 1410 هـ .ق از سوي مؤسسه‌ي دارالحجره با قطع وزيري به چاپ رسيده است.

معاجم
1. المعجم المفهرس لالفاظ نهج‌البلاغه، محمد كاظم محمدي و محمد دشتي، موسسه النشر الاسلامي 1364 هـ .ش.
2.تصنيف نهج‌البلاغه، لبيب بيضون. در 425 عنوان؛ مركز النشر مكتب الاعلام الاسلامي، ط 2، 1408 هـ .ق.
3. جلوه‌هاي حكمت، گزيده‌ي موضوع كلمات امير‌المومنين(ع)، تاليف سيد اصغر ناظم زاده در 225 عنوان، دفتر تبليغات اسلامي، چاپ دوم، 1375 هـ .ش.
4. الهادي الي موضوعات نهج‌البلاغه، تصنيف آيه الله مشكيني، كه چاپ اول آن در سال 1363 هـ .ش توسط انتشارات چاپخانه‌ي وزارت اسلامي چاپ شده است.
5. نهج‌الصباغة في شرح نهج‌البلاغه، محمد تقي تستري، انتشارات رستمخاني، چاپ دوم، 1368 هـ .ش، 1409 هـ .ق، با 67 عنوان كلي در چهارده جلد.
6. الكاشف، دكتر مصطفوي، مطالب كتاب بر اساس 28 حرف عربي تنظيم شده است.
7. الدليل الي موضوعات نهج‌البلاغه، علي انصاريان، شامل 100 عنوان.
8. فرهنگ آفتاب، عبدالمجيد معاديخواه، با عناويني جداگانه در 10 جلد.
9. فرهنگ معارف نهج‌البلاغه، محمد دشتي، در دو جلد.
10. نهج‌البلاغه موضوعي، عباس عزيزي.
11. مفردات نهج‌البلاغه، سيد علي اكبر قريشي، در دو جلد.


پانوشت:
[1]. مثال النواصب في نقض بعض فضائح الروافض، نوشته‌ي عبدالجليل رازي از دانشمندان سده‌ي ششم هجري.
[2]. تاليف ابو الفتح عبدالله بين اسماعيل بن احمد بن اسماعيل جلي مشهور به ابن جلي به نقل از ابن ابي الحديد. ر.ك: دانشنامه‌ي امام علي. ج 12، ص 155.
[3]. كتاب«ملحق نهج‌البلاغه» تاليف احمد بن يحيي بن احمد بن ناقه است كه چند خطبه‌ي مهم مانند: خطبه‌ي موسوم به الدرة اليتيمة. خطبه‌ي اقاليم و خطبه‌ي خالي از الف موسوم به خطبه‌ي مونقه را در آخر نهج‌البلاغه با نام ملحقات نهج‌البلاغه آورده است. نسخه‌اي از آن در كتابخانه آستان قدس رضوي به شماره‌ي 1860 موجود است.
[4]. ر.ك: همان، اين كتاب تاليف سيد خلف موسوي هريزي مشعشعي است. نوشته‌ي سيد محمد كاظم كفايي(متولد 1345 قمري) است.


منبع: سايت انديشه قم