مجهول المالك و
چيزى كه انسان پيدا مى كند
آيت الله العظمى محمد فاضل
لنكرانى
سوال : در اوايل پيروزى انقلاب اسلامى فروشگاه تعاونى از
سهام مردم در محلى تشكيل و سالها مورد استفاده سهامداران بوده است. ولى در حدود
چهار سال پيش به علل نارساييها تعطيل و منحل شده و وجوه مربوط به سهامداران
براساس مدارك به آنها مسترد گرديد. تعدادى از صاحبان سهام در مدت چهار سال براى
استرداد و بازپس گرفتن حق خود مراجعه نكرده اند. و بارها به آدرس آنان مراجعه
شده، ولى اغلب آنان تغيير منزل داده و آثارى از آنان به دست نيامده است. اكنون
مبلغ سيصد هزار تومان در دست هيأت امنا مانده، تكليف چيست؟
جواب : اگر از اطلاع به صاحبان وجوه بطور كلى مأيوس باشيد، مبلغ مزبور را به
نيت آنها به فقرا صدقه دهيد، ان شاء الله موفق و مؤيد باشيد.
سوال : اگر شخصى به كسى بدهكار باشد، ولى هرچه جستجو مى كند او را پيدا نمى
كند، آيا مى تواند از طرف او صدقه بدهد، يا در صندوق صدقات بيندازد، يا به دست
خادم مسجدى كه مى گويد من فقير را مى شناسم و به او مى دهم بدهد؟
جواب : اگر از دستيابى به طلبكار خود مأيوس شد، آن را به نيت صاحبش صدقه دهد به
فقير و بنابر احتياط لازم از مجتهد جامع الشرايط اجازه بگيرد. بنابراين جايى
براى سؤالهاى بعد باقى نمى ماند.
سوال : اينجانب سرپرست يك گروه فعاليتهاى علمى بودم كه مدتى پيش كار گروه تعطيل
شد و وسايلى از آنان در دست من ماند. حال وظيفه اينجانب نسبت به آن وسايل چيست؟
جواب : اگر آن افراد را مى شناسيد بايد با آنها مطرح كنيد. و در صورتى كه راهى
براى شناسايى آنها نداشته باشيد، به قيمت روز بفروشيد و به نيت صاحب واقعى آنها
صدقه بدهيد.
سوال : اينجانب چوپان مى باشم. روزى در بيابان اشيايى قديمى شبيه به سكه به
همراه دو انگشتر پيدا كردم كه بعداً معلوم شد قدمت هزار و چهارصد ساله دارند و
نيروى انتظامى سكه ها را از من گرفته و ضبط كردند، آيا چنين حقى را دارند؟
جواب : اشياى يافته شده ظاهراً حكم گنج را دارد، و شرعاً متعلق به يابنده است و
لازم است خمس آنرا طبق احكام خمس گنج بدهد ولى اگر مقررات جمهورى اسلامى ايجاب
مى كند كه آنها را به نفع عموم و به عنوان اشياى عتيقه ضبط و نگهدارى كنند،
مخالفت يابنده و ادعاى روى آنها جايز نيست.
سوال : اجناس و وسايل قيمتى كه در سرزمينهاى غيراسلامى پيدا مى شود، اگر مورد
احتياج افراد مسلمان، باشد حكمش چيست؟
جواب : اگر بطور كلى از شناخت صاحبان آنها مأيوس باشند، مجازند خودشان تصرف
كنند.
سوال : دو سال پيش خدمت يكى از دوستان در يكى از اماكن مقدّسه نشسته بودم كه
چند نفر وارد شدند و گفتند دستبند طلايى پيدا كرده اند و دفتر اشياى گمشده نيز
تعطيل بود. و به هرحال به من سپردند. فردا به متصدى دفتر و چند نفر خدمه جريان
را گفتم و بالأخره كسى سراغش نيامد. و همان شخصى كه در دفتر نزدش نشسته بودم به
قدرى محتاج است كه گاهى به ده يا صد تومان نيازمند مى شود و داراى دو فرزند و
يك زن است و هم اكنون در منزل پدر عيالش به سختى زندگى مى كند، آيا اجازه هست
آن را از طرف صاحبش بفروشم و به ايشان بدهم؟
جواب : خود طلا را به نيت صاحب واقعى اش، به شخص مزبور به عنوان صدقه بپردازيد.
|