آن شب قلب ملت ايران از کار افتاد

شرح وقايع روزهای آخر زندگی حضرت امام خمينى (س)


بديهى است رهبرى و هدايت هر انقلابى پس از پيروزى به مراتب مشكلتر از دوره‏ هاى پيش از پيروزى زيرا تا زمان حصول پيروزى انگيزه‏هاى فراوانى براى وحدت كلمه به منظور استيلا يافتن بر دشمن مشترك وجود دارد. حتى افراد و گروههايى يافت مى‏شوند كه به رغم عدم خلوص كافى، براى دستيابى به اهداف خاص خود، ضمن قلمداد دادن خود به همراهى و همفكرى با مردم، در مبارزه شركت مى‏كنند و معارضه آشكارى با رهبرى مبارزه و انقلاب ندارند، اما پس از پيروزى انقلاب، به دليل سهم خواهى كه از خصلتهاى افراد و گروههاى ناخالص است نغمه ‏هاى جدايى آنها ساز مى‏شود و اين روند در برخى موارد به شكل‏گيرى توطئه ‏هاى گوناگون عليه انقلاب و رهبرى آن منجر مى‏گردد.

چنين واقعيتى را در انقلاب اسلامى ايران نيز شاهد بوديم كه نمونه ‏هاى بارز آن توطئه ‏ها و كارشكنيهاى منافقين، ملى‏گراها و ديگر گروههاى وابسته به شرق و غرب بود. از سوى ديگر قدرتهاى استعمارى نيز به ستيز با انقلاب پرداختند و با تحميل جنگ ناخواسته، محاصره اقتصادى تبليغات مسموم و اعمال فشارهاى سياسى به دشمنى با انقلاب و مردم مسلمان ايران پرداختند اما رهبريهاى خردمندانه و هوشيارانه امام خمينى (س) و مقاومت‏ بى نظير مردم تمام نقشه‏ هاى شيطانى مستكبران عالم عليه انقلاب را نقش بر آب ساخت.

رحلت جانگداز امام خمينى (س) اين توهم پوچ را در دشمنان قسم خورده انقلاب به وجود آورد كه انقلاب اسلامى از مسير خود منحرف مى‏شود و توده‏ ها به بى تفاوتى كشيده خواهند شد، اما از آنجا كه انقلاب اسلامى ايران، ريشه در اعماق قلوب مردم داشت، هيچ گاه تصور خام مخالفان اسلام و انقلاب و مردم، مصداق نيافت و مجلس خبرگان، يك روز پس از ارتحال امام، با انتخاب يكى از فرزندان رشيد اسلام و شاگرد خلف و شايسته امام خمينى - حضرت آيت‏ الله خامنه ‏اى - بر تداوم راه رهبر راحل، مهر تاييد زد و امروز همه جهان بر اين نكته اعتراف دارند كه پايانى براى انقلاب اسلامى متصور نيست و ايران اسلامى به عنوان تنها ملجا و مامن محرومان و پشتيبان مستضعفان شناخته شده است.

امروز هر ايرانى مسلمان و آزاده بر خود مى‏بالد كه كشورش در شمار مستقل‏ ترين و آزادترين ممالك دنياست و رهبرش راهى را مى‏پيمايد كه بنيانگذار فقيد جمهورى اسلامى ايران، از نخستين روزهاى قيام به پيروان راستين و وفادارش نشان داده است.

در تاريخ 28 ارديبهشت‏سال 1368 تيم پزشكى حضرت امام از اولين علائم خونريزى در دستگاه گوارش معظم له اطلاع يافت و بلافاصله معاينات و بررسيهاى لازم صورت گرفت انجام معاينات، دو زخم در معده حضرت امام را مشخص مى‏نمود كه يكى سطحى و ديگر نسبتا عميق بود. با مشاهده زخمها مشاوره با پزشكان متخصص بيماريهاى گوارشى صورت گرفت.

مشخصات ظاهرى زخمها حكايت مشكوكى از احتمال وجود بيمارى بدخيم مى‏كرد. مطالعات پرتونگارى و عكس‏بردارى از معده امام نشان دهنده ضايعاتى نگران كننده بود. بزرگترين زخم چهار تا پنج‏سانتى‏متر و حاشيه آن نامنظم و كاملا برجسته و متورم بود و در معده آثار خونريزى و خون تازه وجود داشت. اين مشاهدات توسط اندوسكوپى و مشاهده داخل معده توسط دستگاه صورت گرفته بود كه شرح آن توسط پزشكان تيم مراقبت از امام، آقايان دكتر عارفى و دكتر فاضل داده شده است.

روز يكشنبه 31 ارديبهشت ماه آزمايشات تكميلى انجام شده و وضعيت قلبى و عمومى حضرت امام مورد بررسى دقيق واقع شد، چرا كه تصميم‏گيرى در مورد انتخاب درمانى جراحى در شخصى با سن امام و با وضعيت قلبى و عمومى ايشان تصميم‏گيرى بسيار دقيق و حساسى بود. در چنين شرايطى با محاسبه بسيار دقيق وضعيت‏بيمارى و خطرات ناشى از عدم انجام عمل جراحى در مقايسه با انجام آن، انتخاب نهايى صورت گرفت.

مشكلى كه از نظر جسمانى براى حضرت امام پيش آمده بود از دو جنبه جان معظم له را تهديد مى‏كرد. يكى ايجاد خونريزى وسيع و كشنده و غيرقابل كنترل و ديگرى احتمال ايجاد سوراخ در جدار معده و ورود محتويات معده به داخل حفر شكم در آن صورت يا به سرعت مرگ مستولى مى‏شد و يا بايد تن به انجام عمل جراحى در شرايطى بسيار نامناسب داد كه احتمال خطرش بسيار بيشتر از زمانى بود كه جراحى با آمادگى كامل قلب و وضعيت عمومى بدن صورت مى‏گيرد.

شرح حالى كه حضرت امام از وضعيت جسمانى و دستگاه گوارش ارائه مى‏فرمودند حاكى از افزايش ميزان خونريزى در دستگاه گوارش بود و روز به روز بر ميزان آن افزوده مى‏شد.

از طرفى مطالعات اندوسكوپى با دستگاه اندوسكوپ وسعت و عمق قابل توجه زخمها را نشان مى‏داد و بخصوص در مورد يكى از زخمها حاكى از نازك شدن خطرناك جدار معده بود.

بنابراين قضاوت پزشكان متفقا در پيشگيرى از دو عارضه بسيار خطرناك و كشنده كه امكان وقوع آن در آينده‏اى نزديك حتمى مى‏نمود برانجام عمل جراحى قرار گرفت. بنابراين اين تصميم ‏گيرى با فرزند امام حضرت حجت الاسلام والمسلمين حاج احمد آقا در ميان گذاشته شد و ايشان نيز مساله را با مسئولان مملكتى در ميان گذاشت. جوانب كار براى مسئولان كاملا توضيح داده شد و پس از موافقت موضوع با حضرت امام مطرح شد. امام پس از حصور اطلاع از تصميم پزشكان با خونسردى فرمود: "هر طور صلاح است همان طور عمل كنيد. "

مقدمات عمل جراحى براى روز دوم خرداد آماده شد و امام به بيمارستان منتقل گشت. زمانى كه امام، جماران را به سوى بيمارستان ترك مى‏كرد در سر پايينى كوچه جلو بيت‏به اطرافيان فرمود: "من از اين سرازيرى كه پايين مى‏روم ديگر بالا نمى‏آيم"

و بنا به گفته اطرافيان حالتى حاكى از آرامش و ثبات در برخورد با مساله مرگ در موقع گفتن اين جمله كاملا حس مى‏شد.

بررسى‏هاى قلب، وضع امام را، حتى بهتر از آنچه تصور مى‏شد نشان داده بود و با تزريق يكى دو واحد خون، كم‏ خونى ناشى از خونريزيهاى مكرر نيز اصلاح شد. بنا به گفته دكتر فاضل جراح امام، معظم له نماز شبشان را خواند كه از تلويزيون نيز بخشى از آن پخش شد.

امام پس از اداى نماز صبح جهت جراحى آماده شد. يكى دو لوله نازك براى رساندن مايعات و نشان دادن فشار داخلى وريدهاى مركزى در رگها قرار گرفت و در ساعت 45/7 دقيقه امام توسط يك برانكارد به اتاق عمل منتقل گشت. بنا به گفته دكتر فاضل در اتاق عمل، تيم جراحى مركب از دكتر فاضل، دو جراح، يك تكنسين، پرستار اتاق عمل، دو نفر متخصص بيهوشى، يك تكنسين بيهوشى و دو متخصص قلب آماده انجام عمل شدند. بيهوشى كه يكى از حساسترين مراحل انجام عمل بود با موفقيت انجام شد و ساعت 30/8 دقيقه انجام جراحى آغاز گشت و جريان عمل توسط تلويزيون مدار بسته‏اى در معرض مشاهده اشخاصى كه در بيرون اتاق عمل حضور داشتند قرار گرفت. جراحى كمتر از دو ساعت طول كشيد و در ساعت 20/10 دقيقه به پايان رسيد.

طبق اظهارات دكتر فاضل، وقتى شكم امام باز شد مشاهده گشت كه قسمت ميانى معده دچار ضايعه است. بزرگترين زخمى كه قبلا ذكر شد در خم بزرگ معده وجود داشت و جدار معده را به نحو خطرناكى نازك نموده بود. ضايعه‏اى كوچك با قطرى حدود شش ميليمتر در قسمت چپ كبد به صورت يك دانه مشاهده مى‏شد و غدد لنفاوى كمى بزرگ بود كه مشابه آن در افراد عادى نيز ديده مى‏شود و اندازه طحال طبيعى بود.

قسمتى از معده كه مبتلا بود، برداشته شد و قسمتهاى باقيمانده به هم متصل گشت و از غدد لنفاوى و كبد نيز نمونه ‏بردارى شد و در طول عمل مشكل خاصى پيش نيامد. سپس امام به بخش آى. سى. يو منتقل شد، بخشى كه از نظر مراقبتهاى ويژه داراى امكانات كامل جهت كنترل خطرات احتمالى است. لوله داخل ناى يا تراشه حضرت امام براى 24 ساعت آينده باقى ماند تا وضع تنفسى حضرت امام كاملا مطمئن شود.

در فاصله كوتاهى پس از عمل، جلسه ‏اى با حضور مسئولين كشور تشكيل شد و با مشورت دو تا سه نفر از تيم پزشكى، نحوه اطلاع دادن مساله به مردم مشخص شد. نكته‏ اى كه در اين موضوع مورد توجه قرار گرفت جلوگيرى از ايجاد نگرانى زياد بود و همان روز ساعت دو بعدازظهر متنى از اخبار راديو براى مردم خوانده شد مبنى بر اينكه حضرت امام به علت‏ خونريزى گوارشى و براى كنترل آن، مورد عمل جراحى موفقى قرار گرفته‏ اند و حال ايشان رضايت‏بخش است.

على‏رغم لحن اطلاعيه كه حاكى از موفقيت آميز بودن جراحى امام بود ملت عاشق و دلباخته امام ناگهان براى اولين بار از كسالت جديد امام مطلع و اين موجب بروز نگرانى شد. ولى در طى روزهاى بعد كه رسانه‏ هاى گروهى و سيماى جمهورى اسلامى ايران از بهبود حال امام گزارش مى‏دادند دلهاى نگران مردم با ناباورى مى‏رفت كه دلهره و اضطراب را از خود بيرون كند. كه. . . ساعت 30/8 بعدازظهر روز شنبه سيزده خرداد اولين خبر نگران كننده از اخبار شبكه سراسرى پخش شد:

اين اطلاعيه امشب از سوى دفتر حضرت امام به اين شرح انتشار يافت:

بسمه تعالى

به اطلاع ملت ‏شريف و عزيز ايران مى‏رسانيم امروز در ساعت ‏سه بعدازظهر در سير درمان حضرت امام مدظله العالى مشكلى پيش آمد. پزشكان با همه كوشش خستگى ناپذير خود براى درمان حضرت امام به مراقبت و درمانهاى لازم سرگرمند و از همه ملت ‏خداجوى درخواست مى‏كنيم دعاهاى خالصانه خود را ادامه دهند. اميد و انتظار مى‏رود كه ادعيه شما مردم مورد اجابت‏ حضرت حق قرار گيرد.

دفتر امام خمينى

متعاقب پخش اين اطلاعيه از اخبار شبكه سراسرى، هزاران دلباخته امام به سوى جماران شتافتند تا از حال امام خويش با خبر شوند. مردم با ناله و اشك راه جماران را در پيش گرفته بودند تا بيقرارى و اضطراب خويش را تسكين دهند. در ميان آنان صدها تن از جانبازان انقلاب به چشم مى‏خورند. خانواده‏ هاى شهدا، زنان، مردان، پير و جوان خيابانى را كه به جماران منتهى مى‏شد پر كرده بودند و اندوهبار حال امام خود را جويا مى‏شدند، ولى هيچ‏كس پاسخى نمى‏داد. رفت و آمدهاى پر جنب و جوشى به بيت ‏حضرت امام صورت مى‏گرفت و چشمهاى راهيان بيت، بيشتر اوقات گريان بود. نزديكهاى صبح خبرهاى رسيده غم ‏انگيز و غم ‏انگيزتر مى‏شد. تا اينكه در اخبار ساعت هفت‏ بامداد روز چهارده خرداد. . . و اما بشنويد از روزهاى پس از عمل جراحى از داخل بيمارستان.

در اطلاعيه روز دوم خرداد چيزى از تشخيص بيمارى امام گفته نشد چرا كه در حقيقت از اسرار مملكتى به شمار مى‏رفت و گذشته از آن حال حضرت امام در آن موقع خوب و رضايتبخش بود و بنابراين ظاهر امر حاكى از موفقيت عمل جراحى حضرت امام بود و بر طبق مفاد آن مساله منتفى شده بود.

در واقع در چند روز اول هم اوضاع به خوبى پيش مى‏رفت. امام پس از عمل به راحتى به هوش آمد، منتها به دليل وجود لوله تراشه در داخل ناى قادر به صحبت كردن نبود و به دستورات پزشكان مبنى بر باز و بسته نمودن چشم و حركات دستها و پاها پاسخ مثبت مى‏داد. ساعت‏ شش بعدازظهر همان روز يعنى در دوم خرداد ناگهان اختلالى در منحنى نوار قلب حضرت امام پيدا شد كه نگران كننده بود و حدود يك ساعت و نيم به طول انجاميد كه با درمانهاى لازم مرتفع شد و پس از آن در همان روز مصاحبه ‏اى توسط پزشكان حضرت امام صورت گرفت و اطلاعاتى در اختيار مردم قرار گرفت.

فرداى آن روز حال امام بهتر بود و چند تن از مسئولين مملكتى و حجت ‏الاسلام والمسلمين حاج احمد آقا خدمت امام رسيد. همان روز لوله داخل تراشه حضرت امام برداشته شد و امام قادر به صحبت كردن شد. ضمنا قرار شد وضعيت امام از طريق اطلاعيه‏ اى به اطلاع مردم برسد.

در روز پنج‏شنبه چهارم خرداد وضع كليوى امام مختصر اشكالى پيدا كرد كه پيش بينى آن مى‏شد كه تدابير لازم انديشيده شد. در اين شرايط به گفته اطرافيان و پزشكان، معظم له حاضران را دلدارى مى‏دادند.

روز سوم پس از عمل، از نظر بروز مشكلات عفونى و پيدا شدن اشكال تنفسى و تب از روزهاى ديگر اهميت‏ بيشترى داشت; و در بخشهاى جراحى پس از انجام عمل در روز سوم بيشتر از روزهاى ديگر احتمال وقوع عوارض وجود دارد. روز جمعه پنجم خرداد ماه يعنى روز سوم پس از عمل عده ‏اى از اعضاى خانواده امام و آقاى هاشمى رفسنجانى نيز به حضور ايشان رسيده بودند.

تا ظهر اتفاقى كه نگران كننده باشد نيفتاد و امام با آقاى هاشمى صحبت كرد و وقتى آقاى هاشمى اجازه خواست كه سلامتى حضرت امام را از طريق خطبه ‏هاى نماز جمعه به اطلاع مردم رساند، امام اجازه داد و مطالبى فرمود كه توسط آقاى هاشمى به اطلاع مردم رسيد و طى آن امام عزيز به مردم سلام رسانيد و از كسانى كه ابراز احساسات نموده بودند، تشكر كرد. ولى در ساعت دوازده و پنج دقيقه همان روز امام ناراحتى تنفسى پيدا كرد و در نوار قلبى تغييراتى پيدا شد كه بنا به اظهارات پزشكان بيش از دو سال طول كشيد ومختصرى هم تب ايجاد شد كه با تدابير لازم درمانى و خروج لوله ‏هاى تزريقات از رگها مرتفع شد.

روز شنبه به خوبى و بدون وجود واقعه نگران كننده‏اى سپرى شد و فقط به دليل وجود علائم خونريزى در دستگاه ادرارى، بررسى داخل مثانه با دستگاه و بدون بيهوشى عمومى و صرفا با بى حسى موضعى انجام شد و نكته مهمى مشاهده نشد. بعلاوه يك عكسبردارى هم با استفاده از ماده حاجب از معده صورت گرفت كه نشان دهنده جوش خوردن بخيه‏ هاى عمل بود و شب همان روز تصاويرى از حضرت امام از طريق سيماى جمهورى اسلامى ايران ملت پخش شد كه همه مشاهده نمودند، سپس لوله معده خارج شد و رژيم مايعات شروع شد. فرداى آن روز به جز مختصرى كاهش فشار خون، مشكل ديگرى پيش نيامد و امام نماز را با وضو خواند و شب مختصرى هم غذا ميل كرد روز دوشنبه هشتم خرداد وضع تنفسى و ريوى امام دچار مشكل شدو ظاهرا مقدارى مايع در داخل ريه‏ ها جمع شده بود كه مى‏توانست ناشى از سه عارضه باشد: يكى اينكه ريه‏ ها دچار عفونت ‏شده باشند، ديگر اينكه وضع قلبى و نارسايى قلب موجب تجمع مايع در ريه شده باشد و سوم اينكه بيمارى اصلى كه معده را گرفتار كرده است ريه‏ ها را هم مورد تهاجم قرار داده باشد. مشكل ريوى كماكان ادامه داشت و اختلالات كليوى نيز به درمان پاسخ نمى‏داد.

روز چهاشنبه جلسه مشاوره‏اى با تعداد زيادى از پزشكان متخصص سراسر كشور تشكيل شد و وضع بيمارى امام از جنبه ‏هاى مختلف مورد بررسى قرار گرفت.

در كنار مشكلات متعددى كه وجود داشت، تغييرات نگران كننده فرمول شمارش خون حاكى از پيشرفت‏ بيمارى اصلى امام بود كه لزوم انجام سريع شيمى درمانى را مطرح مى‏ساخت، ولى مساله ‏اى كه تيم پزشكان در اين مورد با آن روبرو شد اين بود كه معمولا اگر شيمى درمانى پس از عمل جراحى لزوم داشته باشد آن را دو تا سه هفته پس از جراحى به تعويق مى‏اندازند تا آثار سؤ ناشى از شيمى درمانى مشكلى را در وضع عمومى بدن ايجاد نكند، ولى آزمايشات خون حضرت امام در هر لحظه مبين مشكلات بيشترى بود و ناچار پزشكان، شيمى درمانى را شروع كردند و اين در حالى بود كه وضعيت عمومى بدن از نظر وضع ريوى و كليوى در شرايط چندان مطلوبى به سر نمى‏برد. روز شنبه سيزدهم خرداد دفع ادرارى به كلى مختل شده بود و كليه‏ ها كه وظيفه دفع ادرار را به عهده دارند به درمانها جواب نمى‏دادند و اين موضوع باعث تشديد مساله ريوى نيز مى‏گشت و ريه ‏ها نيز پر از مايعى بود كه خروج آن با درمانهاى انجام شده امكانپذير نبود.

ساعت‏ يازده صبح همان روز، نوار قلب تغييراتى را نشان داد و فشار خون كم ‏كم كاهش يافت، در بيمارستان پزشكان، حاج احمد آقا، بعضى از مسئولان مملكتى و نوه امام نزد معظم له بودند و بنا به اظهارات نوه حضرت امام ايشان شايد بيش از 100 بار شهادتين گفته بود. امام نماز ظهر و عصر را خواند و حدود ساعت‏ سه بعدازظهر يك ايست قلبى پيش آمد كه با ماساژ قلبى و تنفس مصنوعى دوباره قلب به كار افتاد و دستگاهى جهت كمك به ايجاد ضربان قلب در جلوى سينه امام كار گذاشته شد. اين وضعيت تا ساعت 30/8 دقيقه بعدازظهر ادامه داشت كه وضع نگران كننده از طريق اخبار شبكه سراسرى سيماى جمهورى اسلامى به اطلاع مردم رسيد و موج عاشقان امام به سوى جماران روان گشت. وضعيت عمومى حضرت امام اصلا خوب نبود ولى بعدازظهر گويى مجددا كمى به هوش آمده بود. كهولت ‏سن، بيمارى صعب ‏العلاج و وضع نامناسب قلبى دست ‏به دست هم داده بودند تا ملتى را داغدار كنند. كارى از دست پزشكان بر نمى‏آمد. على‏رغم تلاش همه جانبه و درمانهاى متعدد و مختلف، كارى از پيش نمى‏رفت. انبوه جمعيت هر لحظه در جماران بيشتر و بيشتر مى‏گشت، اشكها از نگرانى جارى بود و دستها به سوى آسمان بلند. چشم حاج احمد آقا مانند چشم ميليونها انسان ديگر، چشم ميليونها فرزند ديگر امام، اشك آلود بود. دستان امام لرزش داشت و در لحظات آخر با صدايى لرزان فرموده بود: "من مى‏دانم زنده نمى‏مانم، اگر مرا براى خودم نگهداشته ‏ايد به حال خودم بگذاريد و اگر براى مردم است هر كارى مى‏خواهيد بكنيد. "

در سراسر ايران دستها به دعا برداشته شد، حتى در خارج از مرزها عاشقان امام ضجه‏كنان بقاى امام را از يگانه استدعا مى‏كردند، ولى در ساعت 20/10 دقيقه بعدازظهر روز شنبه سيزدهم خرداد ماه سال 1368، دعاى امام بر دعاى ميليونها انسان غلبه يافت و قلب ملت از كار ايستاد.
                                                                                                       انالله و انا اليه راجعون