امام را به راستي ميتوان انسان کاملي دانست؛ چرا که به ابعاد وجودي
انسان توجه داشته و در هر عرصهاي که وارد ميشدند؛ براي ديگران به
الگويي قابل اعتماد تبديل ميشدند. عبادات در منظر امام از مقام
ويژهاي برخوردار بود. امام به نماز بسيار اهميت ميدادند؛ لذا در اين
مطلب سيره امام عزيز را نسبت به توجه ايشان به نماز را جمع نمودهايم
تا چراغي جهت روشنايي راهمان قرار گيرد.
احياي مساجد
امام در يكي از سفرهايشان كه مصادف با ماه رمضان بود، در مسجدي دور
افتاده، متروك و بسيار كوچك- كه بيش از يك اتاق گلي نداشت- به اقامه
نماز جماعت ميپرداختند. اين در حالي بود كه عدهاي از علماء به ايشان
پيشنهاد كردند كه در مسجد جامع شهر اقامه جماعت كنند. اما آن بزرگوار
قبول نكردند و فرمودند: «در مسجد جامع كسي هست كه اقامه جماعت كند، ولي
در اين مسجد كسي نيست كه اقامه جماعت كند از اين رو مسجد را بايد احيا
كرد.»
نماز
شب در نوجواني
در خاطرات مربوط به نماز امام خميني رحمة الله عليه ميخوانيم:
خويشاوندان ايشان ميگفتند: از پانزده سالگي ايشان كه ما در خمين
بوديم، آقا يك چراغ موشي كوچك ميگرفتند و ميرفتند به يك قسمت ديگر كه
هيچ كسي بيدار نشود و نماز شب ميخواندند. همسر امام رحمة الله عليه مي
گويند: «تا حالا نشده كه من از نماز شب ايشان بيدار شوم. چون چراغ را
مطلقا روشن نميكردند. نه چراغ اتاق را روشن مي كردند، نه چراغ راهرو
را و نه حتي چراغ دستشويي را و از يك چراغ قوه كوچك كه تنها جلوي
پايشان را روشن ميكرد، استفاده ميكردند. و براي اين كه كسي بيدار
نشود، هنگام وضوي نماز شب، يك ابر زير شير ميگذاشتند كه آب چكه نكند و
صداي آن كسي را بيدار نكند.»
معناي سبك شمردن نماز
داماد حضرت امام خميني رحمة الله عليه ميگويد: مساله ديگر، نماز اول
وقت بود كه ايشان خيلي به آن اهميت ميدادند. روايتي از امام جعفر صادق
عليه السلام نقل ميكردند كه «اگر كسي نمازش را سبك بشمارد، از
شفاعتشان محروم ميشود.» من يك بار به ايشان عرض كردم: «سبك شمردن نماز
شايد به اين معني باشد كه شخص، نمازش را يك وقت بخواند و يك وقت
نخواند.» گفتند: نه، اين كه خلاف شرع است. منظور امام صادق عليه السلام
اين بوده است كه وقتي ظهر ميشود و فرد در اول وقت نماز نميخواند، در
واقع به چيز ديگري رجحان داده است.
دو
ركعت عشق
دختر امام خميني رحمة الله عليه درباره يكي از خاطرات زمان دستگيري
ايشان ميگويد: امام براي من تعريف كردند: توي راه من گفتم كه نماز
نخواندهام، يك جايي نگه داريد كه من وضو بگيرم. گفتند:«ما اجازه
نداريم.» گفتم: شما كه مسلح هستيد و من كه اسلحه اي ندارم. به علاوه
شما همه با هم هستيد و من يك نفرم، كاري كه نمي توانم بكنم. گفتند:« ما
اجازه نداريم .» فهميدم كه فايدهاي ندارد و اينها نگه نميدارند.
گفتم: خوب، اقلا ً نگه داريد تا من تيمم كنم. اين را گوش كردند و ماشين
را نگه داشتند، اما اجازه پياده شدن به من ندادند. من همين طور كه توي
ماشين نشسته بودم، از توي ماشين خم شدم و دست خود را به زمين زدم و
تيمم كردم. نمازي كه خواندم، پشت به قبله بود. چرا كه از قم به تهران
ميرفتيم و قبله در جنوب بود. نماز با تيمم و پشت به قبله و ماشين در
حال حركت! اين طور نماز صبح خود را خواندم. شايد همين دو ركعت نماز من
مورد رضاي خدا واقع شود.
نمازهاي معطر
امام خميني رحمة الله عليه هميشه هنگام نماز از عطر و بوي خوش استفاده
ميكردند و شايد بدون بوي خوش به نماز نايستاده باشند، حتي در نجف هم
كه نماز شب را در پشت بام منزل ميخواندند شيشه عطري همراه خود
ميبردند.
يكي از پزشكان ميگويد: در ايامي كه
امام خميني رحمة الله عليه در بيمارستان تحت معالجه و عمل جراحي بودند،
لوله تنفس در تراشه ايشان بود وقتي اين لوله در مجراي تنفسي قرار
ميگيرد، شخصي نميتواند صحبت كند اما امام با اين كه لوله به ايشان
وصل بود نماز ظهر و عصر آن روز را به همان وضع ادا نمودند و حتي نماز
شب خود را ترك نكردند.
اهميت به نماز جماعت
امام خميني رحمة الله عليه حتي در روزي كه فرزند عزيزش آقا مصطفي خميني
رحمة الله عليه به شهادت رسيده بود و منزل ايشان در نجف پر از جمعيتي
بود كه براي عرض تسليت آمده بودند، هنگام ظهر به مسجد رفت و نماز جماعت
را ترك نكرد.
نماز
شب
حجت الاسلام علي انصاري كرماني ميگويد: مدت پنجاه سال است كه به هيچ
وجه نماز شب امام خميني رحمة الله عليه ترك نشده است. حضرت امام در
بيماري، در صحت، در زندان، در خلاصي، و در تبعيد و حتي بر روي تخت
بيمارستان قلب هم نماز شب ميخواندند. يك روز در قم، حضرت امام بيمار
شدند. به دستور اطباء ميبايست به تهران منتقل شوند. هوا بسيار سرد بود
و برف ميباريد. يخبندان عجيبي در جادهها وجود داشت. حضرت امام با اين
كه چندين ساعت در آمبولانس بودند اما به مجرد اين كه به بيمارستان قلب
منتقل شدند، باز هم نماز شب خواندند.
اخلاص در نماز
يكي از علماي معاصر درباره نمازهاي امام خميني رحمة الله عليه ميگويد:
نمازي كه امام در بيابانهاي بين كويت و عراق با چند تن از ياران خود
خواند، با نمازي كه در جماران همراه چند رئيس جمهوري و سران كشورهاي
اسلامي خواند و آخرين نمازهايي كه ايشان در بيمارستان خواند، از لحاظ
توجه و اخلاص، يكسان بود.
شكستن يخها
مرحوم آيت الله سيد مصطفي خوانساري، از استادان حوزه علميه قم و يكي از
دوستان امام خميني رحمة الله عليه مي گويند: « در اينجا صحنهاي از
عبادت ايشان (امام) را كه مشهود خودم بوده است، نقل ميكنم: يك سال در
قم خيلي برف آمده بود قريب پنج - شش ذرع كه سيل، نصف قم را برد. در
همان موقع و در همان وضعيت، ايشان نصف شب از دارالشفاء ميآمد مدرسه
فيضيه و به هر زحمتي بود يخ حوض را ميشكست و وضو ميگرفت و ميرفت زير
مدرس مدرسه و در تاريكي مشغول تهجد ميشد. حالا چه حالي داشت؟
نميتوانم بازگو كنم. با حالت خوشي تا اذان صبح مشغول تهجد ميشد.
هنگام اذان ميآمد مسجد بالاسر آقاي حاج ميرزا جواد ملكي به نماز
ميايستاد و بعد برميگشت و مشغول مباحثاتش ميشد. ميتوانم بگويم كه
ايشان در امر عبادت و تهجد، اگر در بين علما بي نظير نبود، يقينا كم
نظير بود.
چرا
صدايم نزدي؟
حجت الاسلام علي انصاري ميگويد: امام خميني رحمة الله عليه در يكي از
روزهاي آخر عمرشان ميخواستند بخوابند به من گفتند: اگر خوابيدم، اول
وقت نماز بيدارم كن. گفتم: چَشم. ديدم اول وقت شد و امام خوابيدهاند و
حيفم آمد كه صدايشان بزنم، عمل جراحي، سُرم به دست، گفتم صدايشان نزنم.
چند دقيقهاي از اذان گذشت و امام چشمهايشان را باز كردند و گفتند.
وقت نماز شده است؟ گفتم بله امام فرمودند: چرا صدايم نزدي؟ گفتم: ده
دقيقه بيشتر از وقت نگذشته است فرمودند مگر به شما نگفتم؟ ايشان سپس
فرزندشان را صدا زدند كه: احمد بيا و فرمودند: ناراحتم، از اول عمر تا
حال، نمازم را اول وقت خواندم چرا الان كه پايم لب گور است ده دقيقه
تاخير افتاد؟
تهجد
و ناله
يكي از استادان قم نقل ميكرد: شبي مهمان حاج آقا مصطفي بودم ايشان
خانه جداگانهاي نداشتند و در منزل امام بودند. نصف شب از خواب بيدار
شدم و صداي آه و نالهاي شنيدم، نگران شدم كه در خانه چه اتفاقي افتاده
است؛ حاج آقا مصطفي را بيدار كردم و گفتم: ببين در خانه تان چه خبر
است؟ ايشان نشست و گوش فرا داد و گفت: صداي آقا امام خميني رحمة الله
عليه است كه مشغول تهجد و عبادت است.
صداي
گريه
يكي از استادان حوزه علميه قمي ميگويند: از مرحوم آيت الله حاج آقا
مصطفي خميني (قدس سره) شنيدم كه فرمودند: ديدم آقا امام خميني رحمة
الله عليه در اتاق خود هستند و صداي گريه ايشان بلند است. از مادرم
پرسيدم: چه شده كه آقا گريه ميكنند؟ مادرم فرمودند: ايشان در شبي كه
موفق به نماز شب و راز و نياز به خدا نشود روز آن، چنين حالي را دارد.
منبع:
پايگاه تبيان