خانه تکاني:
غبار روبي و گردگيري از در و ديوار خانه و کف پوش ها و اسباب خانه، و شستشو و
پاکيزه و نو کردن جامه و ظروف و اشياي کهنه، دور افکندن اشياي ژنده و فرسوده و
تميز کردن ظروف و ديوارهاي منزل، خلاصه «خانه تکاني» براي زدودن آلودگي ها و
سياهي ها و بيرون افکندن پلشتي ها از فضاي خانه از رسم هاي کهن ايرانيان در فرا
گشت سال کهنه به سال نو بوده است.
هنوز هم اين رسم همچون گذشته در سراسر ايران ميان مردم
ايران معمول است.
امروزه بانوان از چند روز به نوروز مانده، و معمولاً تا
پيش از فرا رسيدن شب چهارشنبه آخر سال، به خانه تکاني مي پردازند و از زيستگاه
هاي خود پلشت زدايي مي کنند. آنان چيزهاي کهنه و پاره و شکسته بي مصرف يا لوازم
کم مصرف را به ديگران مي بخشند و اشيا و وسايل نو و تازه تهيه مي کنند و به جاي
آنها مي گذارند. قالي ها و قاليچه ها و گليم هاي خانه را مي تکانند و گرد و خاک
آنها را مي گيرند، يا اگر کثيف و آلوده باشند با آب مي شويند. رده ها، روتشکي
ها، روبالشتي ها، طاقچه پوش ها و دستمال هاي سر بخاري ها را مي شويند يا عوض مي
کنند. رف ها و طاقچه ها و ديوار و سقف خانه را گردگيري مي کنند. در و ديوار
اتاق ها و خانه را سفيد و نقاشي مي کنند. گل و گياه و نهال در باغچه هاي خانه
مي کارند.
خانه تکاني و زدودن آلودگي ها و پلشني ها از فضاي خانه
و کاشانه در آخر سال کهنه، مظهر و نمادي از زدودن سياهي و مرگ و کهنگي از خانه
و آماده کردن فضايي پاک و پاکيزه در آستانه نوروز براي استقبال از روشنايي ها و
خوبي ها است.
کاشتن سبزه:
سبزه نمادی از برکت و شگون است و کشت سبزی عيد از مراسمی است که از ديرگاهان
بوده و هم اکنون نيز در ميان ايرانيان رواج دارد. ايرانيان در اسفند و قبل از
نوروز در ظرفهای کوچکی گندم و جو و عدس و امثال اينها را سبز می کنند و اين
سبزه ها را در سفره عيد گذاشته و تا روز سيزده نوروز نگاهداری می کنند.
در ايران کهن، "بـيست و پنج روز پيش از نوروز، در ميدان
شهر، دوازده ستون از خشت خام بر پا مي شد و بر فراز هر ستوني دانه هايی از
حبوبات می کاشتند؛ و در ششمين روز فروردين، خرداد روز، با سرود و ترنم و شادي،
اين سبزه ها را مي کندند و براي فرخندگي به هر سو مي پراکندند".
پنجشنبه آخر سال:
يکي از آيـين هاي کهن پـيش از نوروز ياد کردن از مردگان است که به اين مناسبت
بر سر مزار درگذشتگان مي روند و برای آنان خيرات می دهند.
ايرانيان شيعه، در موقع سال تحويل، به زيارت قبور
امامان و امامزادگان ميروند. زيارت از مزار شهيدان انقلاب اسلامی و تجديد ميثاق
با آنان از جمله مراسم پسنديده ما است.
سفره هفت سين:
يکی ديگر از آيين های نوروزی که از ديرگاهان پيشينه داشته و هم امروز تقريبا
درهمه شهرهای ايران رايج است چيدن سفره هفت سين است. چيدن سفره هفت سين رسم و
باوري کهن است که همه اعضاي خانواده در موقع سال تحويل (لحظه ورود خورشيد به
برج حمل) در خانه و کاشانه خود در کنار سفره هفت سين سال نو گرد آيند.
در سفره سفيد رنگ هفت سين، از جمله، هفت رويـيدني
خوراکي است که با حرف "س" آغاز مي شود، و نماد و شگوني بر فراواني رويـيدني ها
است. در سفره هفت سين سيب، سبزه، سنجد، سماق، سير، سرکه، سمنو و مانند اين ها
مي گذارند. افزون بر آن آينه، شمع، ظرفي آب که نارنج در آن است، تخم مرغ رنگ
کرده، ماهي قرمز، نان، سبزي، گلاب، گل، سنبل، سکه و کتاب ديني (مسلمانان قرآن و
زرتشتيان اوستا و ...) نيز زينت بخش و آسمانی نمودن سفره هفت سين است.
سبب گزينش هفت سين روشن نيست، اما عدد هفت يکی از اعداد
مورد احترام و مذهبی ايرانيان باستان بوده است. احتمال می رود هفت سين را به
مناسبت هفت امشا سپند (بزرگترين فرشته مزديسنا) برگزيده باشند. بعضی هم معتقدند
که بجای هفت سين هفت شين می تواند باشد هفت رويـيدني که با حرف شين آغاز مي
شود.
مراسم تحويل سال:
در وقت تحويل سال، همه اعضاي خانواده ها در خانه هاي خود گرد مي آيند و در کنار
خوان نوروزي مي نشينند. شمع هاي شمعدان يا چراغ هاي روي خوان نوروزي را پيش از
تحويل سال روشن مي کنند، و سکه ها و اسکناسهايي لاي قرآن مي گذراند. همه چشم به
قرآن و آب و گل و ماهي مي دوزند و منتظر اعلام سال تحويل مي شوند.
در ميان مسلمانان، رسم چنين است که پس از تحويل سال،
همه اعضاي خانواده به يکديگر «عيد مبارکي» مي گويند. کوچک ترها دست بزرگترها را
مي بوسند و بزرگ تر ها صورت کوچک ترها را. آنگاه، بزرگ خانواده دعاي سال تحويل
زير را مي خواند و ديگر آن را تکرار مي کنند:
يا مّقَلِّبَ القُلوبِ و الاَبصار،
يا مُدبِّرَ الَّيلَ وَ النَّهار،
يا مُحَوِّلَ الحولِ وَ الأحوالِ
حَوِّل حالَنا اِلي اَحْسَنِ الحال
پس از خواندن دعاي سال تحويل، بزرگ خانواده قرآن را مي
گشايد و هفت سوره يا هفت آيه از قرآن را که با کلمه «سلام» آغاز مي شود، مي
خواند. با خواندن اين آيات، آفت ها و بلاهاي آسماني و زميني و شيطان را از محيط
خانه و خانواده دور مي کنند و سلامت و آرامش را به خانه در سال نو مي آورند. آن
گاه به رسم تيمن و تبرک، بزرگ خانه به هر يک از اعضاي خانواده پولي را که لاي
قرآن گذاشته است، مي دهد. در اين هنگام همه دهان خود را با شيريني سفره نوروزي
شيرين مي کنند.
همچنين عامه مردم چنين مي پندارد که به هنگام تحويل سال
در هر جا که باشند تا آخر سال حضور در آن جا برايشان بسيار آسان و ميسر است. از
اين رو برخي از آنان زمان تحويل سال را در فضاي قدسيانه زيارتگاه ها و
امامزادگان شيعه مي گذرانند و در لحظات خجسته گردش سال، با دعا و نيايش در اين
جايگاه هاي روحاني با جهان مينوي و ملکوتي ارتباط معنوي برقرار مي کنند.
زيارتگاه هايي که بيشتر مردم آغاز نوروز را معمولاً در
آن جاها مي گذرانند، عبارتند از زيارتگاه هاي حضرت امام رضا (ع) در مشهد، حضرت
معصومه (س) در قم، حضرت عبدالعظيم در شهر ري، احمد بن موسي بن جعفر (ع)، معروف
به شاه چراغ در شيراز و چند امامزاده ديگر در شهرهاي ايران.
رسم ديد و بازديد:
از اول تا دوازدهمين روز نوروز را مردم به رفت و آمد به خانه بزرگان و خويشان و
آشنايان و ديد و بازديد از يکديگر و شادباش گويي به هم اختصاص مي دهند. اين رسم
از قديم ميان گروه ها و قشرها و طبقات مختلف اجتماعي در شهر و روستا مرسوم بوده
است. تجديد ديدار با جانبازان، خانواده شهدا و بازديد از خانه های سالمندان از
جمله مراسم و ارزش های نيکوی نوروزی و برخاسته از برکات انقلاب شکوهمند ايران
اسلامی است.
در مراسم ديد و بازديد نخست کوچک تر ها به عيد ديني
بزرگتر ها مي روند، بعد بزرگ ترها بازديد کوچک ترها را پس مي دهند. در نخستين
روز عيد، بستگان و دوستان به ديدن کساني که عزيزي را در سال کهنه از دست داده
اند مي روند و به بازماندگان او «سرسلامتي» مي دهند.
در شهرها، افرادي که پايه و شأن اجتماعي بالايي در
جامعه دارند، روزي را در خانه مي مانند يا به اصلاح «مي نشينند» تا ديگران براي
عيد مبارکي به ديدنشان بروند. در روستاها نيز در روز اول عيد زارعان و رعايا به
ديدن مالک، کدخدا، ملا و ريش سفيدان مي روند. در ديد و بازديدها مردم به يکديگر
دست مي دهند و کوچکترها دست بزرگترها و بزرگترها روي همديگر را مي بوسند و به
هم «عيد مبارکي» مي گويند.
اگر ايام نوروز به ماهها و روزهاي سوگواري، به ويژه به
دهه نخست ماه محرم بيفتد، مردم در ديد و بازديدهاي خود به جاي تبريک گفتن،
معمولاً صلوات مي فرستند و شمر و يزيد را در ايام محرم و ابن ملجم را در روز
قتل حضرت علي (ع) لعن مي کنند. اگر ايام نوروز به ماه رمضان بيفتد، مردم پس از
روزه گشودن به خانه هاي يکديگر و ديد و بازديد مي روند. روز سيزده را هم به بعد
از ماه رمضان موکول مي کنند.
مردم عيد نوروز را در ماه محرم نمي گيرند و معمولاً در
اعياد قربان و غدير که پيش از دهه محرم قرار دارد به عيد مبارکي مي روند و گندم
سبز مي کنند. کساني هم که عقد يا عروسي کرده اند هدايايشان را در روز عيد غدير
مي فرستند و ممکن است سفره نوروزي مختصري که حاوي قرآن مجيد، سبزي، آينه و ميوه
است انداخته شود. ولي ديد و بازديد و تبريک به کلي مفهومي ندارد.
رسم نوروزانه:
رسم نوروزانه يا عيدانه از ديرباز در ايران ميان مردم طبقات و اقشار مختلف
معمول بوده است.
تا چندي پيش، نمايندگان اصناف و طبقات مردم که به ديدن
بزرگان مي رفتند، هر صنف و گروه، بنابر پايگاه و شأن اجتماعي و شغلي که داشت،
هديه اي براي آنها مي بردند. مردم ايلياتي و زارعان روستايي نيز براي بزرگ و
ريش سفيد روستا عيدانه مي برند.
در اين روزگار رسم هديه دادن و هديه گرفتن در ايام
نوروز ميان مردم بيش از پيش معمول است. پدران و مادران به فرزندان و نوعروسان و
تازه دامادان خود، بزرگترها به کودکان، دوستان به يکديگر و دولت و کارفرمايان
به کارمندان و کارگران هديه و عيدي مي دهند.
تا چندي پيش، عيدي کودکان، تخم مرغ رنگين، ساز دهني، وغ
وغ صاحاب، عروسک، جغجغه و سکه صاحب زمان و آجيل و نخودچي بود. امروزه بيشتر
اسباب بازي، پول نقد و سکه و توپ و کتاب و لباس و ..... هست.
در برخي از شهرها صبح عيد نوروز يک بشقاب گندم برشته،
يک بشقاب نان شيريني به اضافه تخم مرغ رنگي به کوچک ترها داده مي شد. بشقاب
گندم برشته شامل کنجد ـ گندم ـ شاهدانه ـ نخودچي و کشمش بود. معمولاً سکه از
پنج ريالي تا سکه هاي طلا عيدي داده مي شود.»
سيزده فروردين:
سيزده، روز پايان دوره جشن هاي نوروزي است. در اين روز مردم بنا بر يک سنت
فرهنگي از خانه ها بيرون و به دشت و صحرا و باغ مي روند تا آخرين روز عيد را در
طبيعت و در کنار سبزه و گياه و آب روان چشمه ها و جويبارها به شادي و خوشي
بگذرانند.
در گذشته، مردم قيد و بندي براي رفتارهاي خود در روز
سيزده نمي پذيرفتند و با پرخوري ها و هوسبازي ها و شادخوارگي ها نظم و قرارهاي
اجتماعي را بر هم مي زدند و آشوب و آشفتگي هايي در روال معمول زندگي خود پديد
مي آورند. رفتارهاي بي بند و بار و آشوبگرانه برخي، حوادث ناگواري مي آفريد که
گريبان آنها و ديگران را مي گرفت و گاهي مصيبت هايي به بار مي آورد. مردم اين
مصيبت ها و نا خجستگي ها را اثري از نحسي شماره سيزده مي پنداشتند. از اين رو،
سيزده فروردين را هم نحس و بدشگون مي انگاشتند.
در زمان کنوني با دگرگوني هاي اجتماعي، فرهنگي و
اقتصادي در جامعه ايران و تغييرات در چگونگي برگزاري مراسم سيزده بدر و پديد
آمدن رفتارها و آئين هايي مطابق و مناسب با فرهنگ مردم جامعه کنوني، باز مردم
ايران در هر جايي که هستند سيزده نوروز را با شور و گرمي و سرور مانند گذشته در
بيرون از خانه ها و در دشت و باغ و بوستان جشن مي گيرند. براي گذراندن اين روز
در فضاي باز طبيعت کوه و دشت آرزو مي کنند که روز سيزده شان، روزي آفتابي و گرم
باشد. از صبح زود سيزده هر چند خانواده نزديک و خويشاوند با هم شيريني و آجيل
باقي مانده از ايام عيد را با خوراک آماده مانند سبزي پلو با کوکو، باقالي پلو
با گوشت، و بار و بنشن و سير و پياز سرخ کرده و کشک ساييده و سرکه و رشته و
ساير مخلفات آش رشته، که حتماً بايد در صحرا پخته شود، و کاهو و سرکه انگبين
عصرانه، و سماور و قند و چاي و راديو و ...... با خود بر مي دارند و با اتومبيل
و هر وسيله که مهيا باشد به خارج از شهر مي روند.
در بيرون شهر، خانواده ها دسته دسته در کنار آب و سبزه
يا زير درختان سبز بساط خود را مي گسترند و اجاق و آتش را روشن مي کنند و ديگ
آش رشته را روي اجاق بار مي گذارند و سماور را آتش مي کنند.
بچه ها به بازي هايي مانند (جفتک چارکش)، (الاکلنگ)،
(گرگم به هوا) و (تاب بازي)، که از معمول ترين بازي هاست، مشغول مي شوند. پسران
جوان هم معمولاً (الک دولک) بازي مي کنند. بزرگسالان هم هريک به گونه اي خود را
سرگرم مي کند. ظهر، هر خانواده سفره اي مي گسترد و آش رشته و باقلاپور، يا سبزي
پلو با کوکو و ماهي را که در ديس و کاسه و بشقاب کشيده شده در ميان سفره مي
چيند و زن و مرد، پير و جوان و کودک با خنده و شوخي دور سفره مي نشينند و مشغول
خوردن مي شوند.
خوردن آجيل و کاهو با سرکه انگبين، عصرانه بيشتر مردم
است. نزديکي هاي غروب قبل از ترک کردن صحرا، هر خانواده سبزه اي را که پيش از
نوروز به نشانه برکت و فراواني کاشته اند، در آب مي اندازند و به خانه هاي خود
بازمي گردند.
مردم همراه طبيعت
درحقيقت، در قالب آيين هاي نوروزي که از چند روز پيش از گردش سال تا روز سيزده
فروردين ادامه مي يابد، مردم همراه طبيعت، گذاري رمز گونه از يک مرحله حيات به
مرحله ديگر دارند. آنان همراه با حيات دوباره زمين پس از گذر از زمستاني سخت،
دگرگون شده و زندگي تازه اي را از سر مي گيرند: در آغاز اين گذار، مردم با خانه
تکاني و پلشت زدايي در روزهاي پاياني سال کهنه از آنچه رنگ فرسودگي و کهنگي و
سياهي دارد، جدا مي شوند و دوري مي گزينند و در پايان آن بار ديگر به دامان
طبيعت باز مي گردند تا زندگي دوباره زمين را نظاره گر باشند، نشانه هاي قدرت
خداوند را در در و ديوار وجود دريابند و به ياد آورند که بخشي از طبيعت هستند و
نبايد آن را به دست فراموشي بسپارند. شايد هم به همين دليل است که اين روزدر
کنار نامگذاري سنتي ايرانيان، روز طبيعت نيز نام گرفته است.
دوري از عادات غلط در
نوروز
نوروز با همه طراوت و پاكي اش و با همه خوبي هايي كه دارد، آداب و رسوم بدي نيز
به همراه دارد و همانگونه كه گراميداشت سنن پسنديده نوروزي خوب است، مبارزه با
عادات منفي آن نيز لازم است. در ذيل به مواردي كه به نظر ناپسند مي آيند اشاره
مي گردد.
1- اسراف
2- چهارشنبه سوري
3- لهو و لعب و اتلاف عمر
1- اسراف:
اسراف و خريدهاي زايد را بايد از جمله عادتهاي منفي نوروز دانست لباسهاي
گران قيمت، تنقلات آنچناني و ..... همه مواردي هستند كه در ا يام سال جديد به
حدي فراتر از نياز صورت مي گيرند و اين معناي اسراف است كه دين مبين اسلام بشدت
با آن مخالف است. گرچه استفاده از نعمات الهي خوب است و مورد تاييد دين، ولي
زياده روي در اين امر مورد نهي اسلام است. در قرآن کريم مي خوانيم:
«كلوا و اشربوا و لا تسرفوا»
يعني بخوريد و بياشاميد (از نعمات الهي استفاده كنيد) ولي اسراف نكنيد.
و در آيه ديگري خداوند اسراف كاران را چنين انذار مي
دهد:
«ان المسرفين هم اصحاب النار»
يعني اسراف كنندگان اهل دوزخند.
و آيات فراوان ديگري كه در اين زمينه وجود دارد، در
تعيين اينكه اسراف چيست و علامت اسراف و مسرفين كدام است. در روايتي از امام
صادق (ع) مي خوانيم:
«براي اسراف كار سه علامت است: مي خرد آنچه نياز ندارد،
مي پوشد آنچه را نياز ندارد و ميخورد آنچه را لازم ندارد.»
2- چهارشنبه سوري:
از ديگر عادات منفي سال جديد چهارشنبه سوري است اگر از پيشينه تاريخي آن
بگذريم اين سنت به همراه خود مسايلي دارد كه بشدت با اسلام مخالف است. از آن
جمله: مزاحمت براي مردم. در اين زمينه پيامبر اكرم (ص) مي فرمايد: هر كسي مومني
را بيازارد مرا آزرده است.
همچنين امام سجاد (ع) مي فرمايد: خودداري از اذيت كردن
مردم نشانه كمال عقل است.
ضررهاي جاني: چهارشنبه سوري مي تواند ضررهاي جاني و
مالي زيادي براي انسان داشته باشد و مسلم است كه اسلام وارد كردن ضرر را به خود
و ديگران جايز ندانسته است.
3- لهو و لعب و اتلاف
عمر:
از ديگر عادتهاي ناپسند نوروز تضييع وقت است. گرچه اسلام به معاشرت
اهميت فراوان داده است و ديد و بازديد در اين ايام فرخنده پسنديده است ولي گاهي
اين مجالس از حد مقبول و اعتدال گذشته و به لهو و لعب شبيه مي شوند كه اين امر
نيز نمي تواند مورد قبول دين اسلام باشد.
منبع: سايت صدا و سيما