خداوند حضرت محمد (ص) را پيامبري براي جهانيان
قرارداد و فرمود: وَ مَا أرْسَلْناكَ اِلّا رَحمَة لِلعَالَمين. [1] و ما
نفرستاديم تو را مگر رحمتي براي جهانيان. او نه تنها پيامبري بهسوي صحرانشينان
بلكه پيامبري براي جهانيان از گذشتهها تا به امروز و فردا با همه پيشرفتها و
آگاهيهاست.
پيامبران قبل از حضرت محمد (ص) پيامبري مخصوص قوم خويش بودند: وَلِكُلِّ قَوْمٍ
هَادٍ[2] اما رسالت حضرت محمد (ص) براي همه مردمان است و لذا خداوند معجزه او
را متفاوت از معجزات طبيعي و زودگذر ساير پيامبران قرار داده است.
معجزات پيامبران گذشته را مردم معاصر وي مي ديدند و پس از مدتي خداوند، پيامبري
ديگر با دين جديد و معجزهاي جديد ميفرستاد. اما حضرت محمد (ص) پيامبري است
خاتم تا به روز قيامت، از اينرو معجزه وي را معجزهاي باقي قرار داد.
اگر از يكنفر يهودي يا مسيحي بخواهيم كه معجزه حضرت موسي (ع) يا حضرت عيسي(ع)
را به ما نشان دهد، خواهد گفت: من چيزي ندارم كه به شما نشان دهم و نميتوانم
عصاي موسي(ع) را براي شما حاضر كنم و نميتوانم حضرت عيسي(ع) را دعوت كنم تا
جلوي چشمان شما مردگان را زنده و بيماران را شفا دهد، تنها ميتوانم گزارشي
تاريخي از معجزات آنان را ارايه دهم ولي اگر از يك مسلمان راجع به بزرگترين
معجزه حضرت محمد(ص) بپرسند، خواهد گفت: مهمترين معجزه او قرآن كريم است كه در
ميان ما همچنان باقي است و مردم ميتوانند در آيات و معجزاتش تحقيق و جستجو
كنند:قُل ايّ شَيء أكبرُ شَهادَة؟ قُل الله شَهِيدٌ بَينِي وَ بَينَكُم وَ
اوحِيَ اليَّ هَذا القُرآن لانذِركُم بِه وَ مَنْ بَلَغ [3] بگو كدام چيز
گواهيش بزرگتر است؟ بگو: خدا ميان من و شما گواه است و اين قرآن به من وحي شده
است تا با آن، شما و هر كه را [كه پيام آن ] به او برسد، هشدار دهم.
يكي از ابعاد اعجاز در اين كتاب علم و دانشي است كه در آن است، چنانكه خداوند
ميفرمايد: لكنّ اللهَ يَشْهَد بِمَا أنزَلَه بِعلمِهِ. [4] ليكن خدا به آنچه
سوي تو فرو فرستاد گواهي ميدهد [كه] آنرا به دانش خويش فرو فرستاده است.
پژوهشگران و اساتيد دانشگاهها و رهبران انديشه انساني ميتوانند درباره علومي
كه در اين كتاب خداي سبحان است به تحقيق و جستجو بپردازند.
در اين مقاله به عنوان نمونه چند پروفسور بزرگ جنين شناس اروپايي و امريكايي
را ميبينم كه چگونه وقتي آيات جنين شناسي قرآن به آنان عرضه مي شود، ابتدا با
تعجب بسيار اظهار ميدارند كه چگونه ممكن حضرت محمد (ص) 1400 سال قبل جنين و
مراحل آنرا دقيقا توصيف كند، چيزي كه دانشمندان بزرگ جهان تا سي سال پيش
نتوانستند دريابند؟ ولي وقتي به مطالعه آيات پرداختند، از انطباق آنها با
واقعيتهاي علمي، آنچنان شگفت زده شدند كه در حضور همه مسلمان شده و به رسالت
پيامبر اكرم شهادت دادند.
دين و دانش در اسلام و اروپا
انديشه اروپايي همواره در ميان معركه شديد بين دين و علم است. سرچشمه اين
اختلاف به تورات، كتاب مقدس يهوديان و مسيحيان بر ميگردد كه ميگويد: شجرهاي
كه آدم از خوردن آن ممنوع شد، درخت معرفت بود و بعد از اينكه از آن درخت خورد
بصيرتش افزون گشت:
« مار به زن گفت: در روزي كه از آن [درخت معرفت] بخوريد چشمان شما باز ميشود و
مانند خدا عارف نيك و بد خواهيد بود و چون از آن درخت دلپذير دانش خوردند،
چشمان هر دوي ايشان باز شد.» [5]
از اينرو در اروپا بهمدت دو قرن بر سر اين موضوع گفتوگو بود كه آيا اين علوم
طبيعي و كيهاني را كه از سرزمينهاي اسلامي آمده، بپذيرند يا آنها را به
مسلمانان برگردانند؛ زيرا كشيشان، اين علوم و معارف را درخت معرفت ميدانستند
كه در كتابشان به عنوان گناه نخستين از آن ياد شده بود و استدلال ميكردند كه
تورات ميگويد كه هر گاه از اين درخت بخورند، بصيرتشان زياد مي شود، و مورد غضب
الهي و طرد از رحمت حق واقع خواهند شد.
از اينرو بهطور كلي همه اين علوم را بهطور اجمال و تفصيل طرد و آنرا از
اساس مصادره كردند. اما پس از اينكه سردمداران علم و دانش بر رجال كليسا پيروز
شدند با حركت معكوسي از آنان انتقام گرفتند و اينبار دانشمندان درصدد برآمدند
تا دين را از اساس و بن بركنند و بالاخره چنين كردند و به روي هر چيزي دست
گذاشتند تا در اين مبارزه دين و دانش پيروز شوند و سرانجام توانستند كليسا در
محاصره خود درآورند. از اينرو وقتي با يك دانشمند اروپايي راجع به دين و علم
سخن ميگويي تعجب ميكند و ميگويد: چه ميگويي؟ زيرا كه آنان اسلام را
نميشناسند و نميدانند كه اسلام چگونه علم و علما را گرامي داشته و آنان را
بعد از فرشتگان، شهادت دهندگان بر وحدانيت خدا قرار داده و فرمود: شِهدَا الله
انّه لا الهَ الا هُو وَ المَلائِكة وَ اولوا العِلم. [6] خدا گواهي ميدهد كه
هيچ معبودي جز او نيست و همچنين فرشتگان و دانشمندان آنان نميدانند صفتي كه
خداوند با آن، آدم را بر فرشتگان ترجيح داد، صفت علم و دانش بود و قصه آدم نزد
ما در قرآن كريم، درست بر عكس تصوير تورات تحريف شده است و علم سبب تكريم آدم
است نه سبب طرد وي، اين چيزي است كه صريحاً در قرآن كريم آمده است.
از اينرو هر گاه با اروپائيان از اسلام و علم بحث مي شود، گمان ميكنند كه از
چيزي شبيه به دين خودشان بحث ميشود و ديدگاه اسلام نسبت به علم همانند ديدگاه
دين خودشان نسبت به علم است. ولي وقتي حقايق اسلام و قرآن را بهطور واضح و
آشكار مي يابند، ناگهان منقلب ميشوند و بسياري از آنها كه تشنه حقيقت بوده و
آزاد انديشند، به اعجاز قرآن اعتراف و به رسالت حضرت محمد(ص) شهادت ميدهند.
به عنوان نمونه در اين مقاله با چند پروفسور جنين شناس كه پي به اعجاز علمي
جنين شناسي قرآن برده و مسلمان شدهاند، آشنا ميشويم.
جالب اينكه اين دانشمندان با متد و روش خاصي كه دارند چيزهاي بسيار جالبي از
آيات قرآن كشف كردهاند كه ما به آن توجه نكرده بوديم.
1. پروفسور كيد. ل. مور
چند سال پيش عدهاي از اساتيد دانشگاه جده آيات قرآني مربوط به جنين شناسي را
جمعآوري كردند اما با خود گفتند كه آيا گفتههاي قرآن در اين باره منطبق با
واقع است؟ يكي از آنان اظهار داشت بر اساس فرموده قرآن: لَو كَانَ مِنْ عِندِ
غَيرِ اللهِ لَوَجدوا فِيه اِخْتلافَاً كَثيراً[7] (اگر اين قرآن از جانب غير
خدا بود در آن اختلاف بسيار [با واقع] مييافتند. اما جهان جنين همانطور كه از
نامش پيداست، جهاني است پوشيده و ناپيدا است، چگونه ميتوان آيات جنين شناسي را
با واقعيات مورد بررسي قرار داد؟
بنا به توصيه قرآن: فاسئلوا أهل الذكر ان كنتم لا تعلمون. [8] (از آنان كه
ميدانند [و تخصص دارند] بپرسيد)، آنها از يكي از متخصصين جهاني در جنين شناسي
بنام «كيد مور»، استاد دانشگاه تورنتو كانادا و صاحب تأليفات متعدد در اين باره
دعوت كردند و به او گفتند: اين تمامي آياتي است كه قرآن، كتاب آسماني ما، در
مورد رشته شما بيان داشته است. از شما ميخواهيم كه آنها را با واقعيات
جنينشناسي (كه از راه ميكروسكوپ) بهدست آمده و ساير تجربيات و آزمايشها را
مورد بررسي قرار دهيد و به ما بگوييد كه اين آيات تا چه اندازه با واقعيتهاي
جنينشناسي منطبق است.
كيدمور ابتدا با بهت و حيرت گفت: چگونه ممكن است محمد (ص) 1400 سال قبل، جنين و
مراحل آن را توصيف كند؛ كاري كه دانشمندان تا سي سال قبل نتوانستهاند؟ اما پس
از بررسي آيات، حيرتش تبديل به شگفتي و تحسين گشت و آنقدر تحت تأثير آيات جنين
شناسي قرآن قرار گرفت كه تصميم گرفت كتاب جنين شناسي خود را با آيات قرآن و
احاديث نبوي تكميل كند.
وي در چاپ بعدي كتابش بهنام «قبل از آنكه ما زاده شويم» در بخش مربوط به
تاريخچة جنينشناسي، موادي را افزود كه در چاپ اول نبود؛ زيرا آنچه او در قرآن
يافت، جلوتر از زمان آن بود. [9]
دكتر كيد. ل. مور يافتههاي خود را از قرآن كه همگي مطابق با واقع و آزمايشهاي
علمي بود و يا برايش تازگي داشت به كتابش « انسان رشد كننده» افزود و چاپ دوم
آنرا بهنام " The Deveioping Human، Keithe Moore"و چاپ سوم آنرا با
مقدمهاي از يكي از علماي اسلام بهنام شيخ عبدالمجيد الزنداني، منتشر كرد.
و آنگاه تحت عنوان: «الانسان النامي مع زيادات اسلامية» به زبان عربي ترجمه و
چاپ شد. انتشار اين كتاب جهان، پزشكي را شگفت زده كرد بهطوريكه براي توضيحات
بيشتر، او را سه بار به مصاحبه تلويزيوني فرا خواندند.
دكتر گري ميلر جريان ديدار و گفتوگوي تلويزيونيش با دكتر كيدمور را چنين گزارش
ميدهد: «من از ديدار و گفتوگو با دكتر كيدمور در يك برنامة تلويزيوني بسيار
لذت بردم، او كه يافتههايش را با اسلايد نمايش ميداد، يادآور شد كه برخي از
چيزهايي كه قرآن راجع به رشد جنين انسان بيان كرده. تا سي سال پيش ناشناخته بود
بويژه توصيف قرآن از جنين به علقه (زالو و شبه لختة خون)، [10] براي او جديد
بود اما وقتي او آنرا بررسي كرد، دريافت كه اين مطلب درست است و آنرا به
كتابش افزود. او ميگفت: «من قبل از اين هرگز به اين نكته فكر نكرده بودم».
او به بخش جانور شناسي رفت و به مطالعه وبررسي زالو پرداخت.
وقتي فهميد كه زالو دقيقاً شبيه جنين است، تصميم گرفت دو تصوير از آنها را در
كتابش درج كند.
دكتر گري ميلر ميافزايد: اگرچه مثال فوق از اطلاعات تحقيقاتي انسان كه در قرآن
آمده مربوط به يك غير مسلمان است، اما به همان اندازه معتبر است چرا كه اين شخص
(دكتر كيدمور) از كساني است كه در جنين شناسي خبره و صاحب نظرند. [11]
در سال 1982 كتاب كيدمور كه با معارف جديد از قرآن تجديد چاپ شده بود، جايزه
بهترين كتاب پزشكي را دريافت كرد. اين كتاب به هشت زبان ترجمه و به عنوان كتاب
درسي جنين شناسي مورد استفاده قرار گرفت. دكتر مور در هشتمين كنفرانس پزشكي
(1981) عربستان اظهار داشت:
« جاي بسي خوشحالي است كه بتوانم سهمي در روشن ساختن آيات قرآن در مورد تكامل
انسان داشته باشم. براي من كاملاً روشن است كه اين گفتهها از جانب خداوند براي
حضرت محمد (ص) فرستاده شده است. زيرا تقريباً تمامي اين علوم تا قرنها بعد كشف
نشده بود و براي من قطعي است كه حضرت محمد (ص) حتماً پيامبر خداست».[12]
پروفسور كيدمور مطالبي را كه از قرآن و حديث نبوي فرا گرفته بود به كتاب خود
افزود و با آنها كتاب خود را تكميل كرد و آنگاه از يكي از علماي حوزه و
دانشگاه يمن بنام عبدالمجيد الزنداني خواست كه مقدمهاي بر كتابش بنويسد و چاپ
سوم كتابش را با اين اضافات اسلامي به انگليسي و عربي چاپ كرد، و مايه شگفتي
دانشمندان اروپا گرديد و در سال 1982 جايزه بهترين كتاب پزشكي را بهخود اختصاص
داد.
رئيس پيشين انجمن كالبدشناسي كانادا و نيز رئيس آناتومي باليني امريكا كه از
طرف انجمن آناتومي كانادا مفتخر به دريافت جايزه معتبر j.C.B گرديد و نيز در
سال 1994 از طرف انجمن آناتومي باليني به عضويت افتخاري درآمد. وي ميگويد: «من
بسيار شگفت زده شدم هنگامي كه به صحت اظهارات پزشكي قرآن پي بردم كه در قرآن
(هفتم ميلادي) مطرح كرده يعني زماني كه هنوز علم جنين شناسي به وجود نيامده
بود.
وي در ادامه گفت: من از گذشتة با عظمت علمي مسلمانان در قرن دهم ميلادي مطلع
بودم و ميدانستم كه خدمات ارزندهاي به علم پزشكي نمودهاند ولي مطلب زيادي در
مورد حقايق ديني و نيز ايدههاي علمي – پزشكي موجود در قرآن و احاديث نبوي
نميدانستم.
دكتر مور در كنفرانس قاهره در مقالة تحقيقي كه ارايه داد اظهار داشت: «مشخص
نمودن صحت آيات قرآن كريم در ارتباط با رشد انسان بسيار براي من مسرت بخش بوده
است. وي گفت: كه به وضوح براي من مشخص شده است كه چنين اظهار نظرهايي بايد از
طرف خداي متعال باشد؛ زيرا قسمت اعظم اين سخنان تا قرنها بعد مكشوف نشده و
باقي ماند و اين نظر ثابت مينمايد كه [حضرت] محمد (ص) فرستاده خداوند است.
مراحل رشد جنين انسان پيچيده ميباشد و رشد آن دربرگيرنده نوعي فرآيند دايمي
تغيير كه ميتوان از مفاهيم و اصطلاحات ساده موجود در قرآن كريم و احاديث، در
يك سيستم طبقهبندي شدة منظم استفاده كرد. اين سيستم پيشنهادي بسيار ساده و
جامع است و با علم جديد جنين شناسي بسيار هماهنگ و هم خوان ميباشد.
«بررسيها و مطالعات متراكم درچهار ساله گذشته در مورد قرآن و احاديث اسلامي يك
سيستم طبقهبندي شده منظمي را نشان داده است كه نميتواند برگرفته شده از علم و
دانش تجربي باشند».
كشفيات كيد. ال. مور از قرآن و حديث و تكميل كردن كتابش با آن و تشرفش به
اسلام، موجب گرديد كه چندين پروفسور جنين شناس و غيره به قرآن روي آورند و
مسلمان شوند و در سمينارهاي بعدي قرآن و علم شركت كنند.
اينك چند نمونهاي از ديگر پروفسورهاي راه يافته به اسلام را در رشته جنين
شناسي از نظر ميگذرانيم:
2. تي. وي. ان پرساود T.V.N Persaud
اوپرفسور آناتومي و تولد نوزاد و سلامت كودك دانشگاه ماني توباي كانادا است.وي
نويسنده بيش از 20 كتاب و 181 مقالة علمي است و كتاب مشتركي با پرفسور مور
درباره جنين شناسي نوشته كه كتاب درسي در همه دانشگاههاي دنياست و در سال 1991
م مفتخر به دريافت جايزه معتبر J.C.B گرديد.
او نيز مانند «مور» تحت تأثير آيات جنين شناسي قرآن، مسلمان شد و براي اولين
بار در بخش تاريخچة جنين شناسي كتاب بين المللي و درسيش، جنين شناسي قرآن را
مطرح كرد و در مصاحبة خود اظهار داشت:
«به نظر من حضرت محمد (ص) يك شخص امي بود كه نه ميتوانست بخواند و نه بنويسد،
وي در هزار و چهارصد سال پيش نظريات علمي عمقداراي را مطرح ميكند كه بعداً
بهطور شگفتانگيزي همه آنها مورد تأييد علم تجربي قرار ميگيرد.
پروفسور تي. وي. ان پرساود به اتفاق پروفسور كيد مور براي اولين بار در كتاب
جنين شناسي خود، جنين شناسي قرآن در قرن هفتم ميلادي را در تاريخچة اين علم
مطرح كرد. [13]
من شخصاً نميتوانم بگويم كه اين تصادفي و شانس محض بوده است. زيرا تعداد
مفاهيم و موضوعات علمي مطرح شده در قرآن زياد است و همانطور كه پرفسور كيد ال
مور اشاره ميكند، من اعتراف ميكنم كه اين مفاهيم ريشه در يك وحي الهي دارد و
نميتواند از منبعي غير از سرچشمه وحي گرفته شده باشد.
يكي از احاديثي كه نظر پرساود را بهخود جلب كرده، اين حديث نبوي است كه
ميفرمايند: اِذا مَرَّ بِالنُّطفةَ ثَنَتان وَ اَربَعُونَ لَيلَة بَعَث اللهُ
مَلَيكَاً فَصَّورها، وَ خَلَق سَمْعَها وَ بَصَرَها وَ جِلدِهَا وَ لَحْمِهَا
وَ عَظْمِها، ثُمّ قَالَ أذكرٌ أم أنْثَي؟ فَيَقضِي رَبّكَ مَا شَاءَ. [14]
چون 42 شب بر نطفه بگذرد، خداوند فرشتهاي را ميفرستد تا آنرا به صورت آدمي
درآورد و گوش و چشم و پوست و گوشت و استخوانش را بيافريند. سپس ميگويد: آيا
پسر باشد يا دختر؟ و پروردگارت آنچه بخواهد مقرر ميدارد.
اگر به تصوير جنين 35 روزه بنگريم، صورت انساني در آن تشخيص نميدهيم. تا اينكه
جنين 42 روزه ميشود باز شكل انساني ندارد. اما در خلال هفته هفتم و بعد از 42
روز بهكلي جنين تغيير شكل ميدهد و به صورت آدمي در ميآيد.
3. پروفسور موريس بوكاي
پروفسور موريس بوكاي متولد سال 1920م و رئيس كلينيك جراحي دانشگاه پاريس، با
ديدن آيات اعجاز آميز قرآن مسلمان شد و چند سال به تحقيق درباره ارتباط ميان
مفاهيم متون مقدس و دستاوردهاي تكنولوژي جديد پرداخت و كتابي بهنام «تورات،
انجيل، قرآن و علم» تأليف كرد كه پر فروشترين كتاب سال 1976 م گرديد.
علاقه او به يادگيري زبانهاي كلاسيك از جمله عربي و نيز مطالعات وي در كتاب
آسماني و مقايسة آنها با دستاوردهاي علوم پزشكي باعث شد كه استدلالهايش بسيار
متقن و جامع و با ثبات باشند. وي بهخاطر تأليف كتاب تحقيقات پزشكي به دريافت
جايزه تاريخي از آكادمي فرانسه و جايزه ديگري در همين ارتباط از آكادمي پزشكي
ملي فرانسه، نايل گرديد.
آثار ديگر وي: « منشأ بشر چيست» (1988 Seghers )
موسي و فرعون – يهوديان در مصر ( 1994 – NTT )
تأملي بر قرآن ( 1989 – سقرزه، موريس بگالي – محمد طالبي).
موريس بوكاي پس از ده سال مطالعه در قرآن در سال 1976 خطاب به مجمع پزشكي
فرانسه، اظهار داشت: «در قرآن موضوعات علمي در ارتباط با توليد مثل و فيزيولوژي
وجود دارد كه كاملاً با دستاوردهاي كنوني علم مطابقت دارند.
علم، از اصول قرآني است و تا اين اندازه است كه بايد اعتراف كنيم كه اين مسايل
پيچيده علمي كه پس از 1400 سال علم به تازگي به حقيقت آنها پي برده است،
نميتواند توسط يك شخص امي (و درس ناخوانده) مطرح شده باشد و تنها بايد اعتراف
كرد كه آن حضرت به منبع ما فوق بشري در آن روزگار متصل بوده است. اين غير ممكن
است كه يك شخص درس نخوانده، كتابي را خلق كند كه از لحاظ ادبي سرآمد كتب ديگر
ادباي عرب باشد و از لحاظ علمي هنوز پس از چهارده قرن منبع زايش علوم جديد
باشد.
أمشاج از ديدگاه بوكاي
هَلْ اَتى عَلَى الْانسان حِينٌ مِنَ الدَّهرِ لَمْ يَكُن شَيئاً مَذْكُوراً
اِنّا خَلَقنا الانسانِ مِنْ نُطفَةٍِ امشَاج
( دهر: 1 – 2)
آيا [جز اينست كه] مدت زماني بر انسان [ در شكم مادر] گذشت و او چيز قابل ذكري
نبود؟ ما انسان را از نطفة امشاج [تشكيل شده از آميخته ها ] آفريديم.
پروفسور موريس بوكاي وقتي به اين آيه رسيد، به تفاسير مختلف مراجعه و به دقت
آنرا بررسي كرد:
«امشاج جمع مشج يا مشيج بهمعناي آميختهها است و مراد تركيبي از مواد و عناصر
مختلف يا آميزهاي از اسپرماتوزوئيد و اوول است و صفت نطفه است؛ چرا كه مراد از
نطفه، مجموع آميختهها با اجزاي مختلف است. [15]
اغلب مفسرين قديم اين مخلوطها و آميختهها را عنصر مذكر و مؤنث ميديدند.
اما از آنجا كه أمشاج جمع است نه مفرد و نه تثنيه، مفسرين جديد مانند تفسير
منتخب، نشر شوراي عالي امور اسلامي قاهره، اين طرز ديد را اصلاح كرده و در
اينجا تشخيص ميدهند كه گذشته از آميخته شدن نطقه مرد و زن، قطرة مني واجد
عناصر گوناگون است.
پروفسور موريس بوكاي[16] رئيس كلينيك جراحي دانشگاه پاريس در كتاب خود «تورات،
انجيل، قرآن و علم» كه پر فروش ترين كتاب سال 1976 ميلادي است، مينويسد: «از
نظر من ديدگاه تفسير منتخب بسيار درست است و امشاج جمع است يعني آميختهها،
بنابراين عناصر گوناگون نطفه كدامند. مايع مني از ترشحات مختلفي است كه از غدد
زير سرچشمه ميگيرد:
1. بيضهها: ترشح غدة تناسلي مرد حاوي اسپرماتوزوئيدها كه سلولهاي دراز داراي
تاژك دراز غوطه ور در مايعي سِرْم گونه
2. كيسههاي تخمي: اين اعضاء كه مخازن اسپرماتوزوئيدها هستند، نزديك پروستات
قرار گرفته، و ترشح خاصي بدون عناصر بارور كننده دارند.
3. پروستات: مايعي ترشح ميكند كه به مني ظاهر خامهاي و بوي ويژهاي ميدهد (و
وسيلة تغذيه ياختههاي مني و باقي ماندن فعاليت حياتي آنها است). [17]
4. غدد ملحق به مجاري ادرار: كه عبارتند از غدد كوپر[18] يا غدد مري[19] و ترشح
كنندة مايعي سيال و غدد ليتره كه مادهاي مخاطي ترشح ميكند.
اينها سرچشمههاي آميختههاي نطفه هستند كه قرآن از آنها به نطفة امشاج (نطفه
تشكيل شده از آميختهها) تعبير كرده است. [20]
ميزان ترشحات
اسپرمها كمتر از 10 درصد حجم مايع مني را تشكيل ميدهند و ما بقي شامل ترشحات
غدد تناسلي فرعي مرد ميشود: ترشحات غدد زيگول سمينال 60 درصد. ترشحات پروستات
30 درصد، و ترشحات غدد بولبوارترال 10 درصد. [21]
4. مارشال جانسون
پروفسور مارشال جانسون يكي از دانشمندان برجسته امريكا و رئيس دپارتمان آناتومي
و مدير انستيتوDanicl دانشگاه توماس جفرسون فيلادلفيا است كه دربارة آيات جنين
شناسي قرآن مطالعه و تحقيق بهعمل آورده و مسلمان شده است. او ميگويد: « توصيف
مراحل جنين موجود در قرآن نميتواند تصادفي و اتفاقي باشد، احتمال دارد كه
محمد(ص) يك ميكروسكوپ بسيار قوي داشته ولي قرآن مربوط به 1400 سال پيش است در
حاليكه ميكروسكوپ قرنها بعد از حضرت محمد (ص) اختراع شده است. پروفسور جانسون
با لبخند اظهار داشت: البته اولين ميكروسكوپ اختراع شده قادر نبود بيش از 10
برابر بزرگنمايي كند و تصوير آن هم واضح نبود.
آنگاه گفت: هيچ ضديت و مغايرتي با اين حقيقت كه واسطة الهي در بيانات حضرت محمد
(ص) در كار است، نمييابم. [22]
جريان مسلمان شدن مارشال جانسون
وي كه در هشتمين كنفرانس پزشكي عربستان شركت كرده بود و در كميسيون اعجاز علمي
قرآن و حديث حاضر شد، پرسيد موضوع اين كميسيون چيست؟ يكي از علماي يمن شيخ
عبدالمجيد به وي پاسخ داد كه موضوع اين كميسيون بررسي آنچه راست كه قرآن وحديث
در 1400 سال پيش بيان داشته و مقايسة آن با آنچه را كه علوم روز بيان كرده است.
پرسيد: مثلاً؟ گفته شد: مثلاً علم روز ميگويد كه انسان طي اطوار و مراحلي
آفريده شده و اين اطوار و مراحل را قرآن حدود 1400 سال پيش بيان كرده است.
او از جايش بلند شد و فرياد برآورد: نه، نه، نه اين نميتواند گفتة قرآن باشد.
- دكتر جان بفرماييد بنشيند.
- نه نمينشينم، اين چه حرفي است كه ميزنيد؟!
ما درك ميكرديم كه اين آيه چه اثري بر او گذاشته در حاليكه او يكي از علماي
مشهور امريكاست و ميداند كه پزشكان قبل از كشف ميكروسكوپ در قرن شانزدهم، و در
طول قرن هفدهم معتقد بودند كه انسان در مرحلة نطفه به صورت انساني مينياتوري
بوده است و شكلي را پزشكان آن عصر ترسيم كرده تا بيان كنند كه انسان به صورت
كاملي در اين حيوان منوي آفريده شده است و اين اعتقاد در غير مسلمانان تا قرن
18 ميلادي همچنان استمرار داشت.
ولي بعد از كشف تخمك زن در قرن 18م، نظر دانشمندان تغيير كرد و گفتند: انسان
بهطور كامل در تخمك زن آفريده شده زيرا كه تخمك بزرگتر از اسپرم مرد است و نقش
مرد در خلقت جنين كنار رفت، همچنانكه در قرن هفدهم نقش زن كنار رفته بود.
تنها در نيمه قرن نوزدهم بود كه دانشمندان بتدريج دريافتند كه انسان طي اطوار و
مراحلي آفريده ميشود.
از اينرو وقتي به پروفسور مارشال جانسون گفته شد كه اين مسئله در قرآن 1400
سال پيش بهآن تصريح شده، ايستاد و فرياد زد كه نه، نه، نه.
در اين هنگام يكنفر پزشك مسلمان برخاست وبراي او قرآني آورد و گفت: بفرماييد
بخوانيد.
برايش اين آيه تلاوت شد كه خداوند ميفرمايد: وَ مَا لَكُمْ لا تَرْجُون لِله
وَقَاراً، وَ قَد خََلقَكم أطْواراً. [23] چرا شما براي خدا عظمت قايل نيستيد؟
در حاليكه شما را در مراحل مختلف آفريد.؟
و او ترجمه معاني آيات را با زبان انگليسي قرائت كرد.
سپس اين آيه برايش تلاوت شد: يَخْلُقكُم فِي بُطُونِ اُمّهاتِكُم خَلْقاً مِنْ
بَعْدِ خَلقٍ فِي ظُلُماتٍ ثَلاثٍ. شما را در شكم مادرانتان ميآفريند، آفرينشي
بهدنبال آفرينش ديگر كه در رشته تاريكي قرار داد.
پروفسور مارشال نشست و گفت: ممكن است اين آيه چند تفسير داشته باشد:
اينكه تصادفي باشد؛ در پاسخ، 25 نص صريح برايش پيدا كردند و جلويش گذاشتند و
پاسخ دادند: آيا ميتواند تمامي اين 25 آيه نيز تصادفي باشد؟
افزون بر اينكه قرآن براي هر يك از مراحل نامي گذاشته: ابتدا نطفه، سپس علقه و
بعد مضغه و بعد از آن عظام و بعد از آن رويش گوشت؛ آيا اينها نيز تصادفي است؟
گفت: نه.
به وي گفته شد: ديگر چه؟
پاسخ داد: ممكن است گفته شود كه محمد (ص) ميكروسكوپ بزرگي داشته است. به وي
گفته شد: شما بهتر ميدانيد كه مثل اين مراحل و دقايق و تفاصيل، و آنچه را كه
علم به آن رسيده وقرآن قبلاً بيان داشته فراهم نميشود مگر با ميكروسكوپهاي
بزرگ و كسي كه داراي چنين ميكروسكوپي باشد، بايد آنرا از نسلهاي گذشته گرفته
و به نسلهاي بعدي تحويل داده باشد.
پروفسور مارشال خنديد و گفت: من در يك نمايشگاهي ديدم كه نخستين ميكروسكوپي كه
در جهان اختراع شد، بيش از ده برابر بزرگ نميكرد و نميتوانست صورت روشني
ارايه دهد.
آري حضرت محمد، نه تجهيزاتي داشت و نه ميكروسكوپي، بنابراين راهي جز اين
نميماند كه بگوييم او رسولي از جانب خداوند است.
بعد از آن بود كه بحث مربوط به اعجاز علمي قرآن و حديث در آن كميسون آغاز شد و
گفتوگو دربارة اطوار و مراحل جنين متمركز گرديد.
پروفسور كيدمور و ساير پزشكان راجع به شكل ظاهري جنين سخن گفتند، و پروفسور
مارشال به وصف دقيق قرآن از جنين خارجي و تركيبات داخلي آن پرداخت، از جمله
چيزهايي كه او در ميان گذاشت اين بود:
«[آيات] قرآن در واقع شرح مراحل خارجي جنين است ولي مراحل داخلي جنين به هنگام
آفرينش و مراحل رشد، آن را نيز مدنظر دارد و حوادث مهم در آفرينش جنين را كه
دانشمندان معاصر به آن پي بردهاند، مورد تأكيد قرار ميدهد.
آنگاه تصويري از جنين در مرحله مضغه را ارايه كرد كه نشانگر شكل خارجي جنين
بوده، خميده و كماني است و در انتهاي كمان آثاري است كه گويي دندان به روي آن
فشار داده، همچون گوشت جويده شده و به تعبير قرآن مضغه است.
برخي از قسمتها برآمده و برخي فرو رفته مثل مضغه كه طول آن يك سانتيمتر است.
اگر قطعهاي از آن را جدا سازيم و اجزاي داخلي آنرا تشريح كنيم، ميبينيم كه
بيشتر تجهيزات آن آفريده شده است. پرفسور جانسون ميافزايد در اين شكل خواهيم
ديد كه جزئي از سلولها آفريد شده و جزئي ديگر هنوز آفريده نشده است و اگر
بخواهيم اين مرحله از مضغه را توصيف كنيم، چه ميگوييم؟
آيا ميگوييم اين مخلقه (آفريده شده) است؟ اين منطبق بر جزئي است كه خلق شده و
اگر بگوييم غير مخلقه (آفريده نشده) فقط بر جزئي منطبق است كه هنوز خلق نشده
است.
بنابراين چارهاي جز اين نيست كه همچون قرآن آنرا توصيف كنيم و بگوييم: ثُمَّ
مِنْ مُضغَةٍ مُخَلَّقةٍ وَ غَيْر مُخَلَّقَة. آنگاه از گوشت جويده، آفريده شده
و آفريده نشده.
آنگاه پروفسور مارشال جانسون سخنان خود را چنين جمع بندي كرد: «من بهعنوان
دانشمندي جهاني تنها با اشيايي ميتوانم كار داشته باشم كه آنها را با مشخصات
ميبينم، آنگاه ميتوانم علم جنين شناسي و مراحل علم زيست شناسي را بفهمم
همچنانكه ميتوانم كلماتي از قرآن را كه برايم ترجمه ميشود دريابم.
اما اگر فرضاً من در زمان گذشته [زمان حضرت محمد «ص» ] بودم كه نميتوانستم
چيزي را ببينم، مسلماً نميتوانستم آنرا توصيف كنم و اينكه حضرت محمد (ص) در
آن زمان جهل و تاريك اينچنين به توصيف مراحل جنين پرداخته كه خود آنرا نديده
و از كسي نشنيده، بايد اين معلومات را از جايي دريافت كرده باشد. از اينرو هيچ
ضديت و مغايرتي با اين حقيقت كه واسطة الهي در بيانات حضرت محمد (ص) در كار است
نمييابم.
آري اين همان پروفسوري است كه ابتدا گفته علماي اسلامي را بشدت رد ميكرد ولي
در پايان چنين مطالبي را در چند كنفرانس ابراز داشت و گفت: هيچ راهي در برابر
بشريت نيست جز اينكه مانند اين دانشمندان اقرار كنند كه خداوند كتابي را با علم
و دانش خود به محمد (ص) نازل كرده و به بشريت وعده داده كه در مسيرش چيزهايي را
كشف ميكند كه دليل بر آنست كه اين قرآن از جانب خداست، چنانكه خداوند
ميفرمايد: «وَ لَتعلَمن نَبَأه بَعْد حَين»[24] (و مسلماً گزارش آنرا بعد از
مدتي دريافت خواهيد كرد «لِكُلِّ نباء مُسْتَقَر وَ سَوْفَ تَعْلَمون».[25] ( و
براي هر گزارشي قراري است كه در آينده خواهيد دانست) «سَنُرِيهم آياتِنا فِي
الآفاق و فِي أنفسِهِم حتى يتبين لَهمُ اَنّه الْحَقّ». [26]
5. جرالد. سي جررينگر Gerald C.Goerinyer
پروفسور و محقق بخش جنين شناسي كالج پزشكي و بيولوژي سلولي دانشگاه جرج تون
واشنگتن در آمريكا و كه تحت تأثير آيات جنين شناسي قرآن و مسلمان شده و در
كنفرانس پزشكي ضمن مقالهاي تحقيقي اظهار داشت:
چندين آيه در قرآن وجود دارد كه بهطور جامع به توصيف رشد انسان از مرحلة
آغازين آن يعني هنگامي كه به صورت تخمك در تخمدانهاي بدن قرار دارد، پرداخته
است.
در آن زمان به هيچ وجه اين علم داراي چنين اصطلاحات، طبقهبنديها و تعابير
امروزي نبوده و اين بسيار شگفتآور است كه در آن زمان بدون اتكا به
آزمايشگاههاي پيشرفته و بدون اطلاع از ژنها و كروموزمهاي موجود در بدن كه
براي شناسايي و درك آنها در آن زمان نياز به وقت و انرژي چند صد ساله بوده است،
يك شخص امي و درس ناخوانده به اين زيبايي، اين شاخه از علم را طبقهبندي كند و
بطور شگفتانگيزي اصطلاحات معني داري در ارتباط با پيچيدهترين مفاهيم علمي
بيان دارد.
اين آيات شگفت انگيز قرآني يك اصل مهم را اثبات ميكند و آن اينكه حضرت محمد
(ص) پيامهاي آسماني و الهي دريافت ميكرده است و او فرستادة خداست.
6. سي مپسون Simpson
رئيس دانشكده مامايي و بيماري زنان دانشكدة پزشكي بي لورهوتسون در ايالت تگزاس
آمريكا.
پروفسور سي مپسون رئيس انجمن باروري امريكاست كه تاكنون به دريافت جوايز متعددي
از جمله جايزه ويژه اساتيد مامايي و بيماري زنان در سال 1992 نايل گشته است.
پروفسور ژولي سي مسپيون وقتي كه دريافت قرآن دربردارنده آيات جنين شناسي است،
بسيار شگفت زده شد و با يكي از علماي اسلامي به گفتوگو نشست و علاقمند شد كه
در اين زمينه به مطالعه و تحقيق بپردازد.
پروفسور ژولي سي مپسون ابتداي امر شك داشت و ميخواست مطمئن شود كه اين نصوص
مربوط به جنين شناسي از قرآن و سنت نبوي است.
وقتي كه مطمئن شد كه از قرآن و پيامبر اكرم (ص) است، نصوص قرآني مربوط به علم
وراثت نظر او را بهخود جلب كرد؛ آياتي كه بيانگر ظهور آثار علم وراثت در مراحل
اوليه جنين به هنگامي كه نطفه است، آياتي كه به دقت بيان ميدارد كه چگونه دو
نطفه پدر و مادر با هم جمع ميشوند و آفرينش انسان را آغاز ميكنند و بعد از آن
برنامه وراثت را در كروموزمها كه اكنون، آنها را مشاهده ميكنيم مقرر
ميدارد. كروموزمهايي كه تمام خصوصيات انسان در آن ثبت شده، رنگ پوست، رنگ مو
و ساير تفاصيل. بنابراين انسان در اين كروموزمها در مرحلة نطفه مقدر و
اندازهگيري شده است و خداوند در اين باره ميفرمايد: قُتِلَ الانسانُ ما
أكْفَرَهُ مِنْ أيِّ شَيَ خَلَقَهُ مِنْ نُطفَةٍ خَلَقَه فَقَدَّره. [27] كشته
باد اين انسان، چه خدانشناس و ناسپاس است ! [ آيا ميداند كه] از چه چيزي
خداوند او را آفريده است؟ او را از نطفه [چكهاي آب] آفريده كه اندازهگيري
دقيقي در ساختارش بكار برده است.
اين اندازهگيري دقيق درنوارهاي كروموزمي ثبت و ضبط شدهاند و جنين در خلال 40
روز اوليه همه اعضاء و اندامهايش ساخته و آشكار ميشود.
اين جنين منحني است و پيامبر اكرم (ص) ميفرمايند: اِنّ أحَدَكُم يجمع خَلقَه
فِي بَطنِ اُمّهِ اَرْبَعينَ يَوْماً. هر يك از شما خلقتش در شكم مادرش در
خلال 40 روز جمع ميشود.
آنگاه پروفسور ژولي سي مپسون اين حديث را در كنار حديث ديگر پيامبر اكرم(ص)
گذاشت كه ميفرمايند: اِذا مَرّ بِالنُّطفَة اِثنتَانَ وَ ارْبَعون لَيْلة
بَعَثَ اللهُ اِلَيهَا مَلِكاً فَصَوَّرَها چون بر نطفه 42 شب (6 هفته) گذشت،
خداوند فرشتهاي را بهسويش ميفرستد و آنرا صورت نگاري ميكند.
او با مقارنه ميان ايندو حديث و حد فاصل ميان آندو وقتي دقايق و تفاصيل آنها
را ديد، آنچنان شگفتزده شد كه دريكي از كنگرهها بلند شد و نظر خود را دربارة
آن چنين اظهار داشت: «از ايندو حديث ميتوانيم جدول مشخصي را پيرامون مراحل
اساسي رشد و تكامل جنين بهدست آوريم: مرحله قبل از 40 روز و مرحله بعد از 42
روز.
و آنگاه گفت: دين ميتواند رهبري علم ودانش را بهعهده گيرد؛ رهبري
پيروزمندانه، همچنانكه وقتي به تماشاي ماشين و دستگاهي كه قبلاً راهنماييهايش
در كاتولوگش نوشته شده، شما براحتي ميتوانيد نسبت به آن دستگاه شناخت پيدا
كنيد، چون راهنماييهايي از سوي صانع و سازندة آن بهعمل آمده است. وَ يَرى
الّذينَ اُوتُوا الْعِلم الّذيِ أنزِْلَ اِليَكَ مِنْ رَبّكَ هُو الْحَق وَ
يَهدِي اِلي صِراطَ العَزيز الحَميد. [28]
و كساني كه به آنان علم و دانش داده شده، ميبيند كه آنچه بهسوي تو از جانب
پروردگارت نازل شد، حق [و منطبق با واقعيت] است و آنرا راهنماي بهسوي راه
خداي توانمند ستوده ميدانند.
پروفسور سي مپسون در پايان تحقيقات خود در قرآن و حديث، مسلمان شد و اظهار
داشت: «نه تنها بين علم ژنتيك و اسلام تضادي وجود ندارد بلكه دين اسلام، خدمات
ارزندهاي را به شاخههاي سنتي اين دانش ارايه كرده است. در قرآن مفاهيم
علمياي مطرح شده كه قرنها بعد علم توانست بر صحت آنها مهر تأييد زند و به
اهميت آنها پي ببرد.
بنابراين ميتوان نتيجه گرفت كه سرچشمة مفاهيم مطرح شده توسط حضرت محمد (ص) از
جانب خداوند است.
7. تِجاتَتَ تِياسِن Tegatat Teyasen
رئيس بخش آناتومي و رئيس سابق دانشكده پزشكي دانشگاه چيانگ ما اي تايلند.
پروفسور تياسن چندين مقاله را در ارتباط با آيات جنين شناسي قرآن كريم و احاديث
نبوي مورد مطالعه و بررسي قرار داد و چندين روز با تعدادي از انديشمندان مسلمان
و غير مسلمان درباره جنين شناسي قرآن و احاديث نبوي به گفتوگو نشست و به اسلام
مشرف شد و در هشتمين كنفرانس پزشكي عربستان از جاي برخاست و ضمن [اداي] شهادتين
گفت:
من در سه سال گذشته به قرآن علاقه مند شدم... و با توجه به مطالعات و تحقيقاتم
طي اين چند سال، معتقدم كه هر آنچه در 1400 سال پيش در قرآن آمده است، كاملا
درست است و پايه و اساس علمي دارد و علم ميتواند به مرور زمان يكايك آنها را
به اثبات رساند.
از آنجا كه پيامبر اكرم (ص) نه ميتوانست بخواند و نميتوانست بنويسد، بايد در
يك حالت استثنايي و روحاني اين مفاهيم را از آفريننده دانا دريافت كرده باشد.
و اين آفريننده دانا كسي جز خداوند متعال نيست و اكنون زمان آن فرا رسيده است
كه بگويم: لا اله الا الله، محمد رسول الله
با ارزشترين چيزي كه من با آمدنم در اين كنفرانس به آن دست يافتم، يافتن مفهوم
لا اله الا الله (هيچ معبودي جز الله نيست ) و نيز مسلمان شدنم ميباشد.
منابع:
Bibliography
(1) Zindani Abdul – Majeed A This is the Truth (video Tape). Scientific
Signs of the Quran and sunnah containing interviews with various scientists.
Available in Arabic English French Urdu and Trukish. A full English
transcript of this video withillustrations is also available: Al – Rehaili
Abdullah M this is the Truth !
(2) Moore Keith L and zindani Abdul – Majeed A. The Developing Human with
Islamic Additions Third Edition W.B. saunders conany Philadelphia 1982 with
Dar Al – Qiblah For Islamic Litaratrue Jaddah Saudi Arabia 1983 Page viiic
Limited Edition.
(3) Moore Keith L zindani Abdul – Majeed A. Ahmed Mustafa A The Quran and
Modern science – correlation studies Islamic Academy for scientific Resersh
Makkah Saudi Arabia. Reprinted by World Assembly of Muslim Youth (WAMY) USA.
1990 ISBN 0-9629236-0-6. collection of papers presented at symposium
sponsored by the muslim students Association Uninersity of Illiohs May 1990.
(4) Moore Keith L Johnson E. Marshall: persaud T.V.N. Goeringer Gerald c.
Zindani Abdul – Majeed A. and Ahmad Mustafa A Human Development as Described
in the Quran and Sunnh commission on scientific of the Qurdan and sunnah
Muslim World Leage Makkah Al – Mukarramah Saudi Arabia 1992 ISBN
0-9627236-1-4 collection of papers that were originally presentd in the firt
international conference on scientific signs of the Quran and sunnah held in
Islamabad Pakistan 1987 and after some modifications and development
presented in their present form in Dakar sengal in July 1991.
5. انه الحق. هيئت اعجاز علمي، رابطة العالم الاسلامي، مكه مكرمه 1420 هـ.ق
6. گري ميلر، فصلنامه پيام جاويدان، شماره 9، سال سوم، مقالة: قرآن شگفت انگيز،
7. كيد مور و وي. ان پرساود، جنين شناسي كاربردي.
8. موريس، بوكاي، تورات، انجيل، قرآن و علم، ترجمه دكتر دبيري، چاپ تهران، دفتر
نشر فرهنگ اسلامي
پىنوشتها:
[1]ـ انبياء: 107
[2]ـ رعد: 7
[3]ـ انعام: 19
[4]ـ نساء: 166
[5]ـ تورات، سفر پيدايش 2: 17 – 18، 3: 1 – 8
[6]ـ آل عمران : 18
[7]ـ نساء : 82
[8]ـ نحل: 43، انبياء: 7
[9]ـ گري ميلر، قرآن شگفت انگيز، فصلنامه پيام جاويدان سال سوم 1384، شماره 9،
ص 116 – 117.
[10]ـ در سوره هاي حج: 5 و مؤمنون: 14 و غافر: 67
[11]ـ فصلنامه پيام جاويدان شماره 9، ص 117
[12]ـ - IS-TRUTH.ORG.IRIB http://www.it-/
[13]ـ رجوع شود به مقدمة كتاب جنين شناسي كاربردي، كيدمور و پرساود
[14]ـ صحيح مسلم در باب القدر حديث 3 از ابن مسعود.
[15]ـ آلوسي، تفسير روح المعاني، ج 29، ص 151
[16]ـ Mauric Bucille
[17]ـ راهنماي پزشكي خانواده گروهي از پزشكان برجسته، ترجمه احمد آرام قسمت 1،
ص 337
[18]ـ Cooper
[19]ـ Mery
[20]ـ Hittre
[21]ـ موريس بوكاي، تورات، انجيل، قرآن و علم، ص 272
[22]ـ WWW. It - is -ORG
[23]ـ نوح: 13 و 14.
[24]ـ ص: 88
[25]ـ انعام: 67
[26]ـ فصلت: 53
[27]ـ عبس : 17 - 19
[28]ـ سبأ: 6
منبع:
شبکه مجمع تقريب مذاهب اسلامي