نقش انتظار در كاهش ناهنجاري‌هاي اجتماعي

مرتضي داوودپور


مقدمه
انحراف و ناهنجاري، سابقه ديرينه‌اي در زندگي بشر دارد. در قرآن و آيات خلقت آدم آمده است كه فرشتگان، آفرينش موجود زميني را مايه خون‌ريزي و فساد در زمين مي‌دانستند،[2] به گونه‌اي كه پس از هبوط حضرت آدم ابوالبشر به زمين، تاكنون شاهد انواع جنايت، فساد، تباهي و انحراف هستيم. از سوي ديگر، پروردگار حكيم هنگام خلقت بشر، خوب و بد را به نفس او الهام كرد: «فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَيهَا».

[3]خداوند در عين اين‌كه انسان را به وجدان و فطرت متنعم كرد (رسول باطني)، رسولاني براي او فرستاد تا به واسطه آنان، سعادت دنيا و آخرتش را در دفتري به نام «دين» در دست وي قرار دهد تا بتواند رفتار فردي و اجتماعي خويش را سامان بخشد.

[4] بني‌آدم به جاي لبيك گفتن به نداي باطني و فطري خويش، از نفس اماره پيروي كرد و راه انحراف را در پيش گرفت. روشن است كه ساختار جامعه با كژي‌ها و انحراف‌ها، متزلزل مي‌شود و نمي‌تواند سعادت و كمال بشر را تضمين كند. از اين‌رو، كنترل و مراقبت در رفتار فردي و اجتماعي انسان‌ها، امري ضروري است.

بنابراين، خداوند عليم و حكيم، دستورها و قوانين خاصي را بيان فرموده است تا، افراد جامعه بر يك‌ديگر نظارت كنند. راه‌كارهاي ديني كنترل اجتماعي، همواره آثار چشم‌گير خود را در زمينه مهار جرم و كج‌روي بر جا نهاده و توجه متفكران علوم اجتماعي را به خود جلب كرده است.
[5]«انتظار فرج» يكي از آموزه‌هاي ديني به شمار مي‌آيد كه نقش مهمي در كنترل ناهنجاري‌هاي اجتماعي و اصلاح جامعه دارد و در واقع، نوعي آمادگي براي پاك شدن، پاك زيستن، پويش هميشگي همراه با خودسازي، ساختن ديگران و زمينه‌سازي براي ايجاد حكومت صالح مهدوي است.

به طور كلي، انتظار فرج، با نظارت اجتماعي، سبب همبستگي اجتماعي و تشكيل جامعه اخلاقي مي‌گردد.«منتظران» براي تحكيم اهداف متعالي فرهنگ مهدوي، از هيچ كوششي دريغ نمي‌كنند و با احساس مسئوليت و تعهد در برابر سرنوشت جامعه، با روحي سرشار از عزت ديني، به وظيفة عمومي خود براي امر به معروف و نهي از منكر، عمل مي‌كنند. آنان با معرفي الگوهاي رفتاري مناسب با هنجارهاي ديني و حس كردن خود در پرتو نظارت حضرت ولي عصر (عج)، ساختار بازدارندگي انتظار را به روشني در جامعه نهادينه مي‌كنند و «اصلاح طلبي» در حوزة روابط اجتماعي را سرلوحه فعاليتشان قرار مي‌دهند.

ضرورت وجود هنجارها
صفت اصلي انسان‌ها، اجتماعي بودن و زندگي گروهي آنها است. انسان از لحظه تولد تا دم مرگ به ديگران نياز و وابستگي دارد و به ناچار براي رفتار و كنش در چارچوب‌هاي معين و براساس الگوهايي نسبتاً هم‌ساز با يك‌ديگر، نيازمند قواعد رفتار خاص خود است تا يگانگي اجتماعي محفوظ بماند. همّت هر جامعه‌اي نيز همواره صرف پديد آوردن عوامل حفظ، استمرار و استحكام بخشيدن به اين مسئله مي‌شود.[6]

«هنجارها»، مرجع عمل هستند؛ زيرا هنجار، اصل، قاعده يا قانون محسوب مي‌شود كه بايد رفتار را هدايت و راهبري كند و به يك معنا، فرمول رفتار است[7] و سبب هم‌سازي با محيط و انتظارات جامعه مي‌شود. از آن‌جا كه هنجارهاي اجتماعي، تعيين‌كننده رفتار و واكنش‌هاي انسان در جامعه‌اند و مشخص مي‌كنند فرد بايد چه بگويد و از چه اجتناب ورزد تا جامعه او را به عضويت خود بپذيرد، بحث جامعه‌پذيري انسان‌ها مطرح مي‌شود. ايجاد مقررات، سنت‌ها و قوانين، براي حفظ و يك‌پارچگي جامعه لازم است. ما از قواعد اجتماعي يا هنجارها پيروي مي‌كنيم؛ زيرا در نتيجه اجتماعي شدن، اين كار براي ما به صورت عادت در آمده است. ما با اعتقاد آگاهانه به اين‌كه رفتاري را كه هنجارها دربرمي‌گيرند،‌ موّجه است، از هنجارها پيروي مي‌كنيم. ممكن است رفتار افراد از هنجار‌هاي اجتماعي فاصله بگيرد و با آن متفاوت و حتي مخالف باشد. بنابراين، جامعه براي مقابله با اين نوع مشكلات، با استفاده از ابزارهاي متعدد، درصدد جلوگيري و كاهش اين نوع ناهنجاري‌ها است تا انسجام اجتماعي حفظ شود و نظم آن محفوظ بماند. پس متفكران به دنبال عواملي براي هم‌نوا شدن افراد هنجارشكن با جامعه و كاهش پي‌آمد‌هاي هنجارشكني هستند.

اهميت انتظار فرج
انتظار فرج، راه‌كاري براي كاهش ناهنجاري‌ها، عاملي براي هم‌نوايي و الگويي براي بازدارندگي كژي‌هاست. هر مسلماني در پرتو فرهنگ غني انتظار، وظيفه دارد ظلم و فساد و ناهنجاري ديني را در جامعه محكوم كند و براي تحقق هدف‌هاي متعالي اسلام بكوشد تا به سهم خود، به اسلام و جوامع انساني كه به دليل نداشتن رهبران شايسته و الگوهاي مناسب زندگي، در سرگرداني به سر مي‌برند، خدمتي انجام دهد.شايسته نيست منتظران بنشيند و تسليم ناهنجاري‌ها و كژي‌ها شوند يا نظاره‌گر صحنه‌هاي ناهنجار و انحطاط اخلاقي جامعه باشند. چنين كاري با انتظار مصلح موعود و فلسفه انتظار هم‌آهنگي ندارد:

«وَقُلْ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَسَتُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ».
[8]

و بگو: [هر كاري مي‌خواهيد] بكنيد كه به زودي خدا و پيامبر او و مؤمنان در كردار شما خواهند نگريست، و به زودي به سوي داناي و آشكار بازگردانيده مي‌شويد؛ پس شما را به آن‌چه انجام مي‌داديد آگاه خواهد كرد.

عدالت كه يكي از آموزه‌هاي انتظار است، عاملي براي استحكام نظم اجتماعي، رعايت هنجارهاي ديني و جلوگيري از ناهنجاري و كج‌روي به شمار مي‌آيد.
[9] انتظار فرج، راه‌كاري است كه نهادينه و فراگير شدنش در جامعه، سبب هم‌بستگي اجتماعي است و فرا تئوري و دكتريني است كه معضلات كنوني جوامع انساني را پاسخ مي‌گويد. تئوري‌هاي كنترل اجتماعي با وجود مكانيسم‌هاي مختلف، جواب‌گوي نيازهاي جامعه انساني نيست و هر روز بر تعداد هنجارشكنان افزوده مي‌شود و كاستي اين تئوري‌ها بر همگان روشن شده است. پس اگر انتظار فرج، به طور صحيح در جوامع بشري رواج يابد، مي‌تواند در كنترل ناهنجاري‌ها و كاهش كج‌روي‌ها نقش مؤثري ايفا كند.

مفهوم شناسي

1. هنجار[10]
اصل، قاعده يا قانوني است كه بايد رفتار را هدايت و راهبري نمايد؛
ـ نوع عيني يا فرمول مجرد، آن‌چه بايد باشد؛
ـ هر آن‌چه قضاوتي ارزشي را مي‌پذيرد، نظير قاعده، هدف و حتي مدل.[11]

2. بي‌هنجاريااا
وضعيتي كه در امور اجتماعي ـ بدون امكان در نظر گرفتن هر گونه هنجاري ـ صورت مي‌پذيرد و در آن چيزي باقي نمي‌ماند جز اشتهاي فردي و كنترل‌ناپذير اشخاص كه بي‌حد و حصر و اشباع‌ناپذير است؛[12]

ـ وضعيت و حالتي است كه زماني اتفاق مي‌افتد كه انتظارات فرهنگي با واقعيات اجتماعي ناسازگار باشد؛[13]
ـ گاه در مفهوم، مترادف با كج‌روي و به معناي تخلف از ارزش‌ها و هنجارهاي حاكم بر روابط اجتماعي است؛
ـ گاه در مفهوم كلي يعني ابعاد و ويژگي و حتي رفتارهاي غيرمتعارف و غيرمعمول به كار مي‌رود.[14]

3. كج‌روي
رفتار ناسازگار و غيرمنطبق با انتظارات جامعه يا يكي از گروه‌هاي مشخص درون آن و دوري جستن و فرار از هنجارهاست؛[15]

ـ ناهم‌نوايي با هنجار يا هنجارهاي معيني است كه تعداد بسيار زيادي از مردم، در اجتماع يا جامعه‌اي پذيرفته‌اند.[16]

4. نابهنجاري اجتماعي
نابهنجاري يا اختلالي كه در روابط فرد يا گروه با محيط اجتماعي خود يا ساخت كاركرد جامعه پديد مي‌آيد.[17]

5. انحراف اجتماعي[18]
سرپيچي مدل‌هاي رفتاري و هنجارهاي نهادي از حركت در مسير تعيين شده است. اين مدل‌ها و هنجارها، رفتار جمعي را رهبري مي‌كنند؛[19]

ـ‌ رفتاري كه به طريقي با انتظارهاي مشترك اعضاي جامعه سازگاري ندارد و بيشتر افراد، آن را ناپسند و نادرست مي‌دانند.[20]

پس شخص تا آن حد «بهنجار» تلقي مي‌شود كه با ضوابط اخلاقي و فرهنگي جامعه‌اش سازگار و هم‌آهنگ باشد. بنابراين، بهنجاري، با رعايت قواعد اجتماعي و «نابهنجاري» با «سلوك ضد اجتماعي» يك‌سان انگاشته مي‌شود. پس كج‌روي و ناهنجاري اجتماعي به يك معنا، ناهم‌نوايي با هنجارهاي جامعه است.[21]

6. انتظار
ـ مصدر متعدي: چشم داشتن، چشم به راه بودن؛
ـ اسم مصدر: چشم‌داشت، چشم‌داشتگي؛
ـ نگراني. [22]
ـ انتظره: ترقّبه و توقّعه و تأنّي عليه؛[23]
ـ منتظرش ماند، انتظارش را كشيد؛[24]
ـ‌ الفرج (فرج): گشايش.[25]

انتظار فرج، انتظار گشايش و پيروزي حكومت عدل علوي، بر حكومت‌هاي كفر و بيداد، به رهبري ولي عصر (عج) است. پس انتظار فرج، انتظار تحقق يافتن آرمان‌هاي بزرگ عدالت‌خواهي، اصلاح‌طلبي و ظلم‌ستيزي محسوب مي‌شود.«انتظار يا آينده‌نگري به حالت كسي گفته مي‌شود كه از وضع موجود ناراحت است و براي ايجاد وضع بهتري تلاش مي‌كند.»[26]

نگرش‌هاي جامعه شناسي به كج‌روي (ناهنجاري اجتماعي)
بررسي و تفسير رفتارهاي كج‌روانه در ارتباط و نسبت با نيروهايي اجتماعي يا فرهنگي است كه خارج از افراد قرار دارد؛ نيروهايي كه چون از طبقات و ساختارهاي اجتماعي نشئت مي‌گيرد، بر گروه‌هاي وسيعي از افراد اثر مي‌گذارد. بدين گونه ويژگي اساسي اين نگرش به ناهنجاري و كج‌روي، التزام به ماهيت اجتماعي و فرافردي آن است، ناهنجاري و كج‌روي به منزله مفهومي مورد توجه قرار مي‌گيرد كه متغيرهاي موجود در تعريف آن، با مفهوم جامعه و ساختار و نهادهاي فراگير اجتماعي مرتبط است؛ مفهومي كه نه تنها آن را در قالبي محدود به فرد يا افرادي خاص مطالعه مي‌كند، بلكه فهم دقيق و صحيح آن، در كنار فهم اين ساختارها و نهادها و در قالب تحليل كلان آن ممكن خواهد بود:

الف) تعبيرهاي ساختي[27]
اين نگرش، جامعه را نظامي متشكل از اجزاي سازگار با يك‌ديگر مي‌داند و اعتقاد دارد ضامن سازگاري ميان اين اجزا، وجود نوعي وفاق ميان اعضاي جامعه در زمينه ارزش‌هاي مشترك است. در اين نگرش، هنجارها، نمودهاي عملي و تفصيلي ارزش‌ها و اهداف مبتني بر آن به شمار مي‌آيد و كج‌روي و ناهنجاري نيز رفتار شكننده و نقض كننده آن هنجارهاست.

ب) تعبيرهاي خرده فرهنگي[28]
محور اصلي در اين تعبيرها، متعارض قلمداد كردن هنجارها و ارزش‌هايي است كه گروه‌هاي متفاوت قومي يا طبقاتي يا خرده فرهنگ‌هاي موجود در جامعه بدان پاي‌بند هستند. از ماهيت اين رفتارها، با تعبيرهايي نظير رفتار منطبق با الگوهاي فرهنگي يا واكنش‌هاي جانشين در برابر هنجارها ياد مي‌شود.
شيوه اين مقاله، از اين‌گونه تحليل‌ها، عمومي‌تر و جامع‌تر است؛ چون معتقديم كه خود افراد، نقش مهمي در كاهش و كنترل ناهنجاري دارند، گرچه نظام ساختاري جامعه هم نقش خاص خود را دارد. پس به نظر ما، فرد و ساخت و نهاد جامعه در كاهش ناهنجاري، مكمل و متمم يك‌ديگرند.

ملاك‌هاي تشخيص ناهنجاري و كج‌روي[29]
كج‌روي و ناهنجاري اجتماعي، رفتاري است كه به طريقي با انتظارهاي مشترك اعضاي جامعه سازگاري ندارد و بيشتر افراد آن را ناپسند و نادرست مي‌دانند. انديش‌مندان براي تشخيص ناهنجاري‌هاي اجتماعي، ملاك‌هايي به شرح ذيل ذكر كرده‌اند:

1. ملاك آماري
يكي از روش‌هاي متداول براي تشخيص رفتار نابهنجار، روش توزيع فراواني ويژگي‌هاي متوسط است كه انحراف از آن، غيرعادي بودن را نشان مي‌دهد. در اين روش، يك حد متوسط وجود دارد كه افراد بهنجار را شامل مي‌شود. پس كساني كه بيرون از اين حد قرار دارند، «نابهنجار» خواهند بود.

هنجارها يا معيارهاي اجتماعي، مواردي هستند كه اكثريت افراد جامعه آن را پذيرفته‌اند. پس يك رفتار تنها هنگامي رفتار «نابهنجار» ناميده مي‌شود كه نشان‌دهنده «ناهم‌نوايي» فرد با هنجارهاي اجتماعي باشد.

2. ملاك اجتماعي
انسان، موجودي اجتماعي است كه در قالب الگوهاي فرهنگي و اجتماعي زندگي مي‌كند. همين قالب‌ها و الگوها، معيار تشخيص اين نكته هستند كه رفتار فرد تا چه حد با هنجارها، سنت‌ها و انتظارات جامعه مغايرت دارد و جامعه چگونه درباره او قضاوت مي‌كند. بدين ترتيب، رفتاري كه مورد قبول جامعه نباشد، «نابهنجار» تلقي مي‌شود.

3. ملاك فردي
يكي از ملاك‌هاي تشخيص رفتار «نابهنجار»، درجة ناراحتي و اختلال مانند افسردگي، ترس، اظطراب و است كه موجب آسيب رساندن به رفاه فرد و اجتماع مي‌گردد.

دسته‌بندي مختلف انحرافات و ناهنجاري‌ها
الف) نوعي هم‌نوايي فردي كه سبب ناهنجاري مي‌شود، ناشي از علل جسماني ـ رواني است كه امكان دارد بر اثر نارضايتي، ناهم‌آهنگي و سركشي، سبب پيدايش نگرش‌ها و رفتارهاي متخالف يا منظم (ضد قواعد رفتار و ارزشهاي يك محيط خاص) شود.

ب) نپذيرفتن يك نظم جا افتاده با رژيمي كه نامطلوب تلقي مي‌شود، مي‌تواند رفتارهاي انحرافي را پديدار سازد. در اين صورت، فرد منحرف، سلسله مراتب پذيرفته ارزشي را طرد مي‌كند، افعال ديگر را مطرح مي‌سازد و مي‌كوشد تا نظمي ديگر را كه «برتر» مي‌شناسد، اعمال كند.

ج) انحرافات اجتماعي كه ماهيت جمعي و علت اجتماعي دارند. اين انحرافات بدان دليل رخ مي‌دهد كه سازمان اجتماعي موجود به مسائل اجتماعي را نمي‌تواند حل كند. مثلاً جوانان، بي‌كاران يا كارگراني وجود دارند كه جامعه، حيات آنان را به رسميت نمي‌شناسد. بنابراين، جايي جذب نمي‌شوند. اين گروه‌ها، منزلت اجتماعي ندارند. در اين حالت، در رفتار اجتماعي اين گروه‌ها تجلي مي‌نمايد.[30]

نظريه‌هاي جامعه شناسي انحرافات و ناهنجاري‌ها
نظريه‌هاي جامعه‌شناسي مربوط به ناهنجاري و كج‌روي از دو جهت سودمندند:

1. اين نظريه‌ها به درستي بر پيوستگي‌هاي ميان رفتار نابهنجار و آبرومندانه تأكيد مي‌ورزند؛ زمينه‌هايي كه در آن، انواع خاص فعاليت «ناهنجار» و تبه‌كارانه، بسيار متغيرند و قانون براي اين نوع رفتار، مجازات در نظر گرفته است.

2. همه مي‌پذيرند كه زمينه‌اي نيرومند، در وقوع فعاليت‌هاي نابهنجار و كج‌رو وجود دارد. اين‌كه شخصي به كاري نابهنجار و انحرافي بپردازد، از يادگيري اجتماعي و موقعيت‌هاي اجتماعي متأثر است كه افراد، خود را در آنها مي‌يابند.[31]

در اين زمينه، صاحب نظران را مي‌توان به دو گروه بزرگ تقسيم كرد:

الف) آناني كه كج رفتاري و ناهنجاري را پديده‌اي «واقعي» و داراي صفاتي مي‌دانند كه مي‌توان از رفتارهاي «بهنجار»، مشخص و تفكيك كرد. اينان را اثبات‌گرا، واقعيت‌گرا، عين‌گرا، مطلق‌گرا، جبرگرا و ساختارگرا مي‌نامند.

ب) آناني كه كج رفتاري و ناهنجاري را لزوماً واقعي نمي‌دانند، بلكه ذهني مي‌پندارند. كج‌روي در نظر آنان، نوعي فرآورده اجتماعي به حساب مي‌آيد كه جامعه به برخي رفتارها نسبت داده است. اينان را «برساخت‌گرايان»، انسان‌گرا، ذهن‌گرا، نسبت‌گرا، اختيارگرا، فردگرا، تعريف‌گرا، انتقادي و «پست مدرن» خوانده‌اند.[32]

پاراديم اثبات‌گرا
در پارادايم «اثبات‌گرا» نظريه‌هاي زير مطرح است:[33]

1 . نظريه‌هاي فشار
الف) مرتن: علت ناهنجاري مردم، شكاف بين اهداف و ابزار مقبول اجتماعي است.

ب) كوئن: علت ناهنجاري مردم، شكاف بين اهداف و ابزار مقبول اجتماعي بر اساس ناكامي منزلتي افراد است.

پ) كلوار دوالين: متغير «فرصت‌هاي نامشروع افتراقي»، شكاف و كج رفتاري افراد را پديد مي‌آورد.

2. نظريه‌هاي يادگيري اجتماعي
الف) سادرلند: از پيوند افتراقي بحث مي‌كند و علت ناهنجاري را تعداد بيشتر تماس‌هاي انحرافي مي‌داند.

ب) گليزد: هويت‌پذيري افتراقي را مطرح مي‌كند و مدعي است كه صرف پيوند افتراقي، كسي را ناهنجار نمي‌كند. وي علت اصلي كج رفتاري را دخالت و تأثير هويت پذيري از كج‌روان و هنجارشكنان مي‌داند.

پ) برگس و ايكرز: با طرح موضوع «تقويت افتراقي»، اين نكته را عنوان كرده‌اند كه اگر كج رفتاري و هنجارشكني (در برابر به هم‌نوايي) با ميزان فراواني و احتمال بيشتر «رضايت‌بخش‌تر» باشد، افراد آن را بر هم‌نوايي ترجيح مي‌دهند.

3. نظريه‌هاي كنترل اجتماعي
الف) هرشي: مهم‌ترين نظريه‌پرداز در اين زمينه به شمار مي‌آيد و مدعي است پيوند ميان فرد و جامعه، مهم‌ترين عامل هم‌نوايي و عامل اصلي كنترل رفتارهاي فرد است و ضعف اين پيوند يا نبود آن، سبب هنجارشكني مي‌شود.

ب) بريتويت: معتقد است جامعه با شرمنده‌سازي متخلف و هنجارشكن افراد، مي‌تواند ناهنجاري و كج‌روي را كنترل كند.

پاراديم برساخت‌گرا
در پارادايم «برساخت‌گرا» نظريه‌هاي زير مطرح است:[34]

1. انگ‌زني: كج رفتاري و ناهنجاري، نتيجه اعمال قوانين و مجازات‌هاي مربوط به فردي است كه آن رفتار را انجام داده‌ است. كج‌رو و هنجارشكن، كسي است كه اين «انگ»، به طور موفقيت‌آميزي در مورد او به كار رفته و كج رفتاري، عملي است كه ديگران آن را چنين تعريف كرده باشند.

2. پديدارشناسان: اينان بر بازگشت به ذهن كج‌رفتار و هنجارشكن و پيروي آن تاكيد مي‌ورزند و مدعي‌اند كنش اجتماعي، تنها تأثير فشار نيروهاي بيروني نيست، بلكه كنش‌گران در زندگي روزانه خود، ‌واقعيات اجتماعي را لمس و مرتب آن را بازسازي مي‌كنند. آنان در كنش متقابل با يك‌ديگر، ‌جهاني مي‌سازند كه هركس مي‌تواند در آن، خود را به جاي ديگري قرار دهد و از آن منظر، به ديگران نگاه كند و وقتي در وضعيت مشابهي قرار گرفت، راه‌حل‌هاي مشابهي انتخاب كند.

3. تضاد‌گرايان: مدعي‌اند كه توزيع افتراق قدرت در جوامع متكثر، موجب ناهنجاري و كج رفتاري است. اينان بر تضادهاي اجتماعي و فرهنگ تكيه مي‌كنند.

عوامل ناهنجاري
عوامل اجتماعي و محيطي بسياري وجود دارد كه در زندگي افراد، به ويژه جوانان، نقش عميقي بر جاي مي‌گذارد؛ زيرا جوانان از اجتماع خويش، ارزش‌هايي را فرا مي‌گيرند كه رفتار آنان را هدايت مي‌كند. مطالعات اجتماعي نشان مي‌دهد كه بيشتر هنجارشكنان و كج‌روان، آسيب ديدگان بهنجار يك جامعه نابهنجارند؛ يعني افرادي‌اند كه از نظر رواني و طبيعي، بهنجارند، ولي به علت وضعيت نابهنجار جامعه، دست به كج‌روي مي‌‌زنند و آستانة مقاومتشان در مقابل مسائل و عوامل اجتماعي، كم است.[35]

عوامل اجتماعي موثر در ايجاد ناهنجاري[36] و كج‌روي
اتوكلاين برگ مي‌گويد: «امروزه اين اعتقاد رواج دارد كه هيچ عقلي به تنهايي براي رفتار پيچيده و متنوعي مانند بزه عموماً و بزه جوانان خصوصاً كافي نيست.»[37] اوضاع نامساعد اجتماعي، ضعف كنترل اجتماعي، آموزش‌هاي نادرست، وسايل ارتباط جمعي، وضع بد اقتصادي و فقر فرهنگي، جمعيت زياد، روابط نامناسب خانوادگي، وجود ارزش‌هاي غيراخلاقي و معيارهاي ضد اجتماعي تغييرات پيوسته وضع زندگي، دشواري چگونگي زندگي، ماده‌پرستي و مسئوليت‌ناپذيري افراد در روابط اجتماعي، برخي از عوامل كج‌روي است.[38]

جامعه شناسان معتقدند كه كج‌روي و ناهنجاري، از محيط اجتماعي ناشي مي‌شود و تغييرات اجتماعي انديشيده و حساب شده، مي‌تواند جلوي رشد آن را بگيرد.

تغييرات پيوسته وضع زندگي، دشواري چگونگي زندگي، مادي‌پرستي، عدم مسئوليت افراد در روابط اجتماعي، عوامل شيوع فساد و كج‌روي به شمار مي‌روند.‌[39]

پي‌آمدهاي كج‌روي و ناهنجاري
جامعه‌شناسان در تبيين پي‌آمدهاي كج‌روي‌هاي اجتماعي و ناهنجاري‌ها، معمولاً از برداشتي كاركردي استفاده مي‌كنند. ديدگاه كاركردي، به جاي اين‌كه به فرد توجه كند، بيشتر در جست‌وجوي خاستگاه كج‌روي و ناهنجاري در جامعه است و براي ماهيت زيست‌شناختي و روان‌شناختي آن اهميّت چنداني قائل نيست.

1. از بين بردن تمايل به هم‌نوايي
بد نام شدن هنجارشكن و مجازات او، انگيزه مهمي است براي ديگران تا با هنجارها، هم‌نوايي كنند. در مقابل، مردم با مشاهده رهايي هنجارشكنان و قانون‌گريزان از زير بار تنبيه و مجازات اجتماعي، نقش خود را در فعاليت‌هاي روزانه با ميل و اشتياق انجام نخواهند داد.

2. ايجاد سردرگمي در ارزش‌ها و هنجارها
وقوع ناهنجاري و كج‌روي در سطحي گسترده، تشخيص اين امر را براي مردم دشوار مي‌كند كه رفتار مورد انتظار جامعه كدام است و آنان را در سرگرداني نگه مي‌دارد.[40]

3. ايجاد تغيير در جهت منابع و امكانات
كنترل ناهنجاري و كج‌روي‌ها، نيازمند نيروها و امكانات گسترده‌اي است كه امكان به كار گرفتن آنها در موارد ديگر و مفيدتر، وجود دارد.

4. سلب اعتماد عمومي
شكل‌گيري و پايداري روابط اجتماعي ميان افراد مبتني بر اين فرض است كه هر يك از آنان بر اساس هنجارهاي مورد قبول، رفتار خواهند كرد به اين شرط كه ديگران نقض پيمان نكنند. وقوع كج‌روي و فراواني آن، اعتماد را از هم‌نوايان و كج‌روان سلب خواهد كرد.

5. از هم گسيختن نظم اجتماعي
شكسته شدن هنجارهاي مهم جامعه در سطح گسترده، زندگي اجتماعي را دشوار و پيش‌بيني‌ناپذير مي‌كند و نوعي تضاد و كشمكش را ميان دو گروه هم‌نوا و كج‌رو و هنجارشكن پديد مي‌آورد.[41]

انتظار فرج و ناهنجاري‌ها
احكام اسلامي، شيوه‌هاي خاصي را براي تنبيه هنجارشكنان و كج‌روان و اصلاح آنان و كنترل جرايم و ناهنجاري‌‌ها تدوين كرده است.

به يقين، هرگاه اين موازين در اجتماع مسلمانان رعايت شود، در نظم و انسجام اجتماعي و كنترل جامعه تأثير كلي خواهد گذاشت. مكتب انسان‌ساز اسلام، انسان را چنان تربيت مي‌كند كه از جرم و گناه و كج‌روي بيزار باشد، به همين دليل، احكام تربيتي و تعليماتي اسلام، گسترده، دقيق و فراوان است، ولي قوانين جزايي آن زياد و پرحجم نيست.[42]

يكي از آموزه‌هاي ديني كه نقش زيادي در اصلاح فرد و جامعه دارد، انتظار فرج است. ما معتقديم تنها «درمان» دردهاي بشر، رو آوردن به اسلامي است كه در آن، امام زمان (عج)، به روشني «الگوي رفتاري» تلقي شوند و همه دعوت‌ها، كوشش‌ها و خروش‌ها در جهت احياي تعاليم كتاب خدا و عترت پيامبر (ص) قرار گيرد.

به انتظار فرج و درخواست ظهور حضرت ولي‌عصر (عج) توصيه و ترغيب شده است تا مؤمنان همواره چشم به راه او باشند و اين تشويق، تحقق همان پيوستگي روحي و وابستگي منتظران ظهور و رهبرشان است.[43]

در آموزه‌هاي ديني اسلام، واژه انتظار مفهومي بس ژرف و پر ارج دارد. گويا زيباترين و كامل‌ترين جلوه حق تعالي است، به گونه‌اي كه رسول خد (ص) مي‌فرمايد:

«أفضل العبادة، انتظار الفرج»[44]

انتظار فرج، برترين عبادات است.

انتظار فرج، چونان منشوري چند ضلعي است كه زواياي متعددي دارد و نسخة شفابخش دردهاي اجتماعي و فردي امروز ماست. اگر اين مفهوم به درستي تبيين و تحليل شود، كارايي آن در همه ابعاد زندگي، به ويژه در نظارت اجتماعي و كاهش ناهنجاري‌ها و كج‌روي‌ها بر همگان روشن خواهد شد.

منتظران بر اساس «فلسفه انتظار» نمي‌توانند تماشاگر صحنه‌هاي تباهي و فساد و انحطاط اخلاقي جامعه باشند؛ زيرا آنان، خود را متعهد به اصلاح مي‌دانند و جامعه را با نشر ارزش‌ها و هنجارهاي انتظار، از كج‌روي بيمه مي‌كنند و از ناهنجاري پاك مي‌سازند. آنان براساس «دگرخواهي»، موظفند مهرورزي را حتي از هنجارشكنان دريغ نكنند تا زمينه رواني ناهنجاري را از بين ببرند.

فضيلت انتظار فرج
اهل‌بيت: از آن جهت به انتظار فرج، تأكيد، توجه و توصيه كرده‌اند كه در انسان منتظر، اميد به آينده ايجاد مي‌شود و همين اميد، نقش بزرگي را در تلاش و كوشش او براي سازندگي اجتماعي ايفا مي‌كند.

حضرت علي (ع) مي‌فرمايد:

«انتظروا الفرج ولا تيأسوا من روح الله فإنّ أحبّ الأعمال عند الله عزّوجلّ انتظار الفرج»[45]

انتظار فرج داشته باشيد و از لطف الهي نااميد نشويد.‌ به درستي كه محبوب‌ترين اعمال نزد خدا انتظار فرج است.

اگر كسي به آينده اميدوار باشد و بداند كه دير يا زود، حكومت زمين به صالحان خواهد رسيد و امور جامعه اصلاح خواهد شد و ستم رخت بر خواهد بست، براي رسيدن به آن، نه تنها «خودسازي» خواهد كرد، بلكه تلاش مي‌كند تا با «دگرسازي»، زمينه تشكيل آن دولت كريمه را فراهم آورد.[46]

امام سجاد (ع) در تجليل و فضيلت منتظران مي‌فرمايد:

«إنّ أهل زمان غيبته، القائلون بإمامته، المنتظرون لظهوره، أفضل أهل كلّ زمان.... اولئك المخلصون حقّاً و شيعتنا صدقاً والدعاة إلي دين الله سرّاً وجهر»[47] همانا اهل زمان غيبت او، كساني كه به امامتش معتقد و منتظر ظهورش هستند اينان برترين مردم همه زمان‌هايند ...آنان مخلصان حقيقي و شيعيان راستين ما و دعوت‌گران به سوي دين خدا در نهان و آشكار هستند.منتظران ظهور، با فضيلت‌ترين، با اخلاص‌ترين و صادق‌ترينمردم هستند. آنان در آماده‌باش كامل به سر مي‌برند و مشتاق ديدار ولي‌عصرند. حتي اگر به ديدارش هم نرسند، باز پاداش مجاهدان در ركابش را خواهند داشت.

امام صادق (ع) مي‌فرمايد:

«من مات منكم علي هذا الأمر،‌ منتظراً له،‌كان كمن كان في فسطاط القائم4»[48]هركس از شما با اعتقاد به اين امر بميرد، در حالي‌كه منتظر او باشد، ‌مانند كسي است كه در خيمه قائم حضور دارد.

راه‌كارهاي انتظار فرج‌ در كاهش ناهنجاري‌ها

1. انتظار و احياي روابط عاطفي
هدف تمام روش‌هايي كه براي پيش‌گيري از كج‌روي جوانان به كار برده مي‌شود، برقراري مجدد روابط عاطفي و سازگاري از دست رفته كج‌روان و هنجارشكنان جامعه است.[49]

انتظار فرج، روح تازه‌اي است كه اگر در كالبد جوانان دميده شود، آنان را پاي‌بند ارزش‌ها و هنجارهاي ديني مي‌كند. در پرتو ‌انتظار ‌سازنده، الگوي ‌رفتار مناسبي براي جوانان معرفي مي‌شود و «‌گروه مؤمنان» با سعة صدر و اخلاق حسنه، ‌بارقه‌هاي اميد را در دل نااميدان روشن مي‌كنند. بدين ترتيب، آنان به زندگي همراه با معنويت در پيوند با امام زمان (عج) ترغيب مي‌شوند و انگيزه لازم براي متعهد شدن به هنجارهاي جامعه ديني را به دست مي‌آورند. هم‌چنين با برخورداري مهرورزي و واكنش‌هاي عاطفي، زمينه بازگشت آنان به دامان پر مهر مهدوي فراهم مي‌شود و به نداي مولاي خويش، امام زمان (عج) كه آنان را به تلاش فرامي‌خواند، پاسخ مثبت مي‌دهند.

«فيعمل كلّ امرئ منكم بما يقرب به محّبتنا»[50]

پس هر يك از شما بايد كاري كنيد تا به محبت و دوستي ما نزديك شويد.

وظيفه منتظران، ‌پيوند دادن و آشنا كردن مردم با امام زمان (عج) و گوشزد كردن دوستي و محبت حضرت به آنان است تا خود را در جهت پيوند معنوي با امام زمان (عج)، متعهد و پاي‌بند به هنجارهاي ديني گردانند و از هنجارشكني و كج‌روي دست بردارند. منتظر واقعي كسي است كه به خود سازي بپردازد، معارف، ارزش‌ها و محبت آنان را نشر دهد و به ديگران بياموزد تا مكتب اهل‌بيت: احيا شود:

امام صادق (ع) مي‌فرمايد:

«رحم الله عبداً اجترّ مودّة الناس إلينا، فحدّثهم بما يعرفون و ترك ما ينكرون»[51]

خداوند رحمت كند بنده‌اي را كه مودت مردم را به سوي ما كشاند و به آن‌چه مي‌شناسند با آنان سخن بگويد و آن‌چه را منكرند واگذارد.

بنابراين، منتظران براساس شفقت بر هم‌نوعان، احسان به خَلق و مهرورزي و رعايت قوانين اجتماعي، به وحدت انساني در سطح جهاني با هم‌نوعان مي‌انديشند آنان تكيه‌گاه مردمند و ديگران به ايشان اميدوارند. مردم براي حل معضلات فردي و اجتماعي خويش، ‌به منتظران، چشم اميد دارند و به آنان اعتماد مي‌كنند. امام عسكري (ع) مي‌فرمايد:

«أولي الناس بالمحبّة منهم من أمّلوه»[52]

سزاوارترين شخص به دوستي كسي است كه مردم به او اميد دارند.

نظريه بريتويت در كنترل اجتماعي، شرمنده‌سازي كج‌روان بود. به اعتقاد او، با شرمنده‌سازي متخلف، مي‌توان ناهنجاري را كنترل كرد.[53] در راه‌كار انتظار كه مبتني بر عزت و كرامت انساني است، حتي هنجارشكنان نيز شرمنده نمي‌شوند، بلكه در درياي كرم و مهر مهدوي، با رغبت و ارادة خويش، از هنجارشكني و كج‌روي، دست بر مي‌دارند و با مهرورزي و حمايت عاطفي و اميد به زندگي سالم، در پرتو فرهنگ انتظار، به گروه منتظران مي‌پيوندند. هم‌چنين براي ارزش‌هاي متعال جامعه مهدوي، ارزش قائل مي‌شوند و نه تنها هنجارهاي مؤمنان را ناديده نمي‌گيرند، بلكه با فراگيري هنجارها، براي نهادينه كردن آنها در جامعه مي‌كوشند.

2. انتظار و كنترل اجتماعي
كنترل اجتماعي، سبب مي‌شود فرد به واسطه تعلق به گروه‌‌هاي اجتماعي، و از ارزش‌هاي آنها پيروي كند.[54] كنترل اجتماعي، ادامه فرآيند جامعه‌پذيري است. جامعه‌پذيري، هم‌نوايي داوطلبانه و اختياري به شمار مي‌آيد. وقتي هم‌نوايي صورت نگيرد، مكانيسم‌هاي كنترل اجتماعي براي انتقال و تحميل و اجراي هنجارها و انتظارات اجتماعي به كار مي‌روند. در واقع، در جامعه‌پذيري، ارزش‌ها و هنجارهاي اجتماعي به فرد آموخته مي‌شود و سپس رفتار او به وسيله «كنترل اجتماعي» زير نظارت قرار مي‌گيرد.[55]

مكانيسم‌هاي مختلفي براي تنظيم رفتارهاي مقبول و جلوگيري از بي‌نظمي در جوامع وجود دارد كه عبارتند از:

ـ مكانيسم‌هاي رسمي:[56]
مبتني بر عنصر حقوقي و قانوني كنترل اجتماعي است كه سرپيچي از آنها كيفر به دنبال دارد.
ـ مكانيسم‌هاي غير رسمي:[57] در عرصه رويارويي اجتماعي اعضاي جامعه و در خانواده، مدرسه، محل كار و ... تحقق مي‌يابد؛ در اين حالت حفظ آبرو و ترس از بي‌آبرويي يا بي‌احترامي، فرد را از هنجارشكني باز مي‌دارد.[58]

مكانيسم‌هاي غيررسمي عبارتند از:
الف) بيروني و دروني (وجداني)؛
ب) ارزشي، عاطفي، اقتصادي؛
ج) انتظامي، ارشادي.[59]

در همه جوامع انساني، نوعي كنترل اجتماعي مبتني بر هنجارهاي مقبول و سنت‌هاي متداول بر چارچوب رفتارهاي اجتماعي مردم نظارت مي‌كند و گرچه هم‌نوايان را تشويق مي‌كند، بيشتر بر تنبيه هنجارشكنان و مخالفان تأكيد مي‌ورزد.[60]

هرشي يكي از مهم‌ترين نظريه‌پردازان كنترل اجتماعي است كه علت ناهنجاري را سست شدن رابطه فرد با جامعه مي‌داند.[61]

«دين» به طور عام و «انتظار فرج» به طور خاص، ارزش‌هاي خود را به مردم عرضه مي‌كند تا به صورت هنجار درآيد و از طريق تقويت آنها، نقش خود را در كنترل رفتار افراد به شكل مؤثري ايفا كند.

انتظار فرج، يكي از مهم‌ترين ابزارهاي كنترل اجتماعي غيررسمي است؛ چون مؤمنان براساس آن، همواره خود را در محضر حضرت ولي‌عصر (عج) مي‌بينند و ترديد ندارند كه امام، شاهد و ناظر ايشان است.

حضرت مهدي (عج) مي‌فرمايد:

«فإنّا يحيط علمنا بأنبائكم ولا يعزب عنّا شيء من أخباركم»[62]

ما بر اخبار و احوالتان آگاهيم و هيچ چيزي از اوضاع شما بر ما پوشيده نيست.

تمام همت منتظران، انجام دادن وظايفي است كه در برابر آن حضرت بر عهده دارند. مولي‌الموحدين، حضرت علي (ع) مي‌فرمايد:

«إن غاب عن الناس شخصه في حال هدايتهم، فإنّ علمه و آدابه في قلوب المؤمنين مثبتة، فهم بها عاملون»[63]

اگر شخص او [ولي‌عصر (عج)] از مردم در حال صلح و متاركه با مخالفان، غايب ماند، به راستي كه علم و آداب او در دل‌هاي مؤمنان ثبت است كه به آن عمل مي‌كنند.

منتظران واقعي معتقدند «حضرت بقيه‌الله، شاهد و ناظر است»[64] و آنان را براي ايفاي نقش خويش در جامعه و انجام دادن رسالت امر به معروف و نهي از منكر آماده ‌مي‌كند.[65]

در جامعه‌اي كه «فرهنگ انتظار» در آن رواج داشته باشد و به درستي نهادينه شود، افراد در برابر سرنوشت هم‌ديگر احساس مسئوليت مي‌كنند و مسئوليت‌پذيري، وظيفه‌اي ديني تلقي مي‌گردد. ‌امام صادق (ع) مي‌فرمايد:

«يجب للمؤمن علي المؤمن النصيحة»[66]

نصيحت كردن مؤمن، بر مؤمن [ديگر]، واجب است.

امام باقر (ع) در اهميت امر به معروف مي‌فرمايد:

إنّ الأمر بالمعروف و النهي عن المنكر سبيل الأنبياء و منهاج الصلحاء فريضة عظيمة بها تقام الفرائض وتأمن المذاهب و تحلّ المكاسب و ترّد المظالم و تعمر الأرض و ينتصف من الأعداء و يستقيم الأمر»[67]

‌بي‌ترديد، امر به معرو‌ف و نهي از منكر، طريق انبيا و صالحان و وظيفه‌اي سترگ و عظيم است و ديگر واجبات ديني به واسطه آن انجام مي‌پذيرد؛ راه‌ها به وسيله آن امنيت مي‌يابد و درآمدها (كسب‌ها) به واسطه آن مشروع و حلال مي‌شوند و مظالم دفع مي‌گردند و زمين، آباد مي‌شود و از دشمنان انتقام گرفته مي‌شود و امور سامان مي‌يابد.

تسليم بودن، كناره‌گيري و بي‌اعتنايي در برابر تباهي و فساد اجتماعي، با فلسفه انتظار سازگاري ندارد؛[68] چون همه، روزي اعمال خود را مي‌بينند و خود را در محضر خدا مي‌دانند:

«وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ.[69]

منتظران چون خود را در برابر سرنوشت جامعه، مسئول مي‌دانند، پيوند افراد با آرمان‌هاي متعالي را مستحكم مي‌كنند تا از گسستن و سست شدن پيوند افراد با جامعه و شكل‌گيري ناهنجاري جلو‌‌گيري كنند.

آنان نه تنها براساس احساس نظارت ولي‌عصر (عج)، به اصلاح خويش مشغولند، بلكه در راه اصلاح ديگران نيز تلاش مي‌كنند. اين برنامه، فردي نيست بلكه تمام عناصر تحول، بايد در آن شركت جويند و كار به صورت دسته جمعي و همگاني باشد. عمق و وسعت اين هم‌آهنگي، بايد به عظمت همان برنامه انقلاب جهاني باشد كه انتظار آن را دارند. بنابراين، هيچ فردي نبايد از حال ديگران غافل بماند، بلكه موظف است هرگونه ضعف و كاستي را در همه جا اصلاح كند و با ترميم هر موضع آسيب‌پذيري، و هر ناتواني را تقويت كند.[70]

پيامبر اعظم (ص) مي‌فرمايد:

«عليكم بالنّصح لله في خلقه فلن تلقّاه بعمل أفضل منه»[71]

بر شما باد به نصيحت و خيرخواهي كردن مردم براي رضايت خدا، كه خدا را به عملي بهتر از آن ملاقات نكني.

علامه مجلسي در توضيح روايت مي‌فرمايد كه مراد از نصيحت مؤمن، ارشاد و راه‌نمايي او به مصالح دينش، و آموزش او، هرگاه جاهل بوده و تنبيه او، هرگاه غافل باشد.[72] پس انتظار فرج با نصيحت و كنترل و نظارت اجتماعي هم‌آهنگ است.

3. انتظار و معناداري زندگي
يكي از پي‌آمدهاي گسترش ناهنجاري و كج‌روي در جامعه، بي‌معنا شدن زندگي است. در جامعه‌اي كه افراد به ارزش‌ها و هنجارها پاي‌بند نباشند و سنت‌ها و مقررات جامعه به طور گسترده ناديده گرفته شود، نظم اجتماعي مختل مي‌گردد، و زندگي كردن در آن محيط ناخوش‌آيند مي‌شود. به نظر مرتن افراد مشاهده كنند بين اهداف متعالي زندگي و ابزار مقبول اجتماعي، فاصله و شكاف است همين، مسئله سبب فشار و ايجاد ناهنجاري و كج‌روي در بقيه افراد مي‌شود.[73]

انتظار به حالت كسي گفته مي‌شود كه از وضع موجود، ناراحت است و براي ايجاد وضع بهتر تلاش مي‌كند. در واقع موضوع انتظار حكومت حق و عدالت مهدوي و قيام مصلح جهاني، مركب از دو عنصر است:

الف) عنصر منفي كه همان بيگانگي با وضع موجود است؛
ب) عنصر مثبت كه خواهان وضع بهتر است.

علاقة انسان به پيشرفت و تكامل، دانايي و زيبايي و نيكي و عدالت، علاقه‌اي اصيل و جاوداني است كه انتظار ظهور مصلح بزرگ جهاني، نقطه اوج اين علاقه به شمار مي‌آيد.
[74] اگر اعتقاد و انتظار حكومت جهاني مهدي (عج) به صورت صحيح در جامعه نهادينه شود، سرچشمه دو رشته اعمال دامنه‌دار خواهد شد: يكي؛ ترك هرگونه هم‌كاري و هم‌آهنگي با عوامل ظلم و فساد و حتي مبارزه با آنها و ديگري، خودسازي، خودياري و جلب آمادگي‌هاي جسمي، روحي، مادي و معنوي براي شكل‌گيري حكومت واحد جهاني.[75]

همان‌گونه كه مي‌دانيم، يكي از پي‌آمدهاي كج‌روي و ناهنجاري‌ها و عوامل تداوم و شيوع آنها در جامعه، نااميد شدن ناهنجاران از بازگشت به زندگي سالم و به تعبير دقيق‌تر، جامعه‌پذير شدن مجدد و پذيرش عضويت آنها در جامعه است. معمولاً بعضي از افراد كج‌رو مثل معتادان پس از ترك اوليه و بعد از مدت كوتاهي، درمي‌يابند زندگي آبرومندانه برايشان مهيا نيست. بنابراين، براي رسيدن به زندگي متعادل، دچار سرخوردگي و در برابر سرنوشت جامعه، بي‌رغبت مي‌شوند. اين نااميدي، آنها را به ادامه دادن به ناهنجاري گذشته تشويق مي‌كند. در اين ميان، به تعبير امام صادق (ع)، منتظران، هدايت يافتگانند:

«طوبي لمن تمسّك بأمرنا في غيبة قائمنا فلم يزغ قلبه بعد الهداية»[76]

خوشا به حال كسي كه در زمان غيبت قائم ما، به امر ما چنگ زند؛ زيرا پس از هدايت شدن، قلبش نخواهد لغزيد.

اين گروه به وظيفة خود در مهرورزي عمل مي‌كنند و با معرفي راه بازگشت كج‌روان به جامعه ديني، اميد به زندگي را در وجود آنها شكوفا مي‌كنند و آنان را به «خودآگاهي»[77] مي‌رسانند.

در اين صورت، هنجارشكنان به دامان پر مهر جامعه ديني برمي‌گردند و مي‌فهمند كه وجود و سرنوشتشان در جامعه، براي ديگران مهم است. اين آگاهي از هويت اجتماعي كه خود را عضوي از جامعه مي‌دانند، آنان را در جبران اعمال گذشته، ياري مي‌كند و مانع از هنجارشكني مجددشان مي‌شود. بدين ترتيب، شيوه زندگي صحيح را مي‌آموزند و در پيوند مسحكم با جامعه، هنجارهاي زندگي ديني را رعايت مي‌كنند.

به تعبير امام صادق (ع):

«... من سرّه أن يكون من أصحاب القائم فلينتظر و ليعمل بالورع و محاسن الأخلاق و هو منتظر»[78]

هر كس دوست دارد از اصحاب قائم باشد بايد انتظار بكشد و با پرهيزكاري و اخلاق نيك رفتار كند در حالي‌كه منتظر باشد.

منتظران با تقوا و حسن خلق، در جهت حفظ نظم اجتماعي ديني، تلاش مي‌كنند و در جهت هم‌نوا كردن اجتماعي مؤمنان با آرمان‌هاي مهدوي مي‌كوشند. همين مسئله سبب كاهش ناهنجاري و آسيب‌هاي ناشي از آن مي‌شود.[79] كه برگرفته از اعتقادات اصيل مذهبي است و انتظار فرج پاداش‌هاي معنوي به فرآيند تقويت دروني افراد و متغيرهاي موجود در فرآيند تقويت اجتماعي دين ياري مي‌رساند.[80]

انتظار و تحكيم هدف
در علوم اجتماعي، گرايش‌هاي نظري و تجربي با مطالعه علل زيربنايي پيش‌گيري از وقوع جرم و كج‌روي، به درك و توضيح گونه‌هاي پيش‌گيري از وقوع جرم و كنترل آن مي‌پردازند.[81]

دو تكنيك براي پيش‌گيري خودآگاهانه عبارتند از:

1. «نظارت»، يعني كنترل‌هاي رسمي و غيررسمي كه به وسيله مردم در زندگي روزانه اعمال مي‌شوند.

2. «تحكيم هدف» كه با استحكام و امنيت سازي وسايل فن‌آوري، ارتكاب جرم و كج‌روي را دشوارتر مي‌كند.

انتظار، دو بعد فكري (اعتقادي) و عملي (اجتماعي) دارد؛ «انتظار اعتقادي»، معرفت امام و شرط صحت انتظار واقعي است. «انتظار اجتماعي» نيز همان انتظار در مقام عمل و محصول انتظار اعتقادي است.[82] منتظران از رحمت الهي برخوردار مي‌شوند؛ چون همواره تلاش مي‌كنند، وظايف اعتقادي خود را بشناسند و هر آن‌چه را براي رسيدن به اهداف حكومت مصلح جهاني، لازم باشد، فراهم كنند تا زمينه‌هاي گناه و ناهنجاري ديني را از بين ببرند.

امام عصر (عج) مي‌فرمايد:

«فيعمل كلّ امرئ منكم بما يقرب به من محبّتنا و يتجنّب ما يدنيه من كراهيتنا و سخطنا...»[83]

هر يك از شما ]منتظران[ بايد كاري بكند كه وي را به محبت و دوستي ما نزديك كند و از آن‌چه خوش‌آيند ما نيست و مايه كراهت و خشم ماست، دوري گزيند... .

انتظار، تعهد آفرين و تحرك بخش است و منتظران را به تكاپو و تلاش وا مي‌دارد تا در برابر جامعه، احساس مسئوليت داشته باشند و زمينه‌هاي ناهنجاري ديني را از بين ببرند. آنان با نظارت بر رفتار افراد و تهيه ابزارهاي لازم جهت سالم‌سازي محيط اجتماعي، انجام دادن ناهنجاري را دشوار مي‌كنند تا هزينه ناهنجاري زياد شود و كسي به اين كار رغبت نداشته باشد. در بازدارندگي، فرض اصلي اين است كه انسان‌ها اساساً عقلاني عمل مي‌كنند و از ارتكاب كج‌روي، چنان‌چه هزينه ارتكاب بيش از منفعت آن باشد، پرهيز خواهند كرد.[84]

انتظار فرج در روزگار غيبت، نه تنها نيازمند بينشي است كه مؤمن در پرتو آن بتواند در برابر تحريف‌ها، تزلزل‌ها و سركوفت‌ها، حوزه دين را از درون و بيرون نگه دارد، بلكه با هيچ يك از اين عوامل كج‌روي، خلوص ديني و دين‌داري را در فكر و عمل از دست ندهد.[85]

انتظار و هم‌بستگي اجتماعي
انتظار فرج در جامعه، موجب وحدت خواهد شد و آن‌چه اين وحدت را خدشه‌دار كند، اعم از كج‌روي و ناهنجاري منتظران، طرد مي‌شود.

دسته‌اي از جامعه‌شناسان، ريشه كج‌روي و ناهنجاري‌ها را در جامعه جست‌وجو مي‌كنند و نه افراد. بنابراين، به دنبال راه‌حل‌هايي هستند تا از ارتكاب روزافزون كج‌روي و جرايم جلوگيري كنند. آنان معترفند كه مجازات و شكنجه جلوي ارتكاب جرايم را نگرفته است و آموزش، در كنترل و مهار جرايم نقش اصلي را دارد.[86]

برخي ديگر از جامعه‌شناسان، براي تبيين عوامل مؤثر بر رفتار انحرافي بر اساس اجتماعي شدن نارسا معتقدند كه يكي از شيوه‌هاي برخورد با موضوع انحراف، تبيين نتيجه نارسايي‌هاي موجود بين فرهنگ و ساختار اجتماعي جامعه است. جامعه نه فقط به لحاظ فرهنگي، داراي هدف‌هاي مجاز و معيني است، بلكه افزون بر آن، به لحاظ اجتماعي نيز داراي ابزارهاي تأييد شده‌اي براي رسيدن به آن اهداف است. هر گاه فرد به اين وسايل دست پيدا نكند، احتمال بروز رفتار انحرافي و كج‌روي را او وجود خواهد داشت[87] و در نتيجه، هم‌بستگي جامعه از بين مي‌رود.

اگر فرهنگ انتظار به طور صحيح در مدارس و مؤسسات علمي و آموزشي و به طور كلي، در جامعه، تبليغ و نهادينه شود و ارزش‌هاي آن از حوزه نظري به متن جامعه منتقل گردد، «جامعه منتظر» مي‌تواند نهادها و ساختار خود را متناسب با فرهنگ غني انتظار، سامان بخشد و نظام اجتماعي خود را با انتظار، هم‌سو و و همراه سازد. چنين جامعه‌اي، ابزارهاي رسيدن به جامعه موعود و مطلوب را در اختيار افراد جامعه قرار دهد، آرمان‌هاي انتظار در اجتماع نهادينه مي‌شود و پيش رفتن به سوي هم‌بستگي تفرقه از جامعه رخت برمي‌بندد. براي نمونه، يكي از آموزه‌هاي انتظار، رعايت عدالت و اجراي قوانين به صورت عادلانه براي همه است كه از آرمان‌هاي موعود مهدوي به شمار مي‌آيد. حضرت علي (ع) مي‌فرمايد:

«الحادي عشر من وُلدي هو المهدي الّذي يملأ الأرض عدلاً و قسطاً كما ملئت جوراً و ظلماً»[88]

يازدهمين فرزند من، مهدي است. او كسي است كه زمين را از عدل و داد پر مي‌كند پس از آن‌كه از ستم و ظلم پر شده است.

احساس «عدالت اجتماعي»، انگيزه مناسبي براي جلوگيري از ارتكاب جرم و ناهنجاري است.[89]

هم‌چنين با گسترش «فرهنگ انتظار» در جامعه، مي‌توان به هم‌نوايي رسيد؛ زيرا اگر ارزش‌هاي متعالي آن فراگير شود و منتظران گروه اكثريت در جامعه باشند، ارزش‌هاي انتظار نيز فراگير و هم‌نوايي حاصل مي‌گردد. هم‌نوايي، فرآيندي است رواني ـ اجتماعي كه از طريق آن، شخص همان نگرش‌‌ها، كردارها و عادات و آداب زندگي و انديشه‌اي را مي‌پذيرد كه افراد مسلط در محيط اجتماعي پيرامونش پذيرفته‌اند.

هنجارها و مدل‌هاي رفتاري غالب، زمينه هم‌نوايي را فراهم مي‌سازد. كنترل اجتماعي نيز كه در جهت رعايت ارزش‌هايي يك‌سان و رفتاري مشابه اعمال مي‌شود، عامل مهمي در ايجاد هم‌نوايي است.[90]

انتظار، افراد امت اسلامي را به سوي وضعيت آماده‌باش هميشگي براي پيوستن به سپاه ولي‌عصر (عج) و كسب آمادگي كامل جهت جان‌بازي و فداكاري در راه تثبيت تسلط حضرت بر اوضاع و گسترش قلمرو حكومت وي فرا مي‌خواند. بنابراين، بر تعميق روحية تعاون و انسجام و هم‌بستگي مؤمنان مي‌افزايد.[91]

نتيجه
همت هر اجتماع انساني، همواره مصروف پديد آوردن عوامل هم‌نوايي و استمرار و استحكام بخشيدن نظم و سلامت اجتماعي است.
[92] بنابراين، نيازمند چارچوب‌هاي معين رفتاري و الگوهاي روشن براي هم‌سازي با يك‌ديگر است. در اين ميان، بحث نظارت و كنترل رفتار افراد، اهميت خاصي دارد. ناهنجاري كه گاه مترادف با كج‌روي و تخلف از ارزش‌ها و هنجارهاي حاكم بر روابط اجتماعي يا به معناي ابعاد و ويژگي‌هاي غيرمتعارف و غيرمعمول است، همواره م مورد توجه متفكران اجتماعي بوده است و براي مهار، كنترل و كاهش آن ناهنجاري‌ها، ديدگاه‌ها و راه‌كارهاي متعددي بيان كرده‌اند.[93]

در مكتب تشيع هم فرهنگ انتظار به منزله فرا تئوري و دكتريني بازدارنده به شمار مي‌آيد كه به همه ابعاد فردي و اجتماعي اين مسئله توجه كرده و خود، راه‌كاري براي كنترل و كاهش ناهنجاري است.

آموزه‌هاي مذهبي، شناساندن ارزش‌هاي اخلاقي و توجه به انتظار فرج و كاهش توجه به امتيازات مادي، مهم‌ترين وسيله براي جلوگيري از كج‌روي به حساب مي‌آيد. البته اين كار مستلزم آن است كه از كودكي، عشق و ايمان به خدا و امام زمان (عج) و اسوه‌ها و الگوهاي رفتاري مطلوب منتظران واقعي را در فرزندانمان ايجاد كنيم. وقتي همه افراد جامعه به سلاح «ايمان» و «انتظار» مسلح شوند، مي‌توانيم بسياري از ناهنجاري‌ها را ريشه‌كن كنيم.[94]

يكي از ويژگي‌هاي منتظران، عنصر تقواست كه آنان را نه تنها از ارتكاب گناه و ناهنجاري ديني باز مي‌دارد، بلكه عاملي براي نظارت و كنترل ديگران نيز محسوب مي‌شود؛ زيرا منتظران، همواره خود را در پرتو نظارت ولي‌عصر (عج) مي‌دانند. اميد خدمت در جوار حضرتش، از آنان افرادي متعهد ساخته است كه ضمن اصلاح‌طلبي و ديگرخواهي، با حفظ آمادگي خويش، جامعه را از ناهنجاري به سوي ارزش‌هاي مهدوي و اجراي هنجارهاي ديني سوق مي‌دهند و ديگران را با آن آرمان‌ها، هم‌نوا و هم‌بستگي اجتماعي ايجاد مي‌كنند. آنان براي تحكيم اهداف متعالي مهدوي، از هيچ كوششي فروگذار نمي‌كنند و در سايه عمل بخردانه و انجام وظيفه، با روحي سرشار از عزت، زندگي جمعي ديني را تجربه مي‌كنند. اينان با واكنش‌هاي مناسب و سنجيده خويش، در روح و روان هنجارشكنان نيز كه از زندگي نااميد شده‌اند، بارقه‌هاي اميد را زنده و آنان را به جامعه‌پذيري مجدد تشويق مي‌كنند.

منتظران، خودسازي و اصلاح‌طلبي خود را براي كمك به ديگران به كار مي‌گيرند و مصداق اين روايت هستند. امام صادق (ع) فرمود، از پيامبر (ص) سؤال شد:

«من أحبّ الناس إلي‌الله قال (ص): أنفع الناس للناس»[95]

محبوب‌ترين انسان نزد خدا كيست؟ فرمود: كسي كه سودش به مردم بيشتر باشند.

منتظران نه تنها تحت تأثير فساد محيط قرار نمي‌گيرند، بلكه چون خود را موظف به از بين بردن كج‌روي مي‌دانند، از هنجارشكني بيزاري مي‌جويند و با اجراي امر به معروف و نهي از منكر، كنترل اجتماعي در جامعه مسلمانان را برپا مي‌كنند.

گوهر اصلي بازدارندگي انتظار، در مهرورزي منتظران و نظارت امام زمان (عج) در زندگي اجتماعي اين دسته نهفته است كه با احيا و گسترش و فراگير شدن آن، معيارهاي روشني براي راه‌نمايي رفتار صحيح در زندگي اجتماعي وجود خواهد داشت. بنابراين، سردرگمي و سرگرداني در الگوهاي رفتاري كه زمينة ناهنجاري و كج‌روي است،[96] از بين خواهد رفت و ناهنجاري در سايه انتظار سازنده و متعهدانه، كاهش خواهد يافت و جامعه به سوي سعادت پيش خواهد رفت.

در اين‌جا توجه و تأكيد، بيشتر به جامعه‌پذيري مردم با فرهنگ غني انتظار است كه از آنان، منتظراني راستين خواهد ساخت و زمينه ظهور را فراهم خواهد كرد. پس بايد به وظايف خويش در قبال امام زمان (عج) وفادار باشيم تا به سعادت ديدار برسيم.

حضرت مهدي (عج) مي‌فرمايد:

«لو أنّ أشياعنا ـ وفّقهم الله لطاعته ـ‌ علي اجتماع من القلوب في الوفاء بالعهد عليهم، لما تأخّر عنهم اليمن بلقائنا و لتعجّلت لهم السعادة بمشاهدتنا علي حقّ المعرفة و صدقها منهم بنا»[97]

اگر شيعيان ما ـ كه خدا توفيق طاعتشان دهد ـ در راه ايفاي پيماني كه بر دوش دارند، هم‌دل مي‌شدند، ميمنت ملاقات ما از ايشان به تأخير نمي‌افتاد و سعادت ديدار ما زودتر نصيب آنان مي‌گشت؛ ديداري بر مبناي شناختي راستين و صداقتي از آنان به ما.


پي‌نوشت‌ها
[1] . گيدنز، جامعه‌شناسي، ص 159.
[2] . سوره بقره، آيه30.
[3] . سوره شمس، آيه8.
[4] . شمس‌الله مير بحي، تبيين جامعه شناختي واقعه كربلا، ص 3، 5 ـ 6، انتشارات مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني، قم 1382.
[5] . علي سليمي، محمد داودي، جامعه شناسي كج‌روي، ص 692، پژوهشكده حوزه و دانشگاه، قم 1380.
[6] . همان، ص 7.
[7] . محمد باقر ساروخاني، دايرة المعارف علوم اجتماعي، ص 491، انتشارات دانشگاه تهران، تهران 1370.
[8] . سوره توبه، آيه105.
[9] . محمد حسين فرجاد، آسيب‌شناسي اجتماعي و جامعه‌شناسي انحرافات، ص 186، انتشارات بدر، تهران 1363.
[10] . Norm.
[11] . دايرة المعارف علوم اجتماعي، ص 491.
[12] . جامعه‌شناسي كج‌روي، ص 226.
[13] . بروسن كوئن، درآمدي بر جامعه‌شناسي، ترجمه محسن ثلاثي، ص237، چاپ اول: فرهنگ معاصر، تهران 1370.
[14] . جامعه‌شناسي كج‌روي، ص228.
[15] . كوئن، درآمدي بر جامعه‌شناسي، ص 215.
[16] . آنتوني گيدنز، جامعه‌شناسي، ترجمه منوچهر صبوري، ص149، چاپ دوازدهم: نشر ني، تهران 1383.
[17] . دايرة المعارف علوم اجتماعي، ص؟؟.
[18] . Sovial deviation.
[19] . جامعه‌شناسي كج‌روي، ص 232.
[20] . هدايت‌الله ستوده، آسيب شناسي اجتماعي، ص 31، چاپ ششم: انتشارات آواي نور، تهران 1379.
[21] . جوليوس گول، ويليام كولب، فرهنگ علوم اجتماعي، ترجمه محمد جواد زاهدي، ص 830، انتشارات مازيار، تهران 1376.
[22] . محمد معين، فرهنگ فارسي معين، ج 1، ص 364، چاپ هشتم: انتشارات اميركبير، تهران 1371.
[23] . ابراهيم مصطفي و ... ، المعجم الوسيط، ج 1،‌ ص 932، دار الدعوه، استانبول.
[24] . مألوف لوئيس، منجد الطلاب، ترجمه محمد بندرريگي، ص 591، چاپ نهم، انتشارات اسلامي، تهران 1372.
[25] . همان، ص 412.
[26] . ناصر مكارم شيرازي، حكومت جهاني مهدي، ص 85.
[27] . جامعه شناسي كج‌روي، ص 180.
[28] . همان، ص 181.
[29] . هدايت‌الله ستوده، آسيب شناسي اجتماعي، ص 4 ـ 31.
[30] . آلن پيرو، فرهنگ علوم اجتماعي، ترجمه باقر ساروخاني، ص 351، چاپ چهارم: انتشارات كيهان، تهران 1380.
[31] . آنتوني گيدنز، جامعه‌شناسي، ص 165.
[32] . رحمت‌الله صديق، آسيب شناسي اجتماعي، ص 2 ـ 3.
[33] . همان، ص 44 ـ 45.
[34] . همان، ص 46.
[35] . مجموعه مقالات پيشگيري از جرم، ص 207، معاونت اجتماعي قوه قضائيه، تهران 1382.
[36] . همان، ص 208.
[37] . روان‌شناسي اجتماعي، ص 454.
[38] . مجموعه مقالات پيشگيري از جرم، ص 215.
[39] . ذبيح‌الله جوادي، الفباي فلسفه جديد، ص 355، چاپ اول: انتشارات ابن‌سينا، تهران 1384.
[40] . جامعه شناسي كج‌روي، ص 201.
[41] . همان، ص 202.
[42] . رحمت‌الله ستوده، آسيب شناسي اجتماعي، ص 144 با اندكي دخل و تصرف.
[43] . سيد محمد باقر صدر، امام مهدي حماسه‌اي از نور، مقدمه، مؤسسه الامام المهدي، تهران 1398 ق.
[44] . سيد ثامر هاشم العميدي، در انتظار ققنوس، ص 275؛ خدامراد سليمانيان، فرهنگ‌نامه مهدويت، ص 57، مركز تحقيقي مهدويت، قم 1383؛ صدوق، كمال الدين و تمام النعمة، تحقيق منصور پهلوان، ج 1، ص 287، چاپ سوم: انتشارات جمكران، قم 1384.
[45]. محمدباقر مجلسي، بحارالانوار، ج52، ص 123، دارإحياء التراث العربي، بيروت 1403ق.
[46] . جوادي آملي، عصاره خلقت، تنظيم محمد صفايي، ص 42، چاپ دوم: انتشارات اسراء، قم 1379.
[47] . بحارالانوار، ج52، ص 122.
[48] . كمال الدين و تمام النعمه، ج 2، ص 546.
[49] . مجموعه مقالات پيش‌گيري از جرم، ص 215.
[50] . بحارالانوار، ج53، ص 176.
[51] . محمد تقي موسوي اصفهاني، مكيال المكارم، ج 2، ص 140، تحقيق و نشر مؤسسه امام مهدي4، قم 1363.
[52] . بحارالانوار، ج75، ص 379.
[53] . رحمت‌الله صديق، آسيب شناسي اجتماعي، ص 45.
[54] . كوئن، درآمدي بر جامعه‌شناسي، ص 21[55] . هدايت‌الله ستوده، آسيب‌شناسي اجتماعي، ص 136.
[56] . Forml.
[57] . Informd.
[58] . همان، ص 141.
[59] . جامعه شناسي كج‌روي، ص 649.
[60] . رحمت‌الله صديق، آسيب شناسي اجتماعي، ص 169.
[61] . همان، ص 45.
[62] . بحارالانوار، ج53، ص175؛ احتجاج، ج 2، ص497؛ جواد قيومي اصفهاني، صحيفة المهدي، ص 349، چاپ چهارم: انتشارات اسلامي، قم 1383.
[63] . كمال الدين و تمام النعمه، ج 1، ص 302.
[64] . امام خميني، صحيفه نور، ج 20، ص 97.
[65] . در انتظار ققنوس، ص 237.
[66] . شيخ كليني، اصول كافي، ج 3، ص 296، ترجمه سيدجواد مصطفوي، تحقيق علي‌اكبر غفاري، انتشارات علميه اسلاميه، تهران 1363.
[67] . در انتظار ققنوس، ص 283؛ المهذب البارع، ج2، ص321.
[68] . صافي گلپايگاني، امامت و مهدويت، ج 2، ص 36، چاپ دوم: انتشارات حضرت معصومه، قم 1380.
[69] . سوره توبه، آيه105.
[70] . ناصر مكارم شيرازي، حكومت جهاني مهدي، ص 102، انتشارات نسل جوان، قم 1380.
[71] . اصول كافي، ج 3، ص 297.
[72] . مكيال المكارم، ج 1، ص 460.
[73] . رحمت‌الله صديق، آسيب شناسي اجتماعي، ص 44.
[74] . حكومت جهاني مهدي، ص 85، 87.
[75] . همان، ص 97.
[76] . بحارالانوار، ج 52، ص 123.
[77] . گيدنز، جامعه‌شناسي، ص 785.
[78] . مكيال المكارم، ج 2، ص 151.
[79] . رحمت‌الله صديق، آسيب شناسي اجتماعي، ص 210.
[80] . محمد حسين فرجاد، آسيب‌شناسي اجتماعي و جامعه‌شناسي اغرافات، ص 692.
[81] . گوردون هيوز، پيشگيري از جرم، ترجمه علي‌رضا كلدي، محمد تقي جغتاي، ص 5، انتشارات سازمان بهزيستي، تهران 1380.
[82] . مجتبي تونه‌اي، موعودنامه، ص 89، انتشارات ميراث ماندگار، قم 1384.
[83] . بحارالانوار، ج53، ص176؛ احتجاج، ج2، ص497؛ صحيفة المهدي، ص 349.
[84] . صديق، آسيب شناسي اجتماعي، ص 45.
[85] . موعودنامه، ص 339.
[86] . فرجاد، آسيب شناسي اجتماعي و جامعه‌شناسي انحرافات، ص 175.
[87] . كوئن، درآمدي بر جامعه‌شناسي، ص 220.
[88] . اصول كافي، ج 2، ص 136؛ فرهنگ‌نامه مهدويت، ص 278.
[89] . آسيب شناسي اجتماعي، ص 186.
[90] . پيرو، فرهنگ علوم اجتماعي، ص 62.
[91] . در انتظار ققنوس، ص 237.
[92] . جامعه‌شناسي كج‌روي، ص 7.
[93] . همان، ص 228.
[94] . مجموعه مقالات پيشگيري از جرم، ص 216، با دخل و تصرف.
[95] . اصول كافي، ج 3، ص 239.
[96] . گيدنز، جامعه‌شناسي، ص 159.
[97] . بحارالانوار، ج53، ص177؛ احتجاج، ج2، ص499، صحيفة المهدي، ص 350.


منبع: www.mahdaviat-conference.com