خانواده های مهاجر ایرانی در آمریکا و طلاق
(بخش نخست)

مصاحبه با حجت الاسلام والمسلمين بحرینی
امام جمعه و مدير مرکز تعلیمات اسلامی واشنگتن
پيرامون خانواده های مهاجر ایرانی در آمریکا و معضل طلاق در بین آنان

شنبه ۲۹ مهر ۱۳۹۰
(۲۴ سپتامبر ۲۰۱۱)


یادداشت خادم سایت:

در غربت وانفسای دوری از وطن و دوری از خانواده بزرگی که شامل جهان دیدگان فامیل و عقلای قوم می باشد، بسیاری از مسائل کوچک درون خانواده به معضلاتی غیر قابل حل تبدیل می گردند که اساس بسیاری از خانواده های مهاجر را به لرزه در می آورند. حاصل این برخوردهای غم انگیز بعضا جدایی زوج ها از یکدیگر و متلاشی شدن بنیان خانواده است. درصد بالای طلاق در بین خانواده های مهاجر داستان غم انگیزی است که هر دلی را می آزارد و تکرار هر روزه آن افقی وهم انگیز را پیش رو می گستراند . در غیبت دیگرانی که بتوانند به عنوان امین و بیطرف به سخنان طرفین گوش سپارند و با راهنمایی های برگرفته از فرهنگ حیات بخش اسلام  گرهی از کارها بگشایند روحانیون نقش خاصی را ، به خصوص در خارج از کشور ، ایفا می نمایند.

بخشی از خدماتی که مراکز اسلامی خارج از کشور به مسلمانان مناطق تحت پوشش خود عرضه می کنند شامل مشاوره پیرامون مسائل و مشکلات خانوادگی و تربیتی است.  متاسفانه برای بسیاری از خانواده هایی که در خارج از کشور ارتباطشان با مراکز اسلامی قطع است تنها در هنگام نیاز به اجرای خطبه طلاق این موقعیت را می یابند که به این مراکز مراجعه کنند و معمولا هم این به دلیل آن است که حسب قوانین جمهوری اسلامی ایران سفارتخانه ها درخواست مدارک اجرای حکم طلاق شرعی را می نمایند تا بر اساس آن نسبت به درج آن در شناسنامه یا تایید مدارک اقدام کنند. در این موارد غالبا طرفین کلیه امور قانونی خود را بر طبق قوانین کشور محل اقامت خود انجام داده اند و تنها نیاز به اجرای خطبه عقد و گواهی مربوطه دارند.

بخش دیگر هرچند خانواده های مسلمانی هستند که بعضا در این مراکز و برنامه های آنها حضور می یابند. برای این گروه سنگ صبوری که عقده دلهایشان با او بگویند و سختی زندگی با او قسمت کنند معمولا کسی جز روحانی مستقر در این مراکز نیست که گاه می تواند با نصیحت و مشاوره مانع از متلاشی شدن خانواده ها گردد.

مرکز تعلیمات اسلامی واشنگتن كه مهمترین مرکز اسلامی اهل بیت (ع) در آمریکا می باشد از این قاعده مستثنی نیست. حجت الاسلام والمسلمين بحرينی امام جمعه و مدیر مرکز در عرض شش سال گذشته صدها نمونه این مسائل را دیده است و به وفور مساله سازش با یکدیگر را چه برای آنها که در آغاز و چه برای آنها که در پایان یک زندگی مشترک هستند مطرح نموده است. تجربه گرانقدر ایشان در این زمینه بهانه ای شد برای مصاحبه با ایشان تا بتوان با شناخت مناسب تری نسبت به این معضل بزرگ چاره اندیشی گردد.

لازم به توضیح است که این مصاحبه در دو بخش انجام گردیده است . بخش اول در رابطه با مسائل فرهنگی و اجتماعی ایرانیان مقیم آمریکا و بخش دوم پیرامون طلاق در خانواده های مهاجر ایرانی و ارائه راهکارهای پیشنهادی ایشان است برای برون رفت از وضع موجود و برقراری یک نظام الگویی بر مبنای مولفه های خانواده اسلامی نشأت گرفته از فرهنگ اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) . با هم این مصاحبه را بخوانیم.

* * *

سئوال: با تشکر از وقتی که برای این مصاحبه منظور فرمودید می خواهیم ابتدا با یک سئوال کلی آغاز کنیم و آن پیرامون ایرانیان مهاجر و مقیم آمریکا می باشد. به نظر شما و به طور کلی ویژگی ها و خصوصیت های مشترک اکثر ایرانیان مقیم آمریکا که از ایران دور شده اند با آن مواجه هستند چیست و با چه مزیتها و معایبی در مقایسه با ایران مواجه هستند؟

پاسخ: بسم الله الرحمن الرحیم. غربت واژه ای نامانوس است برای کسی که دچار آن نشده باشد و هرکسی توصیف سختی غربت را بشنود برایش قابل هضم و درک نیست . قریب به اتفاق ایرانیان مهاجر به امریکا از دردی مضمن و عمیق به نام غربت رنج می برند . در مجموع اکثر آنها ناراحتی ها و سختی های زیادی را به دلیل غربت و دوری از وطن متحمل شده اند . شاید غم غربت را افراد داخل ایران به اندازه ایرانیان خارج نشین درک نکنند . بسیاری از افراد عنوان می کنند که اگر می توانستیم به ۳۰ سال گذشته برگردیم و از تجربه امروز برخوردار باشیم خارج نشینی را انتخاب نمی کردیم . هم اکنون هم به دلائل متعددی که با آن مواجه اند امکان برگشت برای آنها میسر نیست ، چند روزی می روند و برمی گردند. نشست های گوناگونی که با ایرانیان در آمریکا داشته ام باعث شده که مرا به این جمع بندی برساند که جان آنها زخمی عمیق به نام غربت دارد که شاید خودشان هم از این جراحت کلامی بر زبان نیاورند یا بی اطلاع باشند اما وقتی که از مسافرت ایران برمی گردند چهره آنان برای چند روزی بشاشیت ویژه ای دارد .
اوایلی که به آمریکا آمده بودم با شنیدن مطالب متنوع از ایرانیان مقیم در این کشور احساس می کردم نوع بینش آنها در مسائل متنوع جامعه با جامعه درون ایران تفاوت بسیار زیادی دارد . بعضی ازمسائل مربوط به ایران را از زاویه هایی می بینند که تاریخ آن در ایران سپری شده است . اخباری هم که از طریق تلویزیونهای اینجا در رابطه با ایران یا وب سایت ها دریافت می کنند این تصور را برای برخی پیش می آورد که ایران یعنی همین اخبار تلویزیون و وب سایتها . در صورتی که درون ایران با خبرهای دریافتی آنها تفاوت اساسی دارد و شناختی که از ایران دارند با واقعیات ایران فاصله عمیقی دارد این خصوصیات را در ایرانیان مقیم اروپا بدلیل نزدیکی با ایران کمتر مشاهده می کنیم .
از طرف دیگربدلیل بعد مسافت از ایران بسیاری از آنها احساس بیگانگی نسل خود را با ایران دارند بعضی از آنها توانسته اند تعدادی از فامیل خود را به آمریکا بیاورند تا از این غربت نجات پیدا کنند اما باز هم احساس غربت آنها را رها نمی کند . بسیاری از مشکلات زندگی آنها به این موضوع برمی گردد . وقتی که در یک اجتماع به نام مسجد دور هم قرار می گیرند مثل این است که همه ی فامیل در خانه پدر بزرگ جمع شده اند . آنها نیازمند به اجتماعات با یکدیگرهستند جایی که وقتی در آنجا قرار می گیرند احساس کنند آنجا ایران است . مسجد آرامش بخش ترین مکان برای ایرانیان مقیم آمریکاست بدلیل اینکه گم شده معنوی و فرهنگی و اجتماعی خود را در آنجا پیدا می کنند .
در همین ماه مبارک رمضان، قبل از قرآن برسر گذاشتن، تصاویری از حرم مطهر علی بن موسی الرضا علیه آلاف و تحیت و الثناء در مرکز تعلیمات اسلامی واشنگتن در میان جمعیت چند هزار نفری پخش شد. برداشت عمومی این بود که این تصاویر انقلاب روحی و تاثیر بسیار زیادی داشت و اصرار بر تکرار نمایش آنها بود . اسم حرم امام رضا علیه السلام که برده می شود جمعیت منقلب می شود.
اکثر ایرانیان در این کشور تلاش می کنند تا از دین و آئین و سنت ها و فرهنگ خود جدا نشوند . عده محدودی در فرهنگ این کشور استحاله شده اند و فرهنگ خود را از دست داده اند اما اکثریت تلاش زیادی دارند در عین حفظ فرهنگ خود ، آن را به نسل بعدی خود در این کشور منتقل کنند .
از دیگر ویژگی ایرانیان در این کشور موفقیت در کارهای فردی است ، مثلا" در زمینه اقتصادی و علمی واجتماعی و ... اما آنچه که در این کشور مشهود است این است که اغلب ایرانی ها در کارهای جمعی و متحد با یکدیگر ، در زمینه های مختلف به همان نسبت فردی موفق نیستند . لذا در کنار موفقیت آنها در انجام کارهای فردی ، متاسفانه در جامعه این کشور نقش برجسته ای ندارند . در صورتی که به اذعان همگان از نظر فردی موفق ترین اقلیت در آمریکا محسوب می شوند .
اشکال عدم موفقیت جمعی برمی گردد به نوع تربیت آموزشی و فرهنگی که در گذشته در ایران داشته اند در صورتی که نوع تربیت علمی و فرهنگی آمریکا بر اساس کار گروهی (teamwork)
است که از مدرسه و دانشگاه و محیط کار روحیه جمعی کار کردن به کودک و نوجوان و جوان تزریق می شود.
کار جمعی نتایج ارزشمندی برای یک جامعه دارد ، بر عکس کار فردی نتایجش ممکن است مفید به حال فرد باشد اما نسبت به جامعه اثرات آنچنانی را نخواهد داشت .

برای روشن شدن این مطلب مثالی می زنم . ایرانی ها چند فروشگاه یا کمپانی زنجیره ای در این کشور برپا کرده اند؟ در صورتی که در این کشور نبض اکثریت امور در دست کمپانی های زنجیره ای است از فروشگاه مواد غذایی گرفته تا رستوران و پیتزا فروشی و مصالح ساختمان سازی ، لباس فروشی و موسسات آموزشی و سایل منزل فروشی . اما ایرانی ها با برخورداری از همان شیوه درون ایران به جای دار بودن مثلا" یک فروشگاه زنجیره ای مواد غذایی به صورت فردی هر کدام همان شیوه سوپر مارکت ایران را در مبحث مواد غذایی دنبال می کنند و نتیجه آن خرید محدود این فروشگاهها از کمپانی ها و قیمت تمام شده بالاتر برای آنها و فروش بالاتر برای مشتریان خود است . در صورتی که فروشگاه زنجیره ای خرید بسیار کلانی را برای شعبه های خود با قیمت پائین تر انجام داده و با قیمت رقابتی فروشگاههای زنجیره ای دیگر به مشتریان خود عرضه می کنند .


« تا نام ایران که به میان می آید انگار سخن از محبوب و معشوق آنها به میان آمده است»

 گاهی فکر می کنم چرا در ایران قیمت گوشت و میوه و محصولات غذایی گران عرضه می شود . یکی از دلایل عمده این است محصولی همانند گوشت یا میوه با گذر از چند واسطه به مردم می رسد و قیمت اش بالاتر از حد معمول است اما در اینجا بین مردم و تولید کننده معمولا" یک فروشگاه زنجیره ای است که حتی بعضی از محصولات با مارک خود فروشگاه تولید می شود . لذا قیمت به مراتب پائین تر از تصور تمام می شود . کسی که لباسی را در شرق آمریکا از فروشگاه زنجیره ای خریداری می کند در غرب آمریکا در آن فروشگاه زنجیره ای می تواند پس دهد . شرایط را در جامعه تسهیل کرده اند . در این راستا قدمهای کوتاهی در ایران برداشته شده است اما ناکافی است مثلا فروشگاه زنجیره ای شهروند قیمتهایش با سوپر مارکتها برابری می کند ، شاید گرانترهم باشد . این بدلیل اشکالات سیستماتیکی است که نشات گرفته از نوع فرهنگ ایرانی است. باید روحیه کارجمعی را در امور جامعه ایرانیان چه در ایران و چه در آمریکا تقویت کرد اگر ایرانیان با سلیقه های مختلف یار و یاور یکدیگر بودند مشکلاتشان کمتر می بود و و آرامششان بیشتر . البته زندگی برای هر ملیتی در این کشور مشکلات ویژه خود را دارد اما ایرانیان با هوش و استعدادی که دارند می توانند به جایگاه مطلوب شانیت خود در این جامعه برسند .
در پایان این سوال باید عرض کنم اغلب ایرانیان در این کشور قلب شان برای وطن خود می طپد حتی بعد از سی سال . وصیت نامه های بسیاری از آنها این است که اگر از دنیا رفتند جنازه های آنها را به وطن خویش برگردانند . علیرغم اینکه همسر و فرزندان و نوه های آنها در این کشور زندگی می کنند اما تا نام ایران که به میان می آید انگار سخن از محبوب و معشوق آنها به میان آمده است .

سئوال: وضعیت مالی ایرانیان مقیم آمریکا چگونه است؟

پاسخ: ایرانیان مقیم آمریکا جزء اقلیت بسیارموفق آمریکا هستند درصد بالایی از آنها تخصص های علمی و تحصیلات بالای دانشگاهی برخوردارند و به صورت فردی موفق بوده اند و از این جهت خوشنام هستنددر کنار تخصص و تحصیلات وضعیت مالی نسبت به سایر اقلیتها در آمریکا دارند در سرشماری که در سال ۲۰۰۰ در آمریکا شده بود متوسط در آمد یک خانواده ایرانی در آمریکا ۵۷۰۰۰دلار در سال در مقایسه با در آمد ۳۸۰۰۰ دلار متوسط در آمد خانواده آمریکایی می باشد بر این اساس متوسط سطح درآمد ایرانیان در آمریکا بالاتر از متوسط سطح درآمد شهروندان غیر ایرانی است ۲۰/۸ در صد ایرانیان در خانه هایی به ارزش ۵۰۰ هزار دلار به بالا زندگی می کنند که در مقایسه با ۳ درصد شهروندان غیر ایرانی تبار آمریکا که در اینگونه خانه ها زندگی می کنند درصد بالایی است البته به این نکته باید توجه داشت اکثر در آمد افراد در این کشور صرف مالیات و سودهای بانکی می شود اگر بگویم بالای پنجاه درصد چیز گزافی نگفته ام زیرا خانه های آنها مربوط به بانکهاست و بر فرض اگر ماهی دو هزار دلار قسط بانک دهد این تا حدود بیست سال فقط پرداخت سود بانک است و اگر چند ماه قسط را ندهد بانک خانه را می گیرد اگر چه فرد بیش از بیست سال قسط داده باشد یا ما شین هایی که افراد سوار می شوند اکثر آنها وام است وقتی هم که وامش تمام می شود ماشین قیمت چندانی ندارد . در شرایط کنونی هم که اقتصاد آمریکا با بحران مواجه شده است بسیاری از افراد ثروتمند در معرض ورشکستی قرار دارند صدها هزاز خانه را مردم آمریکا از دست داده اند که ایرانی ها هم جزئی از آنها هستند . البته فرق ایرانی ها با دیگران این است که معمولا ایرانی ها همیشه حواسشان به پس انداز است اما وضعیت اقتصادی این روزها بسیاری از آنها را دچار مشکلات زیاد و حتی بعضا در معرض ورشکستگی قرار داده  است.

سئوال: رفتار مجموعه جامعه آمریکا با ایرانیان مقیم آمریکا چگونه است؟

پاسخ: همانطور که قبلاعرض کردم ایرانیان از افراد موفق در جامعه اینجا هستند و شخصیت و شانیت خود را دارا هستند . کلمه تروریست نسبت به جامعه ایرانی در آمریکا از نگاه تمام ایرانیان قابل قبول نیست . ایرانیان جامعه شریف و مهربان و قانونمند و تحصیلکرده ای هستند که در زمان حضور کوتاه خود در این کشور تاریخ درخشانی دارند و نمی توان ادعا کرد که جنایتی از آنها سرزده باشد . ایرانی ها هر جا باشند عطوفت و مهربانی آنها موج می زند . ایرانیان با برخورداری از یک پیشینه غنی فرهنگی و قریحه بالا و خلاقیت ها و کارهای بدیع در عرصه های گوناگون فکری - علمی - اجتماعی و.... همواره نقش موثری به در کمک به دیگر فرهنگ ها و جوامع داشته اند آنها با بهره گیری از فرصت های مناسب در مکان های متفاوت از وطن هم باروری و شکوفايی خود در جنبه های مختلف نشان داده اند در امور اجتماعی همیشه به صورت واقعی به هم نوع خود مهربانانه و بدون چشم داشتی کمک می کنند . شما به همین کلینیک پزشکی ابن سینا در مرکز تعلیمات اسلامی که نگاه کنید شاید تا کنون بیش از پانزده هزار بیمار فاقد بیمه از ملیت های مختلف و ادیان مختلف در سه سال گذشته مورد مداوا قرار گرفته اند . حتی در بیمارستانهای محلی جراحی و آزمایش های متعدد و .... به صورت مجانی انجام شده است . شاید برای کسی که در ایران زندگی می کند و از هزینه های بسیار سنگین بیمه و پزشکی این کشور اطلاع نداشته باشد عمق و عظمت کار این کلینیک را متوجه نشود اما این نشان دهنده حس نوع دوستی ایرانیان است . دانش آموز ابتدایی ایران در همان اوان تحصیل آموخته است و در جان او قرار گرفته است ( بنی آدم اعضای یکدیگرند ، که در آفرینش زیک گوهرند . چو عضوی بدرد آورد روزگار ، دگر عضوها را نماند قرار . تو کز محنت دیگران بی غمی ، نشاید که نامت نهند آدمی) این شعر ایرانی بعنوان نماد تفکر سازمان ملل در آنجا نصب شده است . نجابت ایرانی ها در طول تاریخ ایران موج می زند آنها این خصلت را به عنوان یک گوهر گرانبها به آمریکا آورده اند .
البته همانطور که می دانیم گاهی به دلیل شرایط دو کشور و فضای رسانه ای نگرانی ها و اضطراب هایی در جامعه ایرانی مقیم آمریکا مشاهده می شود . امیدوارم که جامعه آمریکایی و دولتمردان این کشور به پاکی و مهربانی و ایمان و صفای ایرانیان وقوف کامل پیدا کنند و شرایط دو کشور و فضای رسانه ای باعث تحلیل و برداشت غلط نسبت به ایرانیان نشود.

سئوال: نسل دوم ایرانیان در این کشور با فرهنگ اجدادی خود چگونه هستند ؟

پاسخ: به طور کلی نسل دوم از موضوعات بسیار مهم ایرانیان در خارج کشور است نسل دوم ایرانیان در این کشور به دو بخش تقسیم می شود گروهی از آنها که یکی از والدین غیر ایرانی است در این نوع خانواده ها معمولا" ملاحظه می شود کشمکشی بین بعضی از والدین برای انتقال فرهنگ و آئین خود به فرزند وجود دارد در اینجا برمی گردد به اینکه کدامیک در منزل جذابیت یا مدیریت یا اقتدار یا ویژگی ها... بیشتری دارند که فرزندان را متمایل به فرهنگ خویش کنند . اما در رابطه با فرزندانی که والدین هر دو ایرانی هستند بسیاری از این والدین تلاش می کنند تا فرزندان خود را هر چه بیشتر با ایران آشنا کنند حتی تابستان ها آنها را به ایران می برند و برای آنها برنامه زیارت و ایرانگردی پباده می کنند البته من تا کنون از ایران نشنیده ام که مجموعه ای ایجاد شده باشد برای آشنا نمودن نسل نوجوان و جوان آنها با ایران و فرهنگ و دانشگاههای ایران و... مسئولین ایران مجموعه ای منسجم و ملی ندارند که تورهای فرهنگی زیارتی برای این جوانان طراحی کرده ، بلکه بیشتر همت در رابطه با متصل بودن به نسل اول و برنامه ریزی برای آنهاست .


« اختلاف بین نسل ها در جوامع امری معمولی است اما در این جامعه بویژه بین خانواده مهاجرین امری فاجعه آمیز است»

حتی برنامه های جام جم ارتباطش با نسل اول است اکثر فیلمهایی هم که ساخته می شود با نسل اول ایرانی مقیم آمریکا می تواند ارتباط برقرار کند و محدوده ذهنی برنامه سازی های فرهنگی با حال و هوای ایران است . در صورتی که حال و هوای جوانان و نوجوانان اینجا بسیار متفاوت است ، و تقریبا بسیاری از آنها از فرهنگ اجدادی خود در حال دور شدن هستند بویژه نسل سوم آنها . نمی خواهم همه زحمت های تلویزیون را نادیده بگیرم و زحمت ها و برنامه های خوب آنها را مورد توجه قرار ندهم بعضی از سریالهای ایرانی قابل تقدیر است مثل سریال مختار رضوان الله تعالی علیه یا سریال حضرت یوسف علیه السلام یا یا مردان آنجلس رضوان الله تعالی علیهم و.... اما فیلم ها و سریال های تلویزیونی جام جم برای ایرانیان نسل دوم آنچنان جذابیتی ندارد و در شناساندن فرهنگ و آداب و رسوم و.... ناکافی است . در مجموع جام جم وظیفه اش در راستای اموری نسبت به این نسل ایرانی بسیار سنگین است .
البته برای مدت کوتاهی که به ایران رفته بودم در ایران احساس می کردم تلویزیون در ارائه برنامه های مذهبی حالت افراطی به خود گرفته و این شیوه هم اثر معکوس دارد .

مشکل دیگر این است بسیاری از جوانان ایرانی در این کشور بین دو فرهنگ گیر کرده اند درون زندگی خانوادگی حال و هوای فرهنگ ایرانی ، اما جامعه بیرون فرهنگ آمریکایی و بسیاری از این جوانان از نظر فرهنگی نه آمریکایی هستند نه ایرانی ، خانواده های ایرانی با دوستان ایرانی آمدو رفت می کنند و ارتباطات خانوادگی با دوستان آمریکایی بسیار بسیار ناچیز است . در این وسط فرزندان آنها با مشکلات عدیده ای مواجه اند . خصوصیات آمدو رفت های خانوادگی ایرانیان اکثر جوانان آنها را اقناع نمی کند . اکثر جوانان نه فرهنگ ایرانی دارند نه فرهنگ آمریکایی - البته با قوانین و مقررات این کشور خو گرفته اند - اما فرهنگ ایرانی هنجارها و خصوصیات خود را دارد که جوانان بدلیل حضور در خانواده ایرانی و حضور در جامعه این کشور هم بدلیل فشارهای درون خانه که دارای مجموعه ای از ارزشها و عادات و رسوم و روابط فرهنگی سنتی ایرانی درون خانه برای حفظ هویت آنها و هم فشارهای خارج خانه جهت تطبیق پیدا کردن با شرایط جامعه بین دو فرهنگ منگنه شده اند ایرانی نسل دوم در آمریکا در فضای فرهنگی این جامعه بزرگ شده و آن را با تمام وجود حتی در بسیاری موارد بهتر از خانواده خود لمس می کند در حالی که دانستنی او از فرهنگ اجدادی خود ناقص است و کاملاً ذائقه متفاوتی با خانواده خود پیدا می کند کم کم زبان تفاهم این نسل با خانواده خویش کم تر - کندتر - مبهم تر می شود و کار بجایی می رسد که بسیاری از آنها تحت فشار خانواده از یک طرف و فشار محیط بیرون از خانه از طرف دیگر به درجه ای از احساس بیگانگی می رسند یعنی خود را با محیط خانه و جامعه بیگانه می دانند - البته اختلاف بین نسل ها در جوامع امری معمولی است اما اینجانب با مطالعه عرض می کنم که در این جامعه بویژه بین خانواده مهاجرین امری فاجعه آمیز است اکثر والدین ایرانی به خاطر فاصله نسلی با فرزندان خود از یک طرف و عدم آشنایی کافی با روابط اجتماعی و هنجارها و نظام ارزشی این جامعه از طرف دیگر ( که عمدتاً ناشی از تعصب فرهنگی و مقاومت در برابر هجوم فرهنگی جامعه میزبان بوده ) قادر به درک حساسیت ها و نیازها ، دردها و کشش های فرزندان خود نبوده و زبان فرهنگی آنها را درست متوجه نمی شوند بر همین اساس کمتر زبان منطقی صحیحی بین آنها وجود دارد تضاد این دو نسل باعث شده که بسیاری از جوانان در برزخی قرار گیرند که در کنه آن اختلاف بین سنت و مدرنیته است و به آنها دو شیوه متفاوت زندگی و روابط اجتماعی و اخلاقی را عرضه می کند بر همین اساس زندگی خانوادگی بسیاری از ایرانیان را دچار تنش و کشمکش می نماید .

سئوال : این مشکل بیشتر بین دختران و خانواده یا پسران و خانواده مشهود است ؟

پاسخ: بیشتر این اختلاف از ناحیه دختران جوان مشهود است خانواده ها نسبت به دختران خویش محدودیت بیشتری را اعمال می کنند و بسیاری از ارتباطات آزاد دخترانشان را با جوانان بیرون برنمی تابند در خانواده و فرهنگ ایرانی ارتباط بی حد وحصر و عاری از ضوابط اخلاقی بین پسر و دختر پذیرفته نیست اما در آمریکا نه تنها یک امر عادی است بلکه فرا گیر است از در و دیوار جوامع غربی چه تلویزیون چه فیلم هی سینمایی چه آگهی های تجاری و ..... کشش های جنسی می بارد بدیهی است که چنین روابط اجتماعی ولنگار گونه با معتقدات دینی با ارزشهای فرهنگی جامعه مهاجر ایرانی فاصله دارد حتی خانواده هایی که مقید به قیود وارزشهای مذهبی نیستند ولی به دلیل اخلاق فرهنگی خویش حساسیت های خود را نسبت به دختران خود دارند البته لازم است به این نکته هم اشاره کنم بسیاری از دختران وحتی پسران خانواده های ایرانی سیستم فرهنگی خانواده خود را پذیرفته اند اما علیرغم آن سختی و صعوبت بسیاری را متحمل می شوند
.

سئوال : میزان تعلق جوانان ایرانی ساکن آمریکا به فرهنگ خود چگونه است ؟

پاسخ: آنها با درجات متفاوت نسبت به فرهنگ خود احساس تعلق می کنند در صد قابل توجهی از آنان ترجیحاً خود را ایرانی و درصد زیادی از آنان خود را ایرانی آمریکایی و درصد کمی خود را آمریکایی می دانند بر اساس یک نظر سنجی از بیش از ۱۰۰۰ نوجوان و جوان ایرانی در آمریکا که چند سال قبل می خواندم ۳۲ درصد از آنها خود را ایرانی می دانستند و ۵۲ درصد دیگر خود را هم آمریکایی و هم ایرانی می دانستند و فقط ۱۰ درصد ترجیح می دهند آمریکایی باشند و به بیانی دیگر ۸۴ در صد این جوانان خود را به نحوی ایرانی می دانستند در حالی که در آمریکا متولد شده اند


سئوال: آیا وقتی که به ایران می روند و بر می گردند مقایسه ای دارند؟

پاسخ: وقتی که به ایران می روند و بر می گردند - اتصال آنها را به فرهنگ اجدادی خویش افزایش می دهد از چیزهای متعددی لذت می برند از اینکه در فامیل بزرگی بودند و مهمان نوازی زیادی در ایران داشته اند بعضی مناطق ایران را دیده اند و برای آنها لذت بخش بوده است اما نسبت به فرهنگ عمومی مردم و مدیریتهای مختلف در سطح شهرها مطالبی را بیان می دارند .

سئوال: ممکن است در این راستا مثالی بزنید؟

پاسخ: بطور مثال برای آنها پذیرفتنی نیست که بعضی از مردم آشغال میوه یا دستمال کاغذی یا ..... از شیشه ماشین به بیرون پرت کنند چون در اینجا علاوه بر اینکه جریمه اش سنگین است از نظر فرهنگ عمومی پذیرفتنی نیست . یا مثلاجوانی که به یک دفتر هواپیمایی رفته بود می گفت هم زمان که کارمند آن دفتر برای صدور بلیط با ما صحبت می کرد با چند نفر دیگر صحبت می کرد و جواب تلفن را می داد و این قابل هضم برای این جوان نیست . اینها نکاتی است که شاید برای کسی که در ایران باشد زیاد به چشمش نیاید ، اما برای یک جوانی که از اینجا می رود عجیب و زننده است . حالا البته رانندگی در ایران که جای خود دارد که با هیچ منطقی قابل توجیه نیست ولی بی احترامی به قوانین و حتی پلیس راهنمایی رانندگی را جوانان اینجایی اصلا برایشان قابل هضم نیست . اینها نکات قابل توجه ای است که همه مجموعه های آموزشی و فرهنگی درون ایران باید برای آن یک اقدام اساسی کنند .
در کنار اینها البته این همه مهر و محبت و علاقه ای که از فامیل والدین و جامعه می بینند برایشان غیر منتظره است ، چون اینجا هم وضعیت و فرهنگ خود را دارد و این همه مهر و محبت و عاطفه به آنها تزریق نمی شود به خصوص برای سنین پائین تر سفر به ایران جذابیت بیشتری دارد

سئوال: اجازه دهید سئوالاتی هم پیرامون مسائل و مشکلات خانوادگی ایرانیان مقیم آمریکا که به طلاق منجر می شود مطرح کنیم. با توجه به تجربه جنابعالی در این شش سال گذشته آیا خانواده های ایرانی مصونیتی در این زمینه دارند؟

پاسخ: همانطور که می دانیم مهاجرت و جابجایی از یک محیط فرهنگی با شرایط ویژه خود به جامعه ای متفاوت مشکلات و گرفتاری های متعددی را در زندگی خانوادگی ایجاد میکند و زندگی مهاجر در مسیر طوفان های سهمگین قرار می دهد احساس شدید دلتگی نسبت به وطن ، ابهام نسبت به آینده ، احساس بیگانگی ، در حاشیه قرار گرفتن در جامعه میزبان در سالهای اولیه مهاجرت خود می تواند آسیب جدی برای ادامه زندگی باشد از طرفی دیگر بعد ازمدتی زندگی کاری به سبک کشور میزبان برای شوهر و اکثر زنهای خانه زندگی دچار طوفان های سهمگین دیگری می شود که کشور آمریکا هم در مشکلات خانوادگی با آن دست و پنجه نرم می کند مثلا در بعد طلاق متاسفانه باید عرض کنم میزان طلاق در آمریکا بسیار بالاست . فرهنگ نوین جهانی به خانواده ضربات جبران ناپذیری وارد کرده است و هر روز بنیاد خانواده سست تر می شود . البته به نظر من جامعه آمریکا از اروپا مذهبی تر است اما آن چیزی که در گفتگوی با کشیش های مسیحی و رباح های یهودی احساس کردم این است که آنها هم به شدت نگران وضعیت خانواده در آمریکا هستند . جامعه ایرانی جا افتاده در اینجا هم از این امر مستثنی نیست و گرفتاری های بسیار زیادی دارند و مضاف بر این مسئله ، به دلیل غربت و نبود بزرگتری از فامیل طرفین جهت آشتی دادن ، به راحتی خانواده ها متلاشی می شوند و متاسفانه ما شاهد طلاق های زیادی از سوی ایرانیان در این جامعه هستیم .

سئوال: مراحل انجام سیر قانونی طلاق ایرانیان در آمریکا چگونه است ؟

پاسخ: هر کسی که در آمریکا شهروند است قبل از انجام طلاق اسلامی قانونا باید از دادگاه ایالتی خود طلاق آمریکایی را دریافت کند و هر ایالتی در مدت زمان صدور طلاق شرایط خود را دارند مثلا ایالت مریلند زن و شوهر باید یک سال از هم جدا زندگی کنند تا دادگاه مدرک طلاق آنها را صادر کند و در ایالت مجاور آن یعنی ویرجینیا زوجین باید شش ماه از هم جدا زندگی کنند تا دادگاه آن ایالت طلاق را صادر کند . البته این مشروط به این است که بخواهند با تفاهم از هم جدا شوند، و اگر ادعایی نسبت به یکدیگر داشته باشند تا حل و فصل نهایی آن در دادگاه ممکن است زمان صدور حکم طلاق بیشتر هم طول بکشد .
بعد از انجام طلاق از طریق دادگاه آمریکایی باید طلاق شرعی صورت گیرد تا از نظر قانون ایران در شناسنامه های آنان طلاق ثبت گردد.

یکی از مشکلات حاد بعضی ازایرانیان مقیم آمریکا عدم همکاری یکی از طرفین برای طلاق شرعی است . بر این اساس یکی از آنها از طریق دادگاههای ایران دیگری را ممنوع الخروج کرده و باعث شده که خانم یا آقا به دلیل یقین یا شک در ممنوع الخروج بودن سالها به ایران نرود و مشکل دیگری هم که برای افرادی ایجاد شده این است که خانم بدون انجام طلاق شرعی و کافی دانستن طلاق آمریکایی ازدواج مجدد نموده و این ازدواج مجدد یا بدلیل عدم آگاهی از شرع است یا بدلیل اهمیت ندادن به شرع یا به خاطر مجبوری است ، چون شوهرش در طلاق شرعی همکاری نکرده است و خانم سالها منتظر بوده تا طلاق شرعی بگیرد . و لذا نتوانسته و جرات هم نمی کند به ایران برود چون با تهدیدات قانونی شوهر از طریق ایران مواجه است . در اینجا باید عرض کنم به جا و شایسته است در این راستا برای حل اینگونه مشکلات تدابیر تسهیلی کافی اندیشیده شود.


« به دلیل غربت و نبود بزرگتری از فامیل طرفین جهت آشتی دادن ، به راحتی خانواده ها متلاشی می شوند»

سئوال: آیا ازدواج ایرانیان با یکدیگر پایدار تر است یا با غیر ایرانیان ؟

پاسخ: اکثر ازدواج ایرانیان با غیر ایرانیان ناپایدار و به طلاق منجر می شود چون دو فرهنگ کاملا متفاوت است وما در این زمینه مصداق های زیادی داریم - ایرانیانی هم که پس از سالها زندگی در این کشور به ایران می روند و از ایران همسری را انتخاب می کنند و به آمریکا می آورند با مشکلات عدیده ای در مسیر زندگی مواجه می شوند و در این گروه هم طلاق زیاد وجود دارد . طلاق در ایرانیان ساکن نسبت به دو گروه قبلی کمتر است .

سئوال: برخی از دلایل طلاق در ایران نظیر دخالت خانواده همسر در زندگی زوجین، خشونت و ضرب و جرح، اعتیاد و خرجی ندادن در اینجا مصداق چندانی ندارد. علت عمده طلاق ها در بین آنانی که به مرکز مراجعه کرده اند چه بوده است؟

پاسخ: همانطور که شما هم گفتید عمده مسائل منجر به طلاق در ایران در اینجا مصداق ندارد زیرا قوانین موجود و فرهنگ غالب جامعه اجازه چنین اموری را نمی دهند. این به این معنی نیست که وجود ندارند بلکه وجه غالب نیستند. در عوض مشکلات پیچیده تری مجال بروز می یابند و آنها هستند که در به بن بست کشاندن زندگی مشترک نقش موثرتری دارند. بر اساس آنچه مشاهده کرده ام و مطالعاتم پیرامون خانواده های مسلمان ایرانی در آمریکا دو عامل در این زمینه نقش اصلی را دارند.
نخست، عدم تفاهم اولیه بین زوجین می باشد که تا زمانی که در ایران بوده اند بدلایل مختلف پوشیده مانده بوده است. از جمله این دلایل حضور دوستان ، فامیل و مهربانی های آنها و همچنین اداره کردن یک زندگی در شرایط نه چندان آسان ایران است که گاهی با وجود کار کردن هردو زوجین باز هم در اداره زندگی مشکلاتی هست . وجه غالب دیگر آنست که معمولا مرد در ایران بار بیشتری برای تامین مخارج خانواده دارد و اصطلاح «مرد خانواده» معمولا به کسی اطلاق می شود که وظیفه پول در آوردن و تامین مخارج خانواده را داشته باشد. این امر معمولا سبب می گردید که زن خانواده با وضع موجود «بسازد». این شرایط در آمریکا معمولا ملموس نیست به نحوی که ممکن است زن حتی بیشتر از مرد درآمد داشته باشد . ناگفته نماند که در بین نسل جوان و تحصیل کرده امروز ایران نیز چنین کششی به وضوح وجود دارد و مختص به آمریکا نیست . خوشبختانه این مساله راه حل ساده ای دارد که صحبت کردن دو نفر و شناخت یکدیگر با رعایت مسائل اسلامی می تواند به تفاهم عمیق تری قبل از ازدواج بیانجامد و زندگی پایدارتری را حاصل سازد.
دلیل دوم مربوط به ورود فرهنگ آمریکایی به درون خانواده ایرانی است یا از طریق تلویزیون و فیلم و اینترنت و یا از طریق کار و مدرسه و جامعه اطراف خانواده ها. در این فرهنگ که حیا با خجالتی بودن یکی است و بیماری تلقی می گردد ، همه تشویق می گردند که منافع شخصی خود را بر منافع دیگران ارجحیت دهند ، ممانعت فرزندان از انجام کاری ممکن است سروکار والدین را به پلیس و دادگاه بکشاند و خلاصه همه چیز انگار که برای متلاشی کردن بنیان خانواده استوار است زنده نگه داشتن آن فرهنگ ایرانی-اسلامی اگر ناممکن، حداقل بسیار سخت می نماید.

سئوال: پس اینطور که از پاسخ شما پیداست ظاهرا امیدی نیست و این روند همچنان ادامه خواهد داشت . آیا راه حلی هست؟ و آن دسته خانواده هایی که به سلامت و با موفقیت به زندگی مشترک خود ادامه می دهند یا بر فرمولی برای موفقیت رسیده اند؟ و اگر این چنین است آن فرمول چیست؟

پاسخ: اتفاقا اصلا منظور من ناامیدی در این جریان نبود بلکه شناخت عوامل اثرگذار بر این پدیده ای است که ائمه اطهار علیهم السلام کراهت آنرا تاکید کرده اند . اگر ما عوامل تاثیرگذار آنرا نشناسیم چگونه می توانیم برای بهبود آن اقدام کنیم؟ اتفاقا راه حل را هم باید از درون همین خانواده ها جستجو کرد ، به خصوص آنان که موفق شده اند در این اقیانوس پر تلاطم جزیره ای آرام برای خود و خانواده اشان بسازند که طوفان های بنیان شکن آن اقیانوس نتوانسته است خللی در آن ایجاد کند. آنچه که من تا به امروز به آن رسیده ام راه حلی بسیار ساده و سهل است و آن بازگشت به فرهنگ اصیل اسلامی-ایرانی بر اساس حقوق متعارف و تعریف شده زن و مرد و فرزندان است . چه مرد و چه زن هردو لازم است که برای یکدیگر وقت بگذارند و با هم صحبت کنند . با فرزندانشان هم همین طور . ما باید اصرار کنیم که همه سر یک سفره باشیم و با هم غذا بخوریم . تلویزیون و کامپیوتر را خاموش کنیم ، تلفن ها را جواب ندهیم ، سر یک میز بنشینیم و با هم غذا بخوریم و با هم حرف بزنیم، درست مثل یک خانواده. با هم سر میز غذا دعا کنیم و لقمه اول را که برمی داریم بسم الله الرحمن الرحیم بگوییم و آب که می نوشیم سلامی بر حسین (ع) بگوییم و غذایمان که تمام شد الهی شکر بگوییم . به آنچه همسر و فرزندمان می گوید با علاقه گوش دهیم برایمان مهم باشد آنچه برای آنان مهم است نیازهای روحی و عاطفی یکدیگر را در ک کنیم. خدا می داند که این سخت نیست. وقتی هم نمی گیرد، روزی یک ساعت کافیست ولی اثرش تا یک عمر باقی خواهد انشاءالله.

سئوال: شما که با آشنایی که در امور خانواده دارید در رفع مشکلات خانوادگی سخنرانی های قابل توجهی را در مرکز تعلیمات اسلامی واشنگتن داشته اید و در آشتی دادن بعضی از خانوادها نقش مهمی را ایفا کرده اید در پایان این گفتار چه توصیه هایی برای گرمی بخشیدن به زندگی ایرانیان دارید؟
ایمان و اخلاق دو رکن اساسی برای سلامت یک خانواده است بسیاری از طلاق هایی که در این جامعه حتی جامعه ایران می بینیم فقدان یکی از این دو یا هر دو ست که باعث فروپاشی زندگی است اینکه می گویم ایمان فوری ذهن صرفآ به نماز و روزه نرود بلکه همه خوبی هایی که خداوند از انسان می خواهد انجام دهد و از همه بدیهای انسانی پرهیز کند مثلاِ (صداقت - وفای به عهد - پاکی و درستی و .....) البته به گوشه ای از این نمونه توصیه ها را که هم ادیان الهی بویژه قرآن و روایات ما می گوید و هم عقلای عالم و متخصصین امور خانوادگی بر آن صحه می گذارند که زندگی انسان را بسیار زیبا و لذت بخش می کند را در نماز عیدفطر توضیح دادم که تعدادی از رئوس آن عبارت بود از اینکه بیائیم در زندگی شاد باشیم - صبور باشیم - منطقی رفتار کنیم - کم توقع باشیم - مثبت نگر باشیم به یکدیگر خوش بین باشیم - مشوق خوبی برای همسر باشیم - به پیشرفت یکدیگر اهمیت دهیم - خوش قول باشیم - احترام به شخصیت همسر را فراموش نکنیم - محبت پذیر و قهر ناپذیر باشیم - در زندگی راستگو و امانتدار باشیم - با یکدیگر مشورت کنیم - قدر شناس یکدیگر باشیم در زندگی مشترکمان به تنهایی تصمیم نگیریم - خانه پادگان نظامی نیست مثل یک فرمانده در پادگان نظامی برخورد نکنیم - از ازدواج خود اظهار پشیمانی نکنیم - روی نقاط ضعف یکدیگر انگشت نگذاریم اعصاب یکدیگر را جریحه دار نکنیم - مقابله به مثل نکنیم.
خداوند در قرآن سوره نباء در کنار نعمت متعدد برای راحتی ما انسانها در روی زمین می فرماید : از خقلت همسر سخن به میان می آورد در جای دیگر میفرماید : برای آرامش انسان همسر خلق شده است تا خود را اصلاح نکنیم و به ایمان اخلاق دست پیدا نکنیم تلاطم زندگی خواهیم داشت.
از خداوند میخواهم که ما را از شر نفس اماره و وسوسه ها ی شیطانی در همه امور حفظ کند.


ذکر مطالب و استفاده از تصاوير این صفحه براي کليه خبرگزاريها و انتشارات داخل ايران با ذکر منبع آزاد مي‏باشد
برای اطلاعات بيشتر با مدير سايت تماس بگيريد