اعتكاف، فرصت مناسبی است برای خلوت کردن با خداوند
متعال و عبادت ارزندهای است که در ادیان پیش از اسلام نیز سابقه داشته و
پیامبران الهی«علیهمالسّلام» و اهل معرفت در طول تاریخ برای آن اهمیّت ویژهای
قائل بودهاند.
سیرۀ پيامبر اكرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» و ائمۀ طاهرين«علیهمالسّلام»،
حاکی از اهتمام آن ذوات مقدّس به مسألۀ اعتكاف است. حضرات
معصومین«علیهمالسّلام» در مواقعی که مشغلۀ مهمتری نداشتند و موقعيّت براي
اعتكاف مناسب بود، معتكف ميشدند. لذا اهمیّت به اعتکاف، خصوصاً در سه روز
ایاّم البیض که شهرت به سزائی پیدا کرده است، بسیار شایسته است. مؤمنین
میتوانند در ایّام اعتکاف، علاوه بر روزهداری و ماندن در مسجد، که در معارف
اسلامی فضائل فراوانی دارد، به دعا و راز و نياز با خدای سبحان بپردازند و در
این فرصت گرانبها با قرآن کریم و نماز مأنوس شوند. از این رو میتوان اعتكاف را
عبادتي بزرگ برشمرد که همۀ فضائل را در بر دارد. اگر واقعاً كسي معتكف شود، در
آن سه روز ميتواند سعادت دنيا و سعادت آخرت را براي خود تأمين كند، ميتواند
در سير و سلوك پیشرفتهای قابل ملاحظه و چشمگیری داشته باشد و راه صد ساله را
بپيمايد.
اما نکتۀ قابل توجّه و تذکّر این است که معتکفین عزیز باید در سه روز اعتکاف
مراقبت کاملی از خود و اعمال خود داشته باشند و به گونهای رفتار نمایند که این
مراقبت در وجود آنان نهادینه شده، پس از اعتکاف در زندگی عادی و روزمره نیز
استمرار یابد.
اهل سير و سلوك به يك بیت شعر علاقهمند هستند و دستورات این شعر مختصر را
سرلوحۀ برنامۀ سلوکی خویش قرار میدهند. لذا معلوم ميشود که شاعر این شعر،
زبان پر بركت و دل خالصي داشته است كه اين بیت شعر او نزد اهل معرفت و علماي
علم اخلاق، جایگاه ویژهای یافته است. این بیت شعر میگوید:
صمت و جوع و سحر و عزلت و ذکر به دوام ناتمامان جهان را كند اين پنج تمام
عمل به دستوراتی که در شعر فوق بیان شد، ميتواند انسان را به مقامات والای
عرفانی عروج دهد. از این رو به معتکفین گرامی توصیه میشود در ایّام اعتکاف،
مراقبت جدّی خود را با این دستورالعمل پنجگانه تحقّق بخشند و پس از اتمام
اعتکاف نیز، این دستورات را در زندگی روزمره پیاده کنند تا در سلوک معنوی خود
پیشرفت نمایند. ذیلاً توضیح مختصری در خصوص هر یک از دستورات پنجگانه بیان
میگردد.
صُمت
صُمت يعني مراقبت از زبان، یعنی پرهیز از حرف بيهوده و لغو. قرآن کریم در سورۀ
مؤمنون برخي صفات بندگان با ایمان و مؤمن را بر میشمرد و از جمله میفرماید:
«وَ الَّذينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُون»[1]
طبق این آیۀ شریفه، رستگار كسي است كه از هرگونه لغو اعراض كند.
بعضي حرفها نه نتيجۀ دنيا دارد و نه آخرت. در تعالیم اسلامی بر مواظبت از
زبان، تأکید فراوانی شده است. گفت و شنود بیهوده، ديدنيهای بیثمر و اعمال
بيهوده، قساوت قلب ميآورد. انسان قسیّالقلب از عبادت لذّت نميبرد. لذا خواب
را بر نماز مقدّم میدارد. تخيّلها و توهّمهاي بيهوده يكي پس از ديگري به دل
چنین انسانی هجوم می آورد و دل او را مكدّر ميكند. پس از چندی نظیر يك آيينۀ
با صفا ميشود كه گرد گرفته باشد. بنابراین گاهی اوقات آدمی گناه نکرده است ولی
اعمال لغو و گفت و شنود بیهوده، موجب کدورت قلب وی میگردد. طبق نقل مشهور،
پيامبر اکرم «صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» كفن و دفن جواني را خودشان انجام
دادند، مادر آن جوان گفت: ديگر براي فرزندم گريه نميكنم، زيرا به دستان پيامبر
گرامی در قبر آرميده است.سپس رو به قبر فرزندش گفت: خوشا به حالت، مرگ براي تو
آسان باشد و رفت. پيامبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» روي قبر را
پوشاندند و بعد به اطرافيان خود فرمودند: قبر چنان فشاري به او داد كه
استخوانهاي سينهاش درهم شكسته شد. به عبارت ديگر زير منگنۀ الهي له شد.
اطرافيان گفتند: يا رسول الله آدم خوبي بود. ايشان فرمودند: بله آدم خوبی بود،
بهشتي هم هست. امّا زياد حرف بيهوده ميزد.
زبان آدمی بايد گناه نداشته باشد و مهمتر اینکه صحبتهای بیهوده و بدون نتیجه
نیز بر آن جاری نگردد. جوانان عزیز باید آگاه باشند که بسیاری از حرفهای رایج
در جامعه، مالا يغني و بيهوده است. علاوه بر اینکه موجب فشار قبر میشود، دل
پاک را آلوده میکند و مانع بزرگی برای حرکت انسان به سوی خداوند متعال محسوب
میشود و او را از حرکت باز میدارد. بنابراین کسانی که در اعتکاف شرکت
میکنند، باید مراقبت شدیدی از زبان خود به عمل آورند و سعی کنند قاعدۀ «صمت»
را مراعات کنند. تنها در صورت ضرورت حرف بزنند و ضمن پرهیز از صحبتهای بیهوده،
حرفی بزنند که برای خود آنان یا دیگران، نتیجه و ثمره داشته باشد. معتکفین باید
به جای حرف زدن با یکدیگر، با خداوند متعال حرف بزنند. با پروردگار خویش ارتباط
پيدا كنند و با او رفاقت و تماس داشته باشند. به جاي حرفهاي بدون نتيجه، قرآن
بخوانند، نماز بخوانند و مشغول دعا و ذکر و مناجات با حضرت ربّ العالمین باشند.
این مراقبت موجب میشود پس از اعتکاف نیز زبان آنان قفل داشته باشد و از گناهان
زبانی نظیر دروغ و غیبت و تهمت و نیز صحبتهای لغو و بیهوده اجتناب ورزند.
جوع
مطلب بعدی که تذکّر آن لازم است، پرهیز از پرخوری و بدخوری است. از دیدگاه
تعالیم اسلامی، پرخوري ممنوع و مبغوض است. آنچنانکه پيغمبر
اكرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» ميفرمايند:
«أَبْغَضُكُمْ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى كُلُّ نَئُومٍ وَ أَكُولٍ وَ شَرُوب»[2]
مبغوضترين افراد نزد خداوند متعال كسي است كه زياد ميخوابد، زياد ميخورد و
زياد مينوشد.
اما آنچه اکنون مورد بحث ما است، کم خوری است. بنابر نظر همۀ پزشکان، سلامتی
انسان مرهون كم خوري است. به اندازه خوردن و کم خوردن و حتّی نخوردن بسیاری از
خوراکیها، نه تنها هیچ مشکلی برای انسان به وجود نمیآورد، بلکه از بروز امراض
و بیماریهای مختلف جلوگیری میکند. اکثر دردهایی که امروزه گریبانگیر مردم شده
است، در اثر چاقی و پرخوري است. روزهداری در اعتکاف، تمرین خوبی برای پرهیز از
خوردن بیجا است. ولی معتکفین باید پس از افطار، مراقب باشند با خوردن و
آشامیدن افراطی، جبران روزۀ خود را نکنند. پيغمبر
اكرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» دستوری در مورد نحوه و زمان عذا خوردن دارند
که اگر به آن دستور عمل شود، هیچکس مریض نخواهد شد؛ میفرمایند: تا وقتي كه
گرسنه نشدهاید، غذا نخورید و قبل از آنکه سیر شوید، از ادامۀ غذا خوردن منصرف
شوید.[3] کم خوری که مورد تأکید پزشکان است، با عمل به این دستور سازنده تحقّق
مییابد. جوانان عزیز باید مراقب سلامت جسم خود باشند. از پرخوری و خوردن
خوراکیهای مضر بپرهیزند و نیز مراقب باشند با نخوردن بیش از حد و ریاضت بیجا و
غیر معمول، صدمه به جسم خود نزنند و حد اعتدال را مراعات کنند.
سحر
دستور بعدی، اهمیّت به شب زندهداري است. معتکفین گرامی باید در اعتکاف
و در همۀ ایّام سال، دو ساعت یا لااقل یک ساعت قبل از اذان صبح بيدار باشند.
خداوند متعال در سورۀ مزّمل، دستورات سازندهای برای پیشبرد اهداف عالی رسالت،
خطاب به پیامبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» بیان میفرماید.[4] اوّلين
دستور خداوند شب زندهداري است. ميزان اين شبزندهداري را نيز معيّن
ميفرمايد:
«قُمِ اللَّيْلَ إِلاَّ قَليلاً، نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَليلاً، أَوْ
زِدْ عَلَيْهِ وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتيلاً»[5]
بر اين اساس، شبزندهداري آن حضرت از شگفتيهاي سيرۀ ايشان بهشمار ميآيد. هر
چند اين دستورالعمل براي شخص پيامبر«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» نازل شده
است، امّا هركس قصد سير و سلوك دارد، با اجراي اين دستورالعمل در حدِّ توان
خويش ميتواند به مقاماتي عرفاني دست يابد.
مسلمان باید اوّل شب را به استراحت بپردازد و خود را برای شب زندهداری در دل
شب آماده کند. ولی متأسّفانه برخی مسلمانان عکس آن عمل میکنند؛ به گونهای که
رسم شده است از اذان مغرب و عشاء تا نیمۀ شب بیدار باشند و از نصف شب تا صبح
بخوابند. پایبندی حضرات معصومین«علیهمالسّلام» به شب زندهداری و اهتمام
بزرگان دین به این امر مهم، حاکی از اهمیّت فوقالعادۀ احیاء و شب بیداری در
مکتب انسان ساز اسلام است. به همین جهت احیاء و شب زندهداری به عنوان یکی از
مستحبّات مؤکّد در شبهای قدر تعیین شده است؛ بنابراین اهل معرفت نیز باید شب
زندهدار باشند.
سالک الی الله باید بداند که بدون احیاء شبانه به جائی نمیرسد. لااقل باید
یک ساعت قبل و بعد از اذان صبح بیدار باشد. کسی که قصد سیر و سلوک دارد،
مخصوصاً هنگامی که معتکف است، معنا ندارد هنگام اذان صبح خواب باشد.
از اينرو، به معتکفین عزیز و كساني كه قصد سير و سلوك و خودسازي معنوي دارند
توصيه ميشود علاوه بر شب زندهداری در ایّام اعتکاف، پس از اتمام اعتکاف و
بازگشت به زندگی عادی، در تمام شبهای سال به شب زندهداری اهمیّت دهند. به هر
اندازه كه در توان ايشان است ـ هر چند از كار روزانه بسيار خسته باشند ـ حداقل
نيم ساعت قبل از اذان صبح تا نيم ساعت بعد از اذان صبح به عبادت بپردازند. در
اين يك ساعت خيلي كارها ميتوان كرد. طالب معرفت باید قبل از نماز صبح، نماز شب
بخواند و پس از اقامۀ نماز صبح (حتّی المقدور به جماعت)، دقایقی به تلاوت قرآن
شریف بپردازد و در ابتدای روز، با قرآن کریم انس بگیرد. بعد از آن، یک توسّل
روزانه به محضر مقدّس چهارده معصوم«علیهمالسّلام» داشته باشد. پيامبر
اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» و حضرت زهرا«علیهاالسّلام» را با زیارات
مختصری که در کتاب مفاتیح الجنان آمده است، زیارت کند و زيارت جامعۀ کبيره را
بخواند. در این صورت، نماز شب و نماز صبح خود را در افضل اوقات اقامه کرده و
به قرآن کریم و عترت«عليهمالسّلام» که دو بال پرواز هستند، متوسّل شده است.
مداومت روزانه بر اين برنامۀ صبحگاهی، در پیشرفت سير و سلوک اثرات فراواني
دارد. موفّقيّت انسان در زندگي و تأمين آتيه نیز، به بیداری و عبادت سحرگاهان
بستگي دارد.
نافلۀ شب در سیر و سلوک جایگاه برجستهای دارد و عنایاتی از جانب حق تعالی برای
سالک رقم خواهد زد؛ وقتي مؤمن در نيمههاي شب، با صرف نظر كردن از لذّت و
شيريني خواب، از جاي خود برميخيزد و نماز شب ميخواند، عنايت خاصي از سوي
پروردگار عالم شامل حال او میشود. در نماز شب است که انسان توفیق راز و نياز
با خداوند تبارک و تعالی و نجوای عاشقانه با او را پیدا میکند و میتواند از
جاذبههای عالم ملكوت برای سیر عرفانی خود استفاده نماید. دل سالک در اثر
خواندن نماز شب، مهیّای پذیرایی از صاحب اصلی خود یعنی خدای مهربان میشود. به
عبارت روشنتر، نماز شب، دل آدمی را از رذائلی که جایگاه حضرت رحمان«جلّ و علا»
را غصب کردهاند، میزداید و نور خدای سبحان را در آن جلوهگر میکند.
اساساً سیر و سلوک بدون نماز شب، سالک را به مقصد نمیرساند. امام حسن
عسکري«عليهالسّلام» میفرمایند:
«إِنَّ الْوُصُولَ إِلَي اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سَفَرٌ لَا يُدْرَكُ إِلَّا
بِامْتِطَاء اللَّيْل»[6]
بنا بر فرمايش امام عسکري«عليهالسلام» معقول نيست كسي بتواند بدون تهجّد و
نماز شب، راه را بپیماید.
عزلت
در مورد عزلت همین مقدار بدانید که اکثریت قریب به اتّفاق مجالس مردم
بيهوده و لغو است. يعني بسیاری از این دور هم نشستنها نه نتیجۀ دنیا دارد و نه
نتیجۀ آخرت. ساعتها وقت گرانبهای انسانها به بطالت و بیهودگی میگذرد و صرف
امور بیفائده میگردد. اگر در تفریحهای رایج و مجالس و میهمانیها گناه صورت
پذیرد که وای بر شرکت کنندگان در آن مجالس، و اگر گناهی صورت نگیرد و صرفاً به
بیهودگی بگذرد، بازهم جای تأسّف دارد. وقت انسان بیش از این ارزش دارد که
افرادی چند ساعت دور هم بنشینند و اوقات پر ارزش خود را با کارهای بینتیجه تلف
کنند. پرهیز از مجالس بیهوده ضروری است. البته باید دانست قطع رفت و آمد با
دیگران و کنج عزلت گزیدن نیز دستور اسلام نیست و در تعالیم دینی نکوهش شده است.
از پيامبر اکرم«صلّياللهعليهوآلهوسلّم» نقل شده است که ميفرمايند:
«المؤمن الف مألوف و لا خير فيمن لا يألف و لا يؤلف»[7]
مؤمن بايد رفت و آمد داشته باشد. مؤمن بايد با سایر مؤمنين الفت داشته باشد.
بنابر فرمایش پيامبر گرامی«صلّياللهعليهوآلهوسلّم» اساساً خير در كسي نيست
كه الفت با ديگران نداشته باشد. لذا برداشتی که برخی از «عزلت» میکنند و آن را
در قطع رفت و آمد با دیگران و صرفاً در گوشهای نشستن میدانند، غلط است. اما
آنكه مقصود تعالیم روحبخش قرآن و عترت است و در شعر مذکور نیز بدان اشاره شده
است، تعطیلی مجالس بیهوده و بینتیجه است. مجالسی که از خیر دنيا و آخرت
بیبهره است، باید تشکیل نشود. ایّام اعتكاف میتواند سرمشق خوبی برای مقابله
با مجالس باطل و بینتیجه باشد. معتکفین عزیز در این خصوص نیز باید آنچه در
اعتکاف میآموزند را در زندگی عادی خود پیاده کنند و مراقب باشند در همۀ ایام
سال اوقات خود را صرف مجالس و اموری کنند که نتیجه و ثمرۀ دنیا یا آخرت داشته
باشد. پس از اعتکاف، در حالي كه در بين مردم هستند، در حالي كه معاشرت با مردم
دارند، از گناه و لغو و اعمال بیهوده و بیفایده اجتناب ورزند. امام
صادق«عليهالسّلام» در روایتی میفرمایند:
«مَا مِنْ مَجْلِسٍ يَجْتَمِعُ فِيهِ أَبْرَارٌ وَ فُجَّارٌ فَيَقُومُونَ عَلَى
غَيْرِ ذِكْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَّا كَانَ حَسْرَةً عَلَيْهِمْ يَوْمَ
الْقِيَامَة»[8]
مجلسي که نتيجۀ دنيا و آخرت نداشته باشد، در قيامت مبدّل به حسرت ميشود. وای
بر احوال كسي كه در قيامت، گفتار و كردار و مجالس دنیا، حسرت او گردد. چنین کسی
مدام از اعمال خود اظهار پشیمانی میکند و میگوید: ای کاش این گفتار و رفتار
را نداشتم و ای کاش در چنین مجالسی شرکت نمیکردم، ولی چنین حسرتی در آن
موقعیّت فایده ندارد.
از این حسرت و ندامتی که از مجالس معمولی و روزمره نصیب انسان می شود، می توان
پی به اهمیت اوقات اعتکاف برد. در اعتکاف نباید گعده یا جلسهای تشکیل شود که
در آن ذکر و یاد خدای سبحان، موضوع اصلی نباشد، وگرنه خسارت و ندامت فراوانی به
همراه خواهد داشت. معتکف باید دل خود را به حق تعالی وصل كند و تنها با او
مرتبط باشد و اگر هم با دیگران نشست و برخاستی دارد، ارتباط او در راستای
ارتباط با خدا باشد. در واقع معتکف باید از هر موجودی غیر از خدای سبحان منقطع
گردد و به خداوند وصل شود. واژۀ انقطاع را از دو زاويه ميتوان نگریست. يكي
«انقطاع عن الناس» و ديگري «انقطاع الي الله». انقطاع یعنی بريدن از همه چيز
حتّي از خود و وصل شدن به خدا در همه چيز حتّي در استقلال خود. اگر كسي بخواهد
از نور خداوند بهرهمند شود، بايد رشتۀ دل خود را به نيروگاه لايزال الهي متصّل
نمايد تا چراغ دلش نوراني شود.
ديدگان و چشمان قلب انسان زماني ميتوانند حجابهای گوناگون را كنار بزنند و
جمال منور وجهالله را به نظاره بنشينند كه از تمام تعلّقات و وابستگيهاي به
غير، انقطاع حاصل کنند و به خداوند بپیوندند.
ذكر
دستورالعمل بعدی که در ایّام اعتکاف، لازم و در سایر ایّام سال امری
پسندیده و سازنده است، مداومت بر «ذکر» میباشد.
در جهانی که همۀ ذرّات و موجودات، مشغول ذکرند و خداوند متعال را تسبیح
مینمایند، حیف است انسان که اشرف مخلوقات است، ذکر خدا نگوید. قرآن کریم
میفرماید:
«تُسَبِّحُ لَهُ السَّماواتُ السَّبْعُ وَ الْأَرْضُ وَ مَنْ فيهِنَّ وَ إِنْ
مِنْ شَيْءٍ إِلاَّ يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لكِنْ لا تَفْقَهُونَ
تَسْبيحَهُمْ »[9]
افزون بر این، تأکید خداوند حکیم بر ذکر کثیر و دائمی است. در قرآن كريم
ميفرمايد:
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً كَثيراً، وَ
سَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَ أَصيلا» [10]
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، خدا را بسيار ياد كنيد و او را در هر صبح و شام
تسبيح گوييد.
مقصود از آیۀ شریفه، سفارش بندگان به مداومت بر ذکر است. حضرت امام
صادق«عليهالسّلام» در اين زمينه ميفرمايند: پروردگار عالم هرچیزی که از
بندگانش خواسته است، محدود است. در تعداد نمازهاي واجب و مستحب، میزان پرداخت
خمس و زكات و سائر اعمال و عبادات، محدودیتی قائل شده است و تنها عملی كه از
منظر قرآن کریم، انجام آن نامحدود است، ذكر میباشد.[11] عبارت «وَ ذَكَرُوا
اللَّهَ کَثيرًا»[12] مؤید همین مطلب است. يعني به صورت خيلي زياد و هميشه ذكر
بگوييد.
یاد خدا، آرام بخش دلها است و یک زندگی مطمئن و با وقار و عاری از غم و غصه،
دلهره، اضطراب خاطر و نگرانی، برای انسان به ارمغان می آورد. قرآن کریم
میفرماید:
«أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب»[13]
خداوند میفرماید: ای انسان! آگاه باش، یقین داشته باش، تردید نداشته باش که
نجات از گرفتاریها و نگرانیها و خلاصی از بیماریهای روحی و جسمی، در سایۀ
یاد خداوند تعالی میسّر میشود.
همچنین یاد خداوند موجب جلب نظر حق تعالی به سوی انسان ميشود. لذا ميفرماید:
«فَاذْكُرُوني أَذْكُرْكُمْ»[14] هرکس اهل ذکر باشد، خدای سبحان از او یاد
خواهد کرد و وقتی خداوند متعال از کسی یاد کند، امکان ندارد به ورطۀ غفلت سقوط
کند.
يكي از مهمترين و والاترينِ اذكار که یاد خداوند را در دل سالک زنده نگه
ميدارد، نماز است. خداوند متعال در قرآن کریم، سبب وجوب همۀ عبادات، خصوصاً
نماز را ذکر و یاد خودش بر ميشمرد.
سير و سلوك معنوي، بدون ذكر امكانپذير نيست. از اينرو، همۀ اولياءالله و نيز
ائمۀ اطهار و انبياء الهی«عليهمالسّلام»، ذكري مخصوص به خود داشتهاند. از
اذكار پيامبر اكرم«صلّياللهعليهآلهوسلّم» كه بدان خيلي اهميّت ميدادند و
بهويژه در خلوت شبها و حالات معنوي زمزمه ميفرمودند، اين دعا بود:
«اللَّهُمَّ وَ لَا تَكِلْنِي إِلَي نَفْسِي طَرْفَةَ عَيْنٍ أَبَدا»[15] يعني
اي پروردگار من! مرا يك لحظه به خود وامگذار.
مراتب ذکر
مرتبۀ اوّل: ذكر لفظي
اوّلین مرتبه از ذکر، ذكر لفظي است. معنای ذکر لفظی این است که انسان
همواره ذکری بر لب داشته باشد و آن را زمزمه کند. هر کسی باید ذكري را همواره
در همه حال ـ چه هنگام كار، چه هنگام رانندگي و پيمودن مسير، چه قبل از خواب و
چه هنگام بيداري ـ بر زبان داشته باشد. از منظر سیر و سلوک، هر ذکری کاربرد و
خاصیتی دارد. مثلاً اذكاري مانند «لا إلهَ إلا الله»(براي كساني كه في الجمله
راه را پيمودهاند)، «لا حَولَ و لا قُوّةَ إلا بالله»(برای تقویت اراده)،
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ
فَرَجَهُم»(برای توسل) و يا «ذكر يونسيّه»(برای جوانان و سالکان مبتدی)، بسیار
مفید و مثمر ثمر هستند. بزرگان و اساتيد اخلاق، ذكر يونسيّه را بسيار مؤثّر
ميدانند و سفارش اكيد بر آن دارند:
«لا إله إلا أنتَ سُبحانَكَ إنّي كُنتُ مِنَ الظّالِمينَ»[16]
اعتكاف فرصت مناسبی جهت انتخاب یک ذکر و مداومت بر آن است. معتکفین میتوانند
یکی از اذکار معتبر را در ایّام اعتکاف برای خود برگزینند و مرتّب بر زبان جاری
سازند و در این ایّام معنوی و نورانی با خود تعهّد کنند که پس از اعتکاف، بر آن
ذکر مداومت داشته باشند.
مرتبۀ دوّم: ذكر قلبي
هرچند ذكر لفظي اثرات سازندهای در سلوک معنوی انسان دارد، ولی اکتفا به
لقلقۀ لسان، سالک را به مقصد نمیرساند. کاربرد ویژۀ ذکر مربوط به هنگامی است
که دل سالک، زبان او را همراهی کند. يعني هنگامي كه جملۀ «لا اله الا الله» را
بر زبان جاري ميكند، در دل نيز آن را تكرار نماید. در واقع او و زبان او در
یاد خداوند منّان، همسوئی و همراهی داشته باشند. برخی تصوّر میکنند که ذكر
قلبي یعنی اینکه قلب سالک، متوجّه یاد خدا باشد و در درون دل، ذکر بگويد و آن
را بر لب جاري نسازد. در حالی که ذکر قلبی یعنی اقرار و اعتراف دل انسان به
ذکری که بر لب جاری میسازد. وقتي ميگويد «لاحول و لا قوة إلا بالله»، دل هم
به آن اذعان و اعتراف داشته باشد و خداوند را با آن صفتی که یاد میکند بیابد.
ذکر شریف «لااله الا الله» در این مرحله، بيانگر اصل توحيد است و ابعاد مختلف
توحيد یعنی توحید ذاتي، توحيد عبادي، توحيد صفاتي و توحيد افعالي را در بر
میگیرد. يعني واجب الوجودي در جهان نيست جز خداوند متعال، مؤثری در این جهان
نيست مگر خدای یگانه، فضيلتي در جهان یافت نمیشود مگر از طرف خداوند رحمان و
رحیم، و معبودي نيست جز خداوند تبارک وتعالی.
ذکر قلبی یعنی خشوع دل در برابر خداوند متعال و این خشوع با خواندن قرآن و
مداومت بر اذكار ديگر و همراهی دل و زبان در ذکر، حاصل می شود.
مرتبۀ سوّم: ذكر عملي
مرتبۀ سوّم ذكر، ذکر عملي است. معنای ذکر عملی این است که ذکر و یاد
خداوند تبارک و تعالی در عمق جان انسان رسوخ کرده باشد، به گونهای که عمل
انسان با ذکری که میگوید مطابقت داشته باشد. در حقیقت کسی که ذکر عملی دارد،
بندۀ واقعي خداوند است و كليّه اعضاء و جوارح او، يك كليد اتّصال به خدا دارد و
به طور ناخودآگاه كاري انجام نمیدهد و سخني نمیگويد، مگر اینکه مورد رضایت حق
تعالی باشد.
نسبت به اذكار لفظي و قلبي، آن ذكري از اهميّت والاتري برخوردار است كه از
مرحلۀ بيان و مرور در دل، به عرصۀ عمل وارد شود و اين همان ذكري است كه ائمۀ
طاهرین«عليهمالسّلام» در رسيدن به آن پافشاري و اصرار دارند؛ يعني انسان
بهگونهاي به ياد خداوند متعال باشد كه اگر زمينۀ معصيتي برايش فراهم شد، ياد
خداوند مانع از انجام آن معصيت شود.
به تعبير استاد عظيم الشأن ما امام خميني«قدّسسرّه»، انسان بايد عالم را محضر
ربّ و پروردگار خود بداند. چنانكه مکرّر ميفرمودند: «عالم محضر خداست در محضر
خدا معصيت نكنيد.»
اين همان ذكر عملي است؛ يعني انسان باید چه در حضور، چه در خلوت و چه در جلوت،
خود را در محضر حق تعالی بداند و ادب حضور را مراعات كند.
بنابراین توصیه میشود معتکفین گرامی ذکر عملی را در وجود خود نهادینه کنند. در
این صورت میتوانند مسیر پر فراز و نشیب حرکت به سوی خدا را به سهولت طی کنند و
موانع سیر و سلوک را یکی پس از دیگری پشت سر گذارند. جوانان عزیز میتوانند در
اعتكاف تصميم بگيرند که مراتب مختلف ذکر، خصوصاً ذکر عملی را به عنوان سوغات
اعتکاف به زندگی خود ببرند و با عنایت به لطف خاصّی که خداوند متعال به معتکفین
دارد، این مهم را به عنوان یکی از دعاهای مستجاب خود به صورت جدّی از خداوند
طلب نمایند.
دعا
نکتۀ دیگری که در ایّام اعتکاف و در سایر ایّام سال، بسیار مهم است،
اهمیّت به دعا و راز و نیاز با خداوند متعال میباشد. دعا و ارتباط با خدای
سبحان باید همواره در زندگی انسان جاری باشد، اما بهترین موقعیّت برای ارتباط
با خداوند هنگامی است که انسان در خانۀ خدا معتکف باشد. لذا شایسته است معتکفین
گرامی برای مقولۀ دعا اهمیّت فراوانی قائل باشند و از راز و نیاز با معبود خویش
غافل نشوند.
خداوند متعال در قران کريم استجابت دعا را وعده داده است و وظيفۀ انسان هم دعا
کردن است. اعتقاد به اينکه خداوند از بندگان خواسته است دعا کنند و دعاي آنان
بدون نتيجه نميماند، ضروري است. خداوند متعال در قرآن کریم وعده داده است که
حتماً دعای بندگان را مستجاب نماید:
«وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادي عَنِّي فَإِنِّي قَريبٌ أُجيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ
إِذا دَعانِ فَلْيَسْتَجيبُوا لي وَ لْيُؤْمِنُوا بي لَعَلَّهُمْ
يَرْشُدُونَ»[17]
دعا يعني سخن گفتن با معبود كه اين بالاترين لذّتهاست. لذّتی بالاتر از سخن
گفتن انسان با معبود و معشوق خود، خداوند متعال، وجود ندارد. توجّه به اين نكته
عبادت و دعا را بسيار شيرين و لذّتبخش ميگرداند.
بايد انسان در اين ایّام نورانی حالی پیدا کند و حقیقتاً از عمق جان خداوند
تبارک و تعالی را بخواند و «خدا، خدا، خدا» بگوید. حال مناجات را هم باید از
خدا خواست. با بیحالی و کسالت نمیتوان از این اوقات بهرهمند شد. خوشا به حال
کسانی که با حال خوش، از این اوقات خوب بهره میبرند.
همه باید حاجات مادی و معنوی که در نظر دارند را از درگاه خداوند متعال طلب
نمایند. بهترین دعاهائی که در این ایّام مفید است عبارتند از: دعا برای فرج
امام زمان«ارواحنافداه»، دعا برای عافيت، دعا برای حُسن عاقبت، دعا برای کسب
تقوا، دعا برای رفع صفات رذيله، دعا براي تقرّب الي الله و دعا براي رفع مشکلات
اجتماعی و شخصی خود و دیگران و نيز دعا برای سربلندی نظام مقدس جمهوری اسلامی
ايران.
اما مهمتر آن است که معتکفین گرامی در این ایّام ارزشمند، به فكر سير و سلوك
خود باشند. در اندیشۀ طی کردن مسیر حرکت به سوی خداوند متعال باشند و با همّت و
دعای خود، سعی کنند در سه روز اعتکاف، لااقل يكي از منازل هفت گانۀ سیر و سلوک
را بپیمایند. اگر کسی واقعاً بخواهد میتواند در همین چند روز از منزل یقظه به
منزل توبه، از منزل توبه به منزل تقوا، از تقوا به تخلیه و سپس به تحلیه، تجلیه
و لقاء الهی برسد. جوانان با صفا بدانند که ميشود در همين سه روز به مقام فناء
یا مقام لقای پروردگار متعال دست یافت. لذا بسیار سزاوار است که يكي از مهمترین
دعاها، دعا برای پیشرفت سیر و سلوک باشد.
توجه به این نکته نیز ضروری است که دعا و راز و نیاز با خدای سبحان، مختصّ
ایّام خاص یا روزهای اعتکاف و لیالی قدر نیست، بلکه انسان همواره باید با معبود
خویش ارتباط داشته باشد و دعا را در سرلوحۀ اعمال خود قرار دهد. کسی بدون دعا
نميتواند در كارش موفّق شود. استغاثه به درگاه حضرت احدیّت و تضرّع و خدا خدا
گفتن، موجب میشود خداوند متعال به یاری بندهاش بشتابد و از او دستگيري كند.
بنابراين همه بايد برنامهاي براي راز و نياز و دعا به درگاه حق تعالی داشته
باشند.
خوشا به حال كسي كه برنامۀ عبادي و راز و نياز و دعا فراتر از يك عادت لازمۀ
زندگي او شود. هنگامي كه لحظات مرگ و احتضار چنين کسي فرا ميرسد، يعني آن
لحظههايي كه شعور و تدبير از آدمي گرفته ميشود، طبق برنامهاي كه در سراسر
زندگي خود بدان مأنوس بوده است، لب به مناجات و تلاوت قرآن و توسّل ميگشايد. و
با ادعيه و اذکاري که با آنها مأنوس بوده است جان به جان آفرين تسليم ميكند.
مطلب مهمّ ديگري که در مورد دعا کردن بايد بدان اشاره شود اين است که استجابت
دعا نیاز به واسطه دارد. فیض و رحمت الهی بدون واسطه به بندگان نمیرسد.
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ
الْوَسيلَةَ»[18]
ائمۀ طاهرين«عليهمالسّلام» معناي دقيقي برای این آیه بیان فرمودهاند. آن
حضرات در ذیل این آیه میفرمایند: نحن الوسيلة في القرآن- ما ائمه وسيلههايي
هستيم از طرف خداوند براي مردم.[19] در واقع اين وسيله که مورد نظر قرآن مجید
است و بندگان بايد از آن استفاده کنند، همان توسّل به حضرات
معصومین«عليهمالسّلام» است. بهترین توسّلات به محضر آن ذوات مقدّس نیز، زیارت
جامعۀ کبیره است.
پی نوشتها:
1. المؤمنون / 3
2. مجموعةورام(تنبيه الخواطر)، ج 1، ص 100
3. مکارم الاخلاق، ص 146
4. ر. ک: کتاب سير و سلوک؛ مقدّمه، اثر معظّم له
5. المزمّل / 4-2
6. بحارالانوار، ج 75، ص 380
7. شرحنهجالبلاغة، ج 10، ص 39
8. الكافي، ج 2، ص 496
9. الإسراء / 44
10. الأحزاب / 42-41
11. الكافي، ج 2، ص 498
12. الشّعراء / 227
13. الرّعد / 28
14. البقرة / 152: «مرا ياد کنيد تا شما را ياد کنم.»
15. تفسير القمي، ج 2، ص 74
16. الأنبياء / 87
17. البقرة / 186: «و چون بندگان من از تو درباره من بپرسند، (بگو) من حتماً
(به همه) نزديکم، دعاي دعاکننده را هنگامي که مرا بخواند اجابت ميکنم، پس بايد
دعوت مرا بپذيرند و به من ايمان آورند، شايد که راه يابند.»
18. المائده / 35: «اي كسانى كه ايمان آوردهايد، از خداوند پروا كنيد و (براي
تقرّب) به سوي او، وسيله بجوييد.»
19. المناقب، ج 3، ص 75 و نيز تفسير المعين، ج 1، ص 290
منبع:
سایت حضرت آیة الله االعظمی آقای حاج شیخ حسین مظاهری