مقدمه
(يا صاحب الزمان ادركنا)
قال رسول اللّه صلى الله عليه و آله : مَنْ حَفِظ مِنْ اُمَّتى اَرْبَعينَ
حَديثا مِمّا يَحْتاجُونَ اِلَيْهِ مِنْ أَمْرِ دينِهِمْ بَعَثَهُ اللّهُ
يَوْمَ الْقيامَةِ فَقيها عالِما. [1]
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند: هر كسى از
امّت من چهل حديث در مورد مسائل دينى كه مردم به آن نياز دارند حفظ كند خداوند
در روز قيامت او را فقيه و دانشمند بر انگيزد.
صرف نظر از مجموعه احتمالاتى كه در معناى حفظ حديث مطرح شده است [2]
يكى از شيوههاى رايج در بين علماى پيشين اين بوده است كه از طريق تدوين مجموعه
هاى چهل حديث در زمينه موضوعات مختلف دينى كه مردم بدان نياز داشته اند به
نشر معارف دين مىپرداختند.
اين كار را علما و انديشمندان اسلامى به عنوان مرزبانان
فرهنگ اسلامى با هدف حفظ و تحكيم و ترويج احكام و تعاليم دينى انجام مىدادند.
البته وجود روايات زيادى كه در آنها به حفظ چهل حديث سفارش شده است انگيزهاى
بوده است كه اغلب علما در كنار تمام كارهاى علمى و فكرى و فرهنگى خود، به تدوين
مجموعههاى چهل حديث اهتمام بورزند تا از اين طريق هم به انجام وظيفه خود يعنى
ترويج فرهنگ اسلامى پرداخته باشند و هم به ثواب و فضيلتى كه در اين روايات وعده
داده شده است نائل آيند.
متأسفانه به مرور زمان به موازات رواج پيدا كردن
شيوههاى جديد آموزشى و تبليغات، مسأله تدوين چهل حديث به فراموشى سپرده شد و
يا حداقل از رونقى كه پيش از اين داشت افتاده است.
امّا به نظر مىرسد در شرايط كنونى يعنى كم شدن فرصت مطالعه افراد در نتيجه
گسترش زندگى ماشينى تأليف مجموعه هاى چهل حديث در موضوعات مورد نياز، هنوز از
كار آيى بيشترى برخوردار مىباشد.
از آنجا كه در دروه غيبت توجه به مسأله امامت و آشنايى
با ابعاد مختلف معارف امام زمانعليه السلام از اهميت بسيار مهمى برخوردار است
و از طرف ديگر راه شناخت درست اين موضوع مراجعه به روايات پيامبر اكرم صلى
الله عليه و آله و ائمه اطهارعليهم السّلام است، و به پاسداشت سال امام
علىعليه السلام كه از طرف رهبر معظم انقلاب اسلامى با هدف تبيين هر چه بيشتر
معارف و رهنمودهاى آن حضرت انجام گرفته است بر آن شديم تا از طريق بررسى مجموعه
فرمايشات حضرت اميرالمؤمنينعليه السلام بخشى از آن روايات را كه ابعاد مختلف
شخصيت حضرت صاحب الزمانعليه السلام و وقايع زندگى و ويژگيهاى ياران و دوران
حكومت آن حضرت را مورد اشاره قرار داده است با ترتيب مناسب به صورت يك مجموعه
چهل حديث جهت استفاده علاقمندان تهيه و منتشر سازيم. اميد آن كه اين تلاش ناچيز
در حدّ خود به ترويج فرهنگ انتظار كمك نموده باشد.
سيد صادق سيد نژاد
پانزده شعبان 1421
پاييز 1379
زمين خالى از حجّت
نمىماند
در جهان بينى مكتب اهلبيت عليهم السّلام انسان بدون امام معصوم، و زمين خالى
از حجّت بحق الهى، نخواهد ماند؛ چرا كه بدون امام معصوم هدايت و كمال صحيح و
شايسته انسانى ميسّر نخواهد شد. بعلاوه حفظ نظام هستى به بركت وجود حجتهاى
خداوند است. بر اين حقيقت در جاى جاى روايات رسول اكرمصلى الله عليه و آله و
ائمه اطهارعليهم السّلام به شيوههاى مختلف تصريح شده است. منتهى گاهى زمينه و
شرايط براى حضور علنى و آشكار امامعليه السلام فراهم است در نتيجه او به
گونهاى كه همه مردم او را مىشناسند و به او دسترسى دارند در ميان آنها زندگى
مىكند، اما در شرايط خاصى به جهت وجود خطرات جانى يا مصالح ديگرى كه خداوند به
آنها عالمتر است مشيّت الهى اقتضاء مىنمايد كه امامعليه السلام پنهان از چشم
مردم زندگى كند. در اين باره روايات زيادى نقل شده است. جهت آشنايى بيشتر با
اين موضوع به ذكر دو حديث از روايات حضرت علىعليه السلام اكتفا مىشود.
- عن علىعليه السلام قال: اللّهم انه لابدَّ لارضك من
حجّة لك على خلقك، يهديهم الى دينك و يعلّمهم علمك لئلا تبطل حجّتك و لا يضلّ
أتباع اوليائك بعد اذ هديتهم به اما ظاهر ليس بالمطاع او مكتتم مترقّب، ان غاب
عن النّاس شخصُهُ فى حال هدايتهم فانّ علمه و آدابه فى قلوب المؤمنين مثبتة،
فهم بها عاملون. [3]
بار خدايا! همواره بايد در روى زمين تو حجتى براى
بندگانت داشته باشى تا خلق را به دينت راهنمايى كند، و علم تو را به آنها
بياموزد تا حجّت تو تباه نشود و پيروان اولياء تو بعد از آنكه آنها را هدايت
كردهاى دوباره گمراه نگردند. [حجت تو] يا ظاهر و آشكار خواهد بود كه اطاعت او
را نمىكنند و يا از ديدهها نهان خواهد بود كه مردم در انتظار او به سر
مىبرند. اگر شخص و جسم او در حال هدايت مردم از آنان غائب باشد علم و آدابش در
قلبهاى عاشقان حق پايدار است و آنها به آن علم و آداب پايبند هستند و به آن
عمل مىكنند.
- اللّهم بلى لا تخلو الارض من قائم لِلّه بحجّةٍ: امّا
ظاهراً مشهوراً و امّا خائفاً مَغموراً لئلا تبطُلَ حجج اللّه و بيّناته و كم
ذا و أين؟ اولئك واللّهِ الاقلّون عدداً و الاعظمون عنداللّه قدراً يحفظُ اللّه
بهم حُججه و بيّناته... اولئك خلفاء اللّه فى ارضهِ و الدعاةِ الى دينهِ. [4]
... بارخدايا آرى! زمين از امامى كه قيام بر حق كند
خالى نخواهد ماند. او يا آشكار و شناخته شده است يا ترسان و پنهان است تا
حجتها و دليلهاى روشن خدا (يعنى اصول و احكام دين و تعاليم انبياء) از بين
نرود. اما اينكه ايشان چند نفرند و كجايند؟ به خدا سوگند از نظر تعداد آنها
بسيار كم هستند ولى از جهت منزلت و بلندمرتبهگى در نزد خداوند بسيار
بزرگوارند. خداوند به وسيله ايشان حجّتها و دليلهاى روشن خود را حفظ
مىكند... آنان خلفا و نمايندگان خدا در روى زمين هستند و مردم را به سوى دين و
احكام و مقررات او دعوت مىكنند...
نَسَب حضرت مهدىعليه
السلام
در لابلاى سخنان على بن ابيطالبعليه السلام روايات زيادى در زمينه معرفى نسب
امام زمانعليه السلام به چشم مىخورد كه به يك بيان مجموعه اين قبيل از روايات
به سه دسته تقسيم مىشوند. در بخشى از آنها او را فرزند خودشان معرفى مىكنند،
در قسمتى ديگر آن حضرت را از فرزندان حضرت فاطمه عليها السّلام و بالاخره در
دستهاى از روايات حضرت مهدىعليه السلام را از اولاد امام حسينعليه السلام
معرفى كرده اند.
- عن ابى جعفر محمد بن علىعليه السلام قال: خطب
اميرالمؤمنين على بن ابيطالبعليه السلام بالكوفة بعد منصرفه من النهروان...
فحمد اللّه و اثنى عليه و صلىّ على رسول اللّه صلى الله عليه و آله و ذكر ما
انعم اللّه على نبيّه و عليه ثم قال: ...و مِنْ وُلدى مهدىُّ هذِهِ الاُمّة [5]
امام محمد باقرعليه السلام مىفرمايند: اميرالمؤمنين
على بن ابيطالبعليه السلام وقتى كه از جنگ نهروان به كوفه برگشتند براى مردم
خطبه اى خواندند... در آن خطبه نخست خدا را سپاس گفتند و درود به روان
پيامبرصلى الله عليه و آله فرستادند و نعمتهايى را كه خداوند به رسولش و بر
خود آن حضرت عنايت كرده است يكى يكى شمردند سپس در ادامه فرمودند: از جمله
نعمتهاى خداوند بر من آن است كه مهدىّ اين امّت از فرزندان من است.
- عن زرّبن حبيش سمع عليّاً [عليه السلام ] يقول:
المهدىّ رجلٌ منّا مِنْ وُلد فاطمة. [6]
زرّبن حبيش شنيد كه على بن ابيطالبعليه السلام
مىفرمود: مهدى مردى از ما اهلبيت و از فرزندان حضرت فاطمه زهرا است.
- ...عن على بن موسى الرضاعليه السلام عن ابيه... عن
ابيه اميرالمؤمنين على بن ابيطالبعليه السلام انه قال: التّاسِعُ مِنْ وُلْدِك
يا حُسَيْنُ هُوَ القائِمُ بالحق... [7]
... حضرت امام رضاعليه السلام از پدر بزرگوارش موسى بن
جعفرعليه السلام و او نيز از پدرش... او از امام حسينعليه السلام و آن حضرت از
اميرالمؤمنين على بن ابيطالبعليه السلام روايت كرده است كه آن حضرت خطاب به
امام حسينعليه السلام فرمودند: نهمين فرزند تو اى حسين! قائم بر حقّ
(مهدىعليه السلام ) است...
- عن ابن العياش قال: حدثّنى الشيخ الثقة ابوالحسين بن
عبدالصمد بن علىّ... عن نوح بن دراج عن يحيى عن الاعمش ... انهم كانوا عند
علىبن ابيطالبعليه السلام ... و اذا اقبل الحسينعليه السلام يقول: بأبى انت
يا ابا ابن خيرة الاماء. فقيل يا اميرالمؤمنين ما بالك؟ تقول هذا للحسن و هذا
للحسينعليه السلام ؟ و من ابن خيرة الاماء؟ فقال: ذاك الفقيد الطريد الشريد
م-ح-م-د بن الحسن بن على بن محمّد بن علىبن موسى بن جعفربن محمّدبن على بن
الحسين هذا و وضع يده على رأس الحسينعليه السلام. [8]
ابن عياش در كتاب مقتضب مىگويد: شيخ ابوالحسين بن
عبدالصمد بن على از نوح بن دراج و چند نفر ديگر نقل كرد كه آنها در حضور
اميرالمؤمنينعليه السلام بودند، وقتى امام حسينعليه السلام وارد شد حضرت به
ايشان فرمودند: پدرم به قربان پدر فرزند بهترين كنيزها!
به آن حضرت گفته شد: يا اميرالمؤمنين علّت چيست كه براى
امام حسينعليه السلام اين تعابير را به كار مىبريد؟ فرزند بهترين كنيزها
كيست؟
حضرت علىعليه السلام در جواب فرمودند: او گمشدهاى است
كه از نزديكان و خويشاوندان و وطن خود دور است، نام او م-ح-م-د فرزند حسن بن
على بن محمد بن على بن موسى بن جعفر بن محمد بن على بن الحسين است؛ در اين
هنگام دست خود را بر سر مبارك امام حسينعليه السلام نهاده فرمودند: همين
حسينعليه السلام .
خاندان مهدىعليه
السلام
اميرالمؤمنينعليه السلام در معرفى خاندان حضرت مهدىعليه السلام از تعابير
زيادى استفاده كردهاند و هر يك از آنها به گوشه اى از واقعيّت دلالت دارند
كه در مجموع به همراه توصيفات ديگرى كه از ساير ائمه عليهم السّلام نقل شده
است به طور كامل شخصيّت امام عصرعليه السلام را به انسانها مىشناسانند. به
عنوان مثال در يك جا مىفرمايند: آن حضرت از قريش است. در مورد ديگر وى را از
بنىهاشم معرفى مىكنند. در ضمن يكى ديگر از سخنانشان او را از عترت پيامبرصلى
الله عليه و آله مىخوانند و... كه هر كدام از اين عبارات به بُعد خاصّى از
شخصيت امام زمانعليه السلام دلالت دارند و در نتيجه اين اختلاف در الفاظ و
عبارات با يكديگر منافاتى ندارند و همه آنها اوصاف يك حقيقت نورانى را روشن
مىكنند.
- عن الحسين بن علىعليه السلام قال: جاء رجل الى
اميرالمؤمنينعليه السلام فقال له: يا اميرالمؤمنين نبئّنا بمهديكم هذا؟ فقال:
اذا درج الدارجون و قلّ المؤمنون و ذهب المجلبون فهناك. فقال: يا اميرالمؤمنين
عليك السلام ممّن الرجل؟ فقالعليه السلام : من بنىهاشم من ذروة طود العرب...
[9]
از حسين بن علىعليه السلام نقل شده است كه آن حضرت
فرمود: شخصى خدمت علىعليه السلام آمد و به آن حضرت گفت: اى اميرمؤمنان براى ما
از مهدىعليه السلام سخن بگو. على بن ابيطالبعليه السلام فرمودند: هنگامى كه
رفتنىها بروند و اهل ايمان كم شوند و آشوبگران و جنگ طلبان نابود گردند، در
چنين شرايطى او ظهور خواهد كرد. آنگاه همان شخص عرضه داشت يا اميرالمؤمنين!
درود و سلام بر تو باد، حضرت مهدىعليه السلام از كدام طايفه است؟ حضرت
فرمودند: او از بنىهاشم است كه بهترين طايفه عرب و قُلّه شرف و جوانمردى به
حساب مىآيد.
- ...عن ابن زرير الغافقى، سمع علياًعليه السلام يقول
هو من عترة النبىصلى الله عليه و آله [10]
نقل شده است كه ابن زرير غافقى شنيد كه على بن
ابيطالبعليه السلام مىفرمايند: مهدىعليه السلام از عترت پيامبر اكرمصلى
الله عليه و آله است.
- قال على بن ابىطالبعليه السلام : هو فتىً من
قريش... [11]
على بن ابيطالبعليه السلام فرمودند: او (حضرت
مهدىعليه السلام ) از قبيله قريش... است.
نام مبارك مهدىعليه
السلام
در مجموعه سخنان حضرت علىعليه السلام با روشهاى مختلفى از نام مبارك امام
زمانعليه السلام ياد مىشود. در يك مورد تصريح به نام آن حضرت غير جايز دانسته
شده است. در مورد ديگر از آن با اشاره سخن به ميان مىآيد و بالاخره در مورد
ديگر به صراحت نام مخصوص بيان مىشود.
- ...عن جابر بن يزيد الجعفى قال: سمعت ابا جعفرعليه
السلام يقول: سأل عمر اميرالمؤمنينعليه السلام عن المهدىّ فقال: يا ابن ابى
طالب اخبرنى عن المهدىّ ما اسمُهُ؟ قالعليه السلام : امّا اسمُهُ فلا، انّ
حبيبى و خليلى عَهِدَ اِلىَّ ان لا اُحدِّث باسمِهِ حتّى يبعثه اللَّه عزّوجلّ
و هو ممّا استودع اللَّه عزّوجلّ رسوله فى علمه. [12]
جابربن يزيد جعفى مىگويد: از امام باقرعليه السلام
شنيدم كه مىفرمود: روزى عمر بن خطاب به اميرالمؤمنينعليه السلام گفت: اى پسر
ابوطالب! نام مهدى چيست؟ آنرا براى من بيان كن.
علىعليه السلام فرمود: اسم اورا نمىگويم، چون حبيب و
خليل من )رسول اكرم صلى الله عليه و آله ( با من عهد كرده است اسم او را براى
كسى بيان نكنم تا اينكه خداوند وى را مبعوث و ظاهر گرداند و اين از امورى است
كه خداوند عزّوجلّ علم آن را نزد پيامبرش امانت و وديعه نهاده است.
- ...عن على بن ابيطالبعليه السلام قال: المهدىُّ
مولِدُهُ بالمدينة من اهل بيت النبىُّ اسمُهُ اسم نبىٍّ... [13]
على بن ابيطالبعليه السلام فرمودند: مهدى در مدينه به
دنيا مىآيد. او از اهل بيت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله است. و هم اسم با
يكى از پيامبران است...
در يكى از اشعار منسوب به حضرت علىعليه السلام در اين
باره آمده است:
فثم يقوم القائم الحق منكم و بالحق ياتيكم و بالحق ّ
يعمل
سمىُّ نبى ّ اللّه نفسى فدائه فلا تخذلوه يا بنىّ و عجّلوا [14]
سپس آن قيام كننده بر حق، از ميان شما قيام خواهد كرد.
او حق را خواهد آورد و به آن عمل خواهد كرد.
جانم فداى او كه همنام رسول خداصلى الله عليه و آله است. اى فرزندان من! به
يارى او بشتابيد، مبادا او را بى يار و ياور رها سازيد.
- عن علىعليه السلام قال: اسم المهدىُّ محمد [15]
حضرت علىعليه السلام فرمود: اسم حضرت مهدىعليه السلام
محمد است.
سيماى مهدىعليه السلام
به خصوصيات جسمانى و ويژگيهاى بدنى حضرت مهدىعليه السلام در بخشى از روايات
حضرت علىعليه السلام اشاره مىشود. در يكى از اين روايات بطور كلى اين ويژگيها
بيان شده تا آنجا كه مىفرمايد آن حضرت در خلقت خود شبيه پيامبراكرم صلى الله
عليه و آله است، اما در تعدادى ديگر از روايات به توصيف خصوصيات چهره واعضاء
بدن امام زمانعليه السلام مىپردازد.
حضرت علىعليه السلام در توصيف ويژگيهاى جسمى مهدىعليه
السلام فرمودند:
- ...فقالعليه السلام : رجلٌ اجلى الجبين، اقنى الأنف،
ضخم البطن، اذيل الفخذين، ابلج الثنايا، بفخذه اليمنى شامة. [16]
او مردى است كه پيشانىاش گشاد و درخشان است، بينى او
خوش تراش و شكمش نسبتا بزرگ و رانهايش عريض مىباشد. دندانهاى سفيد و درخشان
دارد، و در ران سمت راست او علامتى هست.
اوصاف مهدىعليه السلام
در دستهاى از روايات على بن ابيطالبعليه السلام به اوصاف و ويژگىهاى روحى و
اخلاقى امام زمانعليه السلام پرداخته مىشود كه از جمله آنهاست:
- ...ثم رجع الى صفة المهدىعليه السلام فقال: اوسعكم كهفا و اكثركم علما و
اوصلكم رحما، اللهم فاجعل بيعته خروجا من الغمّة و اجمع به شمل الامة... [17]
حضرت علىعليه السلام در ادامه يكى از سخنانشان به تبيين صفات حضرت مهدىعليه
السلام پرداخته، فرمودند: آستانه او در پناه دهى به بى پناهان از همه آستانهها
وسيعتر، و علم و دانش آن حضرت از همه زيادتر است و از همه مردم بيشتر به صله
ارحام و پيوند با خويشاوندان توجه مىنمايد. پروردگارا! بيعت او را پايان بخش
همه اندوهها قرار بده و تفرّق و پراكندگى امت اسلامى را به دست با كفايت آن
حضرت به يگانگى مبدّل فرما...
- ...عن اصبغ بن نباته قال: سمعت اميرالمؤمنينعليه السلام يقول: صاحب هذا
الامر الشريدُ الطريدُ الفريد الوحيد. [18]
اصبغ بن نباته مىگويد: شنيدم كه اميرالمؤمنينعليه السلام مىفرمود: صاحب
الامر (مهدىعليه السلام) كسى است كه در سرزمينهاى دور دست ساكن مىشود و از
ميان مردم كناره مىگيرد و به تنهايى زندگى مىكند.
غيبت امام زمانعليه
السلام
يكى از پيشامدهاى بسيار مهم زندگى حضرت مهدىعليه السلام واقع شدن غيبت مىباشد
كه در دو مرحله انجام گرفته است. اولى بنام غيبت صغرى معروف است كه از سال
260هجرى يعنى از زمان شهادت امام عسكرىعليه السلام آغاز شد و تا سال 329هجرى
ادامه داشت و از اين سال به بعد دوره غيبت كبرى آغاز مىشود كه تاكنون نيز
ادامه دارد. در رهنمودهاى اميرالمؤمنينعليه السلام به اين موضوع و وقايعى كه
در اين دوره پيش خواهد آمد نيز اشاره شده است. در ضمن روايتى كه آن را حضرت عبد
العظيم حسنى؛ با سلسله سند از على بن ابيطالبعليه السلام نقل مىكند چنين وارد
شده است:
- ...عن اميرالمؤمنينعليه السلام قال: للقائم منّا غيبة امدها طويل كانّى
بالشيعة يجولون جولان النّعم فى غيبته يطلبون المرعى فلا يجدونه، ألا فمن ثبت
منهم على دينه و لم يقْسُ قلْبُهُ لطول امد غيبة امامه فهو معى فى درجتى يوم
القيامة. [19]
اميرالمؤمنينعليه السلام فرمود: براى قائم ما غيبتى هست كه مدت آن طولانى
خواهد شد. شيعيان را در اين زمان مىبينم كه همانند گلّه بى صاحبى كه در دشت
پراكنده شده باشند به دنبال چرا گاه و مرتع مىگردند ولى آن را پيدا نمىكنند
]به جستجوى آن حضرت مىپردازند ولى او را نمىيابند.[
آگاه باشيد! در اين دوره هر كسى از آنها )شيعيان( در دين و عقيده خود استوار و
ثابت قدم بماند و قلبش به جهت طولانى شدن غيبت امامش قساوت پيدا نكند، او روز
قيامت در نزد من و در جايگاهى كه من هستم خواهد بود.
- ... عن الاصبغ بن نباته عن اميرالمؤمنينعليه السلام انّه ذكر القائمعليه
السلام فقال: أما ليَغيبَنَّ حتّى يقولَ الجاهلُ: ما للّه فى آلِ محمّدٍ حاجةٌ.
[20]
از اصبغ بن نباته نقل شده است كه اميرالمؤمنينعليه السلام روزى حضرت قائمعليه
السلام را ياد كردند و فرمودند: آگاه باشيد! او غيبتى (طولانى) خواهد داشت به
گونهاى كه نادانان (به مصالح الهى) بگويند: خداوند را در آل محمدصلى الله عليه
و آله برنامهاى نيست. )يعنى افراد نادان به جهت طولانى شدن دروه غيبت از ظهور
آن حضرت مأيوس و نااميد خواهند شد(.
علت غيبت امام
زمانعليه السلام
براى غيبت امام عصرعليه السلام علت و حكمتهاى زيادى در مجموعه روايات اهلبيت
عليهم السّلام ذكر شده است. در روايات اميرالمؤمنينعليه السلام حداقل به سه
علت اشاره شده است؛ يعنى شناخته شدن اهل هدايت از اهل گمراهى و ضلالت، و نداشتن
بيعت ظاهرى هيچيك از سلاطين، و كوتاهى و ناسپاسى و ظلم مردم به عنوان فلسفه
غيبت بيان گرديده است.
- اِنّ القائم منّا اذا قام لم يكن لاحد فى عنقه بيعة فلذلك تخفى ولادته و يغيب
شخصه [21]
همانا قائم از ما آنگاه كه قيام كند بيعت كسى در گردن او نخواهد بود و به همين
خاطر است كه تولد او به صورت پنهانى واقع خواهد شد و وجود او از ديد و نظر مردم
غايب خواهد بود.
- ...فقال علىعليه السلام ...اما واللّه لَأقتلنَّ انا و ابناى هذان و ليبعثنّ
اللّه رجلا من ولدى فى آخر الزمان يطالب بدمائنا و ليغيبنّ عنهم تمييزا لاهل
الضلالة حتى يقول الجاهل ما للّه فى آل محمد من حاجة. [22]
امير مؤمنانعليه السلام در حاليكه امام حسنعليه السلام و امام حسينعليه
السلام حضور داشتند خطاب به مردم فرمودند: اى مردم! آگاه باشيد، سوگند به خدا
من و اين دو فرزندم به قتل خواهيم رسيد. آن گاه خداوند شخصى از فرزندان مرا در
آخر الزمان ظاهر خواهد كرد تا خون ما را از ستمگران طلب كند. او از ديده مردم
غايب خواهد بود تا اهل ظلالت و گمراهى از ديگران شناخته شوند و اين غيبت به
قدرى طولانى خواهد شد كه مردمان نادان خواهند گفت: خداوند برنامهاى در آل
محمدصلى الله عليه و آله ندارد.
- ...ان اميرالمؤمنينعليه السلام قال عَلى منبر الكوفة...: واعلموا ان الارض
لا تخلو من حجة للّه و لكن اللّه سيعمى خلقه منها بظلمهم و جورهم و اسرافهم على
انفسهم [23]
... مفضلبن عمر از امام صادقعليه السلام روايت كرده است كه آن حضرت فرمود:
روزى اميرالمؤمنينعليه السلام در بالاى منبر مسجد كوفه فرمودند: ...اى مردم!
بدانيد زمين هرگز از حجت خدا (امام معصوم) خالى نخواهد ماند. اما خداوند متعال
به زودى مردم را به خاطر ظلم و ستم و همينطور اسرافى كه درحق خودشان انجام
مىدهند از ديدن حجت الهى محروم خواهد كرد. [يعنى مردم به جهت اعمال خودشان در
آينده از ديدن امام معصوم محروم خواهند شد]
فضيلت انتظار فرج
همانطور كه پيش از اين اشاره شد در دوره غيبت امام زمانعليه السلام مشكلات و
پيشامدهاى سختى بوقوع مىپيوندد به گونهاى كه اعتقادات بسيارى از مردم در
نتيجه اين امور متزلزل مىشود. جهت جلوگيرى از دچار شدن به اين قبيل خطرات،
هشدارهاى زيادى توأم با روشنگريهاى لازم در رهنمودهاى اهلبيت عليهم السّلام
داده شده است كه به دو نمونه از آنچه در اين زمينه در مجموعه روايات على بن
ابيطالبعليه السلام وارد شده است اشاره مىگردد.
- عن محمد بن مسلم عن ابى عبداللَّهعليه السلام قال: ...قال علىعليه السلام :
...انتظروا الفرج و لا تيأسوا من روح اللَّه، فانّ احبَّ الاعمال الى اللَّه
عزّوجلّ انتظار الفرج... و المنتظر لأمرنا كالمُتَشَحِّطِ بدمه فى سبيل اللَّه.
[24]
محمد بن مسلم از امام صادقعليه السلام نقل مىكند كه آن حضرت از پدران
بزرگوارش و آنها از علىعليه السلام روايت كردند كه علىبن ابيطالبعليه السلام
فرمودند: منتظر فرج [امام زمانعليه السلام] باشيد و از عنايت و توجهات خداوند
نااميد نشويد. همانا محبوبترين كارها در نزد خداوند عزّوجلّ انتظار فرج [امام
زمانعليه السلام ] است.
آنگاه در ادامه بيان فضيلت انتظار فرمودند:
كسى كه منتظر امر ما (فرج امام زمانعليه السلام ) باشد، مانند رزمندهاى است
كه در راه خداوند به خون خود آغشته شده باشد (اجر و پاداش شهيد را دارد).
- قال زيدبن صوحان العبدى: يا اميرالمؤمنين! أى الاعمال احبّ الى اللّه
عزّوجلّ؟ قالعليه السلام : انتظار الفرج من اعظم الفرج. [25]
زيدبن صوحان عبدى گفت: يا اميرالمؤمنين! كداميك از اعمال در نزد پروردگار عالم
محبوبتر است؟ حضرت فرمودند: انتظار فرج.
احوال مردم آخرالزمان
شايد بتوان گفت كه بيشترين مطالب مربوط به معارف امام زمانعليه السلام كه از
زبان حضرت علىعليه السلام نقل شده است به تبيين اوضاع آخرالزمان و وقايعى كه
در آن دوره پيش مىآيد اختصاص دارد. آن حضرت ضمن تشريح آن پيشامدها چگونگى
مقابله با آنها را نيز بيان مىنمايند.
اين حوادث شامل مسايل فرهنگى و اجتماعى و اخلاقى و تربيتى و طبيعى مىگردد. از
آنجا كه كم و بيش خيلى از اين ويژگىها در دوره ما حداقل در بعضى از عرصهها به
چشم مىخورد، جهت آشنايى بيشتر و چاره انديشى مناسبتر به مواردى از آنها
اشاره مىشود. بدان اميد كه موجب تنبه و بيدارىمان شده و از طريق آشنا شدن با
اين امور پيشاپيش تدابيرى را اتخاذ كنيم كه از عوارض منفى آنها خود و
جامعهمان را در امان نگه داريم.
- يأتى على النّاس زمان لا يُقَرَّبُ فيه الّا الماحِلُ و لا يُظَرَّفُ فيه
الّا الفاجِرُ، وَ لا يُضَعَّفُ فيهِ اِلّا الْمُنْصِفُ، يَعُدّونَ الصَّدَقَة
فيه غُرْما، و صِلةَ الرَّحِمَ مَنّاً، و العبادَةَ اسْتِطالَةً على النّاسِ!
فَعِنْدَ ذلِكَ يكونُ السُّلْطانُ بمشوَرَةِ الاِماءِ و امارة الصبيانِ و تدبير
الخِصيان. [26]
روزى خواهد آمد كه در آن سخن چينها مقرّب خواهند شد و افراد بدكار، زيرك
خوانده مىشوند، افراد با انصاف را ناتوان به حساب مىآورند، صدقه و انفاقِ در
راه خدا را غرامت پندارند، و صله رحم و آمد و شد با خويشاوندان را با منّت
انجام مىدهند، و بندگى و اطاعت خدا را وسيله فخر فروشى براى مردم قرار
مىدهند. در چنين زمانى حكومت با مشورت زنان و امارت كودكان و تدبير خواجه گان
انجام مىگيرد.
- روى اصبغ بن نباته عن اميرالمؤمنينعليه السلام قال: سمعته يقول: يظهر فى
آخرالزمان و اقتراب الساعة و هو شرّ الازمنة نسوة كاشفات عاريات متبرجات، من
الدين خارجات، و الى الفتن مائلات، و الى الشهواتِ و اللّذّاتِ مسرعات،
للمحرماتِ مستحِلّات، و فى جهنم خالدات. [27]
اصبغ بن نباته مىگويد: شنيدم كه اميرالمؤمنينعليه السلام فرمودند: در آخر
الزمان كه بدترين زمانهاست در موقعى كه روز قيامت نزديك شود زنانى ظاهر مىشوند
بدون حجاب، در حالى كه زينتهاى آنها پيداست در انظار عمومى رفت و آمد
مىكنند، آنها از دين خارج مىگردند (به احكام دينى پايبند نمىباشند) و به
امور فتنهانگيز وارد مىشوند و به سوى شهوات و لذتجويىها روى مىآورند،
حرامهاى خدا را حلال مىشمارند. اينگونه از زنان در جهنم خواهند ماند.
- و فقهاؤهم يفتون بما يشتهونَ، و قُضاتُهُم يقولونَ مالا يَعْلمونَ و اكثُرهمْ
بالزورِ يشهدونَ! من كان عنده دراهم كان موقّراً مرفُوعاً و من يعلمون انه مقلّ
فهو عندهُم موضُوع [28]
فقيهان آخرالزمان طبق آنچه كه دلشان بخواهد فتوا مىدهند، و قاضىهايشان به
چيزى كه نمىدانند حكم مىكنند و بيشتر آنها به دروغ شهادت مىدهند. كسى كه
پول دارد در نزد آنها عزيز و محترم است، ولى شخصى كه بىپول باشد در پيش آنها
زبون و حقير است.
- عن النزال بن سبرة قال خطبنا علىّبن ابيطالبعليه السلام فحمد اللّه و اثنى
عليه، ثم قال: سلونى ايها الناس قبل ان تفقدونى ثلاثاً فقام اليه صعصعة بن
صوحان، فقال: يا اميرالمؤمنين! متى يخرج الدجّال؟...فقالعليه السلام احفظ! فان
علامة ذلك اذا امات الناس الصلاة، واضاعوا الامانة و استحلّوا الكذب، و اكلوا
الربا، و اخذوا الرّشا، و شيّدوا البنيان و باعوا الدين بالدنيا و استعملوا
السفهاء و شاوروا النساء، و قطعوا الارحام، و اتّبعوا الاهواء و استخفّوا
بالدماء و كان الحلم ضعفاً، و الظلم فخراً... [29]
نزالبن سمره مىگويد: علىبن ابيطالبعليه السلام براى ما خطبه اى خواند و
خداوند را حمد گفته و ستايش كرد، سپس فرمود: قبل از آنكه من از ميان شما بروم
از من سؤال كنيد (اين جمله را سه مرتبه تكرار كرد) در اين موقع صعصعة بن صوحان
از جاى خود بلند شد و گفت: يا اميرالمؤمنين! دجال در چه زمانى خروج مىكند؟
...حضرت فرمود: آنچه را مىگويم به خاطر بسپار! دجال وقتى ظهور خواهد كرد كه
مردم نماز را ترك كنند و امانت را ضايع سازند و دروغ گفتن را مباح شمارند و
رباخوارى كنند و رشوه بگيرند و ساختمانها را محكم سازند و دين را به دنيا
بفروشند و سفيهان را به كار بگمارند و با زنان مشورت نمايند (در آن مواردى كه
خارج از عهده آنهاست) و صله ارحام را قطع كنند و از هوى و هوسها پيروى كنند و
خون يكديگر را ناچيز بشمارند. حلم و بردبارى را نشانه و علامت ضعف و ناتوانى
بدانند و ستم را افتخار به حساب آورند...
- عن علىعليه السلام قال: يأتى على الناسِ زمان همّتُهم بطونهم، و شرفُهُم
متاعهم و قبلتهم نساؤهم و دينهم دراهمهم و دنانيرهم، اولئك شرار الخلق، لا خلاق
لهم عنداللّه. [30]
اميرالمؤمنينعليه السلام فرمودند: براى مردم زمانى خواهد آمد كه در آن زمان
همّت و هدف آنها شكمشان خواهد بود. شرف و اعتبارشان به كالا و اموالشان بستگى
دارد. قبله آنها زنانشان و دينشان درهم و دينارشان (پولشان) است. آنها بدترين
مردمند كه در نزد خداوند بهره و سهمى براى آنها نيست.
- عن علىعليه السلام قال: ياتى على الناس زمان لا يتبع فيه العالم و لا يستحيى
فيه من الحليم و لا يوقّر فيه الكبير و لا يُرحَمُ فيه الصغير يقتل بعضهم
بعضاً... [31]
على بن ابيطالبعليه السلام فرمودند: براى مردم زمانى مىآيد كه در آن زمان از
عالم پيروى نمىشود و از افراد صبور و با حلم حيا نمىكنند (او هر اندازه در
مقابل بدى مردم حلم نشان مىدهد آنها حيا نمىكنند) در آن دوره بزرگ را گرامى
نمىدارند و به كوچك رحم نمىكنند. بعضى از مردم بعض ديگر را به قتل
مىرسانند... (مردم همديگر را بدون دليل مىكشند)
- عن عاصم بن ضمرة عن علىعليه السلام انه قال: لتملانّ الارض ظلما و جوراً حتى
لا يَقُولَ اَحَد اللّه الاّ مستخفياً، ثم ياتى اللّه بقومٍ صالحين يملَؤُونها
قِسطاً و عدلاً كما مُلِئَتْ ظلماً و جوراً. [32]
عاصم بن ضمره از حضرت علىعليه السلام روايت كرده است كه آن حضرت فرمودند: [در
آخر الزمان] زمين پر از ظلم و ستم خواهد شد به گونهاى كه حتى يك نفر لفظ اللّه
را بر زبان جارى نخواهد كرد مگر در نهان، بعد از اين دوره است كه خداوند مردم
صالحى را خواهد آورد كه زمين را پر از عدل و داد كنند همان گونه كه پيش از آن
پر از ظلم و ستم شده است.
- ان بين يدى القائمعليه السلام سنين خدّاعة يُكَذَّبُ فيها الصادق و يصدّق
فيها الكاذِبُ و يُقَرّبُ فيها الماحِلُ و ينطق فيها الرُّويَبْضَةُ قلت و ما
الرُّويَبْضَةُ و ما الماحِلُ؟ قال: او ما تقرؤون القرآن قوله و هو شديدُ
المِحال قال: يُريدُ المكر، فقلتُ و ما الماحِلُ؟ قال: يريد المكّارَ. [33]
حضرت علىعليه السلام مىفرمايند: قبل از قيام قائم سالهاى پر خدعه و نيرنگى
در پيش است، در اين سالها راستگويان دروغگو شمرده مىشوند در عوض دروغگويان
راستگو شناخته مىشوند، در اين سال ماحل تقرب پيدا مىكند و رويبضة در سخن گفتن
پيشقدم مىگردد.
راوى مىگويد: عرض كردم ماحل و رويبضه به چه كسانى گفته مىشود؟ حضرت فرمودند:
مگر در قرآن نخواندهاى كه خداوند مىفرمايد: و هو شديد المحال قالعليه السلام
: يريد المكر فرمودند: منظور از ماحل آدم مكارى است كه به وسيله مكر زياد مردم
را به خود متوجه مىكند.
تذكر: در اين روايت رويبضة معنى نشده است در جاى ديگر به مناسبتى پيامبر اكرم
صلى الله عليه و آله مىفرمايند:
رويبضة الرجلُ التّافِهُ ينطقُ فى امر العامّةِ
يعنى مرد حقير و بى شخصيتى كه عليرغم عدم شايستگى، در امور عامّه مردم دخالت
مىكند و به جاى آنها اظهار نظر مىنمايد.
نشانه هاى ظهور مهدى
عليه السلام
در روايات، براى ظهور امام زمانعليه السلام نه تنها وقت خاصى تعيين نشده بلكه
از تعيين كردن وقت براى آن منع شده است. ولى در عين حال براى آن علائم و
نشانههايى ذكر شده كه مردم مىتوانند از طريق آن علامتها، نزديكى وقت ظهور را
تشخيص دهند. اين نشانه ها به چند قسم تقسيم مىشوند: علائم حتمى و غير حتمى،
علائم سال ظهور و علائم سالهاى دورتر، علائم اجتماعى و اخلاقى و طبيعى و... از
ميان مجموعه رواياتى كه از حضرت علىعليه السلام در اين باره نقل شده است به
ذكر دو مورد اكتفا مىشود:
- ...عن ابى رومان، عن علىعليه السلام قال: اِذا نادى منادٍ من السماء، ان
الحقّ فى آل محمّدٍ فعند ذلك يظهر المهدىُّ على أَفواهِ النّاس، و يشربون ذكره
فلا يكون لهم ذكرٌ غيرُهُ. [34]
ابى رومان از على بن ابيطالبعليه السلام روايت كرده است كه آن حضرت فرمودند:
وقتى كه منادى از آسمان ندا دهد كه به تحقيق حق با آل محمدصلى الله عليه و آله
است. در اين ايام نام حضرت مهدىعليه السلام بر سر زبانها مىافتد و جهان
مالامال از نام آن حضرت مىشود به گونهاى كه از غير او ذكرى به ميان نمىآيد.
- عن الصادقعليه السلام عن آبائهعليهم السّلام ان عليّاعليه السلام قال: اذا
وَقَعَت النارُ فى حجازكم و جرى الماء فى نجفكم فَتَوَقَّعوا ظُهورَ
قائِمكُمْ.(( اثباة الهداة، ج 3ص )) .578
امام صادقعليه السلام از پدران بزرگوارشعليهم السّلام و آنها از علىبن
ابيطالبعليه السلام روايت مىكنند كه آن حضرت فرمودند: آنگاه كه آتش در حجاز
شعله ور شود و سيل در نجف جارى گردد منتظر ظهور قائمعليه السلام باشيد.
ياران مهدى عليه السلام
درباره اوصاف ياران امام زمانعليه السلام و تعداد آنها و شهرهايشان و رابطه
آنان با امامعليه السلام و چگونگى بيعت و تبعيّتشان از آن حضرت، روايات زيادى
وارد شده است. در اين زمينه از على بن ابيطالبعليه السلام چنين آمده است:
- عن حكيم بن سعد عن اميرالمؤمنينعليه السلام قال: اصحاب المهدىّ شبابٌ لاكهول
فيهم الّا مثل كحل العين و الملح فى الزاد و اقل الزاد الملح. [35]
حكيم بن سعد از اميرالمؤمنينعليه السلام روايت مىكند كه آن حضرت فرمودند:
ياران مهدىعليه السلام همه جوان هستند، در ميان آنها پيرمرد يافت نمىشود مگر
به اندازه سرمه در چشم و نمك در طعام، و همانطور كه بر همگان معلوم است كمترين
قسمت غذا را نمك تشكيل مىدهد.
- قال اميرالمؤمنينعليه السلام : ...ثم اذا قام تجتمع اليه اصحابه على عدّة
اهل بدر و اصحاب طالوت و هم ثلثمأة و ثلاثة عشر رجلا، كلّهم ليوث قد خرجوا من
غاباتهم مثل زبر الحديد لو انّهم همّوا بازالة الجبال الرّواسى لازالوها عن
مواضعها فهم الذين وحّدوا اللّه به حق توحيده، لهم بالليل اصوات كاصوات الثواكل
خوفا من خشية اللّه تعالى، قوّام الليل، صوّام النهار، و كانّما ربّاهم أبٌ
واحدةٌ قلوبهم مجتمعة بالمحبة و النصيحة... [36]
اميرالمؤمنينعليه السلام مىفرمايد: ...چون قيام كند جمع مىشوند به سوى او
يارانش كه به شماره اصحاب بدر و اصحاب طالوتند و ايشان سيصد و سيزده نفرند. همه
آنها شيرانى هستند كه از كمينگاههاى خود بيرون آيند مانند پارههاى آهن، اگر
ايشان اراده كنند كه كوههاى سخت را از جا بِكَنند هر آينه آنها را از جاهاى
خود مىكَنند. پس ايشانند كسانى كه خدا را به وسيله مهدى بيگانگى پرستش
مىكنند. براى ايشان در شبها، صداهايى مانند صداهاى زنهاى جوان مرده از ترس خدا
است نماز گذارندگانند در شبها و روزه دارانند در روز، گويا يك پدر و يك مادر
آنها را تربيت كردهاند. دلهاشان در دوستى كردن به همديگر و پند دادن به يكديگر
با هم جمع و يكى است
حكومت مهدى عليه السلام
به اعتقاد شيعه، امام زمانعليه السلام از طريق تشكيل يك حكومت جهانى بر اساس
تعاليم عاليه اسلام تمام نارسايىها را از سرتاسر عالم برطرف خواهد كرد و عدل و
داد را در روى زمين مستقر خواهد ساخت. در سخنان پيامبر اكرمصلى الله عليه و
آله و هر يك از ائمه اطهارعليهم السّلام درباره ويژگىهاى حكومت حضرت مهدىعليه
السلام و كارهايى كه در آن دوره انجام خواهد يافت مطالب زيادى به چشم مىخورد
كه مجموعه آنها تصوير بسيار روشنى از يك حكومت اسلامى كامل را نشان مىدهند. در
اينجا به عنوان نمونه به بعضى از رواياتى كه در اين زمينه از اميرالمؤمنينعليه
السلام نقل شده است اشاره مىگردد:
- حدثنا عبداللّه بن مروان، ...عن علىٍعليه السلام قال: يلى المهدىُّ امرَ
النّاسِ ثلاثين سنة او اربعين سنة... [37]
عبداللّه بن مروان روايت كرده است كه علىبن ابيطالبعليه السلام فرمودند: حضرت
مهدىعليه السلام سى يا چهل سال زمام امور مردم را در دست خواهند داشت.
- يعطف الهوى على الهدى اذا عطفوا الهُدى على الهوى و يَعْطِفُ الرأىَ على
القرآنِ اذا عطفوا القرآنَ على الرّأىِ ... فَيُريكُمْ كيف عدلُ السيرةِ، و
يُحيىِ مَيِّتَ الكتابِ و السّنةِ... [38]
[امام زمانعليه السلام وقتى كه ظهور كند] هواهاى نفسانى را به هدايت و رستگارى
برمىگرداند در آن روزگارى كه مردم هدايت الهى را به متابعت هواهاى نفسانى
درآورده باشند. آراء و انديشه هاى مردم را تابع قرآن مىكند در آن روزگارى كه
آنها قرآن را تابع آراء و انديشه هاى خود كرده اند... او به شما نشان خواهد
داد كه عدالت در كشوردارى چگونه است. هم چنين او تعاليم فراموش شده قرآن و سنّت
را زنده خواهد ساخت...
- قال اميرالمؤمنينعليه السلام : ...فلا يترك عبداً مسلما الّا اشتراه واعتقه،
و لا غارماً الّا قضى دينه، ولا مظلمةً لِاَحَدٍ من النّاس الّا ردّها، و لا
يُقْتَلُ منهم عبدٌ الّا ادّى ثمنه... و لايُقتَلُ قتيلٌ الا قضى عنه دينهُ، و
اَلْحَقَ عيالَهُ فى العطاء حتى يملأ الارض قسطا و عدلاً كما مُلِئَتْ ظلماً و
جوراً و عدواناً... [39]
اميرالمؤمنينعليه السلام فرمودند: ...حضرت مهدىعليه السلام برده مسلمان را
نخواهد واگذاشت مگر اينكه آن را خريده و آزاد خواهد ساخت و بدهكارى نخواهد ماند
مگر آنكه بدهى او را پرداخت خواهد نمود. مظلمه و حقى به گردن و ذمه هر كس كه
باشد آن را به صاحب حق بازخواهد گرداند. كسى كشته نمىشود مگر اينكه ديه آن را
خواهد پرداخت. هيچ كسى كشته نخواهد شد مگر اينكه بدهىهاى او را آن حضرت پرداخت
خواهد نمود و خانوادهاش را همانند ساير افراد جامعه اداره خواهد كرد تا زمين
را از عدل و داد پر كند به همان صورتى كه پيش از آن از ظلم و بيداد پر شده
باشد...
- قال علىعليه السلام : ...لو قد قام قائمنا لَذَهبَتِ الشحناء من قلوب العباد
و اصطلحتْ السباع و البهائم حتى تمشى المرأة بين العراق الى الشام... على رأسها
زينتها لا يهيجُها سبعٌ و لا تخافه... [40]
اميرالمؤمنينعليه السلام مىفرمايد: ...آنگاه كه قائم ما اهلبيتعليه السلام
قيام كند كينهها از دلها بيرون خواهد رفت حتى حيوانات درنده و وحشى نيز با هم
سازگار خواهند شد و به يكديگر ضرر نخواهند رساند، در آن روزگار به اندازهاى
امنيّت زياد خواهد بود كه يك زن در حالى كه همه زينت و زيور آلاتش همراه اوست
از عراق تا شام را بدون ترس و دلهره به تنهايى خواهد پيمود.
حضرت مهدى عليه السلام
در قرآن
در آيات قرآن كريم به صراحت نامى از امام زمانعليه السلام به ميان نيامده است،
ولى از آنجا كه ائمه اطهارعليهم السّلام مفسران حقيقى قرآنند در تفسير بسيارى
از آيات، آنها را به مسأله مهدويّت و معارف امام زمانعليه السلام تطبيق و
تفسير نمودهاند. از جمله آياتى كه آنها را حضرت علىعليه السلام مربوط به امام
زمانعليه السلام دانسته اند اين دو آيه است:
- عن اميرالمؤمنينعليه السلام قال: النُورُ القرآن، و النور اسمٌ من اسماء
اللّه تعالى... قال اللّه تعالى فى سورة النور: اللّه نور السماواتِ و الارضِ
مَثَلُ نورهِ كمشكاةٍ فيها مصباح المصباح فى زجاجة الزجاجة كانها كوكب درّىٌ...
[41]
فالمشكاةُ رسول اللّهصلى الله عليه و آله و المصباحُ الوصىُّ، و الاوصياءُ
عليهمُ السلامُ و الزجاجةُ فاطمةُ، و الشجرة المباركة رسول اللّهصلى الله عليه
و آله و الكوكب الدُّرى القائم المنتظر الذى يملأ الارضَ عدلاً. [42]
اميرالمؤمنينعليه السلام فرمودند: نور همان قرآن است. و نور اسمى از اسمهاى
خداوند تبارك و تعالى نيز هست. خداوند عزّوجلّ در سوره نور مىفرمايند: خدا نور
آسمانها و زمين است، نور او همانند مشكاتى است كه درآن چراغى باشد و آن چراغ
در ميان شيشهاى كه تلألؤ آن همچون ستارهاى است درخشان و روشن از درخت مبارك
زيتون...
آنگاه فرمودند: مشكات رسول خداصلى الله عليه و آله است و مصباح وصى و اوصياء
هستند، منظور از زجاجه حضرت فاطمه زهراعليها السّلام است، و مراد از كوكب دُرّى
حضرت قائم المنتظرعليه السلام است. كسى كه زمين را پر از عدل و داد مىكند.
- [قال] اميرالمؤمنين علىبن ابيطالبعليه السلام : المستضعفون في الارض،
المذكورون فى الكتاب [43] الذين يجعلهم اللّه ائمّة، نحن اهل البيت؛ يبعث اللّه
مهديّهم فيعزّهم و يذلّ عدوّهم. [44]
حضرت على عليه السلام مىفرمايند: مستضعفان در زمين كه در قرآن ياد شدهاند و
خداوند وعده داده است آنها را پيشوايان مردم قرار دهد، ما اهل بيت هستيم و
خداوند، مهدى ما اهل بيت عليهم السّلام را [در آخر الزمان] بر مىانگيزاند تا
آنها را عزيز و دشمنانشان را خوار و ذليل كند.
پىنوشتها:
[1] خصال، ج 2ص 541ح .15
[2] در مورد معناى حفظ حديث نظرات زيادى ابراز شده است كه از جمله آنهاست:
- به ذهن سپردن.
- محافظت و نگهبانى از احاديث تا از بين نروند خواه از طريق به ذهن سپردن يا
نوشتن يا نقل كردن براى ديگران با هر وسيله ممكن...؛ به يكى از وجوه شش گانه كه
علماى حديث مىگويند يعنى شنيدن از استاد، خواندن بر استاد، شنيدن از ديگرى در
حال خواندن آن بر استاد، با اجازه استاد آن را نقل كردن، و... (اربعين شيخ
بهايى، ص 65و 66)
[3] كمالالدين، ج 1ص 302ح .11
[4] نهجالبلاغه فيض الاسلام، حكمت 139ص .1158
[5] معانىالاخبار، ج 1ص 138باب 28ح 9ط دار الكتب الاسلاميه؛ بحارالانوار، ج
35ص .45
[6] ملاحم ابن طاووس، ص 175ح 203 كنزالعمال، ج 14ص 591ح .39675
[7] كمال الدين، ج 1ص 304 اثباةالهداة، ج 6ص 395
[8] بحارالانوار، ج 51ص 110و 111
[9] بحارالانوار، ج 51ص 115
[10] فتن ابن حماد، 264ح 1043ط دار الكتب العلمية،؛ ملاحم ابن طاووس، ص 320ح
459ط مؤسسه صاحب الامرعليه السلام .
[11] ملاحم ابن طاووس، ص 155ح 193
[12] كمال الدين، ج 2باب 56ص 648
[13] عقدالدرر، ص 64 عرف السيوطى، الحاوى، ج 2ص 73
[14] بحارالانوار، ج 51ص 132
[15] برهان المتقى، ص 101ح .8
[16] منتخب الاثر، ص 151ح 30
[17] غيبة نعمانى، ص 212 – 214، بحار الانوار، ج 51ص 115
[18] كمال الدين، ج 1ص 303 اثباة الهداة، ج 3ص 571
[19] كمال الدين، ج 1ص 303ح 14
[20] كمال الدين، ج 1ص 302ح )) .9
[21] بحار الانوار، ج 51ص 109و 110ح 1
[22] غيبت نعمانى، ص 140و 141
[23] بحار الانوار، ج 51ص 112و 113ح 8
[24] الخصال، ج 2ص 740حديث اربعمأة، ط انتشارات علميه اسلاميه.
[25] بحار الانوار، ج 52ص 122
[26] نهجالبلاغه فيض الاسلام، حكمت 98ص 1132
[27] منتخبالاثر، ص 426ح 4ط مكتبة الصدر.
[28] بشارةالاسلام، ص 80ط دار الكتب الاسلامى؛ الزام الناصب، ص 185ط مؤسسه
مطبوعاتى حق بين، با كمى اختلاف، به نقل از روزگار رهايى.
[29] بحارالانوار، ج 52ص 192و 193
[30] كنزالعمال، ج 11ص 192ح 31186
[31] كنزالعمال، ج 11ص 192 ح 31187
[32] بحارالانوار، ج 51ص 117 منتخب الاثر، ص 484
[33] غيبت نعمانى، ص 278
[34] منتخب الاثر، ص 163و 443 ملاحم ابن طاووس، ص 129ح .136
[35] بحارالانوار، ج 52ص 333ح 63
[36] نوائب الدّهور فى علائم الظهور، ج 2ص 114ط كتابخانه صدوق.
[37] كنزالعمال، ج 14ص 591ح 39646 منتخب الاثر، ص 487
[38] نهجالبلاغه فيض الاسلام، خ 138ص 424و 425
[39] بحارالانوار، ج 52ص 224و 225
[40] بشارة الاسلام ص 236
[41] سوره نور، آيه 35
[42] معجم احاديث المهدىعليه السلام ، ج 5ص 274ح 1699
[43] اشاره به آيه و نريد انّ نمنّ على الذين استضعفوا فى الارض و نجعلهم ائمة
و نجعلهم الوارثين؛ و خواستيم بر كسانى كه در آن سرزمين مستضعف واقع شده بودند
منت نهيم و آنان را پيشوايان [مردم] گردانيم و ايشان را وارث [زمين] كنيم. سوره
قصص، آيه 5
[44] منتخب الانوار المضيئة، سيد بهاء الدين على النيلى النجفى، ص 30
منبع:
کتابخانه مهدويت ، سايت مسجد جمکران