به درستى كه پر ديدترين ديدهها آن است كه در خير نفوذ كند ، و شنواترين
گوشها آن است كه تذكرى را بشنود و از آن سود برد ، سالمترين دلها آن است
كه از شبهها پاك باشد . .
۱. از آن حضرت سؤال شد : زهد چيست ؟ فرمود : رغبت به تقوى و بى رغبتى به
دنيا .
(تحف العقول ، ص ۲۲۷)
۲. از آن حضرت سؤال شد : مروت چيست ؟ فرمود : حفظ دين ، عزت نفس ، نرمش ،
احسان ، پرداخت حقوق و اظهار دوستى نسبت به مردم .
(تحف العقول ، ص ۲۲۷)
۳. از آن حضرت سؤال شد : كرم چيست ؟ فرمود : بخشش پيش از خواهش و اطعام در
قحطى .
(تحف العقول ، ص ۲۲۷)
۴. از آن حضرت سؤال شد بخل چيست ؟ فرمود : آنچه در كف دارى شرف بدانى ، و
آنچه انفاق كنى تلف شمارى .
(تحف العقول ، ص ۲۲۷)
۵. از آن حضرت سؤال شد : بى نيازى چيست ؟ فرمود : رضايت نفس به آنچه
برايش قسمت شده ، هر چند كم باشد .
(تحف العقول ، ص ۲۲۸)
۶ . از آن حضرت سؤال شد : فقر چيست ؟ فرمود : حرص به هر چيز .
(تحف العقول ، ص ۲۲۸)
۷. از آن حضرت سؤال شد : شرف چيست ؟ فرمود : موافقت با دوستان و حفظ
همسايگان .
(تحف العقول ، ص ۲۲۸)
۸. از آن حضرت سؤال شد : پستى و ناكسى چيست ؟ فرمود : به خود رسيدن و
بىاعتنايى به همسر .
(تحف العقول ، ص ۲۲۸)
۹. پناهنده به خدا آسوده و محفوخ است ، و دشمنش ترسان و بىياور
(تحف العقول ، ص ۲۲۹)
۱۰. از خدا بر حذر باشيد با زيادى ياد او ، و از خدا بترسيد به وسيله تقوى ، و
به خدا نزديك شويد با طاعت ، به درستى كه او نزديك است و پاسخگو .
(تحف العقول ، ص ۲۲۹)
۱۱. بزرگى كسانى كه عظمت خدا را دانستند اين است كه تواضع كنند ، و عزت
آنها كه جلال خدا را شناختند اين است كه برايش زبونى كنند ، و سلامت آنها
كه دانستند خدا چه قدرتى دارد اين است كه به او تسليم شوند .
(تحف العقول ، ص ۲۲۹)
۱۲. بدانيد كه خدا شما را بيهوده نيافريده و سر خود رها نكرده ، مدت عمر شما
را معين كرده ، و روزى شما را ميانتان قسمت كرده ، تا هر خردمندى اندازه
خود را بداند و بفهمد كه هر چه برايش مقدر است به او مىرسد ، و هر چه از او
نيست به او نخواهد رسيد ، خدا خرج دنياى شما را كفايت كرده و شما را براى
پرستش فراغت بخشيده و به شكرگزارى تشويق كرده ، و ذكر و نماز را بر شما
واجب كرده و تقوى را به شما سفارش كرده ، و آن را نهايت رضايتمندى خود
مقرر ساخته .
(تحف العقول ، ص ۲۳۴)
۱۳. اى بندگان خدا ، از خدا بپرهيزيد ، و بدانيد كه هر كس از خدا بپرهيزد ،
خداوند او را به خوبى از فتنهها و آزمايشها برآورد و در كارش موفق سازد و راه
حق را برايش آماده كند .
(تحف العقول ، ص ۲۳۴)
۱۴. هيچ مردمى با هم مشورت نكند مگر اينكه به درستى هدايت شوند .
(تحف العقول ، ص ۲۳۶)
۱۵. پستى و ناكسى اين است كه شكر نعمت نكنى .
(تحف العقول ، ص ۲۳۶)
۱۶. در طلب مانند شخص پيروز مكوش ، و مانند كسى كه تسليم شده به قدر اعتماد
نكن چون به دنبال كسب و روزى رفتن سنت است ، و ميانهروى در طلب روزى
از عفت است ، و عفت مانع روزى نيست ، و حرص موجب زيادى رزق نيست . به
درستى كه روزى قسمت شده و حرص زدن ، موجب گناه مىشود .
(تحف العقول ، ص ۲۳۶)
۱۷. انسان تا وعده نداده ، آزاد است . اما وقتى وعده مىدهد زير بار مسؤوليت
مىرود ، و تا به وعدهاش عمل نكند رها نخواهد شد .
(بحار الانوار ، ج ۷۸ ، ص ۱۱۳)
۱۸. آن كس كه بر حسن اختيار خداوند توكل و اعتماد كند ( و به قضا و قدر الهى
خوشنود باشد ) آرزو نمىكند در غير حالى باشد كه خداوند برايش اختيار كرده است
.
(تحف العقول ، ص ۲۳۶)
۱۹. خيرى كه هيچ شرى در آن نيست ، شكر بر نعمت و صبر بر مصيبت و ناگوار
است .
(تحف العقول ، ص ۲۳۷)
۲۰. آن حضرت - عليه السلام - به مردى كه از بيمارى شفا يافته بود ، فرمود
: خدا يادت كرد پس يادش كن ، و از تو گذشت پس شكرش كن .
(تحف العقول ، ص ۲۳۷)
۲۱. هر كس كه پيوسته به مسجد رود يكى از اين هشت فايده نصيبش شود :
آيه محكمه ، دستيابى به برادرى سودمند ، دانشى تازه ، رحمتى مورد انتظار ،
سخنى كه او را به راه راست كشد يا او را از هلاكت برهاند ، ترك گناهان از
شرم مردم و ترس از خدا .
(تحف العقول ، ص ۲۳۸)
۲۲. به درستى كه پر ديدترين ديدهها آن است كه در خير نفوذ كند ، و
شنواترين گوشها آن است كه تذكرى را بشنود و از آن سود برد ، سالمترين دلها
آن است كه از شبهها پاك باشد .
(تحف العقول ، ص ۲۳۸)
۲۳. مردى به امام حسن - عليه السلام - عرض كرد : دخترى دارم ، به نظر شما
با چه كسى وصلت كنم . فرمود : با كسى كه متقى و باايمان باشد .
چون اگر او را دوست بدارد ، مورد احترامش قرار مىدهد ، و اگر از او نفرت
داشته باشد ، به او ظلم نمىكند .
(مستظرف ، ج ۲ ، ص ۲۱۸)
۲۴. به درستى كه نعمت دنيا پايدار نيست ، نه از آسيبش آسودگى هست ، و نه
از بديهايش جلوگيرى ، فريبى است حايل سعادت ، و تكيه گاهى است خميده .
(تحف العقول ، ص ۲۳۹)
۲۵. اى بندگان خدا از عبرتها پند گيريد ، و از اثر گذشتگان متوجه شويد ، و به
وسيله نعمتها از نافرمانى خدا باز ايستيد ، و از پندها سود بريد .
(تحف العقول ، ص ۲۳۹)
۲۶. به درستى كه خداوند ماه رمضان را ميدان مسابقه خلق خود ساخته تا به
وسيله طاعتش به رضاى او سبقت گيرند .
(تحف العقول ، ص ۲۳۹)
۲۷. به خدا سوگند اگر پرده برگيرند ، معلوم مىشود كه نيكوكار مشغول كار نيك
خود است و بدكار گرفتار بدكردارى خود .
(تحف العقول ، ص ۲۴۰)
۲۸. اى پسرم با هيچكس برادرى مكن تا بدانى كجا مىرود و از كجا مىآيد و چه
ريشهاى دارد ، پس چون خوب از حالش آگاه شدى و معاشرتش را پسنديدى با او
برادرى كن به شرط گذشت از لغزش و كمك در تنگى .
(تحف العقول ، ص ۲۳۶)
۲۹. از آن حضرت سؤال شد : ترس چيست ؟ فرمود : دليرى بر دوست و گريز از دشمن
.
(تحف العقول ، ص ۲۲۷)
۳۰. ننگ كشيدن آسانتر از دوزخ رفتن است .
(تحف العقول ، ص ۲۳۷)
۳۱. سفاهت ، به پستى گراييدن و با گمراهان نشستن است .
(بحار الانوار ، ج ۷۸ ، ص ۱۱۵)
۳۲. آن حضرت در وصف برادر ( دوست ) نيكوكارش فرمود : از همه مردم در چشم
من بزرگتر بود و سر بزرگوارى او در نظر من كوچكى دنيا در چشم او بود ، جهل و
نادانى بر او تسلط نداشت ، اقدام نمىكرد مگر بعد از اطمينان به سودمند بودن
آن . نه شكايتى داشت و نه خشم و دلتنگى .
بيشتر عمرش خاموش بود ، و چون لب به سخن مىگشود بر همه گويندهها چيره بود
، ضعيف و ناتوان مىنمود ، اما هنگام نبرد شيرى درنده بود . چون با
دانشمندان مىنشست به شنيدن شيفتهتر بود تا گفتن .
به هنگام ضرورت سخن ، سكوت خود را مىشكست . نمىگفت آنچه را عمل نمىكرد
و عمل مىكرد آنچه را نمىگفت ، چون در برابر دو كار قرار مىگرفت كه
نمىدانست كدام خداپسندانهتر است آن را در نظر مىگرفت كه پسند نفسش نبود ،
هيچكس را به خاطر كارى كه مىتوان از آن عذرى آورد سرزنش نمىكرد .
(تحف العقول ، ص ۲۳۷)
۳۳. كسى كه عقل ندارد ادب ندارد ، و كسى كه همت ندارد مروت ندارد ، و كسى
كه دين ندارد حيا ندارد . و خردمندى موجب معاشرت نيكو با مردم است ، و به
وسيله عقل سعادت هر دو عالم به دست مىآيد .
(بحار الانوار ، ج ۷۸ ، ص ۱۱۱)
۳۴. تعجب مىكنم از كسانيكه در غذاى جسم خود فكر مىكنند ولى در امور معنوى
و غذاى جان خويش تفكر نمىكنند. شكم را از طعام مضر حفظ مىكنند ولى در روح
و روان خويش افكار پليد و پستى را وارد مىكنند .
(بحار الانوار، ج ۱ ، ص ۲۱۸)
۳۵. حضرت مجتبى - عليه الاسلام - بهترين جامههاى خود را در موقع نماز
مىپوشيد ، كسانى از آن حضرت سبب اين كار را سؤال كردند ، در جواب فرمود :
خداند جميل است و جمال و زيبايى را دوست دارد به اين جهت خود را در پيشگاه
الهى زينت مىكنم ، خداوند امر فرموده كه با زينتهاى خود در مساجد حاضر شويد
.
(تفسير عياشى ، ج ۲ ، ص ۱۴)
۳۶. تنها چيزى كه در اين دنياى فانى ، باقى مىماند قرآن است ، پس قرآن
را پيشوا و امام خود قرار دهيد ، تا به راه راست و مستقيم هدايت شويد .
همانا محق ترين مردم به قرآن كسانى هستند كه بدان عمل كنند اگر چه آن را
حفظ نكرده باشند ، و دورترين افراد از قرآن كسانى هستند كه به دستورات آن
عمل نكنند گرچه قارى و خواننده آن باشند .
(ارشاد القلوب ، ص ۱۰۲)
۳۷. اى مردم هر كس براى خدا اخلاص ورزد و سخن او را راهنماى خود قرار دهد
به راهى كه درستتر و استوارتر است هدايت مىشود و خداوند او را براى آگاهى
و هوشيارى توفيق داده و به عاقبت خوش كمك كرده است.
(تحف العقول ، ص ۲۲۹)
۳۸. پرسش صحيح نيمى از علم است ، و مدارا كردن با مردم نيمى از عقل است ،
و اقتصاد و اعتدال در زندگى نيمى از مخارج است .
(شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد ، ج ۱۸ ، ص ۱۰۸)
۳۹. بيشترين زيركى ، ترس از خدا و پرهيزكارى است و بيشترين نادانى ، عياشى
و شهوترانى است .
(حليه الاولياء ، ج ۲ ، ص ۳۷)
۴۰. مادرم فاطمه ( س ) را ديدم كه شب جمعه تا صبح مشغول عبادت و ركوع و
سجود بود و شنيدم كه براى مؤمنين دعا مىكرد و اسامى آنان را ذكر مىنمود و
براى آنان بسيار دعا مىكرد ولى براى خودش دعا نكرد ، پس به او عرض كردم :
مادر چرا همان طور كه براى ديگران دعا كردى براى خودت دعا نكردى ، فرمودند
: پسرم ، اول همسايه را مقدم دار و سپس خود و اهل خانه را .
(بحار الانوار ، ج ۴۳ ، ص ۸۱)
۴۱. رسول خدا ( ص ) فرمود : محبت و دوستى ما اهل بيت را اختيار كنيد ، چون
هر كس خدا را در حالى ملاقات كند كه ما اهل بيت را دوست داشته باشد ، با
شفاعت ما وارد بهشت مىشود .
(محاسن ، ص ۶۱)
۴۲. اى مردم ! از جدم پيامبر خدا شنيدم كه مىفرمود : من شهر علم و دانشم و
على ( ع ) دروازه آن است ، آيا از غير دروازه وارد شهر مىشوند ؟
(امالى صدوق ، ص ۲۰۷)
۴۳. شخصى به امام حسن - عليه السلام - عرض كرد : اى پسر پيامبر خدا چرا ما
از مرگ اكراه داريم و آن را دوست نداريم ؟ حضرت فرمود : چون شما آخرت خود
را خراب و دنيايتان را آباد كردهايد ، بنابراين انتقال از عمران و آبادانى
به خرابى و ويرانى را دوست نداريد .
(بحار الانوار ، ج ۴۴ ، ص ۱۱۰)
۴۴. سوگند به خداوند ! هر كس ما را دوست داشته باشد ، اگر چه در دورترين نقاط
مانند ديلم اسير باشد ، دوستى ما براى او مفيد است . همانا محبت ما گناهان
فرزندان آدم را از بين مىبرد ، همانطور كه باد برگ درختان را مىريزد .
(بحار الانوار ، ج ۴۴ ، ص ۲۴)
۴۵. بيشتر اهل كوفه به معاويه نوشتند : ما با تو هستيم ، اگر مىخواهى ما
حسن ( ع ) را دستگير مىكنيم و پيش تو مىفرستيم . بعد خيمه امام حسن ( ع
) را غارت كرده و آن حضرت را مجروح كردند .
پس امامحسن ( ع ) به معاويه نوشت : همانا اين امر ( حكومت ) و جانشينى
پيامبر از آن من و اهل بيت من است و براى تو و اهل بيت تو حرام است ،
من اين مطلب را از رسول خدا شنيدم .
سوگند به خداوند ، اگر يارانى شكيبا و آگاه به حق خويش مىيافتم ، تسليم تو
نمىشدم و آنچه را مىخواستى به تو نمىدادم .
(بحار الانوار ، ج ۴۴ ، ص ۴۵)
۴۶. اگر همه دنيا را تبديل به يك لقمه غذا كنم و به انسانى كه خدا را از
روى خلوص عبادت مىكند بخورانم ، باز احساس مىكنم كه در حق او كوتاهى
كردهام .
و اگر از استفاده كردن كافر از دنيا جلوگيرى كنم تا به آن اندازه كه جانش
از شدت گرسنگى و تشنگى به لب برسد ، آنگاه جرعهاى آب به او بدهم ، خود
را اسرافكار مىپندارم .
(تنبيه الخواطر و نزهة النواطر ( مجموعه ورام ) ، ج ۱ ، ص ۳۵۰)
۴۷. والاترين مقام نزد خداوند ، از آن كسى است كه بيشتر از همه به حقوق
مردم آشنا باشد و در اداى آن حقوق ، بيشتر از همه كوشا باشد . و كسى كه در
برابر برادران دينى خود تواضع كند ، خداوند او را از صديقين و شيعيان
اميرالمؤمنين - عليه السلام - قرار مىدهد .
(حياة امام حسن بن على ، ج ۱ ، ص ۳۱۹)
۴۸. پيامبر خدا ( ص ) فرمود : هيچ بندهاى حقيقتا مؤمن نيست مگر اينكه نفس
خود را شديدتر از محاسبه بين دو شريك و يا محاسبه مولا از بنده خود مورد
محاسبه قرار دهد .
(بحار الانوار ، ج ۷۰ ، ص ۷۲)
۴۹. پيامبر خدا ( ص ) فرموده است : يكى از موجبات آمرزش گناهان ، مسرور
كردن برادران دينى است .
(مجمع الزوائد و منبع الفوائد ، ج ۸ ، ص ۱۹۳)
۵۰. دنيا محل گرفتارى و آزمايش است و هر چه در آن است رو به زوال و
نابودى مىباشد ، و خداوند ما را از احوال دنيا آگاه كرده است تا عبرت گيريم
، و به ما وعده عذاب داده تا بعد از آن ، حجتى بر خدا نداشته باشيم . پس
در اين دنياى فانى زهد بورزيد و به آنچه باقى و پايدار است رغبت داشته
باشيد و در خفا و آشكار از خدا بترسيد .
(توحيد صدوق ، ص ۳۷۸)
۵۱. هنگامى كه مستحبات به واجبات ضرر برسانند ، آنها را ترك كنيد .
(تحف العقول ، ص ۲۳۶)
۵۲. سه چيز مردم را هلاك مىكند : تكبر ، حرص و حسد . چون تكبر دين انسان را
از بين مىبرد و شيطان هم به واسطه تكبر ملعون و منفور شد ، و حرص دشمن
نفس انسان است و حضرت آدم به سبب حرص از بهشت رانده شد ، و حسد راهبر
بدى و بدبختى است و به سبب حسد قابيل برادرش هابيل را كشت .
(بحار الانوار ، ج ۷۸ ، ص ۱۱۱)
۵۳. علم و دانش خود را به مردم ياد بده و علم ديگران را ياد بگير تا بدين
وسيله هم علم خود را محكم و استوار كنى و هم آنچه نمىدانى بياموزى .
(بحار الانوار ، ج ۷۸ ، ص ۱۱۱)
۵۴. فقط به ديدار كسى برو كه يا به عطا و بخشش او اميدوار باشى و از قدرت او
بترسى ، يا از علم او استفاده كنى ، يا به بركت دعاى او اميدوار باشى ، و
يا از خويشان تو باشد .
(بحار الانوار ، ج ۷۸ ، ص ۱۱۱)
۵۵. ظالمى شبيهتر از حسود به مظلوم نديدهام .
(بحار الانوار ، ج ۷۸ ، ص ۱۱۱)
۵۶. آنچه از امور دنيوى را كه طلب كردى ولى به دست نياوردى ، فراموش كن
.
(بحار الانوار ، ج ۷۸ ، ص ۱۱۱)
۵۷. هر كس را كه خداوند توفيق دعا كردن بدهد ، باب اجابت را برايش باز
مىكند و هر كس را كه توفيق طاعت و عبادت دهد ، باب قبول را برايش باز
مىكند و هر كس را كه توفيق شكرگزارى دهد ، باب افزايش نعمتها را برايش باز
مىكند .
(بحار الانوار ، ج ۷۸ ، ص ۱۱۳)
۵۸. به امام مجتبى - عليه السلام - عرض شد : اى پسر پيامبر خدا در چه حالى
هستى ؟
فرمود : خدايى دارم كه بر من مسلط است ، و آتش جهنم در پيش روى من است ،
و مرگ مرا مىخواند ، و حساب آخرت مرا احاطه كرده است ، و در قيد و بند
اعمالم هستم ، نمىتوانم آنچه را كه دوست دارم به دست آورم و آنچه را
دوست ندارم از خود دور كنم چون انجام امور به دست ديگرى است .
اگر بخواهد ، مرا عذاب مىكند و اگر بخواهد ، مرا مىبخشد . پس كدام فقير و
محتاجى است كه محتاج تر از من باشد ؟
(بحار الانوار ، ج ۷۸ ، ص ۱۱۳)
۵۹. وعده دادن آفت كرم و بخشش است ، و چاره آن انجام و اتمام بخشش است
.
(بحار الانوار ، ج ۷۸ ، ص ۱۱۳)
۶۰. براى مجازات در خطاها و لغزشها عجله نكن ، و بين خطا و مجازات براى
عذرخواهى فرصتى باقى بگذار .
(بحار الانوار ، ج ۷۸ ، ص ۱۱۳)
۶۱. مصيبتها و ناملايمات كليدهاى پاداش و ثواب هستند .
(بحار الانوار ، ج ۷۸ ، ص ۱۱۳)
۶۲. نعمت ، امتحان و آزمايش الهى است . پس اگر شكر كردى ، نعمت است و اگر
ناسپاسى كردى ، به غضب و خشم الهى تبديل مىشود.
(بحار الانوار ، ج ۷۸ ، ص ۱۱۳)
۶۳. از بهره زبانت همان مقدار براى تو كفايت مىكند كه راه هدايتت را از
گمراهى روشن كند .
(بحار الانوار ، ج ۷۸ ، ص ۱۱۴)
۶۴. از تفكر و تعقل غافل نشويد ، زيرا تفكر حيات بخش قلب آگاه و كليد درهاى
حكمت است .
(بحار الانوار ، ج ۷۸ ، ص ۱۱۵)
۶۵. اى پسر آدم ، از زمانى كه از مادر زاييده شدى مشغول نابود كردن عمر خود
بودهاى ، پس از باقىمانده عمر خود براى آينده ( عالم آخرت ) ذخيره كن ،
به درستى كه مؤمن از اين دنيا زاد و توشه برمىگيرد و كافر خوشگذارنى مىكند
.
و بعد اين آيه را تلاوت فرمودند : " و زاد و توشه برگيريد ، به درستى كه
بهترين توشه تقوى است " .
(كشف الغمه ، ج ۱ ، ص ۵۷۲)
۶۶. آماده سفر آخرت شو و قبل از فرارسيدن مرگ زاد و توشه خود را فراهم كن ،
و بدان كه تو در حالى دنيا را مىطلبى كه مرگ ، تو را مىطلبد ، و امروز غم
و اندوه فردا را نداشته باش ، و بدان كه هر چه از مال دنيا بيشتر از غذا و
خوراك خود به دست آوردى در حقيقت آن را براى ديگران ذخيره كردهاى ، و
بدان كه اموال حلال دنيا مورد محاسبه قرار خواهد گرفت و اموال حرام دنيا
عقاب و مجازات دارد و در اموال شبهناك و مشكوك سرزنش هست .
پس دنيا را مانند مردارى فرض كن و آن مقدار از آن برگير كه تو را كفايت كند
، پس اگر حلال باشد تو زهد ورزيدهاى و اگر حرام باشد گناهى مرتكب نشدهاى
چون به مقدار اضطرار و ناچارى استفاده كردهاى آنچنان كه از مردار به
هنگام ناچارى استفاده مىشود ، و اگر در آن عتاب و سرزنش باشد ، سرزنشى كم
و آسان خواهد بود .
(بحار الانوار ، ج ، ۴۴ ، ص ۱۳۹)
۶۷. براى دنيايت آنچنان رفتار كن كه گويا براى هميشه زندهاى ، و براى
آخرتت چنان رفتار كن كه گويا فردا خواهى مرد .
(بحار الانوار ، ج ، ۴۴ ، ص ۱۳۹)
۶۸. اگر به خاطر نيازى مجبور شدى با مردى دوست و همنشين شوى ، پس با كسى
دوست شو كه وقتى با او همنشينى مىكنى ، موجب زينت تو باشد و هنگامى كه
به او خدمتى كردى ، از تو حمايت كند و هنگامى كه از او در خواست كمك كردى
، تو را يارى كند و اگر سخنى گفتى ، سخن تو را تصديق كند و اگر حمله كردى ،
هجوم تو را قوت بخشد و اگر چيزى طلب كردى ، تو را يارى كند و اگر نقصى از تو
آشكار شد ، آن را بپوشاند و اگر نيكى از تو ديد ، آن را به حساب آورد .
(بحار الانوار ، ج ۴۴ ، ص ۱۳۹)
۶۹. هر كس قرآن بخواند ، يك دعاى مستجاب براى او مىباشد كه يا فورا اجابت
مىشود و يا با تأخير .
(بحار الانوار ، ج ۹۲ ، ص ۲۰۴)
۷۰. امام حسن ( ع ) : پيامبر خدا فرموده است : هر كس آية الكرسى را بعد از
نماز واجب بخواند ، تا نماز بعد در پناه و حفاطت خداست .
(مجمع الزوائد و منبع الفوائد ، ج ۱۰ ، ص ۱۰۲)
۷۱. هر روزهدارى هنگام افطار يك دعاى اجابت شده دارد . پس در اولين لقمه
افطار بگو : به نام خدا ، اى خدايى كه آمرزش تو فراگير و وسيع است ، مرا
ببخش .
(اقبال الاعمال ، ص ۱۱۶)
۷۲. امام حسن ( ع ) : پيامبر خدا فرموده است : كسى كه بعد از خواندن نماز
صبح در همان محل بنشيند و مشغول ذكر خدا شود تا خورشيد طلوع كند ، براى او
پرده و مانعى از آتش عذاب الهى خواهد بود .
(تيسير المطالب ، ص ۳۵۰)
۷۳. به درستى كه هر كس طالب عبادت باشد ، خود را براى آن آراسته و پاك
مىكند .
(تحف العقول ، ص ۲۳۶)
۷۴. سزاوار مرد روزهدار اين است كه ريشش را رنگ كرده و لباسش را خوشبو كند
، و سزاوار زن روزهدار اين است كه موى سرش را شانه كرده و لباسش را خوشبو
كند .
(الخصال ، ص ۶۱)
۷۵. از پدرم شنيدم كه پيامبر خدا فرموده است : هر كس در قضاى حاجت برادر
دينى خود كوشش كند ، مانند اين است كه نه هزار سال خدا را عبادت كرده باشد
در حالى كه روزها روزه و شبها مشغول عبادت باشد .
(الفقيه ، ج ۲ ، ص ۱۸۹)
۷۶. زكات دادن هرگز موجب كم شدن مال نمىشود.
(دعائم الاسلام ، ج ۱ ، ص ۲۴۶ - ۲۶۴)
۷۷. از پروردگارم شرم مىكنم از اينكه ملاقات كنم او را و حال آنكه من
پياده به زيارت خانه او نرفته باشم .
(حلية الاولياء ، ج ۲ ، ص ۳۷)
۷۸. به حضرت عرض شد چرا شما هرگز نيازمندى را نااميد بر نمىگردانيد ، اگر چه
سوار بر شتر باشيد ؟ فرمود : خود من هم محتاج و نيازمند درگاه خداوند هستم و
دوست دارم كه خداوند مرا محروم نگرداند و شرم دارم در حالى كه نيازمند
هستم ، نيازمندان را نااميد كنم .
عادت خداوند اين است كه نعمتهايش را بر من ارزانى بدارد و عادت من هم
اين است كه نعمتهايش را به بندگانش عطا كنم ، و مىترسم كه اگر از اين
عادت خود دست بردارم خداوند هم دست از عادت خود بردارد .
(نور الابصار ، ص ۱۲۳ - كنز المدفون ، ص ۴۳۴)
۷۹. وقتى يكى از شما دوستش را ملاقات مىكند ، بايد جاى نور در پيشانى او را
ببوسد .
(بحار الانوار ، ج ۷۸ ، ص ۱۱۰)
۸۰. آنكس كه مرگش فرا رسيده ، مهلت مىطلبد تا گذشته را جبران كند و آنكس
كه مرگش فرا نرسيده و براى عمل صالح فرصت دارد ، امروز و فردا مىكند .
(تحف العقول ، ص ۲۳۶)
۸۱. اى كسانى كه اهل خوشگذرانى و لذات دنيا هستيد ، بدانيد كه اين لذات
باقى ماندنى نيست ، و مغرور شدن به سايهاى كه زوال پذير است ، حماقت
است .
(اعلام الدين ، ص ۲۴۱)
۸۲. بيشترين عفو و بخشش كريم وقتى است كه خطاكار نتواند براى خطاى خود
عذرى بياورد .
(اعلام الدين ، ص ۲۹۷)
۸۳. كسى كه خدا را بشناسد ، او را دوست مىدارد و كسى كه دنيا را بشناسد ، در
آن زهد مىورزد . و شخص مؤمن عمل لهو و بيهوده انجام نمىدهد مگر وقتى كه
غافل مىشود ، و هنگامى كه متوجه كار بيهوده خود شد ، محزون مىگردد .
(تنبيه الخواطر و نزهة النواطر ( مجموعه ورام ) ، ج ۱ ، ص ۵۲)
۸۴. كسى كه بندگى خدا كند ، خداوند همه چيز را بنده او مىكند .
(تنبيه الخواطر و نزهة النواطر ( مجموعه ورام ) ، ج ۲ ، ص ۱۰۸)
۸۵. كسى كه كارهاى نيك خود را مىشمارد ، احسان و كرامتش را از بين مىبرد .
(بحار الانوار ، ج ۷۴ ، ص ۴۱۷)
۸۶. از آن حضرت در باره سكوت سؤال شد ، فرمود : سكوت پرده نادانى و زينت
آبرو و عزت است و كسى كه سكوت مىكند راحت و آسوده ، و همنشين او در امان
است .
(بحار الانوار ، ج ۷۸ ، ص ۱۱۱)
۸۷. مردى از امام حسن ( ع ) درخواست راهنمايى كرد . امام ( ع ) به او
فرمودند :
مرا ستايش نكن كه نسبت به خودم از شما آشناترم ، و دروغگو هم نشمار كه نظر
دروغگو بىارزش است ، و نزد من غيبت هيچ كس را نكن .
(بحار الانوار ، ج ۷۸ ، ص ۱۰۹)
۸۸. اى پسر آدم از اعمال حرام دورى كن تا شخص عابدى باشى ، و به آنچه
خداوند روزى تو كرده خوشنود و راضى باش تا بىنياز باشى ، و حق همسايگى را
در باره همسايهات مراعات كن تا مسلمان باشى ، و آنچنان با مردم رفتار كن
كه دوست دارى با تو رفتار شود تا شخص عادلى باشى .
(بحار الانوار ، ج ۷۸ ، ص ۱۱۲)
۸۹. از آن حضرت سؤال شد زندگى چه كسى از همه بهتر است ؟ فرمود : كسى كه
مردم را در زندگى خود شريك كند .
(تاريخ يعقوبى ، ج ۲ ، ص ۲۱۵)
۹۰. دست نيافتن به نيازمنديها بهتر از درخواست آن از نااهلان است .
(تاريخ يعقوبى ، ج ۲ ، ص ۲۱۵)
۹۱. بداخلاقى بدتر از بلا و مصيبت است .
(تاريخ يعقوبى ، ج ۲ ، ص ۲۱۵)
۹۲. اى اهل كوفه بدانيد كه صبر و شكيبايى زينت است ، و وفاى به عهد
جوانمردى است ، و عجله و شتابزدگى كمخردى است ، و كمخردى ضعف است ، و
همنشينى با فرومايگان موجب ننگ و رسوايى است ، و رفت و آمد با هرزگان و
گناهكاران موجب شك و بدگمانى است .
(ترجمة الامام الحسن ، ص ۱۶۷)
۹۳. ما تجربه كرديم و تجربه كنندگان نيز تجربه كردند ، ولى چيزى مفيدتر از
وجود صبر و پرضررتر از نبود صبر نديديم . با صبر همه امور اصلاح مىشود و چيزى
جاى آن را نمىگيرد .
(شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد ، ج ۱ ، ص ۳۱۹)
۹۴. هيچ حقى كه باطلى در آن نباشد مانند مرگ نديدم كه شبيهتر باشد به
باطلى كه حقى در آن نيست .
(شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحديد ، ج ۱۸ ، ص ۳۱۱)
۹۵. امام حسن مجتبى - عليه السلام - به هنگام ورود به مسجد سر را به طرف
آسمان بلند مىكرد و مىفرمود : پروردگارا ! مهمان تو جلو درب خانهات ايستاده
است .
اى نيكوكار ! بنده گناهكار و بدرفتار به درگاهت شتافته ، از زشتىهايى كه
مرتكب شده به خاطر زيبايىهايى كه در نزد توست درگذر ، اى بخشنده و كريم .
(بحار الانوار ، ج ۴۳ ، ص ۳۳۹
۹۶. دوازده چيز از آداب غذا خوردن بوده و بر هر مسلمانى لازم است كه از
آنها اطلاع داشته باشد ، چهار چيز آن واجب ، و چهار چيز ديگر سنت ، و چهار
مورد باقىمانده از ادب و اخلاق است . اما چهار امر لازم : شناسايى منعم ،
خشنود بودن به آنچه روزى گرديده ، نام خدا را بر زبان جارى كردن و
شكرگزارى در برابر نعمتى كه عطا شده است .
و چهار امرى كه سنت است : وضو گرفتن پيش از شروع به غذا ، نشستن بر طرف
چپ ، غذا خوردن با سه انگشت و ليسيدن انگشتان مىباشد . و چهار امرى كه از
آداب و اخلاق است : خوردن از غذاهاى جلوى خودش ، كوچك برداشتن لقمه ،
خوب جويدن غذا و كم نگاه كردن به صورت ديگران مىباشد .
(من لا يحضره الفقيه ، ج ۳ ، ص ۲۲۷ ، ح ۳۸)
۹۷ . شوخى كردن حرمت و احترام را از بين مىبرد .
(بحار الانوار ، ج ۷۸ ، ص ۱۱۳)
۹۸. كار نيك آن است كه در انجامش درنگ نشود ، و بعد از انجام آن منت
نگذارند .
(بحار الانوار ، ج ۷۸ ، ص ۱۱۵)
۹۹. قدر نعمتهاى پروردگار تا موقعى كه پابرجاست مجهول و ناشناخته است ، و
زمانى شناخته مىشود كه از دست رفته باشد .
(بحار الانوار ، ج ۷۸ ، ص ۱۱۵)
۱۰۰. كسى كه در دلش هوايى جز خشنودى خدا خطور نكند، من ضمانت مىكنم كه خداوند
دعايش را مستجاب كند.
(كافى ، ج۲ ، ص۶۲ )
منبع: باشگاه خبرنگاران