ولادت تا شهادت
ءابزار عشق و ارادت به ساحت مقدس كوثرولايت، دخت نبوت، همسر امامت، حضرتصديقه
طاهره، فاطمه مرضيه - سلام اللهعليها نه تنها از ناحيه شيعيان و شيفتگانشواجب
است كه هر كدام از معصومينعليهم السلام باسخنان خويش درباره آن بزرگوار
اظهارارادت نموده و نقش بهسزايى را ايفا كردهاند واز همه مهمتر، ابراز علاقه
رسول اللهصلى الله عليه وآلهاستبه حضرت زهراعليها السلام كه فاطمهعليها
السلام رافرشتهاى در سيماى انسان و پاره تن خودمىدانست و هرگاه نگاهش به او
مىافتاد،شادمان و مسرور مىشد.
اين محبت از محبتها جداست حب محبوب خدا، حب خداست.
در اينجا اوج عشق و محبتحضرت امامصادقعليه السلام به مادرش را در كلامش
مىخوانيم;لازم به توضيح است كه فقط به ترجمهسخنان حضرت بسنده شده است و
منابعروايت آورده شده كه در صورت نياز،خوانندگان مراجعه كنند.
ولادت حضرت فاطمهعليها السلام
مفضل بن عمر گويد: به امام صادقعليه السلامعرض كردم: ولادت فاطمه زهرا چگونه
بودهاست؟ حضرت فرمود: آرى، وقتى خديجه باپيامبر ازدواج كرد، زنان مكه او را
ترك كردند.هيچ فردى بر او وارد نمىشد و بر او سلامنمىكرد و هيچ زنى اجازه
نداشت تا با حضرتخديجه ملاقات داشته باشد.
همسر رسول اللهصلى الله عليه وآله از اين وضعيت رنجمىبرد تا زمانى كه به
فاطمه باردار شد.حضرت زهراعليها السلام در رحم مادر، شريك غم وغصههاى او بود و
ايشان را به صبر و بردبارىدعوت مىكرد. مونس تنهايى مادر بود و با اوسخن
مىگفت.
حضرت خديجه، موضوع مكالمه با جنينرابا پيامبر اكرمصلى الله عليه وآله ابراز
نمىكرد. تا اين كهروزى حضرت رسولصلى الله عليه وآله وارد منزل شد وسخن گفتن
حضرت فاطمهعليها السلام با مادرش راشنيد!
پيامبر پرسيد: چه كسى با تو سخنمىگفت؟
حضرت خديجه فرمودند: جنينى كه دررحم دارم.
پيامبرصلى الله عليه وآله فرمودند: جبرئيل به من بشارتداد كه اين جنين، دختر
است و او دخترىپاك و بسيار مبارك است. خداوند نسل مرا ازاو به وجود مىآورد و
از نسل او پيشوايانىبراى اين امتبه وجود آمده و بعد از انقطاعوحى، خلفاى
خداوند در زمين خواهندبود. (1)
هنگام ولادت
امام صادقعليه السلام مىفرمايد:
هنگامى كه فاطمهعليها السلام متولد شد و روىزمين قرار گرفت، نورى از چهرهاش
درخشيدو وارد همه خانههاى مكه شد و در شرق وغرب زمين جايى نماند مگر آنكه آن
نور بر اوتابيد. (2)
اسامى ويژه فاطمهعليها السلام
امام صادقعليه السلام مىفرمايد:
حضرت فاطمه در پيشگاه خداوند 9 اسم(مخصوص) دارد: فاطمه، صديقه، مباركه،طاهره،
زكيه، راضيه، مرضيه، محدثه، و زهراسلام الله عليها. (3)
انتخاب نام فاطمهعليها السلام
امام صادقعليه السلام مىفرمايد:
فاطمه را براى آن فاطمه ناميدند كه مردمنمىتوانند حقيقت او را درك كنند. (4)
چرا بتول؟
امام صادقعليه السلام مىفرمايد:
فاطمه را بتول ناميدند، زيرا بىنظيراست. (5)
چرا زهرا؟
امام صادقعليه السلام مىفرمايد:
براى آن كه هرگاه در محراب عبادتمىايستاد، نور او بر اهل آسمانها
مىتابيد;هم چنان كه نورستارگان بر اهل زمينمىتابد. (6)
باز فرمود:
زيرا كه خداوند او را از نور عظمتش بيافريد.او چون طلوع كرد، آسمان و زمين به
نورشپرتو افكن شد و چشمان فرشتگان توانايىديدن نورش را نداشتند. آنان
گفتند:پروردگارا! معبودا! اين چه نورى است؟
خداوند به آنها وحى كرد: اين نور از نور مناست كه در آسمان جاى دادم و از
عظمتمبيافريدم. او را از صلب پيامبرى از پيامبرانم -كه بر تمامى آنها برترى
دارد.- خارج مىكنم. ازاين نور رهبرانى به وجود مىآيد كه امر مرا بهپاى
مىدارند و مردم را به سوى حق هدايتمىكنند. من اين پيشوايان را بعد از
سپرىشدن وحى، جانشينان خود بر روى زمينمىگردانم. (7)
چرا محدثه؟
امام صادقعليه السلام در مورد محدثه بودنحضرت زهراعليها السلام مىفرمايد:
از اين جهتيكى از نامهاى فاطمهعليها السلام،محدثه بود كه ملائكه به حضور او
مىآمدند ومانند مريم با وى سخن مىگفتند. از جمله بهاو مىگفتند: اى فاطمه!
همانا خداوند تو رابرگزيد و تو را پاكيزه گردانيد و بر زنان ديگرجهان برترى
داده است. (8)
همچنين ملائكه به سخنان او گوشمىدادند و با وى سخن مىگفتند.
فاطمه يكشب از ملائكه پرسيد: مگر مريمبرترين زنان جهان نيست؟
ملائكه گفتند: مريم سرور زنان زمان خودبود; ولى خداوند سبحان تو را سرور
زنانزمان خود، سرور زنان عصر مريم و حتى سرورزنان از اولين تا آخرين قرار داده
است. (9)
ازدواج حضرت زهراعليها السلام
«امام صادقعليه السلام درباره قول خداوندسبحان كه دو درياى ژرف را پيوست تا به
همبرسند.» (10)
فرمودند: على و فاطمه دو دريايى ژرفند،هيچ كدام برديگرى نمىخروشند. از آن
دو،لؤلؤ و مرجان يعنى حسن و حسينعليهما السلامبيرون آيد. (11)
فدك
حضرت صادقعليه السلام فرمود:
وقتى كه آيه «و ات ذاالقربى حقه والمسكين» نازل شد، پيغمبر اكرمصلى الله عليه
وآله بهجبرئيل فرمود: مسكين را مىشناسم ولىذوالقربى چه كسانى هستند؟ عرض
كرد:نزديكان تو مىباشند. پس رسول خداصلى الله عليه وآلهحسن و حسين و
فاطمهعليهم السلام را نزد خويش فراخواند و فرمود: خدا به من دستور داده كه
حقشما را بدهم. بدين جهت فدك را به شماواگذار كردم. (12)
نماز زهراعليها السلام
هركس چهار ركعت نماز بخواند (هردوركعتبه يك سلام) و در هر ركعت پس ازسوره حمد
پنجاه مرتبه «قل هوالله احد» رابخواند، اين نماز، نماز فاطمهعليها السلام است.
(13)
سرور زنان بهشتيان
مفضل گويد: به امام صادقعليه السلام عرض كردم:اين كه پيامبرصلى الله عليه وآله
فرموده است، فاطمه سرورزنان بهشتيان است، آيا سرور زنان روزگارخود بود؟
حضرت فرمودند: آن مريم بود كه سرورزنان روزگار خود بود; ولى فاطمه سرور
زناناهلبهشت از اولين و آخرين است. (14)
تسبيح حضرت زهراعليها السلام
امام صادقعليه السلام مىفرمايد:
تسبيح فاطمه زهراعليها السلام در هر روز بعد از هرنمازى در نزد من محبوبتر است
از هزارركعت نماز (مستحبى) كه در هر روز خواندهشود و ما فرزندانمان را به گفتن
تسبيحفاطمهعليها السلام امر مىكنيم; چنان كه آنان را بهنماز فرمان مىدهيم.
(15)
درجاى ديگر مىفرمايد:
هركس پس از نماز واجب با صدر بار تسبيحفاطمه زهرا، خداوند را به پاكى ياد كند
و بهدنبال آن «لااله الا الله» بگويد، خداوند او رامىآمرزد. (16)
باز فرموده است:
هركس تسبيح فاطمهعليها السلام را بعد از نمازواجب و قبل از اين كه پاهايش را
باز كند(برخيزد) به جا آورد، خدا بهشت را بر اوواجب مىكند. (17)
مصحف فاطمهعليها السلام
امام صادقعليه السلام مىفرمايد:
وقتى كه خداى متعال روح پيامبرش راقبض كرد، فاطمهعليها السلام به شدت محزون شد
وجز خدا كسى از درد دل وى خبر نداشت. بعداز آن فرشتهاى را به سوى او فرستاد تا
وى راتسليت گفته و با او گفتگو كند. حضرتفاطمهعليها السلام اين موضوع را به
اطلاعاميرالمؤمنينعليه السلام رسانيد. آن حضرت فرمود:هرگاه چنين احساسى كردى،
مرا خبر كن.بدين ترتيب علىعليه السلام گفتگوها را مىنوشت و ازاين طريق، مصحف
فاطمهعليها السلام به وجودآمد. (18)
باز در اين خصوص امام صادقعليه السلام فرمودهاست:
همانا مصحف فاطمهعليها السلام نزد ماست و مردمنمىدانند كه اين مصحف چيست و
آن از نظرحجم سه برابر قرآن است و يك كلمه از اينقرآن در آن مصحف نيست; بلكه
مندرجاتآن عبارت است از امورى كه پروردگار بزرگ برمادرمان املا و وحى فرموده
است. (19)
تولاى حضرت زهراعليها السلام
دوستى و قبول ولايت اولياى خدا وبىزارى از دشمنان آنها و از كسانى كه
به آلمحمدصلى الله عليه وآله ستم كردند و هتك حرمت آناننمودند، فدك را از
فاطمهعليها السلام گرفتند و ازميراثش باز داشتند، حقوق او و همسرش راغصب كردند
و به سوختن خانهاش همتگماشتند، واجب است. (20)
چرا صديقه؟
مفضل گويد به امام صادقعليه السلام عرض كردم:
چه كسى فاطمهعليها السلام را غسل داد؟
فرمودند: غسل دهنده اميرالمؤمنينعليه السلامبود.
گويى از فرموده امام ششم مطلب بر منگران آمد. ايشان فرمودند: گويا آنچه به
توگفتم، برتو گران آمد؟
عرض كردم: فدايتان شوم، چنين است.
حضرت فرمودند: پذيرش اين مطلب برتودشوار نيايد; زيرا كه
فاطمه صديقه بود و كسىجز صديق را نشايد كه صديقه را غسل دهد.مگر نمىدانى كه
مريم را كسى جز عيسىعليه السلامغسل نداد. (21)
شهادت حضرت زهراعليها السلام
امام صادقعليه السلام مىفرمايد:
چون وفات فاطمهعليها السلام نزديك شد، شروعبه گريه كرد. اميرالمؤمنينعليه
السلام به او گفت:
همسر عزيزم! چرا گريه مىكنى؟
حضرت فاطمهعليها السلام فرمود: براى مظلوميتتو گريه مىكنم.
مولى علىعليه السلام فرمودند: گريه نكن، اينمسئله در راه خدا براى من آسان
است.
امام صادقعليه السلام مىفرمايند: زهراعليها السلاموصيت كرد كه على به آن دو
خليفه اجازهندهد كه آن دو در تشييع فاطمهعليها السلام شركتكنند و حضرت
علىعليه السلام نيز چنين كرد. (22)
پاورقيها:
1 - بحارالانوار، ج 16، ص 79.
2 - امالى صدوق، ص 594.
3 - بحارالانوار، ج 43، ص 10.
4 - همان، ص 65.
5 - همان، ج 43، ص 16.
6 - معانى الاخبار، ص 64; علل الشرايع، ج 1، ص181; عوالم العلوم، ج 11، ص
63.
7 - علل الشرايع، ج 1، ص 179; دلائل الامامه،ص54; بحارالانوار، ج 43، ص
12.
8 - بحارالانوار، ج 43، ص 78.
9 - همان.
10 - الرحمن، آيه 22.
11 - مناقب ابن شهرآشوب، ج 3، ص 318; خصال،ج1، ص 65.
12 - بحارالانوار، ج 8، ص 93.
13 - من لايحضره الفقيه، ج 1، ص 564.
14 - بحارالانوار، ج 43، ص 26.
15 - فروع كافى، ج 3، ص 343; مرآة العقول، ج 15،ص 176.
16 - فروع كافى، ج 3، ص 342.
17 - فلاح السائل، سيد بن طاووس، ص 165.
18 - بحارالانوار، ج 26، ص 44 و 43 و 80; اصولكافى، ج 1، ص 240.
19 - بحارالانوار، ج 26، ص 38، حديث 70.
20 - خصال، ج 2، ص 603.
21 - بحارالانوار، ج 27، ص 291، حديث 7; اصولكافى، ج 1، ص 459.
22 - عوالم العلوم، ج 11، ص 494; بحارالانوار، ج43، ص 218.
منبع: نشريه فرهنگ كوثر ، شماره
42