بسماللّه الرحمن الرحيم
ربنا آتنا في الدنيا حسنة و في الاخرة حسنة و قنا عذاب النار
دختر عزيزم فاطي ديگر از ويژگيهاي تو آن است كه يك
مطلب را آنقدر تعقيب ميكني و اصرار در اجراء آن داري كه هيچ عذري پذيرفته نيست
و از يك پير درمانده تهيدست از معارف و معالم الهي آنرا ميخواهي كه يك عارف
بلندپايه و يك فيلسوف پرمايه از نزديك شدن به آن عاجز است.
در باره شخصيتي كه هزار بعد الهي دارد كه معرفت به هر
بعد آن از حيطه قلم و زبان خارج است چه ميتوان گفت و چه ميتوان فهميد. شخصيت
زهراي مرضيه و صديقه طاهره (ع) را كسي نشناسد جز آنانكه داراي ابعاد الهي تا
آخرين نقطه آن باشند و آن نيست جز پيامبران اوليالعزم و خُلّص اولياء همچون
معصومين عليهم صلواتاللّه. او از مرتبه غيب احديت ظاهر و تا آخرين نقطه شهود
جلوهگر و از ادني مرتبه شهود تا مرتبه اعلاء غيب مُتيّم دائره است چون خُلّص
اولياء عليهم سلاماللّه و هر عارف يا فيلسوف يا عالم كه دعوي معرفت مقام مقدس
او كند در خطا و اشتباه بسر ميبرد.
چگونه ميتوان از مقام آن بزرگوار پرده برداشت كه
پيامبر اسلام در زمان حياتش با او معامله يك كامل مطلق ميكرد و پس از رحلت
شريفش به حسب روايات معصومين چون روايت كافي از حضرت ابيعبداللّه صادق عليه
صلواتاللّه كه فرمود فاطمه (ع) بعد از رسول خدا صلياللّه عليه و آله و سلم
هفتاد و پنج روز زنده بود و سخت در فراق پدر محزون بود و پياپي جبرئيل نزد آن
حضرت ميآمد و در عزاي پدر بزرگوار او تسليت نيكو ميداد و نفس مباركش را با
طَيَّبَاللّهُ نفْسَك شاد ميكرد و از پدر بزرگوارش و مكانت او خبر ميداد و
خبر ميداد از آنچه بذريه او خواهد گذشت بعد از او و همواره علي عليهالسلام آن
مطالب را مينوشت در اين هفتاد و پنج روز ملك وحي كه بر انبياء عظام نازل شده
وحي خدا را ميآورند بر آن يادگار اعظم انبياء وحي ميآورد و كاتب وحي حضرت
اميرالمؤمنين بود و شايد آنچه بر ذريه مباركه او در طول تاريخ الي يومالقيمه
از جانب ستمگران و جباران و غاصبان حقوق بشر وارد شده و خواهد شد در آن صحيفه
شريفه كه دست بدست ائمه اطهار عليهمالسلام دور زده و اكنون نزد حضرت
بقيهاللّه اعظم ارواحنا فداه ميباشد و مورد استفاده از اسرار آن قرار
گرفتهاند باشد و گوئي در آن علم به آنچه تحقق دارد هست چنانچه در روايات است و
البته آنچه بر ذريه او ميگذرد شعبهايست از آن در مصحف فاطمه اگر مراد از ذريه
اولاد او الي يومالقيمه باشد و اگر مقصود همه شيعيان علي بنابيطالب و ائمه
معصومين باشد كه در روايات ميتوان استفاده كرد آنچه بر شيعيان از ستمگران عالم
گذشته و خواهد گذشت در آن هست و قضاياي امروز ما در آن صحيفه شريفه است كه نزد
حضرت بقيهاللّه روحي فداه است و نكته جالب آنكه آنچه براي صحيفه است كه به
املاء جبرائيل و كتابت حضرت ولياللّه مطلق اميرالمومنين علي بنابيطالب براي
هيچ يك از كتب آسماني جز قرآن كريم نيست كه كاتب وحي علي عليهالسلام باشد و
اين افتخاري است براي شيعيان آن بزرگوار بويژه ذريه مباركه او چون فاطي عزيز و
بستگان او.
تو ميگويي من از اين بانو صحبت كنم و من و قلم. من و
قلم و زبان بشر چگونه صحبت كند از بانويي كه جبرئيل را به حسب نظري همچون پدرش
صلياللّه عليه و آله و سلم به قدرت مافوق ملكوت از غيب عالم ملكوت متنزّل
ميكند به عالم ملك و آنچه در غيب است در شهادت ظاهر ميكند. پس بگذار از اين
وادي هولناك بگذرم و بگويم همين فاطمه عليها سلاماللّه كه در مراحل الهي غيبي
چنين است در عالم شهادت ظاهر و چون پدرش و شوهرش در صورت يك بشر ظاهر و در جميع
امور عالم ملك چون تعليم و تعلم و بسط فرهنگ اسلامي و معارضه باطاغوتيان و جديت
براي حكومت عدل و احقاق حقوق بشريت و ابطال دعوتهاي شيطاني كوشش بسزا نمود و هم
او عليها سلاماللّه بود كه بعد از پدرش كه ميخواست كجرويهاي منحرفين خط
ابطال بر زحمات جانفرسا رسول صلياللّه عليه و آله و سلم بكشد براي روشن
نمودن اذهان عامه آن خطبه كوبنده را در مسجد رسولاللّه صلياللّه عليه و آله
پيش عموم حاضران در مسجد انشاء كرد و حقايق را روشن نمود و با احتجاج بر خلفاء
از حكومت حق اسلامي كه بنص پيامبر اسلام صلياللّه عليه و آله و سلم و آيات
كريمه الهي از مختصات حضرت علي بنابيطالب صلواتاللّه عليه بود دفاع فرمود و
خط بطلان بر توطئههاي شيطاني كشيد. و هم او بود كه بحسب تاريخ در بعض ميدانهاي
جنگ حاضر ميشد و چون جراحي معنوي بر دلهاي مجاهدين مرهم ميگذاشت و گاهي خود
متكفل جراحي ميشد و آن طور نبود كه در خانه بنشيند و مشغول دعا و نماز شود و
از مصالح مسلمانان چشم بپوشد و چه بسيار زنهاي متعهدي كه در صدر اسلام در
ميدانها حاضر و خدمت ميكردند چنانچه امروز بحمداللّه تعالي خدمت بانوان
در جمهوري اسلامي بر همه واضح است و براي دفاع از اسلام و ميهن اسلامي قشر
عظيمي از آنان تعليم نظامي با حفظ و مراعات جهات شرعيه ميبينند و براي اين
واجب شرعي و عقلي خود را مهيا ميكنند. بگذار تا ياوهگويان و حسودان و شيطان
صفتان هر چه ميخواهند بگويند و اين نكته را بگويم كه اگر حكومتي غيراسلامي يا
ضداسلامي باشد چنانچه در عصر جهنمي ستمشاهي بود ما شركت هر كس را در آن حكومت
حرام ميدانيم بلكه مساجدي را كه براي محو اسلام و توطئه اسلام بر ضداسلام است
از محرمات ميدانيم و اكنون قرآنهايي كه رژيم فاسد سعودي براي محو قرآن و
اسلام طبع و نشر ميكند از اعظم محرمات ميشماريم و خداوند تعالي همه از شرور
شياطين و متقدسين كه با اسم اسلام دانسته يا ندانسته و از روي جهالت بجمهوري
اسلامي و حقا باسلام ضربه وارد ميكنند حفظ فرمايد.
والسلام عليك.
و اينهم شعر يا معر تحميلي
فاطي از فاطمه خواهد سخني
بين چه ميخواهد از مثل مني
آنكه جبريل پيامآور اوست
عارف منزلتش داور اوست
كي است در جمع رسل جز احمد
كاتب وحي وي از سوي احد
دخترم دست بدار از دل من
عشق من جوي در آب و گل من
منبع:نشريه
پيام زن ، شماره 105