شرايط وجوب و صحت روزه
س 750 : دخترى كه به سن تكليف رسيده ولى به علت ضعف جسمانى توانائى روزه گرفتن
ندارد، و بعد از ماه مبارك رمضان هم نمىتواند قضاى آن را بجا آورد تا اينكه
ماه رمضان سال بعد فرا مىرسد، چه حكمى دارد؟
ج: ناتوانى از گرفتن روزه و قضاى آن به مجرد ضعف و عدم قدرت موجب سقوط قضاى
روزه نمىشود، بلكه قضاى روزههاى ماه رمضان كه از او فوت شده، بر وى واجب است.
س 751 : دخترانى كه تازه به سن تكليف رسيدهاند و روزه گرفتن بر آنها مقدارى
مشكل است، چه حكمى دارند؟ آيا سن بلوغ شرعى دختران اكمال نه سال قمرى است؟
ج: بنا بر نظر مشهور، بلوغ شرعى دختران همان تكميل نه سال قمرى است كه در اين
هنگام روزه بر آنها واجب است و ترك آن به مجرد بعضى از عذرها جايز نيست، ولى
اگر روزه گرفتن به آنها در بين روز آسيب برساند و يا موجب مشقت آنها شود، افطار
براى آنها جايز است.
س 752 : من زمان دقيق رسيدن به سن تكليف خود را نمىدانم، از جناب عالى
خواهشمندم بيان فرمائيد كه از چه زمانى قضاى نماز و روزه بر من واجب است؟ و آيا
كفاره روزه بر من واجب است يا به علت جهل به مسئله قضاى آن كفايت مىكند؟
ج: فقط قضاى آن مقدار از نمازها و روزهها كه يقين به فوت آن بعد از رسيدن به
سن قطعى تكليف شرعى داريد، بر شما واجب است، و در مورد روزه اگر بعد از رسيدن
قطعى به سن تكليف عمدا افطار كرده باشيد، علاوه برقضا كفاره هم واجب است.
س 753 : اگر دختر نه سالهاى كه روزه بر او واجب شده، به دليل دشوارى، روزهاش
را افطار نمايد، آيا قضا بر او واجب است يا خير؟
ج: قضاى روزههائى كه از ماه رمضان افطار كرده بر او واجب است.
س 754 : اگر فردى بخاطر عذرى قوى، پنجاه درصد احتمال دهد كه روزه بر او واجب
نيست و به همين دليل روزه نگيرد، ولى بعدا معلوم شود كه روزه بر او واجب بوده،
از جهت قضا و كفاره چه حكمى دارد؟
ج: اگر افطار عمدى روزه ماه مبارك رمضان به مجرد احتمال عدم وجوب روزه بر وى
باشد، در فرض سؤال بر او علاوه بر قضا كفاره هم واجب است. بله، اگر افطار به
علت ترس از ضرر باشد و ترس هم منشأ عقلائى داشته باشد، كفاره واجب نيست ولى قضا
بر او واجب است.
س 755 : شخصى مشغول انجام خدمت سربازى است و به علت مسافرت و حضور در محل خدمت،
نمىتواند روزه ماه رمضان سال گذشته را بگيرد، و هنگام حلول ماه رمضان امسال
نيز در محل خدمت است و احتمال دارد كه باز هم نتواند روزه بگيرد، آيا اگر پس از
پايان دوره خدمت سربازى بخواهد روزه اين دو ماه را قضا نمايد، كفاره هم بر او
واجب است يا خير؟
ج: كسى كه بر اثر عذر مسافرت، روزه ماه رمضان از او فوت شده و آن عذر تا ماه
رمضان سال آينده استمرار داشته، فقط قضاى آن بر او واجب است و كفاره تأخير واجب
نيست.
س 756 : اگر شخص روزه دار جنب باشد و تا قبل از اذان ظهر متوجه آن نشود و پس از
آن غسل ارتماسى نمايد، آيا روزهاش باطل مىشود؟ و اگر بعد از غسل متوجه شود كه
در حال روزه غسل ارتماسى نموده است آيا قضاى آن واجب است؟
ج: اگر غسل ارتماسى بر اثر فراموشى و غفلت از روزه دار بودن باشد، غسل و روزه
او صحيح است و قضاى روزهاش بر او واجب نيست.
س 757 : اگر شخصى بخواهد قبل از زوال به محل اقامتش برسد، ولى در راه بخاطر
پيشامد حادثهاى نتواند در زمان معين به مقصد برسد، آيا روزه او اشكال دارد؟ و
آيا كفاره بر او واجب است يا اينكه بايد فقط قضاى روزه آن روز را بجا آورد؟
ج: روزهاش در سفر صحيح نيست و بر او فقط قضاى روزه آن روزى كه پيش از ظهر به
محل اقامتش نرسيده واجب است و كفارهاى ندارد.
س 758 : اگر هواپيما در ارتفاع بالا و مسير طولانى در حال پرواز باشد و پرواز
حدود دو ساعت و نيم تا سه ساعت طول بكشد، مهماندار و خلبان هواپيما براى حفظ
تعادل خود هر بيست دقيقه احتياج به نوشيدن آب دارند، در اين صورت آيا در ماه
مبارك رمضان، كفاره و قضاى روزه بر آنها واجب مىشود؟
ج: اگر روزه براى آنها ضرر داشته باشد، جايز است با نوشيدن آب افطار نمايند و
قضاى آن را بجا آورند و در اين حالت كفاره بر آنها واجب نيست.
س 759 : آيا اگر زن در ماه مبارك رمضان دو ساعت يا كمتر مانده به اذان مغرب حيض
شود، روزهاش باطل مىشود؟
ج: روزهاش باطل است.
س 760 : كسى كه با پوشيدن لباس مخصوص (مانند لباس غواصى) بدون اينكه بدنش خيس
شود در آب فرو رود، روزهاش چه حكمى دارد؟
ج: اگر لباس به سر او چسبيده باشد، صحت روزهاش محل اشكال است و بنا بر احتياط
وجوبى قضاى آن لازم است.
س 761 : آيا مسافرت عمدى در ماه رمضان به قصد افطار و فرار از روزه گرفتن، جايز
است؟
ج: مسافرت در ماه رمضان اشكال ندارد، و در صورت مسافرت ولو اينكه براى فرار از
روزه باشد، افطار بر او واجب است.
س 762 : شخصى كه روزه واجب بر عهدهاش است و قصد دارد آن را بگيرد ولى بر اثر
پيشامدى نتواند روزه بگيرد مثلا بعد از طلوع خورشيد آماده مسافرت شد و به سفر
رفت و بعد از ظهر برگشت و در بين راه هم مرتكب هيچيك از مفطرات نشد، ولى وقت
نيت روزه واجب از وى فوت شد، و آن روز هم از روزهائى است كه روزه در آن مستحب
است، آيا مىتواند نيت روزه مستحبى كند يا خير؟
ج: اگر قضاى روزه ماه رمضان بر ذمهاش باشد، نيت روزه مستحبى حتى بعد از فوت
وقت نيت روزه واجب، از وى صحيح نيست.
س 763 : من معتاد به سيگار هستم و در ماه مبارك رمضان هر چه تلاش مىكنم كه
تندخو نباشم نمىتوانم و همين باعث ناراحتى زياد افراد خانوادهام شده است و
خودم هم از وضعيت دشوارم رنج مىبرم، تكليف من چيست؟
ج: روزه ماه مبارك رمضان بر شما واجب است و جايز نيست در حال روزه سيگار بكشيد،
و نبايد بدون دليل با ديگران تند برخورد كنيد.
زن باردار و شيرده
س 764 : آيا روزه گرفتن بر زن باردارى كه نمىداند روزه بر جنين او ضرر دارد يا
خير، واجب است؟
ج: اگر بر اثر روزه، خوف ضرر بر جنين داشته باشد و خوف وى هم داراى منشاء
عقلائى باشد، افطار بر او واجب است، در غير اين صورت واجب است روزه بگيرد.
س 765 : زنى كه كودك خود را شير مىداده و باردار هم بوده و در همان حال روزه
ماه رمضان را هم گرفته است، و هنگام زايمان فرزندش مرده به دنيا آمد، اگر از
ابتدا احتمال ضرر را مىداده و در عين حال روزه گرفته است:
1- آيا روزهاش صحيح است يا خير؟
2- آيا ديه بر ذمه او هست يا خير؟
3- اگر احتمال ضرر نمىداده ولى بعدا معلوم شده كه روزه گرفتن براى جنين ضرر
داشته، چه حكمى دارد؟
ج: اگر با وجود خوف از ضررى كه داراى منشاء عقلائى است، روزه گرفته باشد و يا
بعدا برايش معلوم شود كه روزه براى وى يا براى جنيناش ضرر داشته، روزهاش صحيح
نيست و قضاى آن بر او واجب است، ولى ثبوت ديه جنين متوقف بر اين است كه ثابت
شود فوت جنين مستند به روزه گرفتن وى است.
س 766 : من به لطف خداوند متعال داراى فرزندى هستم كه شيرخوار است. إن شاء الله
تعالى بزودى ماه مبارك رمضان فرا خواهد رسيد. در حال حاضر مىتوانم روزه بگيرم
ولى در صورت روزه گرفتن، شيرم خشك خواهد شد. با توجه به اينكه داراى بنيه ضعيفى
هستم و كودكم هر ده دقيقه شير مىخواهد، چه وظيفهاى دارم؟
ج: اگر به دليل كم يا خشك شدن شيرتان بر اثر روزه، خوف ضرر بر طفل خود داشته
باشيد، مىتوانيد روزه تان را افطار كنيد، ولى براى هر روزى بايد يك مد طعام به
فقير بدهيد و قضاى روزه را هم بعدا بجا آوريد.
بيمارى و منع پزشك
س 767 : بعضى از پزشكان كه به مسائل شرعى ملتزم نيستند، بيماران را از روزه
گرفتن به دليل ضرر داشتن منع مىكنند، آيا گفته اين پزشكان حجت است يا خير؟
ج: اگر پزشك امين نباشد و گفته او هم اطمينان آور نباشد و باعث خوف ضرر نشود،
گفته او اعتبارى ندارد.
س 768 : مادرم تقريبا سيزده سال بيمار بود و به همين دليل نمىتوانست روزه
بگيرد. من دقيقا اطلاع دارم كه علت روزه نگرفتن او احتياج به مصرف دارو بوده
است، اميدواريم ما را راهنمائى فرمائيد كه آيا قضاى روزهها بر او واجب است؟
ج: اگر عدم توانائى او از روزه گرفتن بر اثر بيمارى بوده، قضا ندارد.
س 769 : من بر اثر ضعف جسمانى از ابتداى سن بلوغ تا دوازده سالگى روزه
نگرفتهام، در حال حاضر چه تكليفى دارم؟
ج: واجب است، روزههائى را كه در ماه مبارك رمضان با اينكه به سنّ تكليف رسيده
بوديد نگرفتهايد، قضا كنيد، و اگر افطار روزه ماه رمضان عمدى و اختيارى و بدون
عذر شرعى بوده، كفاره هم بر شما واجب است.
س 770 : چشم پزشك مرا از روزه گرفتن منع كرده و گفته است كه به علت ناراحتى چشم
به هيچ وجه نبايد روزه بگيرم ولى من به گفته او توجه نكرده و شروع به روزه
گرفتن كردم كه باعث بروز مشكلاتى براى من در اثناى ماه رمضان شد. بطورى كه در
بعضى از روزها هنگام عصر احساس ناراحتى مىكنم، لذا متحير و مردد هستم بين
اينكه روزه نگيرم و يا ناراحتى ام را تحمل كرده و روزه را تا غروب ادامه دهم.
سؤال اين است كه آيا اصولا روزه گرفتن بر من واجب است؟ و در روزهائى كه روزه
مىگيرم و نمىدانم قدرت ادامه آن را تا غروب دارم يا نه، آيا روزهام را ادامه
دهم؟ و نيت من چگونه بايد باشد؟
ج: اگر از گفته پزشك متدين و امين اطمينان حاصل كنيد كه روزه براى چشم شما ضرر
دارد و يا خوف ضرر داشته باشيد، روزه گرفتن براى شما واجب نبوده و بلكه جايز هم
نيست، و با خوف ضرر نيت روزه صحيح نيست. و در صورت عدم خوف ضرر نيت روزه اشكال
ندارد ولى صحت روزه متوقف بر اين است كه براى شما واقعا ضرر نداشته باشد.
س 771 : من از عينك طبى استفاده مىكنم و در حال حاضر چشمانم بسيار ضعيف است.
هنگامى كه به پزشك مراجعه كردم به من گفت اگر براى تقويت چشمانم تلاش نكنم،
ضعيفتر خواهند شد، بنابراين اگر از روزه ماه رمضان معذور باشم، چه وظيفهاى
دارم؟
ج: اگر روزه براى چشمان شما ضرر دارد، واجب نيست روزه بگيريد، بلكه واجب است
افطار كنيد، و اگر بيمارى شما تا ماه رمضان آينده استمرار پيدا كرد، قضاء روزه
بر شما واجب نيست، ولى واجب است عوض هر روز يك مد طعام به فقير بدهيد.
س 772 : مادرم به بيمارى شديدى مبتلاست و پدرم نيز از ضعف جسمانى رنج مىبرد و
در عين حال هر دو روزه مىگيرند كه گاهى مشخص است كه روزه باعث تشديد بيمارى
آنها مىشود، تاكنون نتوانستهام آنها را قانع كنم كه لااقل هنگام شدت بيمارى
روزه نگيرند. خواهشمنديم ما را در مورد حكم روزه آنها راهنمائى فرمائيد.
ج: ملاك تأثير روزه در ايجاد بيمارى يا تشديد آن و عدم قدرت بر روزه گرفتن
تشخيص خود روزه دار نسبت به خودش است و اگر بداند روزه براى او ضرر دارد يا خوف
ضرر داشته باشد و در عين حال بخواهد روزه بگيرد روزه گرفتن براى وى حرام است.
س 773 : در سال گذشته توسط پزشك متخصص موردعمل جراحى كليه قرار گرفتم. وى مرا
از گرفتن روزه تا آخر عمر منع نمود، ولى در حال حاضر هيچ مشكل و دردى احساس
نمىكنم و حتى بطور طبيعى غذا مىخورم وآب مىنوشم و هيچيك از عوارض بيمارى را
هم حس نمىكنم، وظيفه من چيست؟
ج: اگر خود شما از ضرر روزه خوف نداريد و حجت شرعى هم بر آن نداريد، واجب است
روزه ماه رمضان را بگيريد.
س 774 : اگر پزشك شخصى را از روزه گرفتن منع كند آيا با توجه به اينكه بعضى از
پزشكان اطلاعى از مسائل شرعى ندارند، عمل به گفته او واجب است؟
ج: اگر مكلّف از گفته پزشك يقين پيدا كند كه روزه براى او ضرر دارد و يا از
گفته وى يا منشاء عقلائى ديگرى براى او خوف از ضرر حاصل شود روزه گرفتن براى او
واجب نيست.
س 775 : در كليههاى من سنگ جمع مىشود و تنها راه جلوگيرى از جمع شدن سنگ در
كليه، نوشيدن مستمر مايعات است و از آنجائى كه پزشكان معتقدند كه من نبايد روزه
بگيرم، تكليف واجب من نسبت به روزه ماه مبارك رمضان چيست؟
ج: اگر جلوگيرى از بيمارى كليه مستلزم نوشيدن آب يا ساير مايعات در طول روز
باشد، روزه گرفتن بر شما واجب نيست.
س 776 : از آنجا كه مبتلايان به مرض قند مجبورند هر روز يك يا دو بار آمپول
انسولين تزريق كنند و نبايد در وعدههاى غذائى آنها تأخير و فاصله بيفتد زيرا
باعث پايين آمدن ميزان قند خون و در نتيجه نوعى تشنج و بيهوشى مىشود، لذا گاهى
پزشكان به آنها توصيه مىكنند كه در روز چهار نوبت غذا بخورند، خواهشمنديم نظر
شريف خود را درباره روزه اين افراد بيان فرمائيد.
ج: اگر بدانند خوددارى از خوردن و آشاميدن از طلوع آفتاب تا غروب، به آنان ضرر
مىرساند يا خوف ضرر داشته باشند، روزه گرفتن بر آنها واجب نبوده و بلكه
جايز نيست.
مبطلات روزه
س 777 : آيا اگر از دهان شخص روزه دار خون بيايد، روزهاش باطل مىشود؟
ج: روزه به سبب آن باطل نمىشود ولى واجب است از رسيدن خون به حلق جلوگيرى كند.
س 778 : لطفا ً نظرتان را درباره استعمال انفيه در ماه مبارك رمضان توسط شخص
روزه دار بيان فرما ييد.
ج: اگر استعمال آن موجب داخل شدن چيزى از طريق بينى به حلق شود، استفاده از آن
توسط شخص روزه دار جايز نيست.
س 779 : آيا ماده «ناس» كه از توتون و غير آن ساخته مىشود و براى چند دقيقه
زير زبان گذاشته شده و سپس از دهان بيرون انداخته مىشود، مبطل روزه است يا
خير؟
ج: اگر آب دهان مخلوط به ماده «ناس» را فرو ببرد، موجب بطلان روزهاش مىشود.
س 780 : نوعى داروى طبى براى اشخاص مبتلا به تنگى نفس شديد وجود دارد كه عبارت
است از يك قوطى كه در آن مايع فشرده شده وجود دارد و با فشار دادن آن داروى
مايع بصورت پودر گاز از طريق دهان وارد ريه شخص بيمار شده و موجب تسكين حال وى
مىگردد. گاهى بيمار مجبور مىشود در يك روز چندين بار از آن استفاده كند، آيا
با وجود استفاده از اين دارو، روزه گرفتن جايز است؟ با توجه به اينكه بدون
استفاده از آن روزه گرفتن غيرممكن و يا بسيار سخت خواهد بود.
ج: اگر مادهاى كه از طريق دهان وارد ريه مىشود، فقط هوا باشد، ضررى براى روزه
ندارد، ولى اگر هواى فشرده شده همراه با دارويى هر چند بصورت گاز يا پودر باشد
و وارد حلق شود صحت روزه محل اشكال است و بايد از آن اجتناب شود، و اگر روزه
گرفتن بدون آن دارو ممكن نباشد مگر با تحمل مشقت و سختى، استفاده از آن جايز
خواهد بود.
س 781 : من در بيشتر روزها آب دهانم با خونى كه از لثههايم مىآيد مخلوط
مىشود و گاهى نمىدانم آب دهانى كه فرو مىبرم همراه با خون است يا خير؟
روزهام با اين حال چه حكمى دارد؟ اميدوارم مرا راهنما يى فرمائيد.
ج: اگر خون لثه در آب دهان مستهلك شود، محكوم به طهارت است و بلعيدن آن اشكال
ندارد و مبطل روزه نيست، و همچنين در صورت شك در همراه بودن آب دهان با خون،
فرو بردن آن اشكال ندارد و به صحت روزه ضرر نمىزند.
س 782 : در يكى از روزهاى ماه رمضان روزه گرفتم ولى دندانهايم را مسواك نزدم، و
بدون اينكه باقيمانده غذاهاى لابلاى دندانها را عمدا ببلعم، خودبخود بلعيده شده
است. آيا قضاى روزه آن روز بر من واجب است؟
ج: اگر علم به وجود باقيمانده غذا در بين دندانهايتان و يا علم به رسيدن آن به
حلق نداشتهايد و فرو رفتن آن هم عمدى و با التفات نبوده، چيزى در رابطه با
روزه بر شما واجب نيست.
س 783 : از لثه شخص روزهدارى خون زيادى خارج مىشود، آيا روزهاش باطل مىشود؟
و آيا براى او ريختن آب با ظرف بر سرش جايز است؟
ج: با خروج خون از لثه تا آن را فرو نبرده است، روزهاش باطل نمىشود، همچنين
ريختن آب بر روى سر توسط ظرف و مانند آن به صحت روزه ضرر نمىرساند.
س 784 : داروهاى مخصوصى براى معالجه بعضى از بيمارىهاى زنان وجود دارد
(شيافهاى روغنى) كه در داخل بدن گذاشته مىشود، آيا استفاده از آن موجب بطلان
روزه مىشود؟
ج: استفاده از آن داروها به روزه ضرر نمىرساند.
س 785 : نظر شريف جنابعالى درباره تزريق آمپول توسط دندانپزشك و ساير تزريقات
نسبت به روزه داران در ماه مبارك رمضان، چيست؟
ج: تزريق آمپول براى روزه داران، اشكال ندارد مگر سرمهاى غذائى كه احوط،
اجتناب از آن در حالت روزه است.
س 786 : آيا رساندن مايعات مغذى به بدن از طريق رگها كه در بيمارستانها معمول
است، روزه را باطل مىكند يا خير؟
ج: رساندن مايعات مغذى از طريق رگها به بدن در حال روزه محل اشكال است، لذا
احتياط به پرهيز از آن، ترك نشود.
س 787 : آيا خوردن قرص فشار خون در حال روزه جايز است يا خير؟
ج: اگر خوردن آن در ماه رمضان براى درمان فشار خون ضرورى باشد، اشكال ندارد،
ولى با خوردن آن روزه باطل مىشود.
س 788 : اگر من و بعضى از مردم بر اين عقيده باشيم كه بر استفاده از قرصها جهت
مداوا عنوان خوردن و آشاميدن صدق نمىكند، آيا عمل به آن جايز است و به روزهام
ضرر نمىزند؟
ج: اگر استفاده از آن قرصها به صورت شياف باشد، به روزه ضرر نمىرساند، ولى
اگر به صورت بلعيدن باشد، روزه را باطل مىكند.
س 789 : همسرم مرا در ماه رمضان وادار به نزديكى نمود، حكم ما چيست؟
ج: بر هر يك از شما حكم افطار عمدى جارى است و علاوه بر قضا، كفاره هم بر هر
دوى شما واجب است.
س 790 : اگر مردى با همسرش در روز ماه رمضان شوخى و ملاعبه نمايد، آيا به
روزهاش ضرر مىرساند؟
ج: اگر منجر به انزال منى نشود، به روزه خللى وارد نمىكند ولى اگر باعث انزال
منى شود، جايز نيست و روزه باطل مىشود.
بقاء بر جنابت
س 791 : اگر فردى به سبب برخى از مشكلات تا اذان صبح بر جنابت باقى بماند آيا
روزه گرفتن در آن روز براى او جايز است؟
ج: روزه گرفتن در غير ماه رمضان و قضاى آن اشكال ندارد، ولى نسبت به روزه ماه
رمضان و قضاى آن، اگر معذور از غسل است، تيمم كردن بر او واجب است و اگر تيمم
هم نكند، روزهاش صحيح نيست.
س 792 : اگر شخصى در حال جنابت چند روز روزه بگيرد و نداند كه طهارت از جنابت
شرط صحت روزه است، آيا كفاره روزههائى كه در حال جنابت گرفته بر او واجب است
يا اينكه قضاى آنها كافى است؟
ج: اگر با علم به اصل جنابت، در اثر جهل به وجوب غسل يا تيمم بدل از آن براى
روزه، تا اذان صبح بر جنابت باقى مانده باشد، بنا بر احتياط علاوه بر قضا،
كفاره نيز بر او واجب است مگر اينكه جاهل قاصر باشد كه در اين صورت ظاهراً
كفاره بر او واجب نيست هر چند احوط، وجوب آن است.
س 793 : آيا جايز است شخص جنب بعد از طلوع آفتاب غسل جنابت نمايد و روزه قضا يا
مستحب بگيرد؟
ج: اگر عمدا ً تا طلوع فجر بر جنابت باقى بماند، روزه ماه رمضان و قضاى آن از
او صحيح نيست ولى اقوى صحت روزههاى ديگر بخصوص روزه مستحبىاست.
س 794 : برادر مؤمنى مىگويد كه وى ده روز قبل از ماه مبارك رمضان ازدواج نموده
است و شنيده كه حكم شرعى شخص جنب اين است كه اگر بعد از اذان صبح جنب شود بايد
تا قبل از اذان ظهر غسل كند و روزهاش صحيح است (و يقين به اين حكم هم داشته
است) وى با اين تصور با همسرش در ماه رمضان نزديكى مىكرده ولى بعداً متوجه شده
كه حكم مس أله اين نيست، اين كار او چه حكمى دارد؟
ج: جنابت عمدى بعد از طلوع فجر در حكم افطار عمدى بوده و موجب قضا و كفاره است.
س 795 : شخصى در ماه رمضان در جائى مهمان شد و شب را در آن منزل خوابيد و در
نيمههاى شب محتلم گرديد و چون مهمان بود و با خود لباسى نداشت، براى فرار از
روزه، تصميم گرفت بعد از طلوع فجر مسافرت نمايد، لذا بعد از طلوع فجر بدون
اينكه چيزى بخورد به قصد مسافرت، حركت نمود. سؤال اين است كه آيا قصد سفر توسط
او موجب سقوط كفاره هست يا خير؟
ج: اگر با حالت جنابت از خواب بيدار شود و علم به جنب بودن خود داشته باشد و
قبل از فجر اقدام به غسل يا تيمم نكند، مجرد قصد سفر در شب و يا مسافرت در روز
براى سقوط كفاره از او كافى نيست.
س 796 : كسى كه آب در اختيار ندارد و يا به دليل عذرهاى ديگر غير از تنگى وقت
نمىتواند غسل جنابت بكند، آيا جايز است عمدا ً خود را در شبهاى ماه مبارك
رمضان جنب كند؟
ج: اگر وظيفه او تيمم باشد و بعد از اينكه خود را جنب كرده وقت كافى براى تيمم
داشته باشد، اين كار براى وى جايز است.
س 797 : شخصى در ماه مبارك رمضان قبل از اذان صبح بيدار شده و متوجه محتلم شدن
خود نشده است و دوباره خوابيده و در اثناى اذان صبح بيدار شده و علم به جنابت
خود پيدا مىكند و يقين دارد كه احتلامش قبل از اذان صبح بوده است، روزه او چه
حكمى دارد؟
ج: اگر پيش از اذان صبح متوجه احتلام خود نشده است، روزهاش صحيح است.
س 798 : اگر مكلّف در روز ماه رمضان قبل از اذان صبح بيدار شود و ببيند كه
محتلم شده است و دوباره پيش از اذان صبح به اميد اينكه براى غسل كردن بيدار
مىشود بخوابد و تا بعد از طلوع آفتاب در خواب بماند و غسل خود را تا اذان ظهر
به تأخير بيندازد و بعد از اذان ظهر غسل كرده و نماز ظهر و عصر بخواند، روزه آن
روز او چه حكمى دارد؟
ج: در فرض سؤال روزه او صحيح است و تأخير غسل جنابت تا ظهر ضررى به روزهاش
نمىرساند.
س 799 : اگر مكلّف در شب ماه رمضان قبل از فجر شك كند كه محتلم شده يا نه ولى
به شك خود اعتنا نكند و دوباره بخوابد و بعد از اذان صبح بيدار شود و متوجه
گردد كه قبل از طلوع فجر محتلم شده است، چه حكمى دارد؟
ج: اگر بعد از بيدارى اول اثرى از احتلام در خود مشاهده نكند بلكه فقط احتمال
آن را بدهد و چيزى بر او كشف نشود و تا بعد از اذان بخوابد، روزهاش صحيح است
هر چند بعد از آن معلوم شود كه احتلام او مربوط به قبل از اذان صبح است.
س 800 : اگر شخصى در ماه مبارك رمضان با آب نجس غسل كند و بعد از يك هفته متوجه
شود كه آن آب نجس بوده است، نماز و روزه او در اين مدت چه حكمى دارد؟
ج: نمازش باطل و قضاى آن واجب است ولى روزههاى او محكوم به صحت است.
س 801 : شخصى مبتلا به بيمارى بيرون آمدن مستمر قطرات بول به صورت موقت است
يعنى بعد از بول كردن، به مدت يك ساعت يا بيشتر قطرات آن از او خارج مىگردد.
با توجه به اينكه وى در بعضى از شبها جنب شده و گاهى يك ساعت قبل از اذان بيدار
مىشود و احتمال مىدهد كه بعد از آن منى با قطرات بول خارج شود، نسبت به
روزهاش چه تكليفى دارد؟ وظيفه او براى اينكه با طهارت داخل وقت شود، چيست؟
ج: اگر قبل از اذان صبح، غسل جنابت و يا تيمم بدل از آن انجام داده، روزه او
صحيح است هر چند بعد از آن بدون اختيار از او منى خارج شود.
س 802 : اگر شخصى قبل از اذان صبح يا بعد از آن بخوابد و در خواب جنب شده و بعد
از اذان بيدار شود، چه مدتى براى غسل كردن وقت دارد؟
ج: در فرض سؤال، جنابت به روزه او ضرر نمىزند ولى واجب است براى نماز غسل كند
و مىتواند غسل را تا وقت نماز به تأخير بيندازد.
س 803 : اگر غسل جنابت براى روزه ماه رمضان يا روزههاى ديگر فراموش شود و در
اثناء روز به ياد انسان بيفتد، چه حكمى دارد؟
ج: اگر در روزه ماه رمضان غسل جنابت را در شب تا طلوع فجر فراموش كند و با حالت
جنابت صبح نمايد، روزهاش باطل است و احوط اين است كه قضاى روزه ماه رمضان هم
در اين حكم به آن ملحق شود. ولى در ساير روزهها، روزه بر اثر آن باطل نمىشود.
استمناء
س 804 : حدود هفت سال پيش چند روز از روزههايم در ماه رمضان بوسيله استمناء
باطل شد ولى تعداد روزهها يى را كه در طول سه ماه رمضان باطل كردهام نمىدانم
و فكر نمىكنم كمتر از بيست و پنج يا سى روز باشد، لذا تكليف خود را بطور دقيق
نمىدانم. خواهشمندم مقدار كفاره آن را براى من مشخص فرما ييد.
ج: باطل كردن روزه هر يك از روزهاى ماه رمضان بوسيله استمناء كه شرعا عمل حرامى
است، دو كفاره دارد كه عبارت از شصت روز روزه با اطعام شصت مسكين است، در رابطه
با اطعام شصت مسكين مىتوانيد براى هر روزى به شصت نفر فقير به هر فقيرى يك مد
طعام بدهيد، ولى پول نقد كفاره محسوب نمىشود ولكن مىتوانيد آن را به فقير
بدهيد تا به نيابت از شما غذا بخرد و سپس آن را به عنوان كفاره قبول كند. تعيين
قيمت خريد طعام تابع قيمت طعامى است كه به عنوان كفاره انتخاب شده است مانند
گندم، برنج و ساير غذاها. اما نسبت به مقدار روزهائى كه روزه آن را به وسيله
استمناء باطل كردهايد، جايز است در قضا و پرداخت كفاره به مقدارى كه يقين به
آن داريد اكتفا نمائيد.
س 805 : اگر مكلّف علم داشته باشد به اينكه استمناء روزه را باطل مىكند ولى
عمداً آن را انجام دهد، آيا كفاره جمع بر او واجب مىشود؟ و اگر نداند كه روزه
را باطل مىكند و استمناء كند، چه حكمى دارد؟
ج: در هر صورت اگر عمدا استمناء كند و منى هم از او خارج شود، كفاره جمع بر او
واجب مىشود.
س 806 : در ماه مبارك رمضان بدون وجود هيچيك از آثار استمناء فقط بر اثر حالتى
كه هنگام مكالمه تلفنى با يك زن نامحرم در خود احساس كردم مايع منى از من خارج
شد، با توجه به اينكه مكالمه با او به قصد لذت نبوده، خواهشمندم لطف نموده و به
سؤالات من پاسخ فرمائيد، آيا روزهام باطل است يا خير؟ و در صورت بطلان، آيا
كفاره هم بر من واجب است يا خير؟
ج: اگر خروج منى بر اثر صحبت با يك زن جزء عادتهاى قبلى شما نبوده و مكالمه
تلفنى با او هم بدون قصد لذت و ريبه بوده و در عين حال بطور غيرارادى منى از
شما خارج شده است، موجب بطلان روزه نمىشود و چيزى هم بر اثر آن بر شما واجب
نيست.
س 807 : شخصى چندين سال عادت به استمناء در ماه رمضان و غير آن داشته است، نماز
و روزه او چه حكمى دارد؟
ج: استمناء مطلقا ً حرام است و اگر منجر به خروج منى شود موجب غسل جنابت هم
مىشود، و اگر اين عمل در حال روزه در روز ماه رمضان صورت بگيرد، در حكم افطار
با حرام است، و اگر نماز و روزه را با حالت جنابت و بدون غسل و تيمم انجام دهد،
نماز و روزهاش باطل و قضاى آنها واجب است.
س 808 : آيا جايز است انسان با دست همسرش استمناء كند؟ آيا فرقى مىكند كه اين
عمل در اثناء جماع يا غير آن باشد؟
ج: ملاعبه و تماس بدن مرد با همسرش به قصد خروج منى اشكال ندارد. همچنين جايز
است زن با آلت شوهرش بازى كند تا منى خارج شود، اين كار از موارد استمناء حرام
نيست.
س 809 : آيا جايز است شخص مجرد در صورتى كه پزشك منى او را براى آزمايش بخواهد
و راه ديگرى هم براى خارج كردن منى نداشته باشد، استمناء نمايد؟
ج: اگر معالجه متوقف بر آن باشد، اشكال ندارد.
س 810 : بعضى از مراكز پزشكى براى انجام آزمايشات پزشكى بر روى منى از انسان
مىخواهند كه استمناء كند تا معلوم شود كه وى قادر بر بچهدار شدن هست يا خير،
آيا استمناء براى او جايز است.
ج: استمناء براى او از نظر شرعى جايز نيست، هر چند براى تشخيص قدرت وى بر
بچهدار شدن باشد، مگر آنكه تشخيص و شناخت بيمارى كه علت بچهدار نشدن زن يا
شوهر است متوقف بر آن باشد.
س 811 : آيا خارج كردن منى از طريق علمى ذيل جايز است؟ غده پروستات از طريق
مخرج غائط به وسيله انگشت خود شخص تحريك شده و منى بدون جستن و سستى بدن خارج
شود؟
ج: عمل مذكور فى نفسه جايز نيست زيرا از مصاديق استمناء حرام است.
س 812 : آيا براى كسى كه از همسرش دور است، تخيّل او به قصد برانگيختن شهوت
جايز است؟
ج: در خصوص فرض سؤال اشكال ندارد.
س 813 : شخصى در ابتداى سن بلوغ روزه مىگرفته ولى در اثناء روزه استمناء نموده
و جنب شده و به همين صورت چند روز روزه گرفته است، در حالى كه جهل داشته به
اينكه براى روزه گرفتن تطهير از جنابت واجب است. آيا قضاى روزههاى آن روزها
كافى است يا اينكه تكليف ديگرى دارد؟
ج: در فرض سؤال، قضا و كفاره بر او واجب است.
س 814 : شخص روزهدارى در ماه رمضان به صحنه شهوت انگيزى نگاه كرده و جنب شده
است. آيا با اين كار روزهاش باطل مىشود؟
ج: اگر نگاه كردن او به قصد انزال بوده و يا مىدانسته كه اگر به آن منظره نگاه
كند، جنب مىشود و يا عادت او بر اين بوده است و در عين حال عمدا ً نگاه كرده و
جنب شده است، حكم جنابت عمدى را دارد.
احكام مبطلات روزه
س 815 : آيا تبعيت از اهل سنت در وقت افطار روزه در مراسم عمومى و مجالس رسمى و
غير آن، جايز است؟ اگر مكلّف تشخيص دهد كه اين متابعت از موارد تقيه نيست و
دليلى براى التزام به آن وجود ندارد، وظيفهاش چيست؟
ج: تبعيت از ديگران در افطار روزه بدون احراز دخول وقت افطار، جايز نيست، و اگر
از موارد تقيه باشد افطار جايز است ولى روزه آن روز قضا دارد، و جايز نيست بطور
اختيارى افطار نمايد مگر بعد از آنكه داخل شدن شب و پايان يافتن روز را با يقين
حسى و يا با حجت شرعى احراز نمايد.
س 816 : اگر روزه دار باشم و مادرم مرا وادار به خوردن غذا يا نوشيدن كند، آيا
روزهام باطل مىشود؟
ج: خوردن و آشاميدن روزه را باطل مىكند هر چند بر اثر درخواست و اصرار شخص
ديگرى باشد.
س 817 : اگر چيزى به زور وارد دهان روزه دار شود و يا سر او به همان صورت داخل
آب گردد، آيا روزهاش باطل مىشود؟ و اگر وادار به باطل كردن روزهاش شود، مثلا
به او بگويند كه اگر روزهات را نخورى، ضررى به خودت يا مالت وارد مىسازيم، او
هم براى دفع اين ضرر غذا بخورد، آيا روزهاش صحيح است؟
ج: روزه شخص روزه دار با داخل شدن چيزى در حلقش بدون اختيار و يا با فرو بردن
سرش به همان صورت به زير آب باطل نمىشود، ولى اگر خودش بر اثر اكراه ديگرى
مرتكب مفطرى شود، روزهاش باطل خواهد شد.
س 818 : اگر روزه دار جاهل باشد به اينكه تا به حد ترخص نرسيده نبايد قبل از
زوال افطار كند، و قبل از حد ترخص به اين اعتبار كه مسافر است، افطار نمايد،
روزه اين شخص چه حكمى دارد؟ آيا قضا بر او واجب است يا حكم ديگرى دارد؟
ج: حكم او همان حكم افطار عمدى است.
س 819 : هنگامى كه مبتلا به بيمارى زكام بودم، مقدارى از اخلاط سر و سينه در
دهانم جمع شده بود كه به جاى بيرون انداختن، آن را فرو بردم، آيا روزهام صحيح
است يا خير؟ در بعضى از روزهاى ماه مبارك رمضان در منزل يكى از اقوام بودم كه
بر اثر زكام و خجالت و حيا مجبور شدم با خاك، تيمم بدل از غسل واجب بكنم و تا
نزديك ظهر غسل نكردم. اين كار براى چند روز تكرار شد، آيا روزهام در آن روزها
صحيح است يا خير؟ و اگر صحيح نباشد، آيا كفاره بر من واجب است يا خير؟
ج: فرو بردن اخلاط سر و سينه ضررى به روزه نمىرساند ولى اگر به فضاى دهان
رسيده باشد بنابر احتياط واجب بايد از فرو بردن آن خوددارى نمايد، و اما ترك
غسل جنابت قبل از طلوع فجر روزى كه مىخواهيد روزه بگيريد و ا نجام تيمم بدل از
غسل بجاى آن، اگر بخاطر عذر شرعى باشد و يا تيمم در آخر وقت و بخاطر تنگى آن
باشد، روزه شما با تيمم صحيح است. در غير اين صورت روزه شما در آن روزها باطل
است.
س 820 : من در معدن آهن كار مىكنم كه طبيعت آن اقتضا مىكند هر روز داخل معدن
شده و در آن كار كنم و هنگام استفاده از ابزار كار غبار وارد دهانم مىشود،
بقيه ماههاى سال هم به همين صورت بر من مىگذرد، تكليف من چيست؟ آيا روزه من در
اين حالت صحيح است؟
ج: فرو بردن غبار هنگام روزه موجب باطل شدن آن است و بايد از آن پرهيز نمود،
ولى مجرد داخل شدن غبار در دهان و بينى بدون فرو بردن آن، روزه را باطل
نمىكند.
س 821 : اگر روزه دار آمپولهاى غذائى و ويتامين تزريق كند، روزهاش چه حكمى
دارد؟
ج: اگر آمپول غذائى باشد و از طريق رگ تزريق شود، احوط اين است كه شخص روزه دار
از آن اجتناب كند و اگر از آن استفاده كرد، احوط اين است كه قضاى روزه آن روز
را بجا آورد.
س 822 : شخص روزه دارى در خلال ايام ماه مبارك رمضان مرتكب كارى مىشود كه
معتقد است به روزهاش ضرر مىرساند، ولى بعد از ماه رمضان براى وى آشكار مىشود
كه آن كار ضررى براى روزهاش نداشته است، روزه او چه حكمى دارد؟
ج: اگر قصد شكستن روزهاش را نداشته و مرتكب عملى هم كه واقعا ً روزه را باطل
مىكند نشده، روزهاش صحيح است.
كفاره روزه و مقدار آن
س 823 : آيا دادن پول يك مد طعام به فقير تا با آن غذائى براى خودش بخرد، كافى
است؟
ج: اگر اطمينان داشته باشد كه فقير به وكالت از او طعام خريده و سپس آن را به
عنوان كفاره قبول مىكند، اشكال ندارد.
س 824 : اگر شخصى وكيل در غذا دادن به عدهاى از مساكين شود، آيا مىتواند اجرت
كار و پختن غذا را از اموالى كه به عنوان كفاره به او داده شده است، بردارد؟
ج: مطالبه اجرت كار و پخت غذا براى وى جايز است ولى نمىتواند آن را بابت كفاره
حساب نمايد و يا از اموالى كه بايد به عنوان كفاره به فقرا داده شود بردارد.
س 825 : زنى به علت باردارى و نزديكى وقت زايمان، نمىتواند روزه بگيرد و
مىداند كه بايد آنها را بعد از زايمان و قبل از ماه رمضان آينده قضا نمايد،
اگر بطور عمدى يا غيرعمدى تا چند سال روزه نگيرد آيا فقط كفاره همان سال بر او
واجب است يا آنكه كفاره تمام سالهائى كه روزه را به تأخير انداخته واجب است؟
ج: فديه تأخير قضاى روزه ماه رمضان هر چند به مدت چند سال هم به تأخير افتاده
باشد يكبار واجب است و آن عبارت است از يك مد طعام براى هر روزى، و فديه هم
زمانى واجب مىشود كه تأخير قضاى روزه ماه رمضان تا ماه رمضان ديگر بر اثر سهل
انگارى و بدون عذر شرعى باشد، ولى اگر بخاطر عذرى كه شرعا مانع صحت روزه است
باشد، فديهاى ندارد.
س 826 : زنى به علت بيمارى از روزه گرفتن معذور است و قادر بر قضا كردن آنها تا
ماه رمضان سال آينده هم نيست در اين صورت آيا كفاره بر او واجب است يا بر
شوهرش؟
ج: اگر افطار روزه ماه رمضان از جهت بيمارى و تأخير قضاى آن هم از جهت ادامه
بيمارى بوده است براى هر روز يك مدطعام به عنوان فديه بر خود زن واجب است و
چيزى بر عهده شوهرش نيست.
س 827 : شخصى ده روز روزه بر عهده دارد و در روز بيستم شعبان شروع به روزه
گرفتن مىكند، آيا در اين صورت مىتواند عمدا روزه خود را قبل يا بعد از زوال،
افطار كند؟ و در صورتى كه قبل يا بعد از زوال افطار نمايد، چه مقدار كفاره
دارد؟
ج: در فرض مذكور افطار عمدى براى او جايز نيست و اگر عمدا افطار كند، در صورتى
كه قبل از زوال باشد، كفارهاى بر او واجب نيست و اگر بعد از زوال باشد، كفاره
بر او واجب است كه عبارت است از غذا دادن به ده مسكين، و در صورت عدم تمكّن،
واجب است سه روز روزه بگيرد.
س 828 : زنى در دو سال متوالى در ماه مبارك رمضان حامله بوده و قدرت روزه گرفتن
در آن ايام را نداشته است، ولى در حال حاضر توانائى روزه گرفتن را دارد، حكم او
چيست؟ آيا كفاره جمع بر او و اجب است يا فقط قضاى آن را بايد بجا آورد؟ تأخير
او در قضاى روزه چه حكمى دارد؟
ج: اگر بر اثر عذر شرعى روزه ماه رمضان را نگرفته، فقط قضا بر او واجب است، و
اگر عذر او در خوردن روزه خوف از ضرر روزه بر جنين يا كودكش بوده، بايد علاوه
بر قضا، براى هر روز يك مد طعام به عنوان فديه بپردازد، و اگر قضا را بعد از
ماه رمضان تا ماه رمضان سال بعد، بدون عذر شرعى به تأخير انداخته، فديه هم بر
او واجب است يعنى بايد براى هر روز يك مد طعام به فقير بدهد.
س 829 : آيا رعايت ترتيب بين قضا و كفاره، در كفاره روزه واجب است يا خير؟
ج: واجب نيست.
قضاى روزه
س 830 : هجده روز روزه به علت مسافرت در ماه رمضان براى انجام مأموريت دينى بر
عهدهام مىباشد، وظيفه من چيست؟ آيا قضاى آنها بر من واجب است؟
ج: قضاى روزههاى ماه رمضان كه بر اثر مسافرت از شما فوت شده، واجب است.
س 831 : اگر كسى براى گرفتن روزه قضاى ماه رمضان اجير شود و بعد از زوال افطار
كند، آيا كفاره بر او واجب است يا خير؟
ج: كفاره بر او واجب نيست.
س 832 : كسانى كه در ماه رمضان براى انجام وظيفه دينى در مسافرت هستند و به
همين دليل نمىتوانند روزه بگيرند، اگر در حال حاضر بعد از چند سال تأخير،
بخواهند روزه بگيرند، آيا پرداخت كفاره بر آنها واجب است؟
ج: اگر قضاى روزه ماه رمضان را به علت استمرار عذرى كه مانع روزه گرفتن است، تا
ماه رمضان سال آينده به تأخير انداخته باشند، قضاى روزههايى كه از آنان فوت
شده كافى است، و واجب نيست براى هر روزى يك مد طعام فديه بدهند، هر چند احتياط
در جمع بين قضا و فديه است. ولى اگر تأخير در قضاى روزه بخاطر سهلانگارى و
بدون عذر باشد، جمع بين قضا و فديه بر آنها واجب است.
س 833 : شخصى به مدت ده سال بر اثر جهل نماز نخوانده و روزه نگرفته است، فعلاً
توبه نموده و به سوى خدا بازگشته و تصميم بر جبران آنها گرفته است ولى توانائى
قضاى همه روزههاى فوت شده را ندارد و مالى هم كه با آن كفارههايش را بپردازد،
ندارد، آيا صحيح است كه فقط به استغفار اكتفا كند؟
ج: قضاى روزههاى فوت شده در هيچ صورتى ساقط نمىشود، ولى نسبت به كفاره افطاره
عمدى روزه ماه رمضان، چنانچه قدرت بر روزه دو ماه و يا اطعام شصت مسكين براى هر
روز نداشته باشد، واجب است به هر مقدارى كه مىتواند به فقرا صدقه بدهد.
س 834 : اگر شخصى بر اثر جهل به وجوب قضاى روزه تا قبل از ماه رمضان سال آينده
قضاى روزههايش را به تأخير اندازد، چه حكمى دارد؟
ج: فديه تأخير قضاى روزه تا ماه رمضان سال بعد، بر اثر جهل به وجوب آن ساقط
نمىشود.
س 835 : فردى كه به مدت صدو بيست روز روزه نگرفته چه وظيفهاى دارد؟ آيا بايد
براى هر روز شصت روز روزه بگيرد؟ و آيا كفاره بر او واجب است؟
ج: قضاى آنچه از ماه رمضان از او فوت شده، بر او واجب است، و اگر افطار عمدى و
بدون عذر شرعى باشد، علاوه بر قضا كفاره هر روز هم واجب است كه عبارت است از
شصت روز روزه يا اطعام شصت فقير و يا دادن شصت مد طعام به شصت مسكين كه سهم هر
كدام يك مدّ است.
س 836 : تقريبا يك ماه روزه گرفتهام به اين نيت كه اگر روزهاى بر عهدهام
باشد قضاى آن محسوب شود و اگر روزهاى بر عهدهام نيست به قصد قربت مطلق باشد،
آيا اين يك ماه روزه به حساب روزههاى قضائى كه بر ذمّه دارم محسوب مىشود؟
ج: اگر به نيت آنچه كه در زمان روزه گرفتن شرعا مأمور به آن بودهايد، اعم از
روزه قضايا مستحبى، روزه گرفتهايد و روزه قضا هم بر عهده شما باشد، به عنوان
روزه قضا محسوب مىشود.
س 837 : كسى كه نمىداند چه مقدار روزه قضا دارد و با فرض داشتن روزه قضا روزه
مستحبى بگيرد، آيا اگر معتقد باشد كه روزه قضا ندارد، به عنوان روزه قضا محسوب
مىشود؟
ج: روزههائى را كه به نيت استحباب گرفته به جاى روزه قضايى كه بر عهدهاش هست،
محسوب نمىشود.
س 838 : نظر شريف جنابعالى درباره شخصى كه بر اثر گرسنگى و تشنگى و جهل به
مسئله، عمداً روزهاش را افطار كرده، چيست؟ آيا فقط قضا بر او واجب است يا
اينكه كفاره هم بايد بدهد؟
ج: اگر جاهل مقصر باشد، بنابر احوط، علاوه بر قضا، كفاره هم بر او واجب است.
س 839 : كسى كه در اوائل سن تكليف بر اثر ضعف و عدم توانائى، نتوانسته روزه
بگيرد، آيا فقط قضا بر او واجب است يا قضا و كفاره با هم بر او واجب است؟
ج: اگر گرفتن روزه بر او حرجى نبوده و عمدا ً افطار كرده، علاوه بر قضا، كفاره
نيز بر او واجب است.
س 840 : كسى كه تعداد روزهائى كه روزه نگرفته و مقدار نمازهايى را كه نخوانده
نمىداند، وظيفهاش چيست؟ و كسى هم كه نمىداند روزهاش را بر اثر عذر شرعى
افطار كرده و يا عمدا ً آن را خورده است، چه حكمى دارد؟
ج: جايز است به قضاى آن مقدار از نماز و روزههايش كه يقين به فوت آنها دارد،
اكتفا نمايد، و در صورت شك در افطار عمدى كفاره واجب نيست.
س 841 : اگر شخصى كه در ماه رمضان روزه دار است در يكى از روزها براى خوردن
سحرى بيدار نشود و لذا نتواند روزه را تا غروب ادامه دهد و در وسط روز حادثهاى
براى او اتفاق بيفتد و روزه را افطار كند، آيا يك كفاره بر او واجب است يا
كفاره جمع؟
ج: اگر روزه را تا حدى ادامه دهد كه روزه بر اثر تشنگى و گرسنگى براى او حرجى
شود و در نتيجه آن را افطار نمايد، فقط قضا بر او واجب است و كفارهاى ندارد.
س 842 : اگر شك كنم در اينكه اقدام به گرفتن قضاى روزههائى را كه بر عهدهام
بوده، كردهام يا خير تكليف من چيست؟
ج: اگر يقين به اشتغال قبلى ذمّه خود به قضاى روزه داريد، واجب است به مقدارى
كه موجب يقين به انجام آن مىشود روزه قضاء بگيريد.
س 843 : كسى كه هنگام بلوغ فقط يازده روز از ماه رمضان را روزه گرفته و يك روز
را هم در موقع ظهر افطار كرده و در مجموع هجده روز روزه نگرفته است، و در مورد
آن هجده روز نمىدانسته كه با ترك عمدى روزه كفاره بر او واجب است، چه حكمى
دارد؟
ج: اگر روزه ماه رمضان را از روى عمد و بدون عذر شرعى افطار كرده، بايد علاوه
بر قضا، كفاره هم بدهد اعم از اينكه هنگام خوردن روزه عالم به وجوب كفاره و يا
جاهل به آن باشد.
س 844 : اگر پزشك به بيمارى بگويد كه روزه براى شما ضرر داد و او هم روزه
نگيرد، ولى بعد از چند سال بفهمد كه روزه براى وى ضرر نداشته و پزشك در تشخيص
خود اشتباه كرده است، آيا قضا و كفاره بر او واجب است؟
ج: اگر از گفته پزشك متخصص و امين و يا از منشاء عقلائى ديگر، خوف از ضرر پيدا
كند و روزه نگيرد، فقط قضا بر او واجب است.
مسائل متفرقه روزه
س 845 : اگر زنى در حال روزه نذرى معين حيض شود، چه حكمى دارد؟
ج: روزه با عارض شدن حيض باطل مىشود و قضاى آن بعد از طهارت واجب است.
س 846 : شخصى از اول ماه رمضان تا بيست و هفتم ماه را در وطن خود روزه گرفته و
در صبح روز بيست و هشتم به دبى مسافرت كرده و در روز بيست و نهم به آنجا رسيده
و متوجه شده كه در آنجا عيد اعلام شده است، او اكنون به وطن خود برگشته، آيا
قضاى روزههايى كه از وى فوت شده، واجب است؟ و اگر يك روز قضا نمايد، ماه رمضان
نسبت به او بيست و هشت روز مىشود و اگر بخواهد دو روز قضا كند، روز بيست و نهم
در جائى بوده كه در آنجا عيد اعلام شده بود، اين شخص چه حكمى دارد؟
ج: اگر اعلان عيد در روز بيست و نهم در آن مكان، به نحو شرعى و صحيح باشد، قضاى
آن روز بر او واجب نيست، ولى اين كشف مىكند كه يك روز روزه در اول ماه از او
فوت شده، لذا واجب است قضاى روزهاى را كه يقين به فوت آن دارد بجا آورد.
س 847 : اگر روزهدارى هنگام غروب در سرزمينى افطار كرده باشد و سپس به جائى
مسافرت كند كه خورشيد در آن هنوز غروب نكرده است، روزه آن روز او چه حكمى دارد؟
آيا تناول مفطرات براى او در آنجا قبل از غروب خورشيد جايز است؟
ج: روزه او صحيح است و تناول مفطرات در آن مكان قبل از غروب خورشيد با فرض
اينكه در وقت غروب در سرزمين خود افطار كرده، براى او جايز است.
س 848 : شهيدى به يكى از دوستانش وصيت نموده كه احتياطا از طرف وى چند روز روزه
قضا بگيرد، ولى ورثه شهيد به اين مسائل پايبند نيستند و طرح وصيت او هم براى
آنها ممكن نيست و روزه گرفتن هم براى دوست آن شهيد مشقت دارد، آيا راه حل ديگرى
وجود دارد؟
ج: اگر آن شهيد به دوست خود وصيت كرده كه خودش شخصا براى او روزه بگيرد، ورثه
او در اين مورد تكليفى ندارند، و اگر براى آن فرد روزه گرفتن به نيابت از شهيد
مشقت دارد، تكليف از او ساقط است.
س 849 : من فردى كثير الشك هستم و يا به تعبير دقيقتر زياد وسوسه مىشوم، و در
مسائل دينى بخصوص فروع دين زياد شك مىكنم، يكى از موارد آن اين است كه در ماه
رمضان گذشته شك كردم كه آيا غبار غليظى كه وارد دهان من شده آن را فرو بردهام
يا خير؟ و يا آبى را كه داخل دهانم كردم، خارج كرده و بيرون ريختم يا نه؟ در
نتيجه آيا روزه من صحيح است يا خير؟
ج: روزه شما در فرض سؤال محكوم به صحت است و اين شكّها اعتبارى ندارند.
س 850 : آيا حديث شريف كساء را كه از حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها نقل شده،
حديث معتبرى مىدانيد؟ آيا نسبت دادن آن در حالت روزه به حضرت زهراى مرضيه سلام
الله عليها جايز است؟
ج: اگر نسبت دادن آن بصورت حكايت و نقل از كتابهايى كه آن را نقل كردهاند
باشد، اشكال ندارد.
س 851 : از بعضى از علما و غير آنان شنيدهايم كه اگر انسان هنگام روزه مستحبى
به خوردن غذا دعوت شود، مىتواند آن را قبول كرده و مقدارى از غذا ميل كند و با
اين كار روزهاش باطل نمىشود بلكه ثواب هم دارد، اميدواريم نظر شريف خود را در
اين باره بيان فرما ييد.
ج: قبول دعوت مؤمن در حال روزه مستحبى، شرعاً امرى پسنديده است و خوردن غذا به
دعوت برادر مومن هر چند روزه را باطل مىكند ولى او را از اجر و ثواب روزه
محروم نمىسازد.
س 852 : دعاها يى مخصوص ماه رمضان به صورت دعاى روز اول و روز دوم تا آخر ماه
وارد شده است، قرائت آنها در صورت شك در صحت شان چه حكمى دارد؟
ج: به هر حال اگر قرائت آنها به قصد رجاء ورود و مطلوبيت باشد اشكال ندارد.
س 853 : شخصى قصد داشت روزه بگيرد، ولى براى خوردن سحرى بيدار نشد لذا نتوانست
روزه بگيرد. آيا گناه روزه نگرفتن او به عهده خود وى است يا كسى كه او را بيدار
نكرده است؟ و اگر فردى بدون سحرى روزه بگيرد، آيا روزهاش صحيح است؟
ج: روزه نگرفتن بخاطر عجز از روزه، معصيت و گناه نيست هر چند بر اثر سحرى
نخوردن باشد. بهرحال در اين مورد چيزى بر عهده ديگران نيست، و روزه بدون خوردن
سحرى هم صحيح است.
س 854 : روزه روز سوم ايام اعتكاف در مسجد الحرام، چه حكمى دارد؟
ج: اگر مسافر باشد و قصد اقامت ده روز در مكه مكرمه نمايد و يا نذر كرده باشد
كه در سفر روزه بگيرد، بر او واجب است بعد از اينكه دو روز روزه گرفت، اعتكاف
خود را با روزه روز سوم كامل كند. ولى اگر قصد اقامت و يا نذر روزه در سفر،
نكرده باشد، روزه او در سفر صحيح نيست و با عدم صحت روزه اعتكاف هم صحيح نيست.
رؤيت هلال
س 855 : همانطور كه مىدانيد، وضعيت هلال در آخر يا اول ماه به يكى از حالتهاى
زير است:
1 - غروب هلال قبل از غروب خورشيد باشد.
2 - غروب هلال مقارن با غروب خورشيد باشد.
3 - غروب هلال بعد از غروب خورشيد باشد.
اميدواريم بيان فرماييد كه كداميك از حالات سه گانه فوق را مىتوان به وسيله
برنامههاى محاسبه كننده الكترونيكى دقيق براى دورترين نقاط عالم محاسبه كرد؟
آيا استفاده از اين محاسبات براى تعيين اول ماه قبل از حلول آن امكان دارد يا
اينكه حتما ً بايد ماه با چشم رؤيت شود؟
ج: معيار اول ماه هلالى است كه بعد از غروب خورشيد غروب كند و رؤيت آن به نحو
متعارف، قبل از غروب ممكن باشد، و محاسبات علمى اگر موجب اطمينان براى مكلف
نشود اعتبار ندارد.
س 856 : اگر هلال ماه شوال در يك شهر ديده نشود ولى تلويزيون و راديو از حلول
آن خبر دهند، آيا كافى است يا تحقيق بيشترى واجب است؟
ج: اگر مفيد اطمينان به ثبوت هلال يا صدور حكم به هلال از طرف ولى فقيه باشد
كافى است و نيازى به تحقيق نيست.
س 857 : اگر تعيين اول ماه رمضان و عيد سعيد فطر به علت عدم امكان رؤيت هلال
اول ماه به سبب وجود ابر در آسمان يا اسباب ديگر، ممكن نباشد و سى روز ماه
شعبان يا ماه رمضان كامل نشده باشد، آيا براى ما كه در ژاپن زندگى مىكنيم جايز
است به افق ايران عمل كرده و يا به تقويم اعتماد كنيم؟ وظيفه ما چيست؟
ج: اگر اول ماه از طريق رؤيت هلال حتى در افق شهرهاى مجاورى كه يك افق دارند، و
يا از طريق شهادت دو فرد عادل، و يا از طريق حكم حاكم، ثابت نشود، بايد احتياط
كرد تا اول ماه ثابت شود، و رؤيت هلال در ايران كه در غرب ژاپن واقع است، براى
كسانى كه مقيم ژاپن هستند، اعتبار ندارد.
س 858 : آيا اتحاد افق در رؤيت هلال شرط است يا خير؟
ج: رؤيت هلال در شهرهائى كه در افق متحد و يا نزديك به هم هستند و يا در
شهرهائى كه در شرق واقع شدهاند، كافى است.
س 859 : مقصود از اتحاد افق چيست؟
ج: منظور از آن شهرهائى است كه در طول خط واحدى واقع شدهاند. بنابراين اگر دو
شهر در يك خط طولى باشند (طول به اصطلاح علم هيئت مراد است)، گفته مىشود كه
آنها در افق متحد هستند.
س 860 : اگر روز بيست و نهم ماه در تهران و خراسان عيد باشد، آيا براى افرادى
هم كه در شهرى مانند بوشهر مقيم هستند، جايز است افطار كنند؟ با توجه به اينكه
افق تهران و خراسان با افق بوشهر يكى نيست.
ج: اگر اختلاف بين افق دو شهر به مقدارى باشد كه با فرض رؤيت هلال در يكى، هلال
در ديگرى قابل رؤيت نباشد، رؤيت آن در شهرهاى غربى براى مردم شهرهاى شرقى كه
خورشيد در آنها قبل از شهرهاى غربى غروب مىكند، كافى نيست بر خلاف عكس آن.
س 861 : اگر بين علماى يك شهر راجع به ثبوت هلال يا عدم آن اختلاف رخ دهد و
عدالت آنها هم نزد مكلّف ثابت بوده و به دقت همه آنها در استدلال خود مطمئن
باشد، وظيفه واجب مكلّف چيست؟
ج: اگر اختلاف دو بيّنه به صورت نفى و اثبات باشد يعنى يكى مدعى ثبوت هلال و
ديگرى مدعى عدم ثبوت آن باشند اين اختلاف موجب تعارض دو بينه و تساقط هر دو
است، و وظيفه مكلّف اين است كه هر دو نظر را كنار گذاشته و درباره افطار كردن
يا روزه گرفتن به آنچه كه مقتضاى اصل است عمل نمايد. ولى اگر بين ثبوت هلال و
عدم علم به ثبوت آن اختلاف داشته باشند، به اين صورت كه بعضى از آنها مدعى رؤيت
هلال باشند و بعضى ديگر مدعى عدم مشاهده آن، قول كسانى كه مدعى رؤيت هلال
هستند، در صورت عادل بودن، حجت شرعى بر مكلّف است و بايد از آن متابعت كند، و
همچنين اگر حاكم شرعى حكم به ثبوت هلال نمايد، حكم وى حجت شرعى براى همه مكلفين
است و بايد از آن پيروى كنند.
س 862 : اگر شخصى هلال ماه را ببيند و بداند كه رؤيت هلال براى حاكم شرع شهر او
به هر علتى ممكن نيست، آيا او مكلّف است كه رؤيت هلال را به حاكم اطلاع دهد؟
ج: اعلام بر او واجب نيست مگر آنكه ترك آن مفسده داشته باشد.
س 863 : همانگونه كه مىدانيد اكثر فقهاى بزرگوار پنج راه براى ثبوت اول ماه
شوال در رسالههاى عمليه خود بيان كردهاند كه ثبوت نزد حاكم شرع در ضمن آنها
نيست، بنابراين چگونه بيشتر م ؤمنين به مجرد ثبوت اول ماه شوال نزد مراجع، روزه
خود را افطار مىكنند؟ شخصى كه از اين راه اطمينان به ثبوت هلال پيدا نمىكند،
چه تكليفى دارد؟
ج: تا حاكم حكم به رؤيت هلال نكرده، مجرد ثبوت هلال نزد او، براى تبعيّت ديگران
از وى كافى نيست مگر آنكه اطمينان به ثبوت هلال حاصل نمايند.
س 864 : اگر ولى امر مسلمين حكم نمايد فردا عيد است و
راديو و تلويزيون اعلام كنند كه هلال در چند شهر ديده شده است، آيا عيد براى
تمامى نواحى كشور ثابت مىشود يا فقط براى شهرهايى كه ماه در آنها ديده شده و
شهرهاى هم افق با آنها، ثابت مىگردد؟
ج: اگر حكم حاكم شامل همه كشور باشد، حكم او شرعا براى همه شهرها معتبر است.
س 865 : آيا كوچكى هلال و باريك بودن و اتصاف آن به خصوصيات هلال شب اول، دليل
بر اينكه شب قبل شب اول ماه نبوده بلكه شب سىام ماه قبلى بوده محسوب مىشود؟ و
اگر عيد براى شخصى ثابت شود و از اين راه يقين پيدا كند كه روز قبل عيد نبوده،
آيا بايد قضاى روزه روز سىام ماه رمضان را بجا آورد؟
ج: مجرد كوچكى و پائين بودن هلال يا بزرگى و بالا بودن و يا پهن يا باريك بودن
آن دليل شرعى شب اول يا دوم بودن نيست، ولى اگر مكلّف از آن علم به چيزى پيدا
كند بايد به مقتضاى علم خود در اين زمينه عمل نمايد.
س 866 : آيا استناد به شبى كه در آن ماه بصورت قرص كامل است (شب چهاردهم) و
اعتبار آن به عنوان دليل براى محاسبه اول ماه جايز است؟ تا از اين راه وضعيت
يوم الشك معلوم شود كه مثلا روز سى ام ماه رمضان است و احكام روز ماه رمضان بر
آن مترتب شود، مثلا بر كسى كه اين روز را بر اساس بيّنه روزه نگرفته، حكم به
وجوب قضاى روزه شود و كسى هم كه به دليل استصحاب بقاى ماه رمضان روزه گرفته،
برىء الذمّه باشد؟
ج: امر مذكور حجت شرعى بر آنچه ذكر شد نيست ولى اگر مفيد علم به چيزى براى
مكلّف باشد، واجب است طبق آن عمل نمايد.
س 867 : آيا استهلال در اول هر ماه واجب كفائى است يا احتياط واجب؟
ج: استهلال فى نفسه واجب شرعى نيست.
س 868 : آيا اول ماه مبارك رمضان و آخر آن با رؤيت هلال ثابت مىشود يا با
تقويم هر چند ماه شعبان سى روز نباشد؟
ج: اول يا آخر ماه رمضان با رؤيت شخص مكلّف، يا شهادت دو فرد عادل يا با شهرتى
كه مفيد علم است يا با گذشت سى روز و يا بوسيله حكم حاكم ثابت مىشود.
س 869 : اگر تبعيت از اعلام رويت هلال توسط يك دولت جايز شد، و آن اعلام معيارى
علمى براى ثبوت هلال سرزمينهاى ديگر را تشكيل دهد، آيا اسلامى بودن آن حكومت
شرط است، يا اينكه عمل به آن حتى اگر حكومت ظالم و فاجر هم باشد، ممكن است؟
ج: ملاك در اين مورد حصول اطمينان به رؤيت در منطقهاى است كه نسبت به مكلّف
كافى محسوب مىشود.