پنج سخنرانی با الهام از خطبه شعبانیه پیامبر اکرم(ص)
در بارہ ماہ رمضان


ماه مبارک رمضان که امتیازات ویژه­ای را به خود اختصاص داده و به عنوان ماه خدا، بهار قرآن، پیشاهنگ زمانها، ماه آمرزش، ماه اجابت، بهترین فرصت برای خودسازی، نزدیک شدن به خدا، و بالاخره دوست داشتنی­ترین ماه از منظر اولیاء الهی نام گرفته است، فرصت مناسبی را برای مبلغان دینی فراهم آورده تا با استفاده از این زمینه­ها و آمادگی دلهای اهل ایمان ، بیشترین بهره­های معنوی و تبلیغی را بر مؤمنین عرضه بدارند. به همین مناسبت ، این مقاله کوشیده است که با توجه به آموزه­های رسول خدا صلی الله علیه و آله در خطبه شعبانیه ، پنج گفتار را در موضوعات جایگاه ماه خدا، دعا و نیایش در ماه رمضان، آداب زندگی روزه داران ، نشانه­ای از قیامت، و پیوند با اهل بیت علیهم السلام، به مبلغین گرامی تقدیم دارد.

سخن اول: جایگاه ماه خدا

رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله درخطبه شعبانیه، ماه مبارک رمضان را چنین توصیف می کند: «وَ هُوَ شَهرٌ دُعِیتُم فِیه ِاِلی ضِیافَةِ اللهِ وَ جُعِلتُم فِیه مِنْ أهْلِ کَرامَةِ اللهِ اَنفاسُکُُم فِیه تَسبِیحٌ وَ نَومُکُم فِیه عِبادَةٌ وَ عَمَلُکُم فیهِ مَقبُولٌ وَ دُعاءُکُم فِیه مُستَجابٌ؛[1] ماه رمضان ماهی است که شما به ضیافت الهی دعوت شده­اید و در ردیف افرادی قرار گرفته­اید که مورد تکریم خداوند هستند. نفسهایتان در آن تسبیح و خواب شما در آن عبادت و اعمالتان در آن مورد پذیرش و دعایتان در آن مستجاب است.»

این ماه مایة آزمایش مسلمانان و آرامش اهل ایمان و محک حق و باطل است. ماه رمضان زمینه­ای مناسب برای زدودن کدورتها و غبارهای مادّی و نفسانی از وجود انسان و ماه خانه تکانی دلها و تصفیة قلوب است. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «لَو یَعلَمُ العِبادُ ما فی رَمَضانَ لَتَمَنَّتْ أن یَکُونَ رَمَضانُ سَنَةً؛[2] اگر بندگان خدا می­دانستند که در ماه رمضان (چه گنج پُربهایی است)، هر آیینه آرزو می کردند که ماه رمضان یک سال باشد.»

دعوت­نامة خداوند برای مهمانی در این ماه بالاترین مدال افتخار برای یک انسان مسلمان است و اگر کسی نتواند به این دعوت آسمانی پاسخ دهد ، بیچاره ترین انسانها خواهد بود. حضرت رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: « فَانَّ الشَّقی مَن حُرِمَ غُفرانَ اللهِ فی هذا الشَّهرِ العَظیمِ؛[3] شقی کسی است که در این ماه بزرگ از مغفرت خداوندی محروم بماند.»

روزه داران راستین

پیامبر صلی الله علیه و آله در ادامة خطبه فرمود: « ای مردم! در این ماه درهای بهشت به روی شما باز است؛ از خدا بخواهید که آنها را به رویتان نبندد و درهای جهنم بسته شده ؛ از پروردگارتان طلب کنید تا آنها را به رویتان باز نکند و شیاطین در زنجیرند ؛ از خدایتان بخواهید تا آنها دوباره بر شما تسلط نیابند.»

با توجه به این نکته، روزه داران حقیقی باید در اعمال و رفتار خود مواظب باشند که مبادا روزه­هایشان مخدوش گردد. رسول خدا صلی الله علیه و آله تأکید می فرماید که « وَ احفَظُوا ألْسِنَتَکُم وَ غُضُّوا عَمّا لایَحِلُّ النَّظَرُ الیهِ أََََبصارَکُم وَ عَمّا لایَحِلُّ الأِسْتِماعُ إلیهِ أسْماعَکُم؛[4] زبانهایتان را نگه دارید و چشمهایتان را از غیر حلال فرو بندید و گوشهایتان را از سخنها و صداهای حرام حفظ کنید.»

بنابراین ، روزه­دار باید جایگاه این ماه را کاملاً حفظ کند و بداند که در موقعیتی استثنایی قرار دارد و با تمام وجود در طاعت الهی باشد. علی علیه السلام فرمود: «کَم مِن صائمٍ لَیسَ لَهُ مِن صیامِهِ إِلاّ الجُوعُ وَ الظَّماءُ؛[5] بسا روزه­داری که از روزة خود ، جز تحمل گرسنگی و تشنگی بهره­ای نمی­برد.»

عطار نیشابوری این سخن مولا را در ابیاتی توضیح داده است:

ای دوست، ماه روزه رسید و تو خفته­ای
آخر زخواب غفلت دیرینه سر بر آر
سالی دراز بوده­ای اندر هوای خویش
ماهی خدای را شو و دست از هوا بدار
پنداشتی که چون نخوری ، روزه کامل است!
بسیار چیز هست جز این، شرط روزه دار
هر عضو را بدان که بتحقیق روزه­ایست
تا روزة تو روزه بود نزد کردگار
اول نگاه دار نظر، تا رخ چو گل
در چشم تو نیفکند از عشق خویش خار
دیگر ببند گوش ، زهر ناشنیدنی
کز گفتگوی هرزَه، شود عقل تار و مار
دیگر زبان خویش که جای ثنای اوست
از غیبت و دروغ فرو بند استوار
دیگر به وقت روزه گشادن مخور حرام
زیرا که خون خوری تو از آن بِه هزار بار

روزه ماه رمضان پارسایی و تقوا را به همراه می آورد، در صورتی که با شرائط خود انجام پذیرد و گرنه اگر فردی این شرائط را رعایت نکند ، ماه رمضان او با دیگر ایام هیچ گونه تفاوتی نخواهد داشت.

ماه رمضان ، نماد اقتدار و اخلاص و وحدت

انسان مسلمان با روزه­داری جلوه­ای از اقتدار و ارادة خود را به نمایش می گذارد. او عملاً اثبات می­کند که اسیر نفس سرکش و شیطان وسوسه گر نیست و با اینکه می­تواند از چیزهایی که دلش می­خواهد، استفاده کند، ولی چنین نمی­کند و نفس امّاره را بر خود مسلط نمی­سازد و به این ترتیب، اراده­اش قوی و غرائزش تعدیل می­شود و این همان معنای ] لَعَلَّکُم تَتَّقُونَ[[6] است.

همچنین ماه رمضان نمایشی عظیم از وحدت مسلمانان جهان است که در تمام کشورهای اسلامی هماهنگ و یکپارچه به اجرا گذاشته می­شود.

ماه قرآن و وحی

در این ماه ، مناسبتهای مهمی وجود دارد که هر یک از آنها عظمت و اهمیت ماه رمضان را نشان می­دهد. وجود شب قدر ، تولد امام مجتبی علیه السلام، شهادت حضرت علی علیه السلام، فتح مکه، رحلت حضرت خدیجه سلام الله علیها، وفات موسی بن عمران علیه السلام، عروج حضرت عیسی علیه السلام به آسمان، وقوع جنگ بدر، معراج پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، وفات حضرت ابوطالب و تولد حضرت یحیی علیه السلام، و غزوة تبوک و حنین، برخی از این مناسبتهاست. در این میان ، مسئله نزول قرآن در شب قدر به این ماه آن چنان رونق بخشیده که این ماه را ماه قرآن و بهار آن لقب داده­اند. رسول بزرگوار اسلام صلی الله علیه و آله فرمود: «لِکُلِّ شَیءٍ رَبیعٌ وَ ربیعُ القُرآنِ شَهرُ رَمَضان؛[7] هر چیزی بهاری (زمان شکوفایی) دارد و بهار قرآن ماه رمضان است.»

آن حضرت ارزش تلاوت قرآن در این ماه را در فرازی از خطبة شعبانیه چنین تبیین فرمود: « وَ مَن تَلا فِیه آیَةً مِنَ القُرآنِ کانَ لَهُ أَجرُ مَن خَتَمَ القُرآنَ فی غَیرِهِ مِنَ الشُّهُورِ؛[8] هر کس در این ماه یک آیه از قرآن بخواند، پاداش کسی را دارد که در سایر ماهها قرآن را ختم کرده باشد.»

گذشته از نزول قرآن کریم در این ماه مبارک که خداوند فرمود: ]شَهرُ رَمَضانَ الَّذی أُنزِلَ فِیه القُرآن[،[9] سایر کتابهای آسمانی نیز در این ماه نازل شده است. صحف ابراهیم علیه السلام در اول ماه رمضان، تورات حضرت موسی علیه السلام در ششم ماه ، انجیل حضرت عیسی علیه السلام در دوازدهم ماه و زبور حضرت داود علیه ­لسلام در هیجدهم ماه رمضان نازل گردیده است.[10]

سخن دوم: دعا و نیایش در ماه رمضان

دعا کردن نوعی ارتباط روحی و معنوی با کانون قدرت مطلق، یعنی حضرت پروردگار است. اگر دعا نباشد ، انسان هیچ ارزشی ندارد؛ تمام کارهای نیک در پرتو دعا و اظهار بندگی در برابر حق ارزش پیدا می کند. قرآن کریم می فرماید: ] قُل ما یَعْبَؤُا بِکَُم رَبِّی لَولا دُعاؤُکُم[؛[11] بگو: پروردگارم برای شما هیچ ارزشی قائل نیست، اگر دعای شما نباشد.»

دعا یک نیاز روحی و اساسی در زندگی هر انسانی است . آن لحظه­ای که بشر خود را از همه جا درمانده، خسته و دل شکسته می بیند، چاره ای ندارد جز این که با مبدأ هستی و آفریدگار عالم لحظاتی راز و نیاز کند، دردهای پنهانیش را به زبان آورد و به آغوش پر مهر حضرت حق پناه برد و بگوید:

سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی
دل زتنهایی به جان آمد خدایا همدمی

ماه رمضان مناسب­ترین ایام دعاست. پیامبر صلی الله علیه و آله در فراز دیگری از خطبه شعبانیه فرمود: « وَ ارفَعُوا إلیه أیدِیَکُم بِالدُّعاءِ فی أَوقاتِ صَلَواتِکُم فَأنَّها أفضَلُ السَّاعاتِ یَنظُرُ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ فیها بِالرَّحمَةِ إلی عِبادِهِ یُجِیبُهُم إِذا ناجَوهُ وَ یُلَبِّیهِم إِذا نادَوهُ وَ یُعطِیهِم إِذا سَأََلُوهُ وَ یَستَجِیبُ لَهُم إِذا دَعَوهُ؛[12] در هنگام نمازهایتان، دستهای خود را به سوی خدا برای دعا بلند کنید؛ زیرا آن هنگام بهترین ساعتهاست که خداوند متعال با نظر رحمت به بندگانش می نگرد و اگر با او مناجات کنند، به آنها پاسخ می دهد و اگر او را ندا کنند ، ندای آنان را لبیک می گوید و اگر از او درخواست کنند، به آنها می بخشد و اگر او را بخوانند، دعوتشان را به اجابت می رساند.»

امام کاظم علیه السلام زمان افطار را موقعیتی مناسب برای دعا می­داند و می­فرماید: « دَعْوَةُ الصَّائِمِ یُسْتَجابُ عِنْدَ إِفْطارِهِ؛[13] دعای روزه­دار درهنگام افطار پذیرفته است.»

در هر صورت دعا و نیایش دستآوردهای خوبی برای بندگان الهی به همراه دارد؛ اگر چه دعا در ظاهر مستجاب هم نشود. رفع نیازهای روحی، ارتباط با آفریدگار ، تقویت روح بندگی و تضرع، حفظ نعمتهای موجود، دفع ضررهای احتمالی، و جلب عنایت و رحمت خداوند متعال، بخشی از آثار دعاست.

استاد مطهری رحمه الله می­فرماید: «قطع نظر از اجر و پاداشی که برای دعا هست و قطع نظر از اثر استجابتی که بر دعا مترتب است، دعا اگر از حد لقلقه زبان بگذرد و دل با زبان هماهنگی کند و روح انسانی به اهتزاز درآید، یک روحانیت بسیار عالی دارد؛ مثل این است که انسان خود را غرق در نور می بیند. شرافت گوهر انسانیت را در آن وقت احساس می­کند. آن وقت خوب درک می­کند که در سایر اوقات که چیزهای کوچک او را به خود مشغول داشته بود و او را آزار می­داد، چقدر پست و ساقط و اسفل بوده.

انسان وقتی که از غیر خدا چیزی می­خواهد ، احساس مذلت می­کند؛ ولی وقتی از خدا می­خواهد، احساس عزّت. به همین جهت، دعا هم طلب است و هم مطلوب، هم وسیله است و هم عنایت. اولیاء خدا هیچ چیزی را به اندازة دعا خوش نداشتند. همة خواهشها و آرزوهای دل خود را با محبوب واقعی در میان می­گذاشتند و بیش از آن اندازه که به مطلوبهای خود اهمیت می­دادند، به خود طلب و نیاز اهمیت می­­دادند.»[14]

بازگشت به فطرت

حضرت رسول صلی الله علیه و آله برای ارتباط روحانی با مبدأ اعلی در ماه مبارک رمضان نکاتی را یادآور شده است، از جمله می فرماید: «تُوبُوا إِلی اللهِ مِن ذُنُوبِکُم؛[15] [در این ماه از گناهانتان] به سوی خدا توبه کنید.» چرا که توبه مقدمة ارتقاء روح است و تا انسان مسلمان از گناهان و آلودگیها پاک نشود، نمی­تواند در عالم معنویت پرواز کند. بدون تخلیة درون از زشتیها نمی­توان به خوبیها و فضائل دست یافت و در حقیقت، آرایش دل بعد از پیراستن وجود از انحرافات و لغزشها امکان­پذیر است.

مراحل بازگشت

البته توبه مراحلی دارد که احساس پشیمانی و ندامت نخستین گام در این وادی است. در گام دوم ، فرد خاطی تصمیم قاطع می­گیرد که به سوی گناه و معصیت باز نگردد و در مرحله بالاتر، با جدّیت و اهتمام تمام از خدای قادر و توبه­پذیر می­خواهد که او را در ردیف آمرزیدگان و پاکان قرار دهد.

فرازهای مهمی از دعاها و اعمال ماه مبارک رمضان انباشته از عبارات اولیاء الله در مقام پوزش از درگاه الهی است؛ به ویژه شبهای قدر که اساساً مقدمه چینی برای توبه حقیقی است. امام سجاد علیه السلام در فرازی از دعای ابوحمزه ثمالی به روزه داران توبه کار چنین آموزش می­دهد که در سحرهای ماه رمضان با تضرع و التماس بگویند: «أَنتَ إِلهی أَوسَعُ فَضلاً وَ أَعظَمُ حِلماً مِن أَن تُقایِسَنی بِفِعلی وَ خَطِیئَتی فََالعَفوَ العَفوَ العَفوَ؛[16] [خدایا !] تویی معبود من، فضل تو گسترده تر و حلم تو بزرگتر از آن است که مرا با عمل و خطایم بسنجی. پس [از تو طلب عفو و بخشش دارم!] مرا ببخش! مرا ببخش! مرا ببخش!»

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در ادامه خطبه شعبانیه فرمود: «إِنَّ نُفُوسَکُم مَرهُونَةٌ بِاَعْمالِکُم فَفَکُّوها بِاستِغفارِکُم؛[17] [ای مردم!] شما همه در گرو کردارتان هستید، پس خود را با استغفار و آمرزش رها سازید!»

و نیز فرمود: « وَ ظُهُورُکُم ثَقیلةٌ مِن أَوزارِکُم فَخَفِّفُوا عَنها بِطُول سُجُودِکُم؛[18] پشتهای شما از بار گناهان سنگین است، پس با سجده­های طولانی خود از سنگینی آنها بکاهید.»

داستان توبه جوان خطاکار

شیخ صدوق می نویسد: معاذ بن جبل با دیدة گریان به محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله رسید و با چشمانی اشکبار عرضه داشت: یا رسول الله! جوانی زیبا بیرون خانة شما ایستاده و زار و زار گریه می­کند و می­خواهد به حضور شما برسد. حضرت فرمود: او را نزد من بیاور! جوان با همان حالت گریان داخل شد و سلام کرد. پیامبر صلی الله علیه و آله علت گریه­اش را پرسید. گفت: یا رسول الله! گناهان بزرگی مرتکب شده­ام که شاید خداوند هیچ گاه مرا نیامرزد. پیامبر صلی الله علیه و آله با ناراحتی فرمود: «وَیحَکَ یا شابُّ ذُنُوبُکَ أَعظَمُ أَم رَبُّکَ؛ وای بر تو ای جوان! آیا گناهان تو بزرگتر است یا پروردگارت؟ گفت: ای پیامبر پروردگارم از همه چیز بزرگتر است.

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: آیا مرا به یکی از گناهانت خبر نمی­دهی؟ او گفت: یا رسول الله ! من هفت سال بود نبش قبر می کردم و بعد از بیرون آوردن مرده­ها کفن آنان را می­ربودم تا اینکه دختر جوانی از انصار مرد. من آن شب بعد از نبش قبر وی کفن او را دزدیدم و عریان رهایش کردم.

در آن حال، شیطان مرا وسوسه کرد و من به عمل شنیع زنا مرتکب شدم. هنگامی که گورستان را ترک می­کردم ، آوازی از آن مرده شنیدم که تمام وجود مرا تحت تأثیر قرار داد و آن صدا این بود که ای جوان! وای بر تو از روز قیامت ، هنگامی که خداوند من و تو را احضار خواهد کرد. کفن مرا بردی و از قبر بیرون آوردی و مرا ناپاک رها کردی!

یا رسول الله ! من با این اعمال ننگین گمان نمی کنم که هرگز بوی بهشت را استشمام کنم. پیامبر صلی الله علیه و آله بر او نهیب زد که از من دور شو ای فاسق ! می­ترسم به آتش تو بسوزم، چقدر به جهنم نزدیکی! حضرت رسول صلی الله علیه و آله این سخن را گفت و همواره با دست به او اشاره می­کرد که از حضورش بیرون رود تا اینکه آن جوان از حضور پیامبر بیرون رفت.

جوان گنهکار توشه تهیه کرد و به یکی از کوههای مدینه رفته و دستهایش را به گردن بسته ، داد می­زد و می­گفت: پروردگارا! تو مرا می­شناسی و گناهم را می­دانی . خدایا! من پشیمان شدم و به نزد پیامبرت رفتم، اظهار توبه کردم، اما مرا از خود دور کرد و خوفم را زیاد کرد. از تو می­خواهم به حق نامهای بزرگوارت که مرا ناامید نگردانی! چهل شبانه روز می­گفت و می­گریست تا اینکه خداوند متعال این آیه را نازل کرد: ]وَ الَّذِینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أو ظَلَمُوا أنفُسَهُم ذَکَرُوا اللهَ فَاستَغفَرُوا لِذُنُوبِهِم وَ مَن یَغفِرُ الذُّنُوبَ إِلاّ اللهُ[؛[19] [بندگان خوب خدا] آنهایی هستند که هرگاه کار ناشایستی انجام دهند یا به خودشان ستم کنند، خدا را یاد می کنند و برای بخشش گناهان استغفار می­کنند و جز خدا چه کسی گناهان را می­آمرزد؟»

پس از نزول آیه، پیامبر صلی الله علیه و آله به همراه اصحاب به دنبال آن جوان پشیمان که همان بهلول نبّاش بود، آمد و پذیرش توبه اش را به وی ابلاغ کرد و وعدة بهشت به او داد و سپس به یارانش توصیه کرد: « گناهان خود را همانند این جوان جبران کنید!»[20]

سخن سوم: آداب زندگی روزه داران

پیامبر بزرگوار اسلام صلی الله علیه و آله در بخشی از خطبه خویش به آداب معاشرت پرداخته و روزه داران را برای به کارگیری این آداب سفارش کرده است. آن حضرت با ارائه راهکارهای حیاتی، اهل ایمان را به سوی سلوک برتر هدایت می کند. برخی از این راهکارها عبارت اند از:

الف . حُسن خلق

آن حضرت می­فرماید: « وَ مَن حَسَّنَ مِنکُم فی هذا الشَّهرِ خُلُقَهُ کانَ لَهُ جَوازاً عَلی الصِّراطِ یَومَ تَزِلُّ فِیه الأَقدامُ؛[21] هر کس از شما در این ماه، اخلاق خود را نیکو گرداند، خداوند متعال برای او جواز عبور از پل صراط را - آن روز که گامها می­لغزد – صادر می­کند.»

اهمیت این سخن زمانی روشن می شود که دقت کنیم انسان روزه دار گاهی در اثر تشنگی و گرسنگی طاقت خود را از دست می دهد و در نتیجه توان کمتری در مقابل ناهنجاریهای روحی و اجتماعی خواهد داشت؛ به ویژه آنکه در هوای گرم روزه بگیرد و در اثر شب زنده­داری و سحرخیزی در شبهای ماه رمضان بی­خوابی کشیده باشد. چنین فردی اگر عنان صبر را از دست بدهد، در مقابل کوچک­ترین ناملایمات عصبانی می­شود و با دیگران برخورد ناشایستی خواهد داشت.

و این چنین رسول خدا صلی الله علیه و آله در تکمیل گفتار عزت بخش خویش می­فرماید: « وَ مَن کَفَّ فِیهِ شَرَّهُ کَفَّ اللهُ عَنهُ غَضَبَهُ یَومَ یَلقاهُ؛[22] و هر کس در این ماه، شر [و خشم] خود را از مردم باز دارد، خداوند در روز ملاقاتش غضب خود را از وی بازخواهد داشت.»

در اینجا برای تکمیل سخن و اهمیت حسن خلق و بازداشتن خشم و غضب، داستانی را با هم می­خوانیم:

شیخ عباس قمی می­نویسد: روزی علاّمه بزرگوار حاج شیخ جعفر کاشف الغطاء در اصفهان پیش از نماز جماعت مَبلغی را بین فقراء تقسیم کرد و پس از اتمام آن به نماز ایستاد. یکی از سادات فقیر خبردار شد و بین دو نماز به محضر شیخ رسید و گفت: سهم مرا از مال جدّم به من باز ده. کاشف الغطاء فرمود: دیر آمدی و اکنون چیزی نمانده که به تو بدهم. سیّد خشمگین شد و به محاسن مبارک شیخ آب دهان افکند. علاّمه کاشف الغطاء از محراب برخاست و دامن خود را مقابل نمازگزاران گرفت و در میان صفوف جماعت گردش کرد و فرمود: هر کس ریش شیخ را دوست دارد، به سید کمک کند. مردمِ حاضر با دیدن این صحنه دامن شیخ را پر از پول کردند. شیخ همة آنها را به سیّد داد و پس از آن به نماز عصر ایستاد.

محدث نوری نیز در مورد این شخصیت والا مقام نوشته است: او با خود حدیث نفس می­کرد و به خود می گفت: تو جُعَیفر بودی، پس جعفر شدی، پس شیخ جعفر گشتی، آن گاه شیخ عراق شدی و در نهایت ، رئیس مسلمانان گشتی؛ یعنی فراموش مکن اوائل خود را.[23]

ب . احسان و افطار

از دیگر اوصاف روزه داران راستین که در کلام پیامبر صلی الله علیه و آله بر آن تأکید شده است، افطار دادن به روزه داران می باشد. آن حضرت در این باره فرمود: «مَن فَطَّرَ مِنکُم مُؤمِناً صائِماً فی هذا الشَّهرِ کانَ لَهُ بِذلِکَ عِندَاللهِ عِتقُ رَقَبَةٍ وَ مَغفِرَةٌ لِما مَضی مِن ذُنُوبِهِ؛[24] هر کس از شما در این ماه مؤمن روزه داری را افطار دهد ، برای او نزد خداوند پاداش آزاد ساختن یک برده و آمرزش همة گناهان گذشته منظور خواهد شد.»

ج. رسیدگی به نیازمندان

ماه مبارک رمضان زمینه ای آماده می­کند که دلهای پروا پیشه به سوی نیازهای اساسی جامعه سوق داده شوند. اگریک انسان روزه دار بعد از نمازهای واجب ، دعای روزانه ماه رمضان را بخواند که «اَللّهُمَّ أَغْنِ کُلَّ فَقُِیرٍ، اَللّهُمَّ اَشْبِع کُلَّ جائِعٍ، اَللهُمَّ اکْسُ کُلَّ عُریانٍ، اَللهُمَّ اقْضِ دَینَ کُلِّ مَدیِنٍ»[25]

امّا هرگز در اندیشه یاری به ضعفاء و مستمندان نباشد، روزه و دعا و اعمال او چه ارزشی خواهد داشت! به همین جهت ، پیامبر دور اندیش جهان اسلام صلی الله علیه و آله ماه رمضان را زمانی مناسب برای فقر زدایی ، رفع کمبودها و رسیدگی به فقراء مسلمین می­داند و در خطبه شعبانیه می­فرماید: «تَصَدَّقُوا عَلی فُقرائِکُم وَ مَساکِینِکُم؛[26] بر فقیران و ضعیفان خود احسان و تصدق کنید.»

د. احترام به بزرگان و تکریم کودکان

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در این خطبه فرمود: «وَقِّرُوا کِبارَکُمْ وَ ارْحَمُوا صِغارَکُمْ؛[27] به بزرگانتان احترام بگذارید و به کوچک­ترهایتان مهر بورزید.»

از آموزه­های با برکت فرهنگ اسلامی تعظیم بزرگسالان و افراد مسّن جامعه است. از منظر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ـ بر خلاف جوامع غربی که سالمندان را عضوی زائد و سربار جامعه می­دانند ـ بزرگترها و سالمندان ، سرمایه­های ارزشمندی محسوب می­شوند که علاوه بر انتقال میراث و تجربه نسل گذشته به نسل آینده ، خود سمبل عمری زحمت و تلاش و فداکاری هستند. هم چنین مهرورزی به اطفال و بذل عاطفه و محبت به کودکان آثار گران قدری در تربیت نسل جدید دارد که در مباحث تربیتی مفصل به آن پرداخته می­شود.[28]

هـ . صله رحم و دیدار با خویشاوندان

دیدار خویشاوندان و اطلاع یافتن از زندگی آنان ، در تحکیم روابط و ازدیاد محبت تأثیر به سزایی دارد. افزون بر آن، از منظر روایات اسلامی صله رحم در آسان شدن حساب روز قیامت ، تزکیه اعمال، زیاد شدن روزی، دفع بلایا ، طول عمر و شادابی در زندگی مؤثر است.

به همین جهت ، رسول خدا صلی الله علیه و آله در خطبه شعبانیه می­فرماید: «هر کس در ماه رمضان صله رحم کند، خداوند متعال رحمت خود را در روز قیامت شامل او خواهد کرد و هر کس قطع رحم کند، خداوند متعال رحمت خود را از او قطع خواهد کرد.»

و. یتیم نوازی و ضعیف پروری

پیامبر خدا فرمود: « وَ مَنْ اَکْرَمَ فِیهِ یَتیماً اَکْرَمَهُ اللهُ یَوْمَ یَلْقاهُ؛[29] هر کس در ماه رمضان یتیمی را تکریم [ و به امور او رسیدگی] کند ، خداوند در روز قیامت او را مورد تکریم قرار خواهد داد.»

و فرمود: « وَ مَنْ خَفَّفَ فِی هَذا الشَّهرِ عَمَّا مَلَکَت یَمِینُهُ خَفَّفَ اللهُ عَلَیهِ حِسابَهُ؛[30] هر کس از شما در این ماه بر زیر دستانش آسان بگیرد، خداوند متعال نیز در حساب رسی بر او آسان خواهد گرفت.»

سخن چهارم: نشانه­ای از قیامت

ماه رمضان نشانه­ای از روز رستاخیز است. حضرت ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله در فرازی از سخن خود در خطبه شعبانیه فرمود: « وَ اذْکُرُوا بِجُوعِکُمْ وَ عَطَشِکُمْ فِیهِ جُوعَ یَوْمِ الْقِیامَةِ وَ عَطَشَهُ؛[31] با گرسنگی و تشنگیتان در ماه رمضان، گرسنگی و تشنگی روز قیامت را به یاد آورید.»

مناسب است در این گفتار به مناسبت این کلام نبوی تصویری از برخی از مراحل مختلف جهانِ پس از مرگ داشته باشیم و ماه رمضان را زمینه­ای مناسب برای تدارک زاد و توشة سفر مرگ قرار دهیم.

معاد، روز حساب رسی

روز قیامت روز حساب و کیفر و پاداش است و هر کس نتیجه اعمال خود را در مقابل دارد؛ ]یَومَ تَجِدُ کُلُّ نَفسٍ ما عَمِلَت مِن خَیرٍ مُحضراً وَ ما عَمِلَت مِن سُوءٍ تَوَدُّ لَو أَنَّ بَینَها وَ بَینَهُ أَمَداً بَعِیداً[؛[32] «در روز قیامت هر کس آنچه را که از کار نیک و بد انجام داده، حاضر می­بیند و آرزو می­کند میان او و آنچه از اعمال بد کرده، فاصلة زمانی زیادی باشد.»

و در سورة کهف نیز به تجسّم اعمال و داوری عادلانه پروردگار پرداخته و می­فرماید: ]وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً وَ لایَظلِم رَبُّکَ أَحَداً[؛[33] «مردم [درروز قیامت] تمام اعمال خود را [در برابرشان] حاضر می­بینند و خداوند به هیچ کس ستم نمی­کند.»

مشابه این سخن که در روز رستاخیز دقیق­ترین و عادلانه­ترین ترازوی عدالت نهاده خواهد شد و به اعمال خوب و بد افراد رسیدگی می­شود، در سورة زلزال آمده که ]فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرَّاً یَرَهُ[؛[34] «هر کس ذرّه­ای کار نیک یا بد انجام دهد، آن را در روز قیامت خواهد دید.»

بنابراین ، روز قیامت روز شگفت انگیزی است . روز حساب و مکافات است و ماه رمضان یاد آور روز قیامت است. مردم در این ماه گرسنگی و تشنگی را تحمل می­کنند تا روز قیامت را به یاد آرند که چگونه از هول حساب و وحشت آن روز سخت، گرما و سرما و گرسنگی و تشنگی را از یاد خواهند برد.

خوشحالی روزه داران

امام صادق علیه السلام فرمود: « لِلصَّائِمِ فَرْحَتانِ فَرحةٌ عِندَ إِفطارِهِ وَ فَرحَةٌ عِندَ لِقاءِ رَبِّهِ؛[35] برای روزه­دار دو نوع شادی است: اول هنگام افطار و دوم زمانی که با پروردگارش ملاقات می­کند.»

رسول خدا صلی الله علیه و آله در گفتاری بشارت آمیز می­فرماید: «شعبان ماه من است و رمضان ماه خدا، هر کس در ماه من روزه بگیرد، من روز قیامت او را شفیع خواهم بود و هر کس ماه خدا را روز بگیرد، خداوند متعال در وحشت قبر با او مأنوس خواهد بود. او از قبر خود در روز قیامت با چهره­ای درخشان محشور می­شود و نامة اعمالش را به دست راست می­گیرد و در درگاه الهی حضور می­یابد. خداوند به او می­فرماید: ای بندة من! از حقوق خودم که ترک کرده بودی، گذشتم و اما حقوق آفریدگانم که در مورد آنان قصور کرده­ای­، من جبران می­کنم و آنان را راضی می­کنم.»[36]

صحنه هایی از روز قیامت

در آن روز سخت، برخی چهره­هایی خندان و با نشاط دارند؛ ]وُجُوهٌ یَومَئِذٍ مُسفِرَةٌ ضاحِکَةٌ مُستَبشِرَةٌ[؛[37] « قیافه­هایی در آن روز گشوده، خندان و شادمان­اند.»

]یَوْمَ تَرَی المُؤْمِنینَ وَ المُؤْمِناتِ یَسْعی نُورُهُمْ بَیْنَ أیْدِیهِمْ وَ بِاَیْمانِهِمْ بُشْراکُمُ الْیَوْمَ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحتِهَا الأَنْهارُ خالِدینَ فِیها ذلِکَ هُوَ الفَوزُ العَظِیمُ[؛[38] «در آن روز مردان و زنان با ایمان را مشاهده می­کنی که نورشان در جلو و سمت راستشان به سرعت حرکت می­کند [ و به آنها گفته می­شود:] بشارت باد بر شما امروز به باغهایی [ از بهشت] که نهرها زیر درختانشان جاری است. شما برای همیشه در آن باغها خواهید ماند و این همان رستگاری بزرگ است.»

پارسایان ـ در آن روزی که همه از دهشت و ترس آن در هول به سر می­برند ـ مهمانان خداوند می­باشند و در سایة رحمت الهی قرار خواهند گرفت؛ ]یَوْمَ نَحْشُرُ المُتَّقِینَ إِلی الرَّحْمَنِ وَفْداً[؛[39] «در آن روز پرهیزگاران را دسته جمعی برای پذیرایی بر سر سفرة رحمت الهی محشور می­کنیم.»

وضعیت اهل معصیت

قرآن کریم در آیات متعددی از وضعیت اسفبار کفار، منافقین، دروغگویان، ستمگران و اهل معصیت در روز قیامت خبر می­دهد. در سورة قیامت می­فرماید: ]وُجُوهٌ یَومَئِذٍ باسِرَةٌ تَظُنُّ أن یُفعَلَ بِها فاقِرَةٌ[؛[40] در آن روز صورتهایی اندوهگین، غمناک و درهم کشیده است؛ زیرا می­دانند که حادثه ناگوار و کمر شکنی در انتظار آنهاست.»

سخن پنجم: پیوند با اهل بیت علیهم السلام

در ماه مبارک رمضان فرصتهای مناسبی برای تقویت ارتباط با اهل بیت علیهم السلام وجود دارد؛ چرا که تمام اعمال ما در گرو محبت و ارتباط با اهل بیت علیهم السلام پذیرفته می­شود. زراره از امام باقر علیه السلام نقل کرده که آن حضرت فرمود: «بُنِیَ الإسْلامُ عَلی خَمْسَةَ أشْیاءَ عَلَی الصَّلاةِ وَ الزَّکاةِ و الحَجِّ وَ الصَّومِ وَ الوَلایَةِ؛ اسلام بر پنج چیز بنا شده است: نماز، زکات، حج، روزه و ولایت.»

زراره پرسید: کدام یک از این پنج پایه برتر است؟ فرمود: « اَلْوَلایَةُ أَفضَلُ لِأنَّها مِفْتاحُهُنَّ وَ الْوالی هُوَ الدَّلیلُ عَلَیهِنَّ؛[41] ولایت اهل بیت علیهم السلام افضل است؛ زیرا ولایت کلید بقیه اعمال و برنامه­های اسلام است و با راهنمایی ولّی [راستین] بقیه موارد به جای آورده می­شود.»

معرفت ائمه اطهار علیهم السلام و پیوند اعمال عبادی و معنوی ماه رمضان با این کانون فضیلت و کمالات از ضروری­ترین وظائف روزه­داران عارف می­باشد. در این راستا، در گفتارهای پیامبر صلی الله علیه و آله، دعاها و اذکار این ماه نکات مهمی وجود دارد که به برخی از آنها اشاره می­کنیم.

صلوات فرستادن:

رسول خدا صلی الله علیه و آله در ضمن سخنانش در خطبه شعبانیه می­فرماید: « وَ مَنْ أکْثَرَ فِیهِ مِنَ الصَّلاةِ عَلَیَّ ثَقَّلَ اللهُ مِیزانَهُ یَوْمَ تَخِفُّ المَوازِینُُ؛[42] و هر کس در این ماه بر من صلوات بفرستد، خداوند متعال در روزی که کفّه ترازوها [ی اعمال نیک] سبک می شود، ترازوی او را سنگین خواهد کرد.»

صلوات از مهم­ترین و شاخص­ترین نشانه­های پیوند با اهل بیت علیهم السلام است. مؤمنین روزه­دار با ندای صلوات، ارادت قلبی خود را به اهل بیت اظهار می­دارند و از دشمنانشان اعلام برائت می­کنند.

تثبیت امامت علی علیه السلام:

در فرازی دیگر رسول خدا صلی الله علیه و آله با علی علیه السلام سخن می­گوید و بعد از اطلاع دادن به شهادت آن حضرت در ماه رمضان، مقام و جایگاه امیرمؤمنان علی علیه السلام را به عموم مسلمانان گوشزد می­کند. در آخرین فرازهای خطبه، بعد از آنکه پرسش و پاسخی بین علی و پیامبر واقع می­شود، دانه­های اشک در چشمان مبارک رسول خدا صلی الله علیه و آله حلقه می­زند و علی علیه السلام می­پرسد: یا رسول الله! چرا اشک می­ریزی؟ پیامبر می­فرماید: به خاطر ستمی که در این ماه بر تو واقع می­شود. یا علی! گویا من می­بینم که تو در این ماه در حالی که مشغول به نماز هستی، شقی­ترین فرد اولین و آخرین بر فرق تو ضربتی می­زند که محاسنت از خون سرت رنگین می­شود. علی علیه السلام در این هنگام پرسید: یا رسول الله! آیا هنگام ضربت خوردن، دین من سالم خواهد ماند؟ پیامبر پاسخ داد: بلی.

رسول خدا صلی الله علیه و آله بعد از این گفتگو به مقام ارزشمند علی علیه السلام پرداخته و فرمود: «یا علیُّ! مَنْ قَتَلَکَ فَقَد قَتَلَنی وَ مَن اَبْغَضَکَ فَقَدْ أبْغَضَنی وَ مَنْ سَبَّکَ فَقَدْ سَبَّنی لّأنَّکَ مِنِّی کَنَفْسی رُوحُکَ مِنْ رُوحی وَ طِینَتُکَ مِن طِینتَی إِنَّ اللهَ تَبارَکَ وَ تَعالی خَلَقَنی وَ إیّاکَ وَ اصْطَفانی وَ إیّاکَ وَ اخْتارَنی لِلنُّبُوَّةِ وَ اخْتارَکَ لِلْإِمامَةِ فَمَنْ اَنْکَرَ إمامَتَکَ فَقَدْ اَنْکَرَ نُبُوَّتی یا عَلِیُّ اَنْتَ وَصِیِّی وَ اَبُو وُلدی وَ زَوجُ إبنَتی وَ خَلِیفَتی عَلی أُمَّتی فی حَیاتی وَ بَعْدَ مَوْتی اَمْرُکَ اَمْری وَ نَهْیُکَ نَهیی اُقسِمُ بِالَّذِی بَعَثَنی بِالنُّبُوَّةِ وَ جَعَلَنی خَیْرَ البَرِیَّةِ اِنَّکَ لَحُجَّةُ اللهِ عَلی خَلقِهِ وَ اَمِینِهِ عَلی سِرِّهِ وَ خَلِیفَتُهُ عَلی عِبادِهِ؛[43] ای علی! هر کس تو را بکشد، مرا کشته و هر که تو را خشمگین سازد، مرا به خشم آورده و هر که تو را دشنام دهد، مرا دشنام داده است؛ زیرا تو نسبت به من مثل خودم هستی، روحت از روح من و وجودت از وجود من است. همانا که خداوند هر دوی ما را آفرید و هر دوی ما را برگزید و مرا به نبوت و تو را به امامت برگزید. پس هر کس امامت تو را منکر شود، نبوت مرا انکار کرده است. یا علی! تو وصی من و پدر فرزندانم و همسر دخترم و جانشین من در امتم درحال حیات و بعد از رحلت من هستی. امر و نهی تو امر و نهی من است. سوگند به آن خدایی که مرا به پیامبری مبعوث کرد و مرا بهترین مخلوقاتش قرار داد! تو حجت خدا بر مردم، امانتدار اسرار الهی و خلیفة خدا بر بندگانش می­باشی!»

محبت اهل بیت علیهم السلام مکمل عبادات

در دعای روز بیست و پنجم ماه مبارک رمضان برای تکمیل عبادات خود از درگاه ربوبی خواستار تقویت محبت اهل بیت علیهم السلام بوده، آرزو می­کنیم که از دوستداران آن اولیاء الهی باشیم. «اَللّهُمَّ اجْعَلْنی مُحِبّاً لِأوْلِیائِکَ وَ مُعادِیاً لِأعْدائِکَ مُسْتَنّاً بِسُنَّةِ خاتَمِ أنْبِیائِکَ؛[44] خداوندا! مرا از دوستان اولیاء خودت و از مخالفین دشمنانت و از رهروان راه و روش خاتم پیامبرانت صلی الله علیه و آله قرار بده!»

در اعمال شبهای قدر بعد از آنکه خداوند متعال را به خودش و اسماء و حُسنایش قسم می­دهیم، اهل بیت را وسیله قرار داده، خداوند متعال را به تک تک معصومین علیهم السلام سوگند می­دهیم و آن گرامیان را شفیع خود می­آوریم و البته اگر معرفت ما نسبت به مقام شامخ آن بزرگواران فراتر از شناخت ظاهری باشد، نورانیت و روحانیت بیشتری احساس خواهیم کرد؛ چرا که آن بزرگواران جایگاهی بس بالاتر از معرفت ما دارند.

در زیارت جامعه می­خوانیم: «مَنْ اَتاکُمْ نَجا وَ مَنْ لَمْ یَأْتِکُمْ هَلَکَ؛[45] هر کس به شما رو آورد، اهل نجات است و هر کس رو برگرداند، هلاک خواهد شد.» و نیز می­خوانیم: «کَلامُکُمْ نُورٌ وَ أمْرُکُمْ رُشْدٌ وَ وَصِیَّتُکُمُ التَّقْوی وَ فِعْلُکُمُ الخَیْرُ وَ عادَتُکُمُ الْإِحْسانُ؛[46] گفتار شما نور و امر شما رشد و ترقی و سفارش شما تقوا و کارهایتان نیک و شیوة شما احسان است.»

رمضان و انتظار فرج

پیوند اهل بیت با خواندن دعای افتتاح در شبهای ماه مبارک رمضان به اوج خود می­رسد. این دعا که سید بن طاووس در «اقبال الاعمال» برای شبهای ماه مبارک رمضان آورده، مفاهیم بلندی در مورد امامت و ولایت اهل بیت علیهم السلام دارد که در آن بعد از حمد و ثنای الهی و درود و سلام به ائمه اطهار علیهم السلام، از خداوند متعال ظهور دولت کریمة حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف را آرزو می­کنیم: «اللهُمَّ إنَّا نَرْغَبُ إلیْکَ فی دَولَةٍ کَرِیمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الْاِسْلامَ وَ أهْلَهُ وَ تُذِلُّ بِها النِّفاقَ وَ أهْلَهُ وَ تَجْعَلُنا فِیها مِنَ الدُّعاةِ الی طاعَتِکَ وَ الْقادَةِ الی سَبیلِکَ وَ تَرْزُقُنا بِها کَرامَةَ الدُّنیا وَ الآخِرَةِ؛[47] پروردگارا! ما از تو می­خواهیم که دولت کریمه­ای را در روی زمین مستقر کنی که به وسیله آن اسلام و مسلمانان را عزیز گردانی و جبهة نفاق و پیروان آن را خوار و ذلیل کنی و ما را از دعوت کنندگان و راهنمایان به سوی طاعت و راه خودت قرار دهی و به این وسیله کرامت دنیا و آخرت را نصیبمان گردانی!»

و در فراز آخر همین دعا، از وضعیت موجود (نابرابری، ناعدالتی و زندگی رقت بار ستم کشیدگان و تسلط ستمگران و دشمنان و حاکمان بی­درد و بروز فتنه­ها) به درگاه ربوبی شکوه کرده، از غیبت طولانی ولی امر و صاحب عصرمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ناله می­کنیم: «اَللّهُمَّ إنَّا نَشْکُو إلیْکَ فَقْدَ نَبِیِّنا صَلواتُکَ عَلَِیهِ و آلِهِ وَ غَیبَةَ وَلِیِّنا وَ کَثْرَةَ عَدُوِّنا وَ قِلَّةَ عَدَدِنا وَ شِدَّةَ الفِتَنِ بِنا وَ تَظاهُرَ الزَّمانِ عَلَیْنا فَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ؛[48]

خدایا! ما به تو شکایت می­کنیم از نبودن پیامبرمان - که درود تو بر او و خاندانش باد – و از غیبت ولی امرمان و بسیاری دشمنان و قلّت تعداد شیعیان و سختی فتنه­ها بر ما و پشت کردن زمانه بر علیه ما. پس بر محمد و آلش درود فرست!»

با توجه به این دعاها و مضامین آن و مقام ارجمند اهل بیت علیهم السلام انسان روزه­دار شایسته است که اعمال نیک و عبادات خود را در ماه مبارک رمضان با اهل بیت علیهم السلام پیوند دهد و با تحکیم روابط خود با آن گرامیان، با افتخار و سربلندی از ماه مبارک رمضان بیرون رود.


پى‏نوشت‏:

[1]. الامالی، صدوق، ص 93.
[2]. فضائل الاشهر الثلاثة، ص 140.
[3]. بحارالانوار، ج 93، ص 356، ح 25.
[4] . همان.
[5] . نهج البلاغه، حکمت 145.
[6] . بقره/ 183.
[7] . بحار الانوار ، ج 89، ص 213، ح 9.
[8] . وسائل الشیعه، ج 10، ص 313، ح 13494.
[9] . بقره/ 185.
[10] . وسائل الشیعه، احکام شهر رمضان، باب 18.
[11] . فرقان/ 77.
[12] . الامالی، صدوق، ص 93.
[13] . الدعوات، قطب راوندی، ص 26.
[14] . بیست گفتار، مرتضی مطهری، ص 226.
[15] . الامالی ، صدوق، ص 93.
[16] . بحار الانوار، ج 95، ص 85 .
[17] . الامالی ، صدوق، ص 93.
[18] . همان.
[19] . آل عمران/ 135.
[20] . الامالی، صدوق، ص 42، با تلخیص.
[21] . همان، ص 93.
[22] . همان.
[23] . منازل الآخرة ، ص 88.
[24] . الامالی، صدوق، ص 93.
[25] . بحارالانوار، ج 95، ص 120، ح 4.
[26]. الامالی، صدوق، ص 93.
[27]. همان.
[28]. به کتاب «تربیت در سیرة امام مجتبی علیه السلام» مراجعه شود.
[29] . الامالی، صدوق، ص 93.
[30] . همان.
[31] . همان.
[32] . آل عمران/ 30.
[33] . کهف/ 49.
[34] . زلزال/ 7 و 8 .
[35] . فضائل الاشهر الثلاثة، ص 120.
[36] . همان، ص 125.
[37] . عبس/ 38، 39.
[38] . حدید/ 12.
[39] . مریم/ 85.
[40] . قیامت/ 24 و 25.
[41] . الکافی، ج 2، ص 18، ح 5.
[42] . الامالی، صدوق، ص 93.
[43] . الامالی، صدوق، ص 95.
[44]. بحارالانوار، ج 95، ص 61.
[45]. البلد الامین، کفعمی، ص 300.
[46]. همان، ص 302.
[47] . اقبال الاعمال، سید بن طاووس، ص 51.
[48] . همان، ص 60


منبع: مبلغان - مهر و آبان 1384، شماره 71