یک خُم هنوز در بسته است ...

حسن بیاتانی


1. أللّهمّ أدخل علی أهل القبور السّرور

دنیا مثل قبر بزرگی است که مردگان آن، نسلهای بیشماری از فرزندان آدم و حوّایند(ع)، با آرزوهای کوچک و بزرگی که به گور برده اند.

خدایا! ما وارثان ماتم زده اهل قبور را با نوید برآورده شدن آسمانی ترین آرزوی آدم خاکی ـ که سینه هایمان را سخت می فشارد ـ، شاد و مسرور فرما!.

خدایا! زمین ـ این قبرستان مرده آرزوهای فرزندان آدم ـ را با قدوم احیاگرِ آن کس که آمدنش را وعده فرموده ای، زنده و اهل آن را سرزنده گردان!.

خدایا! سالهاست، دنیا دوستی و آرزوهای پست و کوچک دنیوی، دلهای ما را که روزگاری قدمگاه تو بوده اند، میرانده است؛ و ما امروز مردگانی هستیم که به زندگی در قبور متحرکمان خو کرده ایم. آرزوی، زیارت وجه زیبای خودت را، شورآفرین قلبهایمان کن!

خدایا! زبانم لال، اگر روزی آرزوی دیدار و پابوسی امامم را به گور بردم، منت گذار و لحظه ای او را بر مزارم عبور ده! «تا به بویش ز لحد رقص کنان برخیزم».

2. أللّهمّ أغن کلّ فقیر

خدایا! هر چه مال اندوزی می کنیم فقیرتر می شویم و هر چه به دنبال خواسته هایمان می رویم، بی نیاز نمی شویم. ما را به نیاز حقیقی مان برسان و درآغوش او از همه چیز بی نیازمان کن!

خدایا! دینت را که بازیچه زبان ما بندگان هوس گردیده و در این بازی، رنگ و بوی حقیقی اش را از دست داده، با ظهور تجدید کننده شریعتت، غنای دوباره بخش!

خدایا! ما را که بدون او هیچ نداریم به او که همه چیزمان است برسان!

خدایا! او را که در دولت کریمه اش هیچ فقیری نخواهد ماند، بر زمین حاکم گردان!

3. أللّهمّ أشبع کلّ جائع

خدایا! بی قراران زیارت آن طاووس زیبای اهل جنت را، سیراب از تماشای قامت رعنایش کن!

خدایا! ما را از دنیاطلبی سیر کن تا اشتهایی جز تماشای او که وجه زیبای توست در دل نپرورانیم.

خدایا! تا کی شاهد آن باشیم که انسانها ـ به ظلم ـ از گرسنگی جان دهند؟ این همه گرسنه را کس نمی تواند سیر کند، مگر او که وعده داده ای در سایه حکومتش هیچ کس گرسنه سر به بالین نگذارد.

به تمنای چشم گرسنگان، حکومتش را در زمین برقرار گردان!

4. أللّهمّ اکس کلّ عریان

خدایا! بر قامت دین، لباس سر بلندی، بر قامت ولایت لباس حکومت، بر قامت اولیائت لباس عزت، بر قامت دشمنانت لباس ذلت، بر قامت زمین لباس حیات و بر اندام دلارای یوسف زهرا(ع) لباس ظهور بپوشان!

خدایا! قلب ما را پیش از آن که در سرمای غیبت، منجمد شود، در گرمای آغوش او پناه ده!

5. أللّهمّ اقض دین کلّ مدین

خدایا! با دستان او که کلید گنجینه های زمین و آسمانت را به او سپرده ای، دین تمام دینداران را بپرداز!

خدایا! بودنمان را مدیون حجتت هستیم. توفیق ده تا با فدا کردن هستی مان در پیشگاه او، ذره ای از این دین را ادا کنیم!

خدایا! مدیون تمام نعمات توایم و برای هر نعمتی، بی نهایت، شکر بدهکاریم. با چه رویی از تو بخواهیم که نعمتت را بر ما تمام کنی؟ ـ یعنی ولیّ ما را به ما برسانی ـ مگر این که بگوییم فقط اوست که می تواند شانه ما را از زیر بار این همه دین، خالی کند.

پس نعمتت را بر ما تمام کن!

6. أللّهمّ فرّج عن کلّ مکروب

خدایا! هیچ گرهی نیست که جز با دستهای او باز شود و هیچ گرهی نیست که با دستهای او باز نشود.

با ظهور او گره از کار عالم بگشا!

خدایا! تنها گرفتاری و غم و اندوهمان را غیبت او قرار ده تا تنها حاجتمان فرج او باشد.

خدایا! هیچ گرهی در کار او نیست، مگر این که با دستهای ما بسته شده است. ما را با توفیق طاعت و کسب رضایت خودت، موفق به گشودن گرهی کن که با دست خود بسته ایم!

خدایا! او را که از بی صاحبی ما، اندوه می خورد، با تحقق حکومتش و سروری بر ما، خشنود گردان!

7. أللّهمّ ردّ کلّ غریب

خدایا! ما را که از دامن پاک او گریخته ایم و آواره برهوت هواهای نفسانی شده ایم، دوباره به وطنمان که آغوش اوست برگردان!

خدایا! اورا که از ما رنجیده و غریبانه از شهر ما رخت بربسته و در جایی که ما نمی دانیم، منزل گزیده است، دوباره به دیار ما شرمندگان ظلم خویش، باز گردان!

خدایا! این آرزوی قلبی او را که آرزوی ما نیز هست؛ یعنی پاک شدن گرد غربت از چهره دین و اولیای دین، هر چه زودتر به استجابت برسان!

8. أللّهمّ فکّ کلّ أسیر

خدایا! ما را از زندان تاریک و سرد خواسته های زشت نفسانی و از زندان تاریک تر و سردتر هجران او رهایی بخش!

خدایا! غل و زنجیرهای نفس را از دست و پای عقلمان بگشا، تا نجات و آزادی را تنها در رسیدن به او بیابیم و بندگی او را اسارت نخوانیم!

خدایا! ما را اسیر او کن تا از بند غیر او آزاد شویم!

9. أللّهمّ أصلح کلّ فاسد من أمور المسلمین

خدایا! مرا که با فسادم، مانع ظهور او و اصلاح امور مسلمین به دست او شده ام، اصلاح فرما!

خدایا! تنها چیزی که به صلاح ماست، ظهور اوست و آنچه که مانع ظهور اوست، فساد ماست؛ و حکومت هر آنچه که غیر او یا بیگانه با اوست ـ بر ما ـ موجب فساد ماست. ما را با رهایی از سلطه دشمنان او و خدمت به نظامی که به نام اوست، به صلاحمان، که حکومت اوست برسان!

10. أللّهمّ اشف کلّ مریض

خدایا! هر چه زودتر او را به عیادت همه بیماران بفرست!

خدایا! ما را بیمار او کن، تا از همه بیماریها شفا یابیم.

خدایا! با شربت وصل او، قلب هجران کشیده ما را از آتش تب فراقش، شفا بخش!

11. أللّمّ سدّ فقرنا بغناک

خدایا! ما به غیر از تو و او کسی را نداریم. احتیاج ما به او با هیچ چیز برطرف نمی شود جز به دست تو و رساندن او به ما.

خدایا! مسئلت از غیر تو و نیاز به غیر او، ما را در پرتگاه فقر افکنده است. نیاز به او را که نجات بخش ما از این سقوط و تنها مایه بی نیازی ماست، در دلهایمان برویان!

خدایا! ما را محتاج او کن تا از غیر او بی نیاز شویم!

12. أللّهمّ غیّر سوء حالنا بحسن حالک

خدایا! «گذشته» سیاهمان که بی او سپری شد؛ «حال» تیره ما را به «فردا»ی روشن او برسان!

خدایا «حال» ما را بی او ببین! و روزگارمان را بدون او مپسند!

خدایا! حال و روز ما را که خالی از اوست با حال و روز خودت که پیش او و با اوست، تغییر ده!

13. أللّهمّ اقض عنّا الدّین

خدایا! خودت، دین سنگین ما را به او که تحقق سروری او بر ماست، بپرداز!

خدایا! گناهان ما غیبت او را تمدید می کند و غیبت او، دین او را برگردن ما سنگین تر می گرداند.

بر همه گناهان ما قلم عفو و مغفرت کش!

14. و أغننا من الفقر

ما را نه به واسطه فقر، که به واسطه او و در دولت کریمه او به بارگاه خودت بکشان!

خدایا! مرا در فقری قرار مده که نهایتش کفر است.

خدایا! مرا از او فقیر نکن!

مرا در فقری قرار ده که نهایتش ایمان است.

خدایا! مرا فقیر او کن!

خدایا! ما را با او بی نیاز کن و به او بی نیاز مکن!

*

خدایا! این چهارده دعای مرا که همگی یک دعا بودند، به یک استجابت که چهارده استجابت است، برسان! و حکومت او را که حکومت چهارده تن است، هر چه زودتر بر زمین سایه گستر فرما! که تو بر همه چیز توانایی: إنّک علی کلّ شی ءٍ قدیر.


منبع: موعود، بهمن و اسفند 1382، شماره 41