خودسازي برآيند روزه

عليرضا كمالي


ماه رمضان فرصتِ بازنگري در خويش
انجام اعمال و آداب ماه پر خير و بركت رمضان چون: تهجد و شب زنده‌داري، مراقبت از گوش و چشم و زبان، استغفار كردن، دعا خواندن، ذكر گفتن، تلاوت قرآن، تدبر در آيات، خواندن نمازهاي نافله، درك شب‌هاي قدر و معتكف شدن،1 انسان را به خويشتن خويش سوق مي‌دهد و او را از غفلت و بي‌توجهي نسبت به خود بيرون مي‌آورد. مقام معظم رهبري در اين باره مي‌گويند: "دعا در ماه مبارك رمضان و همه خصوصيات اين ماه مبارك اين است كه ما را متذكر مي‌كند؛ از غفلت بيرون مي‌آورد؛ آلودگي‌هاي ما را به ما نشان مي‌دهد و در بين دعا و نماز و توجه، فرصتي به ما دست مي‌دهد كه در اشتباهاتي كه با آنها انس و خو گرفتيم، بازنگري كنيم و آنها را بشناسيم؛ چون گاهي انسان گناهي را عادت كرده كه انجام بدهد و توجه ندارد كه اين گناه است. البته تنبلي، سستي و بقيه نواقصي را هم كه داريم، مي‌توانيم بازنگري كنيم." 2

ايشان شب‌هاي قدر را فرصت استثنايي در طول سال دانسته و در اين باره مي‌گويند: "اين فصلِ يك ماهه، فصل بسيار باارزش و قيمتي است. در اين سي يا بيست و نه روز، خدا ليله القدر را قرار داده و ليله القدر يك فرصت استثنايي در طول سال براي انسان است. كه اگر انسان توانسته باشد آن شب را درك كند، خير زيادي نصيبش مي‌شود، در دعاي وداع ماه رمضان در مفاتيح الجنان مي‌خوانيم: "و ان تجعلني برحمتك ممّن خرّت له ليله القدر و جعلتها له خيرا من الف شهر؛ خدايا، مرا از كساني قرار ده كه توفيق درك ليله القدر را به دست آوردند و ليله القدر براي آنها از هزار ماه بهتر و باارزش‌تر شده، ليله القدر براي همه اين گونه نيست. آن كسي كه براي او شب بيست و سوم يا شب بيست و يكم ماه رمضان، با شب بيست و سوم هر ماه ديگري فرق ندارد ـ نه ذكري، نه توجهي، نه حالي، نه گريه‌اي، نه تضرّعي؛ با غفلت مي‌گيرد مي‌خوابد، يا اصلاً يادش نمي‌آيد كه ليله القدر است، يا خداي نكرده آلوده به گناه و هواي نفس هم مي‌شود ـ براي چنين انساني ليله القدر بهتر از هزار شب نيست؛ يك شب است، آن هم يك شب خسران‌بار كه براي او خيري ندارد. ليله القدر براي آن كسي از هزار ماه بهتر است كه ساعات و دقايق آن شب را قدر بداند؛ از دقايق آن شب استفاده كند. در آن دعا مي‌خوانيم كه خدايا ما را از آن كساني قرار ده كه شب قدرشان پوچ نمي‌شود و از دست نمي‌رود."3

برنامه انسان‌سازي ماه رمضان
برنامه‌هاي اسلام به دو بعد جسماني و روحاني انسان توجه دارد. روزه نيز از نظر جسمي و بهداشتي، فردي و اجتماعي، اخلاقي و معنوي هداياي ارزشمندي را براي صائم به ارمغان مي‌آورد. روزه از سويي خانه تكاني عظيم براي دستگاه هاضمه و گوارش و از سوي ديگر ورزشي روحاني براي قوي كردن ايمان، اراده، پايمردي و استقامت، گذشت و ايثارگري است. استاد مطهري در باره بعد روحاني روزه مي‌نويسد: "اساساً برنامه ماه مبارك رمضان، براي انسان‌سازي است، يعني برنامه اين است كه انسان‌هاي معيوب در اين ماه خود را تبديل به انسان‌هاي سالم، و انسان‌هاي سالم خود را تبديل به انسان‌هاي كامل كنند. برنامه ماه مبارك رمضان برنامه تزكيه نفس است، برنامه اصلاح معايب و رفع نواقص است، برنامه تسلط عقل و ايمان و اراده، بر شهوات نفساني است. برنامه دعاست، برنامه پرستش حق است، برنامه پرواز به سوي خداست، برنامه ترقي دادن روح است، برنامه ارتقا دادن روح است. اگر بنا باشد كه ماه مبارك بيايد و انسان سي روز گرسنگي و تشنگي و بي‌خوابي بكشد و مثلاً شب‌ها تا ديروقت بيدار باشد و به اين مجلس و آن مجلس برود و بعد هم عيد فطر بيايد، و با روز آخر شعبان يك ذره هم فرق نكرده باشد، چنين روزه‌اي براي انسان اثر ندارد."4

هشدار قرآن به مراقبت از خويش و راه هدايت
قرآن كريم همواره انسان را به خودسازي و توجه به خود ترغيب نموده و به مؤمنان نسبت به مراقبت از راه رستگاري هشدار داده است؛ از جمله در آيه 105 سوره مائده خطاب به مؤمنان مي‌فرمايد: "يا أيّهَا الَّذين آمَنُوا عَلَيْكُم أَنفُسَكُم لا يَضُرُّكُم مَن ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُم؛5 اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، به خودتان بپردازيد. هر گاه شما هدايت يافتيد، آن كس كه گمراه شده است به شما زيانى نمى‏رساند."

عليكم در "عَلَيْكُم أَنْفُسَكُم" اسم فعل و به معناي "الزموا" انفسكم مي‌باشد. اين آيه از مؤمنان مي‌خواهد كه به خود بپردازند و مراقب راه هدايت خويش باشند و از ضلالت گمراهان نهراسند.

هدايت و ضلالت دو واژه متضادند و در سلوك و طي طريق معنا مي‌يابند. هدايت حركت در مسير مستقيم براي رسيدن به غايت مطلوب است و ضلالت انحراف و كجي از آن مسير و در نتيجه دست نيافتن به آن غايت است.6

هر راهي فرجامي دارد و مقصد و هدف نهايي در سلوك الي الله خداي نامتناهي است. از اين جهت كه او نامتناهي است راه‌هاي رسيدن به او نيز نامحدود است. انسان در هر مسيري گام نهد تكوينا به خدا مي‌رسد "يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّكَ كادِحٌ إِلى‏ رَبِّكَ كَدْحاً فَمُلاقِيهِ؛7 اي انسان حقا كه تو به سوي پروردگار خود به سختي در تلاشي، و او را ملاقات خواهي كرد." اما در اين سير، گروهي به صراط مستقيم قدم گذاشته و به خدا و مهرش مي‌رسند و گروهي به ديگر راه‌ها كشيده مي‌شوند، البته آنان نيز به خدا مي‌رسند اما به قهر و عقاب او.

انسان‌ها در نيل به لقاء الهي همانند آب‌هاي متفاوتي‌اند كه هر يك به سوي دريا در حركت‌اند. رودخانه‌هاي بزرگ تا وسط دريا پيش مي‌روند اما جويباران كوچك فقط به كنار آن مي‌رسند.

در ميان راه‌هايي كه بدو ختم مي‌شود، يك راه مستقيم و ديگر راه‌ها انحرافي است "وَ أَنَّ هَذا صراطِى مُستَقِيماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَن سبِيلِهِ؛8 و [بدانيد] اين است راه راست من؛ پس، از آن پيروى كنيد. و از راه‏ها[ى ديگر] كه شما را از راه وى پراكنده مى‏سازد پيروى مكنيد." جز آن راهي كه انسان را به خداي رحمان مي‌رساند و نمازگزار هدايت به آن را در نماز از خدا مي‌طلبد، ديگر راه‌ها ضلالت است و به خداي منتقم مي‌انجامد و سالك آن طرق سر انجام جلال و قهر او را مي‌بيند.9

خواجه عبدالله انصاري در باره اين آيه مي‌گويد: "يا ايها الذين آمنوا عليكم انفسكم به زبان اشارت بر ذوق اهل ارادت آن است كه اي مؤمنان، زينهار، نفس خويش را مقهور و مغلوب داريد، پيش از آنكه او شما را مقهور و مغلوب كند. آن را به اطاعت خود مشغول كنيد، پيش از آنكه او شما را به معصيت مشغول كند. از يكي از بزرگان اوليا از اين آيت پرسيدند. گفت: اگر به اصلاح مفاسد نفس خود مشغول شدي او هم تو را از اشتغال به گناه (وسوسه) در حق مردم باز مي‌دارد."10

وي با اشاره به حديث "أعْدي عَدُوِّكَ نَفسُكَ الَّتي بينَ جَنبَيْك"11 مي‌نويسد: "مصطفي فرمود: بزرگ‌ترين دشمن تو نفس توست كه ميان دو پهلوي توست و چون با هر دشمني بسازي از شر آن در ايمن باشي، ولي اگر با نفس خويش بسازي هلاك شوي. پس اگر در اين جهان به كسي نيكي كني در آن جهان سپاس بيني و اگر بدي كني در آن جهان از تو شكايت كنند، ولي حالت نفس ضد اين است اگر در اين سراي راضي نگه داري در آن سراي دشمن تو شود و اگر در اين سراي بد داري به آن سراي شكر كند."12

در حكايتي آورده‌اند كه: "بزرگي را پرسيدم در معني اين حديث كه "اعدي عدوك نفسك التي بين جنبيك". گفت: به حكم آنكه هر آن دشمني را كه با وي احسان كني دوست گردد، مگر نفس را كه چندان كه مدارا بيش كني، مخالفت زيادت كند.

فرشته خوى شود آدمى به كم خوردن
وگر خورد چو بهائم بيوفتد چو جماد

مراد هركه برآرى مريد امر تو گشت
خلاف نفس كه فرمان دهد چو يافت مراد13

سخن پاياني خود را به كلام امام علي (ع) زينت مي‌دهيم كه فرمودند: در شگفتم از كسي كه براي گمشده خود جار مي‌زند و از اين و آن مي‌پرسد، در حالي كه خودش را گم كرده و در پي يافتن خود نيست. 14 امام عارفان (ع) در سخني ديگر مي‌فرمايد: هر كس نفس خود را شناخت ديگران را بهتر مي‌شناسد15 و هر كس نسبت به نفس خود جاهل باشد نسبت به ديگران جاهل‌تر است.16

بر اساس آنچه گذشت انسان همواره بايد مراقب خويشتن باشد و ماه رمضان و روزه‌داري فرصتي مغتنم براي خودشناسي، خودسازي و مراقبت از خويشتن و تداوم بخشيدن به آن تا رمضان ديگر است.
 


پي نوشتها :
1. بنگريد به: المراقبات، ميرزا جواد آقا ملكي تبريزي، بحث مراقبات ماه رمضان؛ نيز: مراقبات ماه رمضان، محمد محمدي ري شهري، ترجمه جواد محدثي، قم، دارالحديث، 1384.
2 . ماهنامه ديدار آشنا، ش 73، ص 17، با ويرايش اندك.
3 . همان.
4 . همان.
5 . مائده/ 105.
6 . ر.ك: مفردات الفاظ القرآن، راغب اصفهاني، ذيل واژه "ضلل".
7 . انشقاق/ 6.
8 . انعام/ 153.
9 . ر.ك: تفسير موضوعي قرآن كريم، ج 16، ص 191 - 292، قم، اسراء، 1383.
10 . تفسير ادبي و عرفاني قرآن مجيد، حبيب الله آموزگار،ج 1، ص 228، تهران، اقبال، چ 17، 1383.
11 . بحارالانوار، ج 65، ص 36.
12 . تفسير ادبي و عرفاني قرآن مجيد، همان.
13 . كليات سعدي، تصحيح محمدعلي فروغي، باب هفتم گلستان، ص 115،‌ تهران، محسن، 1379.
14. غررالحكم و دررالكلم، عبدالواحد تميمي آمدي، ص 233، قم، دفتر تبليغات اسلامي، 1366.
15 . همان.
16 . همان.


منبع: ماهنامه معارف، شماره 58