اسم اعظم خدا در دعاي سحر


امام خميني(ره) و شرح دعاي سحر

دعاي سحر يا به بيان امام خميني(ره) در شرح دعاي سحر «دعاي مباهله»، از ادعيه‎ايست که از امام محمد باقر(عليه‎السلام) نقل شده ‏است.

سيدبن طاووس در کتاب اقبال پس از نقل اين دعا از قول امام باقر(عليه‎السلام) روايتي به اين مضمون نقل مي‏نمايد:

«اگر مردم عظمت اين دعا در نزد خدا و سرعت استجابت اين دعا براي کسي که آن را مي‏خواند؛ را مي‎دانستند براي بدست آوردن آن بر روي همديگر شمشير مي‎کشيدند!»

و در روايت ديگري از قول ايشان نيز اين ‏چنين نقل مي‏کند:

«اگر سوگند ياد کنم که اسم اعظم خدا در اين دعاست، سوگندم درست است. پس هرگاه دعا کرديد در دعا کوشش کنيد که اين دعا از علوم پنهاني است. پس آن را پنهان کنيد مگر از اهلش. منافقين و تکذيب‏کنندگان و انکارکنندگان از اهل اين دعا نيستند و اين دعا، دعاي مباهله است؛ مي‏گويي: اللهم إني اسئلک من بهائک بأبهاه ...»

کتابي براي آشنايان به فلسفه و عرفان

شرح دعاي سحر از امام خميني(ره) عنوان يکي از هشتاد و پنج اثر به يادگار مانده از ايشان است و در کنار مصباح‏الهدايه، شرح حديث جنود عقل و جهل، آداب الصلوة، سرِّالصلوة و تفسير سوره حمد از مهمترين آثار عرفاني بجا مانده از ايشان است.

اين اثر به زبان عربي نوشته شده است و مباحث مطرح شده در آن به گونه‎ايست که آشنايان با اصطلاحات فلسفه و عرفان مي‏توانند از آن استفاده کنند.

ترجمه اين کتاب به همراه شرح مختصر برخي از مباحث مطرح در کتاب پس از انقلاب اسلامي توسط سيد احمد فهري از شاگردان امام(ره) صورت پذيرفته ‏است.

حضرت امام(ره) در اين کتاب از اسرارالصلاة حاج ميرزا جواد ملکي و تعليقه آقا محمدرضا قمشه‎‏اي بر شرح فصوص قيصري و شرح اسماء حاجي سبزواري و فتوحات محيي الدين و تأويلات عبدالرزاق کاشي و شرح قيصري بر فصوص و شرح مفتاح‏الغيب فناري و قبسات ميرداماد و اسفار ملاصدرا و برخي کتب فيض و نيز کتاب الهيئة والاسلام مرحوم سيد هبة ‏الله شهرستاني ياد و مطلب نقل مي‎‏کند که اين آخري نشان مي‏دهد که امام کتاب‎هاي جديد را هم مي‏خواندند.

كثرت اصطلاحات فلسفى و عرفانى

بحث دعا و نگارش پيرامون آن از قديم الأيام در ميان دانشمندان شيعى مطرح بوده است. در خصوص دعاي سحر هم ظاهرا دو شرح معروف قبل از تأليف امام(ره) نوشته شده‏ است.

شرح اول: «رسالة في شرح دعاء السحر» تأليف مرحوم حاج محمد كريم‏خان كرمانى(ره) مربوط به سال 1274 هجرى قمرى است و شرح دوم که با نام «هذا كتاب شرح دعاء السحر المعروف في شهر رمضان» منتشر شده است، تأليف آية الله آقا حبيب الله الشريف الكاشاني(ره) است كه در 1297 قمرى به چاپ رسيده است.

آنچه در مقايسه‏ دو شرح مزبور و شرح دعاى سحر تأليف امام خمينى(ره) به نظر مى‏رسد اين است كه شرح دعاى سحر ايشان از پيچيدگى خاصى برخوردار است كه حكايت از به كار بردن كثرت اصطلاحات فلسفى و عرفانى دارد ولى در دو شرح مذكور به صورت روان‏تر بيان شده است.

انگيزه‏ى تأليف‏ شرح دعاي سحر

حضرت امام(ره) غرض از تدوين كتاب را چنين بيان مى‏دارند: «... از آنجايى كه يكى از بزرگترين نعمت‏ها بر بندگان و رحمت گسترده در ميان اهل شهرها، دعاهايى است كه از گنجينه‏هاى وحى و شريعت و حاملان دانش و حكمت نقل شده. زيرا همين دعاهاست كه رابطه‏ معنوى ميان خالق و مخلوق و رشته‏ پيوند ميان عاشق و معشوق است، و وسيله‏اى است براى درآمدن به اندرون قلعه‏ محكم، و چنگ زدن به آن دستاويز استوار و ريسمان پر توان ... پس خواستم كه آن را از بعضى جهات به مقدار آمادگى خويش، با توانى اندك و آگاهى ناچيزى كه دارم شرح كنم.»

اولين اثر امام در بيست و هفت سالگي

کتاب «مختصر في شرح الدعاء المتعلق بالأسحار» که با ترجمه آقاي فهري به‏ نام «شرح دعاي سحر» معروف شد اولين تأليف امام خميني(ره) مي‏باشد و تأليف آن به سال 1347 هجري قمري يعني وقتي که از عمر امام(ره) فقط بيست و هفت بهار مي‏گذشت برمي‏گردد.

فيلسوف معاصر مرحوم جلال‎الدين آشتياني در مقدمه‏اش بر کتاب مصباح‏الولاية در مورد کتاب‏هاي عرفاني امام با نام ‏بردن از سرّالصلوة، شرح دعاي سحر و مصباح الهداية به اين نکته اشاره مي‏کند که امام اين آثار را به زباني تأليف نموده‏اند که به تعبير ايشان جز خامه کمل از ارباب عرفان هيچ قلمي را توانايي آن نيست که اين چنين آثاري که حق مطلب را ادا نمايد به وجود آورد.

اين نکته در زندگي امام جاي تأمل جدي دارد که ايشان سال‎ها پيش از آن ‏که وارد مبارزه سياسي شوند و حتي قبل از آن‏ که به طرح مباحثي مانند ولايت فقيه بپردازند شرح دعاي سحر را مي‎نويسند. تغيير و تحولات اساسي‏اي که در عالم خارج به تعبير خود ايشان با انفجار نور انقلاب اسلامي در دنياي خارج محقق شد، سال‏ها قبل و در شروع نهضت و در اوان جواني ايشان در وجودشان محقق شده بود.

مجاهدت در جواني

اين مشي عملي امام در توجه به خودسازي در ايام جواني موضوعي است که ايشان بعدها مکررا در توصيه‏ها و دستورالعمل‏هاي اخلاقي عرفاني‏اي که ديگران از ايشان مي‏خواستند به آن توجه مي‏دادند.

در نامه‎اي که به فرزندشان حاج احمد آقا مي‏نويسند، در مورد چگونگي استفاده از دوران جواني، چنين سفارش مي‏فرمايد: «عزيزم! از جواني به اندازه‎اي که باقي است، استفاده کن در پيري همه چيز از دست مي‎رود؛ حتي توجه به آخرت و خداي تعالي. از مکرهاي بزرگ شيطان و نفس اماره آن است که جوانان را وعده طول عمر مي‎دهد و تا لحظه آخر با وعده‎هاي پوچ، انسان را از ذکر خدا و اخلاص براي او باز مي‎دارد تا مرگ برسد و در آن حال، ايمان را اگر تا آن وقت نگرفته باشد، مي‎گيرد.»

و در جاي ديگري در چهل حديث مي‏فرمايد:

«تأثر قلبي و تصور باطني در ايام جواني بهتر حاصل مي‏شود، زيرا که قلب جوان لطيف و ساده است و صفايش بيشتر است... پس شديدالانفعال و کثير القبول است.»

و در سرّالصلوة در اين‏ باره مي‏گويد:

«از مکائد بزرگ شيطان و نفس اماره آن است که جوان را وعده اصلاح و اصلاح در زمان پيري مي‏دهد تا جواني با غفلت از دست برود و به پيران وعده طول عمر مي‏دهد و تا لحظه آخر با وعده‏هاي پوچ، انسان را از ذکر خداوند و اخلاص براي او باز مي‏دارد تا مرگ برسد... پس در جواني که قدرت بيشتر داري به مجاهدت برخيز.»

امام و آية الله شاه آبادي

در بررسي آثار و انديشه‏هاي عرفاني امام، به نام استاد عرفان ايشان، آية الله شاه آبادي مي‏رسيم به گونه‏اي که برخي بزرگان شخصيت جامع امام را در سه بعد فقهي، سياسي و عرفاني به ترتيب تحت تأثير سه شخصيت معاصر ايشان يعني آية‏الله حائري، آية‏الله مدرس و آية‏الله شاه آبادي مي‎دانند.

آية‏الله شاه‏آبادي کسي است که امام در کتاب‏هايشان با تعبير روحي له الفداء از او ياد مي‏کنند و در مورد ايشان مي‏فرمايد: «هيچ کس به اندازه من ايشان را نشناخته است، ايشان استاد بلامنازع اين علم(عرفان) بود.»

و در جايي ديگر مي‏گويد: «شيخ بزرگوار ما حقا حق حيات روحاني به اينجانب داشت که با دست و زبان، از عهده شکرش برنمي‏آيم.»

کتاب شرح دعاي سحر در همان سالي تأليف شده ‏است که مرحوم شاه‏آبادي به قم آمدند و نوشتن اين کتاب در اولين سال آشنايي امام با ايشان نشان مي‏دهد که امام قبل از آية‏الله شاه‏آبادي فلسفه و عرفان خوانده بودند و استاد ديده بودند.

ساختار كتاب‏

كتاب شرح دعاي سحر بر محور فصل‏بندى و ابواب خاصى تنظيم نشده است بلكه بر اساس جملات دعاى سحر تدوين يافته، و در ذيل هر يك از 22 فقره‏اى كه نام‏هاى خداوند بيان شده است شرحى پيرامون آن جملات به نگارش در آمده است مثلا در ذيل فقره اول دعا سرفصل‏هاي زير آمده است: «اللهم إني أسألك من بهائك بأبهاه...»

- جامعيت انسان همه‏ عوالم را

- سر ابتداء به «اللهم» در أدعيه‏

- حقيقت اخلاص‏

- طريقه‏ سلوك شيخ الأنبياء

- فرق ميان بهاء و جمال‏

- فرق ميان صفت جلال و جمال‏

همان‏گونه که قبلا هم اشاره شد، انديشه‏هاى امام(ره) در كتاب مزبور شامل نكات عميق فلسفى و عرفانى است و به تعبير ديگر اين کتاب اثري است که مخاطب خاص دارد و خود، نيازمند تبيين و شرح اصطلاحات و مفاهيم است.

به عنوان حسن ختام فرازي از کتاب در ذيل فقره «اللهم أني أسئلک من جمالک بأجمله...» را مي‏آوريم.

در عالم آخرت کثرت تزاحمات نيست

از يکي از مشايخ ارباب معرفت رضوان‏الله عليه شنيدم که مي‏فرمود: جرعه آبي که در بهشت نوشيده مي‏شود همه لذت‏ها را داراست. از لذت‏هايي که به گوش درک مي‏شود، مانند انواع موسيقي و آهنگ‏هاي دلنشين، و لذت‏هايي که با چشم درک مي‏شود، از ديدن صورت‏هاي زيبا و ساير رنگ‏ها و شکل‏ها، و بقيه حواس نيز به همين قسم بهره‏مند مي‏شوند و لذت مي‏برند، حتي شهوت مقربت و همبستر شدن را نيز در نوشيدن آب احساس مي‏کند، به طوري‏ که هر يک از اين لذت‏ها به طور جداگانه‏ درک مي‏شوند.

و از يکي از اهل نظر (رحمةالله عليه) شنيدم که مي‏گفت مقتضاي اين که ملکات در نشئه آخرت مجسم شود و بروز نمايد، آنست که بعضي از مردم به صورت‏هاي گوناگون محشور مي‏شوند و در عين حال که مثلا به صورت خنزير است، به صورت موش و سگ نيز هست و پيداست که اين امور به واسطه آنست که ظرف وجود به واسطه نزديک بودنش به عالم وحدت و تجرد و منزه بودنش از تزاحم عالم طبيعت و هيولي، وسعت بيشتري دارد.


منابع:
(1) بحار الأنوار / جلد 93 / صفحة 356
شرح دعاي سحر/ امام خميني(ره)
مصباح‏الهداية/ امام خميني(ره)
چهل حديث/ امام خميني(ره)
سرّالصلوة/ امام خميني(ره)


منبع: تبیان