بعثت، یک ضرورت طبیعی و فطری
بعثت انبیا و پیامبران، یک ضرورت و نیاز طبیعی و فطری انسان است؛ زیرا هرگز
کتاب آسمانی به تنهایی کارساز نیست؛ خداوند پیامبران را برای تبیین راه و ارشاد
و هدایت مردم به سوی حق و خیر و صواب، مبعوث کرده است تا حق برای همگان روشن
گردد و این چنین بود که در طول تاریخ، پیامبران و یا اوصیای آنان برای راهنمایی
و ارشاد مردم آمدند و مردم را انذار و هشدار دادند، تا مبادا در نتیجه تبعیت از
هواهای نفسانی از صراط مستقیم منحرف شوند.
بعثت در نهجالبلاغه
حضرت علی(ع) در بیان وضعیت اجتماعی اعراب دوران رسول خدا(ص) و نیز بعثت
پیامبر گرامی اسلام میفرمایند: «خداوند حضرت محمد(ص) را برای هشدار به جهانیان
و پاسداری از قرآن فرستاد، در حالی که شما گروه اعراب بر بدترین آیین و در
فاسدترین جایگاه، قرار داشتید. در میان سنگهای درشت فرود میآمدید و با مارهای
خشن سر و کار داشتید. آب گندیده مینوشیدند و نان خشکیده میخوردید. با این حال
خون یکدیگر را میریختید و با خویشان خود بد عمل میکردید. بتها در میان شما
بر افراشته و گناهان سراسر وجودتان را فرا گرفته بود. در چنین محیطی که مه غلیظ
خرافه پرستی و سنتهای زشت جاهلی سرتاسر جامعه را فرا گرفته بود، خداوند حضرت
پیامبر(ص) را مبعوث فرمود تا آنان را به چشمه حقیقت و راه مستقیم هدایت رهنمون
گرداند.
بعثت در قرآن
خداوند در یکی از آیات قرآن کریم، وضعیت دوران قبل و بعد از بعثت پیامبر را
این گونه ترسیم کرده است: «به تحقیق خداوند بر آنان منت نهاد و در میان خودشان
رسولی را برانگیخت؛ رسولی از خودشان که آیات او را بر آنان تلاوت کند و آنان را
تهذیب و تزکیه نماید و رشد و تعالی ببخشد و کتاب و حکمت به ایشان بیاموزد؛
اگرچه پیش از آن در گمراهی آشکاری به سر میبردند».
بعثت؛ عید مسلمین
در بیست و هفتم ماه رجب، در غار حرا، اولین آیات خداوند بر پیامبر نازل شد و
او را دعوت به خواندن کرد، خواندن به اسم رب، ربّی که انسان و همه چیز را
آفریده است؛ ربّ بزرگوار و عظیمی که استفاده از قلم را به انسان آموخت و علومی
را به او یاد داد که هرگز از آنها اطلاعی نداشت و پیامبر به نام پروردگارش مردم
را به سوی خدا دعوت نمود. پس این روز، بسیار عظیم و بزرگ است.
تلاوت آیات و احکام
خداوند در سوره آل عمران یادآور میشود که یکی از انگیزههای بعثت رسول
اکرم(ص)، تلاوت آیات و آموختن احکام شریعت بر مردم است. یعنی پیامبر مبعوث شد
تا آیات و احکام قرآن را بر مردم تلاوت کند و واسطه فیض از سوی ذات اقدس ربوبی
بر بندگانش باشد تا حجت را بر مردم تمام گرداند و مجالی برای بهانه و عذرهای
سست و واهی نماند. از این روی خداوند هم قرآن را فرستاد و هم قرآن شناس را؛ هم
آیاتش را فرستاد و هم کسی را که آیاتش را بر مردم ابلاغ کند تا آنان را از
برگزیدن راه انحرافی باز دارد.
قیام به عدالت
یکی از اهداف بعثت انبیا، قیام به عدالت است. چنانکه قرآن کریم به صراحت
این امر را بیان میدارد: «ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم و با آنها
کتاب (آسمانی) و میزان (شتاسایی حق از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم، تا
مردم قیام به عدالت کنند».
رفع اختلاف
یکی از اهداف بعثت انبیای عظام، برداشتن اختلافها از میان مردم است. قرآن
کریم در این باره میفرماید: «مردم در آغاز یک دسته بودند و تضادی در میانشان
وجود نداشت، به تدریج جوامع و طبقات پدید آمد، و اختلافات و تضادهایی در میان
آنها رخ داد. در این حال خداوند پیامبران را بر انگیخت، تا مردم را بشارت و بیم
دهند، و کتاب آسمانی که به سوی خود دعوت میکرد، با آنها نازل نمود، تا در میان
مردم در آنچه اختلاف داشتند، داوری کند».
تقویت و ارتقای تفکر
یکی از انگیزههای بعثت انبیا، تقویت تفکر و اندیشههای صحیح و ارتقای سطح
آگاهی مردم است. امام کاظم(ع) در این باره میفرمایند: «خداوند پیامبران و
رسولان را به سوی بندگانش مبعوث نکرد، مگر این که به یاری خدا در چهارچوبی که
برای اندیشه مشخص شده است بیندیشند و بر معلومات و ارتقای فکری خود بیفزاید».
تکمیل و ارتقای ارزشهای اخلاقی
یکی از اهداف و انگیزههای بعثت، تکمیل و رشد ارزشهای اخلاقی است. پیامبر
اسلام مبعوث شد تا اخلاق انسانها را اصلاح و کامل نماید و اخلاق زشت و ناپسند
را از آنان بزداید و اخلاق نیکو و پسندیده را جایگزین آن سازد. چنان که رسول
گرامی اسلام(ص) آشکارا فرمود: «همانا به پیامبری برانگیخته شدهام تا ارزشهای
اخلاقی را به کمال برسانم». و در سخن دیگر فرمودند: «همانا مبعوث شدهام تا
نیکی اخلاق را به درجه عالی و کمال برسانم».
آزادی انسان از زیر یوغ طاغوتها و استکبار
پیمودن راههای تکامل در ابعاد گوناگون که اساس آن اعتقاد به یکتایی و
بیهمتایی خداوند است، و نیز اجتناب از عوامل سقوط و نفی معبودهای باطل، همواره
یکی از اهداف بعثت انبیا بوده است. چنانکه خداوند در این باره میفرماید: «ما
در هر امّتی رسولی را برانگیختیم که خدای یکتا را بپرستید و از طاغوت اجتناب
کنید».
بعثت چیست؟
بعثت یعنی سرآغاز مبارزه با هرگونه شرک و انحراف فکری، عقیدتی، عملی و
هرگونه خرافات. بعثت، یعنی رستاخیز و به پاخاستن برای نجات انسانها از زیر یوغ
اسارتهای فکری، سیاسی و اجتماعی. بعثت، یعنی طاغوت زدایی، شرک زدایی و زدودن
هرگونه عوامل و پیشینههایی که موجب سقوط و عقب گرد خواهد شد. بعثت، انفجار نور
درخشان الهی در میان ظلمتهای متراکم گوناگون. بعثت، تجلی حق در برابر باطل و
باطلپرستی، و نابودی هرگونه باطل و بیهوده گرایی بعثت، فرود صاعقهای سوزان بر
خرمن مفسدان، تبهکاران، و نیرنگبازان و براندازی دامهای شیطان، و عوامل و
طرفداران شیطان. بعثت یعنی: همان عروةالوثقیای نجات و پیروزی که به تعبیر
قرآن در دو چیز خلاصه میشود: تکفیر طاغوت و ایمان به خدای بزرگ؛ همان
عروةالوثقیای که در تسلیم در برابر حق، و انجام کار نیک خلاصه میشود.
طلوع خورشید حق
بعثت، نعمت خدا بر بشریت است و منّت آفریدگار، بر انسانها! اگر هستی، صدفی
گوهرپرور است، آن گوهر، وجود حضرت رسول(ص) است که به «تکوین»، معنی بخشیده است.
و خداوند را، چه تدبیرهایی شگفت و زیباست، در آراستن چهره خلقت و افروختن مشعل
هدایت! آن گاه که خدا خواست تا چهره آفرینش را روشن کند «محمد» را آفرید. و آن
گاه که خواست تا بر آدمیان منّت نهد و تاریخشان را به طراوت بهار مبدّل سازد و
شب کائنات را به روز روشنایی و فروغ وحی، بیاراید، «مصطفی» را برگزید و
برانگیخت. آری، بعثت، طلوعی بود که خورشید حق را از خاور تاریخ، تابانید. محمد
مبعوث شد، تا شرک بتپرستی رخت بربندد، جهل و جور بمیرد، جاهلیت از صحنه
زندگیها بگریزد و چشم جهان به روی فروغ وحی گشوده شود.
تجلای محمد(ص)
تا عیان از پرده شد حسن دل آرای محمد(ص)
|
شد جهان روشن زنور چهره زیبای محمد(ص)
|
تیرگیهای ضلالت پاک شد از چهر گیتی
|
بر طرف شد گرد غم از یک تجلای محمد(ص)
|
دورنمایی از آغاز بعثت
27 رجب سال چهلم عام الفیل پیامبر(ص) بر فراز کوه حرا و در میان غار مشغول
مناجات با خدا بود، ناگاه پیک وحی، جبرئیل امین بر آن حضرت نازل شد و آیات
آغازین سوره علق را همراه مژده رسالت، برای آن حضرت خواند: «بخوان به نام
پروردگارت که جهان را آفرید، همان کس که انسان را از خون بستهای خلق کرد،
بخوان که پروردگارت از همه بزرگوارتر است، همان کسی که به وسیله قلم تعلیم داد،
و به انسان آن چه را نمیدانست، آموخت». به این ترتیب آغاز وحی و بعثت، با نام
خدا و با خواندن و قلم و علم و آموزش آمیخته با توحید، شروع شد و این واژههای
زرّین وحی، بیانگر آن است که بعثت یعنی: رستاخیز معنوی، و انقلاب در همه امور،
که اساس آن انقلابها، انقلاب فرهنگی و آگاهی بخشی در همه زمینههاست.
نخستین ایمان آوردهها
در میان زنان، خدیجه اولین زنی بود که به پیامبر(ص) ایمان آورد، علی(ع)
نخستین مردی بود که به پیامبر گروید. امام علی(ع) در این باره میفرماید: «در
آن زمان، اسلام در خانهای نیامده بود، مگر خانه رسول خدا(ص) و خدیجه، و من سوم
ایشان بودم. نور وحی و رسالت را میدیدم، بوی نبوّت را استشمام میکردم».
نماز جماعت سه نفره
گروه بسیاری از تاریخ نویسان، از عفیف کندی نقل کردهاند که گفته است: در
زمان جاهلیت، روزی در مکه مهمان عباس بن عبدالمطلب بودم. ناگاه مردی را دیدم که
آمد و در برابر کعبه ایستاد. پس از آن پسری آمد و در سمت راستش ایستاد. بعد هم
زنی آمد، و در پشت سر آنها ایستاد. آنگاه دیدم که این پسر و این زن، به شیوه آن
مرد، و به همراه او به رکوع و سجود میروند. این کار نامعمول، مرا به تعجب وا
داشت و با کنجکاوی از عباس در اینباره توضیح خواستم. وی گفت: آن مرد، محمد بن
عبداللّه است. آن پسر، برادرزاده او، و آن زن همسرش میباشد. و من آرزو کردم که
ای کاش چهارمین نفر آنها میبودم!».
دعوت پیامبر(ص) از جوانان
یکی از اقدامهای سازنده رسول گرامی اسلام(ص) دعوت جوانان به راههای رشد و
کمال بود. رسول گرامی اسلام به خوبی میدانست که روح جوان بسان سرزمین حاصلخیزی
است که هرگونه بذری در آن پاشیده شود، میپذیرد و به زودی به نهالی و سپس درختی
تناور تبدیل میشود. از این رو آن حضرت بسیار به جوانان توجه میکرد و آنها را
به اسلام فرا میخواند.
قطرهای از دریای مکارم اخلاقی پیامبر(ص)
محمد(ص) از کودکی دارای ویژگیهای اخلاقی فراوانی بود. وی بر عکس دیگر
کودکان هم سن و سالش که ژولیده و نامرتب بودند همواره پاکیزه و آراسته بود؛ به
وسایل بازی بچهها، علاقه و رغبتی نشان نمیداد؛ از خوردنیها، تنها به اندکی
قانع بود، هرگز دروغ نمیگفت و کار زشت انجام نمیداد؛ خنده بیجا نمیکرد،
خودخواه و متکبر نبود؛ هرگز کسی را نمیآزرد و با هیچ کس درشتی نمیکرد؛
بردبار، رازدار، با وفا و امین بود؛ از زیرکی خاصی برخوردار بود و همتی بلند
داشت. با فقرا نشست و برخاست میکرد و آنان را دوست میداشت؛ بسیار متواضع و
فروتن، و زاهد و پارسا بود؛ نمیگذاشت کسی در سلام بر او تقدّم جوید امید آنکه
وجود پاک پیامبر خدا(ص) را همواره الگو و اسوه خویش بدانیم و از او درس
بیاموزیم.
پیامبر(ص) و کمک در خانه
پیامبر در امور مربوط به خانه نیز یار و همراه همسر خود بود؛ به طوری که در
نظافت خانه و پختن غذا به همسر خود کمک مینمود؛ کارهای شخصی خود را به تنهایی
انجام میداد.
پیامبر(ص) و خنده رویی با مردم
پیامبر اسلام(ص) اغلب خندان و متبسّم بود، مگر آن گاه که قرآن فرود میآمد،
یا در حال وعظ و پند دادن بود. رسول خدا(ص) کلام خویش را با تبسّم میآمیخت، و
چهرهای خندان داشت، و با دیگران نیز با خوشرویی و خوشخویی برخورد میکرد.
روایت شده است: «بیش از همه، لبخند داشت».
پیامبر(ص) و ادب در برخورد
سلام گفتن و دست دادن و مصافحه کردن، نشان ادب، تواضع و حسن خلق است. در
حدیث آمده است: «از خلق و خوی حضرت آن بود که با هرکس برخورد میکرد، آغاز به
سلام مینمود». و همچنین روایت شده است: «هرگاه با مسلمانی دیدار میکرد، با او
دست میداد» و در دست دادن نیز مواظب بود تا دست خویش را زود عقب نکشد، تا
مبادا طرف مقابل احساس بیعلاقگی و سردی در برخورد پیدا کند.
پس شایسته است که در این امور پیش قدم باشیم.
پیامبر(ص) و مسواک زدن
رسول خدا(ص) اهمیت زیادی به مسواک میداد. دندانهایش پیوسته برّاق و سفید
بود و دیگران را نیز به مسواک زدن سفارش میکرد. هرگاه میخوابید، مسواک را
بالای سر خود میگذاشت. پیش از خواب مسواک میزد، وقتی از خواب بیدار میشد
مسواک میزد. از آن حضرت روایت شده است: آن قدر به مسواک فرمان داده شدم که
ترسیدم بر من واجب شود. چنان که نسبت به امت خویش نیز فرموده است: اگر بر امّتم
سخت نبود آنان را امر میکردم که با هر نماز، مسواک نمایند.
پیامبر(ص) و ساده پوشی
ساده زیستی رسول خدا(ص)، بیتوجهی به جلوههای فریبنده دنیا و ناز و نعمت آن
در همه شؤون زندگی وی متجلّی بود نقل شده است که گاهی آن حضرت، روی حصیر
میخوابید، بیآنکه جز آن چیزی زیرش باشد.
هرچه فراهم بود میپوشید، در حدیث است که: «هرچه که از حلال مییافت،
میپوشید». مهم، مباح بودن جامه بود نه قیمت و جنس و دوخت و جذّاب بودن آن.
پیامبر(ص) و شوق عبادت
عارفان، مشتاق زمزمه و گفت و گو با محبوبند و چه کسی از پیامبر خدا عارفتر
و عاشقتر به پروردگار بود؟ نشانه این اشتیاق را میتوان در آن حضرت برای وقت
اذان و نیز نماز ملاحظه کرد. آن بزرگوار میفرمود: «روشنایی چشم من در نماز و
روزه قرار داده شده است». روزی ابوذر غفاری فرمود: ای ابوذر! خداوند، نماز را
محبوب من ساخته است. همچنان که غذا را محبوب گرسنه و آب را محبوب تشنه قرار
داده است، گرسنه هرگاه طعام بخورد، سیر میشود، و تشنه، با خوردن آن سیراب
میگردد، ولی من از نماز، سیر نمیشوم.
آبروی ما
در دل مسلم، مقام مصطفی است
|
آبروی ما، زنام مصطفی است
|
طور موجی از غبار خانهاش
|
کعبه را بیتالحرم، کاشانهاش
|
بوریا ممنون خواب راحتش
|
تاج کسری زیر پای امّتش
|
در شبستان حرا، خلوت گزید
|
قوم و آیین و حکومت آفرید
|
روز محشر اعتبار ماست او
|
در جهان هم پرده دار ماست او
|
فداکاری و گذشت پیامبر(ص)
رسول گرامی اسلام، بدرفتاری و بیحرمتی به شخص خود را با نظر اغماض
مینگریست، کینه کسی را در دل نگاه نمیداشت و در صدد انتقام نیز بر نمیآمد.
روح نیرومندش عفو و بخشایش را بر انتقام ترجیح میداد. در جنگ احد با آن همه
وحشیگری و اهانت که به جنازه عمویش حمزه بن عبدالمطلب روا داشته بودند و آنحضرت
از مشاهده آن به شدّت متألّم بود، اما به عمل متقابل با کشتگان قریش دست نزد و
بعدها که به مرتکبین آن، از جمله هند زن ابوسفیان دست یافت، در مقام انتقام بر
نیامد، و حتّی ابوقتاده انصاری را که میخواست زبان به دشنام آنها بگشاید از
بدگویی منع کرد. همچنین پس از فتح خیبر جمعی از یهودیان که تسلیم شده بودند،
غذایی مسموم برایش فرستادند. حضرت از سوء قصد و توطئه آنها آگاه شد، اما آنان
به حال خود رها و متعرض آنها نشد.
حریم قانون
رسول گرامی اسلام(ص) از بدرفتاری و آزادی که به شخص خودش میشد عفو و اغماض
مینمود، ولی در مورد اشخاصی که به حریم قانون تجاوز میکردند به هیچ وجه گذشت
نمیکرد و در اجرای عدالت و مجازات متخلّف، مسامحه روا نمیداشت؛ زیرا قانون
عدل، سایه امنیت اجتماعی و حافظ کیان جامعه است و نباید آن را بازیچه دست افراد
هوسران قرار داد و جامعه را فدای فرد نمود. در فتح مکّه، زنی از قبیله بنی
مخزوم مرتکب سرقت شد و از نظر قضایی جرمش محرز گشت. خویشاوندان وی به تکاپو
افتادند که از مجازات او را متوقف سازند. امّا آن حضرت نپذیرفت و فرمود: «اقوام
و ملل پیشین دچار سقوط و انقراض شدند، بدین سبب که در اجرای قانون عدالت، تبعیض
روا میداشتند، قسم به خدایی که جانم در قبضه قدرت اوست در اجرای عدالت در حق
هیچ کس کوتاهی نمیکنم، اگرچه مجرم از نزدیکترین خویشاوندان خودم باشد».
احترام به افکار عمومی
در زمان رسول خدا(ص)، اگر موردی جنبه فردی داشت و در عین حال یک امر مباح و
مشروع بود، افراد، استقلال رأی و آزادی عمل داشتند. کسی حق مداخله در کارهای
خصوصی دیگری را نداشت. ولی هرگاه مسئله مربوط به جامعه بود، حق اظهار رأی را
برای همه محفوظ میدانست و با این که فکر سیّال و هوش سرشارش در تشخیص مصالح
امور بر همگان برتری داشت، هرگز به تحکّم و استبداد رأی رفتار نمیکرد و به
افکار مردم بیاعتنایی نمینمود. نظر مشورتی دیگران را مورد توجّه قرار میداد
و دستور قرآن کریم را در این مورد عملاً تأیید نموده و میخواست مسلمانان نیز
این سنّت را نصبالعین خود قرار دهند. در جنگ احد روش مبارزه را در معرض شور
قرار داد که آیا در داخل شهر بمانند و به استحکامات دفاعی بپردازند و یا در
بیرون شهر اردو بزنند و جلوی هجوم دشمن را بگیرند و پس از نظرخواهی از اصحاب
دیدگاه دوم پذیرفته شد.
بعثت؛ هجوم نور به قلب تاریکی
بعثت، هجوم نور به قلب تاریکی است. عاشقان کوی محمد(ص) دل را به پای محبت او
نثار میکنند تا صفای باطن به دست آورند. دل را به چشمه معرفت او میسپارند تا
با زلال احکام الهیش زنگار از درون بزدایند. کشتی نشین دریای اهل بیت محمد
میشوند تا سوار بر امواج ایمان به ساحل سعادت راه یابند! آنچه پیامبر(ص) بر
این مردم خواند یکسره مایه حیات بود و وسیله نجات. دل او آسمان معرفت الهی است
و کلامش باران رحمت خداوند! پس بر پویندگان راه محمد(ص) است که آن پیامآور مهر
و صداقت را بشناسند و او را بزرگ بدارند.
روز ولادت اسلام
27 رجب، یکی از بزرگترین اعیاد اسلامی است. روزی که رسول خدا به پیامبری
مبعوث شد و وحی الهی بر آن حضرت نازل گشت. امروز روز ولادت اسلام است، روزی که
مردم از ظلمات بیرون آمدند و به نور پیوستند، پس بر امت است که امروز را در
سراسر جهان جشن بگیرند و شادمانی کنند، جشنی بزرگ که سزاوار این روز بسیار بزرگ
باشد.
مشعل هدایت
در روزگاری که مردم در حیرت و گمراهی و هواپرستی و فتنه اندوزی، دست به
گریبان بودند، خداوند سبحان بهترین بندگان و سرآمد پیامبران را، که سرّ خلقت و
راز آفرینش بود، به رسالت مبعوث گردانید تا شعله هدایت را بر افروزد و
نشانههای رستگاری را در سراسر جهان، ثابت و استوار نماید، و روشنی خواهان از
این آفتاب فروزان هدایت، بارقهای گیرند و رهروان راه، در سیاهچالهای ضلالت گام
ننهند. خداوند با بعثت پیامبر(ص) نعمت و حجتش را بر جهانیان کامل کرد و این ما
هستیم که باید با اعمال و کردار و رفتار خود، این بزرگترین نعمت را سپاس گوییم
و از این حجت کامل پروردگار به خوبی پیروی کنیم و او را در لحظه لحظههای زندگی
خویش، الگو قرار دهیم. و تنها در آن صورت است که سعادت دنیا و آخرت نصیبمان
گشته، پیروز و رستگار خواهیم شد.
پیامبر(ص) در نگاه مهاتما گاندی
خوشتر آن باشد که سرّ دلبران
|
گفته آید در حدیث دیگران
|
مقام و شخصیت معنوی آسمانی رسول مکرّم اسلام(ص) نه تنها پیروانش را شیفته
خود ساخته، بلکه بسیاری از اندیشمندان و بزرگان غیرمسلمان را بر آن داشته تا از
عظمت وی سخن بگویند و آن مرد خدایی را گرامی بدارند. گاندی، یکی از کسانی است
که درباره پیامبر بزرگ اسلام چنین میگوید: «حضرت محمد(ص) پیغمبری بزرگ، و مردی
شجاع بود و از کسی جز خدا نمیترسید. هرگز ندیدند که چیزی بگوید و عملی غیر از
آن به جا آورد. حضرت پیغمبر(ص) ثروت را اختیار نکرد با این که اگر میخواست
میتوانست. هنگامی که خواندم که خود و خاندانش چه محرومیتهایی به طور اختیاری
تحمّل کردند، اشکها ریختم».
منبع: مجله گلبرگ ، مهر 1379،
شماره 7