نخست با ادب و فروتني، بر آستان بيبي بايست و نجوا كن.
آغاز ميكنم به نام خدا و با ياري جستن از او و در راه او و بر شيوه فرستاده
او ـ درود خدا بر وي و خاندانش باد.
گواهي ميدهم كه جز «اللّه» خداوندگاري نيست: يگانه است و انبازي ندارد.
و گواهي ميدهم كه «محمّد» بنده و فرستاده اوست.
خداوندگارا! بر محمد و خاندان او درود نثار كن.
پروردگارا! مرا صادقانه بدين آستان درآور و صادقانه از آن برون گردان.
و از پيشگاه خويش، نيرويي ياريبخش برايم پديد آور.
آنگاه به سوي ضريح نورانياش بشتاب تا با فشاندن قطره اشكي بر ساحل اين
درياي كرامت، جانت را بر جزيزه سبز سعادت، ميهمان چشماندازهاي آبي اشراق سازي.
در اين حال، به ياد آور سخن امام بزرگوار علي بنموسي الرضا(ع) را كه به «سعد
اشعري قمي» فرمود:
«اي سعد! نزد شما مزاري است كه از آنِ ماست.»
سعد پرسيد: «جان به فداي تو! آيا مزار دختر امام موسي(ع) را ميگويي؟» امام
فرمود:
«آري، هر كس به حقيقت او آشنا گردد و او را زيارت كند، به بهشت دست
مييابد.» هر گاه تو نيز بر مزار او حضور يافتي، بالاي سرش، رو به قبله بايست.
نخست سي و چهار بار بخوان: اللّهُ اَكْبَرُ. آنگاه سي و سه بار نجوا كن:
سُبْحانَ اللّهِ. و نيز سي و سه بار بگو: اَلْحَمْدُللّهِ. پس آنگه زيارتنامه
را چنين زمزمه كن:*
سلام ميكنم به آدم: بنده ناب و برگزيده خدا
سلام ميكنم به نوح: پيامآور خدا
سلام ميكنم به ابراهيم: دوست خوب خدا
سلام ميكنم به موسي: دمساز خدا
سلام ميكنم به عيسي: روح خدا!
سلام ميكنم به تو؛ اي فرستاده خدا
اي بهترين آفريده خدا
اي بنده ناب و برگزيده خدا
اي محمّد ، زاده عبداللّه
اي واپسين پيامآور!
سلام ميكنم به تو؛ اي پيشواي مؤمنان
اي علي، زاده ابوطالب
اي عهدهدار عهد امامت از سوي پيامبر خدا
سلام ميكنم به تو؛ اي فاطمه
اي سالار زنان جهان
سلام ميكنم به شما دو تن؛
اي فرزندزادگان پيامآور مِهر
اي مهتران جوانان بهشتي
سلام ميكنم به تو؛ اي علي، زاده حسين
اي بزرگِ پرستندگان
اي خُنُكاي ديده بينايان
سلام ميكنم به تو؛ اي محمّد، زاده علي
اي شكافنده ژرفاي دانش
ـ از پس پيامبر ـ
سلام ميكنم به تو؛ اي جعفر، زاده محمد
اي راستي پيشه؛ اي نيك رفتار؛ اي درست كردار
سلام ميكنم به تو؛ اي موسي، زاده جعفر
اي همه پاكي؛ اي پاكِ پاك
سلام ميكنم به تو؛ اي علي، زاده موسي
اي خرسند؛ اي مايه خرسندي
سلام ميكنم به تو؛ اي محمّد، زاده علي
اي خويشتندار
سلام ميكنم به تو؛ اي علي، زاده محمد
اي از هر ناپاكي پيراسته؛ اي پندآموز؛ اي درست كردار
سلام ميكنم به تو؛ اي حسن، زاده علي
و سلام ميكنم به آن كه از پيِ وي عهدهدار عهد امامت است خدايا! تو نيز
سلام كن بر او
كه روشناييِ توست
و چراغي كه تو برافروختهاي
و دوست «دوست تو»
و عهدهدار عهد امامت از سوي آن كه عهدهدار عهد تو بود
و رهنمون تو براي آفريدگان.
سلام ميكنم به تو؛ اي دختر فرستاده خدا
اي دختر فاطمه و خديجه
اي دختر پيشواي مؤمنان
اي دختر حسن و حسين
اي دختر سرپرست الهي امت
اي خواهر سرپرست الهي امت
اي عمه سرپرست الهي امت
اي دختر موسي بنجعفر
و پيشكش تو باد مِهر و افزونبخشيِ خداوند!
سلام ميكنم به تو؛
و اميد ميورزم كه خدا
ما و شما را در بهشت به هم بازشناساند
و ما را در ميانه شما برانگيزاند
و در آن آبگير كه از آن پيامآور شماست، ما را بار دهد
و به آن جام كه از آن هموست، ما را بنوشاند
همان كه جامگردانش علي باشد، زاده ابوطالب
و پيشكش همه شما باد، هر چه سلام خداوند است!
و نياز خواهام از خدا
كه شادماني و گشايش را در ميانه شما به ما بنماياند
و ما و شما را با نيايتان، محمد(ص)، يك جا گرد آورد
و بهره آشنايي با شما را از ما بازنستاند
و همانا خدا، سرپرستي است توانا.
من به خدا نزديكي ميجويم
با مِهر ورزيدنم به شما
و با كناره جُستنم از دشمنان شما
و با سرسپردنم به خداوند
و به اين شيوه بسي خرسندم
بيآنكه ناباوري به خويش راه دهم و بزرگي بفروشم
و به آنچه محمّد ارمغان آورد، باور دارم و خشنودم.
بزرگِ من، اي خدا!
من، از اين رهگذر، ديدار تو را ميجويم
و خرسنديات را
و سراي ديگر را.
اي فاطمه!
در بهشت، شفيع من باش
كه نزد خدا
براي شفاعت، جايگاهي ويژه داري.
خدايا!
نياخواه تواَم
كه زندگانيام را به رستگاري پايان بخشي
و اين «حالِ خوش» را از من باز نستاني
ـ كه جز با دست آويختن به خداي بلندپايه بزرگ هيچ نيرو و تواني نيست ـ
خدايا!
ما را پاسخ فرما
و نياز ما بپذير
به بزرگواري و سرافرازيات
و به مِهر و بندهنوازيات!
و سلام خدا بر محمّد باد
و بر همه خاندان او
سلامي سراسر مِهر و آفرين!
اي مهرورزترينِ مهرورزان!