عمليات بيت المقدس

10 ارديبهشت - 4 خرداد 1361


 

 

در حالي كه اشغال خرمشهر توسط عراق به عنوان آخرين و مهم ترين برگ برنده اين كشور براي وادار ساختن ايران به شركت در هر گونه مذاكرات صلح تلقي مي شد، آزاد سازي اين شهر مي توانست سمبل تحميل اراده سياسي جمهوري اسلامي بر متجاوز و اثبات برتري نظامي اش باشد.

 

 

بر همين اساس، با توجه به اين كه منطقه عمومي غرب كارون آخرين منطقه مهمي بود كه هم چنان در اشغال عراق قرار داشت، از يك سو فرماندهان نظامي ايران براي انجام عمليات در اين منطقه اشتراك نظر داشتند، و از سوي ديگر عراق نيز كه طراحي عمليات آزادسازي خرمشهر را پس از عمليات فتح المبين قطعي و مسجل مي پنداشت، با در نظر گرفتن اهميت اين شهر و جايگاه آن در دفاع از بصره، به ضرورت حفظ اين منطقه معتقد بود. از اين رو، بلافاصله پس از اتمام عمليات فتح المبين، در حالي كه قواي ارتش عراق در منطقه عمومي خرمشهر تقويت مي شد، به تمام يگان هاي تحت امر قرارگاه مركزي كربلا دستور داده شد تا ضمن بازسازي و تجديد قوا، به شناسايي و طراحي عمليات بپردازند.

 

 

اهداف عمليات

مهم ترين اهدافي كه در اين عمليات دنبال مي شد، عبارت بودند از:

انهدام نيروي دشمن، حداقل بيش از دو لشكر.

آزاد سازي حدود 5400 كيلومتر مربع از خاك ايران؛ از جمله شهرهاي خرمشهر، هويزه و پادگان حميد.

خارج نمودن شهرهاي اهواز، حميديه و سوسنگرد از برد توپخانه دشمن.

تامين مرز بين المللي (حدفاصل پاسگاه طلائيه تا شلمچه).

آزادسازي جاده اهواز – خرمشهر و خارج شدن جاده اهواز – آبادان از برد توپخانه دشمن.

 

 

منطقه عمليات

منطقه عمومي عمليات بيت المقدس در ميان چهار مانع طبيعي محصور است، كه از شمال به رودخانه كرخه كور، از جنوب به رودخانه اروند، از شرق به رودخانه كارون و از غرب به هور الهويزه منتهي مي شود.

منطقه مزبور به جز جاده نسبتا مرتفع اهواز – خرمشهر، فاقد هر گونه عارضه مهم براي پدافند است. همين امر موجب شد تا زمين منطقه – به دليل مسطح بودن – براي مانور زرهي مناسب، و براي حركت نيروهاي پياده – به دليل در ديد و تير قرار داشتن – نامناسب باشد. نقاط حساس و استراتژيك منطقه شامل بندر و شهر خرمشهر، پادگان حميد، جفير، جاده آسفالت اهواز –  خرمشهر، شهر هويزه و رودخانه هاي كارون،  كرخه كور و اروند  بود.

 

 

استعداد دشمن

تا قبل از آغاز عمليات بيت المقدس، استعداد نيروهاي دشمن به ترتيب زير بود:

لشكر 6 زرهي؛ از جنوب رودخانه كرخه تا هويزه.

لشكر 5 مكانيزه؛ از غرب اهواز تا روستاي سيد عبود.

لشكر 11 پياده از سيد عبود تا خرمشهر –  تيپ هاي 22، 48، 44 مامور حفاظت از خرمشهر بودند.

لشكر 3 زرهي در شمال خرمشهر.

با شروع عمليات نيز يگان هاي ديگري از ارتش عراق به منطقه اعزام شدند كه در مجموع تمامي يگان هايي كه در منطقه درگيري حضور يافتند، عبارت بودند از:

لشكر 5 مكانيزه؛ شامل: تيپ هاي 26 و 55 زرهي و تيپ هاي 15 و 20 مكانيزه.

لشكر 6 زرهي؛ شامل: تيپ هاي 16 و 30 زرهي و تيپ  25 مكانيزه .

لشكر 3 زرهي؛ شامل: تيپ هاي 6،12 و 53 زرهي و تيپ 8 مكانيزه .

لشكر 9 زرهي؛ شامل: تيپ هاي 35 و 43 زرهي و تيپ 14 مكانيزه .

لشكر 10 زرهي؛ شامل: تيپ هاي 17 زرهي و 24 مكانيزه .

لشكر 11 پياده؛ شامل: سه تيپ سازمان 44، 48 و 49 پياده و سه تيپ تحت امر 45 ، 113 و 22 پياده.

لشكر 12 زرهي؛ شامل: تيپ هاي 46 مكانيزه و 37 زرهي.

لشكر 7 پياده؛ شامل: تيپ هاي 19 و 39 پياده.

تيپ مستقل 10 زرهي.

تيپ هاي مستقل 109، 419، 416، 90، 417، 601، 602، 605، 606، 409، 238 و 501 پياده.

تيپ هاي 31، 32 و 33 نيروي مخصوص.

تيپ هاي 9، 10 و 20 گارد مرزي.

تعداد 30 گروهان كماندو.

تعداد 10 قاطع جيش الشعبي (هر قاطع 450 نفر).

گردان تانك مستقل سيف سعد.

گردان هاي شناسايي حطين، صلاح الدين، حنين.

توپخانه دشمن نيز از 530 قبضه توپ در انواع مختلف تشكيل شده بود كه به طور تقريبي عبارت بود از 30 گردان.

 

 

طرح عمليات

در طراحي عمليات، تهاجم از طريق عبور از رودخانه كارون و پيشروي به سوي مرز بين المللي و سپس آزادسازي شهر خرمشهر مد نظر قرار گرفته و چنين استدلال مي شود كه حمله به جناح دشمن، كه عمدتا به سمت شمال آرايش گرفته بود، عامل موفقيت عمليات است.

هم چنين، شكستن خطوط اوليه دشمن و عبور از رودخانه و گرفتن سرپل در غرب كارون تا جاده آسفالته اهواز – خرمشهر به عنوان اهداف مرحله اول و ادامه پيشروي به سمت مرز و تامين خرمشهر به عنوان اهداف مرحله دوم تعيين شدند.

بر همين اساس، محورهاي عملياتي هر يك از قرارگاه ها به ترتيب زير مقرر گرديد:

1- محور شمالي؛ قرارگاه قدس (با عبور از رودخانه كرخه).

2- محور مياني؛ قرارگاه فتح (با عبور از رودخانه كارون و پيشروي به سمت جاده اهواز – خرمشهر).

3- محور جنوبي؛ قرارگاه نصر (با عبور از كارون و پيشروي به سمت خرمشهر). 

 

 

شرح عمليات

سرانجام عمليات بيت المقدس در 30 دقيقه بامداد روز 10 ارديبهشت 1361 با قرائت رمز عمليات بسم الله الرحمن الرحيم . بسم الله القاسم الجبارين، يا علي ابن ابي طالب از سوي فرماندهي آغاز شد.

شهيد آيت الله صدوقي و آيت الله مشكيني نيز كه در كنار فرماندهان سپاه و ارتش در قرارگاه كربلا حضور داشتند، هر يك به طور جداگانه، پيام هايي را به وسيله بي سيم خطاب به رزمندگان اسلام قرائت كردند.

عمليات بيت المقدس را به چهار دوره زماني به شرح زير مي توان تقسيم كرد:

مرحله اول : در محور قرارگاه قدس (شمال كرخه كور) به دليل هوشياري دشمن و وجود استحكامات متعدد، پيشروي نيروها به سختي امكان پذير بود و در اين ميان تنها تيپ هاي 43 بيت المقدس و 41 ثارالله موفق شدند از مواضع دشمن عبور كرده و منطقه اي در جنوب رودخانه كرخه كور را به عنوان سرپل تصرف كنند. عدم پوشش جناحين اين يگان ها باعث شده بود كه فشار شديد دشمن برآن ها وارد شود.

 

 

در محور قرارگاه فتح، يگان هاي خودي ضمن عبور از رودخانه به سرعت خود را به جاده اهواز – خرمشهر رسانده و به ايجاد استحكامات و جلوگيري از نقل و انتقالات و تحركات دشمن در جاده مذكور پرداختند.

در محور قرارگاه نصر، به دليل تاخير در حركت و وجود با تلاق در كنار جاده اهواز – خرمشهر و هم چنين تمركز دشمن در شمال خرمشهر، نيروهاي اين قرارگاه نتوانستند به اهداف مورد نظر دست يافته و با قرارگاه فتح الحاق كنند.

الحاق كامل قرارگاه نصر با قرارگاه فتح و هم چنين تصرف اهداف مرحله اول قرارگاه قدس در دستور كار عمليات شب دوم قرار گرفت كه با انجام آن تا حدودي اهداف مورد نظر محقق شد، ليكن برخي رخنه ها همچنان باقي بود تا اين كه سرانجام پس از 5 روز، جاده اهواز – خرمشهر از كيلومتر 68 تا كيلومتر 103 تثبيت و كليه رخنه ها ترميم شد.

 

 

مرحله دوم: در اين مرحله آزاد سازي خرمشهر از دستور كار عمليات خارج و تصميم گرفته شد كه قرارگاه هاي فتح و نصر از جاده اهواز – خرمشهر به سمت مرز پيشروي كنند و قرارگاه قدس نيز ماموريت يافت تا به صورت محدود براي تصرف سرپل در جنوب كرخه كور اقدام نمايد و سپس آن را گسترش دهد.

عمليات در اين مرحله در ساعت 22:30 روز 16/2/1361 آغاز شد. نيروهاي قرارگاه فتح در همان ساعات اوليه به جاده مرزي رسيدند. يگان هاي قرارگاه نصر نيز با اندكي تاخير و تحمل فشارهاي دشمن، به مرز رسيده و با قرارگاه فتح الحاق كردند.

دشمن با مشاهده جهت پيشروي نيروهاي ايران به طرف مرز، لشكر هاي 5 و 6 خود را به عقب كشاند. به نظر مي رسيد اين عقب نشيني با دو هدف انجام شده باشد: يكي جلوگيري از محاصره و انهدام اين لشكرها،  و ديگري تقويت هر چه بيشتر خطوط پدافندي بصره و خرمشهر.

در پي اين عقب نشيني كه از ساعات اوليه روز 18/2/1361 آغاز شده بود، نيروهاي قرارگاه قدس ضمن تعقيب نيروهاي دشمن، تعدادي از آن ها را كه از قافله عقب مانده بودند، به اسارت خود درآوردند و در نتيجه جاده اهواز – خرمشهر (تا انتهاي جنوب منطقه اي كه توسط قرارگاه نصر به عنوان سرپل تصرف شده بود) و نيز مناطقي همچون جفير، پادگان حميد و هويزه آزاد شدند.

 

 

مرحله سوم: در اين مرحله، قرارگاه نصر ماموريت يافت تا حركت خود را به سمت خرمشهر آغاز نمايد. نيروهاي عمل كننده كه متشكل از چهار تيپ مستقل سپاه پاسداران و دو تيپ ارتش بودند، در آخرين ساعات روز 19/2/1361 عمليات خود را آغاز كردند؛ اما به دليل هوشياري دشمن و تمركز نيرو در خطوط  پدافندي اش، نيروهاي خودي در انجام ماموريت خود توفيق نيافتند. تكرار اين عمليات در روز بعد نيز به شكست انجاميد. به همين خاطر تصميم گرفته شد تا براي انجام عمليات نهايي فرصت بيشتري به يگان ها داده شود. هم چنين مقرر شد دو تيپ المهدي (عج) و امام سجاد (ع) از قرارگاه فجر نيز در حركت بعدي استفاده شود.

 

 

مرحله چهارم عمليات از 1 تا 4 خرداد 1361:

سرانجام  در ساعت 22:30 اول خرداد 1361 تلاش براي آزادي سازي خرمشهر با رمز «بسم الله القاسم الجبارين يا محمد بن عبدالله (ع)» آغاز شد در برابر تك سريع و غافلگيرانه، نيروهاي عراقي دچار وحشت وسرگرداني شديد شدند و نتوانستند واكنش مهمي از خود نشان دهند و ارتباط يگان هاي دشمن با يكديگر قطع شد. فرار افسران و درجه داران و سربازان عراقي از منطقه خرمشهر گوياي از هم پاشيدگي سازمان يگان هاي دشمن بود.

در روز دوم خرداد نتيجه پيكار بسيار درخشان بود و قرارگاه كربلا به هدف خود كه احاطه كامل خرمشهر بود، رسيد. تعداد اسراي عراقي در اين روز از 2830 نفر تجاوز كرد و يگان هايي از دشمن كه در منطقه بين نهر عرايض و شلمچه مستقر بودند، به ميزان زياد منهدم شدند.

به وجود حضور گسترده هواپيماهاي عراقي در آسمان منطقه، عقابان تيزپرواز نيروي هوايي ارتش در پشتيباني از يكان هاي رزمنده، در صحنه عمليات بيت المقدس حضوري فعال داشتند و با بمباران پل شناور عراقي ها بر روي شط العرب و مناطق تجمع آنان در آن سوي رودخانه، نقش ارزنده اي در آزاد سازي خرمشهر ايفا كردند.

در اواخر روز دوم خرداد، قرارگاه كربلا پس از بررسي آخرين وضعيت، تصميم گرفت تا نيروها با ورود به شهر، آنرا از لوث وجود نيروهاي عراقي پاك گردانند. و در سه بامداد روز سوم خرداد واحدهايي از رزمندگان ايران به آن سوي رودخانه وارد شدند.

 

 

از طرف ديگر جمعي از نيروهاي عراقي با استفاده از تاريكي شب و قايق اقدام به فرار كردند كه تعدادي از اين قايق ها توسط تكاوران نيروي دريايي هدف قرار گرفت و سرنشينان آن ها غرق شدند.

نيروهاي عراقي از ساعت سه و پنجاه دقيقه بامداد تا نيم بعد ازظهر روز سوم خرداد از سمت شلمچه 3 بار اقدام به پاتك كردند و تلاش نمودند تا از طريق جاده شلمچه – خرمشهر حلقه محاصره خرمشهر را بشكنند، اما هر بار با پايداري و مقاومت دلاورانه رزمندگان ايراني مواجه شدند و با دادن خساراتي عقب نشيني كردند.

در ساعت 11 صبح روز سوم خرداد در حالي كه درگيري شديدي بين قواي ايراني و نيروهاي عراقي در شمال نهر خين جريان داشت و دشمن در فكر شكستن حلقه محاصره خرمشهر بود، رزمندگان ايراني از جناح غرب و خيابان كشتارگاه وارد شهر شدند. ناحيه گمرك خرمشهر در كنار اروند اندكي مقاومت كرد كه آن هم به سرعت در هم شكسته شد.

 

 

 در ساعت 12 قواي ايران از سمت شمال و شرق وارد شهر شدند و نيروهاي متجاوز بعثي كه 24 ساعت در محاصره كامل قرار داشتند، راهي جز اسارت يا فرار و يا كشته شدن نداشتند. بدين جهت واحدهاي عراقي گروه گروه به اسارت رزمندگان اسلام در آمدند.

در ساعت 2 بعد از ظهر، خرمشهر به طور كامل آزاد شد و پرچم پر افتخار جمهوري اسلامي ايران برفراز «مسجد جامع» و پل تخريب شده خرمشهر به اهتزاز درآمد.

بدين ترتيب اين شهر مقاوم كه پس از 35 روز پايداري و مقاومت در 4 آبان 1359 به اشغال دشمن درآمده بود، پس از 578 روز (19 ماه) اسارت، بار ديگر به آغوش گرم ميهن اسلامي بازگشت و پيكره پاك آن از لوث وجود متجاوزان تطهير گرديد.

 

 

رزمندگان اسلام در اولين اقدام خود پس از آزاد سازي شهر، نماز شكر را در مسجد جامع خرمشهر اقامه كردند. خبر آزاد سازي خرمشهر به سرعت در همه جا طنين افكند و ملت ايران اسلامي را كه مدت ها در آرزوي شنيدن چنين خبر مسرت بخشي بودند، غرق در شادي و سرور كرد. مردم به خيابان ها ريختند و با پخش شيريني به جشن و شادي پرداختند. در پايان آن روز امت شهيد پرور ايران با حضور در مساجد، نماز شكر به جاي آورده و با فرا رسيدن شب به يمن پيروزي حق بر باطل بر پشت بام ها نداي الله اكبر سردادند.

 

 

نتايج

- طي عمليات بيت المقدس 5038 كيلومتر مربع از اراضي اشغال شده از جمله شهرهاي خرمشهر و هويزه و نيز پادگان حميد و جاده اهواز – خرمشهر آزاد شدند. علاوه بر اين شهرهاي اهواز، حميديه و سوسنگرد از تيررس توپخانه دشمن خارج گرديدند. هم چنين 180 كيلومتر از خط مرزي تامين شد.

با فتح خرمشهر، برتري نظامي ايران بر عراق مورد تاييد كارشناسان و تحليل گران نظامي قرار گرفت.

فتح خرمشهر موجب انفعال ارتش عراق شد؛ به گونه اي كه نظاميان عراقي تا مدت زيادي نتوانستند از لاك دفاعي خارج شوند.

عمليات بيت المقدس موجب شد تا كشورهاي عرب منطقه به تقويت مالي و نظامي عراق مبادرت ورزند.

طي اين عمليات حدود نوزده هزار تن از نيروهاي دشمن به اسارت درآمده و بالغ بر شانزده هزار تن كشته و زخمي شدند.

 

 

ميزان انهدام يگان هاي دشمن

لشگر 3 زرهي و لشگرهاي 11 و 15 پياده: 80 درصد.

لشگرهاي 9 و 10 زرهي: 50 درصد.

لشگر 7 پياده: 40 درصد.

لشگر 5 مكانيزه و لشگرهاي 6 و 12 زرهي: 20 درصد.

تيپ هاي 9، 10 و 20 گارد مرزي: 100 درصد.

تيپ 109 پياده: 60 درصد.

تيپ هاي 601، 602، 416، 419 پياده: 50 درصد.

تيپ هاي 31، 32 و 33 نيروهاي مخصوص به ميزان زياد.

ارزيابي عمليات بيت‌المقدس از زبان شهيد حسن باقري
حوادث و پديده‌هاي جنگ تحميلي عراق عليه ايران، اگر از زبان فرماندهان نظامي درگير در صحنه عمليات بيان شود، حاوي اطلاعات و واقعيات مهمي است كه در شناخت ابعاد جنگ اهميت خاصي دارد، به ويژه آن كه اين بررسي در متن حادثه صورت گرفته باشد. بدين منظور مركز مطالعات و تحقيقات جنگ جمع بندي و تحليل شهيد حسن باقري (غلامحسين افشردي) را در عمليات بيت‌المقدس كه از سند شماره 6025 اين مركز تهيه شده، ارائه مي‌كند.

بر اساس اين تحليل ارائه شده، پس از روزهايي كه قرار بود عمليات خرمشهر انجام شود، طرح عمليات به اين صورت شد كه از آبادان به سمت خرمشهر نيرو بيايد، قرارگاه فتح، خرمشهر را محاصره كند و قرارگاه فجر، عرايض را تأمين كند و قرارگاه نصر، در امتداد دژ پايين بيايد و منطقه اروندرود را تأمين كند.

نكته‌اي كه وجود داشت و از نظر نظامي حدس زده مي شد، اين بود كه عراق در سه كيلومتري شلمچه - كه ما هستيم - هيچ گونه ضدحمله‌اي انجام نمي دهد و خيلي راحت رفت و آمد مي كند و اهميت زيادي به رفت و آمدها نمي دهد. تخمين زده مي‌شد كه عراق اقدام به احداث پلي روي اروندرود كرده، طول و عرض آن هم زياد است، ولي قطعاً در اين حد فاصل، پلي براي عراق وجود دارد. عراق مطمئن است منطقه تحت اشغالش را حفظ مي‌كند. البته، صدام شمال خرمشهر را كه بين مارد و جاده آسفالتي بود، رها كرد و از طرف جنوب به يك خاكريز آمد و در آن جا مستقر شد و ديگر هيچ نشانه‌اي از اين كه عراق عقب‌نشيني كند و خرمشهر را تخليه كند وجود نداشت، به خصوص با عكس هوايي كه گرفته شد، اين حدس به يقين مبدل شد كه عراق در (اروند) در حدود شش كيلومتري شرق شلمچه پلي احداث كرده.

شناسايي‌هايي نسبت به سربند عراقي ها انجام شد. در بعضي محورها، سيم هاي تلفن در خط خودمان و خط دشمن كشيده شد و ميدان هاي مين پاكسازي و قرار شد كه عمليات در مرحله آخر انجام شود. عمليات در ساعت 22:30 شب آغاز شد. مشكل اين مرحله از عمليات به آن دليل بود كه خط عمليات سراسري بود، يعني در حدود دوازده، سيزده كيلومتر حدود شش نفر نيرو كه مي خواستند به اين خط بدهند به هيچ وجه مسائل هماهنگي رعايت نمي‌شد. نيرو هم صبر نمي كرد، براي اين كه بقيه نيروها در منطقه بودند، عراق هم جلوي سربند سيم خاردار و مين گذاشته بود... .

تيپ حضرت رسول (ص) اولين نيرويي بود كه به سربند رسيد و با تيپ 22 عراق درگير شد و به داخل نفوذ كرد. تيپ دزفول با مشكلاتي از قبيل ميدان مين و آتشي كه عراق روي دشت داشت با يك مقدار تأخير توانست به مواضع دشمن نفوذ بكند و در ادامه دژ حركتش را به سمت پايين انجام داد و در تقاطع دژ و جاده آسفالت به صورت نيروهاي پدافندي مستقر شد.

تيپ حضرت رسول (ص) به دليل اين كه كمي صبر كرد تا تيپ دزفول بيايد، نتوانست خودش را به پل عراق در روي اروند برساند و تمام سعي بر اين شد كه خاكريز در شمال خين زده بشود و به موازات خين پدافند بكنيم، به دليل اين كه امكانات كم بود، نيروها زير پل بودند، براي همين در فاصله 48 ساعت بعد از آغاز عمليات، زير جاده آسفالت مجدداً به تيپ دزفول واگذار شد؛ در ضمن دژ تا جاده آسفالت بلند و قابل قبول بود، به سمت خين، فاصله دژ کم بود و لازم بود كه جنوب جاده آسفالت به تيپ دزفول و قسمت غربي و جنوبي جاده كه به موازات خين بود به نصر دو واگذار شود.

در سمت جنوب جاده آسفالت - كه دژ و خاكريزش را بلند كردند - تيپ دزفول مستقر شد، بعد تيپ حضرت رسول (ص) با تيپ دو لشكر يك خط موازي را در خين تشكيل دادند. در حدود سه شب بعد از آغاز عمليات، قرار شد كه تهاجمي براي انهدام پل و تأمين خين صورت گيرد، اما تهاجم دير آغاز شد، بنابراين، نيروها به پل حمله كردند و توانستند پل را پيدا كنند و به داخل جزيره «بوارين» بروند، ولي عراق در جزيره بوارين، نيروي پياده زيادي گذاشته بود؛ زيرا حدس زيادي مي‌زد كه ما بخواهيم از سمت پل به بصره برويم، ولي از طرفي نمي خواست پل را خراب كند.

در اين جا، دو حدس زده مي‌شد: نخست اين كه حفظ جزيره بوارين براي عراق مفيد بود و اگر ما به اين جزيره مي رسيديم، عراق تأمين شط العرب را از دست مي‌داد. مسئله دوم اين بود كه عراق درصدد بود هميشه يك جناح جنوبي را در صحنه عمليات داشته باشد كه اگر خواستيم عمليات را به سمت غرب ادامه دهيم او بتواند براي تهديد نيروهاي اسلام از جناح جنوبي استفاده كند. آنها نيروها را با فشار بيرون زدند، ولي گفته مي شد كه روي پل، پنجاه كيلو مواد گذاشته‌اند كه با پرتاب يك توپ و انفجار مواد منفجره پل نيز منفجر شده است.

مسلم است كه پل اصلي اروند در اختيار عراقي‌هاست، عراقي‌ها براي رفت وآمد تا جزيره بوارين از پل استفاده مي‌كنند، وضعيت كنوني عراق در شمال خين خط خيلي ضعيفي است، نيروي پياده مقابل خودش را مين گذاري كرده و به آن صورت آن جا را خطري تهديد نمي‌كند. عراق بيشتر براي تهديد جناح جنوبي عمليات، شمال خين را نگه داشته است.

كار ديگري كه درباره خين كرده بود اين كه خاكريز جنوب خين را - كه سمت خودش است - حدود سه متر بلند كرده و خاكريز سمت ايران را يك مقدار تراشيده و به پايين آورده بود، به طوري كه نيروها نمي‌توانستند براي شمال خين مستقيماً خط پدافندي داشته باشند.

گزارش وضعيت تيپ 46 فجر

مسئله‌اي كه من داشتم، اين بود كه قضيه خرمشهر با اطمينان انجام شود. مشكلاتي كه در طول اين عمليات داشتيم به دليل وجود حالت اضطراب در بين بچه‌ها بود، اين نظر كه اگر عمليات خراب شود قضيه چه خواهد شد اين بود كه همه تلاش‌ها براي اين بود كه مسئله به صورت محكم انجام شود. ما مطمئن بوديم به حول و قوه خداوند، قضيه خرمشهر حل خواهد شد. طرحي كه داده مي شد طوري نبود كه يك فرد فقط براي انجام آن كار كند، نه، چيزهاي ديگري است كه بايد به خاطر آنها كار كرد.

خلاصه قرار شد كه ما از عمليات «برون مرزي» صرفنظر كنيم، اگر تيپ قرارگاه فتح كارآيي دارد، بيايد خرمشهر را محاصره كند، طوري كه ممكن است محاصره قوي شود و مطمئن شوند كه كسي از خرمشهر بيرون نمي‌رود. از طرف ديگر، قرارگاه فتح بيايد نهر عرايض را تأمين كند، براي اين كه كار تأمين بدون اشكال باشد و با ضد حمله‌هاي عراق از سمت غرب مواجه نشوند، قرارگاه نصر هم يك مدت ادامه منطقه دژ را تأمين كند كه عراق نتواند عكس‌العملي يا عملياتي انجام بدهد.

عراق با اين كه مي دانست چهارده هزار نفر از نيروهايش در خرمشهر هستند، نتوانست هيچگونه ضد حمله‌اي را در منطقه غرب و شلمچه انجام دهد، براي اين كه نيروهاي ما اين اجازه را به (عراق) نمي‌دهند. البته، طرح به صورت كلاسيك نبود، براي همين هم برادران ارتش با اين طرح موافق نبودند، هنوز هم كه هنوز است مي‌گويند طرح، طرح خوبي نبود.

شرح مسائلي كه در طول اين عمليات مطرح بود

قرارگاه فتح مسئول محاصره خرمشهر بود. هم چنين، فاصله دژ و مرز عراق حدود دو كيلومتر بود كه اين دو كيلومتر از نظر زمين هيچ اجازه‌اي را به عراق نمي داد. شنيديم كه عراق نتوانست ضدحمله‌اي را براي آزاد كردن خرمشهر انجام بدهد و نيروها را از المنصور به منطقه مي آوردند. در ضمن لشكر هفت پياده عراق هم بود، ولي ديديم كه لشكر هفت پياده را نتوانست وارد عمل بكند، مي خواست از طريق پل اروند بياورد وارد عمل كند، ولي به دليل باريك بودن معبر منطقه و تشكل كامل نيروهاي اسلام، ‌از نيروهاي پياده نيز نتوانست استفاده كند و به لطف خداوند خرمشهر آزاد شد.

لينکها:

فيلم عمليات بيت المقدس

روز آزاد سازی خرمشهر


http://www.tebyan.net/Teb.aspx?nId=19695