واژه (عجم) در روايات‏

سيد حسن فاطمى


بيش تر واژه (عجم) را در روايات به (غير عرب) معنى مى كنند ليكن از پاره اى روايات استفاده مى شود كه (عجم) تمام غير عرب را در بر نمى گيرد. به عبارت ديگر تمام انسانها به دو گروه عرب و عجم تقسيم نمى شده اند و عجم تنها به گروه خاصّى از غير عربها گفته مى شده است. روايات زير به روشنى گوياى آن است:

* پيامبر اكرم(ص) مى فرمايد:
(يا ابا الحمراء! انطلق فادع لى مائة من العرب وخمسين رجلاً من العجم وثلاثين رجلاً من القبط وعشرين رجلاً من الحبشة… ثمّ قال(ص): يا معشر العرب والعجم والقبط والحبشة…)1
* امام صادق(ع) مى فرمايد:

(يا هشام! النبط ليس من العرب ولامن العجم.)2
اى هشام! نبط نه از عرب است و نه از عجم.

* امام على(ع) مى فرمايد:
(يسير المهدى حتّى ينزل بيت المقدّس وتنقل اليه الخزائن وتدخل العرب والعجم واهل الحرب والروم وغيرهم فى طاعته.)3

حضرت مهدى(ع) حركت مى كند تا در بيت المقدس منزل مى كند و خزينه ها به سوى او سرازير مى شوند و عرب و عجم و جنگاوران و اهل روم و غير آنها سر بر فرمان او مى نهند.

* هنگامى كه پيامبر اسلام(ص) خودرا به عدّه اى از يهوديان (رسول ربّ العالمين) معرّفى فرمود آنان پرسيدند:
(الى من؟ الى العرب ام الى العجم ام الينا؟)4
به سوى چه كسى فرستاده شده اى؟ به سوى عرب يا عجم يا ما؟

* امام صادق(ع) مى فرمايد:
(لايحبّنا من العرب والعجم وغيرهم من النّاس الاّ اهل البيوتات والشرف و….)5
عرب و عجم و غير آنها از مردم ما را دوست ندارند مگر شخصيتهاى برجسته و شريفان و….

عجم كدام گروه غير عرب هستند؟
روايات گذشته نشان داده كه به همه غير عربها (عجم) گفته نمى شده است. پس از جست وجو احاديثى را يافتيم كه نشان مى دهد آن گروه ايرانيانند و به روايتى بر نخورديم كه به جز ايرانيان (عجم) اطلاق گردد:

* (انّما سمّت العجم شهورها بآبان ماه و آذرماه و غيرهما….)6
عجم ها ماههاى خود را آبان ماه و آذر ماه و غير آنها ناميده اند.

روشن است كه در بين ايرانيان ماهها آبان و آذر و… ناميده مى شوند.

* معلّى بن خنيس مى گويد: امام صادق(ع) به من فرمود:
آيا با نوروز آشنايى دارى؟
عرض كردم:
فدايت گردم اين روز روزى است كه عجم آن را بزرگ مى شمارد و در اين روز به يكديگر هديه مى دهند.)7

* در پايان روايت بالا امام صادق(ع) مى فرمايد:
(ما من يوم فيروز الاّ ونحن نتوقّع فيه الفرج لأنّه من ايّامنا وايّام شيعتنا حفظته العجم وضيّعتموه انتم.)
هيچ نوروزى فرا نمى رسد مگر اين كه در انتظار فرج هستيم; زيرا اين روز از روزهاى ما و شيعيان ماست كه عجم آن را حفظ كرده ولى شما آن را از بين برديد.

روشن است كه تنها ايرانيان نوروز را بزرگ مى شمارند و آن را حفظ كرده اند.

* در جنگ احزاب هنگامى كه پيامبر اكرم(ص) با مهاجران و انصار رايزنى فرمود سلمان گفت:
(انّ العجم اذا حزبها امر مثل هذا اتّخذوا الخنادق حول بلدانهم وجعلوا القتال من وجه واحد.)8
هرگاه براى عجم چنين مشكلاتى پيش آيد پيرامون شهرهاى خود را خندق مى كنند و از يك سوى مى جنگند.

دور است كه تمام غير عربها هنگام جنگ همين شيوه را به كار بسته باشند. وقتى سلمان فارسى مى گويد: عجم چنين مى كنند مراد او ايرانيان است.

* يك روز عمر با نگرانى و هراس بر منبر رفت و گفت: اهالى همدان اصفهان رى قومس9 و نهاوند هم پيمان شده اند تا عربها را از سرزمين خود بيرون كرده به جنگ ما بيايند. سپس از حاضرين نظر خواست. هر كس نظر خود را اظهار كرد و اميرالمؤمنين(ع) ضمن سخنانى فرمود:

(امّا بعد فانّك ان اشحضت اهل الشّام من شامهم سارت الرّوم الى ذراريهم وان اشحضت اهل اليمن من يمنهم سارت الحبشة الى ذراريهم… وامّا ذكرك كثرة العجم ورهبتك من جموعهم فانّا لم نكن نقاتل على عهد رسول اللّه(ص) بالكثرة….)10

اگر اهل شام را از شام احضار نمايى روميان آهنگ فرزندانشان مى كنند و اگر اهل يمن را از يمن احضار كنى اهل حبشه به فرزندانشان باز مى گردند…. و امّا در مورد فراوانى عجم و ترسيدن از جمعيت ايشان كه سخن گفتى بايد بگويم: ما در زمان رسول خدا(ص) با تكيه به فراوانى نيرو نمى جنگيديم….

* (من بنى فى ارض الاعاجم فعمل بنيروزهم و مهرجانهم فهو منهم.)11
هركس در سرزمين عجم ها بنايى بسازد و به نوروز و عيد مهرگان12 عمل كند از عجم ها به شمار مى آيد.

* پيامبر اسلام(ص) مى فرمايد:
(ابشروا يا بنى فروخ! فلو كان الايمان معلقاً بالثريّا لاتناله العرب لنا له العجم.)13
بر شما بشارت باد اى فرزندان فرّوخ! اگر ايمان به ستاره ثريا آويزان باشد عرب به آن دست نمى يابد امّا عجم به آن خواهد رسيد.

با توجه به اين كه واژه (فرّخ) فارسى و به معناى فرخنده است و اين كه مضمون اين حديث بارها از جانب پيامبر(ص) درباره ايرانيان گفته شده مى توان گفت: مراد از (بنى فرّوخ) ايرانيان هستند.14


عجم در كلام محدّثان
از عبارات دو تن از محدّثان استفاده مى شود كه به ايرانيان (عجم) گفته مى شده است.

1 . شيخ صدوق مى نگارد:
(لعبد المطلب عشرة اسماء تعرفه بها العرب وملوك القياصرة وملوك العجم وملوك الحبشة….)15
عبدالمطلب ده نام داشت كه عرب و قيصرها و پادشاهان عجم و پادشاهان حبشه… به آن نامها او را مى شناختند.

2 . علامه مجلسى در بحار جلد 20 صفحه 377 عنوان يكى از بابها را اين گونه نگاشته است:
(باب 21 مراسلاته(ص) الى ملوك العجم والروم وغيرهم.)

در بحار جلد 48 صفحه 305 قسمتى از كلام اميرالمؤمنين(ع) درباره قيام حضرت مهدى (ع) آورده شده است:
(كأنّى اسمع صهيل خيلهم وطمطمة رجالهم.)
گويا شيهه اسبهاى آنان [ياوران حضرت مهدى(ع)] و طمطمه مردان را مى شنوم.

از آن جا كه در يكى از كتابها كلمه (طمطمه) واژه اى عجمى معرّفى شده علاّمه مجلسى نتيجه مى گيرد كه ياران حضرت مهدى(ع) به فارسى سخن مى گويند. بنابراين علاّمه مجلسى عجم را ايرانيان مى دانسته است.

نتيجه: از كاربردهاى گوناگون واژه (عجم) چنين بر مى آيد كه در روايات هر جا واژه (عجم) بدون قرينه اى به كار رفته باشد نمى توان عجم را تمام غيرعرب دانست بلكه ذهن به ايرانيان انصراف پيدا مى كند. چنانچه در مجمع البحرين (عجم) به (فُرْس) معنى شده است. از آنچه گفتيم روشن مى شود كه (عجم) در روايات زير ظهور در ايرانيان دارد:

* امام باقر(ع) مى فرمايد:
(اصحاب القائم ثلاثماة وثلاثة عشر رجلاً اولاد العجم.)16
اصحاب حضرت قائم(ع) 313 تن ايرانى هستند.

* امام على(ع) مى فرمايد:
(كأنّى بالعجم فساطيطهم فى مسجد الكوفة يعلّمون النّاس القرآن كما انزل.)17
گويا خيمه هاى ايرانيان را در مسجد كوفه مى بينم كه قرآن را همان گونه كه نازل شده ياد مى دهند.

* امام صادق(ع) مى فرمايد:
(لو انزل القرآن على العجم ما آمنت به العرب وقد نزل على العرب فآمنت به العجم فهذه فضيلة العجم.)18
اگر قرآن به ايرانيان نازل مى شد عرب به آن ايمان نمى آورد ولى بر عرب نازل شد و ايرانيان به آن ايمان آوردند. اين فضيلتى است براى ايرانيان.

* پيامبر اكرم(ص) فرمود:
(معاشر قريش! تضربون العجم على الاسلام هذا واللّه ليضربنّكم عليه عوداً.)19
اى گروه قريش! شما ايرانيان را به خاطر اسلام با شمشير مى زنيد. به خدا سوگند آنان در آينده شما را براى بازگرداندن به اسلام با شمشير مى زنند.


پى‏نوشت‏ها:
1 . (بحارالانوار) علامه مجلسى ج108/38.
2 . همان مدرك ج277/5.
3 . (كنز العمال) ج589/14.
4 . (امالى) شيخ صدوق 187/.
5 . (بحارالانوار) ج149/27.
6 . همان مدرك ج150/14.
7 . همان مدرك ج92/56.
8 . همان مدرك ج32/18.
9 . از نواحى ايران.
10 . (ارشاد) شيخ مفيد ج28/1 ـ 209.
11 . (كنزالعمال) ج408/15.
12 . مهرگان يكى از عيدهاى باستانى ايرانيان است.
13 . (تاريخ اصبهان) ج4/1 51.
14 . (ايرانيان مسلمان در صدر اسلام)/48 .
15 . (بحارالانوار) ج127/15.
16 . همان مدرك ج369/52.
17 . (ميزان الحكمه) محمد محمدى رى شهرى ج355/1 مركز انتشارات دفتر تبليغات حوزه علميه قم.
18 . همان مدرك ج2391/3.
19 . (نفس الرحمن فى فضائل سلمان) تحقيق: جواد قيومى199/.


منبع: مجله حوزه (شماره 83)