" دروغ " در آيات و روايات


مفاسد دروغ :
يكى از وصاياى جناب رسول اكرم، صلّى اللّه عليه و آله، ملازمت با راستى واجتناب از دروغ است، كه از تقديم ذكر آن معلوم مى‏شود كه در نظر محترمشان بيشتر از ساير وصايا اهميت داشته. و ما ذكر مفاسد كذب را مقدم مى‏داريم بر مصالح صدق. پس بدان كه اين رذيله از امورى [است‏] كه عقل و نقل متفق بر قبح و فسادش هستند. و خود آن في نفسه از كبائر و فواحش است، چنانچه اخبار دلالت بر آن دارد. و علاوه، گاه شود كه بر آن مترتب شود مفاسد ديگرى كه قبح و فسادش كمتر از اين موبقه نيست. بلكه گاهى شود كه به واسطه كشف يك دروغ، انسان به طورى از درجه اعتبار پيش مردم ساقط مى‏شود كه تا آخر عمر جبرانش را نتوان كرد. خدا نكند كسى معروف شود به دروغگويى كه هيچ چيز شايد بيشتر از اين به حيثيت انسان لطمه نمى‏زند. و علاوه بر اين‏ها، مفاسد دينى و عقوبات اخروى آن نيز بسيار است. و ما به ذكر بعضى از احاديث شريفه در اين باب اكتفا مى‏نماييم، و چون مطلب از امور واضحه رايجه است از طول كلام اجتناب مى‏نماييم.

روى في الوسائل عن محمّد بن يعقوب بإسناده عن أبي جعفر، عليه السلام، قال:
«إنّ اللّه عزّ و جلّ جعل للشّرّ أقفالا، و جعل مفاتيح تلك الأقفال الشّراب، و الكذب شرّ من الشّراب. »
«فرمود حضرت باقر العلوم، عليه السلام: خداى تعالى قرار داد براى شرّ قفلهايى، و كليدهاى آن قفلها را شراب قرار داد، و دروغگويى از شراب بدتر است».

اكنون قدرى تفكر كن در اين حديث شريف كه از عالم آل محمد، عليهم السلام، صادر شده است، و در كتابى كه مرجع تمام علماى امت است مذكور گرديده و تمام علما، رضوان اللّه عليهم، آن را قبول فرمودند، ببين آيا راهى براى عذر باقى مى‏ماند؟ آيا اين سهل انگارى از دروغ جز از ضعف ايمان به اخبار اهل بيت عصمت (ع) از چيز ديگر مى‏شود؟ ما صور غيبيه اعمال را نمى‏دانيم و ارتباطات معنويه ملك و ملكوت را واقف نيستيم، از اين جهت از اين نحو اخبار تحاشى مى‏كنيم و امثال اين‏ها را حمل به مبالغه مثلا مى‏نماييم، و اين خود طريقه باطلى است كه از جهل و ضعف ايمان مى‏باشد. فرضا كه اين حديث شريف را به مبالغه حمل كنيم، آيا اين مبالغه بايد بموقع باشد؟ آيا هر چيزى را مى‏شود گفت از شراب بدتر است، يا بايد طورى شرّ آن عظيم باشد كه با مبالغه توان گفت از شراب بالاتر است؟

وبإسناده عن أبي جعفر، عليه السّلام، قال:
«الكذب هو خراب الإيمان.»
«فرمود حضرت باقر العلوم، عليه السلام، كه دروغگويى خرابى ايمان است».

حقيقتا اين طور اخبار دل انسان را مى‏لرزاند و پشت انسان را مى‏شكند. گمان مى‏كنم كه دروغ از مفاسد اعمالى است كه از بس شايع است قبحش بكلى از بين رفته ولى يك وقت تنبه پيدا مى‏كنيم كه ايمان كه سرمايه حيات عالم آخرت است به واسطه اين موبقه از دست ما رفته و خود ما نفهميديم.

و از حضرت ثامن الائمة، عليهم السلام، روايت شده كه فرمود:
«از حضرت ختمى مرتبت سؤال شد آيا مؤمن جبان و ترسو مى‏شود. فرمود آرى. سؤال شد آيا بخيل مى‏شود؟ فرمود آرى. عرض شد آيا كذّاب مى‏شود؟ فرمود نه.»

و از حضرت صدوق الطايفه منقول است كه فرمود از فرمايشات رسول خداست:
«أربى الرّبا الكذب. »
«دروغ از ربا بالاتر است.»

با آنكه تشديد در امر ربا به طورى شده است كه انسان را به حيرت در مى‏آورد.

و از امورى كه انسان بايد ملتفت آن باشد اين است كه دروغ به عنوان شوخى و مزاح هم در اخبار از آن تكذيب شده است و تشديد در امر آن گرديده، و علما فتواى به حرمت آن نيز مى‏دهند. چنانچه صاحب وسائل، رحمه اللّه، در عنوان باب، كه مطابق فتواى اوست، فرموده:
«باب تحريم الكذب في الصغير و الكبير و الجدّ و الهزل عدا ما استثنى.

و از كافى شريف سند به حضرت باقر، عليه السلام، رساند كه فرمود:
حضرت على بن الحسين، عليهما السلام، به فرزندان خود مى‏فرمود:
«بپرهيزيد از دروغ كوچك و بزرگ در تمام سخنهاى خود، چه جدّى باشد يا شوخى، زيرا كه انسان اگر در امر كوچك دروغ گفت، جرئت پيدا مى‏كند بر امر بزرگ. آيا نمى‏دانيد كه پيغمبر خدا، صلّى اللّه عليه و آله، فرمود كه «بنده خدا راستى را پيشه خود مى‏كند تا آنكه خداوند او را صدّيق مى‏نويسد، و دروغسرايى را پيشه خود مى‏كند تا آنكه خداى تعالى او را كذّاب مى‏نويسد. »

و در كافى سند به جناب اصبغ بن نباته رساند،
قال قال أمير المؤمنين، عليه السّلام:لا يجد عبد طعم الإيمان حتّى يترك الكذب هزله وجدّه.«»
«نمى‏چشد بنده‏اى مزه ايمان را، مگر آنكه ترك كند دروغ را در شوخى و جدّى».

و در وصاياى رسول اكرم، صلّى اللّه عليه و آله، به حضرت ابا ذر غفارى است:
«يا أبا ذرّ، ويل للّذى يحدّث فيكذب ليضحك به القوم. ويل له، ويل له.»
«واى بر كسى كه نقل كلامى كند به دروغ تا مردم بخندند به آن. واى بر او، واى براو».

اكنون با اين همه اخبار و تشديدات رسول خدا و ائمه هدى، عليهم السلام، خيلى جرائت و شقاوت مى‏خواهد كه انسان اقدام به اين امر بزرگ و خطيئه مهمه نمايد. و چنانچه دروغگويى از مفاسد بسيار مهمه شمرده شده، صدق لهجه و راستى گفتار از محاسن بسيار مهم است. و در اخبار اهل بيت از آن مدح بليغ شده است، و ما به ذكر بعض آن اكتفا مى‏نماييم.

محمّد بن يعقوب بإسناده عن أبي عبد اللّه، عليه السّلام، قال:
«كونوا دعاة للنّاس بالخير بغير ألسنتكم ليروا منكم الاجتهاد و الصّدق و الورع.»
فرمود:
«باشيد دعوت كنندگان مردم به نيكويى به غير زبانهاى خويش، تا ببينند از شما جدّيت در امر خير و عبادت و راست گفتارى و پرهيزگارى را».

و جناب صدوق سند به رسول خدا، صلّى اللّه عليه و آله، رساند كه فرمود:

«نزديكترين شما به من روز قيامت و لازمترين اشخاص بر من شفاعت او، راستگويان شماست در حديث، و ادا كننده‏ترين شماست امانت را، و نيكوترين شماست در خلق، و نزديكترين شماست به مردم»
( چهل‏حديث ص : 471 )

موارد تجويز دروغ‏
دروغ حرام است، زيرا در آن زيانى متوجّه مخاطب يا غير اوست، يا موجب مى‏شود كه مخاطب به خلاف واقع معتقد شود و اين سبب جهل او مى‏گردد. اين گونه دروغ با اينكه آسان‏ترين و كم‏گناهترين درجات آن است نيز حرام است، زيرا القاء خلاف واقع به ديگرى و سبب جهل او شدن جايز نيست جز اينكه هرگاه به دست آوردن مصلحت مهمّى متوقّف بر دروغ باشد، و با راستگوئى نمى‏توان به آن رسيد، حرمتش بر طرف مى‏شود و گناهش از ميان مى‏رود، و اگر تحصيل اين مصلحت واجب باشد، مانند نجات مسلمانى از قتل و اسارت، يا حفظ آبرو يا مال محترم او، دروغ در اين صورت واجب مى‏شود. و اگر آن مصلحت به حد وجوب نرسد ولى راجح باشد، دروغ جايز يا مثل آن مصلحت راجح است، مانند اصلاح بين مردم و غلبه بر دشمن در جنگ، و دلشاد و خشنودكردن همسر، و اخبارى وارد شده كه هر گاه به دست آوردن اين مقاصد سه‏گانه متوقّف بر دروغ باشد گفتن آن جايز است، چنانكه روايت شده است كه:

«رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلّم در چيزى دروغ رارخصت نمى‏داد مگر در سه مورد: سخن دروغى كه آدمى به قصد اصلاح بگويد، سخن دروغى كه در جنگ بگويد، و سخنى كه زن و شوهر با يكديگر گويند».

و فرمود:«ليس بكذّاب من أصلح بين اثنين فقال خيرا».

«هر كه ميان دو تن اصلاح دهد و سخن نيكوئى بگويد دروغگو نيست».

و فرمود:«كلّ الكذب يكتب على ابن آدم، إلا رجل كذب بين رجلين يصلح بينهما».

«هر دروغى به فرزند آدم نوشته مى‏شود مگر مردى كه با دو كس دروغ گويد كه ميانشان اصلاح دهد».

و فرمود: «همه دروغها ناگزير ثبت مى‏شود مگر دروغى كه مرد در جنگ بگويد، كه جنگ خدعه كردن است، يا وقتى ميان دو كس كدورت و ملالى باشد و ميانشان اصلاح كند، يا مرد با زن خود سخنى گويد كه او را خوشدل سازد».

و فرمود:«لا كذب على المصلح»

«بر اصلاح كننده دروغى نيست».

و امام صادق عليه السّلام فرمود:«كلّ كذب مسئول عنه صاحبه يوما إلا كذبا فى ثلاثة: رجل كائد في حروبه فهو موضوع عنه، او رجل أصلح بين اثنين يلقى هذ بغير ما يلقى به هذا، يريد بذلك الإصلاح ما بينهما، او رجل وعد أهله شيئا و هو لا يريد أن يتمّ لهم».

«هر دروغگوئى در يك روزى مورد بازخواست و پرسش است مگر در سه چيز:

مردى كه در جنگ نيرنگ زند كه گناهى بر او نيست، يا مردى كه ميان دو كس اصلاح كند كه با اين برخوردى كند غير از آنچه با ديگرى برخورد كند (يعنى سخنى از قول يكى به ديگرى بگويد كه نگفته)، و مرادش از اين كار اصلاح بين آن دو باشد، يا مردى كه به خانواده خود چيزى وعده دهد كه قصد انجام آن را نداشته باشد (يا نمى‏تواند يا بر او واجب نيست)».

و فرمود:«الكلام ثلاثة: صدق و كذب و إصلاح بين النّاس».

«سخن سه گونه است: راست و دروغ و اصلاح ميان مردم»، پرسيدند:

اصلاح ميان مردم چيست؟ فرمود:«تسمع في الرّجل كلا ما يبلغه فتخبث نفسه، فتلقاه و تقول: قد سمعت من فلان فيك من الخير كذا و كذا، خلاف ما سمعت منه»

«از كسى سخنى درباره ديگرى مى‏شنوى كه اگر به گوشش برسد بد دل مى‏شود، و تو او را ببينى و بگوئى: از فلانى شنيدم كه درباره تو چنين و چنان ذكر خير مى‏كرد، بر خلاف آنچه شنيدى».

( علم‏اخلاق‏اسلامى ج : 3 ص : 430 )

علاج دروغ‏
راه معالجه دروغ اين است كه نخست در آيات و اخبارى كه در ذم آن وارد شده بينديشد، تا بداند كه اگر آن را ترك نكند هلاك ابدى گريبانگيرش خواهد شد.

سپس به ياد داشته باشد كه هر دروغگوئى از دلها و نظرها مى‏افتد و كسى به سخن او اعتنا نمى‏كند، و چه بسيار كه دروغ گفتن باعث رسوائى نزد مردم مى‏شود. و از اسباب افتضاح او اين است كه خداى سبحان فراموشى را بر او مسلّط مى‏كند، تا آنجا كه اگر چيزى بگويد گفته خود را از ياد مى‏برد و خلاف گفتار خود مى‏گويد و

رسوا مى‏گردد. و سخن امام صادق عليه السّلام به اين معنى اشاره دارد كه مى‏فرمايد:

«از چيزهائى كه خداوند بر دروغگويان گماشته است نسيان است».

پس از آن در آيات و اخبارى كه در ستايش ضد آن - يعنى راستگوئى - وارد شده تأمل كند، و بعد از اين اگر دشمن خود نباشد در هر سخنى كه مى‏خواهد بگويد نخست بينديشد و تفكّر كند، پس اگر دروغ باشد ترك نمايد و از همنشينى فاسقان و دروغگويان اجتناب كند، و با صالحان و راستگويان همنشين شود.

(علم‏اخلاق‏اسلامى ج : 3 ص : 440 )

دروغ از ديدگاه قرآن‏
در قرآن مجيد دروغ و تزوير در رديف شرك به خدا قرار گرفته است، چنانكه مى‏فرمايد:

«... فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الاوْثانِ وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ».( 22: 30)

... از پليديها يعنى بتها اجتناب كنيد و از سخن باطل و بى‏اساس [: دروغ‏] بپرهيزيد.

دروغگو ايمان ندارد:

قرآن مجيد دروغگويان را مؤمن نمى‏داند و آنان را در رديف كفّار و منكران آيات الهى قرار مى‏دهد و مى‏فرمايد:

«انَّما يَفْتَرِى الْكَذِبَ الَّذينَ لا يُؤمِنُونَ بِاياتِ اللَّهِ وَ اولئِكَ هُمُ الْكاذِبُونَ». 16: 105

تنها كسانى مطالب دروغ را به خدا مى‏بندند كه ايمان به آيات خدا ندارند و دروغگويان واقعى آنها هستند.

محروم شدن از هدايت الهى:

چنانكه مى‏فرمايد:

«... إنَّ اللَّهَ لا يَهْدى مَنْ هُوَ كاذِبٌ كَفّارٌ».( 39: 3)

... خداوند آن كس را كه دروغگو و كفران كننده است هدايت نمى‏كند.

و نيز مى‏فرمايد:

«... انَّ اللَّهَ لا يَهْدى مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذّابٌ».( 40: 28)

... خداوند كسى را كه اسرافكار و دروغگو است هدايت نمى‏كند.

دروغگو از رحمت خدا به دور است:

در آيه مباهله و آيات مربوط به لعان، دروغگويان مورد لعن الهى قرار گرفته‏اند. در آيه مباهله مى‏فرمايد:

«... فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْكاذِبينَ». (3: 61)

... آنگاه لعنت خدا را بر دروغگويان قرار مى‏دهيم.

و در آيه لعان مى‏فرمايد:

«... انَّ لَعْنَةَ اللّهِ عَلَيْهِ انْ كانَ مِنَ الْكاذِبينَ».( 24: 7)

... به راستى لعنت خدا بر او باد اگر از دروغگويان باشد.

هر چند اين آيات عموميت نداشته و در بخش خاصّى از دروغ نازل شده است لكن في الجمله اشعار مى‏دارد بر اينكه سر انجام دروغگو به لعن و طعن الهى منتهى مى‏شود.

حال با توجه به اينكه دروغگو در لسان وحى مورد لعن خدا و طعن خلق قرار گرفته است، بى‏تناسب نيست كه پيرامون پاره‏اى از عناوين و خصوصيات مربوط به لعن توضيح مختصرى داشته باشيم. باشد كه اين توضيح موجب تنبّه مؤمنان گردد تا در كنترل زبان خويش بيشتر مراقبت كنند.

(نقطه‏هاى‏آغازدراخلاق‏عملى ص : 249 )

دروغ در احاديث:
دروغ در رديف شرك به خدا
رسول گرامى اسلام صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود:
«الا اخبركم باكبر الكبائر: الاشراك باللّه و عقوق الوالدين و قول الزّور اى الكذب ».
آيا شما را از بزرگترين گناهان خبر ندهم؟ بزرگترين گناه شرك به خدا و بدرفتارى نسبت به پدر و مادر و دروغ گفتن است.

دروغ كليد گناهان‏
حضرت امام حسن عسكرى عليه السلام فرمود:
«جعلت الخبائث كلّها في بيت و جعل مفتاحها الكذب ».
تمام پليديها در خانه‏اى نهاده شده و كليد آن دروغ است.

دروغ از شراب بدتر است‏
امام باقر عليه السلام فرمود:
«إنّ اللّه عزّ و جلّ جعل للشّر أقفالا و جعل مفاتيح تلك الاقفال الشّراب، و الكذب شرّ من الشّراب ».
خداوند متعال براى شرّ و بدى قفلهايى قرار داده و كليد آن قفلها شراب است و دروغ از شراب هم بدتر است.

دروغ سبب خرابى ايمان‏
امام باقر عليه السلام فرمود:
«إنّ الكذب هو خراب الايمان ».
دروغ ويران كننده ايمان است.

دروغ و روسياهى‏
رسول گرامى اسلام صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود:
«الكذب يسوّد الوجه ».
از دروغ گفتن خوددارى كنيد زيرا انسان را روسياه مى‏كند.

دروغ با ايمان سازگار نيست‏
عن أبي الحسن الرّضا عليه السّلام قال‏سئل رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلّم:
«يكون المؤمن جبانا؟ قال نعم، قيل و يكون بخيلا؟ قال نعم، قيل يكون كذّابا؟ قال: لا. »امام رضا عليه السّلام روايت مى‏كند كه از پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلم سؤال شد: آيا انسان با ايمان ممكن است ترسو باشد؟ فرمود: آرى. سؤال شد: امكان دارد بخيل باشد؟ فرمود: آرى. گفتند: آيا ممكن است دروغگو باشد؟ فرمود: نه.

دروغگو از درگاه خدا طرد مى‏شود

امام سجاد عليه السّلام در مقام نيايش مى‏گويد:

«او لعلّك وجدتنى في مقام الكاذبين فرفضتنى ».

خدايا شايد مرا در جايگاه دروغگويان يافتى كه به حال خود رهايم كردى.

دروغگو مستوجب لعن فرشتگان است‏

در حديثى از رسولخدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نقل شده است كه فرمود:

«المؤمن إذا كذب من غير عذر لعنه سبعون ألف ملك و خرج من قلبه نتن حتّى‏

يبلغ العرش فيلعنه حملة العرش ».

هرگاه مؤمن بدون عذر دروغ بگويد هفتاد هزار فرشته او را لعنت مى‏كنند و از قلبش بوى گندى بيرون مى‏آيد كه تا به عرش مى‏رسد، آنگاه نگهبانان عرش بر او لعن مى‏فرستند.

دروغ علامت نفاق است‏

رسولخدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود:

«ثلاث من كنّ فيه فهو منافق و ان صام و صلّى و زعم أنّه مسلم اذا حدّث كذب، و إذا وعد اخلف، و اذا ائتمن خان ».

سه خصلت است كه در هر كس باشد منافق است هر چند روزه بگيرد و نماز بخواند و خود را مسلمان بداند:

1. در امانت خيانت كند.

2. در سخن دروغ بگويد.

3. در وعده تخلّف كند.

دروغ بدترين رباها

رسولخدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود:

«أربى الرّبا الكذب ».

بدترين و بالاترين رباها دروغ است (زيرا در رباى اقتصادى سرمايه افراد از ميان مى‏رود لكن در دروغ اصل ايمان خدشه‏دار مى‏شود).

دروغ بدترين بيمارى‏

حضرت على عليه السّلام فرمود:

«... و علّة الكذب أقبح علّة ».

بيمارى دروغ زشت‏ترين بيمارى است.

محروميت از نماز شب‏

يكى از گناهانى كه توفيق نماز شب را از انسان سلب مى‏كند دروغ گفتن است. امام صادق عليه السّلام فرمود:

«إنّ الرّجل ليكذب الكذبة فيحرم بها صلوة اللّيل ».

مردى كه دروغ بگويد به خاطر آن [دروغ‏] از خواندن نماز شب محروم مى‏شود.

روزى انسان در ارتباط با دروغ‏

پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلم فرمود:

«الكذب ينقص الرّزق ».

دروغ روزى انسان را كم مى‏كند.

دروغ فراموشى مى‏آورد

امام صادق عليه السّلام فرمود:

«إنّ ممّا أعان اللّه على الكذّابين النّسيان ».

خداوند فراموشى را بر دروغ پردازان مسلّط مى‏سازد.

خلاصه بحث‏
از مجموعه آنچه گذشت استفاده مى‏شود كه دروغ از آفات زبان و خراب كننده ايمان است. دروغ در دنيا و آخرت انسان را از رحمت الهى محروم و در ميان مردم بى اعتبار مى‏كند. دروغ اعتماد عمومى را سلب و جامعه را به بيمارى نفاق دچار مى‏سازد و جالب‏ترين نكته كه در اخبار آمده آن است كه: علت اصلى دروغ، عقده حقارت و خود كم‏بينى انسان دروغگو است و اين يكى از نكات روانى است كه به عنوان روان‏شناسى اخلاقى در كلمات معصومين عليهم السّلام به آن اشاره شده است.

يك نكته مهم ديگر:
انسان علاوه بر آنكه لازم است خود از دروغ گفتن بپرهيزد بايستى از همنشينى و دوستى با افراد دروغگو نيز خوددارى كند. در اين باره به چند حديث توجه نماييد:

عن أبي عبد اللّه عليه السّلام قال:
كان أمير المؤمنين صلوات اللّه عليه إذا صعد المنبر قال: ينبغي للمسلم أن يتجنّب مؤاخاة ثلاثة: «الماجن الفاجر و الأحمق و الكذّاب... أمّا الكذّاب فإنّه لا يهنئك معه عيش، ينقل حديثك و ينقل إليك الحديث، كلّما أفنى احدوثة مطّها (مطرها) باخرى مثلها حتّى إنّه يحدّث بالصّدق فما يصدّق و يفرّق بين النّاس بالعداوة فينبت السّخائم فى الصّدور فاتّقوا اللّه عزّ و جلّ و انظروا لأنفسكم. »

از امام صادق عليه السّلام نقل شده است :
كه امير المؤمنين صلوات اللّه عليه مكرر بالاى منبر مى‏فرمود: سزاوار است انسان مسلمان از دوستى با سه كس دورى كند:
1- پرروى بي باك و تبهكار
2-. احمق.
3- دروغگو

سپس در باره دروغگو فرمود: زندگى كردن با دروغگو براى تو سزاوار نيست، چون سخنان تو را براى ديگران و سخنان ديگران را براى تو بازگو مى‏كند و هرگاه داستانى را به پايان رساند داستان ديگرى به آن مى‏افزايد تا آنجا كه اگر راست گويد كسى باور نكند. دروغگو ميان مردم دشمنى و عداوت ايجاد مى‏كند و در سينه‏ها تخم كينه مى‏افشاند. پس، تقواى الهى را پيشه كنيد و مواظب خود باشيد كه با چه كسى طرح دوستى مى‏افكنيد.

امام باقر عليه السّلام فرمود:
«لا تقارن و لا تواخ أربعة الاحمق و البخيل و الجبان و الكذّاب... أمّا الكذّاب فإنّه يصدق و لا يصدّق. »
به چهار كس نزديك نشو و با آنها معاشرت مكن:
1. احمق 2. بخيل 3. ترسو 4. دروغگو [آنگاه فرمود:] امّا دروغگو اگر راست هم بگويد انسان نمى‏تواند باور كند.

و امير مؤمنان عليه السّلام در ضمن حديثى به امام مجتبى عليه السّلام فرمود:
«... إيّاك و مصادقة الكذّاب فإنّه كالسّراب يقرّب عليك البعيد و يبعّد عليك القريب.»
از دوستى با دروغگو بر حذر باش زيرا او مانند سراب است كه در نظرت دور را نزديك و نزديك را دور مى‏سازد.

از مجموع آنچه گفته شد استفاده مى‏شود كه معاشرت و همنشينى با اشخاص فاسد (كه يكى از آنها دروغگو است) خواه ناخواه در انسان اثر سوء و نا مطلوب باقى مى‏گذارد، چنانكه امير مؤمنان عليه السّلام فرمود:

«لا تصحب الشّرير فإنّ طبعك يسرق من طبعه شرّا و أنت لا تعلم.»

با اشخاص شرور معاشرت مكن كه طبيعت تو ناخودآگاه از او متأثّر مى‏شود.

بنابر اين، در انتخاب دوست بايستى دقّت كرد، كه هر كسى شايسته دوستى نيست، زيرا دوست و همنشين در تمام شئون زندگى انسان مؤثر است و همان گونه كه دوست خوب انسان را به كارهاى نيك وامى‏دارد، دوست بد و منحرف او را به سقوط مى‏كشاند و از هستى ساقط مى‏كند.

به بيان ديگر، دوست و همنشين ناخودآگاه در اخلاق و گفتار و كردار و رفتار و حتى عقايد انسان اثر مى‏گذارد، چنانكه رسولخدا صلّى اللّه عليه و آله و سلم فرمود:

«المرء على دين خليله و قرينه. »

انسان همكيش و هم مذهب دوست و رفيق خويش است.

و حضرت سليمان فرمود:

«لا تحكموا على رجل بشي‏ء حتّى تنظروا إلى من يصاحب فإنّما يعرف الرّجل بأشكاله و أقرانه و ينسب إلى أصحابه و أخدانه. »

اگر مى‏خواهيد در باره كسى قضاوت كنيد به دوستان او بنگريد، چون انسان به دوستان و نزديكانش شناخته مى‏شود و به همنشينان و دوستان خود نسبت داده مى‏شود.

حضرت على بن أبي طالب عليه السّلام در ضمن حديثى فرمود:

«... فمن اشتبه عليكم أمره و لم تعرفوا دينه، فانظروا إلى خلطائه، فإن كانوا أهل دين اللّه فهو على دين اللّه و إن كانوا على غير دين اللّه فلا حظّ له من دين اللّه. »

هرگاه وضع كسى بر شما مشتبه شد و دين او را نشناختيد به دوستانش نظر كنيد. اگر اهل دين و آئين خدا باشند او نيز پيرو آئين خدا است و اگر دوستان او بر آئين خدا نباشند او نيز بهره‏اى از آئين حق ندارد.

اگر انسان در اين امر مهم - يعنى در انتخاب دوست - دقّت و وسواس نداشته باشد در روز قيامت (كه خداوند آن را روز حسرت ناميده است) انگشت حسرت به دندان گرفته و مى‏گويد اى كاش فلانى را به دوستى نمى‏گرفتم، چنانكه مى‏فرمايد:

«وَ يَوْمَ يَعَضُّ الظّالِمُ عَلى‏ يَدَيْهِ يَقُولُ يا لَيْتَنِى اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبيلا. يا وَيْلَتى‏ لَيْتَنى لَمْ اتَّخِذْ فُلانا خَليلا. لَقَدْ اضَلَّنى عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ اذْ جائَني وَ كانَ الشَّيْطانُ لِلانْسانِ خَذُول»ا. 25: 27 - 29

و به خاطر بياور روزى را كه انسان ستمكار از شدت حسرت دستان خويش را به دندان گزد و بگويد: اى كاش همراهى با رسول خدا را برگزيده بودم. اى واى بر من كاش فلان [شخص گمراه‏] را دوست نگرفته بودم. او مرا از ياد حق بازداشت بعد از آنكه آگاهى به سراغ من آمده بود. [آرى،] شيطان هميشه مايه خوارى و گمراهى انسان است.

امام صادق عليه السّلام فرمود:
«من يصحب صاحب السّوء لا يسلم. »
كسى كه با رفيق بد همنشين شود سالم نمى‏ماند.

به اين جهت انسان بايد از مصاحبت با افراد ناپاك دورى گزيند و اگر خداى نخواسته گرفتار اين گونه دوستان شده تا فرصت باقى است وقت را غنيمت شمرد و از آنها كناره گيرى كند.

( نقطه‏هاى‏آغازدراخلاق‏عملى ص : 263 )


پي نوشتها:
1- نقطه‏هاى ‏آغاز در اخلاق ‏عملى.
2- علم ‏اخلاق ‏اسلامى.
3- چهل‏ حديث
 

منبع: وبلاگ هيئت امام حسن مجتبي عليه السلام