۵۰ روش ساده براى علاقه مند كردن فرزند به مطالعه

كتى اى . زاهلر
مترجم : سارا رئيسى



سخن ناشر
امروزه در جامعه اى ما والدين نقش ويژه اى در آموزش فرزندان خود به عهده گرفته اند. اين امر از يك سو به احساس مسئوليت و نگرانى آنها نسبت به آينده عزيزانشان مربوط مى شود، و از سوى ديگر ناشى از سهمى است كه نظام آموزشى كشور و مدارس به عهده آنها گذاشته اند.
به هر حال ، اغلب پدران و مادران در برابر اين مسئوليت خطير از اطلاعات و دانش كافى برخوردار نيستند و مشتاق اند كه بدانند چه بايد بكنند.
مجموعه (كليدهاى آموزشى كودكان و نوجوانان ) كه يك جلد از آن را در دست داريد، هدفش ارائه اى راهكارهاى عملى و شيوه هاى مؤ ثرى است كه مى تواند به والدين كمك كند تا فرزندانشان را در راه رشد علمى و آموزشى يارى كنند.
در ترجمه كتاب هاى اين مجموعه و در موارد محدودى ، مثال ها و جايگزين هايى كه براى خواننده ى ايرانى آشناتر و قابل استفاده تر باشد، به كار گرفته شده است .
نشر صابرين

مقدمه

سخنى با والدين
فكر مى كنم يكى از آدم هاى خوش اقبال بودم . خانه اى كه در آن بزرگ شدم پر از كتاب بود و والدينم هر دو به مطالعه عشق مى ورزيدند. خواندن را خيلى زود آموختم و پس از آن هميشه مى خوانم . هنوز هم تفريح مورد علاقه ام خواندن است .
دختر كوچكى دارم كه به كتاب هاى تصويرى علاقه مند است . در بغل من مى نشيند و صفحه هاى كتاب خود را ورق مى زند، گاهى نيز روى صفحه ها خم مى شود و اداى خواندن را در مى آورد. مطمئنم او نيز در آينده خوب مى تواند بخواند، اما اين اطمينان را از كجا مى توان به دست آورد؟
توانايى خواندن فرزند خود را نمى توانم با قطعيت پيش بينى كنم اما بهترين كارى كه مى توانم انجام بدهم اين است كه راه او را هموار كنم تا بتواند به ادبيات و متاب علاقه مند شود. از همان ابزارى استفاده مى كنم كه در اين كتاب پيشنهاد كرده ام : با هم خواندن ، به كتابخانه رفتن ، قصه تعريف كردن و فراهم آوردن محيطى مناسب براى مطالعه در خانه .
اين كه دخترم در امتحانات استاندارد نمره خوبى كسب كند يا از نظر سطح توانايى خواندن جزو بهترين بچه هاى كلاس باشد، براى من كافى نيست . مى خواهم به خواندن عشق بورزد، در داستان ها گم شود و در پايان هر داستان ، در حالى آن را كنار بگذارد كه تحت تاءثير آن قرار گرفته تغير كرده است . اما هر پدر و مادرى مى داند كه انتقال علايق خود به فرزندان كار ساده اى نيست . دخترم از هم اكنون نيز از خود اراده دارد. آيا او نيز به همان كتاب هاى علاقه خواهد داشت كه من داشتم ؟ احتمالا نه . آيا مى توانم با اين موضع كنار بيايم ؟ اميدوارم .
فعاليت ها و پيشنهادهاى اين كتاب به چهار بخش تقسيم مى شود. بخش ‍ اول (مطالعه را با هم تجربه كنيد) است . كارشناسان مطالعه با اين مسئله موافق اند كه مطالع والدين براى موفقيت بچه ها در خواندن ضرورى است . اما همه بر سر اين موضع توافق ندارند. همانطور كه خواهيد ديد، خواندن را مى توان به روشهاى مختلف در زندگى روزمره به كار برد و لازم نيست كه حتما مانند يك درس رسمى به آن پرداخت .
بخش دوم ، (مطالب خواندنى در دسترس قرار دهيد)، ممكن است غير معقول به نظر رسد اما من خانه هايى را ديده ام كه افراد آن كاملا هوشمند بوده اند اما تنها مطلب خواندنى كه در آنجا يافت مى شد يكى دو تا كتاب آشپزى ، يك مجله الكترونيك يا نوشته هاى پشت جعبه كيك آماده بوده است . درست كردن يك كتابخانه در منزل نه مشكل و نه پر هزينه است . روش آن را به شما خواهم گفت .
دو بخش آخر به رفتارهاى فرزندتان و به برخورد خودتان مربوط مى شود. در (رفتار بچه ها را اصلاح كنيد) چند روش استاندارد براى خواندن نقادانه ارائه داده ام كه به راحتى مى توانيد در خانه به كار گيريد.در (رفتار خود را اصلاح كنيد) نشان داده ام كه چگونه مى توانيد با تغيير فكر و رفتار خود توانايى هاى فرزندتان را افزايش دهيد. نمى گويم خودتان را از پايه عوض كنيد: تغييرات ساده ى شما وضعيت فرزندتان را بهبود خواهد بخشيد.
اين كتاب از آن كتاب هاى نيست كه از صفحه اول نا آخر بخوانيد و دوباره در قفسه بگذاريد، بلكه مجموعه اى است از پيشنهادها كه مى توانيد هنگام نياز از آن استفاده كنيد. در ابتداى هر فصل يك حكايت آورده ام كه ممكن است احساس آشنايى را در شما نيز زنده كند و بگويد. (آها! من هم چنين تجربه اى داشته ام !) دستورالعمل هاى زيادى نيز در كتاب آورده ام : چگونه براى تابستان برنامه مطالعه شخصى خود را تنظيم كنيد، چگونه در خانه نمايش اجرا كنيد، چگونه هنگام تعمير خانه تمرين خواندن كنيد، چگونه از روى تصاوير قصه بگوييد و الى آخر. فهرست كتاب هاى سرى ، داستان هايى
كه كارتون يا فيلم آن ساخته شده است ، كتاب هاى مربوط به مناسبت هاى ملى و مذهبى ، نوارهاى قصه و مجله هاى كودكان را نيز آورده ام . اين فهرست ها به شما كمك مى كند كتابخانه منزل خود را تاءسيس يا به آن چيزهايى اضافه كنيد.
وقتى كتابى را تمام مى كنم كه از آن لذت برده ام ، در بسيارى از اوقات دنبال كتاب هاى ديگرى درباره همان موضع يا از همان نويسنده مى گردم يا درباره موضوعى كه قبلا برايم ناشناخته بود با دوستان يا خانواده بحث مى كنم و آنچه را خوانده و آموخته ام در زندگى خود به كار مى گيرم . اگر اين كتاب را انتخاب كرده ايد نشان مى دهد كه دست داريد فرزندتان به خواندن علاقه مند شود. اما اين نقطه آغاز راه است . اميدوارم پيشنهادهايم به شما كمك كند تا افكار خود را نيز پروش دهيد و اميدوارم به اين نتيجه برسيد كه در تلاش خود براى پرورش فرزندى كه به خواندن علاقه مند است ، از منابع ديگر نيز كمك بگيريد.
كتى اى . زاهلر

بخش 1: مطالعه را با هم تجربه كنيد
1.بگذاريد فرزندتان ببيند كه شما مى خوانيد
وقتى براندن براى اولين بار به خانه ى جك رفت ، بيش از هز چيز مجذوب جعبه ى حيوانات شد. درون جعبه حيوانات يك لاك پشت كله سرخ و يك قورباغه بود كه از بركه گرفته بود. كارت هاى بازى جك نيز براى براندن جالب بود اما موضوع ديگرى نيز توجه براندن را جلب كرد: مادر جك به بچه ها خوش آمد گفته بود، براى آنها نوشابه ريخته بود و برگشته بود سراغ كتابى كه مشغول خواندنش بود.
براندن پرسيد: (مادرت چه كار مى كند؟)
جك سرش را بالا مرد و گفت : (لابد دارد كتاب مى خواند.)
براندن مكث كرد و بالاخره پرسيد: (مگر با اين سن و سالش به مدرسه مى رود؟)
اولين نشانه موفقيت بچه ها در مدرسه ، مطالعه در خانه است . براى اين كه بچه ها در خانه مطالعه كنند بايد يك الگوى رفتارى داشته باشند كه در خانه مطالعه مى كند. اگر والدين كتاب بخوانند، احتمالا فرزندانشان نيز اهل خواندن مى شوند. اگر والدين اهل مطالعه نباشند، احتمالا فرزندانشان نيز اهل مطالعه نخواهند شد به نظر اين بچه ها خواندن فعاليتى است كه صرفا به مدرسه مربوط مى شود.
پس خيلى ساده است : اگر مى خواهيد فرزندتان در مدرسه موفق باشد و اگر مى خواهيد به مطالعه عشق بورزد، اگر مى خواهيد فرزندتان را كتاب خوان بار بياوريد، خودتان بايد مطالعه كنيد.
اگر روزنامه صبح را هنگام صرف صبحانه تورق مى كنيد خوب است اما به هيچ وجه كافى نيست . آنچه فرزندتان نياز دارد اين است كه ببيند به طور مرتّب براى خواندن كتاب وقت زيادى مى گذاريد.
اگر اهل مطالعه نيستيد مقدارى كار مى برد:
بايد ببينيد كه به خواندن چه مطالبى علاقه داريد.
بايد در خانه كتاب داشته باشيد. (به روش هاى 16 و 25 مراجعه كنيد.)
بايد تلويزيون را خاموش كنيد. (به روش 46 مراجعه كنيد.)
بايد كارى در نظر بگيريد كه فرزندانتان در زمان مطالعه شما به آن بپردازند. (چطور است به آنها هم كتاب بدهيد؟)
هر چقدر هم كه كتاب خواندن برنامه زمانى شما را تحت فشار قرار دهد و از وقت شما براى انجام كارهاى ديگر بكاهد. نتيجه آن در طولانى مدت با ارزش است . اگر خودتان از مطالعه كردن لذت نمى بريد. چطور مى توانيد انتظار داشته باشيد فرزندتان لذت ببرد؟ اگر فكر مى كنيد فرزندتان بايد صرف اين كه بچه است كارى را انجام بدهد كه خود شما انجام نمى دهيد، كارتان از روى دورويى است . اگر وقت بگذاريد و كتاب بخوانيد به طور غير مستقيم به فرزندتان مى گوييد كه خواندن مهم است . اما اگر برايش ‍ سخنرانى كنيد و او را پند و اندرز دهيد و برايش موعظه كنيد، هرگز نمى توانيد اين پيام را به او منتقل كنيد.

2.اطلاعاتى را كه از مطالعه به دست مى آوريد، تقسيم كنيد
هر وقت كه جرامايا از فرزندش پرسيد: (امروز در مدرسه چه آموختى ) تنها جوابى كه مى شنيد اين بود: (چيز خواصى ياد نگرفتم ) اين بار تصميم گرفت كه سر ميز شام سر صحبت را جور ديگرى باز كند و گفت :
(امروز در روزنامه خواندم كه افرادى كه كلسترول طبيعى دارند مى تواند بدون اين كه با مشكلى رو به رو شوند روزانه دو تا تخم مرغ بخورند.)
همه بلافاصله شروع به صحبت كردند. پسر نوجوانش بهتندى گفت : (هر چه راجع به كلسترول مى گويند چرت است .)
همسرش با تعجب گفت : (اصلا اين طور نيست كلسترول خون عمويت بالاست و به همين دليل در خطر بيمارى قلبى است .)
دخترش گفت : (بله ، ولى اگر واقعا راست مى گويند چراهر چند ماه يك بار، نظرشان عوض مى شود؟ كتاب بهداشت ما پنج سال پيش چاپ شده و مطالبى كه در آن نوشته اند با آنچه امروز مى گويند كاملا تفاوت دارد.)
پسر جرامايا از جايش بلند شد و گفت : آگهى اين مجله را نگاه كنيد. تبليغ تخم مرغ است كه مى گويد حالا ديگر همه مى توانند تخم مرغ بخورند. مى بينيد، هنوز نتيجه تحقيقات منتشر نشده است كه تبليغ در مجله چاپ مى شود! فكر نمى كنيد مسئله كمى مشكوك است ؟)
جرامايا به پشتى صندلى خود تكيه داد. او از واكنش خانواده نسبت به سخنى كه بدون قصد و غرض به زبان آورده بود، جا خورده بود.
شما از مطلبى كه مى خوانيد، روزانه چيزهايى مى آموزيد. پس چرا آن را با خانواده خود در ميان نگذاريد؟ خبر كوتاه يك روزنامه ، شايعه اى كه در خبرنامه شركتتان چاپ شده يا آمارى كه در گزارش سالانه چاپ مى شود مى تواند جرقه يك بحث يا گفت وگو را بزند.
بعضى از بچه ها بيشتر به هدف سرگرمى كتاب مى خوانند و گاهى از اين كه مى توان با هدف كسب اطلاعات نيز مطالعه كرد، بى خبرند. گرچه از كتاب هاى درسى خود در مدرسه اطلاعاتى به دست مى آوردند اما اگر آنها را به حال خود بگذاريم مطالب علمى را انتخاب نمى كنند. اما بزرگسالان بيشتر به هدف اطلاعات مطالعه مى كنند نه به اين دليل كه دوست دارند، بلكه چون اين مطالب بخش عمده اى از كار روزانه ى آنها را تشكيل مى دهد.
اگر اطلاعاتى را كه از مطالعه خود به دست مى آوريد با فرزندانتان در ميان بگذاريد، مى توانيد آنها را براى خواندن به قصد كسب اطلاعات آماده كنيد. با اين كار به بچه ها مى فهمانيد كه به آنچه مى خوانيد علاقه داريد و دوست داريد آنها نيز به آن علاقه مند شوند. وقتى بچه ها مى بينند كه چگونه از اطلاعاتى كه به دست آورده ايد استفاده مى كنيد، ديگر كمتر از خواندن به قصد كسب اطلاعات خواهند ترسيد.
حتى مى توانيد فرزندانتان را تشويق كنيد اطلاعاتى را كه از خواندن به دست مى آوردند با شما در ميان بگذارند، اگر بپرسيد: )در كتاب علوم شما درباره كلسترول چه چيزى نوشته اند؟) جالب تر از آن است كه بپرسيد: )امروز در مدرسه چه چيزى ياد گرفتى ؟)
حتى يك هفته بعد از صحبت كلسترول در خانواده جرامايا سر ميز شام ، بحث همچنان داغ بود. دختر جرامايا يك بخش از كتاب بهداشت خودرا براى همه خوانده بود و همسر او نيز جزوه اى را زا مطب دكتر به خانه آورده بود.
پسرش با خواندن جزوه متقاعد شده بود كه كلسترول مى تواند مسئله آفرين باشد اما همچنان اعتقاد داشت كه كلكى در كار صنايع توليد تخم مرغ هست . از طرفى جرامايا نيز از اين كه ديگر مجبور نيست عبارت كليشه اى از بچه ها بپرسد، تا آنها نيز از سر بى حوصلگى جواب دهند، سرشار از شادى بود چون خانواده اش واقعا با هم ارتباط كلامى برقرار كرده بودند.

3.با صداى بلند بخوانيد
(لوك ) كه تازه خواندن ياد گرفته بود، هنگام خواندن كتاب داشتان خود، سر اين جمله گير كرد: (آن را به من بده ، دادش روباه .) او همه كلمات را مى توانست بخواند اما معنى جمله را نمى فهميد. فكر مى كرد شايد جمله بايد اين طور نوشته مى شد: (آن را به دادش من بده ، روباه .) يا (آن را به دادش روباه من بده ) لوك هنوز علائم نقطه گذارى را خوب نمى فهميد و كلمات را تك تك و با لحن يكسان مى خواند و به همين دليل نمى توانست معنى اين جمله خاص را بفهمد.
لوك بعدها از پدرش خواست كه داستان را با صداى بلند بخواند. پدرش ‍ قصه را با لحن مناسب خواند تا به جمله اسرار آميز رسيد و سپس قصه را تمام كرد. لوك تك تك كلمات داستان را فهميد.
درك مطلب بچه ها هنگام خواندن ، به طور طبيعى از توانايى آنها هنگام برقرارى ارتباط كلامى كمتر است . بچه ها هنگامى كه مدرسه را شروع مى كنند صدها كلمه را مى فهمند اما فقط چند كلمه را مى توانند بخوانند يا بخش كنند. اين اختلاف زمانى از بين مى رود كه بچه ها در خواندن مهارت به دست بياورند و كلماتى را كه قبلا به صورت شفاهى استفاده مى كردند، به طور مرتب به صورت نوشتارى ببينند.
علاوه بر آن سطح توانايى بچه ها در خواندن ، از سطح علايق آنها نيز پايين تر است . بچه هاى كلاس اول قادر به درك مطالبى بسيار پيچيده تر از )بابا آب داد) هستند. اما چون هنگام خواندن مهارت كافى براى درك مطلب نوشتارى پيچيده ندارند، دچار محدوديت مى شوند.
يكى از مهم ترين كارهايى كه مى توانيد در طول عمرتان براى بچه ها انجام بدهيد اين است كه با صداى بلند برايشان كتاب بخوانيد. اين كار را مى توانيد كمى بعد از تولد آنها شروع كنيد و تا پيش دبستانى و سال ها بعد نيز ادامه بدهيد. هنگامى كه با صداى بلند براى بچه ها كتاب مى خوانيد، فرصت خوبى پيدا مى كنيد كه نوشته ها را با هم تجربه كنيد. با اين كار فرزندانتان به زبان توجّه مى كنند و مهارت هاى ضرورى درك مطلب آنها كه در مدرسه و در سال هاى بعد به آن نياز دارند، پرورش مى يابد.
براى موفقيت تحصيلى بچه ها، درك مطلب ، پرورش دايره ى لغات و قدرت تشخيص لغات آنها با ميزانى كه والدين با صداى بلند برايشان كتاب مى خوانند رابطه ى مستقيم دارد. مهم تر از آن اين كه وقتى با صداى بلند كتاب مى خوانند رابطه ى مستقيم دارد. مهم تر از آن اين كه وقتى با صداى بلند كتاب مى خوانيد به بچه ها مى فهمانيد كه براى كتاب ارزش و اهميت قائليد و كتاب خواندن بخش مهمى از تعاملات خانوادگى شما را تشكيل مى دهد.
چگونه با صداى بلند بخوانيد
با حالت و لحن مناسب بخوانيد.
براى هر يك از شخصيّت ها از يك صداى خاص استفاده كنيد. از علائم نقطه گذارى كمك بگيريد تا لحن خواندنتان را عوض كنيد يا براى افزايش ‍ تاءثير خواندنتان مكث كنيد.
با علاقه بخوانيد و با متن درگير شويد.
اگر به طرح داستان يا مشكلات شخصيت هاى آن علاقه مند شده ايد به زبان بياوريد تا فرزندانتان بدانند. اگر اتفاقات هيجان انگيز است با لحنى هيجان زده بخوانيد، اگر ترسناك است با لحنى بخوانيد كه نشان ترس ‍ است .
از سؤ ال هاى جديد و هوشمندانه استفاده كنيد.
قبل از اين كه ورق بزنيد، از بچه ها بپرسيد كه به نظرشان چه اتفاقى خواهد افتاد. از آنها بخواهيد نام شخصيت هايى را كه در تصاوير ديده مى شوند، بگويند. (براى مطالب بيشتر درباره خواندن جدى و هوشمندانه مراجعه كنيد به روش 34.)
تماس چشمى برقرار كنيد.
شما بازيگر هستيد و فرزندتان تماشاچى . سرتان را بالا بياوريد و به حالت چهره فرزندتان توجه كنيد. همراه او بخنديد و براى اظهار نظر درباره روند داستان مكث كنيد.
اگر درباره مهارت يا صدايتان هنگام خواندن ، درباره توانايى تان براى انتخابِ كتاب يا ميزان وقتى كه مى توانيد براى اين كار بگذاريد نگرانى دارد، آن را برطرف كنيد. خواندن با صداى بلند مهم تر از اين است كه بتوانيد از آن چشم پوشى كنيد و هيچ وقت براى شروع اين كار دير نيست .

4.روزنامه را خانوادگى بخوانيد
پدرم هميشه اصرار دارد كه قسمت طنزهاى كاريكاتورى روزنامه باعث شد تا ما خواندن ياد بگيريم . وقتى ما سه خواهر و برادر خيلى كوچك بوديم ، او اين قسمت ها را برايمان مى خواند و وقتى من به كلاس اول رسيدم ، پدرم بنهانه مى آورد كه وقت ندارد و پيشنهاد مى كرد خودمان بخوانيم . انگيزه ى خواندن در درون ما تقويت شد: ما واقعا دلمان مى خواست بدانيم كه در اين تصاوير خوش آب رنگ چه مى گذرد. پس از مدتى من مى توانستم براى خواهر و برادر كوچك ترم بخوانم و بالاخره نيز هر سه مى توانستيم بر سر اين صفحات با هم بجنگيم و آنها را جدا از هم بخوانيم .
اگر فرصت كمى داريد كه با فرزندانتان و براى آنها بخوانيد، روزنامه مى تواند منجى شما باشد. سطح بيشتر روزنامه ها طورى است كه بچه هاى بين كلاس سوم دبستان و اول راهنمايى مى توانند آنها را بفهمند، و بيشتر روزنامه ها شامل سبك ها و انواع ادبى گوناگونى است . پس هر يك از اعضاى خانواده مى تواند مطلبى را كه باب طبع خود باشد در آنها پيدا كنند.
روزنامه هايى كه صفحات ويژه ى كودكان و نوجوانان يا ويژه نامه كودكان و نوجوانان چاپ مى كنند از همه بهتر است چون مطالب آن هم مناسب فرزندان دبستانى شماست و هم مناسب فرزند نوجوانتان . پس وقتى از راه مى رسيد همين طور روزنامه را نيندازيد و برويد. هدف شما مشاركت خانوادگى است پس بگذاريد فرزندانتان شما را در حال روزنامه خواندن ببينند.
اگر مى توانيد يك قدم جلوتر نيز برويد و برخى از مطالبى را كه خوانديد با آنها در ميان بگذاريد. از فرزند ده دوازده ساله تان بپرسيد درباره ى فيلم هاى جديد چه چيزى خوانده است و از فرزند نوجوانتان بخواهيد مهم ترين اخبار ورزشى را برايتان بازگو كند. از فرزند دبستانى خود بپرسيد كدام يك از مطالب طنز روزنامه از همه خنده دارتر بود. خودتان نيز مى توانيد به نامه هاى جالبى كه خوانندگان نوشته اند، يا به هر مطلب جالب ديگرى اشاره كنيد. ضرورتى ندارد كه هنگام مطالعه سكوت را رعايت كنيد و خواندن روزنامه مى تواند فعاليت پر سر و صدايى باشد. هنگامى كه به صورت فردى مى خوانيد، با صداى بلند نيز اظهار نظر كنيد و بدين ترتيب فرزندان خود را تشويق كنيد كه به صورت جدى بخوانند (مراجعه كنيد به روش 34)، اين مهارت به آنها كمك مى كند كه آنچه را مى خوانند به خاطر بسپارند و آن را خوب درك كنند.

5.تشويق كنيد كه نسل هاى مختلف باهم بخوانند (خواندن بين نسلى )
استفان در يك خانواده اى گسترده در بروكلين بزرگ شد. پدربزرگ هايش ‍ چند ايستگاه دورتر و خاله ها، عمه ها، دايى ها و عموهايش همه در فاصله چند كوچه از آنها زندگى مى كردند. خانه آنها پر سر و صدا و پر رفت و آمد بود و هميشه پر بود از بچه ها، بزرگ ترها و از بوى غذاى ايتاليايى كه روى اچاق مى پخت . استفان و خاله زاده ها و دايى زاده ها و عموزاده هايش همه خاطره شرين مهمانى هاى دوره اى بزرگ را كه به صورت منظم در خانه اعضاى فاميل برگزار مى شد، به ياد مى آوردند.
هميشه بعد زا شام بچه ها را كه خسته بودند و از نا رفته بودند به يكى از اتاق ها مى فرستادند و آنها را به صورت رديفى روى يك تخت بزرگ يا روى تشك هايى روى زين مى خواباندند. وقتى همه بچه دراز مى كشيدند، فرد مورد علاقه شان مى آمد و قصه قبل از خواب را برايشان مى خواند. بيشتر اوقات خاله كارولين مى آمد و با لباس هاى مد روز و عطر لطيفش كنار تخت مى نشست و با لحن پر هيجان خود براى هر يك از شخصيت هاى داستان يك جور حرف مى زد و بچه ها با اظهار نظرهاى خود درباره طرح داستان مى خنداند. البته محبوب ترين قصه گو پدر بزرگ بود كه بعد از 40 سال زندگى در بروكلين هنوز لهجه غليظ ايتاليايى خود را حفظ كرده بود. آشناترين قصه ، با لهجه پدربزرگ بيگانه و جديد به نظر مى رسيد. پدر بزرگ كتاب را از صفحه اول مى گشود و صفحه عنوان را با همان علاقه و حيرتمى خواند كه خود قصه را.
بين ساختار خانوادگى و موفقيّت كودك در خواندن و زبان ، روابط دوجانبه اى وجود دارد كه يكى از مهم ترين آنها در حيطه ى تعامل با بزرگسالان است . بچه هايى كه به خانواده هاى گسترده تعلق دارند و به طور مرتب به ديدن اعضاى بزرگ تر فاميل مى روند و با بزرگسالان به گردش و مسافرت مى روند و به انجام فعاليت هاى مختلف مى پردازند، نسبت به بچه هايى كه دست رسى كمترى به افراد بزرگسال دارند، در خواندن پيشرفته ترند.
اين خبر براى والدين نااميد و خسته خبر خوبى است : توانايى هاى زبانى فرزندانتان و توانايى آنها در خواندن تنها به شما بستگى ندارد. اگر مى خواهيد بچه هايى بار بياوريد كه هم عاشق خواندن و هم خواننده هاى موفقى باشند، ايجاد ارتباط بين آنها و بزرگسالان ديگر مى تواند كمى از بار را از دوش شما بردارد.
اگر والدينتان مهمان شما هستند، از آنها بخواهيد در آيين قصه خوانى شبانه شركت كنند. اغلب پدربزرگ ها و مادربزرگ ها دوست دارند كه بدين ترتيب مركز توجه قرار بگيرند. گهگاهى از والدين يا از همسايه هاى مسن ترتان بخواهيد هنگامى كه از خانه بيرون مى رويد از فرزندانتان مراقبت كنند، مطالب خواندنى نيز در اختيارشان قرار دهيد تا با بچه ها بخوانند.
اگر بچه ها عادت كرده باشند كه فقط والدين خودشان برايشان كتاب بخوانند، ابتدا بايد آنها را آماده كرد تا بتوانند از سبك كتاب خوانى بزرگسالان ديگر لذت ببرند. به بچه ها بگوييد كه خوانندگان مختلف يك ترانه ى واحد را به صورت هاى متفاوت مى خوانند و هنرپيشه هاى مختلف يك نقش واحد را به صورت هاى متفاوت اجرا مى كنند. اگر كسى مى خواهد براى اولين بار براى فرزندانتان قصه بخواند، بهتر است كتاب جديدى را در اختيار او قرار دهيد، تا اين كه كتابى را بخواند كه مورد علاقه بچه هاست و داستان آن را از بر مى دانند.
استفان اكنون پدر دو نفر است و فاميل هايش در سراسر كشور پخش ‍ شده اند اما چون از قصه خوانى بين نسلى خاطره خوبى دارد سعى كرده است تجربه ى دوران كودكى خود را براى فرزندانش بازسازى كند. آنها خانه مسنى را كه در همسايگى شان زندگى مى كند، به صورت منظم دعوت مى كنند تا صبحانه را با آنها صرف كند و مجله هاى بچه ها را با آنها بخواند. همسر استفان ، مارسيا، براى مراقبت از بچه ها از افرادى از هر سن و سال كمك مى گيرد. استفان و مارسيا از اين كه بچه هايشان شب را در منزل دوستانشان بگذرانند يا دوستانشان شب را در منزل آنها بگذرانند استقبال مى كنند و قصه خوانى را در برنامه چنين شب هايى مى گنجانند.
وقتى پدر مارسيا به خانه آنها مى آيد، با بچه ها در طبيعت قدم مى زند يا آنها را به باغ وحش مى برد و وقتى بچه ها به خانه او مى روند، او آنها را به دفتر كار خود مى برد تا روز خود را به تعامل با بزرگسالان مشغول كار بگذرانند. گرچه بچه ها فقط 5 و 8 سال سن دارند، دايره ى لغات آنها و توانايى شان براى گفت و گو و تعامل با بزرگسالان به صورت واضحى پيش رفته است .

6.تشويق كنيد كه بچه هاى يك نسل با هم بخوانند (خواندن بين نسلى )
دختر 14 ساله آندريا اخيرا به نقش پرستار بچه هاى خانواده ارتقا يافته است . ه ثابت كرده است كه مى توانند برادران دوقلوى خود را به خوبى غذا بدهد، به حمام ببرد و به موقع بخواباند. اما هنگامى كه قصه قبل از خواب را براى بچه ها مى خواند، كارش واقعا مى درخشد. آندريا مى گويد: (از اول بايد از نرا مى خواستم قصه را بخواند. او واقعا هنر پيشه است و كارى مى كند كه قصه ها زنده بشوند! الان دوقلوها حتى وقتى من هم در خانه هستم مى خواهند كه قصه را نرا بخواند. گرچه چندان احساس خوبى به من دست نمى دهد كه بچه ها نرا را به من ترجيح دهند اما به هر حال وقت من شب ها آزاد مى شود كه عالى است . گاهى من هم پيش پسرها مى نشينم و به قصه اى كه نرا مى خواند گوش مى دهم !)
قانونى وجود ندارد كه بگويد فقط بزرگسالان بايد براى بچه ها كتاب بخوانند، بچه هاى بزرگ تر مى توانند از اين فرصت استفاده كنند و هنرهاى خود را به رخ خواهرها و برادرهاى كوچك تر خود بكشند. اين كار به نفع خواننده ، شنونده و به نفع شماست .
خواندن با صداى بلند، باعث فصاحت مى شود و دايره لغات بچه ها را بهبود مى بخشد و به آنها مى آموزد كه چگونه با حالت و لحن مناسب بخوانند. جلب رضايت شنوندگان كم سن و سال كار ساده اى نيست و كسى كه مى خواهد قصه را با موفقيت بخواند و به جاىِ هُو با هوراى شنوندگان مواجه شود، بايد با احساس ، با صدايى واضح و با لحن مناسب بخواند. اگر به طور موقت اين نقش خود را به فرزند بزرگ ترتان محوّل كنيد تجربه خوبى به دست مى آورد و ممكن است انگيزه پيدا كند كه اين نقش را به خوبى اجرا كند.
هنگامى كه روابطه نسبتا صلح آميز است ، بچه هاى كوچك تر از صرف وقت با خواهران و برادران بزرگ تر خود سود مى برند. وقتى كوچك ترها مى بينند كه خواندن چقدر مهم است مى بينند كه بزرگ ترها با موفقيت مى خوانند. خود نيز براى خواندن انگيزه پيدا مى كنند. اگر فرزند بزرگ تر خود را تشويق كنيد كتاب هاى مورد علاقه خود را با صداى بلند بخواند بسيار مؤ ثر است . وقتى بچه ها براى بچه ها يك كتاب مى خوانند، كمى بار از دوش شما برداشته مى شود. شما هميشه فرصت نداريد كه كارتان را كنار بگذاريد و براى آنها كتاب بخوانيد، شايد حتى فرصت نكنيد مطالبى را كه روى بسته بندى مواد غذايى نوشته شده است براى بچه ها بخوانيد. اگر فرزند بزرگ ترتان سواد خواندن دارد، مى تواند به شما كمك كند، دستور بازى ها را بخواند، معنى لغتى را در لغت نامه پيدا كند و قبل از خواب براى خواهر يا برادر كوچكش قصه بخواند.

7. با صداى بلند با همديگر بخوانيد
برنيس هميشه براى پسرش جروم با صداى بلند كتاب مى خواند و ساعت كتاب خوانى شاعت مورد علاقه هر دوى آنهاست . اكنون كه جروم در كلاس ‍ دوم دبستان است برنيس متوجه چيز جديدى شده است : هنگامى كه مادرش كلمات را با صداى بلند مى خواند، اغلب اوقات جروم نيز لب هاى خود را حركت مى دهد و بدون صدا مى خواند. گاهى نيز روى صفحه خم مى شود و به بخشى جلوتر از آنچه برنيس مى خواند توجه كند. برنيس گاهى مكث مى كند واز جروم مى پرسد كه آيا علاقه دارد كهخودش براى مادرش ‍ بخواند، اما جرو هميشه مى گويد نه و از مادرش مى خواهد كه خواندن را ادامه دهد.
وقتى بچه ها ياد گرفتند كه به تنهايى بخوانند، باز هم بايد به كار خود ادامه بدهيم و براى آنها با صداى بلند كتاب بخوانيم . البته مى توانيم روال كار را تغيير دهيم . اكنون ديگر مى توانيم كار خواندن را با فرزندمان تقسيم كنيم . براى اين كار روش هاى زيادى وجود دارد كه برخى از آنها را توضيح مى دهيم . اگر فرزندتان در برابر اين كار مقاومت كرد، از آن يك بازى بسازيد. خواندن شعرها به صورت مشترك به طور طبيعى از هر چيز ديگرى راحت تر است اما انواع ديگر قطعات ادبى را نيز مى توان به صورت مشترك خواند.
چگونه كار خواندن را تقسيم كنيم
نفرى يك خط.
شما خط اول را بخوانيد، خط دوم ، و الى آخر. روش ديگر اين است كه نفرى يك صفحه بخوانيد.
شما: يكى بود يكى نبود
كودك : زير گنبد كبود
ديالوگ .
شما روايت را بخوانيد و فرزندتان ديالوگ را، يا هر يك از شما متن گفته هاى يكى از شخصيت ها را بخوانيد.
شما: بچه ها در را باز كنيد، من مادرتونم . (آقا گرگه )
كودك : اگر تو راست مى گى ، دست هايت را نشان بده !(شنگول )
(قصه شنگول و منگول )
شما: لك لك به مرد گفت : مرا آزاد كن ، من لك لكم ، نه دُرنا.
كودك : من ترا با دُرناها گرفتم و همراه دُرناها هم مى كشمت .
(مورچه و كبوتر)(1)
ترجيح بند (بند برگردان )
شما: كه يكى هست و هيچ نيست جز او.
هر دو: وحده لا اله الا هو
(هاتف اصفهانى )
با همديگر (هر دو با هم مى خوانيد.)
هر دو: دويدم و دويدم
سر كويى رسيدم
دوتا خاتونى ديدم ...
وقتى با همديگر با صداى بلند مى خوانيد به فرزندتان مى گوييد كه خواندن با صداى بلند تنها كار شما نيست ، بلكه كارى است كه از آن لذت مى بريد و فرزندتان نيز مى تواند از آن لذت ببرد. يكى از محاسن آن اين است كه هميشه نسبت به توانايى فرزندتان در خواندن ، يعنى ميزان روان بودن ، درك مطلب و دايره لغات او آگاهى خواهيد يافت . فايده ديگر آن اين است كه فرزندتان را براى خواندن براى هم نسل هاى خود آماده مى كند (مراجعه كنيد به روش 6)، كه اگر كودك خردسالى داشته باشيد و وقتتان نيز كم باشد، كمك بزرگى است .

8.درباره مطالب مورد علاقه خود در خانواده صحبت كنيد
(تازگى ها چيز جالبى خوانده اى ؟)
(رمانى كه من مى خوانم درباره مردم زادگاه توست !)
(در شماره ى اين ماه مجله ى بهداشت مقاله اى هست كه حتما بايد بخوانى )
تو تا به حال از قصر امين پور چيزى خوانده اى ؟ حتما از او خوشت مى آيد!)
(به محص اين كه كتاب هفته را بخوانم آن را به تو قرض مى دهم .)
بسيارى از بزرگسالانى كه من مى شناسم خيلى راحت كتاب ها و مقاله هايشان را با همديگر عوض مى كنند، انگار كه يك پيمانه شكر يا مته برقى را مى خواهند قرض بگيرند. با اين كار مى توانيد نويسندگان جديد و انواع سبك هاى ادبى جديد را كشف كنيد، علايق تازه اى پيدا كنيد و در عين حال دوستانتان و سليقه ى آنها را نيز بشناسيد.
اما بسيارى از همين بزرگسالان كه كتاب هاى خود را به دوستانشان قرض ‍ مى دهند هرگز به اين فكر نمى افتند كه همين تبادل ساده را نيز در خانه آغاز كنند. اگر مى خواهيد فرزندان خود را با آنچه مى خوانيد آشنا كنيد و خود نيز با آنچه فرزندانتان مى خوانند آشنا شويد، بهترين روش اين است كه درباره مطالب مورد علاقه ى خود در خانواده صحبت كنيد.
آيا مطلب جذّابى مى خوانيد؟ درباره اش صحبت كنيد! اگر فرزندانتان كوچك تر از آنند كه بتوانند آن مطلب را بخوانند اشكالى ندارد. كافيست بفهميد كه از آنچه مى خوانيد لذت مى بريد و به آن علاقه داريد و دوست داريد كه علاقه ى خود را با آنها در ميان بگذاريد.
فرزندان بزرگ ترتان را نيز تشويق كنيد كه درباره ى آنچه مى خوانند صحبت كنند و بگويند كه چه جنبه اى از آن را دوست دارند (مراجعه كنيد به روش ‍ 38.) آيا علاقه دارند كه قسمت كوتاهى از آن را براى شما با صداى بلند بخوانند؟ آيا از همان نويسنده مطلبى هست كه به درد بچه هاى كوچك تر خانواده بخورد؟
به صورت خانوادگى به كتابخانه برويد و پس از بازگشت به خانه هميشه اين آيين را اجرا كنيد: كتاب ها را در يك قفسه ى مخصوص كتابخانه بگذاريد. اين كار دو فايده دارد: اول اين كه كتاب هاى كتابخانه كمتر گم مى شوند و كمتر اتفاق مى افتد كه در بازگرداندن آنها تاءخير كنيد و دوم اين كه همه اعضاى خانواده مى بينند كه بقيه چه كتابى مى خوانند. بچه ها به تدريج علايق خود را در زمينه هاى مختلف ، از غذا و لباس گرفته تا مطالب خواندنى ، پيدا مى كنند. اگر بتوانند ببينند كه افراد ديگر چگونه براساس ‍ ملاك هاى متفاوت انتخاب مى كنند، خود نيز مى توانند علايق خود را در زمينه كتاب خوانى گسترش دهند و به سليقه ى ناب ترى دست يابند.

9.صحنه هاى مورد علاقه خود را در خانواده اجرا كنيد
سارا كتابش را بست و كنارى گذاشت . او با لذت گفت : (پدر مى دانى بهترين قسمت داستان شازده كوچولو (2)كجاست ؟
پدرش در حالى كه سرش را از روى روزنامه بر مى داشت ، گفت : (نه ، كجاست ؟)
(وقتى كه بالاخره يك روز صبح ، درست به هنگام ميدن خورشيد، خودنماى كرده بود.
- آه من هنوز خواب آلوده ام ... از شما عذر مى خواهم ... گيسوانم چقدر آشفته است ...
آن وقت شازده كوچولو نتوانسته بود از تعجب و تحسين خود دارى كند.
و پدرش همراه با سارا گفت : (تو چه زيبايى !)
- گل به نرمى گفته بود: مگر نيستم ؟! آخر من هم با خورشيد در يك دم شكفته ام ...)
در يك لحظه شده بود گل و پدرش شازده كوچولو!
معلمينى كه هنرهاى زبانى را آموزش مى دهند، فوايد تئاتر را در اين زمينه به خوبى درك مى كنند. تئاتر بچه ها را در متن ديالوگ ، شخصيت پردازى و طرح قرار مى دهد و به آنها كمك مى كند آنچه را كه مى خوانند بهتر درك كنند و به خاطر بسپارند. با اين روش عالى نيز مى تونيد بچه هايى را كه به خواندن تمايل ندارند، ترغيب كنيد كه مهارت هاى خود را بيازمايند.
همان طورى كه در مثال قبل ديديد، لازم نيست صحنه اى را كه مى خواهيد اجرا كنيد، صحنه پيچيده اى باشد. مى توانيد صحنه را با تعريف داستان مورد علاقه فرزندتان بازسازى كنيد. هنگامى كه به صورت خانوادگى كتاب مى خوانيد، اگر پس از خواندن يك صحنه پرحادثه خواندن را قطع كنيد و آن را اجرا كنيد، لذت بخش است . از توانايى فرزندانتان براى اجراى صحنه به راحتى پى مى بريد كه چه مقدار از آن را به خاطر سپرده اند و پيچيدگى هاى شخصيت ها و طرح را تا چه حد درك مى كنند.
چگونه صحنه ها را در خانه اجرا كنيم
1. صحنه اى ساده را كه آغاز و پايانى مشخص دارد انتخاب كنيد.
2. نقش هر فرد را مشخص كنيد يا اجازه بدهيد بچه ها نقش دلخواه خود را انتخاب كنند.
3. ابتدا صحنه ها را مغشوش و به هم ريخته يادآورى كنيد و بعد آنها را به ترتيب وقوع مشخص كنيد.
4. صحنه را اجرا كنيد و در صورت امكان از ديالوگ و حركت نيز استفاده كنيد.
5. در آخر درباره آن بحث كنيد: هر يك از شخصيّت ها چه احساسى دارد؟ علت رفتارهاى آنها چه بوده ؟ در آينده چه اتفاقى ممكن است رخ بدهد؟
هر چه تعداد فرزندانتان بيشتر باشد يا هر چه بچه هاى بيشترى را بتوانيد به اين كار مشغول كنيد، تئاترتان پيشرفته تر مى شود. در صورت تمايل مى توانيد همه بچه هاى محل را درگير كار كنيد. از آنها بخواهيد متن نمايش ‍ را براساس داستان هاى مورد علاقه خود بنويسند، لباس بازى خود را درست كنند، نقش هاى خود را تمرين كنند و نمايش را براى دوستان و والدين خود اجرا كنند. بعضى از بچه هايى كه به هيچ وجه علاقه اى به خواندن نشان نمى دهند، كاملا مايل هستند متن گفت وگوهاى خود را حفظ كنند، آنها به خوبى از پس اين كار برمى آيند و نقش خود را به صورت عالى در برابر تماشاچيان اجرا مى كنند. نقش بازى كردن يكى از بهترين روش ها براى مشغول كردن بچه ها به خواندن است و به آنها انگيزه مى دهد كه خود نيز به تنهايى كتاب بخوانند.

10.خواندن كتاب هاى مورد علاقه ى خود را به فرزندانتان توصيه كنيد
در انبارى خانه پدر و مادرم يك جعبه پر از كتاب است كه اغلب كتاب هاى آن را من و خواهرم خوانده ايم . امروزه بسيارى از آن كتابها به سختى پيدا مى شود اما آنها همه كتاب هاى مورد علاقه مادرم بودند و او آنها را براى ما نگه داشته بود. با ديدن علاقه اى كه مادرمان نسبت به آن كتاب ها نشان مى داد، توجه ما نيز به آنها جلب شد. براى ما باز كردن كتاب هاى قديمى با جلد اعلاى خاك آلود و صفه آرايى و حروفچينى قديمى شان ، خيلى هيجان انگيز بود. قديمى بودن كتاب ها باعث مى شد فكر كنيم كه مخصوص ‍ بزرگسالان و مهم هستند.
كتاب هاى مورد علاقه شما در دوران كودكى چه بود؟ آيا آنها را در اختيار فرزندتان قرار داده ايد؟ اگر خواندن كتاب هاى مورد علاقه خود را به فرزندانتان توصيه كنيد دو مطلب را به صورت ظريف و غير مستقيم به آنها مى فهمانيد: اول اين كه خودتان به خواندن علاقه داريد و دوم اين كه فرزندانتان را آن قدر دوست داريد كه مى خواهيد علاقه خود را با آنها نيز در ميان بگذاريد.
طبق تحقيقى كه كارول چامسكى (3) در 1972 انجام داد، بين مراحل رشد زبانشناختى بچه ها و تعداد كتاب هايى كه مادران آنها با خاطره خوب از دوران كودكى خود به ياد داشته و براى فرزندانشان خوانده اند، رابطه مهمى وجود دارد. وقتى مادران كتاب هاى گوناگون و مورد علاقه دوران كودكى خود را به ياد مى آوردند، بچه ها نيز به ارزش اين كار نزد مادرانشان پى مى برند و نسبت به بچه هاى ديگر براى كتاب خواندن ارزش بيشترى قائل مى شوند.
پس به گذشته خود بيانديشيد، در صورت لزوم به كتابخانه سرى بزنيد تا خطراتتان زنده شود. شايد ببينيد كه يكى از نويسندگان مورد علاقه دوران كودكى تان هنوز مى نويسد و كتاب هاى جديد بسيارى وجود دارد كه مى توانيد همراه با فرزندتان براى اولين بار بخوانيد.
اگر فرزندتان مانند شما نيست و به كتاب يا نويسنده خاصّى شور و شوق نشان نمى دهد، نااميد نشويد. سليقه هاى افراد با هم متفاوت است و براى اين كه كسى به كتاب هاى چارلز ديكنز يا سى .اس .لوئيس علاقه مند شود، شايد لازم باشد كه سليقه اش پرورش يابد. مهم تلاش است . همين كه به طور غيرمستقيم به فرزندتان بفهمانيد كه شما نيز زمانى كودك بوديد و توانايى ها و علائق تان نيز در حد يك كودك بود، باب هاى ارتباط و گفت وگو بين شما گشوده مى شود.

11.براى خواندن دليل هاى عملى بياوريد: خريد
ايوا كه دخترى 13 ساله است ، از دسته مجله هايى كه خاله اش به او داده بود رو برگرداند و غرغر كنان گفت : (حوصله ام سر رفته !) خاله اش كه كلافه شده بود پرسيد، (خوب مى خواهى چه كار كنى ؟ باران مى بارد و نمى توانيم ساحل برويم . تنها كارى كه مى توانيم بكنيم خواندن است !)
ايوا ناله كنان گفت : (من از خواندن متنفرم ، اگر در خانه خودمان بودم به مركز خريد مى رفتم .)
- (مركز خريد؟ باشد، نزديك ترين مركز خريد 20 كيلومتر از اينجا فاصله دارد. به آنجا مى رويم ولى بايد براى خريد تابع قواعدى باشى كه من تعين مى كنم .)
ايوا گفت : (قبول است !)
وقتى حب مركز خريد رسيدند، خاله ايوا از او خواست جاى پارك را پيدا كند و موقعيت آن را به خاطر بسپارد و سپس راهنماى مركز خريد را به ايوا نشان داد و گفت :
(سه تا از فروشگاه ها را انتخاب كن و راه رسيدن به هر كدام را نيز پيدا كن .)
ايوا دو تا از فروشگاه هاى زنجيره اى مورد علاقه خود و يك فروشگاه كه نام جالبى داشت انتخاب كرد. دست خاله اش را گرفت و او را كشان كشان در راهروهاى مركز خريد برد تا تابلوى اولين فروشگاه را ديد.
خاله اش گفت : (خيلى خب ، حالا قسمتى را پيدا كن كه لباسهاى اندازه تو را به نمايش گذاشته اند، مى توانى سه تا از لباس ها را پرو كنى .)
ايوا به سرعت دستورهاى خاله اش را اجرا كرد. يكى از لباس ها واقعا افسانه اى بود اما خاله اش باز هم قواعدى داشت : (به مارك لباس دقت كن . آيا قابل شست و شو ( در ماشين لباس شويى ) است ؟)
متاءسفانه اين طورى نبود و ايوا آن را سر جايش گذاشت و همراه خاله اش به فروشگاه دوم رفت و قبل از اين كه به فروشگاه سوم بروند ايوا لباس هاى زيادى را پرو كرده بود اما آنها را به علت قيمت ، عدم شست و شو يا جنس ، كنار گذاشته بود. در آخرين همان چيزى را پيدا كرد كه مى خواست . به سمت ماشين حركت كردند و ايوا از خاله خود تشكر كرد و گفت : (ببخشيد اما من واقعا نمى توانم وقت خود را با خواندن بگذرانم .)
خاله اش گفت : (منظورت چيست ؟ از وقتى كه براى خريد آمديم تو قدم به قدم مشغول خواندن بوده اى !)
بچه ها به سختى مى توانند بين خواندن و فعاليت هاى روزمره خود ارتباط برقرار كنند، به خصوص اگر خواندن را صرفا فعاليتى درسى بدانند. حتى يك خريد ساده نيز به خواندن نياز دارد و اگر دستورالعمل ساده زير را به كار گيريد، فرزندتان متوجه آن خواهد شد.
چگونه هنگام خريد تمرينِ خواندن كنيم
از فرزندانتان بخواهيد اجناسى را كه مى خواهيد در راهنماى فروشگاه پيدا كنند و با خواندن علائمى كه از سقف آويزان شده است محل مورد نظر را شناسايى كنند.
از فرزندانتان بخواهيد مارك هاى مختلف پودر رخت شويى ، ماست ، حبوبات و غيره را از نظر قيمت ، محتويات و اندازه بسته بندى آن با هم مقايسه كنند. با همديگر ببينيد كه كدام جنس براى خريدن بهتر است .
علائم تجارى اى را كه فرزندتان مى شناسد به او نشان بدهيد و براى او توضيح بدهيد كه توليدكنندگان از اين علائم تجارى استفاده مى كنند تا مردم بتوانند محصولات آنها را در يك نگاه و بدون خواندن كلمات ، پيدا كنند. حتى فرزند پيش دبستانى شما نيز مى تواند محصولات مورد علاقه خود را با )خواندن ) علامت تجارى آنها پيدا كند.
از فرزندانتان بخواهيد براساس ملاك هايى كه بر ايشان ذكر مى كنيد، مارك مشخصى را براى يك محصول انتخاب كنند. مثلا از آنها بخواهيد بيسكوئيتى را انتخاب كنند كه نسبت به ساير بيسكوئيت ها شكر كمترى در تهيه آن به كار رفته باشد يا نوشابه اى را پيدا كنند كه بدون كافئين باشد.
هنگامى كه اجناس خريدارى شده را در منزل جابه جا مى كنيد با فرزندانتان صحبت كنيد و بگوييد كه خواندن چگونه به شما كمك مى كند تا بتوانيد خوب خريد كنيد و مواردى را كه هنگام خريد از خواندن استفاده كرديد برشمريد. مثلا: براى پيدا كردن مغازه ، انتخاب كالا، پيدا كردن بخش مورد نظر فروشگاه ، انتخاب چك پول مناسب و الى آخر. از بچه ها بخواهيد تعريف كنند كه چه چيزهايى را هنگام خريد خواندند و از آنها بخواهيد تصور كنند كه اگر نمى توانستند خوب بخوانند، چگونه خريد برايشان سخت تر، گران تر و وقت گيرتر مى شد.

12. براى خواندن دليل هاى عملى بياوريد: آشپزى
مونا هم از خاطره روزهايى كه در منزل مادر بزرگش غذا مى خوردند لذت مى برد.
(من با كتاب آشپزى روى چهارپايه بلندى مى نشستم و برادرم مايرون كه در هيچ زمان ديگرى حاضر نبود پيش بند ببندد، پيش بندى به تن مى كرد. مادر بزرگ مثل سرهنگى كه سربازانش را تمرين مى داد، داد مى زد: بعد چى ؟ بعد چى ؟ و من صورت مواد لازم را مى خواندم و مايرون و مادر بزرگ اين طرف و آن طرف مى رفتند تا همه چيز را پيدا كنند و بچينند، بعد مادر بزرگ مى گفت : بعد چى ؟ بعد چى ؟ و من مراحل تهيه غذا را به ترتيب مى خواندم و مايرون داد مى زد: (نوشته يك پيمانه يا يك چهارم پيمانه ؟) همه چيز آشفته به نظر مى رسيد ولى واقعا لذت بخش بود. من هنوز هم از خواندن كتاب هاى آشپزى لذت مى برم ، همه آنها يك ساختار قابل پيش بينى دارند. البته مايرون هم در ارتش آشپز شده است و هر وعده براى صدها نفر غدا مى پزد.
بسيارى از بچه ها هرگز به اين فكر نمى افتند كه )چرا بايد خواند؟) اما بعضى از بچه ها نياز دارند كه رابطه بين خواندن و مسائل عملى را ببينند.
فرزندتان از ديدن اين كه هنگام آشپزى از مهارت خواندن خود استفاده مى كنيد، سود مى برد. حتى اگر براساس غريزه ى خود آشپزى مى كنيد و هرگز كتاب آشپزى باز نمى كنيد، باز هم هنگام آشپزى مى خوانيد و فرزندتان مى تواند در اين كار به شما كمك كند.
چگونه هنگام پختن غذا تمرينِ خواندن كنيم
1. اگر از كتاب آشپزى استفاده مى كنيد، از يكى از فرزندانتان بخواهيد صورت مواد لازم را بخواند و از ديگرى بخواهيد جاى هر يك از مواد را در قفسه ها پيدا كند.
2. از يكى از فرزندانتان بخواهيد مراحل تهيه غذا را يكى يكى بخواند. اين مراحل را در صورت امكان با كمك فرزندتان انجام دهيد.
3. هنگام كار به هر چيزى كه مى خوانيد اشاره كنيد. علاوه بر دستور پخت غذا چيزهاى ديگرى نيز هست كه بايد آنها را بخوانيد:
اگر مى خواهيد فرزندتان تجربه ى جالبى از خواندن داشته باشد، از او بخواهيد دستور غذاى مورد علاقه خود را انتخاب كند، از موادى كه بايد براى پختن آن بخرد، صورتى تهيه كند، به فروشگاه برود و آن مواد را پيدا كند و سپس در پخت غذا به شما كمك كند. پخت غذا كارى اساسى و روزمرّه است اما به خوبى نشان مى دهد كه مردم چگونه در زندگى واقعى خود از خواندن استفاده مى كنند.

13.براى خواندن دليل هاى عملى بياوريد: تعمير خانه
شوهرم بى صبرانه انتظار روزى را مى كشد كه بچه هايمان بزرگ شوند و بتوانند در انجام كارهاى خانه به او كمك كنند. فكر مى كنم پيش خودش ‍ تصور مى كند كه با بچه ها به پشت بام رفته است تا آنتن جديد را نصب يا يكى از كاشى ها را تعمير كند، و بچه ها ابزار كار به دشت او مى دهند. من از تصور اين كه بچه هاى كوچك بخواهند از نردبان بالا روند دچار نگرانى و اضطراب مى شوم ، اما با اين فكر خودم را آرام مى كنم كه (وردست هاى كوچلوى بابا) در خانه يا حيات دنبال چيزى مى گردند تا آن را تعمير كنند، اگر اتفاقى برايشان نيفتد، از اين كار درس هاى ارزشمندى مى آموزند.
دنياى عجيب تعميرات خانگى موقعيت هاى فراوانى را براى خواندن فراهم مى كند. اگر شما مثل من باشيد بايد قبل از تعويض يك لامپ سوخته ، مطالب روى پاكت لامپ جديد را حتما بخوانيد و اگر مثل شوهر من باشيد اول مورد نظر را شروع مى كنيد و بعد در صورت برخوردن به يك مشكل دنبال دستورالعمل مى گرديد.
بچه ها اغلب از سنين پايين به استفاده از ابزار علاقه نشان مى دهند و چه بخواهيد و چه نخواهيد با چكش پلاستيكى خود به اشيا مى كوبند.
اگر بتوانيد اين انرژى بچه ها را در جهت كارى كه به درد زندگى واقعى آنها مى خورد سمت و سو بدهيد بسيار عالى است . با اين كار به آنها نشان مى دهيد كه چگونه در زندگى خود به عنوان يك بزرگسال از خواندن استفاده مى كنيد.
چگونه هنگام تعمير خانه تمرين خواندن كنيم
1. ابزارتان را با فرزندتان بررسى كنيد و درباه ى نام ، كار و طرز كار هر يك صحبت كنيد. حتما تاءكيد كنيد كه بعضى از ابزارها فقط بايد توسط بزرگسالان استفاده شود.
2. از ابزارى كه براى انجام يك كار خاص لازم داريد صورتى تهيه كنيد، از فرزندتان بخواهيد آن را بخواند، ابزار را پيدا كنيد و آنها را آماده كند.
3. مسئوليت اشيا را به فرزندتان بسپاريد. اگر مى خواهيد ماشين لباس شويى را نصب كنيد، ممكن است داخل بسته مخصوص لوازم آن يك صورت از لوازم نيز وجود داشته باشد. از فرزندتان بخواهيد صورت را بخواند و اطمينان حاصل كند كه همه لوازم ذكر شده در بسته مخصوص موجود است .
4. به هر چيزى كه مى خواهيد اشاره كنيد. علاوه بر دستورالعمل هاى موجود، چيزهاى ديگرى نيز هست كه بايد آنها را بخوانيد.
دخالت دادن بچه ها در كار تعميرات خانگى حُسن دارد، چون بچه ها با ديدن نتايج كار به اهميت خواندن پى مى برند. اگر لوله يا اتصالاتى كه تازه تعويض شده اند دچار مشكل شوند يا دستشويى اى كه پدر تازه نصب كرده است از جا كنده شود و به زمين بيفتد، لابد يك جاى كار ايراد داشته است . اين جور فاجعه ها معمولا زمانى رخ مى دهند كه از دستورالعمل پيروى نشود. (گاهى نيز به اين دليل است كه دستورالعمل درست نوشته نشده است اما اين ديگر از حوصله اين كتاب خارج است .)

14.براى خواندن دليل هاى عملى بياوريد: كارهاى دستى
بسيارى از آشنايان ما براى خواندن رمان و زندگى نامه وقت ندارند چون وقت آزاد خود را صرف كارهاى دستى مى كنند. يكى از اين زنان براى بچه هاى دوستانش لحاف هاى بسيار زيبايى مى دوزد، يكى براى سرگرمى صندلى هاى حصيرى مى بافد و شوهرش ساعت هاى قديمى را تعمير مى كند. يكى از زنان لباس همه اعضاى خانواده خود را مى دوزد و يكى ديگر مبلمان قديمى را بازسازى مى كند. همه اين افراد سرگرم كارهايى اند كه خواند را نيز به نوعى شامل مى شوند و بچه هاى آنها نيز مى توانند از پرداختن به اين كارها سود ببرند.
مطالب غيرادبى معمولا اهداف زير را پى گيرى مى كند: دادن اطلاعات ، متقاعد كردن و دستور دادن يا راهنمايى كردن . ما از صبح تا شب چه پشت جعبه مايكروفر، چه در دفترچه خودرو و چه در نقشه راهنماى مسيرهاى اتوبوس ، دستورالعمل يا راهنما مى خوانيم . براى انجام كارهاى دستى معمولا بايد از انواع دستورالعمل ها پيروى كنيم . وقتى در انجام كار خاصى مهارت به دست مى آوريد مى توانيد از خواندن تمام دستورالعمل آن چشم پوشى كنيد اما وقتى به ياد گيرى آن مشغول هستيد، استعدادتان در خواندن و عمل كردن به دستورها، نقش اساسى ايفا مى كند.
چگونه هنگام انجام كارهاى دستى تمرين خواندن كنيم
1. مدل ها، دستورالعمل ها و صورت لوازم مورد نياز را دم دست بگذاريد. از فرزندتان بخواهيد به شما بگويد كه براى انجام كار به چه چيزى نياز داريد.
2. در صورت تمايل ، فرزندتان را همراه خود به فروشگاه ببريد تا كالاهاى مورد نياز را پيدا كنيد و بخريد: پارچه ، تكه هاى چوب ، نخ ، الگو يا شابلن ، رنگ و غيره .
3. ضمن انجام كار به هر چيزى كه مى خوانيد اشاره كنيد. به غير از دستورالعمل ها چيزهاى ديگرى نيز هست كه بايد بخوانيد:
بسيارى از بچه ها به طور طبيعى به كارهاى دستى گرايش دارند. هنگام انجام كارهاى دستى مجازند كه دست و بال خود را كثيف كنند و نتيجه ى كار نيز برايشان كاملا ملموس است .
وقتى براى اولين بار قلاب بافى مى كنند و تمام نخ ‌ها را به هم گره مى زنند و وقتى قطعات ماكت هواپيماى خود را به ميز ناهارخورى تان مى چسبانند، مهارت هايى را مى آموزند كه تا آخر عمر از آنها استفاده خواهند كرد. مهارت هاى بصرى اى كه براى جور كردن قطعات يك ماكت يا بخش هاى يك الگو استفاده مى شود، پيش نيازى است كه به فرزندتان كمك مى كند به خوبى و راحتى بخواند. اگر فرزندتان بخواهد در مدرسه يا در شغل خود كارآيى خوبى داشته باشد، بايد بتواند از دستورالعمل هاى دو، سه يا ده مرحله اى پيروى كند. اگر براى سرگرمى به كارهاى دستى مى پردازيد، به فرزندانتان اجازه بدهيد آنها نيز در انجام اين كارها دخالت داشته باشند و بدين ترتيب در حق آنها خدمت بزرگى بكنيد.

15.براى خواندن دليل هاى عملى بياوريد:شغل شما
من و همسرم به خوبى روزهايى را به ياد مى آوريم كه به طور مرتب در آزمايشگاه هاى محل كار پدرانمان ، به ديدن آنها مى رفتيم . من بوى مواد شيميايى ، صندلى هاى گردان و علائم عجيبى را كه با گچ رنگى روى تخته سياه مى نوشتند، به خاطر مى آورم ...وقتى به ما اجازه مى دادند كه با گچ رنگى در گوشه اى از تخته سياه علائم خودمان را بنويسيم يا شكل دانشجويان مشغول كار را رسم كنيم ، چقدر هيجان انگيز بود.
چرا بايد ديدار از محل كار پدر و مادر فقط سالى يك بار اتفاق بيفتد؟ محيط كار بهترين موقعيت را فراهم مى كند تا به صورت عملى به فرزندانمان نشان دهيم كه چرا بايد خواندن ، نوشتن ، جمع و تفريق را بياموزند. چه مهندس ‍ معمار باشيد و چه هنرپيشه ، چه آرايشگر و چه نانوا، در محل كار خود مى خوانيد و فرزندانتان بايد اين را بدانند.
قبل از اين كه فرزندتان را به محل كارتان دعوت كنيد به پاسخ اين سؤ ال ها بيانديشيد:
در كار خود چگونه از خواندن استفاده مى كنم ؟ آيا دفترچه راهنما مى خوانم يا نامه ، صفحه نمايشگر رايانه ، دستورالعمل ، ابزار اندازه گيرى ، جدول ، برچسب پوشه ى پرونده ، تابلوى فرمان ، و يا نقشه ؟
اين كه بتوانم هنگام كار خود خوب و سريع بخوانم چه اهميّتى دارد؟
كدام يك از مهارت هايى را كه در مدرسه آموخته ام در محل كار خود استفاده مى كنم ؟ آيا مى نويسم ؟ آيا حساب مى كنم ؟ آيا از مهارت هاى گفتارى و شنيدارى استفاده مى كنم ؟ چگونه ؟
اگر به اين سؤ ال هاى خود پاسخ بدهيد مى توانيد هنگامى كه فرزندانتان از محل كارتان بازديد مى كنند، روى اين مسئله كه چگونه مهارت هايى را كه مى آموزند در كار شما نقش پيدا مى كنند، بهتر تمركز كنيد.
فرزندتان را به بخش هاى مختلف محل كارتان ببريد و قدم به قدم به او بگوييد كه در يك روز عادى چه كارهايى انجام مى دهيد. ابزارهايى را به او نشان دهيد كه كارتان را ساده تر مى كند و به او بگوييد كه چگونه آموختيد كه اين كار را انجام دهيد. بيشتر بچه ها فكر مى كنند كه ياد گيرى با خوردن زنگ و تعطيل شدن مدرسه ، تمام مى شود و به سختى مى توان نظر آنها را عوض ‍ كرد. اگر برايشان تعريف كنيد كه چگونه هنگام انجام كار چيزهايى مى آموزيد، به آنها كمك مى كنيد تا بهتر بتوانند تجربيات زندگى تحصيلى خود را به (زندگى واقعى ) بزرگسالان ربط دهند.
اگر مى توانيد كار خود را با كار بچه ها مقايسه كنيد:
(يادت مى آيد در مدرسه ياد گرفتى كه چگونه از دستگاه Mac استفاده كنى ؟ من دارم طرز استفاده از اين دستگاه جديد را ياد مى گيرم .)
(يادت مى آيد هفته گذشته چطور با يك سطر از اعداد مشكل پيدا كرده بودى ؟ حلال ببين من بايد با يك صفحه پر از عدد كار كنم !)
(وقتى اين قسمت را امتحان مى كنم ، همان كارى را مى كنم كه تو هنگام امتحان دادن انجام مى دهى . اول همه كارهايى را انجام مى دهم كه بلد هستم و بعد برمى گردم و روى قسمت هايى كار مى كنم كه خوب بلد نيستم .)
محل كار شما نبايد براى فرزندانتان فضاى اسرارآميزى باشد كه بيشتر روز در آنجا ناپديد مى شويد. اگر فرزندانتان بدانند كه چه كارى انجام مى دهيد، و چرا و چگونه آن را انجام مى دهيد، مى توانند شما را بهتر درك كنند و در ضمن مى فهمند كه چرا مشغوليت فعلى آنها يعنى ياد گيرى در مدرسه نقش مهمى را در آينده ايفا خواهد كرد.

بخش 2: مطالب خواندنى را در دسترس قرار دهيد

16.در خانه مطالب خواندنى داشته باشيد
پدرم تعريف مى كند كه يكى از همسايگان مهربانشان سالها پيش به خانه پدر و مادرم كه در نزديكى دانشگاه واشنگتن بود سر زد و وقتى به درون اتاق نشيمن آپارتمان آنها قدم گذاشت ، نفسش بند آمد، دور خود چرخيد و گفت : (واى چقدر كتاب ! يك روز حتما بايد بيايم و يكى از آنها را از شما قرض بگيرم .) لابد قبل از آن به ذهن والدينم خطور نكرده بود كه نحوه ى تزيين خانه شان كمى غير عادى است . من هم كه در جمع خانواده هاى دانشگاهى ديگر بزرگ شده بودم چنين فكر نمى كردم . (البته سالها بعد كه شوهر خواهرم مى خواست قفسه هاى كتاب خانه شان را مانند كتابخانه موازى هم بچيند، ناراحتى خواهرم را درك مى كردم . گاهى پيش مى آيد كه آدم ها زياده روى بكنند.) خانواده ما از شهرى به شهر ديگر نقل مكان مى كرد و ما بچه ها ياد گرفته بوديم كه كتاب ها را چگونه در جعبه بچينيم و از جعبه در بياوريم و دوباره روى قفسه بچينيم . روزهايى بارانى كه از پرسه زدن در خانه كسل مى شديم ، كتاب هاى قديمى را از قفسه ها بر مى داشتيم و سرگرم اساطير يونانى و ماجراهاى جنگ جهانى دوم مى شديم .
از قفسه هاى كتابهاى والدينمان هر كتابى را مى خواستيم قرض مى كرديم و به مجموعه كتاب هاى خودمان مى افزوديم .
تحقيقات نشان مى دهد كه صرف نظر از وضعيت اقتصادى اجتماعى ، بچه هايى كه در خواندن موفق اند چند خصوصيت مشترك دارند:
والدينشان از آنها انتظار تحصيلى بالايى دارند.
والدين يا خواهر و برادر بزرگ تر در انجام تكاليف مدرسه به آنها كمك مى كنند.
والدين آنها با صداى بلند كتاب يا مطالب ديگر را برايشان مى خوانند.
آنها در خانه كتاب دارند.
وقتى صحبت از مطالب خواندنى براى بچه ها مى شود، هر چقدر بر اهميت در دسترس بودن كتاب تاءكيد كنيم باز هم كم است . بچه ها نبايد فكر كنند خواندن كارى است كه فقط بايد در مدرسه انجام داد.
شما چند بار با وضعيت زير روبرو شده ايد؟
فرزندتان بايد روز شنبه يك گزارش را به معلم خود تحويل دهد. جمعه شب است و شما نمى توانيد او را به كتابخانه ببريد.
اگر در قفسه هاى كتاب خود مطالب مرجع داشته باشيد فرزندتان مى تواند بدون ترك خانه گزارش قابل قبولى بنويسد. لازم نيست براى درست كردن يك كتابخانه مرجع در خانه خود متحمل هزينه سنگين بشويد. دايرة المعارف ها، لغت نامه ها و مطالب مرجع ديگر در بعضى از جاها به صورت دست دوم به فروش مى رود. سعى كنيد كتاب هايى را تهيه كنيد كه خيلى قديمى نباشند و آنها را در جايى نگهدارى كنيد كه به راحتى در دسترس شما و فرزندتان باشد. به خاطر داشته باشيد كه اگر در خانه رايانه و مودم داريد از منابع مختلف اينترنت نيز مى توانيد استفاده كنيد. گرچه استفاده از اينترنت مجانى نيست ! (براى اطلاعات بيشتر درباره منابعِ مرجع به روش 42 مراجع كنيد.)
هدف اصلى از نوشتن ، انتقال اطلاعات ، متقاعد كردن و سرگرم كردن است . بيشتر مطالبى كه بچه ها در مدرسه مى خوانند، به خصوص از كلاس چهارم به بعد، براى دريافت اطلاعات است . اگر بچه ها متوجه جنبه ى سرگرمى بسيارى از كتاب ها و مجلات موجود بشوند، به خواندن در خانه علاقه ى بيشترى پيدا مى كنند.
اگر در خانه مجموعه ى خوبى از كتاب هاى كودكان داريد، قبل از خواب كه مى خواهيد براى فرزندتان قصه بخوانيد، براى پيدا كردن قصه دچار مشكل نمى شويد. باز هم مى توانيد از فروشگاه هايى كه كتاب هاى دست دوم مى فروشند استفاده كنيد. مى توانيد از دوستانتان بخواهيد كتاب هايى را كه ديگر براى گروه سنّى فرزندانشان مناسب نيست به شما بدهند يا با دوستانى كه فرزندانشان هم سن فرزندان شما هستند قرار بگذاريد كه كتاب هايتان را به همديگر قرض بدهيد. وقتى مى گويم كتاب ها بايد در دسترس باشند، منظورم دقيقا همين است . بچه ها بايد بتوانند به آنها دست پيدا كنند، به آنها دست بزنند، آنها را ورق بزنند و بخوانند. اگر كتاب هاى جلد اعلا را در قفسه هاى شيشه اى نگهدارى كنيد و آنها را از دور تحسين كنيد هيچ فايده اى به حال فرزندانتان نخواهد داشت . البته خوب است كه از سن پايين به فرزندانمان بياموزيم كه به كتاب احترام بگذارند اما اگر روى قفسه كتاب ها علامت (دست نزنيد) نصب كنيم يا با رفتار خود به بچه ها نشان بدهيم كه نبايد به كتاب ها دست بزنند، به جاى تشويق كتاب خوانى ، بچه ها را از اين رفتار منصرف مى كنيم .

چگونه احترام گذاشتن به كتاب را آموزش بدهيم

به بچه ها يادآورى كنيد كه با دست هاى تميز به كتاب ها دست بزنند.
از آنها بخواهيد كتاب ها را پاره نكنند، صفحات كتاب را تا نكنند.
در كتاب ها به خصوص كتاب هاى كتابخانه چيزى نكشند و ننويسند.
فرزندانتان را كمك كنيد براى كتاب هاى خود نشان گر درست كنند. به آنها بگوييد كه به جاى باز گذاشتن كتاب ها در حال دَمَر كه به شيرازه ى كتاب فشار وارد مى آورد، از نشان گر استفاده كنند.
به همديگر كمك كنيد و صفحات يا شيرازه ى كتاب هايى كه پاره شده اند را تعمير كنيد.
با نام فرزندتان مُهرى تهيه كنيد تا در كتاب هاى خود بزند. اگر فرزندتان احساس كند كتاب جزو اموال شخصى اوست ، بهتر مى تواند مسئوليت نگهدارى آن را به عهده بگيرد.
17.به هر جايى كه مى رويد همراه خود كتاب ببريد
ملانى با عصبانيت گفت : (هيچ كارى مثل اين سخت نيست كه دو تا بچه ى كوچك را كه از شدت گوش درد گريه مى كنند به درمانگاه ببرى و دو ساعت تمام در يك اتاق انتظار كه به هيچ وجه مناسب بچه ها نيست انتظار بكشى .
پير مردهاى عصا به دست زير لب مرا نفرين مى كردند و زن هاى حامله با وحشت به من زل مى زدند و مى ترسيدند از اين كه خودشان در آينده مثل من بشوند. البته مطمئن هستم كه همه فكر مى كردند بهتر از من مى توانند از پس اين كار بربيايند، شايد هم حق داشتند..
اما من يك چيز را ياد گرفتم : ديگر هرگز بدون اين كه دو - سه تا كتاب توى كيف پسرم بگذارم از خانه خارج نمى شوم . با خواندن مجله ها و كتاب هايى كه در اتاق انتظار درمانگاه ها پيدا مى شود نمى شود سر بچه ها را گرم كرد.) بچه ها از انتظار كشيدن متنفرند. اگر ماشين خراب شود، اگر صف فروشگاه بلند يا اگر مطب دندانپزشكى بيش از حد شلوغ باشد حتى خوش خُلق ترين بچه نيز مى تواند رفتارى از خود نشان بدهد كه والدين را به ستوه بياورد.
تنها علاج اين است كه خود را با سرگرمى هاى گوناگون براى موفقيت هاى اضطرارى مجهّز كنيد. هرجا مى رويد ممكن است موفقيت اضطرارى پيش ‍ بيايد، پس هرجا كه مى رويد اسباب بازى و كتاب را بخشى از اثاثيه خود قرار دهيد.
قبل از اين كه از خانه خارج شويد از فرزندتان بخواهيد كه هر كدام كتاب يا مجله مورد علاقه خود را براى بردن انتخاب كند. مى توانيد آنها را در كوله پشتى فرزندتان ، در كيف خود يا در كيف نوزادتان بگذاريد.
شايد به نفعتان باشد كه بادوام ترين كتاب ها را با خود ببريد يا كتابه ها و مجلاتى را ببريد كه از گم شدن يا خراب شدن آنها ناراحت نمى شويد. همه والدين مى دانند كه بردن كتاب و اسباب بازى به سفر خيلى از اوقات يعنى جا گذاشتن كتاب يا اسباب بازى در سفر. اگر به جايى مانند ساحل دريا يا رستوران مى رويد كه ممكن است كتاب هاى خوب در آنجا آسيب ببينند يا اگر فرزندتان حواس پرت است ، كتاب هاى كتابخانه را همراه خود نبريد.
اگر بتوانيد بچه ها را در موقعيت پرتنش سرگرم نگه داريد هم براى اعصاب خودتان خوب است و هم پيش همه مردم دنيا عزيز مى شويد. اگر هنگام انتظار كشيدن در صف براى دو كودك سرشار از شيفتگى و هوشيار با صداى بلند كتاب بخوانيد خيلى بهتر از آن است كه در راهروهاى فروشگاه دنبال يك بچه نق نقو بدويه در حالى كه بچه ديگر توى چرخِ دستى نشسته است و جيغ مى كشد و هر آن ممكن است تعادل خود را از دست بدهد و بيفتد. چقدر پدرى كه بچه خود را در صندلى مخصوص در رستوران آرام و سرگرم نگه مى دارد در نظرمان خوشايند است و چقدر پدرى كه كودك نوپاى خود را ول مى كند تا در رستوران پرسه بزند و مواد غذايى را روى زمين بريزد، ناخوشايند. با كمى برنامه ريزى و چند كتابِ خوب مى توانيد روابط خود را دوستان ، همسايگان و غريبه ها بهبود بخشيد.

18.در اختيار بچه هاى مريض ، كتاب و مجله قرار دهيد
مطمئنم كه اعتياد من به مجله هاى باطله ريشه در زمانى دارد كه در كودكى به علت پنومونى (ذات الريه ) در رختخواب مى ماندم . فقط وقتى حالك خيلى بد مى شد پدر و مادرم راضى مى شدند چنين مطالبى در اختيارم بگذارند اما به درد و بيمارى اش مى ارزيد چون دست رسى به آنها برايم لطفى افسانه اى داشت و هر يك از آنها را بارها و بارها مى خواندم .
شايد درست نباشد بگويم اما به نظر من خواندن مطالب سطح پايين بهتر از اين است كه آدم چيزى نخواند. چرا بايد بچه ى مريض با چشم هاى تب دار خود به صفحه تلويزيون زُل بزند حال آن كه مى تواند مهارت هاى خواندن خود را تقويت كند؟ حتى كتاب هاى كارتونى هم باارزشند. آنها هم مانند ادبيات داستانى (واقعى ) شامل طرح ، شخصيت پردازى و گفت و گويند. مجله هاى نوجوانان با جذابيّت هاى ظاهرى شان براى بچه هاى ده دوازده ساله منبع لذت اند و شامل انواع سبك هاى نوشتارى غير داستانى نيز مى شوند كه بسيارى از بچه ها به قدر كافى فرصت آشنايى با آنها را پيدا نمى كنند. با خواندن اين مجله ها، بچه ها براى مطالبى كه بايد در بزرگسالى بخوانند آمادگى پيدا مى كنند. اگر فرزندتان يك دوران طولانى نقاهت در پيش رو دارد، (مثلا بعد از آبله مرغان ، سرخك يا برونشيت ) اطمينان حاصل كنيد كه مطالب خواندنى كافى در اختيار دارد تا سرگرم بماند. اگر بتوانيد هر روز كه از سر كار به منزل برمى گرديد چيز جديدى به مطالبش ‍ اضافه كنيد خيلى خوب است . وقتى بچه ها نه آن قدر مريض اند كه تمام روز را بخوابند و نه آن قدر سلامتند كه به فعاليت هاى روزمرّه بپردازند، خيلى زود كِسِل مى شوند. وقتى به داروخانه مى رويد تا شربت سينه بگيريد، به دكّه روزنامه فروشى هم سرى بزنيد و مجله اى را كه به نظرتان جذاب است انتخاب كنيد. اگر جاده سلامتى را ادبيات پيش پا افتاده هموار مى كند مى ارزد با پرداخت اين بهاى اندك باعث رضايت فرزندتان شويد و به هر حال خواندن از بسيارى فعاليت هاى ديگر كه فرزند بيمارتان مى تواند انتخاب كند، سالم تر است .

19. به عنوان پاداش به فرزندانتان كتاب يا مجله بدهيد
مسئله پاداش دادند به بچه ها براى رفتارهايى كه از آنها انتظار داريم ، مسئله پيچيده ايست . زنى كه من مى شناسم براى اين كه فرزندان خود را به خواندن تشويق كند در صفحه دهم يا پانزدهم لاى كتاب اسكناس مى گذاشت . استدلال او اين بود كه اگر تا آن صفحه مى خواندند جذب مى شدند و واقعا هم همينطور بود.
من به شخصه طرفدار اين نيستم كه به خاطر گرفتن نمره هاى خوب در مدرسه يا به خاطر تعداد كتاب هايى كه مى خوانند، به بچه ها پاداش بدهيم . اما قبول دارم كه بعضى از اوقات بچه ها مستحق پاداشند و فكر مى كنم بد نيست چيزهايى را به آنها بدهيم كه مى خواهيم برايش ارزش قائل شويد. پاداش را به خاطر رفتارهايى بايد به بچه ها داد كه (وراى وظيفه ) آنهاست نه به خاطر رفتارهايى كه در روند عادى زندگى از آنها انتظار داريم . البته كه نمره هاى خوب مايه افتخار است . اما نمره هاى خوب بايد در طولانى مدت و به خودى خود پاداش كار فرد محسوب شود. خواندن هم همينطور است . بعضى از بچه ها هنگام رقابت شكوفا مى شوند و به همين دليل نيز برنامه مطالعه تابستانى كتابخانه ها مى تواند مفيد باشد (مراجعه كنيد به روش 30). البته اگر كودك را با پاداش به خواندن تشويق كنيد ممكن است اثر عكس داشته باشد: آيا با برداشتن پاداش انگيزه ى خواندن از بين مى رود؟
فرض كنيد فرزندتان يك كار واقعا قابل توجه انجام داده است : مثلا باعث پيروزى تيم فوتبالشان شده است يا دو هفته پشت سر هم در تعطيلات پايان هفته از خواهر و برادر كوچك ترش بدون هيچ شكايتى نگهدارى كرده ، يا براى نظافت محله اهالى محل را بسيج كرده است . چطور است به او نشان بدهيد كه با موضوع كارش ارتباط داشته باشد: مى توانيد به او يك رمان ورزشى يا كتابى درباره ى نگهدارى از بچه بدهيد يا او را مشترك يك مجله مربوط به طبيعت و محيط زيست كنيد.
اگر كارى كه انجام داده است كوچك تر است مى توانيد به او يك كتاب مصور يا كتابِ جدول و معما بدهيد. و اگر كارش خيلى بزرگ بود مى توانيد پاداش بزرگى به او بدهيد، مثلا يك دايرة المعارف كودكان . اگر فرزندانتان را طورى بار آورده ايد كه به خواندن علاقه مند باشند از دريافت چنين پاداشى به هيجان مى آيند. علاوه بر آن وقتى از مطالب خواندنى به عنوان پاداش ‍ استفاده مى كنيد اين مفهوم را نزد بچه ها تقويت مى كنيد كه كتاب ، مجله و حتى مجله ى مصور كودكان ، فى نفسه باارزش اند.

20.كارهايى را اختراع كنيد كه به خواندن مربوط مى شود
اولين كارى كه در ازايش پول گرفتم سفارش دادن مقاله براى پدرم بود، كارم اين بود كه كارت مخصوص را پر كنم ، آدرس مقاله را از پايين صفحه كپى كنم و آدرس گيرنده را بنويسم . پدرم براى هر كارت يك سكه به من مى داد. تلفظ و معنى بسيارى از كلماتى را كه آن روزها مى نوشتم ، حتى امروز هم نمى دانم ، كد پستى تقريبا تمام شهرك هاى دانشگاهى ايالات متحده را نيز حفظ شدم .
حتما كارهاى زيادى در خانه داريد كه حوصله يا فرصت انجام آنها را نداريد. كدام يك از اين كارها شامل خواندن يا نوشتن مى شود؟ اگر فرزندتان كسل و بى حوصله است ، آيا مى توانيد او را به انجام آن كار ترغيب كنيد؟ شايد فكر كنيد كه اگر براى فرزندتان كار بسازيد براى خودتان دردسر تراشيده ايد اما وقتى تعطيلات طولانى تابستانى فرا مى رسد و استخر به علت تعميرات تعطيل است ، اين جور كارها مى تواند نعمتى باشد. به پيش ‍ نهادهاى زير فكر كنيد و خودتان نيز كارهايى را پيشنهاد كنيد:
از فرزندتان بخواهيد يك صورت غذا براساس حروف الفبا برايتان تهيه كند يا دستور تهيه غذاهايى را كه با عجله از تلويزيون يادداشت كرده ايد، برايتان پاك نويس كند يا در كامپيوتر تايپ كند.
از فرزندتان بخواهيد از جشن ها و مراسم و سالگردهاى افراد فاميل يك تقويم درست كند و آن را براى ساير اعضاى فاميل نيز ارسال كند.
عكس هايى را كه مى خواهيد در آلبوم بچينيد به فرزندتان بدهيد و از او بخواهيد تاريخ و محل گرفتن هر عكس را روى يك برچسب مشخص ‍ كند.
از فرزندتان بخواهيد قفسه كتاب يا مجموعه نوارها و CDهايتان را به ترتيب حروف الفبا و براساس نام خانوادگى نويسنده يا خالق اثر مرتب كند.
از فرزندتان بخواهيد كارهايى را كه هر يك از اعضاى خانواده بايد در خانه انجام دهد، به صورت يك تقويم هفتگى بنويسد كه روى در يخچال نصب كنيد.
اگر مى خواهيد همراه خانواده يا براى خانواده كارى انجام دهيد كه نياز به تحقيق و جمع آورى اطلاعات دارد، از فرزندتان بخواهيد بخش تحقيق و جمع آورى اطلاعات را به عهده بگيرد. مثلا براى خريد ماشين ، انتخاب محل مناسب براى مسافرت و غيره .
اگر براى فرزندتان عاقلانه كار اختراع كنيد، نه تنها مهارت هاى خواندن و نوشتن او را تقويت مى كنيد بلكه ترتيب آن را مى دهيد كه او برخى از كارهاى شما را نيز برايتان انجام دهد. كارى كه براى شما تكرارى است و هيچ ارزش ذهنى ندارد مى تواند براى فرزندتان واقعا جالب يا مشكل باشد، به خصوص اگر طورى آن را نشان دهيد كه ضرورى و باارزش به نظر برسد.

21.مجلاّت كودكان را مشترك شويد
روزى كه مجله خواننده هفتگى پخش مى شود، حتى پر سر و صداترين گروه بچه هاى كلاس سوم نيز ساكت و آرام مى شوند. اين مجله خبرى هفتگى شامل اخبار كوتاه مربوط به بچه ها، داستان و معما و پازل مى شود. اما بزرگترين حسن اين مجله اين است كه هر يك از بچه ها نسخه مخصوص ‍ خود را دريافت مى كند. بچه ها مى توانند در آن بنويسند يا قسمتهايى از آن را ببرند به خانه ببرند تا به ساير اعضاى خانواده نشان دهند. اين كه محتواى مجله چه باشد مهم نيست ، فكرى كه پشت آن خوابيده است عالى است . ضميرى كه در عنوان مجله به كار رفته است گوياى همه چيز است : اين مجله مال من است . در كلاس درس كمتر چيزى پيدا مى شود كه واقعا مال بچه ها باشد اما اين چند ورق خبرنامه مال خود آنهاست .
احساس تملك نسبت به مطلب مى تواند بى علاقه ترين خواننده را نسبت به ورق زدن و خواندن آن ترغيب كند. به همين دليل است كه داستان هاى شخصى بچه ها تا اين حد براى خواننده ى كم سن و سال مؤ ثر است (مراجعه كنيد به روش 23) و به همين دليل است كه نامه نگارى روش ‍ موفقيت آميزى براى وادار كردن بچه ها به استفاده از مهارت هاى زبانى است (مراجعه كنيد به روش 22). اگر فرزندتان در ميان محموله هاى پستى مجله اى پيدا كند كه به نام و آدرس او فرستاده شده باشد، سن و سالش هر چه باشد، به خواندن آن ترغيب مى شود.
مجله هاى بچه ها براساس موضوع و گروه سنّى دسته بندى مى شوند و به همين دليل است كه جالب اند. فرزند شما بيشتر به چه مطالبى علاقه دارد؟ به چه فعاليت هايى علاقه دارد؟ براى هر سليقه اى مى توانيد مجله اى پيدا كنيد. قبل از آن كه سرمايه گذارى كنيد و مجله را آبونمان شويد مى توانيد چند شمار آن را از كتابخانه قرض كنيد تا علاقه ى فرزندتان را آزمايش كنيد. كتابدار نيز شايد بتواند به شما در پيدا كردن عنوان مجلات مناسب كمك كند.
آبونمان مجله يك هديه ى عالى است . صورت زير عنوان بعضى از مجلات خوب را نشان مى دهد.

22.براى فرزندتان يك دوست مكاتبه اى پيدا كنيد
تاكوئو با والدين خود براى يك اقامت دو ساله از ژاپن به شيكاگو آمد. گرچه ابتدا هيچ انگليسى بلد نبود اما علاقه او به بيس بال و رفتار دوستانه اش ‍ باعث شد كه نزد پسرهاى كلاس محبوبيت كسب كند. نالدو كه هم ورزشكار خوبى بود و هم دلقك كلاس بود تاكوئو را زير پر و بال خود گرفت .
تاكوئو به سرعت ياد مى گرفت و به زودى توانست به انگليسى بخواند و بنويسد و داستان هايى را از سرزمين مادراش تعريف كند. گرچه ابتدا از نظر خواندن هم سطح دوست خود نالدو بود، اما سرعت ارتقا پيدا كرد و به رده دوم كلاس رسيد.
هنگام بازگشت به ژاپن تاكوئو قول داد كه براى نالدو نامه بنويسد. نالدو تا آن زمان از كسى نامه دريافت نكرده بود. اما تاكوئو به قول خود وفا كرد و از فرودگاه توكيو براى نالدو يك كارت پستال فرستاد و در آن از جريانات خنده دارى كه در سفر طولانى هوايى آنها رخ داده بود، تعريف كرد. نالدو و تاكوئو از آن پس به صورت مرتب با هم مكاتبه كرده اند. تنها چيزى كه نالدو بيرون از كلاس مى نويسد نامه است و بيشترين لذت كه از خواندن مى برد، هنگام خواندن نامه هاى تاكوئو است .
بعضى از بچه ها براى خواندن به ترغيب زيادى نياز ندارند، آنها مى دانند كه با خواندن وارد دنياى تازه اى مى شوند، با شخصيت هاى تازه آشنا مى شوند و چيز جديدى مى آموزند، و همين برايشان كافى است . وقتى در پست مطلبى را دريافت مى كنيم كه حامل نام ماست براى خواندن آن ترغيب مى شويم . كمتر بچه اى پيدا مى شود كه نامه اى را نخوانده كنار بياندازد تا تلويزيون تماشا كند تا به بازى هاى رايانه اى بپردازد. حتى نامه هاى تبليغاتى نيز براى كسى كه نامه هاى زيادى دريافت نمى كند، مى تواند هيجان انگيز باشد. بهترين دوست مكاتبه اى براى فرزند شما كسى است كه تقريبا هم سن و سال خود او باشد. دوست مكاتبه اى او مى تواند، پسر خاله ، فرزند يكى از همكاران شما يا يك دانش آموز خارجى باشد. در بهترين حالت فرزند شما مى تواند با دوست مكاتبه اى خود علايق مشتركى داشته باشد، اما در بسيارى از اوقات حتى كسانى كه زمينه هاى زندگى شان با هم كاملا متفاوت است مى توانند با هم مباحث مكتوب خوبى داشته باشند.
دريافت نامه از دوست مكاتبه اى مى تواند براى كسى كه نسبت به خواندن بى ميل است ، انگيزه ى تازه اى باشد.اين نامه ها به خواندن جدى نياز دارند (مراجعه كنيد به روش 34)، به خصوص اگر گيرنده قصد پاسخ دادن داشته باشد. گيرنده ى نامه مى تواند مطابق ميل خود نامه را نگه دارد تا بعدا بخواند، يا آن را به كسى ديگرى نشان دهد. نامه دوست مكاتبه اى جنبه اى كاملا شخصى دارد و به همين علت براى خواننده جالب است . براى كمك به فرزندتان در جهت حفظ يك رابطه ى خواندن / نوشتن خوب با دوست مكاتبه اى خود، نكات زير را به او توصيه كنيد.
چگونه دوستى مكاتبه اى را فعال نگه داريم
1. به مطالبى كه دوستت مى گويد يا مى پرسد پاسخ بده .
2. درباره ى زندگى ، احساسات ، آرزوها و اهداف بگو.
3. درباره ى زندگى ، احساسات ، آرزوها و اهداف دوست مكاتبه اى ات سؤ ال كن .
4. نقاط مشتركتان را پيدا كن و درباره ى آنها بنويس .
5. نقاط تمايزتان را پيدا كن و درباره ى آنها بنويس .
6. براى همديگر عكس و يادگارى بفرستيد.
7. طورى بنويس كه انگار با دوستت مستقيما صحبت مى كنى .
8. اگر دوست مكاتبه اى ات اينترنتى است باهم قرار ملاقات نگذاريد. اگر ارتباط مكاتبه اى فرزندتان موفقيت آميز شد و فرزندتان از نوشتن و دريافت نامه لذت مى برد مى توانيد موارد مشابه زير را براى برقرارى ارتباط به او پيشنهاد كنيد:
به نويسنده مورد علاقه خود نامه بنويس و بگو كه چرا از كتابش لذت بردى .
براى اعضاى فاميل كه دور از شما زندگى مى كنند يك خبرنامه درست كنيد.
براى سردبير روزنامه مورد علاقه و يا محلى خود نامه اى بنويس و نظر خود را درباره ى يك موضوع مهم بيان كن .

23.در خانواده داستان هاى تجربه ى زبانى خلق كنيد
وقتى دانشجوى كارشناسى ارشد بودم ، در آموزش خواندن مفهوم جديدى مطرح شد: تجربه ى زبانى . براساس اين مفهوم توانايى شنيدارى ، گفتارى ، نوشتارى و خواندن ، بخشى از طيف تجربه ى ارتباطى فرد را تشكيل مى دهد و گفتار، نقاشى و نوشتن را كه وسيله بيانى افراد است ، نبايد از خواندن جدا كرد.
تاكنون برنامه ى درسى كامل و بى نقصى ارائه نشده است اما اين كه براى يادگيرى خواندن و نوشتن از زبان شفاهى بچه ها شروع كنيم هنوز هم معقول به نظر مى رسد. بيشتر اساتيد آموزش نيز معتقدند كه براى مطالعه هنرهاى زبانى بايد خواندن ، نوشتن ، شنيدن و گفتن را به صورت يك پارچه در نظر گرفت .
براساس رويكرد تجربه ى زبانى ، نوشتن يعنى ثبت زبان شفاهى و خواندن نوعى گفت و گو بين نويسنده و خواننده است . بدين ترتيب توانايى اوليه ى كودك براى حرف زدن و شنيدن به طور طبيعى با خواندن و نوشتن تركيبى يك پارچه به وجود مى آورد. (داستان تجربه زبانى ) داستانى است كه كودك براساس تجربه خود و به زبان خود بيان مى كند.
بسيارى از بچه ها كه تازه خواندن مى آموزند براى خواندن مطلبى درباره زندگى خود انگيزه ى زيادى دارند. به همين دليل (داستان هاى تجربه ى زبانى ) در سال هاى اوليه دبستان براى آموزش خواندن بسيار مفيدند. سن و سال كودكتان هر چه باشد مى توانيد از داستان هاى تجربه ى زبانى او به عنوان مطالب خواندنى جالب استفاده كنيد.
چگونه داستان تجربه ى زبانى را پديد آوريم
اگر فرزندتان كم سن و سال است ، مطالبى را كه به زبان مى آورد بنويسيد و اگر بزرگ تر است بگذاريد خودش داستان را بنويسد.
موضوع هاى ساده انتخاب كنيد:
بزرگ ترين آرزوى تو چيست ؟
ترسناك ترين اتفاقى كه برايت افتاد چه بود؟
دوست دارى به كجا سفر كنى ؟
بهترين دوست تو كيست و به چه دليل ؟
مطلب را ساده نگه داريد. اجازه بدهيد چند دقيقه فكر كند سپس چند جمله اى را براى داستان انتخاب كند. خيلى بازنويسى نكنيد، سعى كنيد داستان را به زبان كودكتان بنويسيد.
ضمن اين كه مى نويسيد براى فرزندتان توضيح بدهيد كه چه مى كنيد. اگر فرزندتان كم سن و سال است توضيح بدهيد كه هر چه مى گويد را مى توان با حروف الفبا نوشت . و حتى افراد غريبه نيز مى توانند بعدا آنچه را كه گفته است ، بخوانند.
از فرزندتان بخواهيد براى داستان نقاشى بكشد و آن را در يك پوشه يا كلاسور بگذاريد.
روز بعد از اين كه داستان تجربه ى زبانى را نوشتيد از فرزندتان بخواهيد آن را بخواند. حتى بچه هايى كه سواد خواندن ندارند نيز مى توانند برخى از عناصر داستان را به ياد بياورند يا برخى از كلمات را بشناسند. چون داستان ساخته ى خودِ فرزندتان است ، مى خواهد بداند كه هر كلمه چيست .
تعدادى داستان جمع آورى كنيد و از بچه ها بخواهيد آنها آنها را با اعضاى ديگر خانواده بخوانند. بد نيست خودتان نيز درباره ى موضوعى كه به فرزندتان داده ايد، بنويسيد و اجازه دهيد فرزندتان علاوه بر داستان خود، داستانِ شما را نيز بخواند. با اين كار داستان فرزند خود را (منتشر) مى كنيد و به تجربيات شخصى او مشروعيت مى بخشيد و وقتى خودتان مى نويسيد به او نشان مى دهيد كه همه براى انتقال عقايد خود از زبان استفاده مى كنند.

24.براى خانواده دفتر يادگارى درست كنيد
وقتى بچه بودم ، سرگرمى مورد علاقه مان در روزهاى بارانى ورق زدن دفترهاى يادگارى قديمى پدر و مادرمان بود. مادرم كه در كودكى صداى قشنگى داشت ، دفترهاى يادگارى بزرگى داشت كه برنامه ى كنسرت ها، قطعات موسيقى ، عكس ها و گل هاى خشك خود را در آن چسبانده بود كه حس گنجكاوى ما را نسبت به آن دوره زندگى او تحريك مى كرد. پدرم از روزهايى كه در نيروى دريايى گذرانده بود، يك آلبوم بزرگ عكس نگه داشته است كه در بالاى هر عكس عنوانى نوشته شده است . با ديدن اين آلبوم به حقايق تازه اى درباره پدرم دست يافتم : او در لباس نظامى بسيار خوش تيپ بود، زمانى پيپ مى كشيده ، مدتى از عمر خود را در جاهاى بسيار عجيب سپرى كرده و به كشيدن كاريكاتورهاى خنده دار علاقه داشته است . اين دفترهاى يادگارى كه سالها قبل از تولد ما گرد آورى شده بودند بخشى از تاريخ خانوادگى ما را حفظ كرده بودند.
گردآورى دفتر يادگارى علاوه بر اين كه روشى عالى براى حفظ تاريخ خانواده است مى تواند يك تجربه آموزشى فوق العاده نيز باشد. كشوى عكس هايى را كه با عكس فرزند قنداقى تان شروع مى شود بيرون بريزيد. بليط هواپيماى اولين سفر هوايى خود يا كودكتان ، برچسب هايى كه هيچ وقت به ماشين خود نچسبانديد، كارت تبريك هايى كه از فاميل دريافت كرده ايد و هر چيزى كه بخشى از فرهنگ خانواده ى شما را تشكيل مى دهد مى تواند در دفتر يادگارى قرار بگيرد.
بچه هاى سنين مختلف مى توانند در گردآورى اين دفتر يادگارى كمك كنند. كارها را به روشى كه به نظرتان معقول مى آيد تقسيم بندى كنيد.
بچه هاى كوچك تر مى توانند ...
عكس ها را به دسته هاى مختلف تقسيم كنند.
عكس ها يا كارت پستال ها را روى صفحه تنظيم كنند.
براى هر صفحه عنوانى جدى يا طنز پيشنهاد كنند.
در صفحات دفتر، نقاشى ، كاريكاتور يا طرح بكشند.
بچه هاى بزرگ تر مى توانند ...
مطالب را به ترتيب زمان مرتب كنند.
براى عكس يا كارت پستال ها عنوان يا توضيح بنويسند.
عكس ها يا مطالب يا ياد گارى ها را به صفحه ى دفتر بچسبانند يا وصل كنند.
براى دفتر يادگارى نمايه تنظيم كنند.
وقتى دفتر يادگارى تان كامل شد اجازه بدهيد فرزندانتان آن را رسما به دوستان يا اعضاى فاميل نشان دهند. حتى بچه هايى كه سواد خواندن ندارند نيز مى توانند متنى را كه خود آفريده اند (بخوانند) آنها مى توانند موضوع هر عكس يا يادگارى را تعريف كنند. بچه هاى بزرگ تر مى توانند عنوان ها يا توضيحات را با صداى بلند بخوانند. دفتر يادگارى را جايى بگذاريد كه همه اعضاى خانواده بتوانند آن را در روزى بارانى كه مى خواهند در جاده خاطرات سفر كنند، به راحتى پيدا كنند.
چند پيشنهاد براى دفترهاى يادگارى موضوعى
فعاليت هاى ورزشى فرزند خود را ثبت كنيد.
جشن عبادت ، جشن پايان دبستان ، جشن ورود به دبيرستان ، يا هر حادثه اى را كه تنها يك بار رخ مى دهد ثبت كنيد.
خاطرات يك سفر خانوادگى را گردآورى كنيد.
زندگى هر يك از فرزندان خود را در دفترى جداگانه ثبت كنيد.
عكس هايى را كه فرزندتان در اردوهاى تابستانى يا تشكل هاى دانش آموزى گرفته است در يك دفتر نگهدارى كنيد.
براى جشن هاى تولد اعضاى خانواده تان يك دفتر يادگارى درست كنيد.

25.مراجعه به كتابخانه را در روال كارهاى جمعى خانواده قرار دهيد
من با بهترين دوست خود در كتابخانه آشنا شدم . سال 1963 بود و ما در مقابل قفسه ى (سرى زندگى نامه ها) در قسمت كودكان با هم برخورد كرديم . هر دويمان مجذوب اين سرى كتاب ها شده بوديم و علاقه ما به آنها بيشتر به خاطر تعداد زياد كتاب هاى موجود در سرى بود تا به خاطر علاقه قلبى به زندگى قهرمانان آمريكايى . ما هر دو اهل رقابت بوديم و ملاك يادگيرى براى ما نه دانش كسب شده بلكه كميت كتاب هايى بود كه مى خوانديم .
ما به تنهايى به كتابخانه نمى رفتيم . خانواده هايمان نيز مى آمدند، در طول كودكيمان ، شنبه هر هفته با خانواده هايمان به آنجا مى رفتيم . شنبه صبح كه مى شد كتاب ها از زير تخت ، پشت كوسن هاى مبل ، از روى ميز آشپزخانه ، و از لاى قفسه كتاب اتاق نشيمن جمع مى كرديم . آنها را در يك جعبه مى چيديم ، سوار ماشين مى شديم و به كتابخانه مى رفتيم . آنجا پخش ‍ مى شديم : بزرگسالان به اتاق بزرگسالان مى رفتند، بچه هاى كوچك به سراغ كتاب هاى تصويرى ، و من دوستم به سراغ كتاب هاى سرى .
جين چال ، كارشناس خواندن ، معتقد است كه خواندن سه پيش نياز دارد: قابليت دسترسى ، قابليت خواندن و علاقه . مراجعه مكرر به كتابخانه هر سه پيش نياز را فراهم مى كند. والدين ما كه رفتن به كتابخانه را روال خانوادگى قرار داده بودند، به ما خدمت بزرگى كردند.
آنها منبع بى پايانى از مطالب خواندنى در اختيارمان قرار دادند. (قابليت دسترسى )
آنها كارى كردند كه بتوانيم مطالبى را پيدا كنيم كه با سن و توانايى خواندنمان هماهنگى داشته باشد. (قابليت خواندن )
آنها ما را به جايى بردند كه بتوانيم درباره ى هر موضوع يا در هر سبك ادبى قابل تصور مطلب پيدا كنيم . (علاقه )
و مهم تر از همه :
آنها خواندن را به صورت يك عادت مشترك خانوادگى درآوردند و بدين ترتيب باز هم بر اهميت آن تاءكيد كردند.
ممكن است از فكر اين كه بايد هر روز در معرض ديد فرزندتان ، يا براى فرزندتان بخوانيد، حيران شويد (مراجعه كنيد به روش هاى 1 و 3).
ممكن است بودجه تان اجازه ندهد خيلى كتاب يا مجله بخريد (مراجعه كنيد به روش 16). پس مراجعه منظم به كتابخانه مى تواند كمك كند. وقتى فرزندتان آموخت كه نام خود را بنويسد مى توانيد او را عضو كتابخانه كنيد و برايش كتاب قرض كنيد.
كتابخانه عمومى محلتان ممكن است تنها از يك اتاق تشكيل شده باشد و يا يك ساختمان بزرگ باشد. اما در هر كتابخانه اى كسى هست كه بتواند شما را با آنجا آشنا كند و قوانين كتابخانه را برايتان توضيح دهد.
اطلاعات زير را حتما بدست بياوريد:
1. زمان مجاز براى نگه داشتن هر كتاب چقدر است ؟
2. جريمه تاءخير در باز گرداندن كتاب چيست ؟
3. آيا اتاق يا قسمت كودكان وجود دارد؟
4. آيا جلسات كتابخوانى با صداى بلند براى بچه ها برگزار مى شود؟
5. آيا برنامه ى مطالعه ى تابستانى برگزار مى شود؟
6. ساعت كار كتابخانه چگونه است ؟
7. آيا كتابخانه خدمات ويژه مانند دوره هاى آموزشى يا جلسات سخنرانى ارائه مى دهد؟
به فرزندانتان بفهمانيد كه بايد در كتابخانه سكوت را رعايت كرد و بايد از اموال كتابخانه بادقت و ملاحظه نگهدارى كرد. با رفتار خودتان به آنها نشان بدهيد كه كتابخانه جاى مخصوص و باارزشى است كه تمام خانواده مى تواند از آن لذت ببرد.
وقتى من و دوستم به سن بلوغ رسيديم ، ديگر همراه خانواده به كتابخانه نمى رفتيم . (بچه ها بالاخره در يك زمان در مقابل حركت هاى جمعى خانواده شورش مى كنند. به آنها بگوييد كه هر وقت مايل باشند با شما بيايند از همراهى آنها استقبال خواهيد كرد اما اگر ترجيح مى دهند به تنهايى به كتابخانه بروند، باز هم مى توانند.) اكنون كه از آن زمان 30 سال گذشته است و من و دوستم در فاصله 5 هزار كيلومترى هم زندگى مى كنيم باز هم براى خواندن مطالب بيشتر، درباره ى موضوعات بيشتر، با هم رقابت مى كنيم و هنوز هم كتابخانه ى عمومى را بخشى از خانه ى خود به حساب مى آوريم .

26.به نمايشگاه هاى كتاب برويد
(وقتى براى اولين بار به نمايشگاه كتاب رفتم ده ساله بودم ، سالن بزرگى را به ياد مى آورم كه پر بود از غرفه ها و قفسه هاى كتاب . در گوشه اى از سالن بچه ها دور ميز نشسته بودند و براى شركت در مسابقه ، نقاشى مى كشيدند و در گوشه اى ديگر، روى ميز دور نويسنده اى حلقه زده بودند كه داشتان خود را با صداى بلند براى بچه ها مى خواند. آن روز بادستى پر و با كلى كتاب و اسباب بازى فكرى به خانه برگشتم اما بهترن خاطره برايم اين بود كه در يكى از غرفه ها با نويسنده محبوب خود آشنا شدم ، با او صحبت كردم و او نيز با كمال مهربانى كتاب جديد خود را برايم امضاء كرد.)
فروشگاه هاى زنجيره اى كتاب جاى بسيار جالبى براى جلب علاقه كودكتان به كتاب و كتابخوانى است . در بسيارى از آنها علاوه بر ارائه كتاب هاى كودكان بخش هايى نيز تعبيه شده است كه به فعاليت هاى جنبى اختصاص ‍ دارد. اجراى نمايش هاى عروسكى ، گروه هاى قصه خوانى ، كارگاه هاى داستان نويسى ، آشنايى با نويسندگان كودكان ، همه فعاليت هايى اند كه مى توانند در شكوفا كردن علاقه ى فرزندانتان نسبت به كتاب و كتابخوانى تاءثير بگذارند.
به آگهى ها و پوسترهايى كه زمان و مكان برگزارى نمايشگاه هاى كتاب را تبليغ مى كنند دقت و سعى كنيد با خانواده در اين نمايشگاه ها حضور پيدا كنيد. شما مى توانيد به غرفه هاى بزرگسالان سر بزنيد و كتاب هاى مورد علاقه ى خود را بررسى كنيد و به فرزندانتان اجازه بدهيد كه هم زمان در غرفه هاى مخصوص كودكان گردش و در فعاليت هاى جنبى بخش كودكان شركت كنند.
حس ديگر اين نمايشگاه ها، برخوردارى از تخفيف ويژه خريد كتاب است !

27.فرزند خود را با كتاب هاى سرى آشنا كنيد
وقتى بچه بودم عاشق كتاب هاى سرى بودم ، (مثل قصه هاى خوب براى بچه هاى خوب )، و تا امروز هم علاقه ى خود را حفظ كرده ام . وقتى از يك كتاب لذت مى بريم و بعد مى فهميم كه همان نويسنده درباره ى همان شخصيت ها و همان مكان ، سه ، شش يا ده جلد ديگر نيز كتاب نوشته است ، هيجان زده مى شويم . امروزه گرچه سليقه ام نسبت به موضوع كتاب هاى مورد علاقه كودكى ام تغيير كرده روشم هنوز همان روش است : بايد تك تك كتاب ها را بخوانم و بى صبرانه انتظار جلد بعدى را بكشم .
كتاب هاى سرى براى خواننده بهترين دوست به حساب مى آيد. گاهى محبوبيت اين كتاب ها نه به خاطر كيفيت ادبى بلكه به خاطر كميت آنهاست . بچه ها آنها را يك جلد بعد از ديگرى با سرعت مى خوانند و باز هم منتظر جلد بعدى اند.
گاهى كه بچه ها به سرى كتاب هاى مورد علاقه ى خود دست مى يابند به كلى از جلوى چشم غيب مى شوند و فقط هرچند گاه يك بار پديدار مى شوند تا بگويند: (بعدى كجاست ؟)
البته بسيارى از كتاب هاى سرى از ارزش ادبى نيز برخوردارند و بسيارى از نويسندگان بزرگ و محبوب به مجموعه ى كتاب هاى كودكان سرى هاى سه يا چند جلدى افزوده اند.
اگر مى خواهيد فرزندانتان به خواندن علاقه مند شوند و اگر مى خواهيد از ديدن اين كه غرق يك كتابى شده اند لذت ببريد، مى توانيد كمى هم از كيفيت كتاب چشم پوشى كنيد. فرصت براى خواندن آثار كلاسيك در آينده بسيار است . در واقع اگر زرنگ باشيد مى توانيد نويسندگانى مانند آلكوت ، كيپلينگ و شكسپير را نيز به عنوان سرى نويس معرفى كنيد(4).

28. داستان هايى را پيدا كنيد كه فيلم يا كارتون آن نيز ساخته شده است
كارتن گوژپشت نتردام ، ساخته والت ديزنى تطابق معمول نظرهاى متناقض ‍ منتقدين را برانگيخت : به هيچ وجه امانت را رعايت نكرده است ، بخش هاى مهمى را حذف كرده ، شخصيت ها و اتفاقاتى را به داستان اضافه و داستان را از اصل آن زيباتر و لطيف تر كرده است . درباره سفيد برفى و هفت كوتوله و بامبى هم مردم همين را مى گفتند. اين داستان ها در شكل اصلى خود چندان براى بچه ها خوشايند نبودند بلكه در واقع تا حدى ترسناك و سياه هم بودند.
مادرم مى گويد: (اگر ديزنى سفيدبرفى ، پينوكيو و بقيه را به صورت كارتون در نياورده بود، من هرگز با آن داستان ها آشنا نمى شدم . وقتى من بچه بودم كسى آن داستان ها را برايم نخوانده بود. مادر و پدرم براى من داستان هاى نروژى مى خواندند اما از برادران گرين و هانس گريستين آندرسن چيزى برايم نمى خواندند. من اين فيلم هاى كارتونى را بعد از ظهرهاى شنبه در سينما مى ديدم .)
به نظر شما چند خواننده مانند مادر من وجود دارد؟
وقتى مردم درباره ى (سواد فرهنگى ) صحبت مى كنند منظورشان دانش ‍ ما از مجموعه ى فرهنگ است كه مردم جامعه به صورت مشترك از آنها استفاده مى كنند. داستان هاى پريان اروپايى بخشى از دانش مشترك مردم آمريكايى را تشكيل مى دهد. بچه ها بايد كليّت داستان زيباى هفته ، سندرلا و بسيارى از داستان هاى ديگر را بدانند. اگر اين داستان ها را در خانه نخوانند ممكن است در مدرسه با آنها آشنا شوند. اگر نه چه ؟
آيا بايد از شنيدن اشاره هايى كه مردم در زندگى روزمرّه خود به اين داستان ها مى كنند، يا مثال هايى كه از اين داستان ها مى زنند، گيج شوند؟ فليم هاى ديزنى ، به رغم تمام ضعف هايى كه دارند، خدمت بزرگى كرده اند و اين داستان ها را براى عموم قابل دسترس كرده اند. گرچه ممكن است برادران گريم خود نتوانند بعضى از شخصيت هاى گرم و مهربانى را كه ديزنى آفريده است به عنوان شخصيت ترسناك و تلخ اصلى خود بشناسند، اما اين فيلم ها شخصيت هاى مهم ادبى را به صورت تصويرى براى چندين نسل ارائه كرده است . گوژپشت نُتردام هم با اضافاتى كه دارد يكى از همين هاست .
براى خواندن ، كتاب هاى فراوان و خوبى وجود دارد كه فيلم يا سريال تلويزيونى آن ها نيز ساخته شده است . بسيارى از كتاب هايى كه هرگز تجديد چاپ نمى شدند، با بسته شدن قرارداد توليد فيلم آن با جلدى خوش آب و رنگ تجديد چاپ مى شوند. بسيارى از كتاب هاى كلاسيك كودكان مانند شازده كوچولو يا زنان كوچك ، با جلدى تازه و مخاطبينى جديد، دوباره متولد مى شوند.
براى اين كه از اين داستان ها و فيلم ها بهترين استفاده را بكنيد بهتر است كتاب را قبل از ديدن فيلم به فرزندتان بدهيد. بدين ترتيب بچه ها ابتدا فرصت مى كنند شخصيت ها و حوادث را پيش خود تصور كنند و سپس آنها را با تصور فيلم ساز مقايسه كنند. بعضى از بچه ها داستان را بيشتر به اين دليل مى خوانند كه مى خواهند بدانند آخر چه مى شود، ديدن فيلم از خواندن داستان ، كتاب را براى چنين بچه هايى خراب مى كند. البته ديدن فيلم براساس داستان نويسنده اى بزرگ ممكن است بچه ها را به خواندن داستان هاى ديگر آن نويسنده نيز ترغيب كند. بعضى از بچه ها نيز دوست دارند كتاب متعلق به خود آنها باشد و ممكن است از اين كه صاحب كتابى اند كه دوستانشان تنها فيلم آن را ديده اند، لذت ببرند. در جدول زير چند داستان آن ساخته شده است و براى بچه هاى سنين مختلف مناسب است پيشنهاد كرده ام . شايد بد نباشد قبل از اين كه فرزندتان فيلم را ببيند، خودتان آن را تماشا كنيد تا ببينيد آيا براى ديدنش آمادگى دارد يا نه .
چند داستان كلاسيك كودكان (كارتون )
چند داستان كلاسيك كودكان (فيلم )
براساس عناوين ترجمه شده به فارسى يا كتاب و فيلم هاى فارسى .

29. از كتاب هايى كه موضوع آن جشن هاى ملى و مناسبت هاى مذهبى است ، استفادهكنيد
در كتابخانه عمومى محله ما، كتاب هاى كودكان در يك سمت سالن اصلى قرار دارد. اولين بارى كه به آن قسمت سر زدم تعجب كردم : يك فقسه ى كامل از كتابخانه به كتاب هايى اختصاص داده شده بود كه موضوع آن جشن هاى ملى و مناسبت هاى مذهبى بود، چه دابيات داستانى ، چه كتاب هاى غير داستانى ، چه شعر و چه انواع ادبى ديگر. ظاهرا ميزان درخواست اين كتاب ها از طرف والدين و معلم ها آنقدر زياد است كه كتابدارها مجبور شده اند آنها را از ساير كتابها جدا كنند. اگر در قفسه جدايى باشند راحت تر مى شود به آنها دسترسى پيدا كرد. از آن پس دقت كردم و ديدم در كتابخانه ها و كتاب فروشى هاى ديگر نيز قفسه مشابهى وجود دارد كه به كتاب هاى مربوط به جشن هاى ملى و مناسبت هاى مذهبى اختصاص ‍ دارد.
اگر ترديد داريد كه ادبيات الهام گرفته از مناسبت هاى ملى و مذهبى تا چه حد نزد مردم محبوب است يك لحظه به فيل هاى آهنگ برنادت و كريسمسِ چارلى براوان بيانديشيد. اهميتى ندارد كه شما يا فرزندانتان چند بار اين فيلم ها را ديده باشيد، آنها در تار و پود مناسبت هاى ملى و مذهبى تنيده شده اند.
برقرار كردن رابطه بين ادبيات و زمان معقول به نظر مى رسد. معلمين هميشه همين كار را مى كنند و مناسبت هاى ملى و مذهبى را هر سال با دانش آموزان خود مرور مى كنند، از روز دانش آموز گرفته ، تا سالگرد انقلاب و پيروزى و روز استقلال و اعياد مذهبى و ...
كتابدار مى تواند به شما كمك كند تا كتاب هايى را پيدا كنيد كه به اين مناسبت ها مربوط مى شود. بعضى از آنها را مى توانيد هنگام خواب براى بچه ها بخوانيد و بعضى را مى توانيد به آنها بدهيد تا به تنهايى بخوانند(5).

30.براى تابستان يك برنامه مطالعه ى آزاد تنظيم كنيد
دبستان ترگود مارشال كه در گذشته بر اساس نظام آموزشى معمول داره مى شد، اخيرا تغيير كرده است و در حال حاضر هر معلم به مدت دو سال به دانش آموزان خود درس مى دهد: اول و دوم ، سوم و چهارم يا پنجم و ششم . معلم ها و دانش آموزان از ارتباط ادامه دار خود با هم در اين طرح جديد لذت مى برند اما با الجراى اين طرح مشكلى كه قبلا هم وجود داشته است اكنون بيشتر به چشم مى آيد:
آداكوهن كه معلم كلاس سوم و چهارم است گويد: (از نظر تئوريك بايد بتوانيم در ابتداى سال دوم ، از آخرين مطالبى كه در سال پيش خوانديم شروع كنيم و با سرعت پيش برويم و به برنامه درسى جديد بپردازيم . اما متاءسفانه بچه هايى كه در طول تابستان مطالعه نمى كنند خيلى عقب تر از بچه هاى ديگرند و مدتى طول مى كشد تا بتوانند دوباره به توانايى هايى كه سال پيش به دست آورده بودند، برسند. بعضى از بچه ها هم انگار هيچ وقت نمى رسند.)
مهارت خواندن در بچه هايى كه در خانه مطالعه نمى كنند ممكن است در طول تابستان به اندازه ى يك سال تحصيلى يا بيشتر، پس رفت كند. خواندن هم مانند اغلب مهارت هاى ديگر است : اگر از آن استفاده نكنيد آن را از دست مى دهيد. معلمان به خوبى نتيجه آن را مى بينند. بچه هايى كه در طول تابستان مطالعه مى كنند، در ابتداى هر سال تحصيلى بسيار جلوتر از پايان سال تحصيلى گذشته اند. بچه هايى كه كمى مطالعه مى كنند معمولا سطح مهارت هاى خود را حفظ مى كنند و بچه هايى كه اصلا مطالعه نمى كنند عقب مى افتند و ممكن است هنگامى كه بقيه كلاس پيشرفت مى كند، باز هم عقب بمانند.
بسيارى از كتابخانه ها با برنامه مطالعه تابستانى در مقابله با اين مشكل كمك مى كنند. اين برنامه هاى مطالعاتى بين طيفى از برنامه هاى پر زرق و برق و رقابت آميز و برنامه هاى آموزشىِ صرف قرار گرفته اند. در برنامه هاى نوع اول بچه ها درباره ى موضوع هاى خاصى مطالعه مى كنند، مطالب خلاق مى نويسند و به ازاى خواندن تعداد مشخصى كتاب جايزه مى گيرند، اما در نوع دوم كتابدار با بچه ها به طور منظم در تماس است و گاهى مى خواهد كه بچه ها از كتاب هايى كه خوانده اند گزارش شفاهى ارائه دهند.
اگر فرزندانتان اجتماعى و اهل رقابتند، شايد برنامه مطالعاتى كتابخانه همان چيزى باشد كه بتواند خواندن آنها را در سراسر تعطيلات مدرسه تضمين كند. قبل از پايان سال تحصيلى با كتابخانه ى محله تان تماس بگيريد و ببينيد براى ايام تابستان چه برنامه اى دارند. حتى برنامه قصه خوانى گروهى هم مى تواند مفيد باشد چون به هر حال باعث مى شود كه بچه ها به داخل محيط كتابخانه بيايند و آنها را تشويق مى كند كتابى را انتخاب كنند و به خانه ببرند.
اگر كتابخانه محله تان چنين برنامه هايى ارائه مى دهد يا اگر فرزندانتان علاقه ندارند به صورت هدفمند و در رقابت با بچه هاى ديگر مطالعه كنند، مى توانيد برنامه شخصى خود را تنظيم كنيد. به اهدافى كه فرزندانتان بيان مى كنند و پاداش هايى كه به دريافت آن علاقه مندند توجه كنيد.
چگونه براى تابستان برنامه مطالعه ى شخصى خود را تنظيم كنيد
1. از فرزندانتان بپرسيد براى تابستان چه آرزوهايى دارند. آيا مى خواهند سفر كنند، به بازى هاى ورزشى بپردازند، باغبانى كنند؟ در كتابخانه كتاب هايى پيدا كنند كه به اين موضوع ها ربط داشته باشد.
2. با فرزندتان هدفى معقول براى مطالعه تعيين كنيد، آيا فرزندتان مى تواند در هفته يك كتاب بخواند؟ دو كتاب چه ؟ آيا بايد براى رسيدن به هدف پاداش بگيرد؟
3. براى ماه هاى تابستان يك تقويم درست كنيد. هر بار كه فرزندتان كتابى را تمام كرد از او بخواهيد روى تقويم يك برچسب بچسباند.
4. فرزندتان را تشويق كنيد درباره ى كتاب ، يعنى موضوع ، طرح داستان و شخصيت هايش برايتان تعريف كند. از او بپرسيد كه چه جنبه هايى از كتاب براى او خوشايند يا ناخوشايند بود.
5. به صورت منظم به كتابخانه سر بزنيد. وقتى فرزندتان كتابى را تمام كرد حتما كتاب ديگرى در دسترس داشته باشيد.
6. در پايان تابستان ، سؤ ال هاى زير را از فرزندتان بپرسيد و برنامه مطالعه ى او را ارزيابى كنيد.
آيا به هدف مطالعاتى اوليه خود دست يافتى ؟
آيا چيز جديدى ياد گرفتى ؟
آيا در ميان آنچه خواندى مطلب خيلى جالب هم بود؟
آيا مهارت هاى خواندنت پيشرفت كرده است ؟

31. در سفرهاى طولانى با ماشين كتاب بخوانيد
كيت و شوهرش هر تابستان همراه سه فرزندشان با ماشين چبپ خود به مقصدى تازه فر مى كنند: منتانا، كبك ، كوه هاى نيومكزيكو. بيشتر دوستان كيت كه حتى مى ترسند سه بچه را با ماشين از خانه تا بازار ببرند تعجب مى كنند كه كيت چگونه مى تواند خود را با سه بچه شش ، ده و دوازده ساله در ماشين حبس كند و چندين روز 600 - 500 كيلومتر سفر كند.
كيت مى گويد در صندلى عقب هميشه فقط دو نفر مى نشينند پس اولين كارى كه بايد بكنم اين است كه جاى نشستن هر كس را تعيين كنم . بيشتر روزها گرگ با چمدان ها در عقب ماشين مى نشيند تا امبر و اشلى جاى بيشترى داشته باشند. براى خوردن ، شنا كردن و ديدن مناظر زياد مى ايستيم . بچه ها كلى كتاب نقاشى ، كتاب مصور و داستان هاى ماجرايى همراه دارند. وقتى حوصله بچه ها سر مى رود و با هم دعوا مى كنند با هم (بيرون را تماشاكن ) بازى مى كنيم . ما همه در طول تابستان هاى گذشته بازى هايى اختراع كرده ايم . حتى اشلى هم تابستان گذشته يكى بازى اختراع كرد: هر كس تعداد بيشترى جيپ مانند جيپ ما مى ديد يك نوشيدنى جايزه مى گرفت . اين جورى وقتمان مى گذرد و از شدت خشم نيز ديوانه نمى شويم .
سفرهاى طولانى با ماشين مى تواند حتى صبورترين پدر و مادرها را از پا دربياورد و دادن داروى خواب آور به بچه ها چندان تجويز نمى شود. البته مى توانيد راه هايى پيدا كنيد تا بچه ها در سفرهاى طولانى از سر و كول هم بالا نروند. حتى بعضى از اين روش ها تا حدودى كاركرد آموزشى نيز دارند:
بچه ها را مسئول مسيريابى كنيد: بچه ها مى توانند، بسته به سن خود، نقشه ، تابلوهاى جاده ، تابلوهاى خيابان ها، علامت خروجى جاده ها يا علامت ابنيه تاريخى را بخوانند. اگر مى خواهيد براى صرف ناهار بايستيد از فرزندانتان بخواهيد تابلو رستوران مورد علاقه شان را پيدا كنند.
(بيرون را تماشا كن ) بازى كنيد: بد نيست از پلاك خودروها شروع كنيد. ببينيد كدام يك از بچه ها مى تواند زودتر از بقيه ده پلاك از ده استان مختلف ببيند، يا از استان مجاور ده پلاك پيدا كند. از بچه ها بخواهيد خنده دارترين تابلوى تبليغاتى يا عجيب ترين نام براى شهرهاى سر راه يا تابلوى جالب ترين مكان ديدنى توريستى را پيدا كنند.
با صداى بلند كتاب بخوانيد: منطقى ترين مطلب براى خواندن ، كتابچه ى راهنماى جديد است كه همان روز به آنجا مى رسيد. از يكى از بچه ها بخواهيد تمام اطلاعات مربوط به آنجا را با صداى بلند بخواند. اگر خانواده تان خيلى دموكراتيك باشد مى توانيد حتى براى اماكن ديدنى ، محل اقامت ، يا رستورانى كه مى خواهيد امتحان كنيد، راءى گيرى كنيد. كار ديگرى كه مى توانيد بكنيد اين است كه هنگام ديدار از يك مكان ، بروشور مربوط به آن را برداريد و وقتى به ماشين برگشتيد آن را با صداى بلند بخوانيد.
بازى هاى لُغَوى بكنيد: يك موضوع پيدا كنيد، مثلا حيوانات . يك حيوان نام ببريد: شير نفر بعد بايد حيوانى را نام ببرد كه با حرف آخر حيوان قبلى ، يعنى (ر) شروع شود. آن قدر ادامه بدهيد تا همه خسته شوند سپس موضوع را عوض كنيد. يا نام شهر، استان يا منطقه اى را كه از آن عبور مى كنيد به فرزندانتان بگوييد و از آنها بخواهيد با استفاده از حروف آن هر چند لغت كه مى توانند روى كاغذ يادداشت كنند.
بازى هاى جغرافيايى بكنيد: سعى كنيد به كمك خانواده ، همه ى استان هاى كشور را به ترتيب الفبا نام ببريد، مراكز استان ها يا استان هاى مجاور استانى كه در آن قرار داريد را نام ببريد. به اطلس مراجعه كنيد تا جواب خود را كنترل كنيد.
از بچه ها بخواهيد بازى اختراع كنند: به بچه ها پنج دقيقه فرصت دهيد تا با هم قوانين يك بازى را تنظيم كنند و بتوانيد با هم در ماشين بازى كنيد. با گذر زمان مى توانيد قوانين بازى را اصلاح كنيد و بهبود بخشيد. شايد تعجب كنيد بسيارى از اين بازى ها نزد خانواده تان يك بازى محبوب مى شود و مى تواند همه را كيلومترها سرگرم كند.

32. به نوار قصه گوش كنيد
يكى از آشنايان من هر روز براى رفتن به محل كار يك ساعت نيم رانندگى مى كرد تا به لوس آنجلس برسد. اگر من مجبور مى شدم چنين كارى كنم ، حتما ديوانه مى شدم . اما او مى گفت كه اين كار را دوست دارد و اين زمان را (زمان خصوصى خود) مى ناميد كه مى توانست دور از خانواده و كار خود باشد. او اين مسير را در ماشين كوچك خود طى مى كرد و هر هفته نوارهاى داستان جديدى را در ضبط صوت ماشين خود مى گذاشت و اين اولين بارى بود كه من درباره اين شكل شنيدارى ادبيات چيزى شنيدم . البته از آن موقع به بعد نوارهاى داستان هم نزد كسانى كه بايد از خانه تا محل كار مسيرى طولانى طى كنند و هم نزد كسانى كه وقت مطالعه ندارند اما مى توانند گوشى را روى گوش هاى خود بگذارند، بسيار محبوبيت پيدا كرده است .
نوار قصه هم براى بزرگسالان وجود دارد و هم براى بچه ها.
بعضى از نوارهاى قصه هاى كودكان نيز در بسته هايى همراه كتاب قصه فروخته مى شود تا كودك بتواند ضمن گوش كردن به قصه متن آن را نيز در كتاب دنبال كند. اين روش براى تقويت مهارت هايى كه به تازگى در خواندن پيدا شده ، روش مؤ ثرى است و قابل درك است كه چرا والدينِ نگران نيز از آن استقبال مى كنند. البته اين روش هرگز نبايد جاى خواندنِ والدين يا خواندن براى والدين را بگيرد.
بعضى از نوجوانان ، على رغم اين كه در كودكى خوب مى خواندند، ترجيح مى دهند درِ اتاق را روى خود ببندند و گوشى واكمن را روى گوش هاى خود بگذارند. نوار قصه براى چنين نوجوانانى نيز مى تواند مفيد باشد. نوارهاى قصه در بسيارى از كتابخانه ها و كتابفروشى ها يافت مى شود. صورت زير برخى از نوارهاى موجود در بازار را ذكر مى كند.
حسن كچل
ترانه هاى كودكان
لچك قلى
حسن و خانم حنا
اتل متل توتوله
بزبزقندى
و ...
بخش 3: رفتار بچه ها را اصلاح كنيد

33.اطمينان حاصل كنيد كه فرزندتان براى خواندن آمادگى دارد
جنيفر كه متولد ماه آوريل است هنگام ورود به كلاس اول در ماه سپتامبر شش سال تمام داشت . نسبت به سن خود قو بلند بود، خيلى خوب صحبت مى كرد، عاشق رنگ آميزى بود و بلافاصله از نظر توانايى خواندن در بالاترين گروه كلاس خود قرار گرفت و تا پايان سال تحصيلى نيز در آن گروه درخشيد. دو سال بعد كه برادرش جاستين به كلاس اول رفت ، او پنج سال و ده ماه سن داشت او يكى از كوچك ترين و كوتاه قدترين بچه هايى كلاس خود بود. معلم او به زودى متوجه شد كه جاستين نمى تواند براى مدت زيادى روى موضع واحدى تمركز كند، هماهنگى بين چشمان و دستان او ضعيف است و هيچ علاقه اى به خواندن از خود نشان نمى دهد. جاستين از نظر خواندن در پايين تر سطح كلاس خود قرار داده شد. در كلاس ‍ سوم جاستين به طور ناگهانى انرژى زيادى را از خود نشان داد، از دانش آموزان ديگر جلو زد و جايگاه حقيقى خود را بين بهترين هاى كلاس ‍ به دست آورد.
وقتى فرزندتان به كلاس اول مى رود با بچه هايى همكلاس مى شود كه ممكن است حدود يك سال با هم اختلاف سن داشته باشند، تفاوت سنّى در اين مرحله يعنى تفاوت رشد جسمى ، عاطفى و ذهنى . البته سن تقويمى كودك نسبت به عواملى چون جنسيت ، درك تصويرى و شنيدارى ، سلامت جسمى ، توانايى زبانى و علاقه به خواندن ، در آمادگى او براى خواندن تاءثير كمترى دارد.
دخترها معمولا زودتر از پسرها براى خواندن آمادگى پيدا مى كنند. آمادگىِ بيشتر دخترها به اين واقعيت ها ربط دارد كه دخترها اغلب زودتر از پسرها زبان باز مى كنند و هنگام ورود به دبستان از دايره ى لغات گسترده ترى برخوردارند.
اطلاعات زمينه اى بچه ها، يعنى تجربياتى كه با خود به مدرسه مى آورند، در آمادگى آنها براى خواندن عامل كليدى اند. به عنوان نمونه يكى از بچه هايى كه من امتحان مى كردم در مركز شهر بزرگ شده بود، امتحان ، آزمايش ‍ ساده اى بود و او بايد كلمات را با تصوير مربوط به خود ربط مى داد. تصوير، تصوير يك حيوان شاخدار بود و كلمات : گاو، پرچم و گوزن . كودك كلمه گاو را برگزيد و وقتى از او پرسيدم گفت : (خوب اين گاو است .) معلوم شد كه هرگز نه گوزن ديده است و نه درباره آن چيزى شنيده است . معلوم شد وقتى بايد به كمك قدرت درك خود مى خواند، از موقعيت خوبى برخوردار نبوده است .
درك تصويرى در بچه هاى مختلف با سرعت متفاوتى رشد مى كند. بچه هاى خيلى كوچك ممكن است M و A را با هم اشتباه بگيرند چون نوك هر دو رو به بالا است و وقتى كمى بزرگ تر مى شوند ممكن است d و b، p يا m و w را با هم اشتباه بگيرند.
درك شنيدارى در آمادگى براى خواندن ، به توانايى كودك براى تشخيص ‍ تفاوت صداى حروف يا تشخيص كلمات هم صدا مربوط مى شود. كودكانى كه مهارت آنها براى تشخيص تفاوت صداها به قدر كافى رشد نكرده است ، ممكن است نتوانند كلمات هم وزن را تشخيص بدهند يا صداى ب و پ را با هم اشتباه بگيرند.
مشكلاتى جسمى از قبيل ضعف بينايى يا شنوايى و ضعف مهارت هاى حركتى مى تواند بچه ها را از خواندن باز دارد. و گاهى ناتوانى در تمركز، به مشكلات جسمى مانند كم خونى ، كمبود خواب و سوء تغذيه برمى گردد و نه مشكلات عاطفى .
وقتى فرزندتان به كلاس اول وارد مى شود احتمالا معنى چند هزار لغت را مى داند و البته دايره لغاتى كه به زبان مى آورد و مى شنود بر آمادگى او براى خواندن تاءثير به سزايى دارد. عامل مؤ ثر ديگر درك درونى او از ساختار و دستور زبان است . اگر اين درك درونى را داشته باشيد مسلما آنچه را مى خوانيد، بهتر مى فهميد. با اين درك درونى مى توانيد حدس بزنيد كه كلمه اى كه بعد از اسم آمده است و نمى توانيد آن را بخوانيد صفت است و اسم را توصيف مى كند و مى توانيد حدس بزنيد كه بعد از فاعل بالاخره فعل مى آيد. لازم نيست اين واژگان دستورى را بلد باشيد، تنها چيزى كه لازم است بدانيد اين است كه يك زبان چگونه عمل مى كند.
تمايل كودك براى خواندن تابع دو چيز است : رشد عاطفى او و برخوردهايى كه در خانه مى بيند. اگر با صداى بلند براى كودكتان مى خوانيد و به او نشان داده ايد كه خواندن كار باارزشى است ، كودكتان با علاقه براى ياد گيرى به كلاس مى آيد.
در هر گروهى از بچه هاى كلاس اول ، هم بچه هايى پيدا مى شوند كه مى توانند كمى بخوانند، هم بچه هايى كه با كمى تلاش براى كسب آمادگى ، خواندن را مى آموزند و هم بچه هايى كه تا يكى دو سال بعد آمادگى واقعى را به دست نخواهند آورد. كار معلم سخت است و سخت تر از آن احساس ‍ ناكامى والدينى است كه فرزندانشان در گروه سوم قرار مى گيرند، ممكن است فرزندتان در سال دوم دبستان مهارت و علاقه ى لازم را به دست آورد تا به همكلاسى هاى خود برسد و اين خود تجربه ى خوبى است . شايد از اين بترسيد كه فرزندتان هيچ وقت به سطح همكلاسى هاى خود نرسد اما مهارت هاى او ناگهان شكوفا شود و شما را به تعجب وا دارد.
هر بچه با بچه هاى ديگر تفاوت دارد (مراجعه كنيد به روش 49). تشخيص ‍ اين تفاوت ها به شما كمك مى كند با فرزندتان كه با سرعت خاص خود براى خواندن آماده مى شود، كنار بياييد. كارهايى هست كه مى توانيد براى آماده كردن فرزندتان براى خواندن انجام دهيد. اما به خاطر داشته باشيد كه به زودى نمى توان او را وادار به رشد كرد. اگر قبل از اين كه آمادگى پيدا كند او را به خواندن وادار كنيد ممكن است توانايى خواندن داشته باشد اما از خواندن لذت نبرد.
چگونه فرزند خود را براى خواندن آماده كنيد.

تجربه
از جاهاى جديد ديدن كنيد و درباره ى آنها صحبت كنيد.
براى معرفى مفاهيم تازه از برنامه هاى آموزشى تلويزيون استفاده كنيد.
درباره ى تجربيات مختلف زندگى براى او صداى بلند قصه بخوانيد.
درك بينايى
رسم شكل و نقاشى را از روى سرمشق تمرين كنيد.
با همديگر پازل درست كنيد.
با خمير بازى و آجرهاى خانه سازى كار كنيد.
درك شنيدارى
با هم با صداى بلند شعر و ترانه بخوانيد و بازى هاى زبانى بكنيد(6). (مراجعه كنيد به روش 43).
بازهاى لغوى كنيد كه شامل ذكر كلمه هايى مى شود كه مانند هم شروع يا تمام مى شوند.
مشكلات جسمى
قبل از ورود به دبستان بخواهيد كه چشم ها و گوش هاى فرزندتان توسط متخصص معاينه شود.
توانايى گفتارى
فرزندتان را تشويق كنيد جمله ها را به صورت كامل بيان كند.
.وقت بگذاريد و از تجربيات خود براى همديگر تعريف كنيد و به حرف يكديگر گوش كنيد.
تمايل براى خواندن
به صورت منظم به كتابخانه سر بزنيد.
به بچه هايى كه سواد خواندن ندارند كتاب هايى بدهيد كه ظاهرى جذاب دارند.
در هر فرصت ممكن با صداى بلند كتاب بخوانيد.
34. خواندن فعال را تشويق كنيد
جادى كه 16 سال داشت يك سال تابستان داوطلب شد تا براى بچه ها در كتابخانه قصه هاى پريان بخواند. روز اول وقتى بعد از اتمام كار خود به خانه برگشت ، چهره اش حالت متحير داشت :
(خيلى عجيب است ، من اين همه صداى ترسناك از خود در مى آورم و صداى شخصيت هاى وحشتناك را تقليد مى كنم اما هر بار كه به آخر صفحه مى رسم و مى رسم : حالا چه مى شود؟ يا به نظرتان چطور بود؟ هيچ پاسخى نمى گيرم . بچه ها همين طور مى نشينند. آخرش فقط يكى از دخترها گفت : ديو آنها را مى گيرد! و بعد سرخ شد، انگار كسى اجازه ندارد در كتابخانه حرف بزند!
(به خاطر همين بعد از يك جلسه با يكى دو تا از بچه ها حرف زدم و از آنها پرسيدم كه آيا از قصه خوششان آمد. گفتند، بله ، خوششان آمد، قصه خوب بود. پرسيدم از خواندن من خوشتان آمد؟ گفتند صداى ترسناكى كه تقليد مى كردم خوب بود. پرسيدم چرا خوابم را نمى دادند. گفتند چون معمولا وقتى براى شنيدن قصه مى آيند، كسى كه قصه را مى خواند، فقط كتاب را بر مى دارد و از اول تا آخر مى خواند. آنها بايد فقط مى نشستند و گوش مى كردند و به همين دليل نمى دانستند بايد چه كار كنند.)
خوانندگان و شنوندگان فعال نسبت به خوانندگان و شنوندگان منفعل مطلب را بهتر درك مى كنند. خودتان فكر كنيد: وقتى هوشيار هستيد، سؤ ال مى كنيد و درباره ى روايت شخص مقابل اظهار نظر مى كنيد، گفت و گو را بهتر از حالتى كه فقط سخنان گوينده را مى شنويد، دنبال مى كنيد و به خاطر مى آوريد. به همين دليل است كه بيشتر افراد با شركت در سمينار بهتر مى آموزند تا با گوش كردن به سخنرانى . احتمالا سقراط اولين كسى بود كه فوايد ياد گيرى فعال را تشخيص داد. در روش سقراطى با پرسيدن يك سرى سؤ ال از دانشجويان و بررسى عميق پاسخ آنها، دانش را از زبان خود دانشجويان بيرون مى كشند. بدين ترتيب دانشجويان تشويق مى شوند دانسته هاى خود را در ارتباط با آنچه نمى دانند به كار بگيرند.
اصلى كه خواندن جدى براساس آن نهاده شده است نيز شبيه به همين است . گاهى قبل از شروع به خواندن از دانشجويان يك سرى سؤ ال پرسيده مى شود. ممكن است در طول داستان چند بار مكث كنند تا آينده ى داستان را پيشگويى كنند، به سؤ الات پاسخ دهند يا درباره ى اتفاقات داستان اظهار نظر كنند. در پايان داستان ، دانشجويان آنچه را كه آموخته اند دوره مى كنند.
ما بزرگسالان بدون اين كه كسى برايمان سؤ ال فراهم كند به صورت فعال مى خوانيم . از خودمان مى پرسيم كه چه چيزهايى برايمان خوشايند و چه چيزهايى ناخوشاينداند، علايقمان چيست ، در دانشمان چه خلاءهايى وجود دارد و بدين ترتيب انتخاب مى كنيم كه چه چيزى بخوانيم . هنگامى كه مى خوانيم به طور پيوسته آينده را پيشگويى مى كنيم و پيش خودمان درباره تعصّبات نويسنده ، انگيزه ى شخصيت ها يا علاقه مان نسبت به مطلب اظهار نظر مى كنيم . ما به صورت خودكار دانسته هاى خود را در ارتباط با متنى كه مى خوانيم به كار مى گيريم و ضمن خواندن ، عقايد خود را تغيير داده و پالايش مى كنيم . فعال ترين خوانندگان بعد از خواندن به عمل واداشته مى شوند: براى ويراستار نامه مى نويسند، با دوستانشان درباره ى آنچه آموخته اند بحث مى كنند يا به جست وجوى كتاب هاى ديگر از همان نويسنده مى پردازند.
ياد گيرى فعال يك مهارت است و بچه ها لزوما به صورت خود به خود به آن دست نمى يابند. اگر هنگامى كه با صداى بلند براى فرزندانتان كتاب مى خوانيد از برخى از روش هاى زير استفاده كنيد مى توانيد به آنها كمك كنيد خواندن و گوش دادن فعال را بياموزند.
خواندن جدى و هوشمندانه را چگونه تشويق كنيم

قبل از خواندن
1. جلد كتاب را بالا نگه داريد و از بچه ها بخواهيد موضوع داستان را حدس ‍ بزنند.
2. عنوان كتاب و نام نويسنده را ذكر كنيد. اگر داستان مشابهى براى بچه ها خوانده ايد برايشان يادآورى كنيد يا اگر از همان نويسنده چيزى ديگر خوانده ايد ذكر كنيد.
در ضمن خواندن
3. تصاوير را به بچه ها نشان دهيد و از آنها بخواهيد شخصيت هاى داستان و كارهاى آنها را مشخص كنند.
4. درباره ى شخصيت ها و وقايع داستان ، سؤ الاتى مانند سؤ الات زير بپرسيد:
آيا چنين اتفاقى واقعا مى تواند بيفتد؟
چرا چنين كرد؟
اگر تو بودى همين كار را مى كردى ؟
مشكلش چيست ؟
چگونه مى تواند مشكلش را حل كند؟
بعدا چه اتفاقى مى افتد؟
5. اگر داستان به نظم نوشته شده است يا ترجيع بند دارد هنگام رسيدن به بندهاى تكرارى مكث كنيد و به بچه ها اجازه بدهيد آنها را به زبان بياورند.
بعد از خواندن
6.به بچه ها يادآورى كنيد كه درباره ى داستان چه چيزهايى پيش گويى مى كردند و از آنها بپرسيد كه داستان با پيشگويى آنها چه تفاوتى داشت .
7. نظر بچه ها را درباره ى تصاوير، شخصيت پردازى ، سبك نگارش و طرح داستان بپرسيد.
35.اجازه بدهيد بچه ها به موضوعى علاقه مند شوند و آن رادنبال كنند
آرون مثل همه بچه ها به مهد كودك مى رود. اگر چيزى حتى شكل سبزيجات باشد، آن را نمى خورد، فقط لباس قرمز و آبى مى پوشيد و چند ماه است كه تنها به كتاب هاى دايناسورها نگاه مى كند. نود نه درصد از نقاشى هاى كه مى كشد نقاشى دايناسورها است . در اتاق خواب خود پوستر دايناسورها را نصب كرده است . و روى هر سطح ممكن نيز دايناسورهاى كوچك پلاستيكى و لاستيكى قرار داده است . از محاسنش اين كه واقعا درباره دايناسورها چيزهاى زيادى مى داند: نام ها، زيستگاه ها، علايق غذايى و غيره . وقتى مهمان داريم على رغم ميل خود چند لحظه اى بازى با دايناسورها را قطع مى كند و كمى از اين اطلاعات را با بى ميلى با مهمانان در كيان مى گذارد. پدرش مى گويد كه در كودكى هرگز چنين دوره اى را با عشق دايناسورها نگذرانده است اما در خاطرات مهمش به ياد مى آورد كه در يك دوره تنها چيزى كه توجهش را جلب مى كرد آمار بازى هاى بيس بال بود.

چرا دايناسورها مشكل است بگويم كه چه چيزى پسرها را به سمت اين خزندگان منقرض شده جلب مى كند و چه چيزى دخترهاى كوچك را در يك سن خاص به اسب ها علاقه مند مى كند. پدر و مادرهاى هوشمند از اين وسواس هاى زودگذر حسن استفاده را به عمل مى آورند و از آنها به عنوان انگيزه اى براى ايجاد علاقه به خواندن كمك مى گيرند.
يادگيرى براساس پرسش نوعى آموزش است كه در آن معلم به دانش آموز اجازه مى دهد كه به موضوع خاص خود علاقه مند شود و تا جايى كه مى خواهد آن را دنبال كند. اين كار براى معلمى كه مسئول 30 دانش آموز است پرزحمت است اما اگر يك ، دو يا سه فرزند داشته باشيد خيلى ساده تر است . در ياد گيرى براساس پرسش تمام ياد گيرى كودك براساس سؤ ال هايى صورت مى گيرد كه نسبت به دنياى اطراف خود دارد. اين روش ياد گيرى روشى طبيعى است كه مشابه روش ياد گيرى او درباره ى دنيا، هنگام خردسالى است . اين چيه ؟ آها، چقدر نرم است . چه بوى خوبى دارد. مزه اش عجيب است .
بچه ها نسبت به دنياى خود به طور طبيعى كنجكاوند اما وقتى مجبور مى شوند با 29 نفر ديگر كه هر كدام گذشته ، نقطه نظر، علايق و توانايى هاى متفاوتى دارند، در يك كلاس بنشيند، اغلب اوقات اين كنجكاوى طبيعى تضعيف مى شود. گاهى بهترين جا براى پرورش اين كنجكاوى خانه است .
فرض كنيد كه جاى يك روز به خانه مى آيد و مى پرسد: (امريكاى جنوبى كجاست ؟ امروز يك شاگرد جديد به كلاسمان اضافه شد كه از امريكاى جنوبى آمده است . مگر امريكاى كشور ما نيست ؟)
حالا شما فرصت داريد كه كره ى جغرافيايى را گردگيرى كنيد و قاره ها را به فرزندتان نشان دهيد. هنوز وقت آن نرسيده است كه با عجله به كتابخانه برويد و با يك بغل كتاب درباره ى پوشش گياهى و جانورى و توليدات ناخالص ملى برزيل و اكوادور به خانه برگرديد. شايد درسى كه با كره ى جغرافيايى به فرزندتان داده ايد كاملا او را راضى كرده باشد و به موضوع پايان داده باشد. در ياد گيرى براساس پرسش ، نكته اين است كه اجازه بدهيد كودك علايق خود را تا جايى كه ادامه دارند دنبال كند و بدين ترتيب سبب شود تا چيزى ياد بگيرد.
ممكن است قسمتى از امريكاى جنوبى كه نزديك قطب جنوب است براى جان جالب باشد. در اين مرحله مى توانيد دايرة المعارف را بياوريد و او را راهنمايى كنيد كه مقاله هاى مربوط به شيلى ، آرژانتين و قطب جنوب را بخواند. اگر در آن مقاله ها موضوع جالبى پيدا كرد شايد لازم باشد سرى به كتابخانه بزنيد يا براى كسب اطلاعات بيشتر در اينترنت سير كنيد.
هنگام گردش علمى با همكلاسى ها يا خانواده ، هنگام گفت و گو با يك دوست يا با ديدن كلمه اى ناشناخته در روزنامه ممكن است فرصتى براى ياد گيرى پديد آيد. هدف اين نيست كه شما پاسخ سؤ الات فرزندتان را بدهيد، بلكه نقش كتابدار كتاب هاى مرجع را باز كنيد و منابع اطلاعاتى مورد نياز فرزندتان را در اختيار او قرار دهيد.
والدين آرون دقيقا به خاطر نمى آورند كه وسواس او نسبت به دايناسورها چگونه آغاز شد اما فكر مى كنند به زمانى برمى گردد كه نزد داندانپزشك مى رفتند و او هر بار كه دندانهاى پسرشان را تميز مى كرد به آرون يك دايناسور لاستيكى مى داد. در آن زمان بود كه آرون از والدينش يك پوستر از دايناسورها خواست و بعد خواست هنگام خواب اطلاعاتى را كه درباره هر دايناسور روى پوستر نوشته شده است براى او بخوانند. بعد مادر آرون كه از خواندن عناوين و اعداد و ارقام روى پوستر خسته شده بود ابتكار عمل به خرج داد و درباره دايناسورها كتاب داستانى پيدا كرد تا آنها را در هنگام خواب براى آرون بخواند. از اينجا بود كه آرون تصوير دايناسورها را از كتاب ها كپى مى كرد و در اطراف آنها مناظر خيالى مى كشيد و بعد از آن هم بر اساس ذهن خود از دايناسورها تصاويرى خلاق رسم مى كرد.
آرون اكنون صاحب دوازده جلد كتاب درباره ى دايناسورها است و به تازگى يك مجله كودكان خريده است كه روى جلد آن تصوير دايناسور چاپ شده است . در همى مجله نيز يك مقاله درباره ى نهنگ ها بود، و بعد ناگهان عكس نهنگ آبى روى ديوار اتاق آرون نصب شد. هفته گذشته كه به كتابخانه رفتند، دو جلد كتاب درباره ى نهنگ ها قرض كرد. اكنون مى توانند چند نوع از نهنگ ها را شناسايى كند. تصور كنيد كه وقتى آرون واقعا خواندن بياموزد چه توانايى هايى به دست مى آورد!

36. به بچه هايى كه نمى توانند بخوانند اجازه بدهيد قصه را از روى تصاويرتعريف كنند
خواهر زاده ام كه چهار ساله است دوست دارد هنگام گفت و گوى تلفنى با من (اتاق را بخواند) او بدون اين كه از نظم خاصى تبعيت كند و بدون هيچ منطق قابل دركى به تك گويى مى پردازد:
(خب ، مى دانى يك كاسه سيب آنجاست ، و بلوز بافتنى مامان روى صندلى افتاده بود. به اسب هاى كوچولوى روى ميز نگاه مى كرد و بيرون پنجره يك ماشين است و ماشين هاى اسباب بازى روى زمين اند.)
اگر غريبه اى رهگذرى اين سخنان را بشنود شايد به نظرش ديوانه وار بيايد اما من مى توانم خواهرزاده ام را تصور كنم كه در اتاق ايستاده است ، گوشى را در يك دست خود گرفته است ، به اطرافش نگاه مى كند و آنچه را مى بيند، (مى خواند).
او اجسام فيزيكى را به زبان تبديل مى كند و به شكلى روايت گونه پشت سر هم بيان كند. روايت او مانند روايت هايى است كه از زبان بزرگسالان هنگام گفت و گو مى شنود يا شبيه آنچه از كتاب هاى داستان كه براى او مى خوانند.
او از برخى عناصر روايت ، يعنى توصيف ، ترتيب فضايى و از حروف ربط نيز استفاده مى كند. خواهر زاده ام هنوز از نظر رشدى در مرحله قبل از خواندن قرار دارد اما به سرعت مفهوم خواندن در ذهن او شكل مى گيرد. اگر يك كتاب تصويرى به او بدهيم مى تواند صفحات آن را ورق بزند و ماجرا را برايتان تعريف كند. اگر داستان كتاب را بارها شنيده باشد و بر اثر تكرار مطلب آنها را حفظ كرده باشد مى توانند آنها را مانند كسى كه مى خواند از بر بگويد. همين روزهاست كه جهش كند و خواندن بياموزد.
هر مادرى يا پدرى كه كتاب را براى صدمين مرتبه خوانده باشد حاضر است براى ابد از خواندن قصه با صداى بلند صرف نظر كند. حوصه ى مادر بزرگ ترها از تكرار سر مى رود اما همين تكرار در رشد فرزندانمان نقشى باور نكردنى دارد. تكرار و كار يكنواخت بچه ها را آرام مى كند و به آنها احساس ‍ امنيت مى بخشد. وقتى بچه ها قصه اى را بارها و بارها مى شنوند. با اين تكرار آن را حفظ مى كنند و سپس يكدفعه خواندن را مى آموزند. در ميان تكرار يكنواخت داستان ، كودك متوجه مى شود كه بين كلماتى كه به زبان مى آوريد و كلماتى كه نوشته شده است رابطه اى وجود دارد. علائم پيچ در پيچ و بى معنى صفحه معنى پيدا مى كند و يك انسان ديگر باسواد مى شود.

تكرار = حفظ كردن = خواندن
بعد از شنيدن داستان و قبل از اين كه فرزندتان بتواند كلمات آن را بخواند، مى توانيد داستان را از روى تصاوير آن تعريف كند. اين مرحله ، مرحله ى مهمى در مسير خواندن است . كودك با هجى كردن صداى كلمات قادر به خواندن نمى شود. براى اين كه بتواند مسلط و روان بخواند بايد بتواند ساختار يك داستان را درك كند و آن را درونى كند.
كتاب هاى مصور با به تصوير كشيدن اتفاقات ، شخصيت ها و موقعيت مكانى داستان به بچه ها كمك مى كنند كه اين مهارت را در خود پرورش ‍ دهند.
چگونه داستان را از روى تصوير تعريف كنيم
از ابتدا شروع كنيد از فرزندتان بخواهيد بگويد كه چه كسانى در داستان نقش دارند و داستان در كجا اتفاق مى افتد.
صفحات را ورق بزنيد يا از فرزندتان بخواهيد اين كار را انجام بدهد. در هر صفحه از فرزندتان بپرسيد كه چه اتفاقى مى افتد. اگر نمى تواند يا نمى خواهد بگويد، صفحه را بخوانيد. در صورت تمايل از فرزندتان بخواهيد پيشگويى كند كه چه اتفاقى مى افتد.
در آخر از فرزندتان بپرسيد قصه چگونه تمام شد. آيا پايان خوش داشت ؟ آيا قابل فهم و قابل قبول بود؟
و چند توصيه هنگام به كار گيرى اين مراحل : اصرار نكنيد فرزندتان طرح دقيق داستان را توصيف كند يا از همان كلماتى استفاده كند كه در كتاب نوشته شده است . اجازه بدهيد تا حد امكان از تخيل خود استفاده كند. اگر خيلى از موضوع پرت شده مى توانيد بپرسيد: (در تصوير چه اتفاقى افتاده است ؟ تو از كجا فهميدى ؟) تنها يك پاسخ درست وجود ندارد پس ‍ از پاسخ خلاق فرزندتان با آغوش باز از او استقبال كنيد. اگر هنگامى كه قصه را از روى تصاوير آن مى خوانيد از خود شور و هيجان نشان دهيد براى خواندن از روى كلمات تشويق مى شود و شايد ضرورت پيدا نكند در طول چند ماه آينده يك داستان را بيش از چند صدبار براى او بخوانيد!

37. از بچه ها بخواهيد پس از شنيدن داستان آن را دوباره تعريف كنند
چند روز پيش كه به كتابخانه رفته بودم كودك پنج ساله اى را ديدم كه قصه سه بزغاله كوچم را براى كودك سه ساله اى (مى خواند). اين دختر كوچك صفحه هاى كتاب را روق مى زد و با صداى آهنگين خود داستان آشنا را تعريف مى كرد: سه تا بزغاله كوچولو بودند! مى خواستند خونه بسازند! يك بزغاله كوچولو خونه اش را، از كاه ساخت ، اما گرگه ، هوف !، فوت كرد و آن خانه هم خراب شد. يك بزغاله كوچولو خونه اش را از چوب ساخت و گرگه هوف ! فوت كرد آن خانه هم خراب شد. آن وقت بزغاله كوچولوى زرنگ كه خونه اش اجرى است و با هوف و فوت اما اين خونه خواب نمى شه ! خلاصه ، گرگه مى ره روى شيروونى و مى افته توى ديگ آب جو# همه بزغاله ها از خوشحالى مى رقصند. تموم شد.
تمام عناصر داستان اصلى در قصه اى كه دختر كوچك تعريف كرد وجود داشت البته چند تغيير كوچك هم رخ داده بود، مثلا جايگزينى كلمه (كاه ) به جاى (پوشال ) (كاه را از تصوير حدس زده بود و كلمه ى پوشال كمى برايش ناآشنا بود). روشن است كه (خواننده ) داستان را درونى كرده است و با كمى راهمنايى توسط تصاوير مى تواند آن را دوباره تعريف كند.
تعريف كردن يكى از مهارت هاى مهم تفكر انتقادى است . ممكن است ساده به نظر برسد ولى واقعا پيچيده است . كودكى كه مى خواهد يك قصه ى پريان را تعريف كند بايد اصول ترتيب ، شخصيت پردازى ، طرح و درونمايه را درك كند.
اگر صاحب كودكى باشيد حتما با داستان هاى بى سر و تهى كه از وقايع روزمرّه تعريف مى كند آشنايى داريد. آنها وقتى خرابكارى مى كنند و دسته گل به آب مى دهند و مى آيند تا به ما نشان بدهند و بگويند چه اتفاقى افتاده است ، داستانشان نامفهوم است و ما را به كلى گيج مى كند. ما نيز به آنها التماس مى كنيم (از اوّلش شروع كن !)
بچه هايى كه مى توانند داستانى را به ترتيب از اول تا آخر و با حذف جزئيات زايد اما با حفظ مفاهيم اصلى تعريف كنند، از مهارتى مفيد و كاربردى برخوردارند.
اگر مى خواهيد به فرزندتان كمك كنيد اين مهارت را به دست بياوريد او را تشويق كنيد داستان هاى آشناى خود را از بَر تعريف كند. هفته اى يك بار به جاى اين كه داستان هاى تكرارى را با صداى بلند بخوانيد، از فرزند پيش دبستانى تان بخواهيد قصه ى كتاب مورد علاقه ى خود را برايتان ، با استفاده يا بدون استفاده از كتاب به عنوان راهنما، تعريف كند. اگر فرزندتان كمى بزرگ تر است از او بخواهيد طرح داستان هاى آشناى خود را براى بچه هاى كوچك تر تعريف كند.
شما مى توانيد مهارت فرزند خود را براى تعريف وقايع زندگى واقعى نيز بهبود بخشيد. هنگام صرف غذا از فرزندتان بخواهيد خلاصه ى يكى از كارهايى كه در مدرسه انجام داده را بيان كند. تشويق اش كنيد كه براى روايت خود، قسمت آغاز، ميانى ، و پايانى قائل شود. براى اين كه گيج نشود از او بپرسيد: (اول چه اتفاقى افتاد؟ بعد چه شد؟ چگونه تمام شد؟) براى اين كه از روش صحيح بيان خلاصه ى يك جريان الگويى در اختيار او قرار دهيد، آنچه را در محل كار، در فروشگاه يا در مسير خانه برايتان اتفاق افتاده تعريف كنيد. بد نيست براى اتفاقات واقعى زندگى تان يك تيتر خبرى بگذاريد: (شغل جديد پدر باعث معروفيّت خانواده مى شود (،)مادر از فروشگاه ميوه اى عجيب مى خرد.) اين كار به شما كمك مى كند ضمن اين كه جزئيات را به ترتيب وقوع بيان مى كنيد موضوع اصلى را نيز در خاطر داشته باشيد.
چگونه اتفاقات زندگى واقعى خود را تعريف كنيم
1. به موضوع اصلى بيانديشيد. مهم ترين اتفاقى كه افتاد چه بود؟ براى داستان چه تيترى مى توانيد بگذاريد؟
2. از ابتدا شروع كنيد. افرادى را كه نقش داشتند و محل وقوع جريان را توضيح دهيد.
3. جزئيات طرح را به ترتيب وقوع اضافه كنيد. سعى كنيد از بيان جزئيات كه به مفهوم اصلى ربط ندارند يا موضوع را مبهم مى كنند، اجتناب كنيد.
4. در صورت امكان براى داستان خود پايانى پر سر و صدا و هيجانى قرار دهيد.

38. از بچه ها بخواهيد داستان ها را ارزيابى كنند
كاترين مى گويد: (كلافه شده ام ، گزارش هاى را كه درباره ى كودكان مى نويسند مى خوانم و كتاب هايى كه براى بچه هاى هم سن بچه هاى من توصيه مى كنند تهيه مى كنم ولى هيچ وقت موفقيت آميز از آب در نمى آيند. كتاب ها يا بيش از حد غم انگيز، يا فاقد جذابيت يا مبهم يا زيادى بزرگسالانه است . بچه هاى من ترجيح مى دهند به جاى اين كه از اين كتاب هاى به اصطلاح داغ تازه را آزمايش كنند، خواندن همان كتاب هاى قديمى و مورد علاقه ى خود را باز هم تكرار كنند.)
در 1979 سام سباستا درباره ى علايق بچه ها نسبت به انواع مختلف داستان تحقيقى انجام داد و به اين نتيجه رسيد كه :
بچه ها طرح هايى را دوست دارند كه سريع پيش مى رود.
دوست دارند جزئيات محل وقوع داستان ذكر شود.
در بسيارى از اوقات از داستان هاى پند آميز لذت مى برند.
داستان هاى غم انگيز براى آنها ناخوشايند است .
شخصيت هاى مهربان را دوست دارند.
داستان هايى كه بچه ها معمولا در سال هاى اول دبستان انتخاب مى كنند شامل قصه هاى حيوانات ، قصه هاى طنز، و داستان هاى واقع گرايانه درباره ى خانواده ، دوستان و مدرسه است .
بچه هاى بزرگ تر كتاب هايى را مى پسندند كه موضوع آن فشارهاى گروه هم سن و سالانه ، عقايد سفت و سخت و تعصب آميز و مشكلات خانوادگى است .
تعجبى ندارد كه منتقدان هميشه همان كتاب هايى را كه كودكان انتخاب مى كنند، انتخاب نكنند. بچه هاى شما درباره ى ادبيات نظر خاص خود را دارند اما ممكن است براى بيان اين نظرها به كمك نياز داشته باشند. همانطور كه تجربه خيلى خوب به شما نشان داده است :
هر كتابى ارزش خواندن ندارد
نبايد انتظار داشته باشيد فرزندتان به هر كتابى كه به او توصيه مى كنيد با تمام وجود علاقه نشان دهد، حتى اگر اين كتاب ها، كتاب هاى مورد علاقه دوران كودكى شما باشند. بهتر است به آنها اجازه بدهيد از كتاب هايى كه به نظر آنها بعد است بدگويى كنند و از كتاب هايى كه لذت مى برند تمجيد كنند، اما آنها را تشويق كنيد براى دفاع از عقيده ى خود دليل بياورند. كسى كه خواندن را دوست دارد به صورت خودكار از هر مطلبى خوشش ‍ نمى آيد؛ او با نگاهى انتقادى مى خواند، ارزش ادبى را درك مى كند، سبك و نقطه نظر نويسنده را دقيقا بررسى مى كند و به تدريج و به مرور زمان علايق شخصى خود را پيدا مى كند.
اين سؤ ال ها به فرزند شما كمك مى كنند تا كتاب ها را ارزيابى كند:
آيا اين كتاب ، كتاب خوبى بود؟
آيا چنين داستانى مى تواند واقعا اتفاق بيفتد؟
آيا رفتارها و گفته هاى شخصيتها مانند افراد واقعى بود؟
آيا مى توانيم محل وقوع داستان را تصور كنيم ؟
آيا هنگام خواندن داستان در آن (غرق ) شدم ؟
آيا پايان داستان معقول بود؟
آيا پيام نويسنده معقول بود؟
آيا كتاب هيجان انگيز بود؟ جالب بود؟ ناراحت كننده بود؟
آيا وقتى كتاب را بستم باز هم دوست داشتم بخواندن ادامه بدهم ؟
آيا علاقه دارم درباره ى اين موضوع يا از همين نويسنده كتاب ديگرى بخوانم ؟

39. بين داستانها و زندگى بچه ها ارتباط برقرار كنيد
يك معلم كلاس سوم برايم تعريف مى كرد كه داستانى واقعى را براى دانش آموزان خواند. محل وقوع داستان جامعه اى روستايى بود كه براى بچه هاى كلاس بيگانه بود. بعد از خواندن داستان كه معلم درباره ى آن با بچه ها بحث كرد، متوجه شد كه در درك بچه ها نسبت به داستان يك دوگانگى وجود دارد.
بعضى از بچه ها كه در شهر زندگى كرده بودند فكر مى كردند كه داستان سالها پيش رخ داده است چون همه ى شخصيت هاى آن لباس هاى قديمى به تن داشتند و با اسب و گارى به اين طرف و آن طرف مى رفتند. بيشتر بچه هايى كه در نواحى كشاورزى اطراف شهر زندگى كرده بودند چنين برداشتى نداشتند چون در تجربه ى خود به ديدن اسب و گارى عادت داشتند. چند تا از بچه ها فكر مى كردند كه داستان در كشور خارجى رخ داده است چون هيچ گاه نام هاى خانوادگى شخصيت هاى اصلى را كه به نظرشان از كتاب مقدس مسيحيان برگرفته شده بود، نشنيده بودند. تنها چيزى كه همه بچه ها در آن اتفاق نظر داشتند طرح داستان بود؛ داستان ، ماجراى ساده اى بود كه براى يك پسر و گربه اش اتفاق افتاد و واقع گرايانه بود نه تخيلى .
دانسته هاى بچه ها بر كوچك ترين متنى كه مى خوانند تاءثير مى گذارد. براى اين كه بتوانند آنچه را مى خوانند درك كنند بايد بين دانش خود از جهان و آنچه كه در صفحه چاپ شده است ارتباط برقرار كنند.
دانش پيش زمينه + محتواى داستان = درك متن
شما مى توانيد به بچه ها كمك كنيد بين داستان ها و زندگى واقعى ارتباط برقرار كنند. براى اين كار به آنها بياموزيد آنچه را مى خوانند با آنچه مى دانند مقايسه كنند. هنگامى كه با صداى بلند براى بچه ها قصه مى خوانيد، از آنها سؤ ال بپرسيد. محتواى سؤ ال ها متغيير است اما آنچه در زير آمده است مى تواند شما را راهنمايى كند:
سؤ ال هايى براى كمك به فرزندتان براى برقرارى رابطه بين داستان ها وزندگى واقعى
يادت مى آيد كه از مزرعه بازديد كرديم ؟ آيا مانند مزرعه ى اين داستان بود؟
بيابانى كه در قصه وجود دارد با جايى كه ما در آن زندگى مى كنيم چه تفاوتى دارد؟
آيا بچه هاى اين قصه در زمان ما زندگى مى كنند؟ از كجا مى فهمى ؟
طرح
آيا چنين اتفاقى براى آشنايان ما افتاده است ؟
اگر چنين اتفاقى براى تو مى افتاد چه مى كردى ؟
شخصيت پردازى
اين شخصيت چه احساسى دارد؟ از كجا مى فهمى ؟
اگر تو بودى اين شاهزاده خانم را چگونه توصيف مى كردى ؟
(براى اطلاعات بيشتر درباره ى ايجاد ارتباط با شخصيت ها مراجعه كنيد به روش 40.)

40. بچه ها را تشويق كنيد با شخصيت ها همانند سازى كنند
ليندا پرسيد: (نظرت راج به نمايش چه بود؟)
من گفتم : (بدم آمد. تحمل هيچ يك از شخصيت هايش را ندارم . جز اين كه زبانمان مشترك است هيچ وجه اشتراك ديگرى با هيچ يك از آن آدم ها ندارم .)
داستان هايى مى توانند ما را عميقا تحت تاءثير قرار دهند كه بتوانيم با شخصيت هاى آنها ارتباط برقرار كنيم ، چه داستان تخيّلى باشد و چه واقعى . در ادبيات داستانى شخصيتى كه خوب پرداخته شده باشد نقاط ضعف و نقاط قوتى دارد كه از طريق انديشه ها، رفتارها، گفت وگوها، روايت مستقيم يا انديشه و كلام شخصيت هاى ديگر داستان آشكار مى شود. در ساختار سنّتى داستان ، شخصيت اصلى با مشكلى روبه رو مى شود كه تغييرى در او ايجاد مى كند. وقايع داستان را معمولا برخورد شخصيت اصلى با مشكل تعيين مى كند. داستان هاى خوب انواع مختلف رفتار را نشان مى دهند. اگر با شخصيت ها همانند سازى كنيم مى توانيم احساس آنها را درك كنيم و عكس العمل آنها را پيش بينى كنيم . اگر رفتار و انديشه ى آنها غلط باشد، اين را نيز درك مى كنيم و آرزو مى كنيم كه روش خود را تغيير دهند.
برخى معتقدند بايد از (آموزش شخصيت ) حمايت شود، مى گويند شخصيت هاى داستانى مى توانند در ارائه ى الگوى رفتارى خوب براى بچه ها نقش مؤ ثرى داشته باشند. همان طور كه در قصه هاى سنتى نمونه هاى اخلاقى فراوان است و مثلا مى تواند آنها را در حكايت هاى سعدى پيدا كنيد. در قصه اى كه خوب پرداخته شده باشد هم نمونه هايى از رفتار خوب و هم رفتار بد ديده مى شود. داستان خوب به جاى اين كه يك درس اخلاقى را به زور در حلقوم خواننده فرو كند، به او اجازه مى دهد كه انتخاب كند: به نظرم بنا به اين دلايل اين شخصيت درست رفتار كرد و اين شخصيت غلط.
پياژه مى گويد كه توانايى كودك براى گذاشتن خود در جاى ديگران يكى از قدم هاى مهم رشد اوست . خواندن داستان هاى خوب كه شخصيت هاى آنها خوب پرداخته شده اند و رشد و تغيير مى كنند، به بچه ها كمك مى كند اين قدم مهم را بردارند و به سوى بزرگسالى حركت كنند.
شما مى توانيد حتى به خردسالان نيز كمك كنيد از شخصيت پردازى دركى به دست آورند. وقتى با صداى بلند برايشان مى خوانيد، از آنها بپرسيد كه شخصيت يا قهرمان داستان چه احساسى دارد. آيا تو هم چنين احساسى را داشته اى ؟ آيا تو هم در موقعيت مشابهى قرار گرفته اى ؟ شخصيت ها با چه مشكلى روبه رو شده اند؟ شخصيت ها بايد چه كارى انجام دهند؟ شخصيت ها از چه نظر تغيير كرده اند؟
با بچه هاى بزرگ تر مى توانيد درباره ى داستان هاى واقعى صحبت كنيد: درباره ى مردم ، رفتارها و احساسات آنها و اين كه آيا رفتارشان درست بود يا نه . به يك درس خشك تاريخ ، كمى شخصيت پردازى تزريق كنيد و ببينيد چقدر جان مى گيرد! چه چيزى كاشفان را وادار كرد به جست وجو راهى به سوى شرق بپردازند. آيا كارشان درست بود كه دريانوردان ناآگاه را با خود به هر كجا مى كشيدند تا به هدف خود برسند؟
آيا هدف وسيله را توجيه مى كند؟ وقتى نماينده ى فتحعلى شاه معاهده ى تركمن چاى را (در سال 1243 ه .ق ) امضا مى كرد چه احساسى داشت ؟ آيا تمام احساس هايش مثبت بود؟ اگر تو بودى چه احساسى داشتى ؟
وقتى بچه ها را تشويق مى كنيد احساس و رفتار شخصيت ها را با احساس و رفتار خود مقايسه كنند، به آنها كمك مى كنند احساسات و رفتارهايى را كه جنبه ى جهانى دارند، تشخيص دهند. بچه ها از طريق ادبيات نسبت به احساسات و اعمال ديگران آگاهى بيشترى پيدا مى كنند و بدين ترتيب در زندگى واقعى خود مى توانند با ديگران بهتر رابطه برقرار كنند.

41. بين كتاب ها رابطه برقرار كنيد
وانسا كه خواندن كتاب تار عنكبوت شارلوت را تازه تمام كرده بود. سرشار از هيجان به كلاس آمد. طرح داستان را با دقت و با آب و تاب تعريف كرد كه چه داستان خوبى بود. چقدر شخصيت ها جالب بودند، بعضى از قسمت هاى آن چقدر غم انگيز بود و بعضى از قسمت ها چقدر خنده دار.
وقتى صحبتهاى وانسا تمام شد معلم از او پرسيد (آيا استوارت كوچولو و شيپور قو را خوانده اى ؟) و افزود: (اين كتاب ها هم اثر ايى . بى .وايت ، يعنى همان كسى است كه تار عنكبوت شارلوت را نوشته است .)
چشمان وانسا گرد شد و با صداى كه از شدت هيجان به زور در مى آمد گفت : (يعنى جز آن هم چيزى نوشته ؟)
بچه ها در سن و سال خاصى هيچ وقت به اين موضوع نمى انديشند كه كتاب نويسنده هم دارد. آنها به دنياى يك كتاب وارد مى شوند، رقص كنان از آن عبور مى كنند و با بستن كتاب از آن دنيا خارج مى شوند. اگر از آن كتاب خوششان آمد ممكن است آن را بارها و بارها بخوانند.
اگر درباره ى كتاب مورد علاقه ى بچه ها با آنها صحبت كنيد، به جاى اين كه به خاطر عشقشان همان صفحات ثابت را بارها و بارها بخوانند، مى توانند اين عشق را با خود به دنياى بيرون بياورند. از بچه ها بپرسيد كه چه چيز خاصى در آن كتاب وجود دارد؟ آيا موضوع كتاب خاص است ؟ يا نوع آن ، تصاوير، يا شخصيت هايش ؟
آيا از ابتدا تا انتهاى كتاب همين احساس كلى را داشتى كه كتاب عالى است ؟
اگر كتاب از نظر فرزندتان واقعا عالى بود به او كمك كنيد از همان نويسنده كتاب هاى ديگرى پيدا كند. به خاطر داشته باشيد كه يك نويسنده ممكن است براى گروه هاى سنّى گوناگون بنويسد. كتابدار مى تواند به شما در انتخاب عناوين مناسب كمك كند. اگر نويسنده يك سرى كتاب نوشته باشد برنامه ى مطالعاتى فرزندتان تا مدتى پر مى شود. (مراجعه كنيد به روش ‍ 27.)
اگر موضوع كتاب جالب بود، كتاب هاى ديگرى پيدا كنيد كه موضوع مشابهى دارند. اگر نوع ادبى كتاب (مثلا نمايشنامه ، يا داستان پليسى ) براى فرزندتان جالب بود به او كمك كنيد كتاب هاى ديگرى از همان نوع پيدا كند. براى اين كه مهارت هاى انتقادى فرزندتان را برانگيزد از او بخواهيد كتاب هايى را كه موضوعى واحد يا شخصيت هايى مشابه يا ... دارند با هم مقايسه كند. از او بپرسيد كدام يك را ترجيح مى دهد و چرا.
اگر خودتان هم اهل مطالعه هستيد احتمالا با استفاده از همين روش ها كتاب هاى خود را انتخاب مى كنيد. موضوع خاصى توجهتان را جلب مى كند و دنبال كارهاى مشابه آن مى گرديد. نويسنده اى كه تازه با كار او آشنا شده ايد نظرتان را مى گيرد و برمى گرديد كه ببينيد چه چيزهاى ديگرى نوشته است . علايق بچه ها تازه در حال شكل گيرى است و آنها براى اين كه كشف كنند كه چگونه تمايل خود را نسبت به خواندن ارضا كنند، به كمك نياز دارند.

42.بچه ها را تشويق كنيد پاسخ خود را از كتاب بگيرند نه از شما
كسانى كه من و خواهر و برادرانم را از كودكى مى شناختند مى گويند روى ميز غذاخورى ما اغلب كتاب هاى مرجع ديده مى شد. اگر كسى بدون قصد و غرض سؤ الى مى پرسيد، مثلا مى پرسيد: (آيا اهرام نزديك قاهره اند؟) ناگهان ظرف هاى غذا عقب رانده مى شد و سطح ميز از اطلس هاى جغرافيايى و دايرة المعارف ها پوشانده مى شد. اگر مى پرسيديم : (ديكته استقلال چيست ؟ ساكسيفون را چه كسى اختراع كرد، كبك لانه خود را كجا مى سازند؟) جواب پدرم هميشه اين بود: (خودتان پيدا كنيد).
پدر و مادر اولين مرجع اطلاعاتى فرزندان خوداند. به سؤ الات فرزندان خود، به خصوص سؤ الاتى كه هنگام خواندن به ذهن آنها خطور مى كند، حتما پاسخ دهيد. البته مى توانيد آنها را در جهت مستقل شدن كمك كنيد و منابع ديگر را به آنها معرفى كنيد. وقتى روند كلى سؤ ال كردن آنها تغيير مى كند و به جاى اين كه بپرسند: (زرّافه چيست ؟) مى پرسند: مهم ترين (شكارچى زرافه در طبيعت چه موجودى است ؟) معرفى منابع جديد اهميت بيشترى پيدا مى كند. به هر حال شما كه پاسخ همه چيز را نمى دانيد و نبايد و نبايد هم بدانيد. همين قدر كافى است كه بدانيد پاسخ را كجا مى توان پيدا كرد.
در خانه ى شما بايد يك اطلس جغرافيايى ، يك لغت نامه خوب و يك دايرة المعارف (دايرة المعارف تك جلدى كافيست ) پيدا شود.
چاپ هاى كمى قديمى تر آنها را مى توانيد به صورت دست دوم تهيه كنيد. اگر چاپ آن به بيش از پنج سال پيش برمى گردد زحمت خريدن آن را به خود ندهيد با گذر زمان مرز كشورها تغيير مى كند، به واژگان زبان ، لغت هاى جديد افزوده مى شود و واقعيت هاى علمى تغيير مى كند. اگر رايانه اى با Rom CD داريد مى توانيد يك CD تهيه كنيد كه تمام اين منابع را شامل شود. اگر مودم داشته باشيد مى توانيد در اينترنت به بسيارى از آنها دست پيدا كنيد.
منابع مرجع را در جايى قرار دهيد كه به راحتى قابل دسترسى باشند. براى آموزشِ روشِ استفاده از اين منابع به فرزندان خود، لازم نيست وقت زيادى صرف كنيد. اگر به صورت عملى به آنها نشان بدهيد مفيدتر و معنى دارتر است . به مثال زير توجه كنيد:
پسر: پدر، dingbat يعنى چه ؟ انگار يك جور حيوان است ، اما در اين متن انگليسى كه من مى خوانم آدم ها همديگر را dingbat خطاب مى كنند.
پدر: بيا معنى آن را پيدا كنيم . اگر معنى يك كلمه را ندانيم آن را در كجا مى توانيم پيدا كنيم ؟
پسر: لابد در فرهنگ لغت .
پدر: درست است ، كدام حرف را بگرديم ؟
پسر: D، اول dingbat.
پدر: باز هم درست گفتى ، حالا از واژه اى راهنما كه در بالاى صفحه نوشته مى شود براى پيدا كردن صفحه اى كه dingbat در آن نوشته شده است استفاده مى كنيم . اين صفحه با diet شروع مى شود و با dinghy تمام مى شود پس فكر مى كنم dingbat هم بايد همين جا باشد، بله ، همين جاست . مى خواهى آن را بخوانى ؟
پسر: ( dingbat. معنى اول : آدم كم عقل . معنى دوم : سنگ يا آجرى كه براى پرتاب استفاده مى شود معنى سوم : شى ء كوچكى كه نام آن را ندانند يا فراموش كرده باشند. معنى چهارم : يكى از علائم چاپگر) فكر مى كنم آنى كه در متن من استفاده شده است معنى اول است .
بعد از چند تمرين مانند تمرين فوق بچه ها مى توانند به تنهايى معنى لغاتى را كه نمى دانند در لغت نامه پيدا كنند و بدين ترتيب به جاى اين كه به صورت منفعل اطلاعات را دريافت كنند، آن را به صورت فعال جست وجو كنند.
بخش 4: رفتار خوب را تغيير دهيد

43. از واژه ها لذت ببريد و اين لذت را نشان بدهيد
داينا و تيم از مدت ها قبل از اين كه پسرشان بن به دنيا بيايد براى سرگرمى در ماشين ، هنگام سفرهاى طولانى با هم شعر مى ساختند. هنگامى كه به ديدن فاميل خود مى رفتند، يكى از آن دو به طور ناگهان عبارتى را به زبان مى آورد و اين عبارت خط اول (شعر ماشينى ) آنها را تشكيل مى داد. سپس ديگرى خط بعدى را مى افزود و شعر آنها كيلومتر به كيلومتر بلندتر مى شد. گاهى شعر آن قدر جذاب و پيچيده مى شد كه در آن لحظه كسى كه پشت فرمان نبود آن را براى ادامه ى بازى روى كاغذ ثبت مى كرد.
اخيرا در سفر به ويرجينيا طبق معمول داينا و تيم مشغول ساختن شعر بودند كه ناگهان صداى ظريفى از صندلى عقب ماشين بلند شد و يك خط به شعر اضافه شد! او بن بود، پدر و مادر بن پنج ساله ، هم متعجب شدند و هم خوشحال . بن هم مفهوم اساسى شعر را درك كرده بود و هم خطى به آن اضافه كرده بود كه هم قافيه خط قبل بود. اكنون بن در بسيارى از اوقات در بازى والدين خود شركت مى كند و خطهاى پيشنهادى او روز به روز علاوه بر قافيه ، از نظر وزن معنا نيز بهتر مى شوند.
در حالى كه رانندگى مى كنيد مى توانيد واژه اى سخت و ناآشنا را براى فرزندانتان بخوانيد، يا هنگام روزنامه خواندن واژه اى پرطمطراق و دهن پر كن را، بلند خوانى كنيد. به ريتم ها و قافيه هاى ناهماهنگ در گفتار توجه كنيد. به بازى هاى زبانى اهميت بدهيد چون فرزندانتان از اين كار خوششان مى آيد و كم كم متوجه مى شوند زبان ارزش كشف را دارد.

44. افق هاى فرزندتان و افق هاى خود را گسترش دهيد
در مقابل حدود 15 كودك با پيشنه هاى نژادى و سنين مختلف نشسته ام و مى گويم : (مى خواهم قسمتى از اين كتاب را برايتان بخوانم . از شما مى خواهم هر وقت كلمه اى را شنيديد كه معنى آن را نمى دانيد، دست خود را بلند كنيد).
بچه ها دور برم جمع مى شوند و من براى آنها درباره ى لاك پشت ها و قورباغه ها مى خوانم . دست ها بالا مى روند، اول يكى دو تا و بعد بيشتر. بسيارى از بچه ها معنى دوزيست را نمى دانند. بعضى با شنيدن كلمه مرداب دست خود با بالا مى برند.
چندتايى كلمه خونسرد را نمى فهمند و هيچ يك از آنها نيز معنى شكارچى را نمى داند.
جين چل ، كارشناس خواندن در كتاب بحران خواندن . چرا بچه هاى ضعيف عقب مى افتند به رابطه ى بين (بسامد بيرون رفتن با بزرگسالان ) و پيشرفت در توانايى خواندن اشاره مى كند. دانشى كه بچه ها با خود به متن مى آورند، بر آنچه از متن درك مى كنند تاءثير مستقيم دارد. گسترش دادن تجربيات بچه ها در زندگى مى تواند علايق و توانايى هاى آنها را در خواندن افزايش دهد.
ما بزرگسالان هنگام خواندن ، مى دانيم كه چگونه كلمه اى ناآشنا را از كلمات اطراف آن درك كنيم و معمولا مى توانيم براساس متن درباره ى معنى كلمه ى ناآشنا حدسى عالمانه بزنيم . اما تصور كنيد كه هر سه يا چهار كلمه يك بار به كلمه ى ناآشنا برسد. كودكى كه با متنى درباره ى لاك پشت ها و قورباغه ها روبه رو مى شود، همان قدر گيج مى شود كه اگر متنى درباره ى فيزيك نجومى به شما بدهند.
با خارج كردن فرزندتان از محدوده ى كوچك زندگى او، يعنى خانه و مدرسه ، مى توانيد افق هاى او را گسترش دهيد و بدين ترتيب توانايى خواندن او را افزايش دهيد. اگر از طرح زير پيروى كنيد، بيرون رفتن با خانواده مى تواند بالقوه دايره ى لغات و مهارت هاى زبانى فرزندتان را افزايش دهد.
بيرون برويد = درباره ى جايى كه رفتيد صحبت كنيد = كتاب هايى پيدا كنيد كه موضوع را بسط دهد.
براى بيرون رفتن لازم نيست كه حتما به يك سفر دور و دراز برويد، حتى مى توانيد كارى ساده انجام بدهيد، مثلا براى خريد روپوش مدرسه به مركز خريد برويد. هدف اين است كه از بيرون رفتن به عنوان وسيه اى براى آموختن كلمات هنگام خواندن استفاده كنيد تا بتوانيد از اين مفاهيم و كلمات هنگام خواندن استفاده كنيد و به وسيله ى خواندن نيز آنها را گسترش دهيد.
رفتن به جاهاى زير مى تواند به گسترش دايره ى لغات و افزايش مهارت هاى زبانى فرزندتان كمك كند:
موزه سينمانمايش هاى خيابانى
باغ وحش تئاتربازار
راه پيمايى در طبيعت كنسرت نمايشگاه ها
باغ هاى گياه شناسى مسابقات ورزشى شهر بازى ها

45. محيط مناسبى براى خواندن فراهم كنيد
از دوران كودكى ام كتاب داستانى را به خاطر مى آورم كه در صفحه ى اول آن تصوير يكى از شخصيت هاى اصلى داستان ديده مى شد. اين كودك كناره پنجره به درون مى تابيد و پشت سر كودك بالش هايى بود به رنگ جواهر، شايد هم بچه گربه اى در گوشه اى خوابيده بود. هر وقت به مكان بى نقصى براى مطالعه فكر مى كنم ، همين تصوير به ذهنم مى آيد.
در اين كتاب وقت زيادى صرف كرده ام تا جنبه هاى مهم يك محيط مناسب براى خواندن را ترسيم كنم : داشتن كتاب و مطالب خواندنى ديگر در خانه ، مطالعه كردن والدين ، بيرون رفتن و تجربه كردن به صورت مشترك . علاوه بر آن ، محيط مناسب براى خواندن بايد ساكت ، راحت ، و پرنور باشد.
نياز به سكوت شايد امرى واضح به نظر برسد اما خانه خود را ببينيد و به صداهاى آن گوش دهيد. آيا صداى تلويزيون و راديو دائم بلند است ؟ آيا فرزندتان مى تواند در اتاق را ببندد تا صداى دعواى خواهر و برادرش را نشنود؟ آيا همهمه صداى خيابان شنيده مى شود؟ براى اين كه هدفتان از مطالعه كامل در متن فرو برويد. اگر صداهاى خارجى حواستان را به طور مكرّر پرت كند، غيرممكن است بتوانيد تا حد مطلوب جذب متن بشويد. صدا به خصوص حواس بچه ها را پرت مى كند، آنها را گيج مى كند و آنها را از خواندن دلسرد مى كند.
فرزندتان در مدرسه روى نيمكتى سفت و پشت ميز، مطالعه مى كند. بچه ها به صورت غريزى تمايل دارند كه روى زمين دراز بكشند. شايد خواندن روى فرش براى آنها از خواندن پشت ميز راحت تر باشد و شايد رختخواب خود را براى مطالعه به صندلى ترجيح دهند. اگر امكان مالى آن را داشته باشيد و فضاى كافى نيز در خانه تان باشد، بد نيست يك مبل راحتى يا متكّاى ويژه براى فرزندتان تهيه كنيد چون بيشتر بچه ها از داشتن وسايل خصوصى لذت مى برند.
نورى كه از بالاى سر مى تابد در اغلب اوقات تند است و به راحتى نمى تواند با آن مطالعه كرد. چراغ هاى مطالعه ، به خصوص چراغ هايى كه مى توان جهت نور آن را تنظيم كرد، در ايجاد محيطى سالم براى مطالعه نقش مهمى دارند.
اگر فضايى ساكت ، راحت و روشن فراهم كرده ايد باز هم كارتان كاملا تمام نشده است . كار ديگرى كه بايد انجام دهيد اين است كه زمان كافى را نيز در اختيار فرزندتان قرار دهيد تا بتواند فارغ از كار خانه ، فعاليت هاى ديگر و گفت وگو با اعضاى خانواده ، بدون مزاحمت به مطالعه بپردازد و در بطن كتاب فرو رود و با آن كاملا درگير شود.

46. تلويزيون را به طور دائم روشن نگذاريد، بلكه از آن عاقلانه استفاده كنيد
وقتى چيك به دنيا آمد، مليسا و جاش ، مادر و پدرش بهترين برنامه ها را براى او داشتند. مى خواستند تلويزيون را در اتاق خواب خود نگه دارند و قبل از كلاس اول دبستان به پسرشان اجازه ندهند آن را تماشا كند. در آن موقع هم فقط قصد داشتند برنامه هاى مستند طبيعت و برنامه هاى آموزشى را به او نشان دهند.
اما بعد از مدت كوتاهى مليسا به فوايد ويديو براى سرگرم كردن بچه هنگام صرف غذا پى برد. اگر هنگام صرف غذا يك كارتون موزيكال در ويديو مى گذاشتند مى توانستند غذا را با آرامش و بدون تنش ميل كنند. كمى بعد جيك به تعدادى از كارتون ها علاقه مند شده بود و اصرار داشت كه آنها را بارها تماشا كند. از آنجا كه هزينه كرايه اى فيلم ها زياد شده بود مليسا و جاش رضايت دادند كه برنامه هاى كودك را از تلويزيون ضبط كنند و آنها را هنگام صرف غذا براى جيك نمايش دهند. البته تلويزيون نيز كانون اتاق نشيمن آنها شده بود. هر وقت كه جاش برنامه هاى ورزشى را تماشا مى كرد جيك هم آنجا بود. مليسا متوجه شد كه جيك صداى خنده اى را كه هنگام نمايش بعضى سريال هاى تلويزيونى پخش مى شود، بسيار دوست دارد و نسبت به برخى از پيام هاى بازرگانى با ذوق و شوش عكس العمل نشان مى دهد. وقتى خواهر جيك به دنيا آمد، ديگر نلويزيون بخش بزرگى از روز او را پر مى كرد.
من نمى خواهم پيشنهاد كنم تلويزيون خود را بسوزانيد چون معتقدم در خانه اى كه به كتاب خوانى عشق مى ورزند براى تلويزيون نيز جا هست .
البته بد نيست واقعيت را بدانيد: 75 درصد از بچه هايى كه خواندن آنها پايين تر از سطح متوسط است قبل از رفتن به مدرسه تلويزيون تماشا مى كردند و نسبت بچه هاى ضعيفى كه بيش از چهار ساعت در روز تلويزيون تماشا مى كنند، دو برابر بچه هايى است كه در خواندن ، متوسط يا بالاتر از متوسطاند.
اين در خانواده شما چه معنايى دارد؟ واضح است كه وقتى فرزندتان مشغول تماشاى تلويزيون است ، كتاب نمى خواند. شما بايد محدوديت تعيين كنيد. اگر نمى خواهيد برنامه هاى خاصى را شامل اين محدوديت كنيد، زمانى را كه فرزندتان صرف تماشاى تلويزيون مى كند محدود كنيد.
يكى از روشهاى انجام اين كار برگزارى يك همايش خانوادگى است . براى فرزندانتان توضيح بدهيد كه مى خواهيد همه ى اعضا خانواده زمان تماشاى تلويزيون خود را محدود كنند تا بتوانند فعاليت هاى خارج از خانه ، مطالعه ، كارِ خانه و يادگيرى بپردازند. سپس به بچه ها اجازه بدهيد در جلسه ى تصميم گيرى شركت كنند و به سؤ الات زير پاسخ دهند:
هر هفته چند ساعت مى توانيم تلويزيون تماشا كنيم ؟
كدم برنامه ها مورد علاقه ى ماست و مى خواهيم آنها را تماشا كنيم ؟
چگونه مى توانيم براى برنامه هاى خاص يا برنامه هاى آموزشى وقت بگذاريم ؟
اگر اعضاى مختلف خانواده براى انتخاب كانال نظر واحد نداشته باشند چه كنيم ؟
اجازه بدهيد هريك از اعضاى خانواده از جدول هفتگى برنامه هاى تلويزيون براى انتخاب برنامه هاى مجاز هفته آينده خود استفاده كند. به صورت خانوادگى ساعت تماشا را محدود كنيد و اختلاف نظرهايى كه به وجود مى آيد حل كنيد. برنامه اى را كه به دست آورديد بنويسيد و روى ديوار نصب كنيد و دقت كنيد كه افراد خانواده در طول يك هفته تا چه حد آن را رعايت مى كنند. در صورت لزوم در برنامه تغييراتى ايجاد كنيد.
شما مى توانيد با روش هاى مختلف از تلويزيون بهره ى مفيد ببريد. واضح ترين روش اى است كه برنامه هاى (آموزشى ) مانند مستندهاى طبيعت ، برنامه هايى درباره ى سفر، تاريخ و غيره را انتخاب كنيد. اما از سطحى ترين سريال تلويزيونى نيز مى توانبد براى افزايش مهارت هاى زبانى فرزندانتان استفاده كنيد.
چگونه براى بهبود درك علمى از سريال ها و نمايش هاى تلويزيونى استفاده كنيم .
قبل از تماشاى برنامه از فرزندانتان بخواهيد با تماشاى آن پاسخ سؤ ال هاى زير را پيدا كنند:
شخصيت هاى اصلى چه كسانى اند؟
فلان شخصيت با چه مشكلى روبروست ؟
چگونه مشكل را حل مى كند؟
بعد از تماشاى برنامه پاسخ فرزندانتان را مرور كنيد و سؤ الات زير را نيز اضافه كنيد:
به نظر تو اين برنامه در چه قالبى ساخته شده است ؟ واقع گرايانه ، طنز يا خيالى ؟ چرا؟
آيا اين داستان جور ديگرى نيز مى توانست پايان يابد؟
دقت كنيد كه اين سؤ الات مانند سؤ الاتى است كه مى توانيد درباره يك كتاب بپرسيد. همان طور كه با برنامه سؤ ال هاى خود مى توانيد فرزندتان را به يك خواننده جدى تبديل كنيد، اين گونه سؤ الات نيز مى تواند او را به يك بيننده ى جدى تبديل كند (مراجعه كنيد به روش 34). بخشى از خطر تلويزيون انفعالى است كه در بيننده ايجاد مى كند. برخورد انفعالى با كتاب واقعا" غير ممكن است اما جلوى تلويزيون به راحتى مى شود حالت گياهى (مثل چغندر) به خود گرفت . فرزندان خود را تشويق كنيد هنگام تماشاى تلويزيون فكر كنند تا از حالت منفعل خارج شوند و تلويزيون براى آنها به ابزار آموزشى تبديل شود.

47. با معلم فرزندتان همكارى كنيد
يكى از آشنايان من كه معلم كلاس دوم است مى گويد: ( دانش آموزان كلاس من به طرز عجيبى نظر والدين خود را درباره ى آموزش و پرورش ‍ حس مى كنند. آنها توانايى هاى والدين خود را با حس ششم خود نمى فهمند و مى دانند كه كدام يك بهتر مى خواند يا كدام يك نمى تواند در انجام تكاليف به آنها كمك كند. آنها واقعا مى فهمند كه والدينشان درباره ى مدرسه و به خصوص درباره ى من چه نظرى دارند...بعضى از والدين هيچ وقت در مدرسه پا نمى گذارند. حتى در روز مخصوص اوليا و مربيان نيز پيدايشان نمى شود. اما گاهى جلوى بچه ها جنجال به پا مى كنند كه چرا معلمتان فلان چيز را به شما درس داده است . از طرف ديگر والدين بسيارى از بچه ها به صورت داوطلبانه حضور دارند و وقتى كه دنبال فرزندان خود مى آيند با من صحبت و درباره ى برنامه ى درسى بچه ها سؤ ال مى كنند، لازم به ذكر نيست كه اين بچه ها بهترين بازده را در كلاس دارند، از انضباط گرفته تا مسائل درسى .)
تحقيقات گوناگونى كه در كشورهاى مختلف انجام شده است نشان مى دهد كه بين موفقيت نوآمزوان در خواندن و نقش والدين در امور مدرسه ى آنها رابطه اى مهم وجود دارد. منظور من اين نيست كه تمام علايق خود را كنار بگذاريد تا به انجمن اوليا و مربيان بپيونديد، بلكه لازم است درك كنيد كه در يادگيرى فرزندتان ، هم در مدرسه و هم در خانه ، نقش مهمى داريد.
آيا با كتاب هاى درسى فرزندانتان آشنايى داريد؟ آيا وقت مى گذاريد تا كتاب هايى را كه از كتابخانه به خانه مى آورند، تورق كنيد. آيا مى توانيد با اطمينان بگوييد كه فرزندانتان با شعر، ادبيات تخيلى ، مطالب غيرادبى ، و نمايشنامه روبه رود شده اند؟ شايد سطح توانايى فرزندتان را در خواندن بدانيد اما آيا مى دانى كه در حال حاضر مشغول خواندن چه كتابى است ؟
هرگز دو معلم با سبك كار يكسان كه بر مسائلى در آموزش خود تكيه كنند، پيدا نمى شود. شما اولين معلم فرزند خود هستيد ممكن است با اخلاق يا روش معلم هاى ديگر اختلاف پيدا كنيد. شما حق داريد كه معلم را زير سؤ ال ببريد اما اين كار را در حضور فرزند خود انجام ندهيد. اگر در دل فرزندتان نسبت به نحوه اى كه به او آموزش داده مى شود شك و ترديد ايجاد كنيد به طور قطع در كلاس دچار مشكل خواهد شد. وقتى بچه هاى حس مى كنند كه كار معلمشان مورد تُييد شما نيست براى اطاعت از او و براى توجه به درس و كلاس دليلى نمى بينند. احترام مانند چسبى است كه سلسله مراتب كلاس را حفظ مى كند. اگر شما نسبت به معلمان فرزندتان بى احترامى كنيد، فرزندانتان نيز احساس مى كنند كه اجازه دارند خود نيز به آنها بى احترامى كنند.
روش درست اين است كه رابطه اى با معلم فرزتان برقرار تا بتوانيد به راحتى با او صحبت كنيد. معلم بايد بتواند بدون گرفتن موضع دفاعى از سوى شما درباره ى ضعف هاى فرزندتان صحبت كند. شما بايد بتوانيد توصيه معلم را درباره ى مطالب خواندنى جويا شويد، هنگام اشاره به مشكلات ، خونسردى خود را حفظ كنيد و در صورت لزوم پيشنهاد خود را براى كارهاى كمك آموزشى در خانه بيان يا به نظر معلم گوش كنيد. اگر شما و معلم بتوانيد مانند يك تيم كار كنيد به نفع شاگرد مشتركتان خواهد بود.

48. انتظار بالايى داشته باشيد
در بيمارستان هارلم ، براى مدت كوتاهى با پسرى به نام جيمز كار كردم كه گلوله خورده بود. بسيارى از دندان هاى جيمز روكش طلاى داشت و عمده ترين مشكل او اين بود كه چرا دكترها (بى خودى ) لباس هاى نوى تنش را پاره كرده بودند. جيمز كه 13 سال داشت يك فروشنده خرده پاى مواد مخدر بود. من به جيمز گفتم كه به بچه ها در خواندن كمك مى كنم و او لحنى تمسخرآميز گفت بچه هاى زيادى را مى شناسد كه اصلا خواندن بلد نيستند اما او و مادرش همان روز صبح سرود روحانى بيست سوم را از كتاب مقدس خوانده بودند. او در واقع خيلى روان مى خواند اما از مدرسه دل زده شده بود. جيمز مى گفت : (معلم ها مرا دوست ندراند). بعدا روشن شد كه از زمان تولد جيمز، مادرش براى هزينه تحصيل او را در دانشگاه پس انداز مى كرده است . جيمز هم مانند مادرش واقعا انتظار داشت خود را از اين وضع آشفته نجات دهد، به دانشگاه برود و يك زندگى خوب داشته باشد.
درباره ى اين كه معلم ها خود كارى مى كنند كه انتظاراتشان در كلاس برآورده شود چيزهاى بسيارى گفته اند: دانش موزى كه از نظر معلم ناموفق است تقريبا" هميشه ناموفق مى شود و دانش آموزى كه در نظر معلم موفق است معمولا" طبق پيش بينى او به موفقيت دست مى يابد. اگر با دقت به برخورد معلم با اين دانش آموزان توجه كنيد، الگوهايى را با دقت به برخورد معلم با اين دانش اموزان توجه كنيد، الگوهايى را خواهيد ديد كه به طور قطع به نتيجه ى پيش بينى شده منتهى مى شود. معلم از دانش آموز (ناموفق ) كمتر درس مى پرسد و اين دانش آموزان به تدريج تمايل خود را براى بلند كردن دستشان يا شركت كردن در امور كلاس از دست مى دهند.
اما معلم از دانش آموز (موفق ) بيشتر درس مى پرسد، او را تشويق مى كند كه رهبرىِ فعاليت ها را در كلاس به عهده بگيرد و عموما" مشوق تلاش هاى اوست . وقتى معلم در اوايل سال تحصيلى يك دانش آموز را ناموفق رده بندى مى كند مى توان براى كار او دلايل مختلفى جست و جو كرد. شايد به دليل اختلافات بين شهرى يا تبعيض جنسى يا شايد حتى به خاطر شهرت منفى او نزد معلمان سال گذشته باشد. (در مورد جيمز احتمالا" سر و وضع ظاهرى و اخلاق او تاءثير مثبتى بر معلم ها نداشت ). وقتى والدينِ يك كودم او را ناموفق ارزيابى مى كنند، دلايلى بسيار پيچيده تر از اين دارد، اما به همين نسبت براى كودك ضرر دارد.
اگر مى خواهيد محيط خانه ى خود را مناسب خواندن كنيد، يكى از مهم ترين قدم هايى كه مى توانيد برداريد اين است كه به فرزندانتان بفهمانيد كه از آنها انتظارات بزرگى داريد. طبق تحقيقى كه انجام شد بچه هايى كه در خانواده هاى كم درآمد زندگى مى كردند اما در خواندن موفق بودند، والدينى داشتند كه از آنها انتظار رفتن به دانشگاه را داشتند. در واقع تقريبا" همه تحقيقاتى كه نقش والدين را در موفقيت بچه ها در خواندن بررسى مى كنند، نشان مى دهند كه برخورد والدين با امور آموزشى و موفقيت هاى بچه ها، بسيار مهم تر از موقعيت اقتصادى - اجتماعى خانواده آنهاست .
هرچه كه بتوانيد به فرزندانتان بدهيد، بايد از نيازهاى اساسى آنها، يعنى غذا، لباس ، سرپناه ، عشق و باور به توانايى هاى آنها شروع كنيد. و اين نعمت آخر، يعنى باور به توانايى هاى آنهاست كه بچه ها را از وضعيت متوسط بالاتر مى برد و به آنها كمك مى كند كه از موانعى مانند معلم هاى بد، امكانات غير كافى و محيط دوستانه عبور كنند و به عنوان خواننده ، دانش آموز و بالاخره بزرگسالانى توانا، تمام استعدادهاى بالقوه ى خود را شكوفا كنند.

49. تفاوت هاى بين بچه ها را به رسميت بشناسيد
پى .جى با اعضاى خانواده اش كه نسبت به خواندن ولعى سيرى ناپذير داشتند به هيچ وجه جور درنمى آمد. او هميشه بازى هاى پر جنب و جوش ‍ و بازى هاى ورزشى را به نشستن و كتاب خواندن ترجيح مى داد. سر ميز غذا برادرها و خواهرهاى او با بيان افكار و فلسفه هايى كه در كتاب ها مى خواندند بر سر جلب توجه والدين خود با هم رقابت مى كردند. پى جى بدون مكث غذا مى خورد، قبل از تمام شدن غذاى ساير اعضاى خانواده اجازه مى گرفت و از سر ميز بلند مى شد و به بيرون از خانه مى دويد تا بازى كند.
پى . جى در طول رشد خود بيرون از جريان عقلانى حاكم بر خانواده ى خود باقى ماند. على رغم اين كه به دانشگاه خوبى رفت و چند مدرك نيز گرفت ، هنوز خود را (كودن ) مى نامد.
حتى درون يك خانواده واحد نيز رشد، گستره ى توجه و علايق بچه ها مى تواند بسيار متفاوت باشد. به رسميت شناختن و احترام گذاشتن به اين تفاوتها مى تواند شما و فرزندانتان را از ناراحتى هاى زيادى در امان دارد.
بعضى از والدين به تفاوت هاى ظاهرى يا تفاوت هاى ظاهرى يا تفاوت استعدادهاى هنرى فرزندانشان افتخار مى كنند اما همين والدين به سختى مى توانند قبول كنند كه رشد شخصيتى يكى از بچه ها سريع تر از رشد شخصيتى ديگرى صورت مى گيرد يا يكى از بچه ها از فعاليت مورد علاقه ى ديگرى است . هرگز نمى گوييد:(چه بد كه چشمان پسرمان سبز است ، آخر چشمان ساير اعضاى خانواده قهوه است .) اما اگر پسرتان نتواند خوب بخواند ممكن است به هر غريبه اى كه مى رسيد بگوييد:(وقتى خواهرانش اين سن بودند خيلى خوب كتاب مى خواندند.)
اين گونه مقايسه ها هميشه تاءثير مخرّب دارد. حتى اگر در حضور فرزندانتان اظهار نظر نكنيد، آنها اضطراب شما را حس مى كنند. كودكى كه به خواندن علاقه دارد كم رو مى شود، و كودكى كه نمى تواند خوب بخواند احساس ‍ حماقت مى كند.
اگر كودكى به كلى از خواندن دورى كند ممكن است در يادگيرى ، يك ناتوانى جزئى داشته باشد كه كار خواندن را مشكل و ناخوشايند مى كند. اگر احساس مى كنيد كه ممكن است چنين مشكلى وجود داشته باشد با معلم فرزندتان در اين باره صحبت كنيد. اما به خاطر داشته باشيد كه برخى از اين ناتوانى ها هرگز به طور كامل رفع نمى شود. ممكن است در مدرسه به فرزندتان توجه ويژه بشود و او نيز بياموزد كه اين نقص خود را جبران كند اما شايد هرگز نتواند آن طور كه شما مى خواهيد سريع بخواند و از خواندن لذت ببرد.
حتى بچه هايى كه در ظاهر هيچ مشكلى در يادگيرى ندارند و دانشمندترين والدين دنيا را دارند ممكن است كارهاى ديگر را به خواندن ترجيح بدهند. شما مى توانيد فرزندتان را سرميزى كه غذاى آن كلم است بنشانيد اما نمى توانيد او را به خوردن آن وادار كنيد. خواندن نيز همين طور است . بعد از آن همه كارهاى لازم را انجام داديد و همه گفتنى ها را گفتيد، بقيه اش به سليقه تان ربط دارد. بهترين كارى كه مى توانيد بكنيد اين است كه ميز را طورى بچينيد كه اشتهاى فرزندتان تحريك شود، سپس غذا را در بشقاب ها بكشيد و اميدوار باشيد كه الگوى رفتار مناسب شما نتيجه ى مورد نظرتان را سبب شود.

50. آرام باشيد
وقتى در شيكاگو دوره ى آموزشى عملى تربيت معلم را مى ديدم ، آموزش ‍ خواندن به دو گروه ضعيف از بچه هاى كلاس اول دبستان را به عهده من گذاشتند و معلم همكارم نيز به بچه هاى قوى تر درس مى داد. هنوز يادم مى آيد كه يكى از ضعيف ترين دانش آموزان ضعيف ترين گروه ، كه پسر بچه ى كوچكى به نام آندى بود، چگونه هنگام برخورد با كلمه اى كه نمى توانست آن را بخواند، آنقدر نفس خود را مى گرفت تا كبود شود. و يادم مى آيد كه چه قدر از كار او ناراحت مى شدم . او اين حقه را از كجا آموخته بود؟ مسلما در كتاب نخوانده بود! كار او بسيار ناراحت كننده بود اما باعث مى شد كه فشار به سرعت از روى برداشته شود چون من با عجله كلمه را براى او مى خواندم يا از دانش آموز ديگرى مى خواستم كه به جاى او بخواند.
مشكل اندى در اولين گردهمايى اوليا و مربيان برايم روشن شد. مادر او كه مانند اندى ، كوچك اندام و عصبى بود مثل فرفر وارد كلاس شد و مى خواست بداند كه چرا فرزندش كه هيچ پيشرفتى در مدرسه نمى كرد گير يك دانشجوى كارآموز افتاده بود و چرا حجم تكاليفى كه به او مى داديم آنقدر كم بود. مادرش هر روز سر خود دو ساعت با او كار مى كرد. و مطمئن بود كه حق اندى از مدرسه بيشتر از چيزى بود كه دريافت مى كرد. او مضطرب ترين زنى بود كه در عمر خود ديده بودم . پس از چند لحظه متوجه شدم كه من نيز نفس خود را نگه داشته ام و بدين ترتيب با آن پسرك ريزنقش ‍ و عصبى كه آنقدر مرا غمگين مى كرد همدلى كردم .
بين توجه فعال به دست آوردهاى فرزندانمان و به دست گرفتن كامل زندگى آنها تفاوتى وجود دارد. خط باريكى وجود دارد كه داشتن انتظارات بالا را از انتظارات غير واقع بينانه جدا مى كند. بسيارى از والدين از روى حسن نيت و براى ديدن موفقيت فرزندان خود، از اين خط عبور مى كنند و فرزندانشان را به اضطراب هاى فردى خود مبتلا مى كنند.
ممكن است مادر اندى اين پيام ها را به صورت واضح بر زبان نياورده باشد اما اندى اين پيام ها را از او دريافت كرده است :
معلم تو نمى تواند به تو درس بدهد.
تو نمى توانى در مدرسه چيزى بياموزى .
تو بايد سريع تر بياموزى .
توموفق نيستى .
من مى دانم كه چه چيزى به نفع توست .
من خودم اين مشكل را براى تو حل مى كنم .
كار درست و حسابى خواندن است .
اگر فرزندتان نمى تواند با موفقيت بخواند طبيعى اس كه مضطرب شويد. اما لازم است يك قدم عقب برويد، يك مفس عميق بكشيد و به علل عدم موفقيت فرزندتان بيانديشيد. شايد فرزندتان هنوز براى خواندن آماده نيست (مراجعه كنيد به روش 33). در مورد اندى مسلما" مشكل همين بود. او از اغلب بچه هاى كلاس اول كم سن تر و ريزتر بود و در مجموع كمتر رشد كرده بود و اگر يك سال ديگر نيز در كلاس آمادگى مى ماند به نفع او بود. شايد فرزندتان در يادگيرى ناتوانى اى داشته باشد كه با توجه شخصى يك متخصص به او رفع شود. و شايد هم كارهاى ديگر را به خواندن ترجيح مى دهد. (مراجعه كنيد به روش 49).
اكنون به پيام هايى كه شما مى خواهيد به فرزندتان بدهيد بيانديشيد:
تو مى توانى .
اگر به كمك نياز داشته باشى كمكت مى كنم .
خواندن لذت بخش است .
براى اين كه بتوانيد اين پيام ها را به فرزندتان منتقل كنيد بايد بتوانيد آرام باشيد. به فرزندتان تكاليف اضافى ندهيد. از كتاب ظنز مورد علاقه شان براى آنها بخوانيد. اگر نمره ى پايين گرفتند قشقرق به پا نكنيد.
با نشان دادن استفاده هاى عملى خواندن به آنها كمك كنيد اهميت خواندن را درك كنند(مراجعه كنيد به روش هاى 1511).و مهم تر از همه اين كه با رفتار خود به آنها نشان دهيد: خود نيز براى لذت بردن بخوانيد.
جان گاترى ، استاد آموزش ، در تحقيق نشان داد كه مردم به دو دليل مى خوانند:
1. براى كسب دانش .
2. براى لذت و آرام شدن .
اگر به فرزندانتان نشان بدهيد كه از خواندن لذت مى بريد.
آنها نيز مى توانند از الگوى شما تقليد كنند اما اگر به آنها نشان بدهيد كه خواندن صرفا" يك تكليف است كه بايد انجام شود، و صرفا" به كارهاى درسى مربوط مى شود، يا بايد براى جلب رضايت شما بخوانند، فرزندانتان را از تجربه ى لذت درونى خواندن محروم مى كنيد. اگر چنين كنيد فرزندانتان در نهايت هنگام خواندن چنان تنش خواهند داشت كه نتوانند با خواندن به آرامش دست يابند و هرگز به خواندن عشق نخواهند ورزيد.


منبع: سايت غدير