یادداشت های روزانه (57)

شـرط اول بـهـشـتـى شـدن خـوف نـاشـى از مـعـرفـت اسـت

قرآن حکیم فساد عقیدتی انسان را مقدمه طغیان و طغیان را مقدمه دنیا طلبی می داند در سوره مبارکه نازعات می فرماید :
فَأَمَّا مَن طَغَى ﴿37﴾
وَآثَرَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا ﴿38﴾
فَإِنَّ الْجَحِيمَ هِيَ الْمَأْوَى ﴿39﴾
وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى ﴿40﴾
فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوَى ﴿41﴾
کسی که طغیان می کند بدلیل این است که فکرش توسط شیطا ن آلوده شده و دارای توهم خود بزرگ بینی شده و به این دلیل دیگران را در مقابل خود حقیر قلمداد نموده و طغیان می کند . خود بزرگ بینی ناشی از عدم معرفت الله است . اگر خدا را شناختیم خود را بسیار کوچک و ضعیف می یابیم و تسلیم خواهیم شد و از جاده عبودیت خارج نمی شویم . پس اولین فسادی که سرزمین وجود انسان را تصرف می نماید آلودگی عقیدتی است و در این صورت مقدمه اقدامات عملی انسان برای عملی کردن هواهای نفسانی صورت می گیرد . پس فساد عملی نتیجه فساد عقیدتی است . لذا فرآن در وهله اول می فرماید : «فَأَمَّا مَن طَغَى» و در مرحله دوم می فرماید: وَآثَرَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا ، یعنی طغیان باعث می شود که انسان برای تصرف همه عرصه های دنیا از مقام تا ثروت و.... کوتاهی نکند
عـلى (عـليـه السـلام ) در حـديـثـى مـى فـرمـايـد: « ومن طغى ضل على عمل بلا حجة»  * كسى كه طغيان كند گمراه مى شود و دست به اعمالى مى زند كه هـيـچ دليـلى بـراى آن نـدارد و ايـن نـاشـى از هـمـان خـود بـزرگ بـينى است كه انسان تـمـايـلات خـويـش را بـدون هـيـچ دليـل مـنـطـقـى مـى پـذيـرد و بـراى آن ارج قائل است .
سـپـس بـه ذكر اوصاف بهشتيان در دو جمله كوتاه و بسيار پر معنى پرداخته مى فرمايد امـا كسى كه از مقام پروردگارش بترسد و نفس را از هوا و هوس باز دارد... « وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى ».
بهشت جايگاه و ماواى او است « فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوَى ».
آرى شـرط اول بـهـشـتـى شـدن خـوف نـاشـى از مـعـرفـت اسـت ، شـنـاخـتـن مقام پـروردگـار و تـرسـيـدن از مـخـالفـت فـرمـان او، شـرط دوم كـه در حـقـيـقـت نـتيجه شرط اول و مـيـوه درخت معرفت و خوف است تسلط بر هواى نفس و باز داشتن آن از سركشى ، چرا كه تمام گناهان و مفاسد و بدبختيها از هواى نفس سرچشمه مى گيرد، هواى نفس بدترين بتى است كه معبود واقع شده است.


*  قرطبي / ج 19 / ص 209 و رازي / ج 31 / ص 52 .

از یادداشت های روزانه، فوریه  ۲۰۱۰