سخنان امام سجّادعليه السلام درباره قرآن
چه خوش است صوت قرآن
ز تو دلربا شنيدن
به رخت نظاره كردن
سخن خدا شنيدن
قرآن نمونه كامل آميختگى اعجاز تكوين و تشريع است. كتابى است كه بشريّت توان
آوردن همانندى براى آن نداشته و دستورات و جامعيّت آن، هر انديشمند حكيم را به
خضوع و ستايش وامىدارد. هر قدر انسانها از صفاى روحى و طهارت معنوى بهرهمند
باشند، مىتوانند جلوههايى از جمال دلربايش را شهود كنند همانسان كه قرآن
مىفرمايد:«لايمسُّهُ الاّ المطهّرون»1
از آنجا كه خاندان عصمت و وحى برگزيدگانى هستند كه طبق آيه «تطهير» در اوج پاكى
و قداست قرار گرفته و از هر گونه پليدى بدورند، تمام جانشان مستغرق در قرآن
مجيد شده و شايستهترين انسانهايى مىباشند كه تفسير روشن آيات الهى را فرا راه
تشنگان حقيقت قرار مىدهند. يكى از اين منظومه نورانى، سجّاد آل محمّد زين
العابدينعليه السلام است. در اين مقال، با نگاهى گذرا سخنان نورانىاش را
درباره قرآن مىنگريم. بدان اميد كه جرعه نوش معارف قرآنى با جام عترت باشيم.
1 - عظمت قرآن
امام زين العابدينعليه السلام از رسول اكرمصلى الله عليه وآله نقل مىكند كه
فرمود:
من اعطاه اللَّهُ القرآن فَرَأى انّ احداً اُعطى افضل ممّا اُعطى فقد صغّر
عظيما و عظّم صغيراً؛ شخصى را كه خداوند به او دانش قرآنى عطا نموده اگر تصوّرش
اين باشد كه كسى را بهتر از اين عطاى الهى دادهاند، در حقيقت بزرگى را كوچك
شمرده و كوچكى را بزرگ دانسته است.2
2 - ويژگىهاى قرآن
در دعاى امام زين العابدينعليه السلام به هنگام ختم قرآن برخى از ويژگىهاى آن
اين چنين بيان شده است.
الف - نور هدايت
قرآن كريم از خود با صفت «نور» ياد مىكند و مىفرمايد: «و انزلنا اليكم نوراً
مبينا»3 اما اين نورانيّت براى چه فردى است؟ امامعليه السلام مىفرمايد: «و
جَعَلْتَهُ نوراً نَهتَدِى مِن ظُلَمِ الضَّلالَة والجَهالة باتّباعه؛ بار
خدايا! قرآن را نور و روشنايى گردانيدى كه با پيروى از تعاليم آن از تاريكىهاى
گمراهى و نادانى رهايى يابيم.»4
در رابطه با جاودانگى نور قرآن مىفرمايد: «ونور هُدىً لايُطْفَأ عَنِ
الشّاهِدين برهانه؛ و آن را نور هدايتى قرار دادى كه برهان و دليل آن از شاهدان
و گواهان خاموش نمىشود.»5
ب - درمان دردها
قرآن مىفرمايد: «وَنُنَزِّلُ مِنَ القرآن ما هو شفاءٌ و رحمةٌ للمؤمنين»؛ «ما
فروفرستاديم از قرآن آنچه را كه براى مؤمنان شفا و رحمت است.»6 اما اينكه در چه
زمان و براى چه فرد؟ امام زين العابدينعليه السلام در دعاى خويش اينگونه بيان
مىدارد:
«و شفاءً لِمَنْ اَنْصَتَ بِفهم التّصديق الى اسْتماعه؛ قرآن شفا و درمان است
براى كسى كه فهميدن آن را از روى تصديق و باور خواسته و براى شنيدنش خاموش گشته
است.»7
ج - ترازوى عدالت
قرآن مجيد مىفرمايد: «اى كسانى كه ايمان آوردهايد! براى خدا قيام كنيد، و از
روى عدالت گواهى دهيد. دشمنى با جمعيّتى، شما را به گناه و ترك عدالت نكشاند.
عدالت ورزيد كه به پرهيزكارى نزديكتر است و از «معصيت» خدا بپرهيزيد كه خداوند
از آنچه انجام مىدهيد، با خبر است.»8 و خطاب به پيامبر اكرمصلى الله عليه
وآله مىفرمايد: «بگو به هر كتابى كه خدا نازل كرده، ايمان آوردهام و مأمورم
در ميان شما عدالت كنم.»9 و عدالت را مبناى تشكيل خانواده دانسته و مىفرمايد:
«فَاِنْ خفتم الاّ تعدلوا فواحدة»10 و نيز مبناى روابط اقتصادى قلمداد شده و
مىفرمايد: «و اوفوا الكيل و الميزان بالقسط»؛ «و حقّ پيمانه و وزن را به عدالت
ادا كنيد.»11 و همچنين حلّ منازعات را بر اساس عدالت خواستار شده است و
مىفرمايد: «فاصلحوا بينهما بالعدل و اقسطوا اِنّ اللَّه يُحِبُّ المُقْسطين»؛
«در ميان آن دو به عدالت صلح برقرار سازيد و عدالت پيشه كنيد كه خداوند عدالت
پيشگان را دوست دارد.»12 اما اينكه چه معيار و ملاك و قانونى مىتوان براى به
دست آوردن عدالت معيّن نمود؟ امام زين العابدينعليه السلام مىفرمايد: «و
ميزان عدلٍ لايَحيفُ عن الحقّ لسانه؛ قرآن ترازوى عدالت است كه زبانهاش از حقّ
و درستى برنمىگردد.»13
3- تلاوت زيبا
در حديثى از پيامبر اكرمصلى الله عليه وآله آمده است كه فرمود: «لكلّ شىء
حِليةُ و حِيلةُ القرآن الصّوتُ الحسن؛ براى هرچيز زينت و زيورى است و زينت
قرآن، صداى نيكو است.»14 امام صادقعليه السلام در تفسيرى از «ترتيل»
مىفرمايد: «آن است كه در آن درنگ كنى و صداى خويش را زيبا سازى.»15 در اين جهت
امام زين العابدينعليه السلام نيز اسوه است. نوفلى مىگويد:
نزد امام موسى بن جعفرعليه السلام از صدا و صوت ياد نمودم؛ حضرت فرمود: به
هنگام قرائت قرآن توسّط على بن الحسينعليه السلام چه بسا فردى از آن جا عبور
مىكرد و از صداى خوش او مدهوش مىگشت و اگر امام از حُسن واقعى آن چيزى را
آشكار مىنمود، مردم تحمّل و تاب زيبايى آن را نداشتند.
نوفلى مىگويد: به آن حضرت گفتم: مگر پيامبرصلى الله عليه وآله با مردم نماز
نمىگزارد و صداى خويش را به هنگام تلاوت قرآن بلند نمىكرد؟ حضرت فرمود:
پيامبرصلى الله عليه وآله به قدر توان مردم با اقتدا كنندگان خود برخورد
مىكرد.16
احمد ار بگشايد آن پرّ جليل
تا ابد مدهوش ماند جبرئيل
در حديثى ديگر امام صادقعليه السلام مىفرمايد: «كان علىّ ابن الحسين صلوات
اللَّه عليه احسن النّاس صوتاً بالقرآن و كان السّقّاؤون يمرّون فيقفون ببابه
يسمعون قرائتَه و كان ابو جعفرعليه السلام احسن الناس صوتاً؛ على بن
الحسينعليه السلام خوش صداترين افراد در خواندن قرآن بود. افراد سقّا همواره
به هنگام عبور، بر در خانهاش مىايستادند و به قرائت او گوش مىدادند. و
ابوجعفر (امام باقرعليه السلام) نيز نيكوترين صدا را در خواندن قرآن داشت.»17
4 - مقدار تلاوت قرآن
پيامبر اكرمصلى الله عليه وآله در اوّلين آياتى كه بر وى نازل شد، مأمور قرائت
آيات الهى شد و در دستور ديگرى، خداوند به پيامبر اكرمصلى الله عليه وآله و
مؤمنان مىفرمايد: «فاقرءوا ما تيسّر من القرآن»؛ «آنچه براى شما ميسّر است،
قرآن بخوانيد.» زُهَرى مىگويد: از امام زين العابدينعليه السلام پرسيدم:
كدام عمل با فضيلتتر است؟ حضرت فرمود: وارد شوندهاى كه دوباره حركت مىكند.
پرسيدم: وارد شونده حركت كننده؟! فرمود: شروع قرآن و ختم آن، با قرائت اوّل آن
و پايان رسيدن آن دوباره شروع كند (همانند مسافرى كه با رسيدن به يك محل در بين
راه دوباره از آن جا حركت مىكند و به مسير خود ادامه مىدهد.)18
5 - انس با قرآن
زهرى مىگويد: امام علىّ بن الحسينعليه السلام مىفرمود: «لومات مَنْ بين
المشرق و المغرب لما استوحشتُ بعد اَنْ يكون القرآن معى؛ اگر تمام افرادى كه
بين مشرق و مغرب هستند، بميرند، چون قرآن با من است؛ هراس و وحشتى به دل راه
نخواهم داد.»19
6 - قرآن و مردمان آخر الزّمان
از امام سجادعليه السلام در باره توحيد سؤال شد، فرمود: «خداوند مىدانست كه در
آخرالزّمان مردمانى مىآيند كه زياد انديشه مىكنند؛ بدين جهت، خداوند سوره
توحيد و آيات سوره حديد تا «عليمٌ بذات الصدور» را نازل نمود. پس هركس خارج از
اين محدوده را قصد كند، هلاك خواهد گشت.»20
7 - تفكّر در قرآن
زهرى مىگويد: شنيدم از امام على بن الحسينعليه السلام كه مىفرمود: «آيات
القرآن خزائن فكلّما فتحت خزانةٌ ينبغى لك ان تنظر ما فيها؛ آيات قرآن
گنجينهاى نهفته است پس هر زمان كه درِ گنجينه گشوده شود، شايسته است كه به
آنچه در آن است، نظر كنى.»21
8 - تفسير حروف مُقطّعه
بيست و نه سوره از قرآن كريم با «حروف مُقطّعه» آغاز شده است. مفسّران معانى
گوناگونى براى آن ذكر كردهاند؛ يكى از تفسيرهاى مهم آن، اين است كه: قرآن كريم
از نمونه همين حروفى است كه در اختيار همگان قرار گرفته است؛ اگر توانايى
داريد، بسان آن را ابداع كنيد! امام زين العابدينعليه السلام مىفرمايد:
«قريش و يهود به قرآن نسبت ناروا دادند و گفتند: قرآن، سحر است. آن را خودش
ساخته و به خدا نسبت داده است. خداوند به آنها اعلام فرمود: «الم...»؛ يعنى اى
محمد! كتابى كه به تو فرو فرستاديم، از همين حروف مقطّعه «الف - لام - ميم» است
كه به لغت و همان حروف الفباى شما مىباشد. [به آنها بگو: ]اگر در ادعاى خود
راستگو هستيد، همانند آن را بياوريد.»22
9 - ويژگىهاى اولياء اللَّه
قرآن كريم مىفرمايد: «اَلا انّ اولياء اللَّه لا خوف عليهم و لا هم يحزنون»؛
«بدانيد كه اولياء خدا نه هراسى دارند و نه غمگين مىشوند.»23 اينكه
اولياءاللَّه داراى چه ويژگىهايى هستند؟ در حديثى از امام سجادعليه السلام
بيان شده است. عيّاشى مىنويسد: امام باقرعليه السلام فرمود: «در كتاب على بن
الحسينعليه السلام چنين يافتيم كه اولياء اللَّه نه ترسى دارند و نه غم و
اندوهى زيرا واجب الهى را انجام داده و سنّت رسول اكرمصلى الله عليه وآله را
گرفتهاند. از آنچه خداوند حرام نموده، پرهيز كرده و در زندگى زودگذر دنيا نسبت
به زينتهاى آن زهد را پيشه ساختهاند و به آنچه در نزد خداست، رغبت نموده و در
تلاش براى روزى پاكيزه بودهاند و قصد فخر فروشى و زيادهطلبى ندارند و پس از
آن براى انجام حقوق واجب خود انفاق كردهاند. ايناناند كه خداوند در
درآمدهايشان بركت قرارداده و بر آنچه براى آخرت خويش پيش فرستادهاند، ثواب
داده مىشوند.»24
10 - رزمندگان واقعى
در مسير مكّه، عبّاد بصرى با امام زين العابدينعليه السلام ملاقات مىكند؛ به
اعتراض مىگويد: جهاد و سختىهاى آن را رها كردى و به سوى حج و راحتى آن رو
آوردى؟ سپس آيه شريفه «اِنّ اللَّه اشترى من المؤمنين انفسهم و اموالهم بأنّ
لهم الجنّة» را قرائت كرد. حضرت فرمود: ادامه آيه را بخوان! عبّاد بصرى آيه بعد
را قرائت كرد: «التّائبون العابدون السّائحون الرّاكعون السّاجدون الآمرون
بالمعروف و النّاهون عن المنكر و الحافظون لحدود اللَّه و بشّر المؤمنين»25؛
«توبه كنندگان، عبادت گران، ستايشگران، سياحت كنندگان، ركوع كنندگان، سجده
آوران، آمران به معروف، نهى كنندگان از منكر و حافظان حدود (ومرزهاى) الهى و
بشارت ده به (اين چنين) مؤمنان.»
آنگاه حضرت فرمود: هنگامى كه افرادى با اين اوصاف بيابم، جهاد با آنان با
فضيلتتر از حج است.26
11 - معناى زهد
عدّهاى تصوّر مىكنند كه «زهد» دورى از اجتماع و پشت كردن به زندگى و
زيبايىهاى آن است. قرآن كريم مىفرمايد: «مَنْ حَرَّمَ زينة اللَّه الّتى اخرج
لعباده و الطّيّبات من الرّزق»؛ «بگو چه كسى زينتهاى الهى را كه براى بندگان
خود آفريده و روزيهاى پاكيزه را حرام كرده است؟!»27 و نيز در قالب دعا به
انسانها مىآموزد كه از خداوند خير دنيا و آخرت را بخواهند: «ربّنا آتنا فى
الدّنيا حسنة و فى الاخرة حسنة»28 در اين زمينه، امام سجادعليه السلام
مىفرمايد:
«اَلا و انّ الزهد فى آية من كتاب اللَّه لكيلا تأسوا على ما فاتكم و لاتفرحوا
بما آتيكم؛ آگاه باشيد كه زهد در اين آيه از قرآن است كه مىفرمايد: اين به
خاطر آن است كه براى آنچه از دست دادهايد، تأسّف نخوريد و به آنچه به شما داده
است، دلبسته و شادمان نباشيد.»29
چنانكه در نهج البلاغه نيز مىخوانيم كه مىفرمايد: زهد بين دو كلمه از قرآن
است كه خداوند فرموده:«لكيلاً تأسوا...»؛ هر كس كه بر گذشته افسوس نخورد و به
آينده مغرور و دلبسته نشود، زهد را به هر دو طرف خود گرفته است.30
غلام همّت آنم كه زير چرخ كبود
ز هر چه رنگ تعلّق پذيرد، آزاد است
مگر تعلّق خاطر به ماه رخسارى
كه خاطر از همه غمها به مهر او شاد است
12 - عالم برزخ
امام سجادعليه السلام پس از تلاوت آيه كريمه «وَ مِنْ وَرائهم بَرْزَخٌ الى يوم
يُبْعَثُون»؛31 «پشت سر آنها برزخى است تا روزى كه برانگيخته شوند.»، فرموده:
«هو القبر و انّ لهم فيها معيشةً ضنكا و اللَّه اِنّ القبر لروضةٌ من رياض
الجنّة او حُفْرَةٌ مِن حُفَرِ النّار؛ برزخ، قبر است كه در آن زندگى سختى
دارند. به خدا قسم كه قبر، باغى از باغهاى بهشت يا گودالى از گودالهاى آتش
است.32
درود و سلام و صلوات خدا بر زيباترين روح پرستنده، سجّاد آل محمّدصلى الله عليه
وآله آن زمان كه در خانه پرمهر ابى عبداللَّه الحسينعليه السلام متولّد شد و
آن هنگام كه در كربلا شاهد سختترين مصيبتها (شهادت سيّد الشهداء و ياران با
وفايش) گشت و آن هنگام كه با دلى غمگين و قلبى محزون به سوى ديار حق شتافت و
قبرستان بقيع را با وجود خويش عطرى ديگر بخشيد!
پىنوشتها:
1. واقعه / 79.
2. اصول كافى، ج 2، ص 605، باب فضل حامل القرآن، ح 7.
3. نساء / 174.
4 و 5. صحيفه سجاديّه، دعاى 42.
6. اسراء/ 82.
7. صحيفه سجاديّه، دعاى 42.
8. مائده/ 8.
9. شورى/ 15.
10. نساء/ 4.
11. انعام/ 152.
12. حجرات/ 9.
13. صحيفه سجاديّه، دعاى 42.
14. اصول كافى، ج 2، ص 615، باب ترتيل القرآن بالصوت الحسن، ح 9.
15. تفسير صافى، ج 1، ص 45، مقدمه يازدهم.
16. اصول كافى، ج 2، ص 615، ح 4.
17. همان، ح 11.
18. همان، باب فضل حامل القرآن، ح 7.
19. همان، باب فضل القرآن، ح 13.
20. تفسير صافى، ج 2، ص 866.
21. اصول كافى، ج 2، ص 609، باب فى قرائته، ح 2.
22. تفسير برهان، ج 1، ص 54.
23. يونس/ 62.
24. تفسير صافى، ج 2، ص 757.
25. توبه/ 111 و 112.
26. تفسير صافى، ج 1، ص 734، ذيل آيه 111 سوره توبه.
27. اعراب/ 32.
28. بقره/ 201.
29 و 30. تفسير صافى، ج 2، ص 665، ذيل آيه 23 سوره حديد.
31. مؤمنون/ 100.
32. تفسير صافى، ج 2، ص 149.
منبع: كوثر شماره ( 57 )