مقدمه
قرآن کريم در انديشه، گفتار و کردار اهلبيت:تجسّم و عينيت تمام يافته است و
سيرة کريمانه و سخن حکيمانة آنان، مستقيم يا غير مستقيم، روشنگر کتاب الهي در
ابعاد گوناگون آن است؛ از اين رو يکي از رسالتهاي مهم امامان معصوم تبليغ دين،
بيان احکام و تفسير قرآن بوده است. ميراث قرآني و تفسيري باقي مانده و ارزشمند
از وجود مبارک امام رضا عليه السلاماز نمونههاي اعلي و عظيم ذخاير قرآني تفسير
معصومان:است و از آن جا که لطف و حکمت خداوند متعال همواره اقتضا کرده انسان را
در پهنة طبيعت، بيراه و راهبر، رها نکند، ميراث قرآني را در ميان خاندان
نبوت:دست به دست نموده تا به هشتمين اختر تابناک آسمان امامت و ولايت حضرت امام
علي بن موسي الرضا عليه السلامرسيد و آن امام همام، وارث کتاب الهي و مفسّر
راستين قرآن شد و اکنون دوازدهمين حجت، امام عصرعليه السلام ميراثدار آن است.
به فرمودة امام صادق عليه السلامپيوسته خداوند از ميان ما خاندان، کسي را بر
ميگزيند که کتاب او را از آغاز تا به انجامش ميآموزد.[1]
در اين مقاله با نگرشي به سيرة قرآني و تفسيري امام رضا عليه السلام، بياناتي
که ايشان به طور مستقيم در باب قرآن کريم و تفسير و فهم آن فرمودهاند،
ميپردازيم.
بخش عمدهاي از گفتار و سيرة حضرت رضا عليه السلام به شکل مستقيم يا غير مستقيم
به شرح، تبيين و عينيت بخشيدن کتاب خدا اختصاص دارد؛ بنابراين، ميتوان در ديدي
فراتر به گزارش، شرح و تفسير قرآن در بيانات امام رضا عليه السلام پرداخت. آنچه
از ايشان در ابواب مختلف فقه ياد شده، به گونهاي تبيين و تفصيل ايات الاحکام و
اوامر و نواهي الهي است يا آنچه دربارة توحيد، نبوت، امامت، معاد، ايمان و کفر
و ديگر مسائل اعتقادي به جاي مانده است، شرح و بسط معارف اعتقادي قرآن است.
اندرزها، آداب و اخلاق کريمانة امام رضا عليه السلامنيز توضيح ايههاي اخلاقي
قرآن ميباشد.
الف) بيان منزلت و فضيلت قرآن
قرآن، توصيف گري گوياست و در ايههاي فراواني به بيان منزلت رفيع و شأن والاي
خويش پرداخته است تا براي کسي در روي گرداني از قرآن حجّتي باقي نماند و آن کسي
که به قرآن رو ميآورد با معرفت و بينش در وادي آن گام نهد. اهلبيت:نيز که
عارف به حقيقت قرآن هستند، هم پاي آن، اين منزلت و فضيلت را به خوبي تبيين
کردهاند.[2] اينک نمونهاي از فرازهاي گفتار امام رضا عليه السلامدر اين خصوص
ذکر ميگردد:
الف) ريان بن صلت از حضرت رضا عليه السلام پرسيد: نظر شما دربارة قرآن چيست؟
امام فرمود:
کلام الله لاتتجاوزه و لا تطلبوا الهدي في غيره فتضلّوا؛ قرآن کلام خداست، از
آنچه او گفته است، فراتر نرويد و هدايت را در غير او نجوييد که گمراه
ميشويد.[3]
ب) محمد بن موسي رازي از پدرش روايت کرده که يکي از روزها در محضر حضرت رضا
عليه السلام، سخن از قرآن به ميان آمد. امام فرمود: «قرآن ريسمان محکم، دستاويز
استوار و ايين برتر خدا در ميان بندگان است. به سوي بهشت راهبري ميکند و از
دوزخ رهايي ميبخشد. در اثر گذشت زمان، کهنه نشده و با تکرار بر زبانها از
ارزش و اثر بخشي آن کاسته نميشود؛ زيرا خداوند، آن را براي زمان خاصّي قرار
نداده است، بلکه حجت و برهان براي همة انسانها در سراسر زندگيشان است و نه از
پيش رو و نه از پس، باطل به آن وارد نخواهد شد. فرود آمدهاي از سوي خداوند
حکيم و ستوده است.»[4]
ج) در حديث امامت که از آن حضرت صادر شده نيز آمده است که ايشان ميفرمايد:
«خداوند زماني پيامبرش را به سوي خود فراخواند که دين او را کامل و بر او، قرآن
را نازل کرد، کتابي که روشنگر همه چيز است و حلال و حرام و حدود و احکام و هر
آنچه مردم بدان نيازمندند، در آن به طور کامل بيان شده است.»[5]
ب) تبيين علوم قرآن
در بحثهاي قرآني، گاهي خود قرآن کريم، موضوع و محور بحث قرار ميگيرد و گاهي
به بررسي و مطالعة جنبههاي مختلف آن پرداخته ميشود. در اصطلاح به اين بخش از
مباحث قرآني مثل نزول قرآن، اسباب نزول، قرائات، محکم و متشابه، ناسخ و منسوخ،
مباحث ادبي قرآن؛ اعجاز و... را در بر ميگيرد، علوم قرآن اطلاق ميشود.[6] در
آثار به جاي مانده از حضرت رضا عليه السلام، نمونههايي وجود دارد که در ذيل
علوم قرآن جاي ميگيرد که ما به بيان آنها ميپردازيم:
ترتيب نزول
حضرت امام رضا عليه السلام فرمود: از پدرم شنيدم که از پدرش حکايت ميکرد
نخستين سورهاي که نازل شد )بسم الله الرحمن الرحيم، اقرأ باسم ربّک( و آخرين
سورهاي که نازل شد )اذا جاء نصرالله والفتح( بود.[7]
بحث نخستين و آخرين بخشهاي نازل شدة قرآن، از جمله مباحث علوم قرآن است که
امروزه در ذيل «تاريخ» يا «علوم قرآن» از آن ياد ميشود.[8]
نظم و اعجاز قرآن
در فرازي از حديثي که محمد بن موسي رازي از پدرش در مورد منزلت و فضيلت قرآن از
حضرت امام رضا عليه السلامذکر نموده و ما نيز در بحث فضيلت قرآن در بينش آن
حضرت، اين روايت را آورديم، چنين ميگويد:
«ذکرالرضا عليه السلام في منزلة قرآن فعظّم الحجّة فيه والاية والمعجزة في
نظمه»؛ او گرچه سخن امام رضا عليه السلام دلايل اعجاز و نظم قرآن را ذکر
نميکند، ولي اين عبارت وي دلالت دارد که آن حضرت، اين مسأله را بسيار با اهميت
دانسته و از آن به عظمت ياد کرده است.[9]
شأن نزول
از امام رضا عليه السلام روايتهايي در شأن نزول برخي ايات و سور وارد شده است
که به ذکر دو مورد بسنده ميکنيم.
1. آن حضرت از پدرانش نقل ميکند که اية )الّذين ينفقون اموالهم بالليل
والنّهار سرّاً و علانية[10](؛ دربارة حضرت عليعليه السلام نازل شده است.[11]
2. حضرت امام رضا عليه السلام در تفسير سورة )واليل اذا يغشي( ميفرمايند: اين
سوره دربارة ابودحداح است که درخت خرماي شخصي بخيل را که در خانة مرد انصاري
بود و موجب اذيت او ميشد، در عوض خانهاش خريد و به آن مرد واگذار کرد.[12]
محکم و متشابه
علي بن ابراهيم قمي روايت ميکند که حضرت ثامن الحججعليه السلام فرمود: هرکس
متشابه قرآن را به محکمش بازگرداند، به راه راست راهبري ميشود. سپس فرمود: در
اخبار ما نيز متشابهاتي همانند متشابهات قرآن و محکماتي همانند محکمات آن وجود
دارد، پس متشابهات آن را به محکماتش ارجاع دهيد و از متشابه آن بدون در نظر
گرفتن محکم، پيروي نکنيد که گمراه ميشويد.[13]
ج) تفسير ايات قرآني
سيره و روايات تفسيري باقيمانده از عالم آل محمد گنجينة بسيار ارزشمند و دست
مايه بسيار مهم براي مفسران و علاقهمندان به تفسير قرآن به شمار ميرود. ما به
اختصار نمونههايي را ذکر مينماييم:
1. امام هشتم در تفسير ايه شريفه )الذي جعل لکم الارض فراشاً والسّماء
بناءً([14] فرموده است.
«يعني زمين را با طبايع و ابدان شما سازگار و موافق قرار داد و آن را گرم و
سوزان نساخت تا شما را بسوزاند، و بسيار سرد قرار نداد تا شما را منجمد گرداند،
هواي آن را زياد خوشبو نکرد تا سرهاي شما به درد ايد، و زياد بد بو نساخت تا
شما را هلاک کند، آن را مانند آب نرم روان قرار نداد، تا در آن غرق شويد، و
زياد سخت وصلب نيافريد تا نتوانيد خانه و ابنيه و قبرهاي مردگان در آن بسازيد،
بلکه خداوند متعال بخشي از آن را به اندازهاي که از آن سود بريد، و آرامش
يابيد و بدن ها و خانههايتان بر آن قرار گيرد، سفت و سخت آفريد. )والسّماء
بناءً( ؛ يعني بر بالاي سر شما آسمان را سقفي محفوظ بنا کرد، و خورشيد و ماه و
ستارگان[15] آسمان را براي مصلحت و منفعت شما، به چرخش و گردش در آورد.»
2. حضرت امام رضا عليه السلامدر مورد معناي «ختم الله علي قلوبهم» فرمودند: ختم
به معناي طبع است که به عنوان عقوبت عصيان و کفر کافران بر قلبهاي آنان زده
ميشود. چنان که ميفرمايد: «بلکه خداوند متعال بر قلوب آنان مهر زده است به
سبب کفر آنان، پس ايمان نمي آورند مگر اندکي.»[16]
3. امام هشتمعليه السلام در پاسخ سؤال ابن فضال در مورد ايه شريف ) کلا انّهم
عن ربّهم يومئذٍ لمحجوبون( فرمودند: خداوند متعال هرگز وابسته به مکاني نشده و
در محلّي حلول نميکند که موجب محجوب بودن بندگان از او باشد، ولکن در اثر
معاصي از اجر و ثواب پروردگارشان محجوب ميشوند.[1عليه السلام ]
4. حضرت امام رضا عليه السلام در معناي )ترکهم في ظلمات( در ايه شريفة 1عليه
السلام از سوره بقره فرمودهاند: «خداوند متعال چنين نيست که بدون جهت کسي را
ترک و از او اعراض کند، ولي چون ديد که آنان (کفّار) از کفر و گمراهي و انحراف
و طغيان خود دست نميکشند، نظر لطف و معاونت هدايت را از آنان قطع ميکند و
آنان را به خود و به اختيار خود وا ميگذارد.[18]
5. ابن فضال: «وسألته (الرضا عليه السلام) عن قوله الله عزّوجلّ: )و مکروا و
مکرالله([19] و )يخادعون الله و هو خادعهم([20] فقال: انّ الله تعالي لايمکرو
لا يخادع، و لکنّه تعالي: يجازيهم جزاء المکرو الخديعة، تعالي الله عمّا يقول
الظالمون علوّاً کبيراً»: ابن فضال گويد از امام رضا عليه السلامدر مورد معناي
مکر و خدعه پروردگار پرسيدم: آن حضرت در پاسخ فرمودند: پروردگار به کسي مکر و
خدعه نميکند. معناي مکر و خدعه پروردگار آن است که وقتي مردم مکر و خدعه در
مقابل برنامههاي الهي کنند خداوند مطابق اعمال آنها، آنان را مجازات
ميکند.[21]
ارائه معناي واژگان
از ديگر روشها و معيارهاي تفسيري امام رضا عليه السلام در تبيين پيامها و
نکات ايات شريفه قرآني، آوردن جملهها و عباراتي در ذيل ايهها جهت معنا نمودن
واژگان و اصطلاحات قرآني و بيان مقصود خداوند متعال و رفع ابهامهاي مردم در
زمينة فهم قرآن ميباشد.
حضرت رضا عليه السلاماز امام صادق عليه السلامنقل ميکند آن حضرت دربارة )اهدنا
الصراط المستقيم( فرمود: أرشدنا الي الطريق المستقيم؛ يعني ما را به راه راست
رهنمون باش تا پايبند و ملازم طريقي باشيم که به حجّت تو منتهي ميشود. و به
دين تو ميرسد و ما را از پيروي هوا و اخذ به راي خود که منجر به هلاکت و تباهي
ميشود باز ميدارد.[22]
امام رضا عليه السلام در بيان مذکور ضمن تبديل اية قرآن به معادل لغوي آن،
تبيين ميکنند که صراط مستقيم راهي است که در مسير حجت خدا باشد و هوا جويي و
خود راي در دين، گمراهي و تباهي است.
امام علي بن موسي الرضا عليه السلامدربارة )فاصفح الصفح الجميل([23] فرمودند:
«صفح جميل، گذشتي است که در او مؤاخذه و عقاب نباشد.»[24]
دربارة )خذوا زينتکم عند کلّ مسجد([25] نيز از امام رضا عليه السلامروايت شده
که فرمود: زينت يعني لباس؛ بنابراين، معناي ايه اين ميشود که هنگام نماز و
حضور در مساجد، لباسهاي نيکو و زينتي خود را بپوشيد.[26]
از حضرت امام رضا عليه السلامدربارة )و ما يؤمن أکثرهم بالله الاّ و هم
مشرکون([2عليه السلام ] پرسيده شد. فرمود: «شرکي است که به حدّ کفر
نميرسد.»[28] در اين ايه کريمه آمده: بيشتر آنان به خدا ايمان نميآورند مگر
آنکه براي او شريک ميگيرند.» اين سؤال پيش ميايد که چگونه در حالي که
مشرکاند، ايمان دارند. پاسخ امام رضا عليه السلامميفهماند که مقصود از شرک
مذکور در اين ايه، شرکي است که با ايمان قابل جمع است و به حد کفر نميرسد.
از ديگر معيارهاي تفسيري امام رضا عليه السلام، تعيين مصداق و تطبيق ايه است،
بدين صورت که مفهوم کلي ايه اخذ و بر مصاديق جديد انطباق داده ميشود و راه
کارهاي زندگي در گسترههاي مختلف فردي، اجتماعي، فرهنگي و سياسي از قرآن برداشت
ميشود و براي واژه يا عبارتي مصاديق بسيار کلامي و يا فردي تعيين مينمايد.
حال، نمونههاي از کلام امام رضا عليه السلامدر اين زمينه عرضه ميگردد که در
آن به بيان مصداق و تطبيق ايه پرداختهاند:
1. امام علي بن موسي الرضا عليه السلامدر ايه )ان تجتنبو کبائر ما تنهون
عنه([29]، براي کبائر اين مصاديق را بر ميشمرند: «پرستش بتها، مي خوردن، قتل،
نافرماني پدر و مادر، تهمت ناروا زدن، فرار از جنگ و خوردن مال يتيم.»[30]
2. در ذيل اية )شهدالله أنّه لا اله الاّ هو والملائکة و أولوا العلم قائماً
بالقسط([31] امام هشتمعليه السلام فرمود: «هو الامام». يعني مقصود و مصداق اعلي
و اکمل )اولوالعلم( امام معصومعليه السلام است؛ زيرا دانش آنان برگرفته از دانش
خدا و رسول اوست و آنان به سر چشمة علم و معرفت، دسترسي دارند و ديگران از فيض
وجودشان به معرفت صحيح و کامل دست مييابند.[32]
3. امام رضا عليه السلام فرمود: «زماني که به شما سختياي برسد، به واسطة ما از
خداوند کمک بخواهيد و اين همان فرمودة اوست: )و لله الاسماء الحسني فادعوه
بها([33] حضرت در ادامه فرمودند به خدا سوگند! ماييم اسماي حسناي الهي که هيچ
کس جز به شناخت ما پذيرفته نميشود.[34]
4. وشّاء ميگويد: از حضرت رضا عليه السلامدربارة )و علامات و بالنجم هم
يهتدون([35] پرسيدم. فرمود: آن نشانهها ماييم و نجم، رسول الله6است.[36]
د) بيان احکام قرآن کريم
فقه پژوهي قرآني از نخستين شاخههاي تفسير و علوم قرآن است که زمينة خلق آثار
فراواني با عنوان «ايات الاحکام» و «فقه القرآن» بوده است. امامان معصوم:که خود
منبع و مرجع تبيين احکام دين هستند، در بسياري از موارد، نظر خود را در بيان
احکام، به قرآن کريم مستند کردهاند. روايت هاي امام هشتمعليه السلام در ايات
الاحکام و تمسّک به قرآن در تبيين مسائل فقهي از نمونههاي بارز استناد
معصومين: در تبيين احکام به قرآن کريم است.
ابوالقاسم فارسي ميگويد: به حضرت رضا عليه السلامعرض کردم: خداوند در کتابش
ميفرمايد: )فإمساک بمعروف أو تسريح بإحسان([3عليه السلام ] مقصود از آن چيست؟
امامعليه السلام فرمود: امساک به معروف؛ (نگه داشتن به خوبي) يعني آزار ندادن
همسر و پرداخت نفقة او و اما )تسريح بإحسان ) (به شايستگي رها کردن) يعني طلاق
دادن طبق آنچه خدا مقرر فرموده است.[38]
پس از گفت و شنودي که ابوسعيد مکاري با امام رضا عليه السلامداشت، به امام
ميگويد: مسألهاي از تو ميپرسم. امام ميفرمايد: «گمان نميکنم، پاسخ مرا
بپذيري، از ياران من نيستي! اما در عين حال بپرس.» ميپرسد: مردي که هنگام مرگش
گفته است: )کلّ مملوک قديم فهو حرّ لوجه الله(؛ يعني هربردة قديمياي که داشتم،
در راه خدا آزاد کردم، در اين باره چه ميگويي؟ امامعليه السلام ميفرمايد:
«بله، هر بندهاي که شش ماه بر او گذشته باشد، آزاد است؛ زيرا خداوند
ميفرمايد: )والقمر قدرّناه منازل حتي عاد کالعرجون القديم([39] بنابراين،
هرچيزي که شش ماه مانده باشد، قديمي است.[40]
هـ) تنزيه پيامبران و تبيين متشابهات
رواج اسرائيليات و افسانههاي نادرست دربارة پيامبران:برداشتهاي نادرست از
ايات متشابه در داستان پيامبران و تفسيرهاي ناروا، سبب مشوّه شدن چهرة پيامبران
و تهمتهاي ناروا به آنان بوده است و شايد در طول تاريخ برخي ناپاکان
خواستهاند با آلوده جلوه دادن حريم نبوّت و ولايت، زمينة حضور خود در مسند
رهبري جامعه و توجيه کردههاي خود را فراهم آورند.
امامان معصوم:
که مهبط وحي و آگاه به سرگذشت و سيرة انبياي پاک الهي بودهاند، پرده از چهرة
باطل برداشته و به دفاع از حريم نبوت پرداختهاند. اهل بيت:تمامي ايههاي مربوط
به زندگي انبيا را بر اساس «راي به عصمت آنان» تفسير کرده و به اين گرايش معروف
بودهاند.[41]
عالم آل محمد، امام هشتمعليه السلام در مناظراتشان و در پاسخ پرسشهايي که از
ايشان ميشد، ميراث ارجمندي را در تفسير ايات قصص به يادگار گذاشت که به يک
نمونه از آن اشاره ميشود:
محمد بن علي بن جهم، حکايت ميکند که در مجلس مأمون حاضر شدم و علي بن موسي
الرضا عليه السلامنيز نزد وي نشسته بود. مأمون به ايشان گفت: اي فرزند رسول
خدا! ايا سخن شما اين نيست که پيامبران داراي عصمت از گناه هستند؟ وي فرمود:
«بله، درست است». مأمون از تعدادي از ايههاي قرآن پرسيد، از جمله گفت: اين ايه
را براي من روشن سازيد که نسبت به ابراهيم ميفرمايد: )فلمّ جنّ عليه الليل راي
کوکباً قال هذا ربّي([42]. علي بن موسيعليه السلام فرمود: ابراهيم، ميان سه
گروه قرار گرفت: زهره پرست، ماه پرست و خورشيد پرست.
اين زماني بود که از نقبي که در آن مخفي بود، خارج شد. وقتي پردة تاريک شب، همه
جا را گرفت و ستارة زهره را ديد، به گونهاي پرسش گرانه و انکار آميز گفت: )هذا
ربّي.( چون زهره افول کرد و نا پديد شد، گفت: من چيزهايي را که غروب ميکنند،
دوست ندارم؛ زيرا افول از صفات پديد آمدههاست، نه چيزي که قديم و هميشگي است.
پس از آن، وقتي ماه را ديد که طلوع کرده است، انکار آميز و پرسش گرانه گفت: اين
پروردگار من است؟! زماني که ماه از ديدگان نهان شد گفت: اگر پروردگارم مرا
هدايت نکند، از گمراهان خواهم بود.
پس چون صبح شد و خورشيد را ديد که درخشان و طالع است، از روي انکار و پرسش، نه
از روي پذيرش و خير گفت: اين پروردگار من است؟! اين که از زهره و ماه هم
بزرگتر است! آنگاه که خورشيد غروب کرد، به گروههاي سه گانهاي که زهره، ماه و
خورشيد را ميپرستيدند، گفت: اي قوم! من از آنچه شما شريک خدا قرار ميدهيد،
بيزارم، من رو به سوي کسي ميآورم که آفرينندة آسمانها و زمين است و از مشرکان
نيستم. ابراهيمعليه السلام خواست براي آنان بطلان دينشان را روشن و ثابت کند که
پرستش، همانند زهره، ماه يا خورشيد را نسزد و تنها شايستة آفرينندة آنها و خالق
آسمان و زمين است. آنچه ابراهيم با آن بر قومش احتجاج کرد، از چيزهايي بود که
خداوند عزّوجل به او الهام کرده بود، همچنان که ميفرمايد:
و تلک حجّتنا آتيناها ابراهيم علي قومه[43](.[44])
پىنوشتها:
1. ر.ک: البرهان في تفسير القرآن، سيدهاشم بحراني، ج 1،
ص 19.
3.ر.ک: بحارالانوار، چاپ بيروت، مؤسسه الوفاء، چاپ سوم، سال 1403 ق.، ج 92، ص
12 - 1.
4. مسند الامام الرضا، ج 1، ص 307.
5. عيون اخبارالرضا، ج 2، ص 130.
6. مسند الامام الرضا، ج 1، ص 96.
7. فصلنامه پژوهشهاي قرآني، ش 1عليه السلام - 18، ص 301 - 300.
8. عيون اخبارالرضا، ج 2، ص 6.
9. جهت مطالعه تفصيلي اين بحث ر.ک: اسباب النزول واحدي نيشابوري، ص 8 - 6؛
التمهيد في علوم القرآن، محمدهادي معرفت، ج 1، ص 130 - 126 و الاتقان في علوم
القرآن، جلال الدين سيوطي، ج 1، ص 113 - 106 و 119 - 114.
10. ر.ک: فصلنامه تخصصي الهيات و حقوق (دانشگاه علوم اسلامي رضوي) ، ش 14، ص
1عليه السلام 1.
11.بقره / 2عليه السلام 4.
12. مسند الامام الرضا، ج 1، ص 323.
13. همان، ج 1، ص 383.
14. همان، ج 1، ص 308.
15. بقره / 22.
16. ر.ک: سيره امام رضا، ص 267.
17. عيون اخبار الرضا، ج 1، ص 16.
18. همان،باب 11، حديث 19.
19. همان، حديث 16.
20. آل عمران / 54.
21. نساء / 142.
22. عيون اخبار الرضا، باب 11، حديث 19.
23. مسند الامام الرضا، ج 1، ص 314.
24. حجر / 85.
25. معاني الاخبار، شيخ صدوق، ص 3عليه السلام 3.
26. اعراف / 31.
27. مسند الامام الرضا، ج 1، ص 334.
28. يوسف / 106.
29. مسند الامام رضا، ج 1، ص 347.
30. نساء / 31.
31. تفسير عياشي، ج 1، ص 238.
32. آل عمران / 18.
33. تفسير عياشي، ج 1، ص 166.
34. اعراف / 180.
35. تفسير عياشي، ج 2، ص 42.
36. نحل / 16.
37. اصول کافي، ج 1، ص 219.
38. بقره 229.
39. مسند الامام الرضا، ج 1، ص 316.
40. يس / 39.
41. مسند الامام رضا، ج 1، ص 367.
42. ر.ک: فصلنامه تخصصي الهيات و حقوق، دانشگاه علوم اسلامي رضوي، ش 14، ص 180
- 1عليه السلام 5.
43. انعام / عليه السلام 6.
44. همان، 83.
45. عيون اخبارالرضا، ج 1، ص 204 - 195.
منبع:
روزنامه كيهان