امام مهدى(ع) در كلام امام حسين(ع)

محمدفاطمى‏



وجود مقدس حضرت بقية‏الله‏الاعظم ، اروحناله‏الفداء، در معارف به عنوان "خونخواه كشته كربلا" (1) شناخته شده و شيعيان همراهى با آن امام منصور براى گرفتن انتقام خون حسين(ع) و يارانش را يكى از آرزوهاى بزرگ خود مى‏دانند، (2) تا جايى كه در هر عاشورا به يكديگر اينگونه سر سلامتى مى‏دهند:
"اعظم‏الله اجورنا بمصابنا بالحسين(ع)و جعلنا و اياكم من‏الطالبين بثاره مع وليه‏الامام‏المهدى من آل محمد:" (3)

خداوند پاداش ما را در عزاى مصيبت‏حسين(ع) بزرگ گرداند و او شما را از جمله كسانى كه به همراه ولى‏اش امام مهدى از آل محمد: به خونخواهى او برمى‏خيزند قرار دهد.
در يك كلام نام حسين(ع) و مهدى(ع) براى شيعيان يادآور يك حكايت ناتمام است، حكايتى كه آغازگر آن حضرت اباعبدالله الحسين(ع) و پايان بخش آن حضرت بقية‏الله‏الاعظم (ع) است.
در هر حال از آنجا كه در اذهان شيعيان اين دو وجود مقدس از قرابت و ارتباطى جدايى‏ناپذير برخوردارند. از همين رو مناسب ديديم كه در ايام عزاى سرور آزادگان به بخشى از معارف ارزشمندى كه از آن حضرت در ارتباط با فرزند ارجمندش حضرت مهدى(ع) رسيده است اشاره كنيم:

1. نسب مهدى(ع)
حضرت اباعبدالله‏الحسين(ع) در روايتهاى متعددى به اين موضوع كه حضرت مهدى(ع) از فرزندان و نوادگان ايشان است اشاره كرده‏اند كه از جمله آنها روايتى است كه در زير آمده است:
"دخلت على جدى رسول‏الله (ص) فاجلسنى على‏فخذه و قال‏لى: ان‏الله‏اختار من صلبك يا حسين تسعة ائمة، تاسعهم قائمهم، و كلهم فى‏الفضل والمنزلة عندالله سواء" (4)

بر جدم رسول خدا، كه درود و سلام خدا بر او باد، وارد شدم، پس ايشان مرا بر زانوى خود نشانده و فرمود: اى حسين! خداوند از نسل تو نه امام را برگزيده است كه نهمين نفر از ايشان قيام‏كننده آنهاست و همه آنان در پيشگاه خداوند از نظر فضيلت و جايگاه برابر هستند.
اين موضوع كه قائم آل محمد(ص) از نسل حسين(ع) و نهمين نواده اوست در روايات بسيارى ، كه از طريق شيعه و اهل سنت روايت‏شده، آمده است و هر گونه شك و ترديد نسبت‏به نام و نشان و مشخصات موعود آخرالزمان وآخرين ذخيره الهى را برطرف مى‏سازد.
"دخلت‏على‏النبى (ص)فاذاالحسين على فخذه و هو يقبل عينيه وفاه و يقول: انت‏سيدابن سيدانت، امام‏ابن‏امام، نت‏حجة‏ابن حجة، ابوحجج تسعة من صلبك تاسعهم قائمهم." (5)

بر پيامبر خدا وارد شدم و ديدم كه آن حضرت در حالى كه حسين را بر زانوى خود نشانده بر چشمها و دهان او بوسه مى‏زند و مى‏فرمايد: تو آقايى فرزند آقايى ، تو امامى فرزند امامى، تو حجتى فرزند حجتى ، تو پدر حجتهاى نه‏گانه‏اى، از نسل تو نهمين حجت و قيام‏كننده آنان بر خواهد خاست.

2. عدالت‏گسترى مهدى(ع)
عدالت و تشكيل جامعه‏اى بر اساس عدل از آرمانهاى هميشگى بشر بوده و در طول هزاران سالى كه از زندگى انسان بر كره خاك مى‏گذرد و صدها و هزاران نفر در پى تحقق اين آرمان، بشريت‏خسته از ظلم و ستم را به دنبال خود كشيده‏اند، اما جز در مقاطع كوتاهى از زندگى بشر و آن هم در سرزمينهاى محدود هرگز اين آرمان بدرستى تحقق نيافته و هنوز هم عدالت آرزويى دست نيافتنى براى انسان عصر حاضر است.

با توجه به همين موضوع در روايتهايى كه از پيامبر اكرم(ص) و امامان معصوم شيعه: وارد شده، گسترش عدالت و از بين بردن ظلم را يكى از بزرگترين رسالتهاى امام مهدى(ع) بر شمرده و تحقق عدالت واقعى را تنها در سايه حكومت او امكان‏پذير دانسته‏اند.

از جمله اين روايتها روايتى است كه از حضرت اباعبدالله‏الحسين(ع) نقل شده و در آن آمده است:
"لولم يبق من‏الدنياالا يوم واحد، لطول‏الله عزوجل ذلك اليوم حتى يخرج رجل من‏ولدى، فيملاها عدلا و قسطا كما ملئت جورا و ظلما، كذلك سمعت رسول‏الله (ص) يقول‏" (6)

اگر از عمر دنيا تنها يك روز باقى مانده باشد و خداوند آن روز را چنان طولانى مى‏گرداند كه مردى از فرزندان من قيام كند و دنيا را پس از آنكه از ظلم و ستم پر شده بود پر از عدل و داد نمايد، من اين سخن را از رسول خدا، كه درود و سلام خداوند بر او باد، شنيدم.
پيامبر گرامى اسلامى (ص) نيز قيام عدالت گستر نهمين فرزند امام حسين(ع) را چنين بيان مى‏كنند:
"... و جعل من صلب‏الحسين(ع) ائمة يقومون بامرى ...التاسع منهم قائم اهل بيتى، مهدى‏امتى، اشبه‏الناس بى فى، شمائله واقواله و افعاله، يظهر بعد غيبتة طويلة و حيرة مظلة ، فيعلن امرالله و يظهر دين‏الله ...فيملاالارض قسطا و عدلا ، كما ملئت جورا و ظلما." (7)

... خداوند از فرزندان امام حسين ، امامانى قرار داده است كه امر (راه و روش آيين) مرا بر پا مى‏دارند. نهم آنان قائم خاندان من مهدى امتم مى‏باشد. او شبيه‏ترين مردمان است‏به من در سيما و گفتار و كردار . پس از غيبتى طولانى و سرگردانى و سردرگمى مردم ، ظاهر مى‏شود ، آنگاه امر (آيين) خدا را آشكار مى‏سازد... پس زمين را از عدل و داد لبريز مى‏كند پس از آنكه از ستم و بيداد لبريز شده باشد.

3. صابران در غيبت مهدى(ع)
يكى از اركان انتظار فرج صبر و پايدارى است و انسان منتظر در واقع كسى است كه همه سختيها و ناملايمات را به اميد رسيدن به آرمان بلند خويش تحمل مى‏كند و از فشار و تهديد زورگويان و طعنه و تكذيب نابخردان هراس به دل راه نمى‏دهد، از همين رو در روايات صبر و انتظار همواره قرين يكديگر بوده و فضيلت‏بسيارى براى صبرپيشگان در زمان غيبت‏بر شمرده شده است.
حضرت سيدالشهداء (ع) كه خود والاترين مظهر صبر و مقاومت در راه اداى تكليف الهى است در بيان مقام منتظرانى كه صبر و شكيبايى پيشه ساخته و بر آرمان خويش پايدارى مى‏ورزند مى‏فرمايد:
"منا اثنا عشر مهديا، اولهم اميرالمؤمنين على بن ابى‏طالب، و آخرهم التاسع من‏ولدى، و هوالقائم بالحق، يحيى‏الله به‏الارض بعد موتها، و يظهر به دين‏الحق على‏الدين كله، ولو كره‏المشركون. له غيبة يرتد فيهااقوام و يثبت فيها على‏الدين‏آخرون، فيؤذون و يقال لهم: "متى هذاالوعد ان كنتم صادقين‏"،اما ان‏الصابر فى غيبته‏على‏الاذى و التكذيب بمنزلة‏المجاهدبالسيف بين يدى رسول‏الله (ص)" (8)

در ميان ما اهل بيت دوازده مهدى وجود دارد كه اولين آنها اميرمؤمنان على‏بن‏ابى‏طالب(ع) و آخرين آنها نهمين فرزند من است. و اوست قيام كننده به حق ، خداوند به وسيله او زمين را پس از آنكه مرده است زنده مى‏كند و دين حق را به دست او بر همه اديان غلبه مى‏دهد، اگر چه مشركان نپسندند. براى او غيبتى است كه گروهى در آن از دين خدا بر مى‏گردند و گروهى ديگر بر دين خود ثابت مى‏مانند، كه اين گروه را اذيت كرده و به آنها مى‏گويند:
"پس اين وعده چه شد اگر راست مى‏گوييد؟" آگاه باشيد آنكه در زمان غيبت او بر آزار و اذيت و تكذيب صبر كند همانند كسى است كه در مقابل رسول خدا(ص) با شمشير به جهاد برخاسته است.
شايد بتوان گفت فضيلتهاى بى‏شمارى در روايات ما كه براى منتظران فرج بر شمرده‏اند به اعتبار همين صبر و شكيبايى و تحمل مشكلاتى است كه منتظران واقعى فرج بر خود هموار مى‏كنند. چنانكه در روايتى كه از امام صادق(ع) وارد شده، آمده است:
"...فلا يستفرنك‏الشيطان، فان‏العزة‏لله‏ولرسوله وللمؤمنين، و لكن المنافقين لايعلمون ، الا تعلم ان من انتظر امرنا و صبر على ، يرى من‏الاذى والخوف، هو غدا فى زمرتنا..." (9)

شيطان تو را تحريك نكند. زيرا كه عزت از آن خدا و پيامبر و مؤمنان است ليكن منافقان نمى‏دانند ، آيا نمى‏دانى كسى كه منتظر امر ما (حاكميت اجتماعى آرمانى ما) باشد، و بر بيمها و آزارهايى كه مى‏بيند شكيبايى ورزد، در روز بازپسين در كنار ما خواهد بود...

4. خصال مهدى(ع)
حضرت مهدى(ع) عصار و فشرده عالم هستى (10)
و وارث همه انبياء اولياء الهى است، و خداوند متعال همه خصال نيكويى را كه در بندگان صالح پيش از او وجود داشته، در آن حضرت جمع كرده است. به بيان ديگر آنچه خوبان همه دارند او به تنهايى دارد.

در زمينه آنچه گفته شد روايتهاى بسيارى وارد شده كه از جمله آنها مى‏توان به روايت زير كه از حضرت اباعبدالله‏الحسين(ع) نقل شده اشاره كرد:
"فى‏القائم منا سنن من‏الانبياء: سنة من نوح، و سنة من ابراهيم ، و سنة من‏موسى و سنة من‏عيسى ، و سنة من ايوب و سنة من محمد(ص) . فاما من نوح: فطول‏العمر; واما من ابراهيم: فخفاءالولادة و اعتزال الناس; واما من موسى: فالخوف والغيبة; و اما من عيسى: فاختلاف‏الناس فيه، واما من‏ايوب: فالفرج بعدالبلوى; واما من محمد(ص) فالخروج بالسيف." (11)

در قائم ما (اهل بيت) سنتهايى از پيامبران الهى وجود دارد; سنتى از نوح ، سنتى از ابراهيم ، سنتى از عيسى ، سنتى از ايوب: و سنتى از محمد(ص) از نوح طول عمر، از ابراهيم پوشيده‏ماندن ولادت و كناره‏گيرى از مردم ، از موسى، ترس و غيبت از جامعه ، از عيسى اختلاف مردم درباره او، از ايوب گشايش بعد از سختيها و بلايا، و از محمد(ص) قيام با شمشير را .


پى‏نوشت‏ها:
1. ر. ك: قمى ، شيخ عباس ، مفاتيح الجنان ، دعاى ندبه ، اصل عبارتى كه در دعاى مزبور آمده چنين است: "اين الطالب بدم المقتول بكربلاء"
2. ر. ك: همان ، زيارت امام حسين(ع) در روز عاشورا. در بخشى از زيارت يادشده چنين آمده است: "فاسئل‏الله الذى اكرم مقامك و اكرمنى ان يرزقنى طلب ثارك مع امام منصور من اهل بيت محمد:"
3. همان جا
4. القندوزى، سليمان بن ابراهيم ، ينابيع المودة ، نجف ، مكتبة‏الحيدرية، 1411 ق ، ص 590 ، به نقل از: موسوعة كلمات‏الامام الحسين(ع)، قم ، دارالمعروف ، 1415 ق ، ص‏659 ، ح 688 .
5. حسينى ترمذى ، محمد صالح ، مناقب مرتضوى ، ص‏139 ، به نقل از: قرشى،على اكبر، اتفاق در مهدى موعود7، ص 35
6.الشيخ‏الصدوق،ابوجعفرمحمدبن‏على‏بن‏الحسين، كمال‏الدين و تمام‏النعمة، تهران، دارالكتب الاسلامية،1359 ق، ج 1 ، ص‏317 ، ح 4; به نقل از موسوعة كلمات الامام الحسين، ص 661، ح‏693 .
7. همان ، ج 1، ص‏257 ، به نقل از: حكيمى، محمد ، عصر زندگى و چگونگى آينده انسان و اسلام، قم ، دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم ، 1374 ، صص‏36-35.
8 . همان ، ج 1، ص‏317 ، به نقل از موسوعة كلمات‏الامام‏الحسين، صص‏666- 655، ح‏703.
9. الكلينى ، محمدبن‏يعقوب، الكافى ، ج 8 ، ص‏37، به نقل از حكيمى،محمد، همان، ص‏293 .
10. در برخى از تفاسير كلمه "والعصر" به وجود حضرت مهدى(ع) تفسير شده است.
11. علم‏اليقين ، ج 2 ، ص‏793 ، به نقل از موسوعة كلمات الامام الحسين(ع) ، صص‏669- 668، ح 710 .
منابع:
1.مفاتيح الجنان / شيخ عباس قمي / (دعاى ندبه )
2.ينابيع المودة / سليمان بن ابراهيم القندوزي / مكتبة الحيدرية / محل چاپ: نجف / تاريخ: 1411ق / صفحه 590
3.موسوعة كلمات‏الامام الحسين(ع) / دارالمعروف / محل چاپ: قم / تاريخ: 1415ق / صفحه 659 / (حديث 688 )
4.مناقب مرتضوى / محمد صالح حسيني ترمذي / صفحه 139
5.كمال‏الدين و تمام‏النعمة / شيخ صدوق / دارالكتب الاسلامية / محل چاپ: تهران / تاريخ: 1359ق / جلد 1 / صفحه 317 / (حديث 4 )
6.موسوعة كلمات الامام الحسين / صفحه 61 / (حديث 693 )
7.عصر زندگى و چگونگى آينده انسان و اسلام / دفتر تبليغات حوزه علميه قم / محل چاپ: قم / تاريخ: 1374ش / صفحه 36-35
8.موسوعة كلمات‏الامام‏الحسين / صفحه 666-655 / (حديث 703 )
9.الكافى / الكليني / جلد 8 / صفحه 37
10.علم اليقين / جلد 2 / صفحه 793
11.موسوعة كلمات الامام الحسين(ع) / صفحه 669-668 / (حديث 710 )


منبع: نشريه موعود ، شماره 2