1- قالَ الإمامُ أبوالحسن علىّ
النقي الهادي (عليه السلام) :
مَنِ اتَّقىَ اللهَ يُتَّقى، وَمَنْ أطاعَ اللّهَ
يُطاعُ، وَ مَنْ أطاعَ الْخالِقَ لَمْ يُبالِ سَخَطَ
الْمَخْلُوقينَ، وَمَنْ أسْخَطَ الْخالِقَ فَقَمِنٌ
أنْ يَحِلَّ بِهِ سَخَطُ الْمَخْلُوقينَ.([1])
حضرت امام هادي (عليه السلام) فرمود: كسى كه تقوى الهى
را رعايت نمايد و مطيع احكام و مقرّرات الهى باشد،
ديگران مطيع او مى شوند و هر شخصى كه اطاعت از خالق
نمايد، باكى از دشمنى و عداوت انسان ها نخواهد داشت; و
چنانچه خداى متعال را با معصيت و نافرمانى خود به غضب
درآورد، پس سزاوار است كه مورد خشم و دشمنى انسان ها
قرار گيرد.
2- قالَ (عليه السلام): مَنْ أنِسَ بِاللّهِ
اسْتَوحَشَ مِنَ النّاسِ، وَعَلامَةُ الاُْنْسِ
بِاللّهِ الْوَحْشَةُ مِنَ النّاسِ.([2])
فرمود: كسى كه با خداوند متعال مونس باشد و او را أنيس
خود بداند، از مردم احساس وحشت مى كند.
و علامت و نشانه أنس با خداوند وحشت از مردم است ـ
يعنى از غير خدا نهراسيدن و از مردم احتياط و دورى
كردن ـ .
3- قالَ(عليه السلام): السَّهَرَ أُلَذُّ الْمَنامِ،
وَ الْجُوعُ يَزيدُ فى طيبِ الطَّعامِ.([3])
فرمود: شب زنده دارى، خواب بعد از آن را لذيذ مى
گرداند; و گرسنگى در خوشمزگى طعام مى افزايد ـ يعنى هر
چه انسان كمتر بخوابد بيشتر از خواب لذت مى برد و هر
چه كم خوراك باشد مزّه غذا گواراتر خواهد بود ـ .
4- قالَ(عليه السلام): لا تَطْلُبِ الصَّفا مِمَّنْ
كَدِرْتَ عَلَيْهِ، وَلاَ النُّصْحَ مِمَّنْ صَرَفْتَ
سُوءَ ظَنِّكَ إلَيْهِ، فَإنَّما قَلْبُ غَيْرِكَ
كَقَلْبِكَ لَهُ.([4])
فرمود: از كسى كه نسبت به او كدورت و كينه دارى،
صميّميت و محبّت مجوى.
همچنين از كسى كه نسبت به او بدگمان هستى، نصيحت و
موعظه طلب نكن، چون كه ديدگاه و افكار ديگران نسبت به
تو همانند قلب خودت نسبت به آن ها مى باشد.
5- قالَ(عليه السلام): الْحَسَدُ ماحِقُ الْحَسَناتِ،
وَالزَّهْوُ جالِبُ الْمَقْتِ، وَالْعُجْبُ صارِفٌ
عَنْ طَلَبِ الْعِلْمِ داع إلَى الْغَمْطِ
وَالْجَهْلِ، وَالبُخْلُ أذَمُّ الاْخْلاقِ،
وَالطَّمَعُ سَجيَّةٌ سَيِّئَةٌ.([5])
فرمود: حسد موجب نابودى ارزش و ثواب حسنات مى گردد.
تكبّر و خودخواهى جذب كننده دشمنى و عداوت افراد مى
باشد.
عُجب و خودبينى مانع تحصيل علم خواهد بود و در نتيجه
شخص را در پَستى و نادانى نگه مى دارد.
بخيل بودن بدترين اخلاق است; و نيز طَمَع داشتن خصلتى
ناپسند و زشت مى باشد.
6- قالَ(عليه السلام): الْهَزْلُ فكاهَةُ السُّفَهاءِ،
وَ صَناعَةُ الْجُهّالِ.([6])
فرمود: مسخره كردن و شوخى هاى - بى مورد - از بى خردى
است و كار انسان هاى نادان مى باشد.
7- قالَ(عليه السلام): الدُّنْيا سُوقٌ رَبِحَ فيها
قَوْمٌ وَ خَسِرَ آخَرُونَ.([7])
فرمود: دنيا همانند بازارى است كه عدّه اى در آن ـ
براى آخرت ـ سود مى برند و عدّه اى ديگر ضرر و خسارت
متحمّل مى شوند.
8- قالَ(عليه السلام): النّاسُ فِي الدُّنْيا
بِالاْمْوالِ وَ فِى الاْخِرَةِ بِالاْعْمالِ.([8])
فرمود: مردم در دنيا به وسيله ثروت و تجمّلات شهرت مى
يابند ولى در آخرت به وسيله اعمال محاسبه و پاداش داده
خواهند شد.
9- قالَ(عليه السلام): مُخالَطَةُ الاْشْرارِ تَدُلُّ
عَلى شِرارِ مَنْ يُخالِطُهُمْ.([9])
فرمود: همنشين شدن و معاشرت با افراد شرور نشانه پستى
و شرارت تو خواهد بود.
10- قالَ(عليه السلام): أهْلُ قُمْ وَ أهْلُ آبَةِ
مَغْفُورٌ لَهُمْ ، لِزيارَتِهِمْ لِجَدّى عَلىّ ابْنِ
مُوسَى الرِّضا (عليه السلام) بِطُوس، ألا وَ مَنْ
زارَهُ فَأصابَهُ فى طَريقِهِ قَطْرَةٌ مِنَ السَّماءِ
حَرَّمَ جَسَدَهُ عَلَى النّارِ.([10])
فرمود: أهالى قم و أهالى آبه ـ يكى از روستاهاى حوالى
ساوه ـ آمرزيده هستند به جهت آن كه جدّم امام رضا
(عليه السلام)را در شهر طوس زيارت مى كنند.
و سپس حضرت افزود: هر كه جدّم امام رضا (عليه السلام)
را زيارت كند و در مسير راه صدمه و سختى تحمّل كند
خداوند آتش را بر بدن او حرام مى گرداند.
11- عَنْ يَعْقُوبِ بْنِ السِّكيتْ، قالَ: سَألْتُ
أبَاالْحَسَنِ الْهادي(عليه السلام): ما بالُ
الْقُرْآنِ لا يَزْدادُ عَلَى النَّشْرِ وَالدَّرْسِ
إلاّ غَضاضَة؟
قالَ (عليه السلام): إنَّ اللّهَ تَعالى لَمْ
يَجْعَلْهُ لِزَمان دُونَ زَمان، وَلالِناس دُونَ ناس،
فَهُوَ فى كُلِّ زَمان جَديدٌ وَ عِنْدَ كُلِّ قَوْم
غَضٌّ إلى يَوْمِ الْقِيامَةِ.([11])
يكى از اصحاب حضرت به نام ابن سِكيّت گويد: از امام
هادى(عليه السلام)سؤال كردم: چرا قرآن با مرور زمان و
زياد خواندن و تكرار، كهنه و مندرس نمى شود; بلكه
هميشه حالتى تازه و جديد در آن وجود دارد؟
امام (عليه السلام) فرمود: چون كه خداوند متعال قرآن
را براى زمان خاصّى و يا طايفه اى مخصوص قرار نداده
است; بلكه براى تمام دوران ها و تمامى اقشار مردم
فرستاده است، به همين جهت هميشه حالت جديد و تازه اى
دارد و براى جوامع بشرى تا روز قيامت قابل عمل و اجراء
مى باشد.
12- قالَ (عليه السلام): الْغَضَبُ عَلى مَنْ لا
تَمْلِكُ عَجْزٌ، وَ عَلى مَنْ تَمْلِكُ لُؤْمٌ.([12])
فرمود: غضب و تندى در مقابل آن كسى كه توان مقابله با
او را ندارى، علامت عجز و ناتوانى است، ولى در مقابل
كسى كه توان مقابله و رو در روئى او را دارى علامت
پستى و رذالت است.
13- قالَ(عليه السلام): يَاْتى عَلماءُ شيعَتِنا
الْقَوّامُونَ بِضُعَفاءِ مُحِبّينا وَ أهْلِ
وِلايَتِنا يَوْمَ الْقِيامَةِ، وَالاْنْوارُ تَسْطَعُ
مِنْ تيجانِهِمْ.([13])
فرمود: علماء و دانشمندانى كه به فرياد دوستان و
پيروان ما برسند و از آن ها رفع مشكل نمايند، روز
قيامت در حالى محشور مى شوند كه تاج درخشانى بر سر
دارند و نور از آن ها مى درخشد.
14- قالَ(عليه السلام): لِبَعْضِ قَهارِمَتِهِ:
اسْتَكْثِرُوا لَنا مِنَ الْباذِنْجانِ، فَإنَّهُ
حارٌّ فى وَقْتِ الْحَرارَةِ، بارِدٌ فى وَقْتِ
الْبُرُودَةِ، مُعْتَدِلٌ فِى الاْوقاتِ كُلِّها،
جَيِّدٌ عَلى كلِّ حال.([14])
به بعضى از غلامان خود فرمود: بيشتر براى ما بادمجان
پخت نمائيد كه در فصل گرما، گرم و در فصل سرما، سرد
است; و در تمام دوران سال معتدل مى باشد و در هر حال
مفيد است.
15- قالَ(عليه السلام): التَّسْريحُ بِمِشْطِ الْعاجِ
يُنْبُتُ الشَّعْرَ فِى الرَّأسِ، وَ يَطْرُدُ
الدُّودَ مِنَ الدِّماغِ، وَ يُطْفِىءُ الْمِرارَ، وَ
يَتَّقِى اللِّثةَ وَ الْعَمُورَ.([15])
فرمود: شانه كردن موها به وسيله شانه عاج، سبب روئيدن
و افزايش مو مى باشد، همچنين سبب نابودى كرم هاى درون
سر و مُخ خواهد شد و موجب سلامتى فكّ و لثه ها مى
گردد.
16- قالَ(عليه السلام): اُذكُرْ مَصْرَعَكَ بَيْنَ
يَدَىْ أهْلِكَ لا طَبيبٌ يَمْنَعُكَ، وَ لا حَبيبٌ
يَنْفَعُكَ.([16])
فرمود: بياد آور و فراموش نكن آن حالت و موقعى را كه
در ميان جمع اعضاء خانواده و آشنايان قرار مى گيرى و
لحظات آخر عمرت سپرى مى شود و هيچ پزشكى و دوستى ـ و
ثروتى ـ نمى تواند تو را از آن حالت نجات دهد.
17- قالَ(عليه السلام): إنَّ الْحَرامَ لا يَنْمي،
وَإنْ نَمى لا يُبارَكُ فيهِ، وَ ما أَنْفَقَهُ لَمْ
يُؤْجَرْ عَلَيْهِ، وَ ما خَلَّفَهُ كانَ زادَهُ إلَى
النّارِ.([17])
فرمود: همانا ـ اموال ـ حرام، رشد و نموّ ندارد و اگر
هم احياناً رشد كند و زياد شود بركتى نخواهد داشت و با
خوشى مصرف نمى گردد.
و آنچه را از اموال حرام انفاق و كمك كرده باشد أجر و
پاداشى برايش نيست و هر مقدارى كه براى بعد از خود به
هر عنوان باقى گذارد معاقب مى گردد.
18- قالَ(عليه السلام): اَلْحِكْمَةُ لا تَنْجَعُ فِى
الطِّباعِ الْفاسِدَةِ.([18])
فرمود: حكمت اثرى در دل ها و قلب هاى فاسد نمى گذارد.
19- قالَ(عليه السلام): مَنْ رَضِىَ عَنْ نَفْسِهِ
كَثُرَ السّاخِطُونَ عَلَيْهِ.([19])
فرمود: هر كه از خود راضى باشد بدگويان او زياد خواهند
شد.
20- قالَ(عليه السلام): اَلْمُصيبَةُ لِلصّابِرِ
واحِدَةٌ وَ لِلْجازِعِ اِثْنَتان.([20])
فرمود: مصيبتى كه بر كسى وارد شود و صبر و تحمّل
نمايد، تنها يك ناراحتى است; ولى چنانچه فرياد بزند و
جزع كند دو ناراحتى خواهد داشت.
21- قالَ(عليه السلام): اِنّ لِلّهِ بِقاعاً يُحِبُّ
أنْ يُدْعى فيها فَيَسْتَجيبُ لِمَنْ دَعاهُ،
وَالْحيرُ مِنْها.([21])
فرمود: براى خداوند بقعه ها و مكان هائى است كه دوست
دارد در آن ها خدا خوانده شود تا آن كه دعاها را
مستجاب گرداند كه يكى از بُقْعه ها حائر و حرم امام
حسين (عليه السلام) خواهد بود.
22- قالَ(عليه السلام): اِنّ اللّهَ هُوَ الْمُثيبُ
وَالْمُعاقِبُ وَالْمُجازى بِالاَْعْمالِ عاجِلاً
وَآجِلاً.([22])
فرمود: همانا تنها كسى كه ثواب مى دهد و عِقاب مى كند
و كارها را در همان لحظه يا در آينده پاداش مى دهد،
خداوند خواهد بود.
23- قالَ(عليه السلام): مَنْ هانَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ
فَلا تَأمَنْ شَرَّهُ.([23])
فرمود: هركس به خويشتن إهانت كند و كنترل نفس نداشته
باشد خود را از شرّ او در أمان ندان.
24- قالَ(عليه السلام): اَلتَّواضُعُ أنْ تُعْطَيَ
النّاسَ ما تُحِبُّ أنْ تُعْطاهُ.([24])
فرمود: تواضع و فروتنى چنان است كه با مردم چنان كنى
كه دوست دارى با تو آن كنند.
25- قالَ(عليه السلام): اِنّ الْجِسْمَ مُحْدَثٌ
وَاللّهُ مُحْدِثُهُ وَ مُجَسِّمُهُ.([25])
فرمود: همانا اجسام، جديد و پديده هستند و خداوند
متعال به وجود آورنده و تجسّم بخش آن ها است.
26- قالَ(عليه السلام): لَمْ يَزَلِ اللّهُ وَحْدَهُ
لا شَيْئىٌ مَعَهُ، ثُمَّ خَلَقَ الاَْشْياءَ بَديعاً،
وَاخْتارَ لِنَفْسِهِ أحْسَنَ الاْسْماء.([26])
فرمود: خداوند از أزَل، تنها بود و چيزى با او نبود،
تمام موجودات را با قدرت خود آفريده، و بهترين نام ها
را براى خود برگزيد.
27- قالَ(عليه السلام): اِذا قامَ الْقائِمُ يَقْضى
بَيْنَ النّاسِ بِعِلْمِهِ كَقَضاءِ داوُد (عليه
السلام)وَ لا يَسْئَلُ الْبَيِّنَةَ.([27])
فرمود: زمانى كه حضرت حجّت (عجّ) قيام نمايد در بين
مردم به علم خويش قضاوت مى نمايد; همانند حضرت داود
(عليه السلام) كه از دليل و شاهد سؤال نمى فرمايد.
28- قالَ(عليه السلام): مَنْ اَطاعَ الْخالِقَ لَمْ
يُبالِ بِسَخَطِ الْمَخْلُوقينَ وَ مَنْ أسْخَطَ
الْخالِقَ فَقَمِنٌ أنْ يَحِلَّ بِهِ
الْمَخْلُوقينَ.([28])
فرمود: هركس مطيع و پيرو خدا باشد از قهر و كارشكنى
ديگران باكى نخواهد داشت.
29- قالَ(عليه السلام): اَلْعِلْمُ وِراثَةٌ كَريمَةٌ
وَالاْدَبُ حُلَلٌ حِسانٌ، وَالْفِكْرَةُ مِرْآتٌ
صافَيةٌ.([29])
فرمود: علم و دانش بهترين يادبود براى انتقال به
ديگران است، ادب زيباترين نيكى ها است و فكر و انديشه
آئينه صاف و تزيين كننده اعمال و برنامه ها است.
30- قالَ (عليه السلام) : الْعُجْبُ صارِفٌ عَنْ
طَلَبِ الْعِلْمِ، داع إلىَ الْغَمْطِ وَ
الْجَهْلِ.([30])
فرمود: خودبينى و غرور، انسان را از تحصيل علوم باز مى
دارد و به سمت حقارت و نادانى مى كشاند.
31- قالَ(عليه السلام): لا تُخَيِّبْ راجيكَ
فَيَمْقُتَكَ اللّهُ وَ يُعاديكَ.([31])
فرمود: كسى كه به تو اميد بسته است نااميدش مگردان،
وگرنه مورد غضب خداوند قرار خواهى گرفت.
32- قالَ(عليه السلام): الْعِتابُ مِفْتاحُ التَّقالى،
وَالعِتابُ خَيْرٌ مِنَ الْحِقْدِ.([32])
فرمود: (مواظب باش كه) عتاب و پرخاش گرى، مقدّمه و
كليد غضب است، ولى در هر حال پرخاش گرى نسبت به كينه و
دشمنى درونى بهتر است (چون كينه، ضررهاى خظرناك ترى را
در بردارد).
33- وَ قالَ(عليه السلام) : مَا اسْتَراحَ ذُو
الْحِرْصِ.([33])
فرمود: شخص طمّاع و حريص ـ نسبت به اموال و تجمّلات
دنيا ـ هيچگاه آسايش و استراحت نخواهد داشت.
34- قالَ(عليه السلام): الْغِنى قِلَّةُ تَمَنّيكَ،
وَالرّضا بِما يَكْفيكَ، وَ الْفَقْرُ شَرَهُ النّفْسِ
وَ شِدَّةُ القُنُوطِ، وَالدِّقَّةُ إتّباعُ الْيَسيرِ
وَالنَّظَرُ فِى الْحَقيرِ.([34])
فرمود: بى نيازى و توانگرى در آن است كه كمتر آرزو و
توقّع باشد و به آنچه موجود و حاضر است راضى و قانع
گردى، وليكن فقر و تهى دستى در آن موقعى است كه
آرزوهاى نفسانى اهميّت داده شود، امّا دقّت و توجّه به
مسائل، اهميّت دادن به امكانات موجود و مصرف و استفاده
صحيح از آن ها است، اگر چه ناچيز و كم باشد.
35- قالَ(عليه السلام): الاِْمامُ بَعْدى الْحَسَنِ،
وَ بَعْدَهُ ابْنُهُ الْقائِمُ الَّذى يَمْلاَُ
الاَْرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً كَما مُلِئَتْ جَوْراً
وَ ظُلْماً.([35])
فرمود: امام و خليفه بعد از من (فرزندم) حسن; و بعد از
او فرزندش مهدى ـ موعود(عليهما السلام)ـ مى باشد كه
زمين را پر از عدل و داد مى نمايد، همان طورى كه پر از
ظلم و ستم گشته باشد.
36- قالَ(عليه السلام): إذا كانَ زَمانُ الْعَدْلِ
فيهِ أغْلَبُ مِنَ الْجَوْرِ فَحَرامٌ أنْ يُظُنَّ
بِأحَد سُوءاً حَتّى يُعْلَمَ ذلِكَ مِنْهُ.([36])
فرمود: در آن زمانى كه عدالت اجتماعى، حاكم و غالب بر
تباهى باشد، نبايد به شخصى بدگمان بود مگر آن كه يقين
و معلوم باشد.
37- قالَ(عليه السلام): إنَّ لِشيعَتِنا بِوِلايَتِنا
لَعِصْمَةٌ، لَوْ سَلَكُوا بِها فى لُجَّةِ الْبِحارِ
الْغامِرَةِ.([37])
فرمود: همانا ولايت ما اهل بيت براى شيعيان و
دوستانمان پناهگاه أمنى مى باشد كه چنانچه در همه امور
به آن تمسّك جويند، بر تمام مشكلات (مادّى و معنوى)
فايق آيند.
38- قالَ(عليه السلام) : يا داوُدُ لَوْ قُلْتَ: إنَّ
تارِكَ التَّقيَّةَ كَتارِكِ الصَّلاةِ لَكُنتَ
صادِقاً.([38])
حضرت به يكى از اصحابش - به نام داود صرّمى - فرمود:
اگر قائل شوى كه ترك تقيّه همانند ترك نماز است، صادق
خواهى بود.
39- قالَ: سَألْتُهُ عَنِ الْحِلْمِ؟ فَقالَ (عليه
السلام) : هُوَ أنْ تَمْلِكَ نَفْسَكَ وَ تَكْظِمَ
غَيْظَكَ، وَ لا يَكُونَ ذلَكَ إلاّ مَعَ
الْقُدْرَةِ.([39])
يكى از اصحاب از آن حضرت پيرامون معناى حِلم و بردبارى
سؤال نمود؟
حضرت در پاسخ فرمود: اين كه در هر حال مالك نَفْس خود
باشى و خشم خود را فرو برى و آن را خاموش نمائى و اين
تحمّل و بردبارى در حالى باشد كه توان مقابله با شخصى
را داشته باشى.
40- قالَ (عليه السلام): اِنّ اللّهَ جَعَلَ الدّنيا
دارَ بَلْوى وَالاْخِرَةَ دارَ عُقْبى، وَ جَعَلَ
بَلْوى الدّنيا لِثوابِ الاْخِرَةِ سَبَباً وَ ثَوابَ
الاْخِرَةِ مِنْ بَلْوَى الدّنيا عِوَضاً.([40])
فرمود: همانا خداوند، دنيا را جايگاه بلاها و امتحانات
و مشكلات قرار داد; و آخرت را جايگاه نتيجه گيرى
زحمات، پس بلاها و زحمات و سختى هاى دنيا را وسيله
رسيدن به مقامات آخرت قرار داد و اجر و پاداش زحمات
دنيا را در آخرت عطا مى فرمايد.
پاورقيها:
[1] - بحارالأنوار: ج 68، ص 182، ح 41، أعيان الشّيعة:
ج 2، ص 39.
[2] - عُدّة الداعى مرحوم راوندى: ص 208.
[3] - بحارالانوار: ج 84 ص 172 به نقل از أعلام الدين
ديلمى.
[4] - بحار الأنوار: ج 75، ص 369، ح 4، أعلام الدّين:
ص 312، س 14.
[5] - بحارالأنوار: ج 69، ص 199، ح 27.
[6] - الدرّة الباهرة: ص 42، س 5، بحارالأنوار: ج 75،
ص 369، ح 20.
[7] - أعيان الشّيعة: ج 2، ص 39، تحف العقول: ص 438.
[8] - أعيان الشّيعة: ج 2، ص 39، بحارالأنوار: ج 17.
[9] - مستدرك الوسائل: ج 12، ص 308، ح 14162.
[10] - عيون أخبار الرّضا(عليه السلام): ج 2، ص 260، ح
22.
[11] - أمالى شيخ طوسى: ج 2، ص 580، ح 8.
[12]- مستدرك الوسائل: ج 12، ص 11، ح 13376.
[13]- بحارالأنوار: ج 2، ص 6، ضمن ح 13.
[14] - كافى: ج 6، ص 373، ح 2، وسائل الشّيعة: ج 25، ص
210، ح 31706.
[15] - بحارالأنوار: ج 73، ص 115، ح 16.
[16] - أعلام الدّين: ص 311، س 16، بحارالأنوار: ج 75،
ص 369، ح 4.
[17] - كافى: ج 5، ص 125، ح 7.
[18] - نزهة النّاظر و تنبيه الخاطر: ص 141، ح 23،
أعلام الدّين: ص 311، س 20.
[19] - بحارالأنوار: ج 69، ص 316، ح 24.
[20] - أعلام الدّين: ص 311، س 4، بحارالأنوار: ج 75،
ص 369.
[21] - تحف: ص 357، بحارالأنوار: ج 98، ص 130، ح 34.
[22] - تحف: ص 358، بحارالأنوار: ج 59، ص 2، ضمن ح 6.
[23] - تحف العقول: ص 383، بحارالأنوار: ج 75، ص 365.
[24] - محجّة البيضاء: ج 5، ص 225.
[25] - بحارالأنوار: ج 57، ص 81، ح 51، به نقل از
توحيد شيخ صدوق.
[26] - بحارالانوار: ج 57، ص 83، ح 64، به نقل از
احتجاج طبرسى.
[27] - بحارالأنوار: ج 50، ص 264، ح 24، به نقل از
مناقب و خرائج.
[28] - بحارالأنوار: ج 50، ص 177، ح 56، و ج 71، ص 182
ح 41.
[29] - بحارالأنوار: ج 71، ص 324، مستدرك الوسائل: ج
11، ص 184، ح 4.
[30] - بحارالأنوار: ج 75، ص 369، س 4.
[31] - بحارالأنوار: ج 75، ص 173، ح 2.
[32]- نزهة النّاظر: ص 139، ح 12، بحارالأنوار: ج 78،
ص 368، ضمن ح 3.
[33]- نزهة النّاظر و تنبيه الخاطر: ص 141، ح 21،
مستدرك الوسائل: ج 2، ص 336، ح 11.
[34]- الدّرّة الباهرة: ص 14، نزهة الناظر: ص 138، ح
7، بحار: ج 75، ص 109، ح 12.
[35]- بحارالأنوار: ج 50، ص 239، ح 4، به نقل از إكمال
الدين صدوق.
[36]- بحارالأنوار: ج 73، ص 197، ح 17، به نقل از
الدّرّة الباهرة: ص 42، س 10.
[37]- بحارالأنوار: ج 50، ص 215، ح 1، س 18، به نقل از
أمالى شيخ طوسى.
[38]- وسائل الشّيعة: ج 16، ص 211، ح 21382، مستطرفات
السّرائر: ص 67، ح 10.
[39]- نزهة النّاظر و تنبيه الخاطر: ص 138، ح 5،
مستدرك الوسائل: ج 2، ص 304، ح 17.
[40] - تحف العقول: ص 358.
منبع: سايت انديشه قم