سجاده گشته رنگين


حميد سبزواري

محراب کوفه امشب در موج خون نشسته
يا عرش کبريا را سقف و ستون شکسته

سجاده گشته رنگين از خون سرور دين
يا خاتم النبيين، يا خاتم النبيين

از تيغ کينه امشب فرقي دو نيم گرديد
رفت آن يتيم پرور، عالم يتيم گرديد

ديگر نواي تکبير از کوفه بر نيامد
نان آور يتيمان ديگر ز در نيامد

غمخوار دردمندان امشب شهيد گرديد
امشب جهان ز فيض حق نااميد گرديد

تنها نه خون به محراب از فرق مرتضي ريخت
امشب شرنگ بيداد در کام مجتبي ريخت

امشب به کوفه بذر کفر و ضلال کِشتند
مرغان کربلا را امشب به خون کشيدند

تيغ نفاق امشب بر فرق وحدت آمد
امشب به نام سجاد خط اسارت آمد

امشب به محو خادم، خائن دلير گرديد
آري برادر امشب زينب اسير گرديد

باب عدالت امشب مسدود شد بر انسان
امشب بناي وحدت در کوفه گشت ويران

امشب جهان ز فيض حق نااميد گرديد
امشب بنام قرآن، قرآن شهيد گرديد

سجاده گشته رنگين از خون سرور دين
يا خاتم النبيين، يا خاتم النبيين