وصاياي حضرت فاطمه (س)

رجبعلي زماني


از احاديث و اخبار اهل بيت و راويان اهل سنت چنين بر مي‌آيد كه فاطمه(س) داراي سه وصيت نامه در موضوعات مختلف بوده است.

الف. وصيت‌نامه مالي
فاطمه(س) در روزهاي پس از رحلت رسول خدا(ص)، در مورد اموال موقوفه و شخصي خويش وصايايي داشت و بسياري از اموالي را كه از رسول خدا(ص) به وي رسيده بود، وقف كرد. نقل شده است: بعد از رحلت رسول خدا(ص)، عباس بن عبدالمطلب نزد دختر پيامبر رفت و از وي خواست تا مقداري از اموال رسول خدا را براي پذيرايي از مهمان‌ها و مصارف ديگرش به وي بدهد، لكن معلوم شد دختر پيامبر همه آنها را در راه خدا وقف كرده و چيزي باقي نمانده است.

در اينجا دو نمونه از وصاياي مالي آن حضرت را ذكر مي‌كنيم.

1. حيطان سبعه
حيطان سبعه، باغ‌هاي هفت گانه‌اي بود كه اطراف آن ديوار كشيده شده بود. بنا به روايتي، حضرت فاطمه(س) وصيت كرده بود تا اين باغ‌ها وقف امور خيريه شود. ابوبصير مي‌گويد: خدمت امام باقر(ع) رسيدم. او فرمود:آيا وصيت‌نامه مادرم فاطمه(س) را ديده‌اي؟ عرض كردم: نه. سپس درخواست كردم آن را بر من بخواند. امام باقر(ع) زنبيل كوچكي را آوردند و نوشته‌اي را در مقابلشان نهادند كه درباره حيطان سبعه بود. در آن وصيت‌نامه آمده بود.

بسم الله الرحمن الرحيم. هذا ما اوصت به فاطمه بنت محمد رسول الله(ص) اوصت بحوائطها السبعه: العواف و الدلال و البرقه و المثيب و الحُسني و الصافيه و مالام ابراهيم الي عليٌ بن ابي‌طالب(ع) فإن مضي عليّ فإلي الحسن فإن مضي الحسن فإلي الحسين فإن مضي الحسين فالي الاكبر من ولدي. شهد الله علي ذلك و المقداد بن الاسود و الزبيربن عوام و كتب علي بن ابي‌طالب(ع)؛

به نام خداوند بخشنده مهربان. اين، چيزي است كه فاطمه دختر محمد رسول الله(ص) بدان وصيت كرده است. فاطمه(س) وصيت مي‌كند به باغ‌هاي ديوار كشيدة هفت‌گانه كه عبارت‌اند از: العواف، الدلال، البرقه، المثيب، الحسني، الصافيه، و مشربه ام ابراهيم... كه درآمد اينها بايد در راه خدا براي نصرت اسلام مصرف شود. من وصي خود را علي بن ابي‌طالب(ع) قرار مي‌دهم. چنانچه او درگذشت، وصي من فرزندم حسن است و اگر او درگذشت، فرزند ديگرم حسين وصي من است و چنانچه حادثه‌اي براي او پيش آمد، بزرگ‌ترين فرزند پسر باقيمانده‌ام آن را به عهده مي‌گيرد. خداوند را بر اين وصيت شاهد مي‌گيرم و همچنين مقداد بن اسود و زبير بن عوام بر آن گواهي خواهند داد.
امام باقر(ع) فرمود : مادرم فاطمه(س) اين وصيت را انجام داد و پدرم علي بن ابي‌طالب(ع) آن را نوشت و براي هميشه باقي ماند.[1]

2. أمُّ العيال
ام العيال از ديگر موقوفات فاطمه زهرا(س) است كه بيست هزار نخل داشت و نيز ميوه‌هايي چون ليمو و پرتقال و ... در آن كشت مي‌شد. فاطمه اطهر(س) آن را نيز وقف فقرا و سادات كرد كه در كتاب‌هاي عامه و خاصه چنين آمده است: أمُّ العيال صدقة فاطمه بنت رسول الله(ص)؛ ام العيال صدقه فاطمه دختر رسول خداست.
حضرت فاطمه(س) براي آن هم وصيت‌نامه خاصي نوشت؛ زيرا اين منطقه از اهميت والايي برخوردار بود. امّ العيال امروز هم داراي چشمه‌هاي پر آب و سرشار است و از مناطق سرسبز و ييلاقي به شمار مي‌رود.[2]

ب) وصيت نامه الهي ـ سياسي
آن حضرت وصاياي شفاهي و غير مكتوب نيز داشت و به حضرت اميرمؤمنان(ع) سفارش‌هايي كرد. اين وصيت در آخرين ساعات واپسين عمر مطرح شد و فرازهاي مختلفي دارد.

1. اي علي! مرا ياد كن.
او در لحظه‌هاي واپسين زندگي به اميرمؤمنان علي(ع) فرمود:

قالت: يا اَبَاالْحَسَنِ لَمْ يَبْقَ لِي اِلاّ رَمَقٌ مِنَ اَلْحَياةِ وَ حَانَ زَمانُ الرَّحِيلِ وَالْوِداعِ فَاسْتَمِعْ كَلامِي فَاِنَّكَ لا تَسْمَعُ بَْعدَ ذلِكَ صَوْتَ فاطِمَةَ أبَداً اوُصيكَ يَا اَبَاالْحَسَنِ اَنْ لا تَنْسَانِي وَ تَزُورَني بَعدَ مَمَاتِي؛ اي اباالحسن! براي من لحظه‌اي بيش از زندگاني نمانده است و زمان كوچ و خداحافظي فرارسيده است. سخنان مرا بشنو؛ زيرا پس از اين صداي فاطمه را هرگز نخواهي شنيد. اي اباالحسن! تو را وصيّت مي‌كنم كه مرا فراموش نكني و پس از وفات من همواره مرا زيارت كني.[3]

2. خواندن قرآن
همچنين حضرت زهرا(س) در كلمات ارزشمند ديگري، به امام علي(ع) وصيّت فرمود كه: اِذا اَنَا مِتُّ فَتَوَلَّ اَنْتَ غُسْلِي وَ جَهِّزْنِي وَ صَلِّ عَلَيَّ وَ اَنْزِلْنِي قَبْرِي وَ ألْحِدْنِي وَ سَوِّ التُّرابَ عَلَيَّ وَ اجْلِسْ عِنْدَ رَأسِي قَبالَةَ وَجْهِي فَاَكْثِرْ مِنْ تِلاوَةِ وَالدُّعَاءِ فَاِنَّها ساعَةٌ يَحْتاجُ الْميِّتُ فيِها اِلي اُنْسِ الاَحْياءِ وَ اَنَا اَسْتَوْدِعُكَ اللهَ تَعَالي وَ اُوصيِكَ فِي وَلَديِ خَيْراً؛

وقتي وفات كردم تو غسل و كفن مرا به عهده گير، و بر من نماز بگزار، و مرا درون قبر گذاشته، دفنم كن و خاك را بر روي قبر من ريخته، سپس هموار ساز و بر بالينم رو به روي صورت من بنشين و زياد قرآن بخوان و دعا كن؛ زيرا در چنين لحظه‌هايي مردگان به انس گرفتن با زندگان نياز دارند. من تو را به خدا مي‌سپارم و درباره فرزندانم سفارش نيكوكاري دارم.[4]

3. ازدواج با امامه
از وصاياي ديگر حضرت زهرا(س) به علي(ع)، توصيه به ازدواج با دختر خواهر فاطمه(س) امامه بود كه فرمود:

جَزاكَ اللهُ عَنِّي خَيّرَ الْجَزاءِ يَابْنَ عَمِّ رَسولِ اللهِ اَوصيِكَ اَوَّلاً اَن تَتَزَوَّجَ بَعّدِي بِاِبْنَةِ اُخْتِي اَمَامََةَ فَاِنَّها تَكونُ لِوَلِدِي مِثْلِي فَاِنَّ الرَّجالَ لابُدَّ لَهُمْ مِنَ النِّساءِ؛[5] اي پسر عموي پيامبر! خداوند تو را پاداش نيكو دهد! اولين وصيت من به تو اين است كه چون مردان به زنان نياز دارند. پس از من با دختر خواهرم امامه ازدواج كن؛ زيرا او همانند من با فرزندانم مهربان است.[6]

4. آنان را آگاه مساز!
حضرت زهرا(س) در تداوم مبارزات منفي عليه كودتاگران سقيفه، به امام علي(ع) وصيت كرد:

اِنِّي اُوصيِكَ اَنْ لايَلِيَ غُسْلِي وَ كَفَنِي سِواكَ وَ اِذا اَنَا مِتُّ فَادْفِنِّي لَيْلاً وَ لا تُؤذِّنَّنَ بِي اَحَداً، وَ لا تُؤذِنَنَّ بِي اَبَابَكْرِ وَ عُمَرَ وَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ رَسولِ اللهِ(ص) اَنْ لا يُصَلِّيَ عَلَيَّ اَبُوبَكْرٍ وَ لا عُمَرُ؛[7]

همانا من تو را وصيت مي‌كنم كه غسل و كفن كردن مرا كسي غير از تو انجام ندهد و وقتي وفات كردم، مرا شب دفن كن و هيچ كس را خبر نكن و ابوبكر و عمر را نيز مطّلع نساز و تو را سوگند مي‌دهم به حق رسول خدا(ص) كه ابوبكر و عمر بر جنازه من نماز نخوانند.[8]

امام صادق(ع) نقل فرمود كه حضرت زهرا(س) در لحظه‌هاي آخر زندگي خطاب به علي(ع) فرمود:

اِذا تَوَفَّيْتُ لا تُعْلِمْ اِلاّ اُمَّ سَلَمَةَ وَ اُمَّ اُيْمَنَ وَ فِضَّةَ وَ مِنَ الرِّجالِ اَبْنَيَّ وَ الْعَبّاسَ وَ سَلْمانَ وَ عَمّاراً وَ المِقْدادُ وَ اَبّاذَرَ وَ حُذَيْفَةَ وَ لا تُدْفِنِّي اِلاّ لَيْلاً وَ لا تُعْلِمْ قَبْرِي اَحَداً؛[9] وقتي وفات كردم به هيچ كس اطلاع نده، جز اينكه از زنان به امّ سلمه و امّ ايمن و فضّه، و از مردان به دو فرزندم حسن و حسين(ع) و عبّاس و سلمان و عمّار و مقدار و اباذر و حذيفه خبر ده. مرا دفن نكن، مگر در شب و قبر مرا به هيچ كس اطلاع نده تا مخفي بماند.[10]

حضرت زهرا(س) به اسماء بنت عميس فرمود:

يا اَسْماءُ اِذا مِتُّ فَاغْسِلْينِي اَنْتِ وَ عَلِيُّ بْنُ اَبِي‌طالِبٍ(ع) وَ لا تُدْخِلِْي عَلَيَّ اَحَداً؛[11] اي اسماء، وقتي من از دنيا رفتم، تو و علي(ع) مرا غسل دهيد و هيچ كس را در كنار جنازه من راه ندهيد.[12]

5. دشمن من و رسول خدا را آگاه مكن!
همچنين آن حضرت خطاب به اميرالمؤمنين علي(ع) فرمود:

اُوصِيكَ اَنْ لايَشْهَدَ اَحَدٌ جِِنازَتِي مِنْ هؤلاءِ الَّذينَ ظَلَمونِي وَ اَخَذوا حَقِّي فَاِنَّهُمْ عَدُوِّي وَ عَدُوُّ رَسولِ اللهِ وَ لا تَتْرُكْ اَنْ يُصَلِّيَ عَلَيَّ اَحَدٌ مِنْهُمْ وَ لا مِنْ اَتْباعِهِمْ وَ ادْفِنِّي فِي الَّيْلِ اِذا هَدَأت الْعُيُونُ وَ نَامَتِ الاَبْصارُ؛[13] (اي علي) تو را وصيت مي‌كنم هيچ يك از آنان كه به من ظلم روا داشتند و حق مرا غصب كردند، نبايد در تشييع جنازه من شركت كنند؛ زيرا آنها دشمنان من و دشمنان رسول خدا هستند و اجازه نده كه فردي از آنها و پيروانشان بر من نماز بگزارد. مرا شب دفن كن، آن هنگام كه چشم‌ها آرام گرفته و ديده‌ها به خواب فرو رفته باشند.[14]

ج) وصيت نامه مكتوب
سخنان فاطمه(س) در آخرين لحظات با شوهر مظلوش به پايان رسيد. او با ذكر شهادتين براي هميشه چشمان خود را بر روي دنيا بست و به ديار ابدي، نزد پدرش رسول گرامي اسلام شتافت. به اطراف خانه خانه خويش نگاه كرد، چشمش به بسته‌اي افتاد كه از همسرش به يادگار مانده بود. آن را باز كرد و ديد حضرت فاطمه، چنين وصيت كرده است:
بِسْمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحيم. هذا ما اَوْصَتْ بِهِ فاطِمَةُ بِنْتُ رَسولِ اللهِ، اَوْصَتْ وَ هِيَ تَشْهَدُ اَنْ لا الهَ اِلاّ اللهُ وَ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسولُهُ وَ اَنَّ الْجَنَّةَ حَقُّ وَ النّارَ حَقُّ وَ اَنَّ السّاعَةَ آتِيَةٌ لارَيْبَ فيها وَ اَنَّ اللهَ يَبْعَثُ مَنْ فُي الْقبورِ، يا عَلِيُّ اَنَا فاطِمَةُ بَنتُ مُحَمَّدٍ(ص) زَوَّجْنَي اللهُ مَنْكَ لأكونَ لَكَ فِي الدُّنيا وَ الاخِرةِ، اَنْتَ اَوْلي بِي مِنْ غَيْرِي، حَنِّطْني و غَسِّلْنِي و كَفِّنِّي بِاللَّيلِ وَ صَلِّ عَلَيَّ وَ ادْفِنِّي بِاللَّيْلِ وَ لا تُعْلِمْ اَحَداً وَ اَسْتَوْدِعُكَ اللهَ و اقْرَءُ عَلي وُلْدِي السَّلامَ اِلي يَومِ الْقِيامَةِ؛[15] به نام خداوند بخشنده و مهربان. اين وصيّت‌نامه فاطمه دختر رسول خداست و در حالي وصيّت مي‌كند كه شهادت مي‌دهد خدايي جز خداي يگانه نيست و محمّد(ص) بنده و پيامبر اوست و بهشت حق است و آتش جهنم حق است و همانا روز قيامت فراخواهد رسيد و شكّي در آن نيست و خداوند مردگان را از قبر زنده كرده، وارد محشر مي‌فرمايد.
اي علي! من فاطمه دختر محمّد هستم. خدا مرا به ازدواج تو درآورد تا در دنيا و آخرت براي تو باشم. تو از ديگران بر من سزاوارتري. حنوط و غسل و كفن كردن مرا در شب به انجام رسان و شب بر من نماز بگزار و شب مرا دفن كن و به هيچ كس اطّلاع نده. تو را به خدا مي‌سپارم و بر فرزندانم تا روز قيامت، سلام و درود مي‌فرستم.[16]


پى ‏نوشت‏ها :
[1] . فروع كافي، شيخ كليني، ج7، ص48، حديث5؛ بحارالانوار، ج43، ص235.
[2] . معجم معالم الحجاز، عاتق بن غيث البلادي، ج6، ص 194.
[3] . كتاب زهرة الرياض كوكب الدّري، ج1، ص253.
[4] . بحارالانوار ، ج79، ص27.
[5] . طبري عن احمد بن محمد الخشّاب عن زكريا بن يحيي عن ابن ابي زائده عن أبيه عن محمد بن الحسن عن ابي بصير عن ابي عبدالله قال اميرالمؤمنين ... .
[6] . بحارالانوار، ج43، ص217؛ ج78، ص253؛ ج28، ص304؛ علل الشرائع، ج1، ص188.
[7] . روضة الواعظين ذكر حديثاً في مرض فاطمه، ص 130.
[8] . كشف الغمة ، ج 2، ص 68.
[9] . الطبري الامامي عن احمد بن محمد الخشّاب عن زكريا بن يحيي ابن ابي زائدة عن أبيه عن محمد بن الحسن عن أبي بصير عن ابي عبدالله قال... .
[10]. دلائل الامامة طبري، ص44؛ بحار الانوار، ج78، ص310.
[11]. عن عمارة بن المهاجر عن ام جعفر.
[12]. ذخائر العقبي، ص 53.
[13]. عن علي بن احمد بن العباس احمد بن يحيي عن عمرو ابن ابي المقدام و زيادبن عبيدالله قالاعن اباعبدالله... .
[14]. بحارالانوار، ج43، ص209؛ ج78، ص253؛ ج28، ص304.
[15] . عن ابن عباس قال... .
[16]. كتاب عوالم، ج11، ص514؛ بحارالانوار، ج43، ص214؛ ج100، ص185؛ ج78، ص390.

منبع: سايت شارح